تدریس پژوهی

تدریس پژوهی

تدریس پژوهی سال چهارم زمستان 1395 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تبیین ویژگی های مطلوب عناصر برنامه درسی مطالعات اجتماعی به منظور ارایه الگویی برای ارتقای مهارت های حل مسأله دانش آموزان دبستانی و ارزشیابی آن از دیدگاه متخصصان برنامه درسی و معلمان ذی ربط(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 51 تعداد دانلود : 547
هدف: این پژوهش با هدف تبیین ویژگی های مطلوب عناصر برنامه درسی مطالعات اجتماعی به منظور ارایه الگویی برای ارتقای مهارت های حل مسأله دانش آموزان دبستانی و ارزشیابی آن از دیدگاه متخصصان برنامه درسی و معلمان ذی ربط انجام گرفته است. روش : پژوهش حاضر جزء تحقیقات کاربردی بوده که با روش تحقیق زمینه ای انجام شده است. از این رو، ابتدا مبتنی بر مبانی نظری پیرامون موضوع تحقیق، به شناسایی ویژگی های مطلوب چهار عنصر (هدف، محتوا، راهبردهای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی) در برنامه درسی مطالعات اجتماعی و ارایه الگو برای ارتقای مهارت های حل مسأله دانش آموزان دبستانی در این درس پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه متخصصان برنامه درسی و معلمان دوره ابتدایی استان گیلان (45 متخصص و 8641 معلم) در سال تحصیلی 95-1394 بود که از این میان، کلیه متخصصان برنامه درسی به شیوه نمونه گیری تمام شماری و 360 معلم دوره ابتدایی به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن طبق نظر متخصصان برنامه درسی و معلمان دوره ابتدایی و پایایی آن به روش آزمون آلفای کرونباخ (98/0) مورد تأیید قرار گرفته است. داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی (جدول فراوانی و درصد) و آمار استنباطی (آزمون خی دو) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی پیشنهادی برای برنامه درسی مطالعات اجتماعی جهت ارتقای مهارت های حل مسأله دانش آموزان دبستانی از دیدگاه متخصصان برنامه درسی و معلمان دوره ابتدایی مطلوب بوده است. همچنین، بین دیدگاه این دو گروه در مورد میزان مطلوب بودن الگوی پیشنهادی تفاوت معناداری گزارش نشده است (05/0 <P). بنابراین، می توان از این الگو برای پرورش مهارت های حل مسأله دانش آموزان در درس مطالعات اجتماعی دبستان استفاده نمود.
۲.

تبیین اثر برنامه درسی پنهان بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 899 تعداد دانلود : 34
هدف: هدف از این پژوهش بررسی چگونگی اثرگذاری  برنامه درسی پنهان بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دوره ابتدایی است. روش: به این منظورازروش آمیخته یا ترکیبی در این پژوهش استفاده شد که در بخش کمی، روش تحقیق مورداستفاده روش پیمایشی از نوع مقطعی و در بخش کیفی از روش بررسی موردی (پژوهش پدیدار شناختی از نوع تجربه زیست شده) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه 39 مدرسه ابتدایی پسرانه ناحیه 3 آموزش وپرورش شهرشیراز در سال تحصیلی 95-94 است.تعداد نمونه مورد پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 8 مدرسه و طول مدت مشاهده از ابتدا تا انتهای سال تحصیلی 95-94 بوده است. برای جمع آوری اطلاعات متناسب با ماهیت موضوع پژوهش و روش تحقیق مورداستفاده از ابزارهای زیر استفاده شده است: 1- پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه بری، بتی و وات.2- فرم های مشاهده سنج محقق ساخته با مقیاس درجه بندی لیکرت باروش واقعه نگاری. 3- مصاحبه با روش سؤالات استاندارد شده و روش گفتگوهای غیررسمی به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات دربخش کمی از همبستگی پیرسون و تجزیه وتحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها : نتایج رگرسیون چندگانه بین برنامه درسی پنهان بااحساس تعلق به مدرسه دانش آموزان همبستگی چندگانه 435/0 را نشان می دهد که درسطح اطمینان 95% معنادار است. با توجه به ضریب تبیین مشخص شد که 19 درصد احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان متاثراز برنامه درسی پنهان است.همچنین به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات در بخش کیفی از نظرات صاحب نظران برنامه درسی پنهان و روانشناسی پرورشی استفاده شد که نتایج تجزیه وتحلیل کیفی یافته ها نشان داد که در اکثر مدارس و کلاس های درس مورد مشاهده دانش آموزان تحت تأثیر آثار برنامه درسی پنهان قرار داشتند که این آثار به طور مستقیم و غیرمستقیم براحساس تعلق به مدرسه آن ها تأثیر عمیق و پایداری می گذاشت.  
۳.

