وجود سازندهای انحلال پذیر زمینه ساز شکل گیری اشکال کارستی است. یکی از مهم ترین این اشکال، فروچاله ها هستند. لایه های گچی سازند گچساران در دشت جابر و دشت مارون بستر شکل گیری فروچاله های گچی هستند و مناطق کارستی ارتفاعات پرآو و شاهو در استان کرمانشاه نیز در بستر لایه های کربناته شکل گرفته اند. مطالعات میدانی انجام شده مؤید این مسئله است که تفاوت های عمده ای در مورفومتری و سازوکار تشکیل فروچاله های گچی و آهکی وجود دارد؛ در این پژوهش سعی شده است تأثیر مکانیسم شکل گیری این فروچاله ها بر مورفومتری آنها بررسی و تفاوت ها و شباهت های این دو پدیده مطالعه شود. در این بررسی با انجام مطالعات میدانی، پارامترهای ظاهری فروچاله ها ازجمله فرم کلی فروچاله ها، قطر، عمق، شیب دیواره، محیط و مساحت هر فروچاله برداشت شد؛ سپس با داده های موجود و براساس روش باسو [1] فروچاله های گچی در دسته فروچاله های کشیده و کاسه ای شکل و براساس روش سویچ [2] در دسته کاسه ای، چاله مانند و قیفی شکل قرار گرفت؛ این در حالی است که در مطالعه ای دیگر که درباره فروچاله های آهکی انجام شده است، فروچاله های آهکی براساس روش باسو عمدتاً در دسته فروچاله های بیضی شکل و کشیدهو تعدادی نیز در دسته فروچاله های کاسه ای و براساس روش سویچ نیز این فروچاله ها در دسته کاسه ای شکل قرار گرفتند. در ادامه با استفاده از روش آماری رگرسیون خطی چندمتغیره و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه گام به گام [3] ، رابطه بین این مؤلفه ها ارزیابی شد. از نتایج مهمی که در این مطالعه به دست آمده، ارتباط مستقیم بین مورفومتری اشکال و سازوکار تشکیل آنهاست. خاصیت پلاستیکی سازند گچساران، عامل قرارگیری این سازند در ناودیس هاست که سبب تنوع در موقعیت قرارگیری لایه های گچ نسبت به جریان های مؤثر آب می شود؛ همچنین میزان بسیار زیاد انحلال گچ نسبت به آهک باعث می شود فروچاله های گچی سازوکار مختلف شکل گیری و تنوع در فرم، حتی در یک منطقه مطالعاتی خاص داشته باشند و درنتیجه مدل سازی برای فروچاله های گچی را نسبت به فروچاله های آهکی پیچیده تر کند.