آموزش و ارزشیابی(علوم تربیتی)

آموزش و ارزشیابی(علوم تربیتی)

آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم تابستان 1400 شماره 54 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

ارزشیابی برنامه درسی علوم تجربی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی مبتنی بر اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزشیابی برنامه درسی علوم تجربی ابتدایی اسناد بالادستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 552 تعداد دانلود : 885
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی وضعیت موجود برنامه درسی علوم تجربی پایه های چهارم ، پنجم و ششم ابتدایی بر اساس اسناد بالادستی صورت پذیرفته است. روش تحقیق، ترکیبی و اکتشافی متوالی است. نمونه کیفی پژوهش در بخش اسناد شامل کلیه اسناد بالادستیِ آموزش و پرورش درباره درس علوم تجربی ابتدایی بود و در بخش افراد شامل کلیه متخصصان حوزه محتوا و آموزش علوم تجربی و کارشناسان خبره مطلع از اسناد بالادستی؛ نمونه کمی نیز شامل کلیه اعضای گروه های آموزشی معلمان علوم تجربی دوره ابتدایی در سطح مناطق شهر تهران بود. در بخش تحلیل اسناد، ملاک ها و مؤلفه هایی که برنامه و کتاب های درسی علوم تجربی ابتدایی بر اساس آن ها طراحی و تدوین شده است شناسایی و دسته بندی گردید و پنج مقوله توجه به الگوی هدف گذاری مبتنی بر شایستگی های پایه، توجه به سوادعلمی فناورانه، توجه به رویکرد زمینه محور، توجه به اصل نقش فعال یادگیرنده، توجه به اصل اعتبار و نقش مرجعیت معلم در برنامه درسی علوم تجربی به صورت هدف مند انتخاب شد و به منظور شناسایی زیر مقوله های مربوط به هریک از مقوله های به دست آمده از اسناد بالادستی، با گروه ها و کارشناسان عضو شورای برنامه ریزی درسی مربوط، متخصصان حوزه محتوایی در آموزش علوم تجربی دوره دوم، متخصصان و دست اندرکاران مرتبط با طراحی و تدوین سند برنامه درسی ملی مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عمل آمد و فرم های تحلیل محتوا و پرسش نامه تدوین گردید. جهت تعیین روایی از روش های تعیین قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال و قابلیت تأیید، و پایایی فرم های تحلیل محتوا به روش ویلیام اسکات[1] مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که کم ترین توجه برنامه درسی علوم تجربی به سواد فناورانه و بیش ترین توجه به اصل شایستگی های پایه می باشد و محتوای این برنامه درسی در برخی از زیرمقوله ها از جمله، توجه به تفکرانتقادی، کارآفرینی، نقش تولید دانش، خودارزشیابی و نقادی و تفکر منطقی نیاز به بازنگری و توجه بیش تری دارند
۲.

ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه توانمندی اجتماعی-هیجانی و ارتباط آن با سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان دوره اول متوسطه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندی اجتماعی - هیجانی سرزندگی تحصیلی روایی پایایی دوره اول متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 894 تعداد دانلود : 899
این پژوهش با هدف وارسی شاخص های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه توانمندی اجتماعی-هیجانی و تعیین ارتباط آن با سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان ایرانی انجام گرفت. در مطالعه حاضر، تحلیل عاملی تأییدی، همبستگی هر گویه با نمره کل، آلفای کرونباخ، همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندمتغییری با نمونه ای متشکل از 348 دانش آموز دوره اول متوسطه شهر اهواز (196 نفر دختر و 152 نفر پسر) که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی یک مدل با برازش مطلوب را برای ساختار پنج عاملی پرسشنامه توانمندی اجتماعی-هیجانی نشان داد. افزون بر این، یافته ها بیانگر آن بود پرسشنامه از ضریب پایایی همسانی درونی بالایی برخوردار است. همچنین، بین توانمندی اجتماعی-هیجانی و سرزندگی تحصیلی ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت. در نهایت، نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری بیانگر آن بود که بین دخترها و پسرها در ابعاد پرسشنامه توانمندی اجتماعی-هیجانی از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد. این یافته ها نشان می دهد که نسخه فارسی پرسشنامه توانمندی اجتماعی-هیجانی، ابزاری معتبر و قابل اعتماد برای ارزیابی توانمندی اجتماعی-هیجانی در جمعیت دانش آموزان ایرانی دوره اول متوسطه است. پیامدهای کاربردی، محدودیت ها و نیازهای تحقیقاتی آینده برای متخصصان، محققان، معلمان در سطح کلاس و مدارس مورد بحث قرار گرفته اند
۳.

