آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

سیره یا سیرت در فارسى به معناى طریقه، روش، سنّت، مذهب، خو، عادت، خُلق، ترتیب و انتظام است.1
سیره در اصطلاح
سیره در اصطلاح به تاریخ جنگها و غزوات رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، نحوه و شیوه سلوک و رفتار و سبک و متد و اخلاقیات آن حضرت در عرصه‏هاى گوناگون حیات فردى، اجتماعى، سیاسى و عبادى و نیز در نگرشى دیگر، در مقابل فریضه و به معناى «مستحب»، اطلاق شده است.
تاریخچه سیره‏نگارى
تاریخچه سیره‏نگارى به صدر اسلام بازمى‏گردد. معاصران و اصحاب پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله توجّه و اهتمام خاصّى به حفظ و ثبت سیره و شرح زندگانى و نیز صفات آن حضرت داشتند. این سیره‏نگارى ـ بعداً ـ به شکل جزئى‏ترى درباره خلفا، سلاطین و علما و حتى سایر طبقات نیز در شکل «شرح حال‏نویسى» رایج گردید.2
سیره‏نگاران
نخستین سیره‏نگار مسلمان، محمّد بن اسحاق بن یسار مطلّبى3 است که مى‏توان گفت در زمان خود، جامع‏ترین سیره را به رشته تحریر درآورده است. کتاب ابن اسحاق با آن که از خلط و مسامحه خالى نیست و مؤلّف هم مورد طعن بعضى از بزرگان عصر خویش واقع شده است، اهمیت و شهرت بسیار دارد و هم اکنون نیز مهم‏ترین مأخذ سیرت رسول‏خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله است.4
اسحاق بن محمّد همدانى، قاضى ابرقوه (582 ـ 623 ق.) سیره ابن اسحاق را ترجمه کرده و درباره آن مى‏نویسد:
«کتاب سیرت پیغمبر ما صلى‏الله‏علیه‏و‏آله که محمّد بن اسحاق بن یسار المطلّبى جمع کرده است، عمده و متناول اهل نقل است و حجّت و متمسّک اهل فضل، و علما از جمله سیرتها، آن را اختیار کرده‏اند و از جمله روایتها در این باب به روایت وى اقتصار کرده‏اند، از بهر آن که وى در ایراد سِیَر، اسبق و اقدم بود و در علم نقل روایت، افضل و اعلم بود و در این باب همه را اقتداء بر وى و اهتداء از وى.»5
کتاب ابن اسحاق چندین بار تلخیص و تهذیب شده که مشهورتر از همه، سیره ابن هشام است. پس از تألیف سیره ابن هشام گروهى از دانشمندان به اهمیت این کتاب تاریخى پى بردند و درصدد شرح و توضیح احادیث و اشعار آن برآمده و حقّاً که بعضى از آنها زحمات زیادى در این راه متحمّل شدند و از شروحى که بر سیره نوشته‏اند، احاطه و اطلاع وسیع آنها بر تاریخ و لغت و سایر علوم، مشهود مى‏گردد.
از کسانى که مى‏توان در این مورد نام برد، ابوالقاسم عبدالرّحمن بن عبداللّه، معروف به «سهیلى»6 است که شرح مفصّلى بر سیره نگاشت. دیگر از کسانى که سیره را شرح کرده‏اند، ابوذر خشنى7 (533 ـ 604 ق.) است. محمّد بن احمد حنفى نیز چنانکه گویند، شرحى بر سیره نگاشته و آن را کشف‏اللثام نام نهاده است.
برخى نیز آن را مختصر کرده‏اند، از جمله ابراهیم بن محمّد شافعى که سیره را در 18 مجلس خلاصه نموده و نام آن را «الذّخیرة فى مختصر السّیرة» نهاده است.
دیگر، عمادالدّین واسطى است که در سال 711ق. تلخیصش را به پایان برده و نام آن را «مختصر سیرة ابن هشام» نامیده است.
گروهى نیز آن را به نظم آورده و در قالب شعر ریخته‏اند که از جمله: عبدالعزیز بن محمّد دمیرى (م 607 ق.)، فتح بن موسى خضراوى (م 663 ق.) و محمّد بن ابراهیم نابلسى (م 793 ق.) را مى‏توان نام برد.8
سیره ابن هشام به فارسى نیز ترجمه شده است؛ از جمله: ترجمه آقاى سیّد هاشم رسولى محلاّ تى با نام «زندگانى پیامبر اسلام».
