فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۱۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
چادر زنان که امروزه به عنوان حجابی کامل در اکثر جوامع اسلامی مورد قبول واقع شده است، در ایران دارای پیشینه ای سه هزار ساله است . بنابر شواهد تاریخی، این نوع پوشش در ایران برای اولین بار در میان زنان پارسی استفاده می شده است. زنان ایرانی در دوره باستان پوشیدگی کامل را نشانه تشخص و ادب ، نهایت آراستگی و متانت می دانستند. پس از اسلام آوردن ایرانیان، در قرون اولیه اسلامی، اکثر زنان ایرانی ، چه آنان که مسلمان شده بودند و چه زنان معتقد به ادیان الهی دیگر، برای پوشاندن خود از چادری استفاده می کردند که در ابتدا به رنگ سفید بود. در ایران، به تدریج با توجه به دوره های تاریخی، این چادر سفید به رنگهای آبی نیلی ، چهارخانه و در اواسط قاجاریه به رنگ سیاه درآمد. استفاده از چادر سیاه تا دوره پهلوی اول، عمده ترین حجاب بیرونی زنان محسوب می شد که در آن تغییراتی نیز به وجود آمده بود. با کشف حجاب اجباری توسط رضا شاه، زنان مجبور به کنار گذاردن آن شدند و با کناره گیری رضا شاه، در دوره پهلوی دوم، بعضی از زنان دوباره به چادر رو آوردند اما مانند گذشته استفاده از آن رایج نشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، چادر، مانند دوره های تاریخی پیش از پهلوی در میان همه زنان ایرانی باز هم چندان مورد استقبال قرار نگرفت، اما امروزه در عرصه های سیاسی و اجتماعی، چادر همچنان حجابی کامل قلمداد می شود.
این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع ، توصیفی و تحلیلی است. از روش و ابزار تحقیقات اسنادی و کتابخانه ای در جهت جمع آوری داده ها، استفاده شده است.
حاصل این تحقیق گواهی می دهد که چادر، در طول تاریخ از نظر شکل و رنگ متناسب با فرهنگ دوران خود شکل های متفاوتی گرفته است؛ و نکته قابل توجه دیگری که از این تحقیق می توان استنباط کرد این است که ، چادر، پوششی که زنان ایرانی از دوره باستان از آن استفاده می کردند، بعد ها ، الگوی مناسبی برای حجاب زنان مسلمان شده است.
حجاب زنان فلسطینی انتخابی آگاهانه
حوزه های تخصصی:
حجاب در قرآن و عهدین
حوزه های تخصصی:
حجاب یکی از مسایل اصلی مشترک بین ادیان الاهی است. تمایل به پوشیده ماندن در یهود، مسیحیت و اسلام امری درونی است و عفاف و خویشتن داری فضیلت اخلاقی شمرده میشود. از این رو پاکی نگاه و حفظ حریم زن و مرد، راهکار گسترش فرهنگ عفاف است. طرح مسئله پوشش در آیین یهود و مسیحیت موجود، با ابهام و اجمال همراه است، اما اسلام این حکم ادیان گذشته را با بیانی روشن، اصلاح و تکمیل کرده است.
تأکید بر چادر و برقع به عنوان ارکان اخلاقی یهود و مسیحیت در پوشش و توجه به خانه نشینی زنان، نمونه هایی از مواضع سخت این دو آیین است، اما اسلام این موضوع را، به دور از افراط و تفریط به گونه ای طراحی کرده است که در جهت فعال سازی جامعه زنان، مؤثر و مفید باشد
کندوکاوی در مسئله حجاب
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۳ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
قسمت اول در آذر ماه امسال به دعوت حوزه خواهران حضرت خدیجه کبری ـ سلام الله علیها ـ مناظرهای میان این جانب و دکتر منصوری نژاد برگزار شد. در این مناظره، فرصتی دست داد تا از یک سو باب دوستی و مراوده میان ما باز شود و از سوی دیگر، این جانب با افکار و آرای ایشان از نزدیک آشنا شوم. قبل از انجام مناظره، به توصیه ایشان کتاب «مسئله زن، اسلام و فمینیسم» را مطالعه کردم که حاوی نظرات وی در باره شخصیت و حقوق زن است. پیشتر به ایشان اطلاع دادم که موارد بسیاری اختلاف میان من و ایشان وجود دارد که طرح آن در یک جلسه مناظره، عملی و ممکن نیست، بنابراین از وی اجازه خواستم که مناظره به صورت نوشتاری و در «نشریه حوراء» ادامه یابد. با توجه به اذن و استقبال ایشان، نوشته زیر به عنوان گام اول تقدیم میشود. البته در این نوشته، نصیحت شاعر را نشنیده خواهم گرفت که «عیب می جمله بگفتی، هنرش نیز بگوی»؛ فقط مواردی را ذکر خواهم کرد که مورد قبول این جانب نیست؛ البته باز هم نه همه موارد.