نقش اخلاق حرفه ای معلمان در تقویت انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 195 تعداد دانلود : 105
هدف: این پژوهش به مطالعه نقش اخلاق حرفهای معلمان در انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان متمرکز گشته است. لذا این پژوهش روابط متغیرهای اخلاق حرفهای معلمان و انگیزش درونی، انگیزش بیرونی و بی انگیزگی دبیران دوره متوسطه را در غالب مدل معادلات ساختاری مورد آزمون قرار می دهد روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان و معلمان دختر و پسر دوره متوسطه اول شهرستان دورود در سال تحصیلی 95-94 می باشند. حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول نمونه گیری کوگران و با خطای پنج درصد شامل 600 دانش آموز دختر و پسر و 120 دبیر دوره متوسطه اول بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیده اند. برای جمع آوری اطلاعات پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی اخلاق حرفهای معلمان و پرسشنامه ارزیابی انگیزه پیشرفت تحصیلی والراند(1992) استفاده شده است. پایایی پرسشنامه محقق ساخته از طریق ضریب آلفای کرونباخ 923/0 به دست آمده است و پایایی پرسشنامه والراند از طریق ضریب آلفای کرونباخ 85/0 به دست آمده است. روایی محتوایی هر دو پرسشنامه توسط متخصصین مورد تأیید قرار گرفته است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد اخلاق حرفهای معلمان مورد مطالعه بالاتر از حد میانگین جامعه می باشد و میانگین انگیزش تحصیلی درونی و بیرونی دانشآموزان مورد مطالعه از میانگین مورد انتظار بیشتر است. همچنین روابط ساختاری بین داده های متغیرهای اخلاق حرفهای و متغیرهای انگیزش تحصیلی با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری نشان می دهد که مدل تجربی از برازش خوب و معناداری برخوردار است و رابطه مثبتی بین اخلاق حرفهای و انگیزش تحصیلی بیرونی و درونی وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد تفاوت معناداری در نمره ارزیابی اخلاق حرفهای معلمان بر اساس جنسیت، مقطع تحصیلی و نوع مدرسه(شهری- روستایی) وجود دارد. میانگین نمرات اخلاق حرفهای معلمان زن به طور معناداری بیشتر از معلمان مرد می باشد. و میانگین نمرات متغیرهای اخلاق حرفه ای (احترام، اعتماد و عدم تبعیض) در معلمان روستایی بالاتر از معلمان شهری است. 
۴.

اثربخشی مداخله فنون مبتنی بر ذهن آگاهی و یادگیری خودتنظیمی بر کاهش اضطراب امتحان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 921 تعداد دانلود : 873
هدف: هدفپژوهش، اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی و یادگیری خودتنظیمی بر کاهش اضطراب امتحان دانشجویان می باشد. روش: برای تحقق این هدف روش پژوهش از نوع طرح شبه آزمایشی و جامعه ی آماری،کلیه دانشجویان دختر مرکز آموزش عالی زینب کبری کازرون به تعداد 193 نفر بوده اند؛ از این تعداد به روش نمونه گیری هدفمند 66 نفر از دانشجویانی که دارای اضطراب امتحان بالا شناخته شدند به عنوان نمونه انتخاب و سپس به صورت تصادفی در 3 گروه 22 نفره تحت مداخله آموزش های ذهن آگاهی و یادگیری خود تنظیمی و گروه کنترل قرار گرفتند. دو گروه آزمایشی طی 8 جلسه تحت آموزش های ذهن اگاهی و خود تنظیمی قرار گرفته و سپس آزمون اضطراب امتحان یک ماه  پس از اتمام جلسات به طور همزمان در هر 3 گروه اجرا گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (2006) استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق آزمون تی گروه های مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و تعقیبی توکی انجام گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که ارائه آموزش های ذهن آگاهی و یادگیری خودتنظیمی به دانشجویان بر کاهش اضطراب امتحان آنان مؤثر می باشد و آموزش ذهن آگاهی نسبت به آموزش های یادگیری خودتنظیمی بر کاهش اضطراب دانشجویان دارای اثربخشی بیشتری است.
۵.

