اصلاحات در پرتو قرآن و عترت
آرشیو
چکیده
متن
اصلاح جوامع بشرى با اصلاح نظام تفکّر و اندیشه آغاز مىشود. هرگونه اصلاح سیاسى، اقتصادى، فرهنگى، بهداشتى، درمانى و ادارى، برخاسته از نوعى تفکّر و اندیشه است و تا کانون تفکّر و آرمانها اصلاح نشود، هیچ گونه اصلاحى امکانپذیر نیست.
جهان بینى و انسانشناسى و آرمانها و بینشهاى حاکم بر جوامع و افراد، در هر گونه برنامه ریزى و سیاستگذارى و عملکرد و اقدام فردى و ایجاد و تداوم نهادها و سازمانهاى اجتماعى، نقش اوّل را ایفا مىکند. امروز که به لطف الهى و ادعیه زاکیه حضرت بقیةاللّه الاعظم(عجّ) و رهنمودهاى حیات بخش مقام معظّم رهبرى و فداکارى نیروهاى مؤمن، دوباره انقلاب اسلامى از زیر آوار سیاسى و بمباران رسانهاى غربزدگان و فریب خوردگان، کمر راست کرده و سلطه سیاه و سنگین «سکولارها» فروپاشیده و نقاب دمکراسى از چهره استکبار فرو افتاده است؛ همه مسلمانان و علاقهمندان انقلاب اسلامى وظیفه دارند ضمن شکر و سپاس از خداى متعال و قدردانى از همه نیروهاى مخلص که در جبهههاى گوناگون فشار فراوان تبلیغاتى و سیاسى را در آن روزهاى دشوار تحمّل کردند و بر مواضع استوار خویش پاى فشردند، با برنامه ریزى و هماهنگى و همکارى و دلسوزى و فداکارى بیشتر، راه تداوم انقلاب اسلامى را هموار سازند و موانع اصلاحات راستین را از میان بردارند.
هدف انقلاب اسلامى
انقلاب اسلامى، تلاشى براى حاکمیت دین خدا در زمین است. و دین خدا در مرحله نظرى دو ستون بیشتر ندارد؛
1. قرآن.
2. عترت.
بازگشت به قرآن و امامت عترت، ـ نه محبت تنها ـ هدف نخستین انقلاب اسلامى بوده و هست و خواهد بود و همه تلاشها باید، بدین سمت و سو هماهنگ شود و معرفت و اطاعت از دو یادگار رسول اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم معیار اوّل در جامعه اسلامى و زندگى اجتماعى قرار گیرد.
قبله فرهنگى امّت اسلامى، قرآن است و مسلمانان همچون یک قبیله فرهنگى، اهلبیت پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم را به عنوان حاکم و امام و رهبر خویش مىشناسند. براى ورود به مدینةالنّبى و شهر فرهنگى رسالت، جز از طریق امامت و پذیرش رهبرى عادلانه علوى، راهى وجود ندارد.
در تفکّر شیعى، اهلبیت علیهمالسلام تداوم بخش نقش پیام آوران الهى در عصر اسلاماند و در نظام تکوین و تشریع، نقش اساسى دارند.
همان گونه که در عصر انبیاء، بدون شناخت، ایمان، اطاعت و پیروى از پیامبران الهى، رسیدن به سعادت، فلاح، آزادى و زندگى سالم دنیوى و اخروى امکانپذیر نبوده، امروز هم بدون قبول رهبرى فرزندان پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم و اعتقاد به امامت و رهبرى اهل بیت رسالت، دستیابى به آرمانهاى والاى انسانى همچون: عدالت، استقلال، آزادى، سعادت، عزّت و اتّحاد جهانى امکانپذیر نیست.
