فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر نظام های جنسیتی مردسالار بر مطالبات زنان در فرهنگهای گوناگون است. پرسش این است که آیا ساز وکار این نظام ها در جوامع متفاوت به گونه ای مشابه عمل می کند و منجر به نتایج یکسانی می شود؟ نکات اشتراک یا افتراق مطالبات زنان در راستای نیل به برابری مدنی و سیاسی با مردان در فرهنگ های مختلف کدام اند؟ دراین راستا با تکیه بر خوانشی موسّع از نظریّه فمینیستی، با توجه به نظریّه سلطه مردانه بوردیو و در چارچوب بایسته های ادبیات تطبیقی، نوشته های دو نویسنده زن از دو فرهنگ ایرانی (عالمتاج قائم مقامی) و فرانسوی (کنستانس دو سَلم) انتخاب شدند. مطالعه مضمونی آثار و اندیشه های ایشان در دو جامعه در حال گذار (انقلاب مشروطه در ایران و انقلاب 1789 فرانسه) به روشی توصیفی-تحلیلی و با اتکا به ابزار اسنادی- کتابخانه ای، حاکی از این است که سلطه مردانه، فارغ از تفاوتهای فرهنگی و خاستگاههای سیاسی و جغرافیایی، مطالبات مشترکی را در راستای رفع تبعیض از زنان در خانواده، نظام آموزش و نیز سیاست شکل داده است.
فرایند سه مرحله ای روایت در ادبیات کودکان و نوجوانان (بر اساس نظریه ی ماریا نیکولایوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه گرایش به داستان پردازی به سبک جدید برای کودک و نوجوان روندی فزاینده دارد، بازشناسی مرزهای روایت پردازی در این حوزه ی داستان پردازی براساس رده های سنی مخاطبان ضرورتی انکارناپذیر است. این پژوهش به شیوه ی توصیفی تحلیلی متکی بر مبانی نظری روایت شناسی و آرای ماریا نیکولایوا درباره ی جهان داستان و فرایند سه مرحله ای «پیشاهبوطی، کارناوالی و پساهبوطی» تلاش کرده است به بازنمایی و واکاوی مشخصه های روایی و روانی داستان های کودکانه معاصر برای ترسیم بوطیقای روایت گری آن ها بپردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دستیابی به مخاطبان فعال و پویا در حوزه ی ادبیات داستانی به ویژه در دوره ی بزرگسالی، بدون تربیت ذهنی و عاطفی کودک و نوجوان از رهگذر داستان های پیشاهبوطی و سپس دوره ی کارناوالی میسر نیست؛ زیراکه مراحل سه گانه داستان پردازی ماریا نیکولایوا آشکار می سازد که داستان نویسی برای کودکان مخاطب (از آغاز تا رسیدن به مرحله ی نوجوانی دوم) فرایندی تکاملی دارد. تربیت مخاطبان با ویژگی های مراحل سه گانه ی گفته شده می تواند به گسترش دانش و شناخت مخاطبان داستان منجرگردد.
خوانش بینامتنی اسطوره در نمایشنامه ی تشتر نگهبان باران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابراهیم محمدی* اکبر شایان سرشت * * عفت فارغ * چکیده آثار نمایشی کودک و نوجوان، به ویژه وقتی پدیدآورندگان آن ها در تعاملی بینامتنی با متون کهن، عناصر ساختاری مهمی از قبیل زمان، مکان، شخصیت های داستانی، پیرنگ و گاه حتی همه ی پیکره ی داستانی را دست مایه ی کار خود قرار می دهند، گذشته از فراهم آوردن زمینه ی سرگرمی و تفریح و تخلیه ی روانی، از سویی کارکرد آموزشی دارد و از دیگرسو بستر مناسبی است برای انتقال میراث نیاکان ما (سنت ها، آیین ها، دین و مذهب، سیاست و هنجارهای اجتماعی و اخلاقی جامعه) به آگاهی نسل امروز. یکی از این آبشخورهای برجسته، اسطوره و روایت های اسطوره ای است که همواره به اشکال مختلف در آیین ها، باورها و متون ادبی و هنری از جمله داستان ها، نمایشنامه ها و فیلمنامه ها بازتاب یافته است. در این جستار با بهره گیری از نظریه ی ترامتنیت ژرار ژنه، به ویژه بیش متنیت او و به شیوه ی توصیفی تحلیلی، چگونگی بازآفرینی اسطوره ی باران در نمایشنامه ی تشتر نگهبان باران نوشته ی آتسا شاملو بررسی شده است. از مهم ترین یافته های پژوهش حاضر می توان به این نمونه ها اشاره کرد: نمایشنامه ی تشتر نگهبان باران در همه ی مراحل پنج گانه ی ترامتنیت (بینامتنیت، سرمتنیت، پیرامتنیت، فرامتنیت و بیش متنیت) کاملاً متأثر از اسطوره ی باران بوده است. نویسنده، در بخش بیش متنیت بیشترین تأثیر را از اسطوره ی باران پذیرفته است، یعنی هم از همان گونگی بهره برده و هم از تراگونگی. در واقع تأثیر او از اسطوره ی باران و تغییردادن (تراگونگی) آن متناسب با حال وهوای مخاطب، باعث شده تا بتواند اثری جذاب برای کودکان و نوجوانان خلق کند. همچنین نویسنده در پیرامتنیت آستانه هایی را برای متن خود قرار داده است که با شناخت آن ها درک متن برای مخاطب آسان تر می شود. بنابراین بدون شک اسطوره ی باران از پیش متن های اصلی در خلق این اثر بوده است.
