فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۱۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان سرپرست خانوار زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی شهر رشت در سال 1394 تشکیل دادند (687 =N) که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 30 نفر انتخاب و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. به گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش داده شد. برای گردآوری داده ها در دو مرحله پیش و پس آزمون از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون آماری کواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار مورد تایید قرارگرفته است به گونه ای که زنان سرپرست خانوار گروه آزمایش نسبت به زنان گروه کنترل نمره های بیش تری در پس آزمون کیفیت زندگی بدست آوردند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار مؤثر است. لذا می توان از آن به عنوان ابزاری سودمند برای بهبود کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار استفاده کرد.
زنان و برساخت اجتماعی تعهد زناشویی؛ مورد مطالعه: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا با نگاهی برساخت گرایانه، تعهد زناشویی را از منظر زنان درک کرده و براساس تفسیر آنان، تصویری جامع از علل و عواملی که موجب ایجاد و تغییر تعهد در روابط زوجین می شود، ارائه دهد. در این تحقیق با اتخاذ رویکرد تفسیرگرایانه و با روش نظریه مبنایی به برساخته شدن تعهد زناشویی پرداخته شده است. نمونه تحقیق 38 نفر از زنانی هستند که تجربه تأهل را داشته و به روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. پس از اعتمادسازی، اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری شده و تحلیل داده ها به روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد تجربه زیست کودکی و نوجوانی، پارادوکس ارزش های فردی، ویژگی های شخصیتی، تجربه زندگی مشترک، سبک زندگی مصرفی/ فراغتی، هنجار های تجویزشده ازدواج، نیاز به کسب تجربه عشق و دستاورد های نوین زنان، به مثابه شرایط علّی، تعهد را به امری سیال برساخته می نماید. سیالیتِ امر تعهد زناشویی در بسترهایی چون تعارضات معرفتی، تسلط گفتمان رضایت جنسی در روابط زوجین، رفاه نسبی جامعه و در شرایط مداخله گریِ رسانه ها و ارتباطات بین فرهنگی، تعاملات زنان را به دوگونه برمی تابد: گروهی از زنان با ارزیابی مثبت از موقعیت ازدواج خود و با استفاده از آموزش صحیح و تقویت مهارت های زندگی موجب می شوند تا ازدواج بادوامِ تعهد محور به موقعیتی بهنجار تبدیل گردد، اما در مقابل گروهی دیگر با ارزیابی منفی از ازدواج خویش و جدایی پنهان از همسر با پیامد های منفی چون عهدشکنی، گسترش روابط چندگانه عاطفی و جنسی، طلاق و عدم سلامت روحی مواجه می شوند. آگاهی و جهت گیری صحیح نسبت به پیامدها می تواند میزان آسیب های ناشی از تغییرات شناختی از تعهد زناشویی را به حداقل برساند.
اثربخشی آموزش کسب امید با تأکید بر آموزه های قرآنی بر سلامت معنوی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش کسب امید با تأکید بر آموزه های قرآنی بر سلامت معنوی زنان تحت پوشش بهزیستی شهرستان اهواز بود. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه با آزمون پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمام زنان تحت پوشش درمانگاه های مددکاری بهزیستی شهر اهواز بود. نمونه مورد نظر به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه اختصاص یافتند. گروه آزمایش در هشت جلسه گروهی 90 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته، تحت مداخله آموزش کسب امید با تأکید بر آموزه های قرآنی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سلامت معنوی (SWBS) و مقیاس امید اسلامی استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد آموزش کسب امید با تأکید بر آموزه های قرآنی به شیوه گروهی باعث افزایش سلامت معنوی زنان تحت پوشش بهزیستی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شد و این اثر تا مرحله پیگیری همچنان ادامه داشته است. در جمعبندی می توان گفت یافته ها، لزوم گنجاندن برنامه آموزش کسب امید را در برنامه های آموزش خانواده و زنان یادآور می سازد.
نقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی در بین سرمایه اجتماعی و خودکارآمدی در زنان فرهنگی شهرستان سرباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش تبییننقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی در بین سرمایه اجتماعی و خودکارآمدی در زنان فرهنگی شهر سرباز بود. در این پژوهش از روش پیمایشی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان فرهنگی شهر سرباز و نمونه با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 191 نفر انتخاب گردید. داده ها از روش پرسش نامه های بهزیستی روان شناختی ریف(1989) ، خودکارامدی آدامز و شرر(1982) و سرمایه اجتماعی سهامی (1387) گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر به روش بارون و کنی استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان دادند که خودکارآمدی با سرمایه اجتماعی و مولفه های آن به اسثتنائی مولفه اعتماد به خانواده رابطه مثبت و معنادار دارد. هم چنین، خودکارآمدی با بهزیستی روان شناختی و مولفه های آن رابطه مثبت و معنادار دارد. افزون بر این، نتایج تحلیل مسیر نشان دادند که متغیرهای اعتماد سیاسی و شبکه اجتماعی به صورت مستقیم بر متغیر خودکارآمدی تأثیر می گذارد و متغیر بهزیستی روان شناختی نقش واسطه ای بین سرمایه اجتماعی و خودکارآمدی ایفا می کند، اما مولفه های اعتماد به خانواده و مشارکت اجتماعی تاثیری معنادار بر خودکارآمدی نداشتند و تنها مولفه تاثیرگذار سرمایه اجتماعی بر بهزیستی روان شناختی، اعتماد سیاسی بود.
مطالعه سیر تحول صمیمیت و روابط شخصی در خانواده ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با روش تحقیق کیفی و رویکرد گرندد تئوری به مطالعه روابط شخصی افراد و صمیمیت و عاطفه در این روابط در خانواده ایرانی از سه دهه گذشته تا کنون پرداختیم؛ جامعه آماری این مطالعه افرادی هستند که در سه دهه گذشته دانشجو بوده اند و به روش نمونه گیری نظری تعداد 35 نفر از آنها را انتخاب کرده و با تکنیک مصاحبه عمیق مورد بررسی قرار داده و داده های حاصله را با استفاده از روش های تحلیلِ گرندد تئوری تحلیل کرده ایم. از جمله یافته های این مطالعه می توان به افزایش فردگرایی در تعاملات شخصی افراد در جریان سیر تحول آن اشاره کرد و به عنوان مهمترین یافته این پژوهش می توان به تحول جایگاه تعاملات با دوستان و همکاران تحت عنوان یک کانال جدید در روابط شخصی افراد اشاره کرد که منجر به شکل گیری پیکربندی متفاوتی در خانواده ایرانی از سه دهه گذشته تا کنون شده است؛ به عبارت ساده بنا به یافته ها باید گفت در زمینه تحول صمیمیت در روابط شخصی افراد، مرز بین خویشاوندان و غیرخویشاوندان در خانواده ایرانی محو شده است و شاهد تغییراتی اساسی در این خصوص هستیم؛ گفتنی است که در تحول پیکربندی خانواده ایرانی، جنسیت تأثیر مهمی داشته و زنان بنا به تحول در موقعیت اجتماعی شان و همینطور بنا به استفاده از انواع ارتباطات مجازی، روابط صمیمانه تری به نسبت مردان با دوستان و همکاران شان برقرار کرده و نقش مهمی در این تحول داشته اند.
بررسی اثر بخشی آموزش مبتنی بر بخشودگی بر ابعاد سازگاری زنان پس از طلاق شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکست در برآورده سازی نیازهای اساسی زوجین در فرآیند ازدواج می تواند باعث از دست رفتن معنای زندگی و طلاق شود. باقی ماندن جنبه های هیجانی می تواند زوجین را درگیر نگه دارد. با توجه به این مسئله افراد باید پیش و پس از طلاق برای ساختن زندگی جدید خود کمک شوند. بخشایش فرآیندی است که شامل تغییر در هیجان و نگرش در مورد یک متخلف است. این پژوهش به بررسی مقدار اثر بخشی بخشایش درمانی بر مقدار سازگاری پس از طلاق بر زنان مطلقه پرداخت. جامعه آماری شامل زنان مطلقه ساکن در شهر شیراز در سال1394 بودند. نمونه گیری به شیوه تصادفی صورت گرفت و30 نفر به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه 100 سوالی سازگاری پس از طلاق فیشر بود. روش تحلیل آماری کوواریانس بود. نتایج نشان دهنده تفاوت معنی دار دو گروه کنترل و آزمایش در مولفه های سازگاری پس از طلاق بودند. یافته ها نشان دادند که روش آموزش مبتنی بر بخشایش بر سازگاری پس از طلاق زنان مطلقه موثر است.