شناخت قرآن و اهل بیت علیهمالسلام مهمترین وظیفه امروز جامعه اسلامى است. در تفکّر اسلامى، انسان زیستن و مسلمان زیستن بدون پیروى از «فرهنگ قرآن و اهلبیت علیهمالسلام » شدنى نیست و هر کس به نسبت به پذیرش این فرهنگ، انسان و مسلمان است. «هدایت»، بخش مکمّل نظام خلقت است و آفرینش بدون امامت و رهبرى کامل نیست. نظام اکمل و نظام احسن الهى ایجاب مىکند همان خداى رحمان که انسان را آفرید، قرآن را آموزش دهد.1 و همان کسى که آدم را مىآفریند، او را هدایت کند. و اصولاً در ارزیابى، «هدایت» ارزشى برتر از خلقت دارد و «علّم القرآن» بر «خلق الانسان» مقدّم است. «و لولاک لما خلقت الأفلاک»پشتوانهاى عقلى دارد. و در قرآن هم آمده است که: «الذى اعطى کلّ شىء خلقه ثمّ هدى»2، تفکیک ناپذیرى آفرینش از رهبرى و پیوستگى خلقت با بعثت و نبوّت و امامت، پیوند حقیقى است که در فرهنگ همه ادیان توحیدى مورد قبول است و اوّلین انسانِ پدید آمده بر کره خاک، پیامبر خدا و خلیفه او در زمین بوده و آخرین فرد هم حجّت خدا خواهد بود.
اصولاً هدفدارى نظام خلقت و علم و حکمت الهى ایجاب مىکند که در متن آفرینش سازوکارى براى هدایت و راهیابى موجودات آگاه و آزاد به سوى اهداف عالى آفرینش پیش بینى شود.
«عقل و فطرت» از درون و «نبوّت و امامت» از بیرون، سیستم هدایتى و حمایتى الهى براى دستیابى انسان به اهداف والاى آفرینش است.
اگر هدف خلقت در بُعد عرفانى عبادت و قرب خداى متعال و در بُعد اجتماعى عدالت و قسط عمومى معرّفى مىشود، رسیدن به هیچ کدام از این اهداف، بدون معرفت و اطاعت از نبوّت و امامت مقدور نیست.
خداوند متعال براى هدایت جامعه بشرى راهکارهایى در نظر گرفته و تابلوهایى در مسیر نصب کرده است. نیروى عقل و فطرت در درون انسانها و پیامبران الهى و اولیاى ایشان و کتب آسمانى در بیرون، آفاق زندگى انسان را روشن مىکنند. نجات و سعادت انسان، تنها در پرتو این چراغهاى پرفروغ میسّر مىشود.
به عبارت آسانتر، کاخ هدایت انسان بر چهار ستون استوار است:
عقل و فطرت در درون؛
قرآن و عترت در بیرون؛
پاسدارى از این چهار رکن هدایت، از مهمترین شرایط دستیابى به سعادت دو جهانى است. انسان منهاى عقل و فطرت سالم، دیوانه و از خود بیگانه مىشود و بدون قرآن و عترت، کورکورانه گام مىزند را پیدا نمىکند و در قیامت «نابینا» محشور مىشود. هیچ گاه راه به کارگیرى درست عقل فردى و جمعى و نگهبانى از سلامت فطرى و وجدان عمومى و حفظ ارتباط انسان با وحى آسمانى و رهبران الهى، پیش شرط شناخت جهان و درک حقیقت و وظیفه فردى و اجتماعى در «حیرت آباد» گیتى است.
اساسىترین مسائل در زندگى اجتماعى انسانها، مسأله مدیریت درست و برتر جامعه جهانى و تربیت شایسته و جامع انسانى است و بدون ایمان به قرآن و اهل بیت و بهرهگیرى از رهنمودهاى این دو، نه تربیت انسانهاى سالم امکانپذیر است و نه اداره عادلانه جامعه بشرى!
چهار خطر بزرگ
بدترین اقدام در جامعه بشرى تعطیل و تخریب همین چراغهاى هدایت و راهنماى زندگى سالم و سعادتمندانه است. میگسارى و خشم و شهوت، دشمن تعقّل و تفکّر انسان است و بیمارىهاى اخلاقى از جمله: کبر، حرص، حسد و دنیازدگى، دشمن فطرت و وجدان سالم جامعه بشرى و ریشه کجروىهاى اجتماعى است. دورکردن مردم از قرآن و اهلبیت علیهمالسلام و تضعیف باور و ایمان مردم نسبت به قرآن و احادیث معصومان علیهمالسلام بزرگترین ضربهها را بر سلامت فرهنگ بشریّت فرود مىآورد و زمینه پیدایش مکاتب انحرافى و نظامهاى ظالمانه اجتماعى را فراهم مىسازد.
