علوم اجتماعی (علامه طباطبایی)

علوم اجتماعی (علامه طباطبایی)

علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار 1399 شماره 88 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

مطالعات فرهنگی دایاسپورا و جهان وطنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دایاسپورا جهان وطنی مهاجرین بین المللی نظریه فرهنگی سیاست فرهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 130 تعداد دانلود : 134
تلاقی فرهنگ، سیاست و عاملیت در سطوح جهانی و فراملی، حوزه مطالعاتی دایاسپورا را به قلمرو نظری و تجربی جذاب و مهمی در میدان علوم اجتماعی تبدیل ساخته است. تحلیل تجربه دایاسپورا مستلزم به کارگیری سطوح تحلیلی و مفهومی چندلایه و توجه به زمینه های متنوع ساختاری، تاریخی و تکنولوژیک است. مقاله حاضر با تمرکز بر تجربه و اندیشه جهان وطنی به مثابه هسته ای محوری و استراتژیک برای فهم هویت دایاسپوریک، به دنبال نشان دادن فرآیند، سازوکار، تنوعات، موانع و تنگناهایی است که این تجربه در میان مهاجرین به خود می گیرد. نظریه فرهنگی پسا ساختارگرا، پسا استعماری و فمینیسم با به کارگیری طیفی از مفاهیم، روش ها و مفروضات رشته ای، قابلیت های زیادی در توضیح و تفسیر فرصت ها و محدودیت های پیش روی مهاجران بین المللی فراهم می سازند که توجه به آن درس های مهمی را برای سیاست گذاری مهاجرین هم در کشورهای میزبان و هم در کشورهای مادر فراهم می سازد.
۲.

زمینه های پیدایش و ادغام فرهنگی- اجتماعی مهاجران ایرانی در فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دیاسپورای ایرانی مهاجرت فرانسه انطباق فرهنگی هویت فرهنگ پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 211 تعداد دانلود : 100
موضوع انطباق فرد مهاجر در جامعه مقصد همواره یکی از اصلی ترین مسائل در مطالعات مهاجرتی برای پژوهشگران به شمار می رود. مساله انطباق دیاسپورای ایرانی در فرانسه، از طرد کامل تا انطباق کامل را شامل می شود. این که فرد در کجای این طیف جایابی می شود به عوامل مختلفی ازجمله هویت واقعی و هویت آرمانی او بستگی پیدا می کند. درواقع هر قدمی در جهت انطباق در جامعه جدید به معنی قدمی دور شدن از فرهنگ اصلی خواهد بود. این تناقض در انطباق فرهنگی همیشه بر سر نسل های گوناگون مهاجر سایه افکنده است. نسل اول به دوباره سازی یا بازسازی فرهنگی دست می زند، نسل دوم بر سر مسائل هویتی که بسیار عمیق تر و پیچیده تر از مسائل نسل اول است، در حال کشمکش است. نسل سوم نه مشکل ادغام دارد و نه مشکل هویتی و عموماً میزان ارتباط او با جامعه مبدأ تنها به تلاش خانواده او بستگی دارد، در غیر این صورت، او می تواند یک «شهروند فرانسوی» و یا یک «شهروند جهانی بی سرزمین» به معنای واقعی کلمه باشد. پژوهشگر با توجه به تجربه زیسته ای که در کشور فرانسه داشته، در این مقاله تلاش می کند با استفاده از مشاهده ها و مصاحبه ها، داده ها و تحلیل های انسان شناختی خود را به صورت نظام مند برای مخاطب ترسیم سازد.
۳.

