جستارهای نوین ادبی (جستارهای ادبی)

جستارهای نوین ادبی (جستارهای ادبی)

جستارهای ادبی زمستان 1396 شماره 199 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی و تحلیل اختلال شخصیت «پارانوئیا» در رفتار «کیکاووس» در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 506 تعداد دانلود : 957
مطالعه آثار ادبی از زاویه علم روان شناسی، روشی نوین است که می توان با استفاده از آن، به لایه های پنهانی اثر ادبی پی برد. شاهنامه مهم ترین و معتبرترین سند اسطوره ای، حماسی، تاریخی ماست. اثری که محصول ناخودآگاه جمعی ایرانی در طول قرن هاست و با داستان های فراتاریخی و فرامکانی خود تمایل به تأویل و تکثیر معنا دارد. در این جستار نویسندگان کوشیده اند با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، شخصیت کیکاووس (یکی از بزرگ ترین پادشاهان کیانی در شاهنامه ) را از دیدگاه علم روان شناسی، باز بینی و ارزیابی کنند. کیکاووس، از نظر وراثتی بسان شاخه بدی بود که از درختی نیکو روبیده باشد. رفتارش نشان می داد به شدت تحت تأثیر تکانه های درونی است. بدگمانی او بدون مبنای کافی که دیگران قصد دارند به وی صدمه بزنند و همچنین دل مشغول تردیدهای ناموجه در مورد وفاداری یا قابل اعتماد بودن دوستان، معانی پنهان و تحقیرآمیز یا تهدیدکننده ای که از وقایع خوشایندی چون صلح سیاوش برداشت نمود و...، همگی از دیدگاه علم روان شناسی با احتمال ابتلا به اختلال پارانوئید در او، توجیه می شوند. این مقاله ویژگی های اختلال پارانوئید را با استناد به معتبرترین کتاب روان پزشکی «راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی»، با نام اختصاری (DSM) تألیف انجمن روان پزشکی امریکا ( APA ) در جدیدترین ویرایش آن DSM-5 ذکر نموده است.
۲.

تحلیل جنبه های مانوی داستان «دیو گاوپای و دانای دینی» در مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 578 تعداد دانلود : 164
این پژوهش درباره داستان تمثیلی «دیوگاوپای و مرد دینی» در مرزبان نامه است و با هدف روشن نمودن پنهان نگاری صورت گرفته در آن، به بررسی فرضیه های موجود در این رابطه می پردازد. نتیجه نهایی این پژوهش، اثبات مشابهت «مرد دینی» با مانی و «دیوگاوپای» با کرتیر (موبد موبدان زرتشتی در دوره ساسانی و عامل انهدام و کشتار مانویان) است که بر اساس مستندات تاریخی و درون متنی صورت گرفته است. بر اساس این پژوهش، احتمال می رود مانویان به دلیل شرایط خفقان آوری که پس از مرگ مانی داشته اند با دستکاری و تغییر دادن افسانه زرتشتی مناظره اخت و یوشت، صحنه مناطره مانی و کرتیر را (که به قتل مانی انجامید) در آن مخفی کرده باشند.
۳.

