فیزیولوژی ورزشی

فیزیولوژی ورزشی

فیزیولوژی ورزشی زمستان 1399 شماره 48 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر بیان ژن های LXRa، PEPCK و G6PC2 در کبد موش های چاق پیش دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی رژیم غذایی پرچرب LXRa پیش دیابت کبد چرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 495 تعداد دانلود : 398
مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر بیان LXRa mRNA، PEPCK و G6PC2 در بافت کبد موش های چاق پیش دیابتی انجام شد. تعداد 18 سر موش نر C57BL/6 به دو گروه تقسیم شدند: 1- موش های تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب (موش های پیش دیابتی) (تعداد = 12) و 2- موش های تغذیه شده با رژیم غذایی استاندارد (موش های غیرچاق) (تعداد = 6). تأیید شرایط پیش دیابتی با تست تحمل گلوکز (GTT) انجام گرفت. سپس موش های پیش دیابتی به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: رژیم غذایی پرچرب-تمرین (HFD-Exe) و رژیم غذایی پرچرب-بی تحرک (HFD-Sed). موش های گروه تمرینی به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته با سرعت متوسط 21 متر بر دقیقه و به مدت 45 دقیقه روی نوار گردان تمرین کردند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موش ها قربانی و خون از قلب موش ها گرفته شد. بافت کبد جدا شد و برای اندازه گیری سطح بیان LXRa و ABCA1 در دمای 70- درجه سانتی گراد نگهداری شد. نتایج نشان داد سطوحLXRa  و ABCA1 کبدی در موش های تمرین کرده به طور معناداری از موش های تمرین نکرده بیشتر بود. بیان نسبی ژن های کلیدی در گلوکونئوژنز ازجمله G6PC2 و PEPCK در کبد موش های تمرین کرده در مقایسه با موش های تمرین نکرده به طور معناداری کاهش پیدا کرد. همچنین تمرین هوازی موجب کاهش استئاتوز و آنزیم های کبدی در موش های پیش دیابتی شد. به دنبال تمرین بدنی، بیان ژن LXRa و ABCA1 در کبد موش ها افزایش پیدا کرد و موش ها را از چاقی القاشده توسط HFD محافظت می کند و خطر بیماری کبد چرب را کاهش می دهد.
۲.

اثرات تمرین تناوبی شدید و مصرف مکمل کورکومین بر بیان کاسپاز 3 و میکروRNA های آپوپتوزی بافت قلب موش های صحرایی در مواجهه با آرسنیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرسنیک تمرین تناوبی شدید کورکومین میوکارد آپوپتوز میکروRNA

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 859 تعداد دانلود : 17
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرین های تناوبی شدید (HIIT) و مصرف مکمل کورکومین بر مقدار کاسپاز سه و بیان miR-1 و miR-133 بافت قلبی موش های صحرایی در مواجهه با آرسنیک انجام شد. بدین منظور 48 موش صحرایی نر 16 هفته ای با وزن 77/24 ± 31/340 گرم به شش گروه شامل آرسنیک-تمرین، آرسنیک-کورکومین، آرسنیک-توأم (شامل آرسنیک – تمرین - کورکومین)، آرسنیک، کنترل اتانول و کنترل معمولی تقسیم شدند. آرسنیک روزانه با دوز پنج (میلی گرم/ وزن بدن و کورکومین با دوز روزانه 15 (میلی گرم/ وزن بدن به مدت شش هفته استفاده شد. تمرین  HIITبه مدت شش هفته (پنج روز در هفته) شامل 60 دقیقه دویدن تناوبی در هر جلسه (هر تناوب شامل چهار دقیقه دویدن با شدت 90-85 درصد v VO2max و دو دقیقه ریکاوری فعال با شدت 60- 50 درصد) انجام شد. سنجش کاسپاز سه به روش وسترن بلات و مقدار بیان ژنی به روش RT-PCR انجام شد. یافته ها نشان داد در گروه آرسنیک بیان ژن miR-1 (0.001=p ) و محتوای کاسپاز سه ( 0.001=p ) بیشتر و بیان ژن miR-133 کمتر از گروه کنترل معمولی بود ( 0.001=p ). با اینکه در گروه آرسنیک-تمرین تفاوتی در بیان ژن های miR-1 ( 0.45=P ) و miR-133، (0.20=p ) و محتوای کاسپاز سه ( 0.26=p ) در مقایسه با گروه آرسنیک مشاهده نشد، در گروه آرسنیک-کورکومین مقدار کاسپاز سه از گروه آرسنیک کمتر بود (0.001=p )، اما در گروه آرسنیک-توأم، بیان ژن miR-1 ( 0.042=p ) و محتوای کاسپاز سه ( 0.001=p ) کمتر و بیان ژن miR-133 بیشتر (0.010 =P ) از گروه آرسنیک بود. مواجهه با آرسنیک از طریق تغییر بیان mir-1 و mir-133 کاردیومیوسیت ها را مستعد آپوپتوز دخیل در بیماری های قلبی می کند. درحالی که تمرین بدنی قادر به فرونشاندن کامل آثار سوء آرسنیک در کاردیومیوسیت ها نیست، به جای آن مکمل کورکومین و عمدتاً اثر توأم فواید بهتری دارد، اما به دلیل نبود شواهد مشابه و محدودیت های پژوهش انجام دادن پژوهش های بیشتر لازم است.
۳.