تحلیل تطبیقی نقد نظام اجتماعی مردسالار در شعر سیمین بهبهانی و فهمیده ریاض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
97 - 140
حوزههای تخصصی:
بسیاری از اندیشمندان و روشنفکران، ریشه عقب ماندگی و مشکلات زنان را در نظام اجتماعی مردسالار دانسته اند. لذا سال ها قبل جنبش آزادی زنان در ایران و پاکستان شکل گرفت که یکی از هدف های آن مبارزه با نظام اجتماعی مردسالار بوده است. در این میان زنان اهل قلم به مقوله ی تبعیض و بی عدالتی نسبت به زن واکنش نشان داده و آثاری را با این مضمون پدید آورده اند. سیمین بهبهانی شاعر ایرانی و فهمیده ریاض شاعر پاکستانی درونمایه ی نقد نظام اجتماعی مردسالار و بیان مشکلات زنان در این جوامع را در اشعار خویش دستمایه ی مضمون سازی قرارداده اند. در اشعار زنانه ی دو شاعر یاد شده، مشکلات و مسایل زنان و انتقاد از نظام اجتماعی مردسالار با بسامدی قابل توجّه بازتاب یافته است لذا در این پژوهش بازتاب موضوع یادشده در شعر دو شاعر ایرانی و پاکستانی به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی با بهره گیری از برخی اصول و آموزه های جامعه شناسی ادبیات واکاوی و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که انتقاد از نظام اجتماعی مردسالار یکی از گفتمان های اصلی شعر سیمین بهبهانی و فهمیده ریاض است که در قالب مضامینی؛ همچون سلب آزادی های اجتماعی، ازدواج اجباری، جواز چندهمسری مردان و ... بازتاب یافته و به تصویر کشیده شده است؛ با این تفاوت که نقد های اجتماعی سیمین بهبهانی آمیخته با نوعی رمانتیسم، احساساساتی و سطحی؛ اما انتقادات فهمیده ریاض عمیق، متفکرانه، تند و همراه با دلالت های آشکار وپنهان سیاسی است.
بررسی اندیشه های هستی گرایانه در شعر شاملو بر اساس آرای نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
87 - 106
حوزههای تخصصی:
اگزیستانسیالیسم یا هستی گرایی از مفاهیم محوری اندیشه نیچه است که در شعر معاصر به ویژه در شعر شاملو نمود روشنی دارد. مصادیق برجسته آن از جمله تقدم وجود بر ماهیت، تعهد و مسئولیت، فردیت، گزاف بودن زندگی و جهان، مرگ و نیستی، آزادی، دلهره و اضطراب، وانهادگی و تنهایی در شعر شاملو با هنرمندی تمام بازنمایی شده است جستار حاضر به روش توصیفی- تحلیلی بر اساس گزاره های مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی که به بررسی رابطه ادبیات با دیگر شاخه های علوم انسانی می پردازد. در پی پاسخ به این پرسش است که اندیشه های هستی گرایانه چگونه در ذهن و زبان شاملو پرورانده شده و نگاه او به هستی بر چه اندیشه و فلسفه ای متمرکز بوده است؟ تبیین و ترسیم هستی شناسی در شعر شاملو با توجه به آرای نیچه هدف اصلی این نوشتار است. یافته های پژوهش نشان می دهد شاملو پیوند عمیقی با مباحث و اندیشه های هستی شناسانه داشته، مفاهیم و دغدغه های وجودی به صورت تأمل برانگیز و بسامد بسیار بالایی در سروده هایش سایه انداخته است. این مفاهیم با آرای هستی گرایانه نیچه نقاط تلاقی بسیاری دارد.