نقد آراء فاطمه مرنیسی در خصوص حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده بدحجابی و ریشه های آن
حوزه های تخصصی:
نهاد خانواده، سبک زندگی و گرایش به حجاب
حوزه های تخصصی:
داشتن پوشش مناسب در محافل و انظار عمومی از دغدغه های اصلی جامعه اسلامی ایران است. عدم گرایش به حجاب مناسب و منطبق با هنجارهای اسلامی، از مسائل مهم جامعه محسوب می شود. پژوهش حاضر با رویکردی جامعه شناختی به بررسی رابطه سبک های زندگی مدرن و سنتی با گرایش به حجاب پرداخته است. این مطالعه، به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با حجم نمونه 400 نفر در بین دختران و زنان 15 تا 64 ساله کلان شهر تبریز در سال 1392 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شده است. یافته ها نشان داد که میزان گرایش به حجاب در دختران و زنان با سبک زندگی سنتی در حد بالا و در افراد با سبک زندگی مدرن در حد پایین و در افراد دارای سبک زندگی تلفیقی (سنتی و مدرن) در حد متوسط بوده است. همچنین بین میزان استفاده از رسانه های داخلی با گرایش به حجاب رابطه ای مستقیم و بین میزان استفاده از رسانه های خارجی با گرایش به حجاب همبستگی معکوسی وجود داشت.
مطالعه بازنمایی حجاب، پوشش و آرایش هنرپیشگان زن در پوسترهای فیلم های سینمای ایران و مطابقت آن با سیاست گذاری فرهنگی سه دولت (سازندگی، اصلاحات و اصولگرا): به روش رهیافت گفتمانی استوارت هال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به مطالعه چگونگی بازنمایی هنرپیشگان زن در پوستر های فیلم های سینمایی (1368 تا 1392) می پردازیم. این تحلیل روی 88 پوستر، متعلق به یک دوره 24 ساله و به صورت کمی انجام شده است. 9 متغیر در این تحلیل لحاظ شده که به ترتیب عبارت اند از 1. متغیرهای نسبت مساحت عکس به زنان به کل، 2. اندازه نما، 3. محل استقرار تصویر زنان در کل لایه ها، 4. آرایش، 5. پوشش، 6. حجاب، 7. نسبت تعداد شخصیت زن به کل، 8. رتبه شخصیتی زنان به کل شخصیت ها، 9. ژانر فیلم. به علاوه نمونه ها به 6 دورة زمانی تقسیم شده اند. با استفاده از رهیافت گفتمانی هال، در مجموع این تحقیق تأکیدی بر اهمیت تطابق بازنمایی ها با اندیشه ها و ایدئولوژی هاست. این نتایج حاکی از آن است که ارزش ها و سیاست گذاری های دهه 70 و 80 در سینما، در مقوله پوشش و حجاب و آرایش به بازنمایی نرسیده و رویکردی منفعلانه از جانب ساختار قدرت نسبت به مقتضیات صنعت سینما اخذ کرده است.
بررسی تأثیر حجاب در حفظ بهداشت روانی جامعه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی افزایش آستانه ادراکی مردان در برخورد با جذابیتهای فیزیکی بود. حجم نمونه شامل 2000 نفر از دانشجویان دختر و پسر 5 دانشگاه کشور بود که به تصادف انتخاب شده بودند. پس از تهیه تصاویر لازم و تراز کردن آنها در سطح گروه داوران، این تصاویر به دانشجویان ارائه و قضاوت آنان درخواست شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده دلالت بر آن دارد که ملاحظه تصویر زنان جذاب، آستانه ادراکی مردان را بالا برده، آنان را مشکلپسندتر می سازد. کاربری از پوشش زیبا، زیورآلات و رایحههای دلانگیز نیز بر میزان جذابیت زنان کاربر می افزاید. نتایج حاصل از پژوهش دلالت برآن دارد، حجاب از سویی به دلیل پوشانیدن جذابیتهای فیزیکی زنان و از سوی دیگر به سبب محدود ساختن تنوع پوشش زنان و کاهش کاربری از زیورآلات و استفاده از عطرها توسط آنان، در عمل مانع افزایش آستانه ادراکی مردان میگردد و این امر نیز ضمن به ممانعت از متزلزل شدن خانواده و حفظ هرچه بیشتر بهداشت روانی جامعه خواهد انجامید.