ـ انکار امامت و رهبرى آسمانى در زندگى بشر.
انکار وجود امام زمان (عج) و امامت ایشان.
ـ یکسان شمردن انسانهاى برگزیدهالهى و عترت نبوى با عموم مردم.
ـ شبهه افکنى در صداقت و سیاست و مواضع معصومان علیهمالسلام .
ـ انکار نیابت فقهاى شیعه در عصر غیبت.
ـ و هرگونه تفکّر و تلاش و افدامى که به فراموشى، بىاعتمادى، بدبینى و انکار جایگاه اعتقادى و اجتماعى اهل بیت علیهمالسلام بیانجامد، تخریب یکى از ارکان هدایت انسانها است.
البته اهل بیت رسالت علیهمالسلام همچون قرآن کریم، نیازى به محبّت و معرفت و اطاعت و زیارت و درود و سلام ما ندارند؛ این بشریّت است که براى دستیابى به سلامت و سعادت و نجات از رنجهاى دنیوى و اخروى و مشکلات فردى و اجتماعى خویش به خدا و پیامبر و عترت رسول خدا صلىاللهعلیهوآلهوسلم نیازمنداست.
اگر «مودّت ذوى القرباى پیامبر» به عنوان پاداش زحمات رسالت شناخته شده، این مودّت هم گامى در جهت هدایت و به سود خود انسانها است. در قرآن کریم مىخوانیم:
«ما سئلتکم من اجرٍ فهو لکم»؛3 پاداشى که از شما خواستم، براى خود شماست. و مودّت عترت، راهى به سوى معرفت و تقرّب به خداى متعال و تکامل خود انسانها است. «الاّ من شاء ان یتّخذ الى ربّه سبیلاً»4
وظایف ما
وظایف ما در برابر معصومان علیهمالسلام مولود نیاز آنان نیست، بلکه تنها راهکار عزّت و سعادت ماست. همیشه خداوند در روى زمین، امین و حجّتى دارد که شناخت وى و شناخت وظیفه در برابر او و انجام وظایف نسبت به وى، شرط هدایت و سلامت و رهایى از گمراهى و دستیابى به نعمتهاى بیکران الهى است.
همان گونه که ثقل اکبر الهى (قرآن) نقشى حساس در نظام تکوین و تشریع دارد و شفاء و نور و شفیع جامعه بشرى است، ثقل اصغر و گوهر دوم الهى (عترت) نیز شفاء و نور مىدهد و شفاعت مىکند؛ در زندگى فردى نقش دارد و در زندگى اجتماعى هم مؤثّر است.
همان گونه که پاسداشت حُرمت کتاب خدا لازم است، احترام انبیاء و اولیاى الهى ضرورى است و دست زدن به نام معصومان علیهمالسلام نیز بدون وضو جایز نیست.
شناخت عمیق قرآن و عترت زیربناى اصلاحات راستین است و وظایف ما در برابر عترت، عبارت است از:
1. معرفت حُجج الهى و برنامه ریزى و تلاش فرهنگى براى معرّفى آنان به جهان.
2. اطاعت از آنان و تلاش براى اجراى اوامر ایشان در سراسر گیتى.
3. محبّت به آنان و جذب بشریّت به سوى فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام .
4. زیارت آنان و هدایت و حمایت از دلباختگان آنان.
5. تکریم و تعظیم معصومین علیهمالسلام در همه سطوح برنامه ریزى و اجرا.
6. حمایت و دفاع از آنان در برابر دشمنان داخلى و خارجى.
7. برائت از دشمنان آنان، (دشمنان تاریخى و دشمنان کنونى).
8. پاسدارى از اهداف و آرمانها و احادیث و آثار معصومان علیهمالسلام . این مسؤولیت امروز همچون همیشه بر عهده امّت اسلامى و به ویژه حوزههاى علوم دینى است؛
شناخت طرحهایى که امروز دشمنان براى مقابله با «فرهنگ عترت» دارند و وظایفى که امروز بر دوش ماست، تحقیقى گستردهتر و بسیجى جدّىتر لازم دارد؛ امیدواریم «فرهنگ کوثر» در زمینه این دفاع فرهنگى سهمى داشته باشد.