بررسی تطبیقی مضامین مشترک در اشعار حسّان العرب و حسّان العجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
255 - 273
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه در مقوله ادبیات تطبیقی با نگاهی به آثار و منظومه های ادبی و هنری کشورهای مختلف می توان شاهد اشتراکاتی در این آثار بود، نوشتار حاضر با هدف بازخوانی اهم مضامین و درونمایه های مشترک اشعار حسّان بن ثابت و خاقانی ، به شیوه توصیفی- تحلیلی این وجوه را مورد واکاوی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که در زمینه مدحیّات، خاقانی بر خلاف حسّان در ستایش سلاطین از اغراق های شاعرانه بهره گرفته؛ ولی در مدایح نبوی و منقبت خلفای راشدین، هر دو شاعر به بیان احوال و اوصاف واقعی پرداخته و از مبالغه گویی پرهیز کرده اند. حسّان در هجویات خود فقط به هجو اشخاص و قبایل خاص پرداخته؛ لیکن خاقانی علاوه بر هجو اشخاص، به هجو تیپ های شخصیتی پرداخته است. اشعار فخرآمیز خاقانی بیش تر محدود به خود اوست؛ لیکن اشعار فخرآمیز حسّان بیش تر دربرگیرنده مباهات به خاندان و قبیله اش می باشد. خمریّات خاقانی قبل از تحول روحی او و خمریّات حسّان در دوره جاهلی سروده شده است و هر دو در دوره دوم زندگی خود از شراب و وصف مجالس باده نوشی اجتناب ورزیده اند.
بررسی دلالت معنایی نام های مستعار در آثار طنز محمد خرمشاهی با تکیه بر دیوان خرم و مجله توفیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
33 - 55
حوزههای تخصصی:
محمّد خرّمشاهی از شاعران و نویسندگان معاصر و یکی از مستعارگویان عرصه طنز است که در طول نود سال فعالیت، با بیش از نود نام مستعار در این حوزه قلم فرسائی نموده تا جایی که به یکی از رکوردداران اسم مستعار در فضای مطبوعاتی ایران بدل شده است؛ اما با این همه فعالیت، از دید پژوهشگران هم مغفول مانده است. از آنجایی که وظیفه طنز، ضمن آگاه کردن مسئولان از مشکلات و نارسائی ها باید تا حدّ امکان، درمان را نیز بازگو کرده و رفع موانع و مشکلات، ساعی و کوشا باشد. نگارنده در این مقاله تلاش نموده علاوه بر معرفی و شناساندن این شخصیت، رابطه و محتوای اسامی مستعار را با محتوا و مضامین اشعار و مطالب طنز وی بررسی کند. نتیجه پژوهش نشان می دهد که به طور نسبی بین اشعار و مطالب طنز خرّمشاهی با اسامی مستعار انتخابی، ارتباطی معنادار وجود دارد.
تصویرگری «لا» در شعر سنایی و خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
311 - 330
حوزههای تخصصی:
مضمون آفرینی و تصویرگری شاعران با حروف سابقه طولانی دارد. اغلب شاعران در بکاربردن حروف در تصویرگری ها جهت خلق مضامین، به شیوه ای زیبا و شورانگیز، نهایت تلاش خود را به کار گرفته اند. هر شاعری به نوبه خود در ابداع و خلق شگفتی های جدید، ابداعات بکر و نوع آوری های خاص در این وادی قدم برداشته است. سنایی و خاقانی از جمله شاعرانی هستند که با قریحه شاعری خویش این هنر را به غایت خود رسانده اند؛ به گونه ای که خواننده را به تفکر در خلق تصاویر شگفت غرق می کنند. آن ها با بهره گیری از پدیده ها و استعمال معانی نمادین و اسطوره ای از آنچه در محیط پیرامون خود دیده اند، شگفتی آفریده اند. این دو شاعر با خصوصیات منحصر به فردی که یکی از آن ها مضمون آفرینی و تصویرگری های زیبا با واژه ها و حروف است و با این کار ضمن نوآوری و خلاقیت، بر اهمیت شعر خود افزوده اند.
