آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

آدمى موجودى است که کارهاى خود را به میزان درجه شعور و آگاهى که از زندگى و اصالت‏هاى آن دارد، انتخاب مى‏کند و وقتى آگاهى‏ها و تجربه‏هاى در زندگى بیشتر گردد و از دید وسیع‏ترى بهره‏مند شود حالت بازبینى و بازسنجى نسبت به کارهاى گذشته‏اش پیدا مى‏کند در این بازبینى نسبت به گذشته گاهى دچار حالت پشیمانى مى‏شود و کارهایى را که در گذشته انجام داده، ترک کرده و دیگر آن کار را انجام نمى‏دهد، بلکه درصدد جبران گذشته بر مى‏آید.
 البته گاهى نیز در اثر آلودگى زیاد و وابستگى به اعمال گذشته و عادت به آنها با همان اعمال خود را سرگرم مى‏سازد و از گذشته خود پیشمان نمى‏شود.
 آن انسانى که با بازبینى گذشته در پرتو آگاهى‏ها دچار حالت ندامت و پشیمانى مى‏شود.
 احساس مى‏کند باید تغییر مسیر دهد و مسیر گذشته را طى نکند بلکه مسیر جدید براى خود انتخاب نماید این حالت ندامت و پشیمانى از گذشته و تغییر دادن مسیر را توبه مى‏گویند.
 در واقع توبه آن است که انسان با ادراکات و آگاهى‏هاى زمان حاضر، اعمال و افکار گذشته‏اش را زیبنده انسانیت خود نمى‏بیند و در آن‏ها نوعى کوتاهى و تقصیر مى‏بیند و مى‏خواهد آن تقصیر و کوتاهى را جبران نماید.
 یکى از امتیازات انسان‏ یکى از مشخصات انسان نسبت به حیوانات و یکى از استعدادهاى عالى در انسان مسئله توبه است، توبه یعنى انقلابى درونى علیه خویشتن، نوعى قیام از ناحیه خود انسان در برابر خود، از ویژگى‏هاى انسان است، به گفته برخى بزرگان، توبه عبارت است از عکس العمل داشتن مقامات عالى و مقدّس روح انسان علیه مقامات دانى و پست و حیوانى انسان، توبه عبارت است از قیام و انقلاب مقدّس قواى فرشته صفت انسان علیه قواى بهیمى صفت و شیطان صفت انسان، یعنى انسانى که انسانیت او بیدار شود علیه قواى بهیمنى و شیطانى و خوى درندگى به پا مى‏خیزد و آن صفات را از خود دور مى‏کند.
 توبه یکى از بایستگى‏هاى مؤمنان‏ یکى از برنامه‏هاى مؤمنان آن است که او همیشه در یک حالت توبه از کوتاهى‏هاى گذشته است.
 براى همین جهت قرآن کریم خطاب به مؤمنان فرمود: «یا ایها الذین آمنوا توبوا الى اللّه توبة نصوحاً عسى ربّکم ان یکفّر عنکم سیّئاتکم و یدخلکم جنات تجرى من تحتها الانهار یوم لایخزى اللّه النّبى و الذّین آمنوا معه، نورهم یسعى بین ایدیهم و بایمانهم یقولون ربّنا اتمم لنا نورنا و اغفرلنا انّک على کلّ شى‏ء قدیر؛(1) اى کسانى که ایمان آورده‏اید، از کارهاى ناروا و نامناسبى که داشته‏اید به سوى خدا بازگشت نمائید، بازگشتى خالصانه(صادقانه و جدى و صیمیمانه) امید است با این کار پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغ‏هایى از بهشت که نهرها از زیر درختانش جارى است وارد کند.
 در آن روزى که خداى سبحان پیامبر و کسانى را که به او ایمان آورده‏اند، خوار نمى‏کند، این در حالى است که نور آن‏ها از پیشاپیش آنها و از سوى راستشان در حرکت است و مى‏گویند: پروردگارا نور ما را کامل کن و ما را ببخش که تو بر هر کارى قادر و توانایى.
» البته در سوره نور نیز خطاب به مؤمنان فرمود: «وتوبوا الى اللّه جمیعاً ایّها المؤمنون لعلّکم تفلحون؛(2)اى مؤمنان همه شما به سوى خدا توبه کنید شاید رستگار شوید.
» براى توضیح آیه مطالبى با عناوین ذیل مطرح و بررسى مى‏شود.
