ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط ترین
فیلتر های جستجو: پرویز-ناتل-خانلری حذف فیلتر ها
نمایش ۱ تا ۱۷ مورد از کل ۱۷ مورد.
۶.

شکوائیه در مجموعه شعر «ماه در مرداب» پرویز ناتل خانلری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : 832 تعداد دانلود : 984
بررسی عناصر ادب غنایی و چگونگی کاربرد آن در اشعار شعرای معاصر می تواند ما را به شناخت مفاهیم تازه ای از اندیشه و شعر آن ها سوق دهد. یکی از این مؤلفه ها «شکوائیه» است. بیان درد و رنج، بخش گسترده ای از مضامین شعر و ادب زبان فارسی را تشکیل می دهد. همان طور که می توانیم همه خوشحالی یا احساسات دیگر را تجربه می کنیم، ممکن است گاهی نیز غمگین شده و احساس غم و اندوه را تجربه کنیم. شاعران که روحی لطیف و حساس دارند، بیشترین تأثیر و تأثر را از این حس و حال پذیرفته، دقیق و موشکافانه به این موضوع پرداخته اند. شکوائیه در همه ادوار شعر فارسی بوده، اما در شعر معاصر نوع نگرش شعرا به این مضمون به سبب مسائل سیاسی و اجتماعی و پدیدار شدن شعر نو نیمایی متفاوت است. مقاله حاضر به بررسی شکوائیه در مجموعه شعر «ماه در مرداب» پرویز خانلری پرداخته است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که غالب دردهای شاعر فردی بوده، اما از انواع دیگر درد نیز از جمله رنج مردم جامعه، فریاد از ضدارزش ها، شکوه از فلک، خفقان سیاسی و عدم آزادی سخن می گوید.
۸.

انواع و شیوه های کاربرد طنز در مقالات پرویز ناتل خانلری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 179 تعداد دانلود : 180
طنز یکی از انواع ادبی است که در آثار منظوم و منثور به کار می رود. تفاوت طنز با هزل در این است که هدف هزل، صرفاً شوخی و وقت گذرانی و خنده های سطحی است، امّا در پسِ خنده هایی که طنز در پی دارد، تلخی و اندوهی نهفته است که ناشی از وجود نابسامانی های جامعه است. طنز اگرچه در لحظه نخست مخاطب را می خنداند، در حقیقت می خواهد به طور ظریف و هنرمندانه، ایرادهای فردی یا اجتماعی را بازگوید، بلکه آن افراد یا طبقات در رفع عیوب خود بکوشند. طنز در ادب فارسی از دیرباز رواج داشته و در دوره معاصر نیز بسیاری، از این ژانر استفاده نموده اند. یکی از افرادی که در دوره معاصر توانسته این شیوه را در مقالات خود به کار گیرد، پرویز ناتل خانلری است. خانلری شاعر، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، پژوهشگر، استاد دانشگاه، بنیان گذار مجله سخن ، مؤسّس و مدیر بنیاد فرهنگ ایران و نیز وزیر فرهنگ ایران بود و همه این ها او را به نحوی، با جامعه مربوط می نمود. یکی از شیوه هایی که وی برای اصلاح امور جامعه برگزیده بود، همین به کارگیری طنز در نوشته های خویش بود. ما در این مقاله نشان داده ایم که طنزهای خانلری را می توان به دو دسته سیاسی و اجتماعی تقسیم نمود. هر یک از این دسته ها نیز، هم مخاطبان عام و هم مخاطب خاص دارد. همچنین در یک طبقه بندی دیگر، طنزهای خانلری را در دو قالب بررسی کرده ایم: طنز در قالب «جمله» و طنز در قالب «کلمه». باز نشان داده ایم که یکی دیگر از شیوه های خانلری در استفاده از طنز، به کارگیری «تمثیل های طنزآمیز» است.
۹.

از خاطرات ادبی دکتر پرویز ناتل خانلری درباره ی نیما یوشیج

۱۱.

از خاطرات ادبی دکتر پرویز ناتل خانلری درباره ملک الشعراء بهار

۱۲.

بررسی تطبیقی رمز «عقاب» در شعر پرویز ناتل خانلری و عمر ابوریشه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی رمز عقاب عمر ابوریشه پرویز ناتل خانلری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 506 تعداد دانلود : 107
بی شک پرویز ناتل خانلری و عمر ابوریشه دو شاعر بزرگ در پهنه ی ادبیات فارسی و ادبیات عربی هستند. هر دو شاعر، گرایشی قوی به ادبیات ملی دارند. این دو متاثر از ادبیات اروپا بوده اند و در این پیوند ناتل خانلری بیش تر از ادب فرانسه و ابوریشه بیش تر از ادبیات انگلستان تاثیر پذیرفته اند. این تاثیرپذیری مربوط به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است که در آن، گرایش رمزی ادبا به اساطیر یونان و روم باستان، رو به افزایش گذاشته بود. رمز، عبارت است از هر علامت، اشاره، کلمه، ترکیب و عبارتی که بر معنا و مفهومی ورای آن چه ظاهر آن می نماید، دلالت کند. ناتل خانلری در مثنوی عقاب و عمر ابوریشه در قصیده ی «النسر»، عقاب را در جایگاه رمز، به کار گرفته اند. در این دو اثر ادبی، بین روند حوادث و درون مایه، شباهت زیادی دیده می شود تا آن جا که بعضی از ابیات را می توان معادل برخی دیگر دانست. این شباهت تا آن جاست که پژوهش را به دلیل این قرابت در مضمون و روند حوادث و پی جویی آن، در دو قصیده سوق می دهد. مقاله ی حاضر در صدد است با بررسی اوضاع تاریخی و زندگی نامه و سپس تحلیل اشعار، به تحقیق در مورد تاثیرگذاری و تاثرپذیری این دو شاعر از یکدیگر و بر یکدیگر، پرداخته و میزان موفقیت هر دو شاعر را در انتقال مفاهیم، به نمایش بگذارد. عدم تاثیرپذیری دوشاعر از یکدیگر، مشترک بودن دو عنصر آزادی و کرامت انسانی در دو قصیده، مفصل گویی خانلری و مختصر گویی ابوریشه و... از جمله نتایجی است که این تحقیق به آن دست یافته است.
۱۳.