بررسی ارتباط شاخص های بالیدگی، عملکردی و هورمونی با زمان انجام بازی (مسابقه) در بازیکنان فوتبال نخبه نوجوان در طول فصل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فوتبال سن اسکلتی روش فلس مدت زمان بازی (مسابقه) هورمون فاکتور رشد شبه انسولین-یک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 992 تعداد دانلود : 431
زمان بازی (مسابقه) ممکن است تحت تأثیر میزان بالیدگی، فعالیت هورمونی و سطح آمادگی جسمانی بازیکنان نوجوان قرار گیرد؛ به همین دلیل مطالعه حاضر با هدف تعیین و ارتباط شاخص  های بالیدگی، عملکردی و هورمونی با زمان انجام بازی در بازیکنان نخبه نوجوان فوتبال انجام شد. در این پژوهش 31 بازیکن فوتبال نوجوان با میانگین سنی 252/0 ± 51/16سال در طی یک دوره فصل فوتبالی پایش شدند و مدت زمان بازی در مسابقات بازیکنان ثبت شد. بعد از اتمام فصل، شاخص  های آنتروپومتریک، هورمونی] هورمون رشد و فاکتور رشد شبه انسولینی [(IGF-1) با روش کمّی لومینسانس، میزان بالیدگی به وسیله ارزیابی سن اسکلتی، آزمون های عملکردی ]پرش ارتفاع (CMJ)برای ارزیابی توان انفجاری، تست غیرخطی (7RST) برای ارزیابی توان بی هوازی و تست یویو برای ارزیابی حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)[ اندازه گیری شدند. برای تعیین همبستگی از روش های پیرسون و اسپیرمن استفاده شد و برای محاسبه پیش بین متغیرها رگرسیون خطی چندگانه در سطح معناداری کمتر از 05/0 انجام شد. نتایج همبستگی بین متغیرها نشان داد که زمان انجام بازی با VO2max (0.56 = r)، سن اسکلتی (0.42- = p )، توان انفجاری(0.40 = r)، انحراف بالیدگی (0.38- = r) و IGF-1(036 = r) ارتباط معناداری داشت. تحلیل رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که زمان انجام بازی با استفاده از شاخص های مطالعه شده به طور معناداری پیش بینی شد (0.55 = R2). براساس نتایج پژوهش حاضر، سطح بالای IGF-1 و VO2max نقش عمده ای در انتخاب و زمان انجام بازی بازیکنان در رقابت ها دارد؛ بااین حال، واقع بینانه تر به نظر می رسد که سایر موارد تأثیرگذار بر انتخاب بازیکنان برای بازی و زمان انجام بازی نیز درنظر گرفته شوند.
۴.

اثر تمرین تناوبی شدید و عصاره زعفران بر بیان برخی ژن های مرتبط با کاشکسی در عضله اسکلتی موش های ماده حامل رده سلولی سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید عصاره آبی زعفران سرطان سینه کاشکسی آپوپتوز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 468 تعداد دانلود : 331
مطالعات نشان می دهند که تمرین ورزشی و ترکیبات فعال زیستی زعفران می توانند باعث کاهش آپوپتوز و کاشکسی ناشی از سرطان شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر چهار هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) و مصرف عصاره آبی زعفران (SAE) بر بیان برخی ژن های مرتبط با کاشکسی (SIRT1، hTERT و p53) در عضله دوقلوی موش های حامل رده سلولی 4T1 سرطان پستان انجام شد؛ براین اساس، 44 سر موش BALB/c ماده به طور تصادفی در گروه های تمرین تناوبی شدید (HIIT)، عصاره آبی زعفران (SAE)، تمرین تناوبی شدید + عصاره آبی زعفران (HIIT+SAE)، کنترل و شم قرار گرفتند. پس از 48 ساعت از آخرین جلسه مداخله، عضله دوقلو با روش جراحی برای آنالیزهای بعدی برداشته شد. نتایج نشان داد بیان ژن SIRT1 در گروه HIIT به طور معنا داری از گروه کنترل و HIIT+SAE بالاتر بود (به ترتیب 0.03P =  و  0.02P = ). همچنین بیان ژن hTERT در گروه HIIT به طور معنا داری از سایر گروه های مطالعه شده بالاتر بود (P < 0.05) و درگروه SAE به طور معنا داری از گروه HIIT+SAE بالاتر بود (P = 0.01). علاوه براین، بیان ژن p53 در گروه های HIIT و HIIT+SAE به طور معنا داری از گروه SAE پایین تر بود (به ترتیب 0.003  P = و 0.004P =). براساس نتایج، به نظر می رسد HIIT احتمالاً نقش مثبتی در کاهش اثرات کاشکسی ناشی از سرطان با تنظیم بیان بالاتر ژن های SIRT1 و hTERT و بیان پایین تر ژن p53 دارد و می تواند در کاهش تحلیل عضلات ناشی از سرطان مؤثر باشد.
۵.