کاربست نظریه نیومارک در انتقال واحد فرهنگ در ترجمه رمان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک، کیفیت انتقال واحد فرهنگ و عملکرد مترجمان را در ترجمه رمان های میرامار، زقاق المدق و ثرثره فوق النیل از نجیب محفوظ، موسم الهجره الی الشمال و عرس الزین از الطیب صالح و دروز بلغراد از ربیع جابر، مورد واکاوی قرار داده است تا میزان تطابق ترجمه را با مؤلفه های این نظریه بسنجد. پس از بررسی و تطابق متن اصلی و ترجمه فارسی بر پایه نظریه نیومارک، مشخص شد که در ترجمه این رمان ها شیوه های انتقال، بومی سازی و معادل فرهنگی بیشترین کاربرد را در انتقال واحد فرهنگ داشته است و مترجمان بیشتر به فرهنگ مقصد نظر داشته و در برخی از موارد در انتقال مقوله های فرهنگی موفق نبوده اند. بسیاری از مقوله های فرهنگی شامل نام غذا، لباس، آثار باستانی، نهادها و سازمان ها، آداب و رسوم و... بدون ارائه توضیحی در پانوشت، فقط به فرهنگ مقصد انتقال داده شده و خواننده را برای درک آن به زحمت انداخته که از نقاط ضعف این ترجمه ها است.
تطبیق فهم از متن، بر اساس نظریه گادامر با نظریه پست مدرنیسم در باب اقتباس لیندا هاچن*(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
81 - 103
حوزههای تخصصی:
اقتباس بحث مورد مناقشه ای است. این که دانسته شود اقتباس نظریه یا مفهوم است یا فرآیند، مهم است. اما چیزی که مورد اهمیت است فرآیند اقتباس است که مد نظر است. متن ادبی اولین رخ نمود خود را در متون مقدس تمدن های کهن و باستانی قبل از میلاد مسیح و بروز داد که تا عصر حاضر اشکالی از اقتباس به خود دیده اند که باید دید دچار چه تغییرات بنیادین بوده است؟ در درجه دوم اهم بحث اثر مقتبس، تحلیل آن می باشد. از این رو محقق بر آن است با رویکرد تطبیقی فرایند اثر اقتباسی و تحلیل آن را دو متغیر بداند. اگر فرایند رسیدن به یک اثر اقتباسی از هر منبعی که گادامر آن را شامل هر متن دیداری و شنیداری می داند را متغیر مستقل بدانیم پس ناگزیر به بیان هرمنوتیک فلسفی قائل به متن هستیم. همچنین اگر خوانش اثر اقتباسی بر اساس نظریه پسامدرنی لیندا هاچن را متغیر وابسته بدانیم. در این مقاله دو متغیر مذکور به این دلیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت، که آیا تحلیل محتوایی به تولید اثر اقتباسی منجر می شود و یا علم هرمنوتیک؟
بررسی تطبیقی درونمایه ستم ستیزی در اشعار پروین اعتصامی و احمد عبدالمعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
87 - 109
حوزههای تخصصی:
پروین اعتصامی یکی از شاعران پرآوازه شعر معاصر فارسی است که مخالفت با ستم و ستمگران و همدردی با محرومان و ستم دیدگان از درونمایه های مهم شعر اوست. احمد عبدالمعطی حجازی نیز یکی از پیشگامان شعر معاصر عربی و از شاعران متعهد مصری است که شعرهایش تصویری از درد و اندوه مردم جامعه خود از جمله مبارزه آن ها با ظلم است. این پژوهش در تلاش است با تکیه بر شیوه توصیفی- تحلیلی، نمودهای مشترک درونمایه ظلم ستیزی را میان این دو شاعر مورد پژوهش و واکاوی قرار دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد مواردی چون جست وجوی اتوپیای تهی از ظلم و بیداد، اعتراض به بی عدالتی در توزیع درآمدها و وضع مالیات های سنگین، و انتقاد از بی مهری در تعامل با یتیمان و کودکان بی سرپرست، از جمله نمودهای مشترک ستم ستیزی در اشعار دو شاعر است. اما با این وجود، پروین برای بیان انتقادات خود از زبان تمثیل، فابل و بیانی کنایه وار بهره می گیرد، اما در شعر حجازی ، خبری از تمثیل های دور از ذهن نیست و او جسورانه و با صراحت کامل به انتقاد از شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه می پردازد.