بررسی تأثیر الگوی مشاوره ای اسمای حسنا بر اصلاح تصور زنان متأهل نسبت به خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی مشاوره ای اسمای حسنا بر اصلاح تصور زنان متأهل نسبت به خدا بود. این پژوهش به روش نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل، و طرح پیش آزمون پس آزمون انجام گرفت. جامعه پژوهش، مادران 48 20 ساله بودند که دخترانشان در سال تحصیلی 95 96 در دبیرستانهای متوسطه شهر تهران تحصیل می کردند. نمونه آماری شامل 30 زن بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگیری شدند. سپس شرکت کنندگان درگروه آزمایش در ده جلسه آموزشی مبتنی بر اسمای حسنا شرکت کردند. محتوای جلسات آموزشی با توجه به منابع و مرتبط با اسمای حسنا و حدیث معروف پیامبر، که در آن 99 نام الهی شمرده شده، تنظیم شده است. ابزار پژوهش، مقیاس تصور نسبت به خدا بود که هر دو گروه آن را تکمیل کردند. در پایان، نتایج بین دو گروه از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمره های کلی مقیاس تصور از خدا و 6 زیر مقیاس اصلی آن، که شامل تأثیرپذیری، مشیت الهی، حضور، چالش، پذیرندگی و خیرخواهی است در مرحله پس آزمون در گروه آزمایش افزایش معناداری یافته است (P
سطوح توانمندی روان شناختی تعاونی زنان تفیهان در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی روان شناختی به گونه ای گسترده به عنوان یک هدف مهم در توسعه اجتماعی شناخته شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی سطوح توانمندی روان شناختی اعضای تعاونی زنان روستایی تفیهان بود. جمعیت این مطالعه تمام اعضای تعاونی تفیهان بود (418) عضو که تعداد 200 نفر از ایشان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده برای گرد آوری داده ها پرسش نامه بود که روایی صوری آن به وسیله پانلی از متخصصان تأیید و برای بررسی پایایی آن نیز آزمون راهنما اجرا شد که آلفای کرونباخ بین 82/0 79/0 بود. برای مقایسه ابعاد توانمندی روان شناختی از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان دادند که بعد شایستگی توانمندی روان شناختی اعضای تعاونی نسبت به دیگر ابعاد بیش ترین میانگین را داراست. هم چنین، میانگین سه بعد شایستگی، معنی داری و اعتماد در بین اعضای تعاونی به گونه ای معنی دار از حد بهینه بیش تر بوده است. در پایان با توجه به نتایج بدست آمده از این مطالعه پیشنهادهایی ارایه شد.
نقش ذهن آگاهی، خودکارآمدی عمومی و هوش هیجانی در پیش بینی تنیدگی ادراک شده دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ذهن آگاهی، خودکارآمدی عمومی و هوش هیجانی با تنیدگی ادراک شده در دانشجویان دختر شهر زنجان بود. حجم نمونه در این پژوهش 200 نفر دانشجوی دختر بودند که، به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای از بین دانشجویان شهر زنجان انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه ذهن آگاهی براون و رایان، پرسشنامه تنیدگی ادراک شده کوهن، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و پرسشنامه هوش هیجانی شات و همکاران بودند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد، که بین متغیرهای ذهن آگاهی، خودکارآمدی عمومی و هوش هیجانی با تنیدگی ادراک شده همبستگی چندگانه وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد، که ترکیب خطی متغیرهای پیش بین ذهن آگاهی، خودکارآمدی عمومی و هوش هیجانی 51 درصد تنیدگی ادراک شده را تبیین می کند. یافته های پژوهش از اهمیت ذهن آگاهی، خودکارآمدی و هوش هیجانی در کاهش تنیدگی ادراک شده حمایت می کند.