مکتب سخن و نثر دبیری (پژوهشی کوتاه در شیوه نگارش دکتر پرویز ناتل خانلری)

۱۵.

نقد و بررسی کتاب: دستور تاریخی زبان فارسی؛ پرویز ناتل خانلری، به کوشش عفت مستشارنیا

۱۶.

بودن یا نبودن؟! نه، چه گونه بودن! مقایسه شعر «عقاب» از پرویز ناتل خانلری و «نسر» ...(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نماد ادبیات تطبیقی آرمان عقاب نسر مخیّله اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 702 تعداد دانلود : 11
محیط اجتماعی، زمینه های فرهنگی و سرگذشت های قومی از مؤثرترین عوامل در پدید آمدن آثار ادبی و هنری اند. از سوی دیگر امیدها، پیروزی ها، اهداف و آرمان ها از عوامل توفیق نویسنده و هنرمندند. دو شاعر و نویسنده همعصر، پرویز ناتل خانلری شاعر و ادیب ایرانی و عمر ابوریشه شاعر و ادیب سوریه ای، در فاصله زمانی بسیار نزدیک (تقریباً چهار سال) مثنوی «عقاب» و قصیده «نسر» را سروده اند بی آنکه از اثر یکدیگر آگاهی و حتی شناختی از هم داشته باشند؛ دو شعر با تخیل، دورنما و تصویر ذهنی یکسان و حتی با اندکی مسامحه در عنوان، با نامی واحد چنان که در متون معاصر عربی «نسر» را معمولاً عقاب ترجمه می کنند. آن گونه که از دو شعر و مخصوصاً از سرگذشت دو شاعر برمی آید هر دو تجربه های مشابهی را در زندگی شخصی و محیط اجتماعی و فرهنگی از سر گذرانده اند. گذشته از آن، مفاهیم پنهان در نهاد جمعی تبار دو شاعر یا به تعبیر یونگ همان ضمیر ناخوآگاه قومی، دو شاعر را به خلق اثری با تخیل مشابه و بهره گرفتن از مفهوم اسطوره ای و نمادین عقاب و نسر کشانده است.خانلری اندیشه خود را به طریق رؤیای صعود و استعلا، و عمر ابوریشه با خواستن و نتوانستن و سقوط اما امید به بازگشت و صعود نمایانده اند. در این نوشته دیدگاه، خاستگاه ذهنی و تشابهات و تقابل های فکری فرهنگی دو شاعر که به نظر می رسد حاصل مخیّله اجتماعی و روحیات قومی و ملی باشد به عنوان سرچشمه های فکری دو شاعر بررسی شده است .
۱۷.

بررسی تطبیقی دو شعر «النّسر» عمر ابو ریشه و «عقاب» پرویز ناتل خانلری با تکیه بر نظریه موریس گرامون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی مکتب آمریکایی موریس گرامون النسر ابو ریشه عقاب خانلری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 528 تعداد دانلود : 473
ت تکرار هجاها، موجب ایجاد توازن آوایی در آثار ادبی می شود و نقش مهمّی را در انتقال معنا و مفهوم مورد نظر خالق اثر ایفا می کند. براساس نظر موریس گرامون، هر هجا می تواند رساننده معانی متعدّدی باشد. شاعر و نویسنده نیز ارزش این عضو کوچک زبان را در آفرینش موسیقی و معنا می داند و به خوبی از آن برای القاگری فحوای کلام خویش بهره می برد. نوشتار پیش رو بر آن است تا دو شعر «النّسر» ابو ریشه و «عقاب» خانلری را براساس مکتب تطبیقی آمریکایی، با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریّه موریس گرامون بررسی کند. شعرهای نام برده دارای وجوه تشابه بسیاری در معنا و مفهوم هستند؛ امّا طبق نظریّه گرامون، شباهت ها و تفاوت های ظریفی باهم دارند که مهم است. شباهت ها در کاربرد صامت ها و مصوّت ها در یک سطح است؛ یعنی هردو شاعر، به ترتیب، بالاترین بسامد را به واکه درخشان و همخوان انسدادی و کمترین بسامد را به واکه تیره و نیم همخوان اختصاص داده اند؛ امّا تفاوت ها در چگونگی کاربرد این واج ها برای انتقال فحوای کلام است. ابو ریشه ازراه واکه درخشان با صدای بلند و بی پروا از خشم و غضب خود سخن گفته و ملّت را علیه ستمکاران می شوراند و نور امید را دل آنان روشن می کند؛ امّا خانلری با انتخاب نقشِ راوی برای خود، با استفاده از واکه درخشان تنها به توصیف اقتدار، شکوه و احساسات عقاب بسنده می کند و با کاربرد واکه تیره از افشاگری می پرهیزد؛ بنابراین، انسجام و هماهنگی خاصّی میان موسیقی و اندیشه هردو شعر وجود دارد.

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان