زبان فارسی و گویش های ایرانی

زبان فارسی و گویش های ایرانی

زبان فارسی و گویش های ایرانی سال اول بهار و تابستان 1395 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

فعل آینده در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش های ایرانی فارسی نو ایرانی باستان ایرانی میانه فعل آینده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : 494 تعداد دانلود : 179
فعل آینده در زبان های ایرانی از دوره باستان تاکنون با تحولاتی همراه بوده است. در فارسی باستان ساخت خاصی به نام آینده وجود نداشت و غالباً از وجه التزامی برای اشاره به آینده استفاده می شد. در اوستایی، علاوه بر وجه التزامی، فعل مستقل آینده نیز وجود داشت که از این ساخت تنها وجه اخباری و صفت فاعلی موجود است. در گروه غربی زبان های ایرانی میانه، خلأ کاربرد فعل آینده با وجه مضارع التزامی و مضارع اخباری جبران می شده است. در گروه شرقی زبان های ایرانی (سغدی و خوارزمی)، فعل آینده با افزودن پسوند زمان ساز به آخر فعل واژگانی ساخته می شد. در فارسی دری، و به تبعِ آن در فارسی نوشتاری امروز، فعل آینده از ترکیب شکل تصریفی فعل معینِ «خواستن» و فعل واژگانی (در شکل مصدر کامل یا کوتاه) بنا می شود. اما در فارسی گفتاری معمولاً این شیوه کاربردی ندارد و عملاً مضارع اخباری جانشین آن گردیده است. در بیشتر گویش های ایرانی ویژگی فعل ِآینده مشابه فارسی گفتاری است. در این مقاله ضمن بررسی سیر تحول تاریخی فعل آینده از گذشته تا به امروز، چگونگی ساخت آن در برخی از گویش های ایرانی مطالعه شده است
۲.

نمونه هایی از بومی سازی اسامی خاص در متن کتیبه بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بومی سازی اسامی خاص زبان یونانی زبان عیلامی زبان اکّدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 336 تعداد دانلود : 674
بومی سازی یکی از شیوه های ترجمه است که نظریه پردازانی چون ونوتی، برای توصیف روش های مشترک در ترجمه، در فرهنگ انگلیسی آمریکایی ابداع کرده اند. بدین صورت که مترجم یک روش روان و شفاف اقتباس می کند تا از خارجی بودن متن خارجی برای خوانندگان زبان مقصد بکاهد. مقصود از بومی سازی در تحقیق حاضر، بررسی فرآیندهای واجی و تا حدی واژشناسی (صرف) اسامی خاص، در زبان عیلامی، اکّدی و یونانی است. البته به سبب آشنایی ذهنی خوانندة امروز، تاحدی فارسی نو را هم بررسی می کنیم. اسامی خاص درون کتیبه به عنوان داده یا مصداق های اصلی تحت فرآیندهای بومی سازی قرار گرفته و در هریک از زبان های مذکور بررسی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که نظام واجی هر زبانی خاص خودش است و این فرآیند از زبانی به زبان دیگر فرق می کند. ممکن است زبانی فاقد واجی باشد، درنتیجه نزدیک ترین واج را به جای واج مورد نظر به کار می برد
۳.

مطالعة خروج بند موصولی در متون روایی زبان فارسی با رویکردی نقش گرا: شواهدی از جلدهای پنجم تا هفتم تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ بیهقی ساخت اطلاعی خروج بند موصولی طول بند موصولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 413 تعداد دانلود : 168
فرایند خروج بند موصولی هنگامی رخ می دهد که بند موصولی از مجاورت هسته خارج شود و به جایگاهی در انتهای جمله حرکت کند. به بررسی فرایند هایی همچون خروج بند موصولی، پس از ظهور دستور نقش گرایی بیش از پیش توجه شده است. با توجه به آنکه جملات فارسی در صورت وقوع و یا عدم وقوع این فرایند، همچنان دستوری باقی خواهند ماند، بسیاری از زبان شناسان دلایل غیرنحوی را عامل این حرکت می دانند. نگارندگان با این فرض که وقوع این فرایند، دلایل نقشی همچون طول بند موصولی، ساخت اطلاعی، یکسان بودن فعل بند اصلی و موصولی و نوع فعل دارد، به بررسی فرایند خروج در 66 بند از 150 بند استخراج شده در بخش هایی از تاریخ بیهقی پرداخته اند تا بستری برای مقایسه نتایج این فرایند در متون روایی و ادبی با متون فارسی رسمی معاصر فراهم گردد. براساس داده های پژوهش از چهار فرضیه عنوان شده جز ساخت اطلاعی، سه عامل دیگر تأثیر مستقیمی بر خروج بند موصولی دارند. طول بند موصولی مهم ترین عامل خروج آن در تاریخ بیهقی است که تأییدکننده ادعای هاوکینز مبنی بر تمایل سازه های سنگین تر در زبان های فعل پایانی به حرکت به انتهای جمله و قرارگرفتن پس از فعل است. همچنین، مقایسه نتایج این پژوهش با نتایج راسخ مهند و دیگران (1391) نشان می دهد که تفاوت چشمگیری میان نحوه عملکرد این فرایند در فارسی رسمی معاصر و تاریخ بیهقی دیده نمی شود..
۴.