والسّلام
سردبیر
پىنوشتها:
1. رحمن / 1 و 2.
2. طه / 50.
3. سباء / 47.
4. فرقان / 57.
جهان بینى و انسانشناسى و آرمانها و بینشهاى حاکم بر جوامع و افراد، در هر گونه برنامه ریزى و سیاستگذارى و عملکرد و اقدام فردى و ایجاد و تداوم نهادها و سازمانهاى اجتماعى، نقش اوّل را ایفا مىکند. امروز که به لطف الهى و ادعیه زاکیه حضرت بقیةاللّه الاعظم(عجّ) و رهنمودهاى حیات بخش مقام معظّم رهبرى و فداکارى نیروهاى مؤمن، دوباره انقلاب اسلامى از زیر آوار سیاسى و بمباران رسانهاى غربزدگان و فریب خوردگان، کمر راست کرده و سلطه سیاه و سنگین «سکولارها» فروپاشیده و نقاب دمکراسى از چهره استکبار فرو افتاده است؛ همه مسلمانان و علاقهمندان انقلاب اسلامى وظیفه دارند ضمن شکر و سپاس از خداى متعال و قدردانى از همه نیروهاى مخلص که در جبهههاى گوناگون فشار فراوان تبلیغاتى و سیاسى را در آن روزهاى دشوار تحمّل کردند و بر مواضع استوار خویش پاى فشردند، با برنامه ریزى و هماهنگى و همکارى و دلسوزى و فداکارى بیشتر، راه تداوم انقلاب اسلامى را هموار سازند و موانع اصلاحات راستین را از میان بردارند.
هدف انقلاب اسلامى
انقلاب اسلامى، تلاشى براى حاکمیت دین خدا در زمین است. و دین خدا در مرحله نظرى دو ستون بیشتر ندارد؛
1. قرآن.
2. عترت.
بازگشت به قرآن و امامت عترت، ـ نه محبت تنها ـ هدف نخستین انقلاب اسلامى بوده و هست و خواهد بود و همه تلاشها باید، بدین سمت و سو هماهنگ شود و معرفت و اطاعت از دو یادگار رسول اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم معیار اوّل در جامعه اسلامى و زندگى اجتماعى قرار گیرد.
قبله فرهنگى امّت اسلامى، قرآن است و مسلمانان همچون یک قبیله فرهنگى، اهلبیت پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم را به عنوان حاکم و امام و رهبر خویش مىشناسند. براى ورود به مدینةالنّبى و شهر فرهنگى رسالت، جز از طریق امامت و پذیرش رهبرى عادلانه علوى، راهى وجود ندارد.
در تفکّر شیعى، اهلبیت علیهمالسلام تداوم بخش نقش پیام آوران الهى در عصر اسلاماند و در نظام تکوین و تشریع، نقش اساسى دارند.
همان گونه که در عصر انبیاء، بدون شناخت، ایمان، اطاعت و پیروى از پیامبران الهى، رسیدن به سعادت، فلاح، آزادى و زندگى سالم دنیوى و اخروى امکانپذیر نبوده، امروز هم بدون قبول رهبرى فرزندان پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم و اعتقاد به امامت و رهبرى اهل بیت رسالت، دستیابى به آرمانهاى والاى انسانى همچون: عدالت، استقلال، آزادى، سعادت، عزّت و اتّحاد جهانى امکانپذیر نیست.
شناخت قرآن و اهل بیت علیهمالسلام مهمترین وظیفه امروز جامعه اسلامى است. در تفکّر اسلامى، انسان زیستن و مسلمان زیستن بدون پیروى از «فرهنگ قرآن و اهلبیت علیهمالسلام » شدنى نیست و هر کس به نسبت به پذیرش این فرهنگ، انسان و مسلمان است. «هدایت»، بخش مکمّل نظام خلقت است و آفرینش بدون امامت و رهبرى کامل نیست. نظام اکمل و نظام احسن الهى ایجاب مىکند همان خداى رحمان که انسان را آفرید، قرآن را آموزش دهد.1 و همان کسى که آدم را مىآفریند، او را هدایت کند. و اصولاً در ارزیابى، «هدایت» ارزشى برتر از خلقت دارد و «علّم القرآن» بر «خلق الانسان» مقدّم است. «و لولاک لما خلقت الأفلاک»پشتوانهاى عقلى دارد. و در قرآن هم آمده است که: «الذى اعطى کلّ شىء خلقه ثمّ هدى»2، تفکیک ناپذیرى آفرینش از رهبرى و پیوستگى خلقت با بعثت و نبوّت و امامت، پیوند حقیقى است که در فرهنگ همه ادیان توحیدى مورد قبول است و اوّلین انسانِ پدید آمده بر کره خاک، پیامبر خدا و خلیفه او در زمین بوده و آخرین فرد هم حجّت خدا خواهد بود.