 1- پیشگیرى مقدّم بر درمان‏ همان طورى که آدمى براى حفظ سلامت جسمى اول باید به سراغ بهداشت رفته و با رعایت امور بهداشتى خود را از ابتلاء به بیمارى حفظ کند و اگر در صورت عدم رعایت بهداشت و مسئله پیشگیرى به بیمارى مبتلا شد براى درمان بیمارى اقدام کند و همانطورى که پیشگیرى راحت‏تر از درمان است، براى انسانى که مى‏خواهد به تهذیب نفس بپردازد پیشگیرى و ترک گناه بهترین و راحت‏ترین راه است، نفسى که اصلاً آلوده به گناه نشود و با همان صفا و پاکى ذاتى باقى بماند یقیناً از گناه کارى که بعداً توبه کند افضل مى‏باشد، انسانى که هنوز مزه گناه را نچشیده و به آن عادت نکرده بهتر و آسان‏تر مى‏تواند از گناه چشم بپوشد تا آدمى که به گناه آلوده شد و مى‏خواهد آن را ترک کند از این رو حضرت على(ع) فرمود: «ترک الذنب اهون من طلب التوبه؛(3) ترک گناه آسان‏تر از طلب توبه است.
» اما در عین حال اگر انسانى گرفتار گناه شد نباید از رحمت خدا مأیوس شده و آن آلودگى را ادامه دهد بلکه باید بداند که راه سیر معنوى و تکامل روحى و اصلاح نفس هیچگاه بسته نمى‏شود، بلکه خداى سبحان راه توبه را به سوى انسان باز نموده و از آنان خواسته به سویش بازگردند و با آب توبه لوح نفس را از آلودگى‏ها و پلیدى گناهان شستشو دهند.
 زیرا خدا فرمود: «قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لاتقنطوا من رحمة اللّه انّ اللّه یغفر الذنوب جمیعاً انّه هو الغفور الرحیم؛(4) به بندگان من که بر خود ستم کرده‏اند، بگو: از رحمت خدا مأیوس نشوید که خدا همه گناهان را مى‏آمرزد و او بخشنده و مهربان است.
» 2- ضرورت توبه‏ الف: براى انسان مؤمنى که به خدا و قیامت و ثواب و عقاب و بهشت و جهنم و حساب و کتاب روز قیامت اعتقاد دارد و مى‏داند که انسان با مردن از بین نمى‏رود، بلکه حیات او پس از مرگ همچنان ادامه پیدا مى‏کند، و انسانى که مى‏داند سعادت واقعى در عالم ابدیت باید تأمین شود، توبه از گناهانى که باعث گرفتارى به عذاب جهنم و شقاوت او در عالم ابدیت مى‏گردد از ضروریات است تا با آن سعادت و رستگارى را براى خود فراهم نماید.
 و خدا از در رحمت و لطفش راه توبه را براى بندگانش باز گذاشته تا با ورود به آن به آن سعادت دست یابند.
 درست مانند انسانى که مسموم است و به سلامت خود مى‏اندیشد هیچگاه در معالجه و اخراج سموم از بدن خود تردید و تأخیر روا نمى‏دارد از این رو به سرعت براى معالجه خود اقدام مى‏کند.
 انسان گناهکار نیز باید بداند گناهان سمومى هستند که حیات ابدى آدمى را در معرض خطر قرار مى‏دهد و او را از خدا و فیض و قرب و لقاء پروردگار محروم مى‏سازد.
 به توبه مى‏پردازد و به فکر جبران گذشته بر مى‏آید.
 از این رو قرآن فرمود: اولاً توبه خالص و جدى و صادقانه داشته باشید و ثانیاً بدانید که این توبه خالص وسیله رستگارى اخروى و سعادت و حیات معنوى خواهد بود.
 ب: با توجه به این که توبه بعد از گناه و نافرمانى و معصیت است و گناه آدمى را از مقام انسانیت ساقط مى‏کند و او را در ردیف چارپایان و بلکه پایین‏تر قرار مى‏دهد «اولئک کالانعام بل هم اضلّ؛ آنان مانند چارپایان بلکه گمراه‏ترند.
» توبه موجب مى‏شود که آدمى به انسانیت خود باز گردد بنابراین بر آدمى لازم است انسانیت خود را از طریق توبه باز یابد تا در قیامت به صورت انسان محشور گردد.
 زیرا توبه انسان را شستو مى‏دهد از این رو پیامبر گرامى اسلام فرمود: «التائب من الذنب کمن لاذنب له؛(5) کسى که از گناه توبه کند همانند کسى است که اصلاً گناه نکرده باشد.
