قرآن و علوم اجتماعی (تحقیقات کاربردی در حوزه قرآن و حدیث سابق)

قرآن و علوم اجتماعی (تحقیقات کاربردی در حوزه قرآن و حدیث سابق)

قرآن و علوم اجتماعی سال دوم تابستان 1401شماره 2 (پیاپی 6)

مقالات

۱.

بررسی محدوده شمول عبارت "إنّه لا یحبّ المسرفین" با تکیه بر آرای مفسّران فریقین

کلید واژه ها: اسراف اسراف کاران شرک افترا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 656 تعداد دانلود : 564
اسراف، مصادیق متعدّدی در قرآن کریم دارد. عبارت «إِنَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْرِفینَ»، دو بار در قرآن کریم تکرار شده است. عبارت «لایُحِبُّ» در قرآن کریم، بر نهایت ناپسند بودن یک امر و فاعل آن، در نزد خداوند متعال دلالت کرده و فاعل آن، مورد خشم و نفرت الهی است. حال اگر این حکم، به تمام مصادیق کوچک و بزرگ اسراف تعمیم داده شود، نتیجه این خواهد بود که هرکس کوچک ترین مصداق اسراف را هم مرتکب شود، از دایره رحمت خدا به دور خواهد بود. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی محدوده شمول اسراف پرداخته است. از نظر نگارنده، آیات 141 سوره انعام و 31 سوره اعراف، در دو سیاق مشابه به کار رفته و اسلوب ساختاری خاصی را پیروی می کنند. بدین شکل که در هر دو سیاق، از شرک و دروغ بستن بر باری تعالی، سخن به میان آمده است؛ همچنین، عبارات یکسانی وجود دارد که احتمال پیروی هر دو آیه از ساختار واحد را تقویت می کند. از نظر نگارنده این نوشتار، الف و لام «المسرفین»، به کار رفته در«إنّه لایحبّ المسرفین»، الف و لام عهد است که با توجّه به استعمال خاص و بارمعنایی عبارت «إنّه لایحبُّ...»، به طور خاص، فقط اسراف کاران دو آیه مذکور را در بر می گیرد و الف و لام جنس نیست که شامل حال تمام اسراف کاران و در هر درجه ای از اسراف گردد.
۲.

امتحان و ابتلا در بستر حوادث تکوینی و تشریعی از منظر قرآن و سنت

کلید واژه ها: گونه های امتحان و ابتلا حوادث تکوینی حوادث تشریعی قرآن سنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 239 تعداد دانلود : 621
قوانین لایتغیر و ثابت در عالم خلقت که همه انسان ها را در رسیدن به رشد و تعالی هدایت می کنند، در آیات قرآن به امتحان و گاهی به ابتلا معروفند، با سنّت امتحان و ابتلا استعدادهای بالقوّه و ذاتی انسان فرصت بروز و فعلیّت می یابند و قاعده لطف و هدایت برای انسان معنا می گردد. اهمیّت و ضرورت سنّت امتحان تا آن جا است که از غفلت به بیداری و از جاهلیّت به علم و از عصیان به عبودیّت سوق می دهد. هدف از این سنّت در قاموس تکوین الهی، یادآوری نظام احسن است که عمل احسن می طلبد و در ازای آن، رحمت خالق متعال که هدف خلقت است را به انسان ارزانی می دارد. از داده های حیات دنیوی و نظام باطنی وجود آنچه حاصل می شود، امتحان خداوند برای توجّه دادن انسان به نعمات خداوندی و استفاده از استعدادهای بالقوّه برای ارزشمند و قیمتی کردن وجود و زندگی خویش است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، به بازیابی و اکتشاف آیات و روایات متقن در بیان گونه های امتحان و ابتلا در بستر حوادث تکوینی و تشریعی پرداخته است و برای این منظور، از مجموعه تفاسیر قرآن و سنّت نبوی و معصومان علیهم السلام استمداد طلبیده است. نتایج حاکی از آن است که امتحان های الهی، نقش مهمی در ایجاد انگیزه و پیشرفت، ترفیع درجه، تطهیر گناهان و آگاهی و بیداری برای توبه و بازگشت به خداوند دارد.
۳.

واکاوی روش های تربیتی بر مبنای سوره یوسف (مطالعه کیفی)

نویسنده:

کلید واژه ها: روش تربیتی سوره یوسف روش بینشی روش گرایشی روش کنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 952 تعداد دانلود : 690
روش های تربیتی یکی از بخش های مهم نظام تربیتی اسلامی هستند که مربی با به کارگیری آن ها متربّی را از وضع موجود، به وضع مطلوب می رساند. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش تحلیل محتوا به استخراج مضامین روش های تربیت در سوره یوسف پرداخته شود که با توجّه به ماهیّت موضوع و محدودیّت جامعه پژوهشی، از نمونه گیری صرف نظر شده است و کل جامعه تحلیلی (کل آیات سوره یوسف) مورد بررسی قرار گرفته شد. نتایج حاصل از مقوله بندی نشان داد که روش های تربیتی در سوره یوسف شامل روش های بینشی،گرایشی و کنشی است. روش های تربیتی که خاصیّت پیچیده ادراکی داشته باشند، به «بینش و نگرش»  و آن هایی که اراده، میل، رغبت و انگیزش نقش دارد به «گرایش» تعریف مى شود. بینش و گرایش، موجب پیدایش کنش (رفتار) مى گردد. بر اساس یافته ها، روش های کنشی با 51%  بیشترین فراوانی، روش های بینشی با  28% و روش های گرایشی با 21% کم ترین فراوانی را در روش های تربیتی در سوره یوسف داشته است. در این راستا، روش های تغافل و همانندسازی از گروه روش های کنشی، سهم بزرگی در پرورش فضایل و اصلاح رذایل متربّی دارد. روش های محبّت و تکریم از  روش های گرایشی، روش مؤثّرتری در ایجاد گرایش برای رشد تربیتی فراهم می کند و روش های موعظه و تذکّر از روش های بینشی، نقش بسزایی در بینش سازی متربّی دارد.
۴.