غیر از این دو منبع عمده (سیره ابن اسحاق و سیره ابن هشام) مى‏توان از مغازى واقدى تألیف محمّد بن عمر واقدى (م 207ق.) از مورّخان قرن دوم، که تخصّص او در مغازى (جنگها) و فتوحات است؛ انساب الاشراف بلاذرى تألیف احمد بن یحیى بن جابر بلاذرى (م 289ق.) از مهم‏ترین مورّخان و نسب‏شناسان قرن سوم؛ تاریخ طبرى تألیف ابوجعفر محمّد بن جریر بن یزید طبرى (م 310ق.) به عنوان مآخذ عمده تحقیق در سیره یاد کرد.
کتاب پر ارج الصّحیح من سیرة النّبىّ الاعظم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نگاشته استاد گرانمایه سیّد جعفر مرتضى عاملى ـ که از حیث تتبّع و تحقیق تاریخى مى‏تواند الگویى براى پژوهش در سایر بخشهاى تاریخ اسلام باشد ـ از منابع ارزشمند و لازم براى تحقیق و مطالعه در سیره پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به شمار مى‏آید.9
کتاب «حیاة النّبى و سیرته» تألیف حجّة‏الاسلام و المسلمین شیخ محمّد قوام وشنوى (ره) ـ که به همّت و اشراف استاد گرانمایه آیة‏اللّه استادى (حفظه‏اللّه) در سه جلد به زیور طبع آراسته شده ـ نیز کتاب مفیدى است. مؤلف، این کتاب را حسب‏الأمر مرجع جهان تشیّع، حضرت آیة‏اللّه العظمى بروجردى، از منابع معتبر اهل سنّت گردآورى کرده و به احوال و سیره پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و برخى از رخدادهاى پیش از ولادت تا زمان رحلت پرداخته است.10
در جلد سوم این اثر، عناوین زیر به چشم مى‏خورد:
خدمتکاران رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، شمار اصحاب آن حضرت، شکل و شمایل، حجامت آن عزیز، ویژگى‏هاى اخلاقى، نحوه سخن گفتن، نحوه قرائت در نماز، حُسن خلق و معاشرت، شیوه غذا خوردن، محاسن اخلاق آن گرامى، نمازشان، قبول هدیه و ردّ صدقه، جایگاه زنان در نزد حضرتش، استعمال عطر و بوى خوش، خوراک و لباس ایشان، تنگناهاى معیشتى، معجزات، پیامبر و زیارت اهل بقیع، در آستانه وفات و آنچه در بیمارى منجر به وفات آن حضرت رخ داد، نامه‏اى که خواست بنویسد تا مسلمانان پس از او گمراه نشوند، وصایاى او در آستانه رحلت، روز وفات، غسل و تجهیز و کفن و دفن پیامبر، اشاره‏اى به ماجراى فدک، حدیث تلخ سقیفه و بالأخره روایاتى چند.
کتاب «سنن‏النّبى» تألیف علاّ مه طباطبایى (ره) اثر سودمند دیگرى در سیره اخلاقى پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله است که همراه با ترجمه فارسى آن چاپ شده و اخیراً (1379ش.) نیز با ترجمه آقاى حسین استادولى به چاپ رسیده است.
از آثار دیگر در این زمینه، کتاب ارزشمند «سیره نبوى»، مجموعه متن چند سخنرانى از استاد شهید آیة‏اللّه مطهّرى درباره سیره اخلاقى پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله است که همچون دیگر آثار ماندگار آن شهید والامقام بسیار مفید و رهگشاست.
برخى از عنوان‏هاى این کتاب عبارتند از:
مفهوم سیره، سیره و موضع‏گیرى‏هاى طبقاتى، سیره و مسأله نسبیت اخلاق، روش اسلام در مخالفت با غدر و حیله، اصل سادگى و بى‏آلایشى در زندگى، اصل قناعت، کیفیت استخدام در سیره رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، داستانهاى قرآن واقعیت دارد، در اسلام، هدفْ وسیله را توجیه نمى‏کند، سیاست على علیه‏السلام در راه هدف، استخدام وسائل در راه اهداف و اتّهام به پیامبران، در اسلام، انسانیت ملاک است، روش دعوت در سیره پیامبر، شرایط دعوت، تبلیغ و فهم مستمعین، پرهیز از تکلّف، پیامبر، مبشّر و منذر بود، خشیت از خدا، نترسیدن از غیر خدا، سیره نبوى و پیشرفت سریع اسلام، اخلاق رسول‏اللّه، اخلاق على در مسائل شخصى و اجتماعى، اموال خدیجه، شمشیر على، تاریخچه‏اى از زندگى رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، مسافرت‏ها، شغل‏ها، ازدواج‏ها و سخنانى از آن حضرت.