ارائه الگوی ممیزی مدیریت دانش در وزارت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت دانش ممیزی مدیریت دانش مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش الگوی ممیزی مدیریت دانش وزارت نفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 79 تعداد دانلود : 305
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی ممیزی مدیریت دانش در وزارت نفت ایران انجام که از لحاظ اهداف کاربردی و از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) و از نظر نوع مطالعه در بعد کیفی، داده بنیاد خود ظهور و در بعد کمی، پیمایشی مقطعی است. جامعه کیفی پژوهش شامل صاحب نظران و خبرگان حوزه آموزش اعم از اساتید دانشگاه ها و مدیران عالی وزارت نفت بوده و حجم نمونه متشکل از جامعه کارکنان ستادی براساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و جدول مورگان تعداد 324 نفر (زن 163و مرد 161) بدست آمده است. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها و اطلاعات لازم از دو نوع ابزارِ مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه 90/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده در بعد کیفی، به مدد کد گذاری باز، محوری و انتخابی از طریق مصاحبه، فن دلفی، و بارش فکری انجام شد که 5 بعد (اهداف شغلی، مربی، محیط، دانشجو، محتوا، مدیریت)، 13مؤلفه و80 شاخص در بعد کیفی برای الگوی ممیزی مدیریت دانش نهایی شد و بعد کمی در دو بخش: 1-توصیف داده ها 2-تحلیل داده ها، تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش مؤید این مطلب است که اجرای فرآیندهای مدیریت دانش در وزارت نفت همچون سازمان های دیگر بدون داشتن یک الگوی ممیزی مدیریت دانش اختصاصی و پویا، محکوم به شکست خواهد بود. که با عنایت به بررسی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های ممیزی مدیریت دانش، الگوی مذکور احصا و ارائه شد.
۴.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر انگیزه پیشرفت و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی انگیزه پیشرفت اهمال کاری تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 604 تعداد دانلود : 247
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر انگیزه پیشرفت و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 106 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم شهر رشت در سال تحصیلی 99-98 بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و تعداد 30 نفر از این دانش آموزان که پایین ترین نمره را در پرسشنامه انگیزه پیشرفت و بالاترین نمره را در پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی کسب کردند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه گواه (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش ذهن آگاهی را دریافت نمودند اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بعد از آموزش ذهن آگاهی میانگین گروه آزمایش در متغیر های انگیزه پیشرفت و مولفه های اهمال کاری تحصیلی (آماده شدن برای امتحان و آماده شدن برای تکالیف) تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P<). بنابراین می توان گفت که استفاده از آموزش ذهن آگاهی بر بهبود انگیزه پیشرفت و کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان مؤثر است.
۵.

تأثیر آموزش تکنیک های پایه فوتبال بر مهارت های ادراکی-شناختی در میدان: با تأکید بر یادگیری مشاهده ای و ضمنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکتساب پیش بینی تصمیم گیری اس اس جی یادداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 880 تعداد دانلود : 198
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری چند تکنیک پایه فوتبال بر مهارت های ادراکی-شناختی در محیط میدان بود. 58 شرکت کننده  (45 دانشجوی زن مبتدی کارشناسی دانشگاه  آزاد اسلامی واحد تبریز و 13 فوتبالیست ماهر زن باشگاهی) با میانگین سنی  08/3 ±30/22 به صورت داوطلبانه و در دسترس و براساس معیارهای ورود به مطالعه، در پنج گروه (شناختی-نزدیک، شناختی-دور، حرکتی، کنترل و ماهر) انتخاب شدند. روش پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی و طرح آن پیش آزمون-یادداری بود. ابتدا از تمامی گروه ها ، پیش آزمون میدانی به عمل آمد. بلافاصله، مرحله اکتساب برای گروه میدانی و تمرین برای گروه ها ی آزمایشگاهی آغاز و در نهایت، پس از یک هفته، آزمون یادداری از گروه ها به عمل آمد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 21 انجام شد. میزان مهارت پیش بینی-تصمیم گیری در محیط میدان در گروه حرکتی و گروه ماهر به طور معنی داری بیشتر از دو گروه تکالیف آزمایشگاهی بود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نش ان داد که اثر گروه در سطح احتم ال 99 درصد معن ی دار می باش د (001/0=p، 50/0=مج ذور ات ا، 77/12=( 53.4)F). به نظر، تمرین مهارت های پایه در ترکیب با یادگیری مشاهده ای موجب درگیری مضاعف فرایند حل مسئله و بهبود مهارت پیش بینی-تصمیم گیری می گردد.
۶.

