نویسندگان: قاسم کاکایی
حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۸-۹
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۲۵۲

چکیده

اگر بخواهیم معنای مرگ را دریابیم، بایستی معنای حیات را بفهمیم. حیات و زندگی چیست؟ حیات درجاتی دارد: حیات نباتی، حیات حیوانی و حیات انسانی. مشخصه حیات عبارت است از: ادراک، خواست و اراده. موجود زنده ادراکی دارد و می خواهد از درون، چیزی او را به حرکت وا دارد. هرکسی در جهانی زندگی می کند که آن را می شناسد و ساخته وپرداخته افکار، اندیشه ها، خواسته ها و گرایش های اوست و با آن انس دارد. اما به هرحال حیات فیزیکی نیز بین همه مشترک است؛ لذا ممکن است چندین نفر در اتاق نشسته باشند، ولی در چندین جهان زندگی کنند. وقتی معنای حیات معلوم شد، معنای مرگ هم مشخص می شود. زمانی از مرحوم حضرت آیت الله نجابت (رحمت الله علیه) پرسیدم که حقیقت مرگ چیست؟ در جواب این آیه شریفه را تلاوت کردند: «و حیل بینهم و بین ما یشتهون»؛ مرگ یعنی بین انسان و خواسته ها و علایقش حایلی پدید آید. در روایات داریم که خواب، برادر مرگ است؛ زیرا ما در خواب از جهانی به جهان دیگر کوچ کرده و چیزهای دیگر را ادراک می کنیم و می بینیم و می خواهیم. حال بیشتر ما آن خواب و رؤیا را پندار و خیال می یابیم و این جهانی را که در بیداری درک می کنیم، حقیقت می دانیم. اما گاهی عکس این قضیه وجود دارد؛ یعنی مرگ از جهان پنداری بیرون آمدن و به جهان حقیقی واردشدن است. انسان ها در رابطه با مرگ چند دسته هستند: عده ای اصلاً به مرگ فکر نمی کنند، سرگرم دنیایند، می خورند و می آشامند و می چرند، شهوات و آرزوها آن ها را به خود مشغول کرده است و از مرگ غافل اند. اما دسته دوم کسانی هستند که به مرگ می اندیشند؛ یعنی آن را به صورت مسئله ای عینی پیش روی خود می بینند؛ درضمن فیلسوفانه هم می اندیشند. امروز در بین فیلسوفان اگزیستانسیالیست بحث هستی و نیستی از اهمیت خاصی برخوردار است، کتاب هایی هم به همین نام هستی و نیستی نوشته اند. برخی از آن ها انسان را حیوان مرگ اندیش تعریف می کنند؛ یعنی تنها حیوانی که به مرگ فکر می کند، انسان است. اما دسته دیگری هم هستند که به مرگ می اندیشند، لیکن به آن اولی، یعنی به «موتوا»؛ نه صرفا به دومی، یعنی «ان تموتوا». این ها از مرگ اندیش بالاترند: نه مرگ گریزند و نه مرگ ستیز؛ بلکه مرگ طلب اند! اهل فنا و به تعبیری عاشق شهادت و عارف اند و زندگی شان بالاتر از زندگی اخلاقی، و معنای زندگی شان عرفانی است. اینان همان طور می میرند که زندگی می کنند.

تبلیغات