اثر پیشگیرانه تمرین هوازی بر مسمومیت بافتی ناشی از دوکسوروبیسین: شواهد هیستولوژیک بافت ریه رت های پیر و جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سمیت ریوی دوکسوروبیسین تمرین هوازی رت های جوان و سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 468 تعداد دانلود : 999
ازیک سو، اثرات مسموم کننده دوکسوروبیسین بر بافت های مختلف و ازسوی دیگر، اثرات پیش درمان فعالیت ورزشی قبل از القای  DOX بر بافت های قلب و کبد رت های صحرایی جوان شناخته شده است، اما تأثیر پیش درمان فعالیت ورزشی بر رت های سالمند به ویژه در بافت ریه کاملاً مشخص نیست؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه تغییرات بافت ریه به دنبال مسمومیت با  DOX و اثر پیشگیرانه تمرین هوازی انجام شد. تعداد 48 سر موش صحرایی نر جوان (سه ماهه) و سالمند (32 ماهه) به سه زیر گروه کنترل (8/307 و 8/374)،  DOX (428/362 و 430) و تمرین +  DOX (142/370 و 383) تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت سه هفته با سرعت 15 تا 17 متر/دقیقه و زمان 25 تا 39 دقیقه و پنج جلسه در هفته روی نوار گردان دویدند. گروه های دریافت کننده  DOX، محلول DOX (20 میلی گرم بر کیلو گرم) را 24 ساعت پس از آخرین تمرین دریافت کردند. چهل وهشت ساعت بعد از تزریق  DOX، بافت برداری انجام شد و به روش توصیفی تجزیه و تحلیل شد. بررسی هیستولوژیک بافت ریه نشان دهنده التهاب، ادم بین سلولی، احتقان عروقی، افزایش ضخامت دیواره عروقی در گروه های القای DOX و با تخریب بیشتر در گروه های سالمند بود. اجرای پیش درمان تمرین هوازی در هر دو گروه به بهبود آسیب های ایجادشده با  DOX منجر شد. نتایج پژوهش نشان داد که القای   DOX باعث آسیب بیشتر به بافت ریه رت های سالمند در مقایسه با رت های جوان شد؛ زیرا مقاومت بافت ریه سالمند در برابر  DOX کمتر است و پیش درمان با تمرین هوازی باعث تخفیف اثر تخریبی DOX  بر بافت ریه می شود و این التیام در ریه سالمند مشهودتر است.
۶.

نانو ذرات نقره و تغییرات ساختاری بافت مغز رت های نر درپی پیش آماده سازی هوازی و بی هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نانو ذرات نقره پیش آماده سازی هوازی پیش آماده سازی بی هوازی دژنراسیون نورونی التهاب نورونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 942 تعداد دانلود : 116
استفاده از نانو ذرات رو به افزایش است و می تواند موجب مسمومیت های عصبی و تغییرات بافت مغز شود. از طرفی پیش آماده سازی بدنی مقاومت سلول های عصبی را افزایش می دهد؛ بنابراین این پژوهش با هدف بررسی میزان تغییرات ساختاری بافت مغز در اثر تزریق نانو نقره درپی دو پروتکل تمرین انجام شد. تعداد 30 سر رت نر نژاد ویستار به شش گروه کنترل سالم، نانو نقره، پروتکل هوازی، پروتکل بی هوازی، نانو نقره + پروتکل هوازی، نانو نقره + پروتکل بی هوازی به صورت تصادفی ساده تقسیم شدند. تزریق درون صفاقی نانو نقره پس از اجرای 10 هفته پروتکل هوازی و بی هوازی به ازای 10 درصد وزن بدن هر رت در پنج نوبت بود و پس از 48 ساعت از آخرین تزریق رت ها بی هوش شدند و نمونه گیریانجام شد. سپس نمونه ها با رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین و توسط میکروسکوپ نوری عکس برداری و مطالعه شدند. نتایج نشان داد پیش آماده سازی به صورت معناداری بر وزن (0.045= p ) و میزان مسافت طی شده در آزمون استقامتی پیش رونده (0.000 = p ) اثرگذار بود. همچنین نانو نقره موجب التهاب (0.000 = p ) و دژنراسیون نورونی (0.000= p ) در رت های دریافت کننده نانو نقره شد، اما در گروه های تمرینی، التهاب (0.001 = p ) و دژنراسیون (0.001= p ) تقلیل یافته بود؛ اگرچه تفاوت معناداری میان دو نوع پروتکل در التهاب (0.928= p ) و دژنراسیوننورونی (0.875 = p ) وجود نداشت. به نظر می رسد پیش آماده سازی تمرینی می تواند در کاهش درجه تخریب بافت مغزی ناشی از مصرف نانو نقره مؤثر باشد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