ناهمگونی های ناهمگرای مهاجرت ایرانی و محدودیت های معنایی و نظری دیاسپورا: مورد ایرانی های مقیم فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مهاجرت مجمع الجزایر قومیتی دیاسپورا ایران فرانسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 975 تعداد دانلود : 629
واژه دیاسپورا با وجود کاربرد گسترده برای معرفی جمعیت مهاجر دارای ابهام های معنایی و نظری است. بر اساس فرضیه پژوهش، واژه دیاسپورا بازنمایانده مهاجرت ایرانی و «ناهمگونی ناهمگرای» آن نیست. هدف این پژوهش آن است تا با به گفت وگو گذاردن رویکردهای نظری دیاسپورا و ویژگی های کلی مهاجرت ایرانی، با یافته های میدانی به دست آمده در مصاحبه با 40 جوان ایرانی مهاجر در فرانسه، مفهومی متناسب با ویژگی های مهاجرت ایرانی بیابد. مطالعه انجام شده بر روی مهاجرت ایرانی نشان دهنده ناهمگونی مهاجرت ایرانی در دلایل، علت ها، فهم از تجربه ترک وطن و همچنین، نداشتن گرایش به ایجاد اجتماع همبسته در کشورهای میزبان است؛ به طوری که ایرانی های بیرون از ایران را به سوی تشکیل گروه های کوچک و پراکنده و زندگی در جزیره هایی منزوی از هم سوق می دهد. «مجمع الجزایر قومیتی» عبارت پیشنهادی این پژوهش به عنوان جایگزین واژه دیاسپورا است که هم نشان دهنده ناهمگونی و واگرایی مهاجرت ایرانی در کلیت آن است و هم بازنمایانده «ایرانی بودن» به عنوان تنها رشته پیوند دهنده میان جزیره های پراکنده و منزوی ایرانیان از یکدیگر.
۴.

مطالعه وضعیت مهاجرت در شهرستان های مرزنشین ایران و اثرات سطح توسعه یافتگی بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه یافتگی شهرستان های مرزنشین الگوی فضائی مهاجرت تحلیل خوشه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 363 تعداد دانلود : 86
شهرستان های مرزی کشور مناطقی استراتژیک و حیاتی هستند که تعادل جمعیتی این مناطق نقشی مهم در حفظ امنیت داخلی کشور دارد. متأسفانه بسیاری از شهرستان های مرزی توان و پتانسیل حفظ جمعیت خود را ندارند و با روند مهاجرفرستی فزاینده روبه رو هستند. این پژوهش به تحلیل عوامل مؤثر بر شاخص های مهاجرت 118 شهرستان مرزنشین پرداخته است. قلمرو زمانی پژوهش شامل روند تغییرات مهاجرت بر اساس داده های سرشماری در فاصله سال های 95-1390 است. برای آزمون فرضیات تحقیق از الگوی تحلیلی تاپسیس، آزمون-های معناداری پیرسون و رگرسیون، آزمون های موران عمومی، الگوی فضایی بر اساس نقاط داغ و تحلیل کلاستر استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که میان مهاجرپذیری، خالص مهاجرت، ناخالص مهاجرت و توسعه شهرستان های مرزنشین رابطه مثبت و معناداری برقرار است. توسعه یافتگی قادر به تبیین بیش از 19 درصد تغییرات خالص مهاجرت این شهرستان ها است. همچنین آزمون خوشه ای ماتریس دووجهی متغیرهای توسعه-یافتگی و خالص مهاجرت نشان داد که عمدتاً شهرستان های مرزنشین مهاجرفرست بوده و از نظر توسعه یافتگی نیز در خوشه های سوم و چهارم (پایین ترین سطح توسعه) قرار دارند. میزان خالص مهاجرتی تمایل به متمرکز شدن در فضا دارد. به طوری که تجمع فضایی لکه های سرد (مهاجر فرستی بیشتر) متعلق به برخی شهرستان های مرزنشین استان های اردبیل، کرمانشاه، ایلام و خراسان جنوبی است.
۵.

سنگینی دردها و تمرین صبوری با بدن: پدیدارشناسی تجربه ی زیسته ی دردهای مزمن در بیماران مبتلا به ام-اس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: درد مزمن بیماری ام اس تمرین مدارا آسیب پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 286 تعداد دانلود : 683
زندگی با بیماری مزمن فرایندی طولانی مدت از مواجهه با سیمپتوم ها، زخم ها، تشخیص و درک این موقعیت و بازمفهوم سازی و بازسازی روایی آینده ی فرد بیمار است. دردهای مزمن یکی از آن سیمپتوم های پیچیده ای است که بیماران در زندگی روزمره ی خود، مرئی و نامرئی تجربه می کنند. ایده ی نظری مقاله این است که دردهای مزمن در بیماری های مزمن متضمن مدارایی طولانی مدت با بدن هستند، تمرین طولانی از زیستن با بدنی غیرقابل پیش بینی و دردهایی که مرئی و نامرئی، با دلیل و بی دلیل در زمانی که انتظارش را ندارید، سر می رسند. هدف من در این مقاله نشان دادن این ایده است که درد مزمن چگونه و به واسطه ی چه شیوه هایی شکلی از رنج است؟ مفروضه ی ما در این رابطه کنارگذاشتن نظریه های نوروفیزیولوژیکی است که درد را به حسی جسمی و تنانی و استوار بر پایه ی واکنش مغز تقلیل می دهند. براین اساس به مطالعه پدیدارشناختی تجربه زیسته دردهای مزمن در بیماران مبتلا به ام-اس پرداخته ایم. در این کاوش دشوار در میانه ی خاطرات ازهم گسیخته، استعاره های الهیاتی، دل نوشته های احساسی و غیره، پنج مضمون بنیادی خود را آشکار ساخته که عبارت اند از: آسیب پذیری و حس شکنندگی، درد در بنیان تجربه زندگی، ترس از معلولیت و تمرین مستمر مدارا با بدن و نارضایتی تنانه و شکایت از بدن.
۶.