تطبیق شخصیّت های حماسی شاهنامه با چهره های تاریخی در کتاب نامه باستان میرزا آقاخان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 736 تعداد دانلود : 198
همیشه سخن بر سر این بوده است که شاهنامه اثری تاریخی است یا اثری داستانی؟ مورخان از همان ابتدا مبنای شاهنامه را تاریخ قرار داده اند و سعی کرده اند که شخصیّت های حماسی را با شخصیّت های سامی و عبری تطبیق دهند. با کشف مظاهر جدید تمدن امروزی از یافته های باستان شناسی و رواج صنعت چاپ و ترجمه، تطبیق چهره های حماسی با چهره های تاریخی ایران هم مدّ نظر برخی پژوهشگران قرار گرفت. در مقابل افرادی شخصیّت های حماسی را قهرمانان داستانی می دانستند و شخصیّت های تاریخی را جدا فرض می کردند. میرزا آقاخان کرمانی، با پررنگ شدن بحث ملیّت، به سرودن اثر تاریخی بر وزن و قالب شاهنامه فردوسی پرداخت و سعی کرد که شخصیّت های تاریخی مثل کورش، کمبوجیه، داریوش و ... را با قهرمان های حماسی مثل کیخسرو، کی کاووس، اسفندیار و ... تطبیق دهد. در این پژوهش با مراجعه به نامه باستان ، تطبیق ها را ذکر و دلیل انجام این تطبیق ها را از نگاه شاعر بررسی کرده ایم. حاصل اینکه شاعر در پی شباهت های داستانی، نزدیکی نام های تاریخی و شخصیّت های حماسی و آمیختگی اندیشه های دساتیری، در پی تطبیق این شخصیّت ها برآمده است؛ به گونه ای که آقاخان معتقد بوده که فردوسی نام طوایف، جنگ ها و شاهزادگان را با شخصیت های حماسی آمیخته است. همیشه سخن بر سر این بوده است که شاهنامه اثری تاریخی است یا اثری داستانی؟ مورخان از همان ابتدا مبنای شاهنامه را تاریخ قرار داده اند و سعی کرده اند که شخصیّت های حماسی را با شخصیّت های سامی و عبری تطبیق دهند. با کشف مظاهر جدید تمدن امروزی از یافته های باستان شناسی و رواج صنعت چاپ و ترجمه، تطبیق چهره های حماسی با چهره های تاریخی ایران هم مدّ نظر برخی پژوهشگران قرار گرفت. در مقابل افرادی شخصیّت های حماسی را قهرمانان داستانی می دانستند و شخصیّت های تاریخی را جدا فرض می کردند. میرزا آقاخان کرمانی، با پررنگ شدن بحث ملیّت، به سرودن اثر تاریخی بر وزن و قالب شاهنامه فردوسی پرداخت و سعی کرد که شخصیّت های تاریخی مثل کورش، کمبوجیه، داریوش و ... را با قهرمان های حماسی مثل کیخسرو، کی کاووس، اسفندیار و ... تطبیق دهد. در این پژوهش با مراجعه به نامه باستان ، تطبیق ها را ذکر و دلیل انجام این تطبیق ها را از نگاه شاعر بررسی کرده ایم. حاصل اینکه شاعر در پی شباهت های داستانی، نزدیکی نام های تاریخی و شخصیّت های حماسی و آمیختگی اندیشه های دساتیری، در پی تطبیق این شخصیّت ها برآمده است؛ به گونه ای که آقاخان معتقد بوده که فردوسی نام طوایف، جنگ ها و شاهزادگان را با شخصیت های حماسی آمیخته است.
۴.

مقایسه نام و لقب پادشاهان ساسانی در شاهنامه و متون تاریخی دوره اسلامی از سده سوم تا هفتم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 166 تعداد دانلود : 34
داستان های اساطیری و تاریخی ایران باستان در دوران ساسانی در کتابی گردآوری شده بود که آن را «خداینامه» می نامیدند. این کتاب در دوران اسلامی، چندین بار به زبان عربی و فارسی ترجمه شد و بیشتر نویسندگان دوره اسلامی برای ذکر تاریخ ایران، از این ترجمه ها استفاده کردند. تعدد این ترجمه ها سبب شد که گاه آشفتگی و نابسامانی در ذکر حوادث و رویدادهای تاریخی به وجود آید و نویسندگانی کوشش کردند با اصلاح این آشفتگی ها، سامانی به تاریخ ایران دهند، که می توان با توجه به شباهت ها و تفاوت هایی که در متون تاریخی دوره اسلامی دیده می شود، این پرسش را مطرح کرد که نویسندگان متون تاریخی ازجمله فردوسی در ذکر رویدادهای پادشاهان از چه منابعی بهره برده اند؟ در این پژوهش که به روش تحلیلی-اسنادی نوشته شده است، کوشش شده تا با مقایسه شباهت ها و تفاوت هایی که در ذکر نام و لقب پادشاهان ساسانی در کتاب های تاریخی دیده می شود به منابعی که این کتاب ها از آنها بهره برده اند، اشاره کنیم که از جمله نتایج به دست آمده، آن است که منبع فردوسی با دیگر متون تاریخی، تفاوت های آشکاری داشته و این موضوع را که فردوسی تنها از شاهنامه ابومنصوری که آن هم ترجمه خداینامه پهلوی بوده، استفاده کرده است، برجسته تر نشان می دهد.
۵.