بررسی روابط چندگانه میان رضایت از زندگی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی با بهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان متاهل شهرستان آباده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی روابط بین رضایت از زندگی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی بابهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان متاهل شهرستان آباده است. نوع این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل زنان متاهل شهرستان آباده بوده است که تعداد 150نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ، رضایت از زندگی دینر، کیفیت ابعاد رابطه ادراک شده زناشویی فلیچر و همکاران و عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن ومدل معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد، رضایت از زندگی، ابعاد رضایت زناشویی و ابعاد رضایت از عملکرد جنسیبا بهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان به گونه جداگانه رابطه ای معنی دار دارد، ولی نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان دادند هیچ کدام از متغیرهای رضایت زناشویی، رضایت از زندگی و عملکرد جنسی در چارچوب یک مدل با ابعاد کیفیت ادراک شده زنان، رابطه چندگانه ندارد.
بررسی عوامل موثر بر احساس امنیت اجتماعی زنان (فراتحلیلی از تحقیقات موجود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت موضوع احساس امنیت اجتماعی زنان تحقیقات زیادی در چند دهه اخیر در این باره انجام شده است. تعدد و تنوع تحقیقات انجام شده و نتایج متناقض حاصل از آن ها و نداشتن یافته واحد از یک سو، ممکن است، این تصور را ایجاد نماید که انجام این تحقیقات بیهوده و موجب اتلاف هزینه می گردد. بنابراین نیاز به انجام تحقیقات ترکیبی مثل فراتحلیل برای جمع بندی و خلاصه کردن نتایج این تحقیقات در این حوزه احساس می شود. اصلی ترین سؤال این تحقیق این است که مهم ترین عوامل موثر بر احساس امنیت اجتماعی زنان در تحقیقات انجام شده در ایران کدم اند؟ روش: روش تحقیق مقاله حاضر، فراتحلیل می باشد. جامعه آماری تحقیق همه ی مقالات معتبر علمی هستند که در سال های 1380 تا 1393 با موضوع احساس امنیت اجتماعی زنان منتشر شدند. در نهایت 33 مقاله انتخاب و با نرم افزار جامع فراتحلیل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: یافته های تحقیق نشان داد که استفاده از رسانه های جمعی، دینداری و حجاب و پوشش مناسب، به نسبت سایر متغیرها، تأثیر بیشتری بر احساس امنیت اجتماعی زنان در ایران دارد. نتایج اندازه اثر نشان داد که رابطه استفاده از رسانه-های جمعی و احساس امنیت اجتماعی زنان، در مطالعات مرور شده معادل 47/0 مثبت و معنادار می باشد. رابطه دینداری و احساس امنیت اجتماعی زنان، در مطالعات بررسی شده معادل 39/0 مثبت و معنادار می باشد. نتایج اثرات ترکیبی نشان می-دهد که رابطه حجاب و پوشش مناسب و احساس امنیت اجتماعی زنان در مطالعات مرور شده حدود 38/0، مثبت و معنادار بود.
پیش بینی مقدار تمایزیافتگی دختران از روی مقدار تمایزیافتگی مادران: بررسی انتقال های بین نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی میزان تمایزیافتگی دختران از روی تمایزیافتگی مادران بود. به همین منظور، تعداد 157 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده برگزیده شدند و به پرسش نامه تمایزخود پاسخ دادند. برای تحلیل داده های بدست آمده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد میان تمایزیافتگی و خرده مقیاس های واکنش عاطفی، جدایی عاطفی، آمیختگی با دیگران و جایگاه من در دختران و مادران رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و هم چنین، تمایزیافتگی و خرده مقیاس های واکنش عاطفی، جدایی عاطفی، آمیختگی با دیگران و جایگاه من در مادران قادر به پیش بینی این متغیرها در دختران است.
نقش طرح واره های ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی در پیش بینی علائم نشانگان ضربه عشق دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : تجربه عشق و سوگ عاشقانه در دانشجویان دانشگاه شایع است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش طرح واره های ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی در پیش بینی نشانگان ضربه عشق بود. روش : به این منظور تعداد 192 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شهید مدنی آذربایجان به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به ملاک های ورود انتخاب شدند و پرسشنامه طرح واره های ناسازگار یانگ، پرسشنامه شخصیتی نئو و مقیاس دلبستگی بزرگسالان را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه با روش همزمان تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که طرح واره های ناسازگار حوزه خودگردانی و عملکرد مختل و دیگرجهت مندی، و همچنین صفات شخصیتی روان رنجوری و باوجدان بودن، و در نهایت سبک دلبستگی ایمن توانستند نشانگان ضربه عشق را در دانشجویان پیش بینی نمایند. نتیجه گیری : طرح واره های ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی با نشانگان ضربه عشق ارتباط دارند و می توانند آن را پیش بینی نمایند.