اراده به اداره کردن: حجاب و ابژه های آن پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آن گاه که در پی وقوع انقلاب اسلامی، نگرانی حول نحوة پوشش زنان از دغدغه ای صرفاً دینی به موضوعی حکومتی بدل گشت، راه و رسم پوششی که پیش تر منحصر به بخش هایی خاص از جمعیت بود و تغییر در ابژه های آن کمتر صورت می گرفت به کل جمعیت گسترش یافت. اما از همان زمان که اراده ای برای ادارة زنان شکل گرفت تا نحوة پوشش آن ها را سامان دهد تصور می شد طبقه ای که کنترل نظم سیاسی را در اختیار دارد بر آن است تا دیگر طبقات اجتماعی به ویژه طبقات متوسط کم تر مذهبی را به سمت پذیرش پوششی سوق دهد که در هیئت پوشش همین طبقه باشد. اما نه سامانه پوششی که ابداع شد همان خصوصیات پوشش مورد نظر را داشت و نه طبقات متوسط آن گونه در این سامانه ادغام شدند که پنداشته می شد. گویا عقلانیت سیاسی و حاملان آن با تکوین و توسعه سامانه پوشش، نه تنها با انتشار ابژه های پوششی مواجه شدند که کمتر در چارچوب های مورد انتظار بودند بلکه از رهگذر این تلاش برای «ادارة دیگران»، امکانی برای «ادارة خود» نیز فراهم آوردند؛ شیوه ای از ادارة خود که با ملاحظات متنوع شرعی و عرفی گره خورده بود. به نظر می رسد آن چه تاکنون صرفاً دغدغه ای دینی برای محجبه کردن زنان تلقی شده، در عمل به شیوه پیچیده ای از گفتمان ها، ابژه ها، تکنولوژی ها، فضاها و ترتیبات راه برده که حاصل آن حکومت مند شدن دولت و زنان حول محور پوشش بوده است.
هنجارهای عفاف و حجاب اسلامی در سیما وسینما (تحلیل تطبیقی سیاست ها))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در اسلام حجاب و عفاف
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه زن و خانواده فقه زنان حضور زن در اجتماع و سیاست و مساله حجاب
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی رادیو
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات سینمایی، موسیقی و بصری مطالعات سینمایی
در این مقاله با توجه به نظریه های هنجاری رسانه ها به عنوان چارچوب نظری رابط ارزش ها و رسانه ها به بازشناسی عفاف اسلامی در ارتباطات انسانی و به خصوص ارتباطات جمعی با گردآوری کتابخانه ای پرداخته و سپس سیاست های اعلامی در موضوع عفاف و حجاب در رسانة ملی و معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را با توجه به معیارهای اسلامی عفاف با روش نظریة بنیادی در حد مقوله بندی، مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج برآمده از مقوله بندی آموزة عفاف اسلامی و روش تحلیل درونی و مقایسه ای سیاست ها، نشان می دهد در رسانة ملی هر چند سیاست ها به طور جزئی تر به این موضوع پرداخته اند اما به طور جامع به همة آموزه های عفاف اسلامی توجه نشده و سیاست های سینما نیز، فاقد بسیاری از مقوله های عفاف اسلامی است. در پایان به راهبردهایی در جهت تدوین سیاست های کارا و جامع اشاره می شود.
بررسی بازتاب چهره زنان مسلمان در رسانه های غربی با تاکید بر موضوع حجاب
حوزه های تخصصی:
در آستانه انقلاب اسلامی از نیم سال 1978 غرب در موضوع زنان با پدیده ای نو در ایران مواجه شده که در تضاد با برداشت گذشته آنان بود. از پس انقلاب اسلامی حضور زنان فعال با پوشش اسلامی در عرصه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی ورزشی و هنری در تضاد کامل با تفکر غرب بود که برهنگی و رهایی از هر قید و بدی را لازمه پیشرفت و آزادی در عرصه های گوناگون قلمداد می کرد.