شیوة طنزپردازی فرهاد حسن زاده بر مبنای نظریة ایوان فوناژی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 180 تعداد دانلود : 912
طنز، یکی از مهم ترین انواع ادبی است و از راه های متنوّعی حاصل می شود. یکی از نظریه پردازان مشهور طنز، ایوان فوناژی، زبان شناس و روان شناس برجستة مجارستانی است که مفاهیم مختلف طنز و کارکردهای آن را تبیین و بررسی کرده است. ازآنجاکه نظریة فوناژی در مورد طنز، دارای مصادیق متنوّع و جامع است و نگاهی هم به بررسی طنز بر مبنای آرای روان شناسی و زبان شناسی دارد، معیاری مناسب برای بررسی طنز در آثار مختلف ادبی است. فوناژی در نگاهی جزئی تر و دقیق تر، میان طنزپردازی در ژانرهای مختلف ادبی و حتّی حوزه های متفاوت ادبیات مانند ادبیات غنایی یا ادبیات کودک، تمایزاتی قائل است. فوناژی در یک تقسیم بندی کلّی، طنزپردازی در ادبیات داستانی کودکان را به دو نوع اصلی «انحراف از معیار» و «بازی های زبانی» تقسیم می کند و برای هریک از آن ها، مؤلّفه ها و مصادیقی قائل است. در این جستار، داستان های فرهاد حسن زاده در حوزة ادبیات کودک و نوجوان با توجّه به آراء فوناژی و تقسیم بندی او در باب روش های طنزپردازی در ادبیات داستانی کودک نقد و بررسی شده است. در این بررسی به این نتیجه رسیده ایم که حسن زاده، از مصادیق مختلف انحراف از معیار به ویژه اتّصال کوتاه و تخریب حدس به عنوان وجه غالب طنزپردازی استفاده کرده است.
۶.

رزم گودرز و پیران (جستاری دربارة یک منبع ناشناختة شاهنامة فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 886 تعداد دانلود : 131
در دورة ساسانیان کتاب های زیادی دربارة تاریخ، حماسه، قصّه، داستان های عاشقانه و افسانه های باستانی ایرانی وجود داشته است. پس از نابودی ساسانیان، بسیاری از این کتاب ها در گذشتِ روزگاران ناپدید گشتند و پاره ای نیز در سده های نخستین اسلامی از پهلوی به عربی ترجمه شدند. کتاب ناشناختة «رزم گودرز و پیران» یکی از آنهاست. در پژوهش هایی که دربارة ادبیات پهلوی و سُنَّت شاهنامه سَرایی در ایران انجام شده اند هیچگونه اشاره ای به کتاب پهلوی «رزم گودرز و پیران» و ترجمة عربی آن به نام «حرب جوذرز و پیران» به چشم نمی آید. با این همه، اشارة روشن ابوعبدالله احمد بن محمَّد بن اسحاق به ابراهیم ابن فَقیه هَمَدانی، جغرافیادان ایرانی سدة دوّم و سوم هجری، به کتاب «حرب جوذرز و پیران» و آوردن گفتاری از نامة مفصّل پیران به گودرز از این کتاب، آشکارا گواه است که کتابی پهلوی به نام «رزم گودرز و پیران» وجود داشته است و این داستان حماسی، همانند بسیاری دیگر از کتاب های پهلوی در سدة دوّم/ سوم هجری به زبان عربی نیز ترجمه شده است. از سوی دیگر، گفتاری که ابن فقیه هَمَدانی از نامة پیران به گودرز از کتاب «حرب جوذرز و پیران» آورده است، چنان با همین گفتار از نامة پیران به گودرز در شاهنامة فردوسی همانندی دارد که باید انگاشت گردآورندگان «شاهنامة ابومنصوری» کتاب پهلوی «رزم گودرز و پیران» را می شناخته اند و منبع آن ها در نوشتن داستان نبرد «دوازده رخ» یا «رزم گودرز و پیران»، کتاب پهلویِ «رزم گودرز و پیران» بوده است. همچنین نام نبرد «دوازده رخ» در چند دست نوشتة شاهنامة فردوسی، «رزم گودرز و پیران» آمده است و این نبرد بزرگی بود در کین خواهی خون سیاوش از تورانیان و احتمالاً نام اوّلیة این نبرد کین خواهانه در شاهنامه، «رزم گودرز و پیران» بوده است و سپس به دلیل نبرد یازده یا دوازده هماورد ایرانی و تورانی با همدیگر در پایانِ این جنگ، نام «یازده رخ» و یا «دوازده رخ» گرفته است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