تعیین رابطة بین سبک های دل بستگی و رضایتمندی زناشویی با شاخص عملکرد جنسی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطة بین سبک های دل بستگی و رضایتمندی زناشویی با شاخص عملکرد جنسی در زنان می پردازد. روش پژوهش از نوع هم بستگی است و 200 نمونة آماری به روش تصادفی خوشه ای از میان کلیة زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر تهران در سال 1393-1394 در این پژوهش شرکت داده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سبک های دل بستگی (AAI)، پرسش نامة رضایتمندی زناشویی (ENRICH)، و پرسش نامة شاخص عملکرد جنسی روزن (FSFI) استفاده شد. داده ها به روش ضریب هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد بین سبک دل بستگی ایمن و رضایت مندی زناشویی با عملکرد جنسی در زنان رابطة مثبت معناداری وجود دارد (r = /245)، و بین سبک های دل بستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا با عملکرد جنسی در زنان رابطة معکوس و معناداری وجود دارد (r = -285, r = -287). هم چنین رضایت زناشویی با شاخص عملکرد جنسی رابطة مستقیم معناداری دارد (r = /222). بر این اساس، سبک دل بستگی ایمن و دوسوگرا بیش ترین قدرت پیش بینی شاخص عملکرد جنسی را دارند، اما زنان با سبک دل بستگی ایمن و احساس رضایت مندی زناشویی بالا بیش از سایرین از عملکرد جنسی مناسب در روابط با همسران برخوردارند
بررسی میزان احساس امنیت زنان و عوامل مؤثر در آن (مطالعه ی موردی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره ی کل بهزیستی شهرستان رامهرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش نیاز هرگونه توسعه ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی احساس امنیت است. آگاهی از احساس امنیت ساکنان یک جامعه نقش مؤثری در شناخت چالش ها و ارائه ی راهبردهای توسعه ای در آن جامعه دارد. یکی از مهم ترین مواردی که توسعه یافتگی را تحت تأثیر قرار می دهد، امکان دسترسی زنان مانند مردان به احساس امنیت است. این امر برای زنان سرپرست خانوار در جامعه محسوس تر است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه ی عوامل اقتصادی- اجتماعی با احساس امنیت (در هشت بعد امنیت جانی، مالی، فرهنگی، حقوقی، نوامیس، اخلاقی، احساسی و عاطفی) در میان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره ی کل بهزیستی شهرستان رامهرمز به انجام رسید. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی زنان تحت پوشش اداره ی کل بهزیستی شهرستان رامهرمز بودند که با فرمول کوکران 224 زن سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته های پژوهش بین میزان تحصیلات، نگرش به پوشش، میزان درآمد، حمایت اجتماعی، علت سرپرستی و احساس امنیت رابطه نشان می دهد. سه متغیر میزان تحصیلات، درآمد و حمایت اجتماعی 14% واریانس متغیر وابسته احساس امنیت زنان را تبیین نمودند. با پذیرش نقش این سه متغیر در توانمندی زنان سرپرست خانوار، به دست می آید که توانمندسازى زنان، سبب بالا رفتن اعتماد به نفس، کسب یک هویت مستقل، بهبود وضعیت اجتماعى آنها و در نهایت احساس امنیت بیشتر در ایشان می شود که کل جامعه از آن منتفع خواهد شد.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی، دلزدگی زناشویی و سلامت روان زنان همسر جانباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسیتأثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی، دلزدگی زناشویی و سلامت روان زنان همسر جانباز انجام گرفته است. پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود و جامعه آماری مورد بررسی آن را زنان همسر جانبازان 25 تا 50 درصد شهر اسلام آباد غرب بودند. نمونه پژوهش شامل 30 زن همسر جانباز بود که به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارش شدند و به پرسش نامه های پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (فرم کوتاه)، دلزدگی زناشویی پاینز و سلامت عمومی گلدبرگ پاسخ دادند.گروه آزمایش، به مدت 9 جلسه هر هفته یک جلسه، مورد آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند و در مورد گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نگرفت. سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند بین دو گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای آموزش مهارت های زندگی از لحاظ رضایت زناشویی، دلزدگی زناشویی و سلامت روان تفاوتی معنادار وجود دارد. مقدار دلزدگی زناشویی، رضایت زناشویی و سلامت روان گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل به گونه ای معنادار به ترتیب کاهش و افزایش یافت. آموزش مهارت های زندگی بر کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش رضایت زناشویی و سلامت روان زنان همسر جانباز موثر بود.