وضعیت باورها و حالت فراشناختی و حافظه کاری دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 825 تعداد دانلود : 641
هدف : هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش باورها و حالت فراشناختی در حافظه کاری دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بیرجند است. روش : این پژوهش از نظر روش گردآوری داده ها جزء پژوهش های توصیفی و از نوع همبستگی می باشد و براساس ماهیت، جزء پژوهش های بنیادی محسوب می شود. جامعه ی این پژوهش کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر بیرجند در سال تحصیلی 95-94 می باشد. با توجه به این که حجم کل جامعه مورد نظر 2000 نفر می باشد با استفاده از فرمول کوکران تعداد 300 نفر دانش آموز دختر و پسر انتخاب شدند. از شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبتی بر حسب جنسیت استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های حالت های فراشناخت اونیل و جمال عابدی (1996) (پایایی 94/0)؛ پرسشنامه باورهای فراشناخت ولز و کاترایت (2004) (پایایی 87/0) و حافظه کاری دن (2008) (پایایی، 94/0) می شد. یافته ها: متغیر حالت های فراشناخت و میانگین تمامی مؤلفه های حالت های فراشناخت (آگاهی فراشناخت، راهبرد فراشناخت، خودبازبینی و برنامه ریزی) بالاتر از حد متوسط قرار دارند. میانگین متغیر باورهای فراشناخت دانش آموزان پایین تر از حد متوسط قرار دارد. میانگین متغیر "کنترل ناپذیری و خطر پذیری" و متغیر کفایت شناختی و متغیر باورهای مثبت در مورد نگرانی پایین تر از حد متوسط قرار دارند. میانگین متغیر "خودهشیاری شناختی" و متغیر "نیاز به کنترل افکار بالاتر از حد متوسط قرار داشت.  و میانگین حافظه کاری دانش آموزان پایین تر از حد متوسط قرار دارد.
۶.

بافت آفرینی چارچوب بهسازی حرفه ای معلمان مبتنی بر درس پژوهی: یک مطالعه موردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 80 تعداد دانلود : 353
هدف : هدف کلی این پژوهش دستیابی به چارچوب بهسازی حرفه ای معلمان مبتنی بر درس پژوهی بود. روش : طرح پژوهش، مطالعه موردی کیفی چندگانه بود. رویکرد تحلیلی در تدوین چارچوب براساس رویکرد بافت آفرینی است. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش متشکل از 17 نفر از اعضای هیأت علمی متخصص در درس پژوهی، مدرسین درس پژوهی و معلمان مجری درس پژوهی بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و تکنیک معیار انتخاب شدند. کفایت تعداد مشارکت کنندگان براساس اشباع نظری تعیین گردید. ابزار گرد آوری داده های کیفی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختمند بود. اعتباریابی داده های کیفی نیز از طریق دو معیار اعتبارپذیری و اعتمادپذیری و با استفاده از تکنیک همسوسازی داده ها صورت گرفت. با توجه به روش کیفی پژوهش از شیوه تحلیل مضمون (شامل مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر) با استفاده از نرم افزار N-Vivo برای تشکیل شبکه مضامین بهسازی حرفه ای معلمان استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش، بیانگر وجود 51 مضمون پایه و سه مضمون سازمان دهنده (دانش، نگرش و مهارت) در حوزه بهسازی حرفه ای معلمان مبتنی بر درس پژوهی بود. بر اساس چارچوب طراحی شده، می توان دوره های درس پژوهی را بر مبنای دانش ها، مهارت ها و نگرش های کسب شده به وسیله معلمان ارزشیابی نمود. 
۷.

ارزیابی مهارت های تدریس کارآفرینی بر اساس مدل بوریچ: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 472 تعداد دانلود : 638
هدف: پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال بوده است که کیفیت خدمات آموزش کارافرینی در دانشگاه های شهر کرمانشاه بر اساس مدل بوریچ چگونه است؟ روش : تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از نوع پژوهش های کیفی- کمی (آمیخته) است. جمعیت مورد مطالعه در بخش کیفی این پژوهش را صاحبنظران کارآفرینی به تعداد 22 نفر تشکیل می دهند که 17 نفر از آنان حاضر به همکاری با محقق بودند. همچنین جمعیت مورد مطالعه در بخش کمی نیز هنرآموزان دانشگاه فنی و حرفه ای شهرستان کرمانشاه تعداد 104 نفر است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 82 نفر از آنها انتخاب شدند. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از پرسشنامه باز پاسخ از اساتید و صاحبنظران کارآفرینی در خصوص مهارت های مورد نیاز جهت تدریس دروس کارآفرینی نظر سنجی به عمل آمد و گویه های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی در 4 مقوله ویژگی های فردی، مهارت های تدریس، مهارت های تجربی و مهارت های ارتباطی طبقه بندی گردید. سپس 35 گویه به دست آمده جهت رتبه بندی و تعیین اولویت بر اساس مدل بوریچ، در پرسشنامه ای محقق ساخته گنجانده شد و در اختیار هنرآموزان دانشکده فنی و حرفه ای کرمانشاه قرار گرفت. یافته ها : بر اساس مدل بوریچ مشخص گردید که از میان مهارت های مربوط به تدریس واحد کارآفرینی، به ترتیب اولویت، مهارت های تدریس، مهارت های تجربی، ویژگی های فردی و مهارت های ارتباطی اساتید و مدرسان کارآفرینی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