آرمان های سیاسیِ جامی و نجم الدین رازی در هفت اورنگ و مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
9 - 33
حوزههای تخصصی:
این نوشتار در پی آن است تا با بررسی حکایت های هفت اورنگ جامی (قرن 9 هجری) و نیز مرصاد العباد نجم الدین رازی (قرن 7 هجری)، به تبیین دیدگاه سیاسیِ این دو عارف شهیر بپردازد که عرفانی متفاوت با عرفانِ عارفانِ خانقاه نشین در پیش گرفته بودند. هرچند ورود به عرصه سیاست و پیوند با دربار از دیرباز محلی از اختلاف برای حکما و عرفا بوده است، عارفانی همچون عبدالرحمن جامی و نجم الدین رازی توصیه هایی را برای بهبود اوضاع اجتماع ارائه داده اند. آرمان های سیاسی این دو عارف از چهار جهت قابل بررسی است: چگونگی برگزیدن پادشاه، دیانت و سیاست پادشاه، شیوه سامان بخشی به اوضاع مظلومان در جامعه، و انتقاد از راهکار حکومت برای کسب درآمد. این پژوهش که به روش توصیفی تدوین یافته، با ذکر نمونه هایی شاخص از حکایت های هفت اورنگ و با استناد به تعالیم نجم الدین رازی، در پی این است که آرمان های سیاسی این دو عارف را که به لحاظ شرایط اجتماعی در دو دوره متفاوت می زیسته اند، بررسی کند تا تفاوت نقش آفرینی آنها و دلیل ورودشان به عرصه فعالیت های سیاسی مشخص گردد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که به علّت شرایط اجتماعیِ متفاوت در این دو عصر، تفاوت های بنیادی در اندیشه سیاسیِ این دو عارف قرن های 7 و 9 هجری وجود دارد.
ارزیابی کیفیت ترجمه حکمت های نهج البلاغه با تکیه بر مدل کارمن گارسس (مطالعه موردی ترجمه شهیدی و دشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه ترجمه متون به زبان دیگر و حفظ میزان تأثیرگذاری آن، همواره یکی از دغدغه های اصلی مترجمان و منتقدان بوده است؛ چراکه هیچ متنی بدون ایجاد تغییرات در آن، قابل ترجمه به زبان مقصد نیست. این مهم در ترجمه متون دینی، اهمیت بیش تری می یابد و شاهد ترجمه های متعدد از آن ها هستیم. بدون شک، هر ترجمه ای از ویژگی های مثبت و منفی، برخوردار است و کیفیت ترجمه، وابسته به میزان برخورداری آن از این ویژگی هاست. در زمینه تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده، نظریات متعددی وجود دارد و غالبا سعی در رسیدن به ترجمه ای کامل و مطلوب داشته اند. این تلاش ها و ارزیابی ها سبب پیشرفت در امر ترجمه می شوند. در این پژوهش، الگوی خانم کارمن گارسس که در چهار سطح معنایی- لغوی، نحوی- واژه ساختی، گفتمانی- کارکردی و سبکی- عملی طراحی شده است، به دلیل قابلیت تطبیق آن بر متون ادبی، انتخاب شده و به روش توصیفی- تحلیلی و آماری، دو ترجمه آقایان دشتی و شهیدی از حکمت های نهج البلاغه، مورد مقایسه قرار گرفته تا مشخص شود طبق مؤلفه های این نظریه، کدامیک از ترجمه ها مقصدگراتر بوده و از کفایت و مقبولیت بیش تری برخوردار است. نتایج تطبیق نظریه گارسس بر این دو ترجمه، حاکی از آن است که ترجمه شهیدی، مقصدگراتر از ترجمه دشتی است و در سطوح اول، سوم و چهارم، ویژگی های مثبت بیش تر و ویژگی های منفی کمتری دارد اما در سطح دوم، ویژگی های هر دو ترجمه، یکسان هستند؛ لذا ترجمه شهیدی از کفایت و مقبولیت بیش تری برخوردار است. به علاوه، هر دو ترجمه، در سطح چهارم، نیازمند بازنگری هستند.