رابطه خود- دلسوزی و سلامت روان با نقش میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به نقش تصویر بدنی و عزت نفس در سلامت روان زنان، پژوهش حاضر به بررسی نقش میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در ارتباط با خود-دلسوزی و سلامت روان در دانشجویان دختر پرداخت. پروش پژوهش: جامعه ی پژوهش را دانشجویان دختر پیام نور شهرستان دلفان تشکیل می دهد. به این منظور280 دانشجو با روش نمونه-گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های روابط چند بعدی خود-بدن (MBSRQ)، سلامت روان (GHQ)، خود-دلسوزی (SCS)، عزت نفس (RESE) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر با نرم افزار Amos مورد ارزیابی قرارگرفت. یافته های پژوهش: نتایج به دست آمده نشان داد مدل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین خود-دلسوزی به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق عزت نفس و تصویر بدنی سلامت روان را تحت تاثیر قرار می دهد. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود از رویکرد خود- دلسوزی جهت افزایش عزت نفس و تصویر بدنی مثبت زنان استفاده شود. به علاوه با توجه به جدید بودن خود-دلسوزی پیشنهاد می شود پژوهش در این زمینه گسترش یابد. کلمات کلیدی: مدل، عزت نفس، تصویر بدنی، خود- دلسوزی، سلامت روان
شناسایی کیفیِ پدیده تعارض خانواده – کار و چگونگی مدیریت آن در بین زنان معلمِ متأهلِ شهر دلوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش کیفی به ارزیابی پدیده تعارض خانواده – کار و چگونگی مدیریت آن در بین زنان معلمِ متأهل و بچه دار شهر دلوار پرداخته است. تحلیلِ مصاحبه ها نشان داد عوامل مرتبط با این تعارض و مدیریت ان را می توان در سه مقوله محوری "" سرمایه اجتماعی(نوعی و خاص) "" ، "" عوامل تکنولوژیک""، و "" خود مدیریتی فردی( مدیریت ابزاری، شناختی و عاطفی) ""؛ و یک مقوله هسته "" اجتماعی، تکنو و فردی محور بودن پدیده تعارض خانواده – کار"" جای داد. مقوله هسته بیانگر این واقعیت است که عوامل اجتماعی، تکنولوژیک و فردی، در تعامل با هم، کمیت و کیفیت تعارض تجربه شده زنان مورد مصاحبه را تحت تأثیر قرار می دهند. متناسب با ارزیابی های مصاحبه شوندگان، نبود سرمایه اجتماعی نوعی( سازمانی) زمینه تشدیدکننده این تعارض بوده، در مقابل، و ضعیت سرمایه اجتماعی خاص(خانوادگی)، به ویژه همسر، در بین مصاحبه شوندگان ناهمگون بوده، به طوریکه خانم های برخوردار از حمایت اجتماعی خاص میزان خیلی کمتری از این نوع تعارض را به نسبت سایر زنان تجربه کرده اند. عوامل تکنولوژیک که در تحقیقات پیشین اصلا مورد توجه قرار نگرفته اند، زمینه تشدید تعارض تجربه شده همه زنان مورد مصاحبه را فراهم کرده اند. تاکتیک های فردی اتخاذ شده، نیز، هر چند برای مدیرت تعارض مؤثر بوده اند، اما آنها بیشتر ابزارهایی بوده اند که با هدف تخفیفِ تنش خانوادگی در جهتِ تأیید برتری مردان و خودقربانی کردن زنان در حوزه خانواده عمل کرده اند تا اینکه کاهنده فشار مضاعفِ تعارض خانوده کار باشند.