اصولاً هدفدارى نظام خلقت و علم و حکمت الهى ایجاب مىکند که در متن آفرینش سازوکارى براى هدایت و راهیابى موجودات آگاه و آزاد به سوى اهداف عالى آفرینش پیش بینى شود.
«عقل و فطرت» از درون و «نبوّت و امامت» از بیرون، سیستم هدایتى و حمایتى الهى براى دستیابى انسان به اهداف والاى آفرینش است.
اگر هدف خلقت در بُعد عرفانى عبادت و قرب خداى متعال و در بُعد اجتماعى عدالت و قسط عمومى معرّفى مىشود، رسیدن به هیچ کدام از این اهداف، بدون معرفت و اطاعت از نبوّت و امامت مقدور نیست.
خداوند متعال براى هدایت جامعه بشرى راهکارهایى در نظر گرفته و تابلوهایى در مسیر نصب کرده است. نیروى عقل و فطرت در درون انسانها و پیامبران الهى و اولیاى ایشان و کتب آسمانى در بیرون، آفاق زندگى انسان را روشن مىکنند. نجات و سعادت انسان، تنها در پرتو این چراغهاى پرفروغ میسّر مىشود.
به عبارت آسانتر، کاخ هدایت انسان بر چهار ستون استوار است:
عقل و فطرت در درون؛
قرآن و عترت در بیرون؛
پاسدارى از این چهار رکن هدایت، از مهمترین شرایط دستیابى به سعادت دو جهانى است. انسان منهاى عقل و فطرت سالم، دیوانه و از خود بیگانه مىشود و بدون قرآن و عترت، کورکورانه گام مىزند را پیدا نمىکند و در قیامت «نابینا» محشور مىشود. هیچ گاه راه به کارگیرى درست عقل فردى و جمعى و نگهبانى از سلامت فطرى و وجدان عمومى و حفظ ارتباط انسان با وحى آسمانى و رهبران الهى، پیش شرط شناخت جهان و درک حقیقت و وظیفه فردى و اجتماعى در «حیرت آباد» گیتى است.
اساسىترین مسائل در زندگى اجتماعى انسانها، مسأله مدیریت درست و برتر جامعه جهانى و تربیت شایسته و جامع انسانى است و بدون ایمان به قرآن و اهل بیت و بهرهگیرى از رهنمودهاى این دو، نه تربیت انسانهاى سالم امکانپذیر است و نه اداره عادلانه جامعه بشرى!
چهار خطر بزرگ
بدترین اقدام در جامعه بشرى تعطیل و تخریب همین چراغهاى هدایت و راهنماى زندگى سالم و سعادتمندانه است. میگسارى و خشم و شهوت، دشمن تعقّل و تفکّر انسان است و بیمارىهاى اخلاقى از جمله: کبر، حرص، حسد و دنیازدگى، دشمن فطرت و وجدان سالم جامعه بشرى و ریشه کجروىهاى اجتماعى است. دورکردن مردم از قرآن و اهلبیت علیهمالسلام و تضعیف باور و ایمان مردم نسبت به قرآن و احادیث معصومان علیهمالسلام بزرگترین ضربهها را بر سلامت فرهنگ بشریّت فرود مىآورد و زمینه پیدایش مکاتب انحرافى و نظامهاى ظالمانه اجتماعى را فراهم مىسازد.
ـ انکار امامت و رهبرى آسمانى در زندگى بشر.
انکار وجود امام زمان (عج) و امامت ایشان.