کاربرد نظریه روانشناسی رنگ ماکس لوشر در نقد وتحلیل اشعار احمد مطر و میرزاده عشقی
حوزههای تخصصی:
گرایش ادیبان به رنگهای مختلف بیانگر بازتابهای مختلف روانی در آنان است. آزمایش ماکس لوشر از برترین آزمایشهای شخصیت شناسی در روانشناسی به شمار می آید. این پژوهش با کمک نظریه لوشر تحلیل شد و به روش توصیفی- تحلیلی به شناخت شخصیت احمد مطر و میرزاده عشقی پرداخته است. قرمز با فراوانی 195 در مرتبه اول اشعار مطر قرار دارد. با توجه به نظریه لوشر، مطر فردی پرتلاش وخواهان آرامش است. او کنترل دقیق بر روابط عاطفی خود دارد، به سختی به کسی اعتماد می کند و از رنگها برای بیان تبعیضهای جامعه خود کمک می گیرد. در اشعار عشقی زرد وسفید با فراوانی 306 در مرتبه اول قرار دارد. نتایج نشان می دهد وی به دنبال راه فراری برای خارج شدن از سختیهای جامعه خود می گردد و علاقه وافری به تجربه های جدید دارد. او می خواهد به مقام بلندی رسیده و مورد احترام دیگران قرار گیرد، هرگز آرام و قرار ندارد و برای رسیدن به بلند پروازیهای خود به محیط بیرونی خود فشار وارد می سازد.
بررسی درستی انتساب بحر المحبه فی اسرار الموده فی اسرار الموده به ابوالفتوح احمد یا ابوحامد محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحر المحبه فی اسرار المودّه ازجمله تفسیرهای صوفیانه به زبان عربی است که در آن، سوره یوسف همراه با برخی نکته ها، اشارات، سخنان و حکایت های عرفانی، در ساختار و نثری ساده، ادبی و دلنشین تفسیر شده است. تاکنون به این اثر، با وجود اهمیت در تاریخ تفسیرهای عرفانی سوره یوسف، چنانکه باید توجه نشده است؛ به گونه ای که تاکنون تصحیحی انتقادی از آن در دست نیست. همچنین تردیدهایی درباره بحر ا لمحبه وجود دارد که یکی از مهم ترین آنها مربوط به مؤلف اثر است. بحر ا لمحبه متأثر از برخی دست نوشته ها و فهرست های نسخ خطی و دیدگاه برخی نویسندگان متأخر، به احمد غزالی و گاه برادر بزرگ ترش محمد منسوب است. نوشتار پیش رو، برای نخستین بار درپی بررسی دقیق این موضوع برای تأیید یا رد این نسبت شکل گرفته است. استفاده از دیدگاه های پژوهشگران پیشین درباره آثار برادران غزالی، تحلیل تطبیقیِ محتوای بحر ا لمحبه با برجسته ترین و متناسب ترین آثار مسلّم برادران غزالی در تفسیر و نیز با بهره مندی از روابط بینامتنی میان اثر و تفسیرهای مشهور سوره یوسف در سده های متقدم مانند انس المریدین و رو ضه المحبین ، قصه یوسف و حدائق الحقایق نشان می دهد که این اثر احتمالاً از هیچ یک از دو برادر غزالی نیست. به نظر می رسد انتساب این اثر به هریک از این دو برادر به سبب شهرت و برجستگی غزالی ها در میان اهل علم و تصوف و اقبال عمومی به آنها باشد. این نوشتار به روش کتابخانه ای از میان روش های تحقیق کیفی و با شناخت و بررسی تطبیقی به نگارش درآمده است.
نقد ترجمه عربی عادل عبد المنعم سویلم از رمان «مدیر مدرسه» در پرتوی نظریه وینه و داربلینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی کیفیت ترجمه از دیرباز مورد توجه بوده است. برای نقد ترجمه متون از عربی به فارسی و برعکس شیوه های مختلفی از سوی نظریه پردازان و زبان شناسان مطرح شده است. یکی از روش های ارائه شده در حوزه نقد ترجمه، مدل وینه و داربلینه است. در این جستار به دنبال ارزیابی چگونگی ترجمه عادل عبدالمنعم سویلم براساس مدل وینه و داربلینه بودیم و اینکه کدام یک از مؤلفه های این نظریه در این ترجمه بیشتر به کار رفته است. بر این اساس با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با آمارگیری، بخشی از ترجمه عربی عادل عبدالمنعم سویلم از رمان مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد با تکیه بر مدل وینه و داربلینه مورد بررسی قرار گرفته و کیفیت و روش تعریب این رمان توسط مترجم شد. نتیجه نشان داد مترجم در ترجمه نمونه های انتخابی بیشتر به عناصر زبان مقصد توجه داشته است. همچنین در برخی از موارد از انتقال پیام و محتوای زبان اصلی به زبان مقصد چشم پوشی کرده و متکی به ترجمه مستقیم و لغوی شده که این امر ممکن است ناشی از شناخت ناکافی مترجم از برخی مؤلفه های فرهنگی و پایه های اساسی زبان مبدأ باشد.