تأثیر آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری بر خودناتوان سازی تحصیلی و یادگیری خودراهبر دانش آموزان کنکوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری خودناتوان سازی تحصیلی یادگیری خودراهبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 721 تعداد دانلود : 137
هدف از پژوهش حاضر تأثیر آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری بر خودناتوان سازی تحصیلی و یادگیری خودراهبر دانش آموزان کنکوری بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر خرم آباد تشکیل می دادند که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 30 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای وارد نمونه شد و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. دانش آموزان گروه آزمایش، آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی را طی هشت جلسه دریافت کردند ولی دانش آموزان گروه نمونه هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. قبل و بعد از آموزش هر دو گروه نمونه به منظور پیش آزمون، پس آزمون و مرحله پیگیری پرسشنامه های خودناتوان سازی تحصیلی و یادگیری خودراهبر را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از بسته نرم افزار آماری در علوم اجتماعی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری باعث کاهش معنادار خودناتوان سازی تحصیلی (001/0p=) و افزایش معنادار یادگیری خودراهبر (001/0p=) در دانش آموزان نمونه شده است. با توجه به یافته ها، می توان با آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری به معلمان و آموزش این راهبردها به دانش آموزان توسط معلمان، به صورت غیرمستقیم و مستقیم خودناتوان سازی تحصیلی را در دانش آموزان کاهش داده و یادگیری خودراهبر را افزایش داد.
۷.

بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی به شیوه گروهی بر مشکلات بین فردی و احساس تنهایی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهارت های زندگی مشکلات بین فردی احساس تنهایی و دانش آموزان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 680 تعداد دانلود : 560
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی به شیوه گروهی بر مشکلات بین فردی و احساس تنهایی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم تبریز انجام شد. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل انجام گردید. به همین منظور، یک مدرسه از ناحیه دو آموزش و پرورش، به صورت تصادفی ساده انتخاب شد و پرسشنامه های مشکلات بین فردی (IIP-32) و احساس تنهایی اشر، هایمل و رنشاو، در بین دانش آموزان اجرا شد (پیش آزمون). از بین دانش آموزانی که نمره آنان در هر دو پرسشنامه، یک انحراف معیار بالاتر از میانگین  بود، نمونه های پژوهش با روش هدفمند، انتخاب شد. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند و آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های زندگی با الگوی دهگانه به شیوه گروهی قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. در آخرین جلسه آموزش، هر دو گروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند (پس آزمون). یک ماه بعد، آزمودنی های گروه آزمایش مجدداً پرسشنامه ها را تکمیل نمودند (پیگیری). داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس یک متغیری، t همبسته و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر کاهش مشکلات بین فردی و احساس تنهایی گروه آزمایش اثربخش بود و این کاهش در مرحله پیگیری یک ماهه نیز پایدار مانده بود. بنابراین، با آموزش مهارت های زندگی می توان مشکلات بین فردی و احساس تنهایی دانش آموزان را کاهش داد.
۸.

تأثیر روش کیفیت آموزشی گروهی (QCT) بر امنیت روانی اجتماعی نوجوانان دختر بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت آموزشی گروهی (QCT) امنیت روانی - اجتماعی نوجوانان دختر بی سرپرست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 228 تعداد دانلود : 637
هدف پژوهش حاضر تأثیر روش کیفیت آموزشی گروهی (QCT) بر امنیت روانی اجتماعی نوجوانان دختر بی سرپرست بوده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر بدون سرپرست 12 تا 18 ساله شهر تبریز که در مراکز وابسته به بهزیستی شهرستان تبریز نگهداری می شدند که از بین آنها نمونه ای به تعداد30 نفر از نوجوانان دختر بی سرپرست به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل(15 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش کیفیت گروهی (QCT) موسلی (2014) آموزش دیدند و هر دو گروه کنترل پرسشنامه امنیت روانی زارع و امین پور(1390) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند و داده ها با استفاده از آزمون کواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. بین مؤلفه های امنیت روانی (ناسازگاری محیطی، پارانویا، اعتقاد به خود، اشتیاق به زندگی، افسردگی، احساس سعادتمندی، امنیت اجتماعی، خودآگاهی، اعتماد به نفس، احساس عصبانیت، یاس و ناامیدی، احساس حقارت، سازگاری با دیگران) در گروه آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت (05/0<P). ولی در مؤلفه های علاقه به زندگی و احساس سلامت بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده نگردیده است(05/0<P). از این رو با توجه به نتایج به دست آمده می توان آموزش کیفیت گروهی (QCT) را به عنوان یک روش تأثیرگذار بر بهبود مهارت های اجتماعی، شایستگی های اجتماعی و امنیت روانی و اجتماعی نوجوانان دختران بی سرپرست در نظر گرفت.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۳