سیره در نگرش قرآنى
چنان‏که اشاره شد، سیرت و سنّت در اصطلاح تاریخ و سیره‏نویسان عبارت است از: شرح‏حال و تاریخ زندگى و تولّد رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و کیفیت غزوات و احیاناً تاریخ زندگى اولاد و عشیره و اصحاب آن حضرت. امّا در اصطلاح محدّثان و فقیهان، در مقابل فریضه و به مفهوم «عبادات مستحبّى» آمده است.
اما انگیزه اصلى در تدوین این درس نگرش قرآنى به سیره؛ یعنى لزوم تأسّى و الگوپذیرى ـ خصوصاً از اخلاقیات در سیره نبوى ـ است.
در اهمیت این الگوپذیرى از سیرت رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله همین بس که در این آیه تدبّر کنیم:
«لَقَدْ کان لکم فى رسول‏اللّه اُسوةٌ حسنةٌ لِمَنْ کان یرجوا اللّه و الیوم الآخر و ذکر اللّه کثیراً»11؛ براستى اگر به خدا و روز قیامت امید مى‏دارید و خدا را فراوان یاد مى‏کنید، شخص رسول‏اللّه مقتداى پسندیده‏اى است.
در نگرش قرآنى، حضرت ابراهیم (على نبیّنا و علیه السّلام) قهرمان مبارزه با شرک و بت‏پرستى نیز به عنوان مقتداى موحّدان معرّفى شده است.12
الگوپذیرى از سیره رسول خدا انگیزه قیام امام حسین علیه‏السلام
امام حسین علیه‏السلام در وصیّتى به برادرش محمّد بن حنفیه، یکى از انگیزه‏هاى اصلى قیام خونین و پرشکوه خود را «تأسّى به سیره جدّ بزرگوارشان رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و پدر ارجمندشان امیرمؤمنان علیه‏السلام » برمى‏شمارد و نجات دین را در این تأسّى مى‏داند و بر آن پاى مى‏فشارد و چنان بدان تأکید و اهتمام مى‏ورزد که در نبردى نابرابر، نفسِ نفیس خود و بهترین عزیزانش را در این راه قربانى مى‏کند تا سیره به فراموش سپرده شده جدّش رسول‏خدا و پدرش علىّ مرتضى علیه‏السلام را حیات مجدّد بخشد.
امام علیه‏السلام در بخشى از آن نامه آورده است:
«انّما خرجتُ لطلب الاِصلاح فى أُمّةِ جَدّى أُریدُ أن آمرَ بالمعروف وَ أنهى عَنِ المُنکر و اَسیرَ بسیرة جدّى و أبى علىّ بن ابى‏طالب...13؛ تنها به انگیزه سامان‏بخشى در امّت جدّم برخاستم، مى‏خواهم به نیکى‏ها فرمان دهم و از بدى‏ها باز دارم و روش جدّ خود و پدرم على بن ابى‏طالب را دنبال کنم...»
حُسن ختام
سیره پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در عرصه‏هاى گوناگون حیات فردى، اجتماعى و حکومتى، استراتژى آن حضرت در جنگ و صلح، تقسیم غنائم، مصرف بیت‏المال و اموال عمومى، اداره کشور، تأمین امنیت، مبارزه با مفاسد اجتماعى، نحوه سلوک فردى، عبادى، اخلاقى و خانوادگى حضرتش و نیز نگرش عمیق به سیره علوى14 در دوران کوتاه زمامدارى آن حضرت، بهترین الگو و اسوه براى تزکیه و تهذیب جان‏ها و جامعه‏ها به شمارند. و بى‏تردید رستگارى امّت اسلام در رهپویى و پندپذیرى از این دو پدر دلسوز است که پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «أنا و علىٌّ أبوا هذه الأمّة15؛ من و على دو پدر براى این امّتیم.» و باید دانست جز در طریق آن دو به جایى نتوان رسید.