الگوی جدید از حضور زنان محجبه، گرایش روزافزون زنان به این نوع پوشش و به طور کلی استفاده از نمادهای دینی در زندگی اجتماعی در غرب و شرق، تلاش سازمان یافته جنگ روانی علیه استفاده از نمادهای دینی را شکل داده است که شاخصه آن حجاب برای زنان مسلمان است.
مقاله حاضر بر گرفته از پژوهشی است که درصدد بررسی«بازتاب چهره زن مسلمان در رسانه های غربی» است. چارچوب نظری این مطالعه با تکیه بر مبانی نظری عملیات روانی می باشد.
منظور از عملیات روانی بهره گیری از روش هایی برای تأثیرگذاری بر روحیه، تمایل و انسجام مخاطبان برای تفسیر رفتار آنان است (فریدمن- 2003 (که در آن با بررسی روش های: نفی و اثبات، استناد مکرر، برجسته سازی، استناد مجازی، حذف و تحریف، ایجاد ابهام، الگوسازی، که رسانه های غرب در بازتاب چهره
کنش های اجتماعی زنان و دختران نسبت به حجاب و رابطه آن با مصرف اینترنت و ماهواره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه پردازی مبنایی دلالت های فرهنگی تنوع پوشش های زنانه در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر دلالت ها یا معانی فرهنگی حاکم بر انتخاب پوشش های متنوع زنانه در فضای شهر تهران تشریح و تحلیل کرده است. کدهای مختلف پوششی زنان، فرایندهای تولید معانی، استراتژی های پوششی و پیامدهای انتخاب انواع پوشش با اتخاذ رویکردی پدیدارشناسانه و استقرایی مطابق با روش نظریه پردازی مبنایی تحت بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق که برآمده از نمونه گیری نظری و مصاحبه با 35 زن تهرانی بود نشان داد پوشش این زنان نه تنها در شکل بلکه در معنا نیز لایه ها و سطوح متنوعی دارد و نمی توان آن را صرفاً در تفکری اصلی که گفتمان مسلط برای بازتولید آن می کوشد خلاصه کرد. داده ها نشان می دهند که تنوع پوششی در میان نمونه ها از نوعی منطق مذاکره ای نشئت می گیرد که مبتنی بر نوعی چانه زنی و بده بستان با محیط است. این زنان ازطریق تغییر کدهای پوششی خود با فضایی که وارد آن می شوند به گفت وگو می پردازند و درقبال پوششی که برمی گزینند، پاسخی متناسب از محیط دریافت می کنند و بدین ترتیب خود را به اهداف، انگیزه ها و پیامدهای دل خواه نزدیک می کنند. زنان می توانند به واسطة تغییر پوشش خود در محیط های مختلف حضور اجتماعی متفاوتی را رقم بزنند. چنین تغییری نتیجة زندگی در زیست جهانی متناقض است و نشان می دهد که زنان در فضای امروز ایران نه درقالب کلیشة سنتی، فرودست و پذیرای بی چون وچرای ساختارهای اجتماعی هستند و نه توان ازبین بردن آنها را دارند، بلکه هم زمان دارای درجاتی از سوژگی و فرودستی اند که به آنها امکان می دهد ساختارهای اجتماعی را نه به طور کامل بلکه به طور نسبی نادیده بگیرند یا به چانه زنی با آن بپردازند.
مسئولیت حکومت اسلامی در امر حجاب با استناد به ادله ی امر به معروف و نهی از منکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امر به معروف و نهى از منکر دو واجب مؤکد کفایی است که در حوزه ی زندگی اجتماعی انسان تأثیری عمیق و گسترده دارد. بر این اساس، هر کس به حسب توانایی موظف است واجبات را اقامه و از وقوع محرمات جلوگیری کند. این تکلیف اختصاص به صنف خاص ندارد و همه از جمله حکومت اسلامی مورد خطاب آیات و روایات هستند. در حوزه ی حجاب این ادله می تواند بهترین دلیل بر مسئولیت حکومت اسلامی باشد. در این مقاله ضمن بررسی واژه ی معروف و منکر و تطبیق آن با موضوع مورد بحث، به شرایط و مراتب این فریضه در رابطه با حکومت اسلامی پرداخته شده که بیانگر گستره ی مسئولیت حکومت هم در حوزه ی فرهنگی و هم در حوزه ی جزایی است.