واکاوی مسئله مشورت با زنان از منظر قرآن و عهدین

کلید واژه ها: مشورت مشورت در قرآن مشورت در عهدین قرآن و عهدین مشورت با زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 136 تعداد دانلود : 52
برقراری ارتباط و مشورت با دیگران برای بهره گرفتن از اندیشه و دانش آنان یکی از لوازم زندگی است؛ زیرا بدون ارتباط و مشورت با دیگران، ادامه زندگی سخت و غیرممکن خواهد شد. قرآن کریم نیز مشورت با دیگران را پسندیده و حتی به انجام آن دستور داده است. روایات وجود دارند که مضمون آن ها به ظاهر بر نقصان عقل زنان اشاره دارد و از مشورت با زنان بر حذر داشته است . بدین ترتیب، به نوعی تحقیرآمیز زنان را پایین تر از مردان تعبیر می کند؛ پس با چنین مطالبی نمی توان با زنان مشورت کرد. نویسنده مقاله این مسئله را با استفاده از آیات قرآن کریم و عهدین حل می کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که مشورت با برخی زنان که کمال عقل خود را به اثبات رسانیده اند، اشکال ندارد. تتبع در قرآن کریم نشان می دهد که دو نوع آیات درباره مشورت وجود دارد: یکی به صورت عام که شامل همگان (مردان وزنان) می شود و دیگری به صورت خاص که تنها شامل زنان است. هم چنین در عهد عتیق، در جریان نجات حضرت موسی علیه السلام مشورت با زنان به چشم می خورد، ولی عهد جدید در مورد این مسئله، ساکت است و هیچ آیه صریحی مربوط به این موضوع ندارد؛ اما می توان از آیاتی موضوع مشورت با زنان را استخراج کرد.
۵.

مراتب معنایی «ترس انسانی» به عنوان یکی از راهکارهای تربیتی در قرآن با توجّه به سیاق

کلید واژه ها: سیاق قراین هم نشینی قرآن ترس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 965 تعداد دانلود : 10
ترس از پروردگار یکی از راهکارهای اخلاقی قرآنی در راستای رسانیدن بشر به کمال است. آموزه های اخلاقی قرآن دارای مراتب معنایی مختلفی هستند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی واژگان «ترس انسانی» در قرآن و با توجّه به سیاق آیات و روابط هم نشینی در آن ها بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که جایگاه این فضیلت در کمال اخلاقی انسان ها با مراتب معنایی متفاوت چگونه است؟ نتایج این پژوهش حاکی از آن است که ترس از خدا در مراتب گوناگون انسانی برای رسیدن به کمال نقش مهمی دارد؛ زیرا هر کدام از آنان بهره متفاوتی از این فضیلت می برند. خداترسی پیامبران مقدّمه ایستادگی آنان در برابر اهل باطل گردیده و مستحقّ دریافت بالاترین مرتبه هدایت الهی شده اند. مؤمنان نیز با پذیرش ولایت الهی، شایسته نیست که هیچ گونه خوفی به خویش راه دهند و از القای نومیدی شیطان و لشکریانش بیمناک باشند. امّا در مقابل، کافران درباره آنچه نباید بیم داشته باشند، همیشه نگرانند و در نتیجه به ورطه امنیتی کاذب فرو افتاده و همین باعث خسران آن ها در دنیا و آخرت می گردد.
۶.

اصول و مؤلّفه های تربیتی اهل بیت علیهم السلام در پاسخ گویی به سؤالات

نویسنده:

کلید واژه ها: مؤلفه های تربیتی اعتدال ابراز محبت اصول پاسخ گویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 150 تعداد دانلود : 452
از مشخّصه های پاسخ گویی اهل بیت علیهم السلام به سؤالات دینی، تفکیک گروه مخاطبان خویش بوده است که توجّه به هوش، سن، توانایی ها و استعدادهای هر فرد است و از موارد مهم و لازم در تعلیم و تربیت اسلامی شمرده می شود. اصولی که در این امر باید به آن توجّه شود، اهمیّت و جایگاهی والا در پاسخ گویی به سؤالات دارد. اهل بیت علیهم السلام در پاسخ گویی به پرسش های پیش روی، ضمن این که از روش های مختلفی استفاده می کردند، به اصول تربیتی هم توجّه ویژه ای داشتند. بدین منظور این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که اصول و مؤلّفه های تربیتی اهل بیت علیهم السلام در پاسخ گویی به سؤالات چه بوده است؟ روش این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی، اصول تربیتی ایشان را در پاسخگویی به پرسش ها بررسی کرده است. یافته ها و نتایج به دست آمده از این قرار است که اهل بیت علیهم السلام در این واقع، از چهار مؤلّفه تربیتی اعتدال، ابراز محبّت، عزّت نفس و اسلوب حکیم استفاده کرده اند که می توان از این اصول در پاسخ گویی به سؤالات، بهره برد و الگوبرداری کرد.