آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

علوم اجتماعى در ایران با استناد به میزان کمى انتشارات به کم کارى و عدم هماهنگى با جریان پرشتاب تولید و انتشار علم متهم شده است. مسئله اصلى نوشتار حاضر این است که این اتهام با توجه به داده هاى عینى و بى طرفانه تا چه حد متوجه علوم اجتماعى در ایران است؟ با توجه به ادبیات جامعه شناسى علم، انتشار از سویى ذخیره انواع سرمایه را غنى مى کند و از سوى دیگر ابزارى براى منازعه رقابتى در میدان علم و اثبات شایستگى علمى است، این فرآیند بخش مهمى از نظام پاداش دهى در اجتماع هاى علمى و اسباب تعامل علمى دانشمندان و معرف هنجار اجتماع گرایى است. از همه مهم تر میزان کمى و کیفى انتشارات علمى نشان دهنده رشد علم در هر زمینه و شاخه از علوم بشرى است. به لحاظ این که علم یک اندام واره زنده است و «زندگى علم» شباهت هاى بسیارى با زندگى طبیعى دارد، نظریه «زیست بوم شناختى علم» مى تواند استعاره ها و مفاهیم قوى براى توضیح رشد علم را در اختیار محققان قرار دهد. مقاله حاضر با بهره گیرى از این رویکرد و با استفاده از روش «علم سنجى» تلاش مى کند تحولات تولید علم در قلمرو علوم اجتماعى را در دهه 1378ـ88 بازشناسى کند. یافته هاى این مطالعه نشان مى دهد، الگوى اصلى تولید علم در قلمرو علوم اجتماعى در کشور ما «تولید کتاب» بوده است. در این عرصه در دهه اخیر، 80 درصد تولید علم به علوم انسانى و 9/14 درصد به علوم اجتماعى اختصاص داشته است. از نظر کمى، در میزان تولید علم، علوم اجتماعى در رتبه سوم پس از ادبیات و دین قرار دارد. این مسئله بیان گر «اصل تنوع» در زیست بوم علم است به این معنا که نحوه تولید و زیست بوم علوم اجتماعى براساس الگوى کتاب است نه مقاله ISI. هرچند در برخى رشته ها مانند شیمى این الگو متفاوت است. از سویى یافته ها نشان داد در دهه مورد مطالعه رشد کمى تولیدات علوم اجتماعى با رشد کمى سایر رشته ها همزاد و همراه است. این مسئله نیز پدیده «هم تطورى» را در زیست بوم علم بازنمایى مى کند.سایر یافته ها با توجه به مؤلفه هایى چون ترجمه اى یا تألیفى بودن، میزان تهرانى یا شهرستانى بودن علوم اجتماعى، زنانه یا مردانه بودن علوم اجتماعى، تولید چاپ اول و تجدید چاپ و سایر شاخص هاى کمى انتشار مانند تیراژ و صفحه و... وضعیت موجود و سیر تحول دهه اخیر را نشان مى دهند.

متن

تبلیغات