تجرد زیستی جوانان: پانتومیم دختران مجرد در ایستار ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجرد زیستی پانتومیم دختران نفس اجتماعی ازدواج انتخابی ایستارهای ازدواج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 157 تعداد دانلود : 157
در سه تا چهار دهه اخیر، دختران در فضای اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران، فرصت های انتخاب و محدودیت های متفاوتی را برای شروع زندگی تجربه نموده اند. هدف این مطالعه فهم تجربه تجرد زیستی دختران، زمینه ها و چالش هایی آن هاست تا بتوان از طریق روش نظریه مبنایی دراین باره نظریه پردازی کرد. مشارکت کنندگان این پژوهش دختران 30 سال و بالاتر شهر تهران در سال 1397 بوده که بر اساس منطق نمونه گیری هدفمند و نظری با 22 نفر مصاحبه فردی و با دو دسته از افراد مصاحبه متمرکز به عمل آمده است. طبق فرایندهای کدگذاری، مقوله اصلی «پانتومیم دختران در ایستار ازدواج» به عنوان پدیده مرکزی استخراج گردید و نیز فرایند تصمیم گیری دختران در معرض فرصت های ازدواج، در چهار صحنه، ایستار بازگو نکردن ازدواج، ایستار بازی ندادن، بازی نکردن دختران برای ازدواج، ایستار بازماندن از ازدواج سنخ بندی شده اند. در فرایند و فهم چنین تجربه ای شرایط علی، زمینه ای و ساختاری مختلفی دخیل بود که به نوبه خود به راهبردهایی با مضمون «تجربه جدایی و انفکاک» توسط دختران بدان دامن می زند. چنین پدیده ای، چالش هایی را در قالب تداوم نفس اجتماعی با پیگیری پیشرفت حرفه ای، ستایش پرهیزگاری، رها کردن کاکتوس زندگی، وحشت سالمندی به همراه دارد.
۷.

مطالعه تجربه زیسته زنان سرپل ذهاب در زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب پذیری زلزله سرپل ذهاب تجربه زیسته زنان جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 744 تعداد دانلود : 45
زلزله به لحاظ گستره تأثیراتی که بر زندگی افراد دارد، متغیرمهمی در تحول حیات اجتماعی جوامع محسوب می شود. پیامدهای اجتماعی فاجعه بر اساس سن، جنسیت، طبقه اقتصادی و اجتماعی متفاوت است. کودکان، زنان و افراد کم درآمد، بیشترین آسیب در زمان فاجعه را تجربه می کنند. مطالعه حاضر پژوهش کیفی است که باهدف درک تجربه زیسته زنان سرپل ذهاب از زلزله انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از رویکرد پدیدارشناختی، مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با 30 نفر از زنان زلزله زده انجام و 90 متن مصاحبه و 10 متن نوشتاری تجربه خود زیسته و تفسیر آن ها به 120 واحد معنایی ثبت شده است. یافته های این پژوهش که 18 درون مایه فرعی و در نهایت 5 درونمایه اصلی است، نشان می دهد که در سرپل ذهاب زنان شرایط بسیار سختی را سپری می کنند. بی هویتی و عدم انطباق آنان با وضعیت پس از زلزله، سوءاستفاده های جنسی، اقدام به خودکشی ، پایین آمدن سن اقدام به خودکشی، فوبیای زلزله و پسازلزله، تغییر ناگهانی سبک زندگی، فقدان آرامش، فقدان امکانات و توان مالی، وضعیت دشوار و نابسامانی کمی و کیفی مدارس، افزایش نزاع در خانواده، افزایش طلاق، افزایش خشونت سبب بروز نابسمانی اجتماعی، روانی و فرهنگی در این شهر شده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۷