مپندار سعدى که راه صفا     توان رفت جز در پى مصطفى
و فردوسى مى‏گوید:
به گفتار پیغمبرت راه جوى     دل از تیرگى‏ها بدین آب شوى
و سهل‏ترین راه براى شناخت «سیره نبوى» و «سیرت علوى»، مراجعه به آثارى است که از آن دو بزرگوار بر جاى مانده، عمده آن روایاتى است که همچون مشعل‏هاى هدایت فراروى ماست و قسمتى هم که به عنوان سیره، مغازى و زندگینامه، در صفحات تاریخ رقم خورده است.
منابع:
1. فرهنگ فارسى، دکتر محمّد معین، امیر کبیر، تهران، چ 7، 1364ش.
2. تاریخ سیاسى اسلام، رسول جعفریان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، تهران، 1371ش.
3. دائرة المعارف فارسى، به سرپرستى غلامحسین مصاحب، مؤسسه انتشارات فرانکلین، تهران، 1345ش.
4. سیرت رسول اللّه صلى‏الله‏علیه‏و‏آله (ترجمه سیره ابن‏اسحاق) ترجمه و انشاى رفیع‏الدّین اسحاق بن محمّد همدانى قاضى ابرقوه، با تصحیح و مقدّمه دکتر اصغر مهدوى، خوارزمى، تهران، چ 2، 1361ش.
5. زندگانى پیامبر اسلام (ترجمه سیرة النبویة ابن هشام) ترجمه سید هاشم رسولى، کتابفروشى اسلامیه، تهران، چ 2، 1364.
6. سنن النّبى، علاّ مه طباطبایى، ترجمه حسین استادولى، پیام آزادى، تهران، 1379ش.
7. نور علم، جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم، ش 49 (بهمن و اسفند 1371).
8. فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه‏السلام (ترجمه کتاب موسوعة کلمات الامام الحسین علیه‏السلام )، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم علیه‏السلام ، ترجمه على مؤیّدى، نشر معروف، قم، 1377ش.
9. ینابیع المودّة، سلمان بن ابراهیم قندوزى، کاظمین، بى‏نا، 1385 ق.
10. حیاة النّبى و سیرته، محمّد قوام وشنوى، به اهتمام رضا استادى، دارالأسوة، قم، 1416ق.
پى‏نوشت‏ها:
1. فرهنگ فارسى، معین، ج 2، ص 1977.
2. ر. ک: تاریخ سیاسى اسلام، ج 1، ص 12.
3. محمّد بن اسحاق مدنى، مکنّاى به عبداللّه در سال 85 هجرى در شهر مدینه به دنیا آمد و ما بین 150 و 153 هجرى در بغداد از دنیا رفت و در مقبره خیزران به خاک سپرده شد.
4. دائرة‏المعارف فارسى، ج 1، ص 1403. و ر. ک: تاریخ سیاسى اسلام، ج 1، ص 18 و 19.
5. سیرت رسول‏اللّه، ج 1، ص 2 (دیباجه)
6. «سهیلى» منسوب به سهیل، نام بلوکى است در اندلس و شامل قراء و قصباتى است که در یکى از آنها سهیلى به دنیا آمد.
7. «خشن» نام قریه‏اى است در اندلس که مرکز نشو و نماى ابوذر خشنى بوده است.
8. زندگانى پیامبر اسلام، ص 7.
9. ر. ک: تاریخ سیاسى اسلام، ج 1، ص 43 و 44؛ «عوامل تحریف در سیره‏نگارى»، رسول جعفریان، مجلّه نورعلم، ش 49، ص 120 ـ 110.
10. مؤلّف، در مقدّمه آورده است: «سیرة النّبىّ و احواله من قبل ولادته الى زمان رحلته و وفاته، قد جمعتُه من المصادر المعتبرة عند العامّة اجابة للسّیّد العلاّ مة آیت‏اللّه البروجردى.»
11. احزاب / 21.
12. ر. ک: ممتحنه / 4 و 6.
13. فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع)، ص 330.
14. تأکید جدّى و مجدّد رهبر معظّم انقلاب (دام ظلّه العالى) به تأسّى مسئولان به سیره علوى (در پیام نوروزى 1380)، بسیار شایان توجّه است و درخور تحسین و تقدیر و ستایش، اعلى اللّه کلمته.
15. ینابیع المودّة، ص 123.

تبلیغات