زبانشناسی شناختی: الگوی شناختی چشم در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بوستان زبان شناسی شناختی استعاره های بدنی الگوی شناختی تنایش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 568 تعداد دانلود : 154
در مطالعة حاضر که تلاشی میان رشته ای در حوزه های ادبیات و زبان شناسی شناختی است تعامل استعاره، شناخت، بدن و فرهنگ بررسی می شود. در این مقاله پاره ای از عبارات مبتنی بر واژة چشم (دیده) در بوستان سعدی براساس رویکرد زبان شناسی شناختی تجزیه وتحلیل می شود. بررسی داده ها نشان می دهد که چشم (دیده)، به شکل واژه ای زایا در تجسم ذهن فارسی زبانان از طریق یک الگوی شناختی مشارکت دارد و در آن به مفهوم پردازی «احساسات» (عشق، تمایل، شادی، حسادت)، «قوای ذهنی» (دانستن، درک کردن، فکرکردن)، «ارزش های فرهنگی» (احترام، مهمان نوازی)، «ویژگی های شخصیتی» (حرص، بی رحمی) و «پدیده های محسوس و جسمانی» (مرگ، زمان) می پردازد. نتایج همچنین نشان دهندة حضور قالب های شناختی استعاره، طرحواره های تصویری و مجاز در این مفهوم پردازی است. نیز تصور بشر پیرامون ساختار بدن و وظایف اعضای آن در تعامل با الگوهای فرهنگی مصدری برای ظهور استعاره و مجاز مفهومی در هر زبان محسوب می شود
۵.

نقش قافیه شعر در واژه سازی زبان فارسی (مطالعه موردی: اشعار نظامی گنجوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترکیب قافیه نظامی واژه سازی اشتقاق امکانات زبانی گسترش ِزبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 216 تعداد دانلود : 491
زبانی ماندگار است که بتواند خود را همپای زمان و نیاز های روز به پیش ببرد. زبان فارسی در آغاز یکی از گویش های ایرانی بود که به دلایل متعددی توانست از پشتوانه ادبی عظیمی برخوردار شود و گسترش پیدا کند. راه های تقویت زبان بسیار است. امروز نهاد خاصی مثل فرهنگستان زبان به گسترش زبان فارسی کمک می کند اما در گذشته هرکدام از شاعران بزرگ خود تلاش هایی کرده اند که بی توجهی به الگوهای واژه سازی آنها شاید آسیب های زیادی به زبان فارسی بزند. نقش شعرا در کمک به زبان فارسی، افزایش امکانات دستوری است. منظور از امکانات دستوری مجموعه امکانات یا ظرفیت هایی است که یک زبان در اختیار کاربران خویش قرار می دهد تا راحت تر بتوانند ارتباط برقرار کنند و با کمترین انرژی بیشترین بازدهی را داشته باشند. در این پژوهش شعر نظامی گنجوی بررسی شده تا مشخص شود که او چه مقدار برای زبان فارسی امکان سازی کرده است. هدف مقاله اثبات این امر است که نظامی با اغتنام از محدودیت های ناشی از قافیه شعر، دست به نوآوری هایی زده است که هم به زیبایی شعرش کمک کرده و هم خدمات شایانی به زبان فارسی و شعرای بعد از خود نموده است.
۶.

معرفی سروده هایی از شاخة ادبیات شفاهی ایران: سه خشتی های کُرمانجی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فولکلور ادبیات شفاهی زبان کرمانجی سه خشتی ادبیات عهد پیشا اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 82 تعداد دانلود : 889
در این مقاله، سروده هایی متعلق به خانوادة ادبیات شفاهی ایران از منظر برون متنی و درون متنی معرفی می شود. سه خشتی های کرمانجی، سروده هایی سه مصراعی اند که سابقة آنها به ادبیات دورة پیشااسلامی می رسد اما هنوز در شاخة ادبیات شفاهی منطقة خراسان سروده و خوانده می شوند. در زبان کرمانجی، سه خشتی ها را عمدتاً به آواز می خوانند و همین امر سبب افزودن پاره هایی بر اصل سه مصراع می شود. این پاره ها بیشتر کارکرد موسیقایی دارد و غالباً برای سازگارشدن سه خشتی ها با دستگاه های موسیقایی به آنها افزوده می شود اما غیر از این، کارکرد معنایی عاطفی هم دارند. ما پس از بررسی 304 سه خشتی، آنها را از جهت موسیقایی و زمینة معنایی عاطفی بررسی خواهیم کرد. ضمن اینکه پیش از آن نشان می دهیم رابطة این سروده ها با ادبیات دورة پیشااسلامی چگونه است. در بخش پیشینة تحقیق و وجه تسمیة این قالب نیز نشان خواهیم داد که چه تحقیقاتی در این مورد تاکنون انجام شده است.
۷.