ـ یکسان شمردن انسانهاى برگزیدهالهى و عترت نبوى با عموم مردم.
ـ شبهه افکنى در صداقت و سیاست و مواضع معصومان علیهمالسلام .
ـ انکار نیابت فقهاى شیعه در عصر غیبت.
ـ و هرگونه تفکّر و تلاش و افدامى که به فراموشى، بىاعتمادى، بدبینى و انکار جایگاه اعتقادى و اجتماعى اهل بیت علیهمالسلام بیانجامد، تخریب یکى از ارکان هدایت انسانها است.
البته اهل بیت رسالت علیهمالسلام همچون قرآن کریم، نیازى به محبّت و معرفت و اطاعت و زیارت و درود و سلام ما ندارند؛ این بشریّت است که براى دستیابى به سلامت و سعادت و نجات از رنجهاى دنیوى و اخروى و مشکلات فردى و اجتماعى خویش به خدا و پیامبر و عترت رسول خدا صلىاللهعلیهوآلهوسلم نیازمنداست.
اگر «مودّت ذوى القرباى پیامبر» به عنوان پاداش زحمات رسالت شناخته شده، این مودّت هم گامى در جهت هدایت و به سود خود انسانها است. در قرآن کریم مىخوانیم:
«ما سئلتکم من اجرٍ فهو لکم»؛3 پاداشى که از شما خواستم، براى خود شماست. و مودّت عترت، راهى به سوى معرفت و تقرّب به خداى متعال و تکامل خود انسانها است. «الاّ من شاء ان یتّخذ الى ربّه سبیلاً»4
وظایف ما
وظایف ما در برابر معصومان علیهمالسلام مولود نیاز آنان نیست، بلکه تنها راهکار عزّت و سعادت ماست. همیشه خداوند در روى زمین، امین و حجّتى دارد که شناخت وى و شناخت وظیفه در برابر او و انجام وظایف نسبت به وى، شرط هدایت و سلامت و رهایى از گمراهى و دستیابى به نعمتهاى بیکران الهى است.
همان گونه که ثقل اکبر الهى (قرآن) نقشى حساس در نظام تکوین و تشریع دارد و شفاء و نور و شفیع جامعه بشرى است، ثقل اصغر و گوهر دوم الهى (عترت) نیز شفاء و نور مىدهد و شفاعت مىکند؛ در زندگى فردى نقش دارد و در زندگى اجتماعى هم مؤثّر است.
همان گونه که پاسداشت حُرمت کتاب خدا لازم است، احترام انبیاء و اولیاى الهى ضرورى است و دست زدن به نام معصومان علیهمالسلام نیز بدون وضو جایز نیست.
شناخت عمیق قرآن و عترت زیربناى اصلاحات راستین است و وظایف ما در برابر عترت، عبارت است از:
1. معرفت حُجج الهى و برنامه ریزى و تلاش فرهنگى براى معرّفى آنان به جهان.
2. اطاعت از آنان و تلاش براى اجراى اوامر ایشان در سراسر گیتى.
3. محبّت به آنان و جذب بشریّت به سوى فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام .
4. زیارت آنان و هدایت و حمایت از دلباختگان آنان.
5. تکریم و تعظیم معصومین علیهمالسلام در همه سطوح برنامه ریزى و اجرا.
6. حمایت و دفاع از آنان در برابر دشمنان داخلى و خارجى.
7. برائت از دشمنان آنان، (دشمنان تاریخى و دشمنان کنونى).
8. پاسدارى از اهداف و آرمانها و احادیث و آثار معصومان علیهمالسلام . این مسؤولیت امروز همچون همیشه بر عهده امّت اسلامى و به ویژه حوزههاى علوم دینى است؛
شناخت طرحهایى که امروز دشمنان براى مقابله با «فرهنگ عترت» دارند و وظایفى که امروز بر دوش ماست، تحقیقى گستردهتر و بسیجى جدّىتر لازم دارد؛ امیدواریم «فرهنگ کوثر» در زمینه این دفاع فرهنگى سهمى داشته باشد.
والسّلام
سردبیر
پىنوشتها:
1. رحمن / 1 و 2.
2. طه / 50.
3. سباء / 47.
4. فرقان / 57.