به دنبال یک معنا در قالب یک واحد درمسئله حجاب
منبع:
حوراء شماره ۲۳
حوزه های تخصصی:
کلیات طرح ساماندهی مد و لباس به منظور حفظ و تقویت فرهنگ و هویت ایرانی - اسلامی و ترویج الگوهای پوشش ملی در مجلس به تصویب رسید. از دکتر افروغ که طراح این طرح است در روزنامهها و نشریات پاسخهای زیادی در جواب به نقدها و سوالات بسیار درج شد. در این شماره از نشریه حوراء که به مسئله حجاب پرداختهایم، گفتوگوی حجت الاسلام زیبایی نژاد با ایشان را که درباره مسئله بدحجابی در نظام جمهوری اسلامی و سؤالاتی پیرامون طرح ساماندهی مد و لباس است را میخوانید
بررسی انتقادی دگردیسی «حجاب چادر» در بازنمایی تلویزیونی: مطالعه معناشناختی دو سریال «آخرین گناه» و «بی صدا فریاد کن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات عارض شده بر «حجاب» بانوان در ایران پس از انقلاب اسلامی و مطالعه ابعاد و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن یکی از مسائل مهم و جذاب حوزه «مطالعات فرهنگی حجاب در جمهوری اسلامی ایران» است. «چادر» نیز به عنوان یکی از گونه های برجسته و چشمگیر حجاب بانوان در ایران از روند عمومی این تغییرات مستثنی نبوده و بخش های قابل توجهی از فرهنگ عمومی و نیز فضای رسانه ای ایران به ویژه در تلویزیون و سینما، نمایشگاه این دگرگونی های متأخر است. اگرچه بخش اعظم کنش های چادرمدار بانوان امروز ایران در همان زمینه های سنتی و اصیل آن روی می دهد اما ملاحظه تغییراتی در نشانه و کارکرد چادر نزد بخش هایی از بدنه اجتماعی و نیز بازنمایی های رسانه ای کافی است تا این پدیده را در شمار مسائل مهم و حساس مطالعات فرهنگی لباس و حجاب در ایران قرار دهد. نوشتار پیش رو به دنبال مطالعه سطوحی از تغییرات نشانه شناختی، کارکردی و در نهایت معنی شناختی حجاب چادر در سریال های تلویزیونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. این مطالعه از طریق مصاحبة گروهی با چهار گروه پانزده نفره از بانوان حوزوی و دانشگاهی حامل چادر سنتی و اصیل ایرانی در مورد برساخته های متأخر تلویزیون از «زن و دختر چادری»، در نهایت توضیح می دهد که چادر در بسیاری از تولیدات نمایشی صدا و سیما دچار دگردیسی های کارکردی و معنایی همه جانبه ای شده و در نوعی نقض غرض رسانه ای و فرهنگی به یک «شنل» خیره کننده و جذاب تقلیل یافته است
اعتقاد به حجاب و نگرش های مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به موضوع «اعتقاد به حجاب» و «نگرش های مربوط به آن» پرداخته شده است. در واقع، با انجام تحلیل ثانویة داده های یک نظرسنجی، «اعتقاد به حجاب» و «نگرش های مربوط به آن» بررسی گردید.
روش این پژوهش تحلیل ثانویه است. در این مقاله داده هایِ «طرح نظرسنجی از مردم تهران درباره نوع نگرش آنان به وضعیت حجاب و عفاف در جامعه» انجام شده در «پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات» مورد تجزیه و تحلیل مجدد قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. در واقع، این تحقیق در رهیافت تحلیلی و تکمیلی تحقیق پیشین انجام شده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد در میان افراد جامعه تحقیق، متغیر «اعتقاد به حجاب» در سطح بالا قرار دارد. ولیکن «میزان نگرش به مسئله حجاب به عنوان یک معضل» در سطح بالایی است. «میزان رضایت از موقعیت فعلی حجاب» نیز در سطح نسبتاً متوسط قرار دارد. همچنین افراد جامعه معتقدند میزانِ اثرگذاری «عوامل فرهنگی بیرونی بر حجاب» و «عوامل فرهنگی دورنی بر حجاب» هر دو در سطح متوسط هستند.