تحلیل گفتمان انتقادی کتاب اسرارالتّوحید بر مبنای الگوی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین مسئله: اسرارالتوحید اثری عرفانی است که در آن، کارگزاران اجتماعی به شیوه های مختلف بازنمایی می شوند. روش هدف در این پژوهش، تحلیل گفتمان این کتاب بر مبنای الگوی ون لیوون و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی است. یافته ها و نتایج: نتایج اولیه بیانگر آن است که ابوسعید ابوالخیر در این اثر ازطریق فعّال سازی، نیرویی پویا و اثرگذار معرفی شده است. بیشترین بسامد نام دهی پس از ابوسعید ابوالخیر مربوط به خواجه حسن مؤدب، کارگزار مخصوص ابوسعید و ابوالقاسم قشیری است. آشکار است که بسامد نام دهی این شخصیّت معتبر به دلیل گرایش نهایی او به ابوسعید، تأثیر شگرفی بر وجهه و مشروعیت معنوی ابوسعید ابوالخیر گذاشته است. در اسرارالتوحید بیشترین بسامد گروه ها مربوط به مشایخ/ صوفی، درویشان و مریدان است که همه مربوط به گروه خود و گفتمان طریقت محور هستند. در زیرشاخه نامشخّص سازی مشخص شد که هویّت کارگزاران ناشناس در تبلیغ گفتمان طریقت محور اهمیتی ندارد؛ بلکه مهم عملی است که آنها انجام می دهند. عمل این کارگزاران ناشناس همواره کارکردی مشابه و مؤثر در بیان دیدگاه های عرفانی نویسنده دارد که اغلب شامل مشاهده، دریافت عظمت و اهمیّت شخصیّت معنوی ابوسعید ابوالخیر است. در اسرارالتوحید ، انسان نمایی حیوانات بار ایدئولوژیکی دارد؛ زیرا حضور این حیوانات وحشی از مقوله کرامات ابوسعید ابوالخیر است تا نشانی بر مشروعیّت، تثبیت قدرت و صدق او باشد. ازنظر مولفه حذف ثابت شد که بخش هایی از دانسته های ابوسعید شامل مقوله کم رنگ سازی می شود؛ زیرا تولیدکننده گفتمان در این اثر، مانند دیگر سالکان، موظّف است از افشای اسرار ربّوبی بپرهیزد و سرّ حق را جز با اهل حق در میان نگذارد.
نقدی شناخت شناسانه بر داستان «پادشاه و وزیر یهودی» در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین مسئله: داستانِ «پادشاه و وزیر یهودی» در مثنوی معنوی در خوانش نخست، بیانگر روشی در سیاستِ صاحب منصبان برای تفرقه افکنی میان پیروان یک دین و آیین است. این داستان از دیدگاه معرفت شناختی و اندیشگانی نیز تصوّرات غلط و اشتباه های انسان را در استدلال به نمایش گذاشته است. مولانا در این داستان با نمایش طرح و نقشه وزیر برای نابودی دین مسیحیّت، عملاً نشان داده است که چگونه استدلال نادرست و نیز قضاوت و عمل مبتنی بر آن استدلال باعث فاجعه می شود. روش در این جُستار چگونگی استدلال و توجیه وزیر و پادشاه یهودی برای کار آنها به صورت توصیفی تحلیلی نقد و بررسی می شود تا نقص ها و ایرادهای ساختار اندیشه آنان پدیدار شود. یافته ها و نتایج: دستاورد پژوهش بر این موضوع دلالت دارد که اشتباه پادشاه و وزیر یهودی منشأ شناختی دارد و به تصوّرات نادرست آنها برمی گردد. آن دو با ذهنیّت بنیادگرایانه دوقطبی، به موضوع (دین مسیحیّت) اندیشیده اند و برپایه همین ذهنیّت به ارزشگذاری، قضاوت و سرانجام صدور حکم اقدام کرده اند.