» 3- حقیقت توبه‏ توبه تنها ندامت و پشیمانى از گذشته نیست بلکه حقیقت توبه با سه علامت مشخص مى‏شود: الف: بیزارى قلبى از گناهان گذشته و تنفر و انزجار از آن و پشیمانى واقعى از آن.
 ب: تصمیم جدى داشته باشد که در آینده مرتکب گناه نشود.
 ج: تلافى و جبران اعمالى که در گذشته انجام داده و قابل جبران نیز باشد از باب مثال نماز نخوانده و روزه نگرفته، حال باید آنها را قضا نماید.
 براى همین در آیه مورد بحث فرمود: «اى مؤمنان توبه خالص کنید توبه‏اى که از هر جهت خالص باشد، توبه‏اى که براى همیشه انسان را از معصیت جدا کند و لذا ارکان را به این ترتیب مى‏توان ذکر کرد ترک گناه، ندامت، تصمیم بر ترک در آینده، جبران گذشته، استغفار.
» از پیامبر اسلام سؤال کردند: توبه نصوح چیست؟ آن حضرت فرمود: «ان یتوب التائب ثم لایرجع فى ذنب کما لایعود اللبن الى الضرع؛(6) توبه نصوح آن است که شخص توبه کننده به هیچ وجه بازگشت به گناه نکند آن چنان که شیر هرگز به پستان بر نمى‏گردد.
» شرائط پذیرش توبه‏ توبه در صورتى موجب فلاح و رستگارى انسان مى‏شود که شرائط آن تحقق پیدا کند قرآن کریم در سوره نساء فرمود: «انما التوبة على اللّه للذین یعملون السوء بجهالة ثم یتوبون من قریب فاولئک یتوب اللّه علیهم و کان اللّه علیماً حکیما، ولیست التوبة للذین یعملون السیئات حتى اذا حضر احدهم الموت قال انّى تبت الآن و لاالذین یموتون و هم کفّار اولئک اعتدنا لهم عذاباً الیما؛(7) پذیرش توبه از سوى خدا تنها براى آنانى است که گناهى را از روى جهالت انجام دهند، سپس زود توبه کنند، خداوند توبه چنین اشخاصى را مى‏پذیرد و خدا دانا و حکیم است، براى کسانى که کارهاى بد را انجام مى‏دهند و هنگامى که مرگ یکى از آن‏ها فرا مى‏رسد مى‏گوید: الآن توبه کردم توبه نیست و نه براى کسانى که در حال کفر از دنیا مى‏روند، اینها کسانى هستند که عذاب دردناکى برایشان فراهم کرده‏ایم.
» از این آیات استفاده مى‏شود که در صورتى توبه مقبول واقع مى‏شود که داراى شرایط زیر باشد.
 الف: توبه از گناهانى باشد که از روى جهالت انجام داده باشد یعنى انسانى که بر اثر طغیان امیال و شهوات و تسلط هوى و هوس و غلبه آن‏ها بر عقل و ایمان گناهانى را مرتکب شود در این صورت اگر توبه کند، توبه او مقبول واقع مى‏شود.
 ب: بعد از انجام گناه به زودى توبه کند یعنى انسانى که گناهى مرتکب شده نباید توبه را به تأخیر بیندازد بلکه وقتى متوجه شود که گناهى انجام داده بلافاصله به توبه اقدام کند زیرا اگر توبه نکند.
 این گناه در دل انسان ریشه مى‏دواند و به صورت عادت در مى‏آید که در این صورت چون آثار گناه در روایات قلب و روح انسانى باقى است.
 آن اثرى که باید توبه داشته باشد نخواهد داشت.
 ج: توبه در زمانى که آثار مرگ ظاهر شده و حالت احتضار رخ داده نباشد.
 زیرا در حال احتضار و در آستانه مرگ پرده‏ها از برابر چشم انسان کنار مى‏رود و آدمى نتیجه اعمالى را که انجام داده مى‏بیند.
 از این رو هر گناهکارى از اعمال بد خود پشیمان مى‏شود و این پشیمانى به لحاظ این که نمى‏تواند با تکالیف و عمل همراه باشد سودى نخواهد داشت.
 د: کسانى که در حالت کفر از دنیا مى‏روند توبه آن‏ها نیز پذیرفته نمى‏شود بنابراین شرط قبولى توبه آن است که اولاً انسان قبل از مشاهده نشانه‏هاى مرگ توبه کند و ثانیاً با ایمان از دنیا برود.
 توبه از چه؟ آدمى که باید از گناه توبه کند آن گناه چیست که باید از آن توبه کرد.
 گناهان را از چند جهت تقسیم کرده‏اند از یک جهت گفته‏اند: گناهان یا مربوط به حق خداست یا مربوط به حق مردم.
 على(ع) فرمود: «الذنوب ثلاثة فذنب مغفور و ذنب غیر مغفور و ذنب نرجو لصاحبه و نخاف علیه قیل یا امیرالمؤمنین فبیّنها لنا قال نعم؛گناهان سه دسته‏اند گناهانى که خداى سبحان آن را مى‏بخشد و گناهانى که خداى سبحان آن را نمى‏بخشد و گناهانى که انجام دهنده آن بین خوف و رجاء است.
» «اما الذنب المغفور فعبد عاقبه اللّه على ذنبه فى الدّنیا و اللّه تعالى احلم و اکرم من ان یعاقب عبده مرّتین»، گناهى که خدا آن را مى‏بخشد، گناهى است که انجام دهنده آن در دنیا کیفر گناهش را تحمّل کرده است (از باب مثال زنا کرده و حد بر او جارى شده دزدى کرده و حد سرقت بر او جریان پیدا کرد) در این صورت به لحاظ این که خدا دوبار انسانى را عقاب نمى‏کند و کیفر نمى‏دهد، در قیامت او را عذاب نخواهد کرد.
 اما گناهى که خداى سبحان او را نمى‏بخشد گناهى است که انسان‏ها نسبت به همدیگر اعمال کرده‏اند که در این صورت این انسان در قیامت کیفر مى‏بیند.
 اما گناهى که صاحب آن در بین خوف و رجاء است گناهى است که خدا آن را بر خلق پوشانده و توبه را روزى فاعل آن قرار داده است و این انسان از سویى از گناهش مى‏ترسد و از سوى دیگر به رحمت خدا امیدوار است.
(8) و از جهت گناهان را به صغیره و کبیره تقسیم کرده‏اند و گفته‏اند گناهان صغیره در صورتى که از گناهان کبیره اجتناب شود، مورد مغفرت و آمرزش قرار مى‏گیرد.
 اما باید توجه داشت اگرچه برخى گناهان بالنسبه صغیره هستند اما در واقع چون تخلف از خداى بزرگ و عظیم است خود آن صغیره نیز در رابطه با خدا عظیم خواهد بود.
 از جهتى مى‏توان گفت هرچه که مانع سیر و سلوک انسان و قرب او به خداى متعال باشد گناه است و باید از آن اجتناب کرد خواه اخلاق رذیله و صفات پلید نفسانى باشد و خواه گناهان عملى باشد که به حق و حقوق مردم مربوط مى‏شود، رذایل اخلاقى مانند ریاء، نفاق، حسد، بخل، سخن چینى، عیبجویى، دروغ، خلف وعده، حب دنیا، تبذیر و اسراف و صفات زشت دیگر و گناهان عملى مانند دزدى، آدم کشى، زنا، ربا دادن و ربا گرفتن، غصب اموال مردم، خیانت در امانت، استفاده از مسکرات، قمار بازى، ترک نمازهاى واجب، ترک روزه واجب و مانند آن.
 یاد سپارى اسباب کبیره شدن صغایر با توجه به این که از جهتى گناهان به صغیره و کبیره تقسیم شدند باید توجه داشت که گناهان صغیره با اسبابى به گناهان کبیره تبدیل مى‏شود و آن اسباب عبارتند از: 1- اصرار بر صغایر یعنى انسان گناه صغیره‏اى انجام دهد و از آن توبه ننماید و آن را ادامه دهد.
 2- شاد شدن از انجام گناهان.
 3- نادیده گرفتن پوشیدن خدا و مهلت دادن به او و کیفر ندادن وى.
 4- اظهار گناه بعد از انجام آن یا در حضور دیگر به گناه پرداختن.
 5 - کوچک شمردن گناهان.
 6- عالمانى که مورد توجه مردمند اقدام به انجام گناه کنند.
 آثار توبه‏ توبه واقعى و صادقانه آثارى دارد که به آن مى‏پردازیم: 1- بخشیدن گناهان، و در نتیجه مانند انسانى شدن که اصلاً گناه نکرده است.
 2- وارد شدن به بهشتى که نهرها از زیر درختان آن جارى است، بهشتى که پر از نعمت‏هاى جسمانى و روحى است.