گذرایی در زبان فارسی بر مبنای برنامة کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مجهول نامفعولی ناکنشی گذرایی مقوله نقشی ساخت های میانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای زبان شناسی دستور زبان و زبان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان زبانشناختی
تعداد بازدید : 215 تعداد دانلود : 423
در این مقاله مقوله نقشی گذرایی موجود بین مقوله نقشی اسناد و فعل مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش که در چارچوب برنامه کمینه گرای بوورز[1] (2002) صورت گرفته، نگاهی متفاوت به ویژگی گذرایی در زبان فارسی دارد. طبق این رویکرد، گذرایی مقوله ای جهانی است که در ساخت هایی از قبیل ساخت های متعدی معلوم، مجهول و میانه وجود دارد. اگرچه هسته این مقوله نقشی، که می تواند به صورت یک فرافکن بیشینه (گروه گذرایی) نمود یابد، قابلیت اعطای نقش تتایی[2] به جایگاه مشخصگر خود را ندارد، اما در صورت داشتن مشخصه های فی[3] توانایی اعطای حالت مفعولی به مفعول صریح را دارا خواهد بود. طبق تحلیل حاضر و با استناد به داده های زبان فارسی (همانند زبان های انگلیسی، آلمانی، ایسلندی، اسکاتلندی، روسی و اوکراینی) عملکرد فعل سبک (فعل پوسته ای) لارسن (1988) در زبان فارسی را می توان به دو گروه نقشی گذرایی و اسناد واگذار نمود
۸.

ریشه شناسی چند واژه کهن از گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ریشه شناسی گویش های ایرانی گویش های شمال غربی گویش های جنوب غربی واژگان کهن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : 321 تعداد دانلود : 802
ریشه شناسی واژگان گویش های مختلف ایرانی هم به شناخت بیشتر ویژگی های آوایی این گویش ها کمک می کند، هم به ریشه شناسی واژه های فارسی و دیگر زبان ها و گویش های ایرانی. گویش های ایرانی گنجینه عظیمی از داده های زبانی هستند که می تواند در زبان شناسی زبان های ایرانی استفاده شود. این مقاله به ریشه شناسی 12 واژه از گویش های مختلف ایرانی می پردازد. درمورد هر واژه پس از بررسی برابر یا همریشه واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی، صورت ایرانی باستان واژه بازسازی، و روند دگرگونی آوایی واژه از ایرانی باستان به گویش های ایرانی بررسی شده است. در ریشه شناسی واژه ها به ویژه بر تمایز بین صورت واژه در گویش های شمال غربی و جنوب غربی تأکید شده. واژه هایی که در این مقاله از گویش های مختلف ایرانی ریشه شناسی شده اند، شامل این واژه ها هستند: arde/âla «کنار، پهلو، نیمه»؛ast/hast «خانه، حیاط»؛ daha «داسه»؛ gwask/bīg «بزغاله، گوساله»؛ gūn «پستان دام»؛ jeven «هاون غلات»؛ jəxūn «خرمن»؛ kahra «بزغاله»؛ kətū «سگ»؛ mâl «دام، چهارپا»؛ tâta «عمو»؛ xal «کج، خمیده».
۹.

درباره ساخت و ریشه شناسی چند فعل تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعل ریشه شناسی تالشی ماده ماضی ماده مضارع

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : 180 تعداد دانلود : 367
تالشی از گویش های ایرانی شمال غربی به شمار می آید که در حاشیه دریای خزر رواج دارد. جستارِ پیشِ روی پس از اشاره ای مختصر درباره ساختِ فعل در تالشی، به بررسی ریشه شناختیِ 14 فعل از تالشی مرکزی پرداخته است. داده های تحقیق و ضبط آنها براساس تلفظِ رایج در تالشی مرکزی است. در مدخلِ هر فعل، نخست ماده های مضارع و ماضی تالشی آورده شده، سپس برپایة برابر یا همریشة واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی و نیز زبان های هندواروپایی، به ریشه شناسی واژه و بازسازی صورت ایرانی باستان و هندواروپایی آغازین آن پرداخته شده است، سپس براساس شواهد موجود، ساختِ اشتقاقی فعل و دگرگونی های آواییِ انجام گرفته بر روی ماده های آن توضیح داده شده، همچنین روندِ تحول تاریخی واج های تالشی در برخی از افعال منتخبِ این مقاله، از دوره ایرانی باستان تا ریختِ امروزین بررسی شده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۴