نگاهی تطبیقی به داستان قرآنی «موسی و خضر» و داستان «پسرخوانده» از لِف تالستوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین مسئله: لِف تالستوی، فیلسوف، متفکر دینی و نویسنده روسی، از چهره های برجسته در ادبیات داستانی جهان است. او در آفرینش آثار خود از دستاوردهای فرهنگی ملل مختلف، به ویژه مشرق زمین و آموزه های اسلامی بهره گرفته است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد تالستوی در خلق داستان معروف «پسرخوانده»، از داستان قرآنی «موسی و خضر» تأثیر پذیرفته است. روش نویسندگان در این پژوهش می کوشند با روش توصیفی تطبیقی، تأثیرپذیری تالستوی را در آفرینش داستان «پسرخوانده» از داستان قرآنی «موسی و خضر» بررسی کنند. یافته ها و نتایج: میان این دو داستان یادشده، چه ازنظر ساختاری و چه محتوایی شباهت های عمده ای دیده می شود: در هر دو داستان شخصیت های اصلی نمادین هستند و در نقش مرشد (پدرخوانده، تارک دنیا/ خدا، خضر) و مرید (پسرخوانده/ موسی) ظاهر می شوند؛ خواننده شاهد درآمدی تمثیلی بر متن اصلی داستان ها و رویدادهای سه گانه ای است که در ظاهر ناعادلانه و غیراخلاقی است و اعتراض پسرخوانده/ موسی را به همراه دارد؛ اما با رمزگشایی پدرخوانده/ خضر حقیقت نهفته در ورای این رویدادها آشکار می شود و اینچنین به مخاطبین خود می آموزند که انسان به مقدرات الهی آگاه نیست؛ بنابراین نباید در جایگاه خدایی بنشیند و قضاوت کند و در جریان طبیعی حوادث دست برد؛ بلکه باید به خدا توکل کند و تسلیم تقدیر الهی باشد.
تحلیل داستان پیر چنگی برپایه الگوی روایی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین مسئله: داستان پیر چنگی ازجمله داستان های جذّاب مولوی در دفتر اول مثنوی است که خوانش های متفاوتی از آن صورت گرفته و هر خوانش، یکی از ابعاد معنایی و وجوه پنهان آن را برکاویده است. در این پژوهش، به تحلیل ساختار روایی این داستان برپایه الگوی روایی گریماس پرداخته می شود. هدف اصلی، ترسیم طرح روایی و فهم موضوع اصلی داستان از راه تشخیص کارکرد و کنش است؛ ضمن اینکه به پرسش های زیر به گونه ای مشخص پاسخ داده می شود: کارکرد اصلی این داستان که پایه طرح روایی آن را شکل می دهد، چیست؟ داستان های ضمنی ای که درون این داستان آمده اند و به نوعی اجزای تشکیل دهنده کل نظام روایی هستند، چه مسئله ای را برای کارکرد اصلی در این داستان تقویت می کنند؟ فرض پژوهش بر این است که از میان همه کارکردهای شامل در داستان پیر چنگی، دو کارکرد می تواند کارکردهای اصلی باشد؛ این دو کارکرد، دو درون مایه اصلی را در این داستان می پرورد؛ نخست «طلب مال» که پیر چنگی با نواختن چنگ از خداوند می طلبد و دوم، «قضاوت سطحی و آگاهی نداشتن از حقیقت اصلی». از میان این دو کارکرد مهم، یکی از آنها را می توان به کمک تحلیل ارتباطِ معانی پنهان داستان های ضمنی، با یکی از این دو کارکرد و ترسیم طرح پیرنگ داستان براساس الگوی روایی گریماس، هسته اصلی همه کارکردها شناخت. روش در این پژوهش، ساختار روایی داستان پیر چنگی مثنوی برپایه الگوی روایی گریماس تحلیل می شود. یافته ها و نتایج: نتیجه پژوهش نشان می دهد که با دقت در ژرف ساخت روایت و عامل های کنشی در این داستان، کارکرد پایه «بیرون شدن پیر چنگی از مکان بسته به بیابان» برای شکل گیری درون مایه اصلی داستان، یعنی « آگاهی نداشتن از حقیقت اصلی» است؛ زیرا هم زیرساخت روایی و هم داستان های ضمنی، نظامی را برای فُرم بخشیدن به این کارکرد و درون مایه شکل می دهند.