 3- محفوظ ماندن از خوارى و رسوایى روز قیامت و روزى که خدا پیامبر و مؤمنان به او را خوار نمى‏سازد.
 4- روشن شدن عرصه محشر در قیامت با نور آن‏ها، نورى که از پیش و از سوى راستشان در حرکت است.
 5 - توجه بیشتر به خدا و تقاضاى تکمیل نور و آمرزش گناه خویش از خداى سبحان.
 6- رستگارى و فلاح در قیامت.
 7- محبوب خدا واقع شدن، چنان که خداى سبحان فرمود: «انّ اللّه یحب التوابین و یحبّ المتطهرین؛(9) خدا توبه کنندگان و پاکان را دوست دارد.
» در روایتى نیز آماده است: «اذا تاب العبد توبة نصوحاً احبّه اللّه فستر علیه فى الدنیا و الآخرة فقلت: و کیف یستر علیه؟ قال ینسى ملکیه ماکتبا علیه من الذنوب، ثم یوحى الى جوارحه: اکتمى علیه ذنوبه و یوحى الى بقاع الارض، اکتمى علیه ما کان یعمل علیک من الذنوب، فیلقى اللّه حین یلقاه و لیس شى‏ء یشهد علیه لشى‏ء من الذنوب.
»(10) امام صادق(ع) فرمود: وقتى که بنده‏اى توبه خالص کند، خداى سبحان او را دوست بدارد و او را در دنیا و آخرت بپوشاند، پرسشگر پرسید چگونه او را بپوشاند؟ امام فرمود: دو فرشته‏اى که گناهان او را نوشته‏اند به فراموشى سپرند؟، به اعضاء و جوارح او وحى مى‏کند، گناهان او را کتمان کنند و به بقعه‏هاى زمینى وحى مى‏کند گناهانى که انجام داده است بپوشانند و زمانى که خدا را ملاقات مى‏کند در حالى است که چیزى نیست تا به گناهان او شهادت دهند.
 بر اساس این روایت اگر انسانى توبه حقیقى کند و در توبه شرایط آن را رعایت کند محبوب خدا مى‏شود و با محبوب خدا شدن تمام گناهان او از نامه اعمال او محو مى‏گردد.
 نتیجه‏گیرى‏ با توجه به این که انسان موجودى است که از سویى با اختیار و عقل آفریده شده و از سوى دیگر تمایلاتى در او نهاده شده که گاه این تمایلات انسان را به آلودگى و گناهان سوق مى‏دهد و حتى گاهى عقل آدمى را مغلوب مى‏سازد، وقتى که به خود مى‏آید و به بازبینى اعمال گذشته مى‏پردازد.
 گاهى در این بازبینى واقع بینانه پرونده گذشته خود را سیاه مى‏بیند و احساس مى‏کند از مقام انسانیت سقوط کرده و از خداى جهان آفرین دور گردیده و فاصله گرفته است، قرآن این درس امید را به انسان مى‏دهد که مى‏توانى از گذشته تاریک و سیاه خود فاصله‏بگیرى و آن این است که تغییر مسیر بدهى و بر علیه خودت انقلاب کنى و انسانیت را بر خود حاکم کنى و با توبه این تحوّل روانى در خود ایجاد نمایى و خود را اصلاح کنى.
 کارهایى را که از روى جهل یا هوس‏هاى آنى انجام دادى در نظر بگیرى و آثار آن را در زندگى خود بررسى نمایى و واقعاً و صادقانه و صمیمانه تصمیم‏بگیرى کارهاى گذشته را ترک و آن چه قابل جبران است جبران کنى، و هیچگاه یأس و ناامیدى به خود راه ندهى زیرا خداى سبحان همه گناهان را مى‏بخشد و نه تنها همه گناهان را مى‏بخشد بلکه به رستگارى و فلاحى مى‏رسى و به بهشت خدا وارد مى‏شوى و از نعمت بیکران الهى بهره‏مند و از نعمت‏هاى فراوان آن برخوردار خواهى شد.
 پى‏نوشت‏ها: 1.
 سوره تحریم، آیه 8.
 2. سوره نور، آیه 31.
 3. بحارالانوار، ج 73، ص 364.
 4. سوره زمر، آیه 53.
 5. اصول کافى، ج 2، ص 316.
 6. مجمع البیان، ج 10، ص 318.
 7. سوره نساء، آیه 17 - 18.
 8. الحقایق فیض کاشانى، ص 292 - 293.
 9. سوره بقره، آیه 222.
 10. اصول کافى، ج 2، ص 430.
 

تبلیغات