عنوان کتاب""جهان در عصر باستان"" ازمارکوس اورلیوس تا محمد(ص)به زبان انگلیسی است . نویسنده آن پیتر براون استاد سابق دانشگاه آکسفورد می باشد. این کتاب شامل شانزده فصل است که چهار فصل پایانی آن راجع به ایران و روم در قرن ششم میلادی و نیز فتوحات اسلامی است . فصل سیزدهم آن تحت عنوان""امپراطوری های شرق(640-540 م""است : دراین فصل به وقایع بین النهرین در قرن پنجم میلادی و نیز افکار مانی اشاره می شود. سپس به اوضاع سیاسی ایران در زمان انوشیروان و خسروپرویز می پردازد و با جنگ خسروپرویز و هراکلیوس خاتمه می پذیرد‘ که در شماره گذشته مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی ترجمه و چاپ شد. فصل چهاردهم با عنوان""جهان در قرون وسطی"" است : در این فصل نویسنده متذکر می شود که آباء کلیسا بعد از جنگهای صلیبی هراکلیوس با ایرانیان قدرت یافتند‘کشیشان جانشین شورای شهر شدند و از مردم مالیات دریافت می کردند. نویسنده به طنز می نویسد: ((خدمات کشیشان کمتر از انقلاب اجتماعی نبود. تعداد کتابخانه ها در این زمان افزون شد. کتابها به زبان لاتین بود که زمان مذهبی بشمار می آمد. کتاب شیئی مقدس شد و فرهنگ هلنیسم هرچند سکوت اختیار کرد‘ولی منابع طبقات ممتاز بیزانس را حفظ نمود. ادبیات کلاسیک بصورت جعل اسناد در اختیار کشیشان قرار گرفت . سرودها و آداب نماز در کلیساها تغییر کرد. موسیقی‘تغییر نقش سکه ها‘شمایل پرستی بر عامه مسیحیان مؤثر شد و انسانهای مقدس مکان خویش را به اشیاءمقدس واگذار کردند. فرهنگ جدید مسیحی تحت سلطه مسلمین قرار گرفت. مسلمانان همگی بندگان""الله""بودند و سایرین اهل ذمه شدند.
در نیمة دوم سدة پنجم هجری، بروز بحران های سیاسی و اقتصادی در خلافت فاطمیان و منازعات آنان با سلجوقیان در شام به تأسیس حکومت های محلی در این منطقه منجر شد. از برجسته ترین این حکومت ها دولت بنی عمار در طرابلس بود. امرای بنی عمار با سیاستی کارآمد نسبت به فاطمیان و سلجوقیان موفق شدند استقلال خود را حفظ و حکومت خود را تثبیت کنند. مقاومت ده سالة بنی عمار در برابر صلیبیون با سیاست مدارا با آنان محقق شد. سرانجام عدم حمایت حکومت-های مسلمان از بنی عمار و شورش داخلی در طرابلس منجر به سقوط این شهر در برابر صلیبیون گردید. این پژوهش با روش کتابخانه ای و با استناد به منابع اصلی درصدد است به مناسبات سیاسی و برخوردهای این دولت با سلجوقیان، فاطمیان و صلیبیون بپردازد.
وجه اشتراک جوامع اسلامی در مواجهه با غرب در دوران استعمارکلاسیک (قدیم)، احساس ناتوانی و عقب ماندگی شدید بود که همراه خود چالش های فکری دراز دامن را در عرصه های گوناگون برای یافتن راه حل و جبران عقب ماندگی ها، در بین متفکران و نخبگان سیاسی جوامع اسلامی درپی آورد. در مصر این جدال فکری و مناقشه ذهنی ناشی از مقایسه فروتری خود با فراتری رقیب، برای نخستین بار در اندیشه محمدعلی پاشا مجال بروز یافت. با مروری بر اقدامات اصلاحی محمد علی پاشا، به این نکته می توان پی برد که در دیدگاه وی، رمز و سرچشمه قدرت و سرآمدی اروپائیان، برخورداری آنها از علوم و فنون جدید بوده است. به همین سبب، شاکله سیاست های اصلاحی محمدعلی پاشا بر اساس الگوبرداری از غرب پی ریزی شد و فرآیند نوسازی در مصر آغاز گردید. موضع وی در برابر مدرنیته و الگوی پیشرفت و ترقی در غرب ازیکپارچگی و انسجام برخوردار نبود و ماهیتی متناقض و دوگانه داشت. وی از یک سو علوم و فنون جدید غربی ها را که منشاً پیشرفت و قدرت آنها به شمار می آمد، می ستود و بر پایه ی آن برنامه ای برای نوسازی مصر ترتیب داد؛ ولی از سوی دیگر علاقه ای به پذیرش همه ی لوازم مدرنیته و اقتضاءات آن نداشت و گاه سیاست های وی با روح و فلسفه ی نهفته در مدرنیته در تعارض جدی قرار داشت.
در این مقاله با واکاوی سیاست ها و اقدامات اصلاحی محمدعلی پاشا، و بررسی مواضع مخالفان و موافقان سیاست های اصلاحی وی و آثار و نتایج اصلاحات انجام شده بر جامعه مصر، تلاش خواهد شد تا ضمن ایضاح نقش محمدعلی پاشا در پیشبرد فرآیند نوسازی و نوگرایی در مصر، تصویری از فهم و تلقّی وی از مدرنیته نیز ارائه گردد.
مسلمانان از همان آغازین روزهای بعثت رسول الله(ص) با تأسی از وجود مبارک ایشان به اقامه نماز همّت گماشته و درآن اختلافی نداشتند. با رخت بربستن رسول الله(ص)ازجهان خاکی اندک اندک اندیشه «حَسبُنا کتاب الله» درذهن برخی دگراندیشان – به ویژه خوارج – ریشه دواند و با گرایش به رأی، در تعداد رکعات نماز اختلاف نمودند. جریان قرآن گرایی اگرچه نوظهور و حاصل رویکرد بخشی از جنبش های نوگرایانه در دو قرن اخیر می باشد، اما شواهدی بر بروز رگه هایی از قرآن بسندگی و بی اعتنایی به سنّت، در قرن اول و دوم هجری گزارش شده است. نوشتارحاضر با روش توصیفی-تحلیلی به طرح ونقد استدلال های قرآنیّون درباره نماز از آیات قرآن پرداخته و ضمن آسیب شناسی دیدگاه ها، نتیجه می گیرد: قرآن گرایان با انکار حجیّت سنّت باب رأی گروی و عقل گرایی افراطی را به روی خود گشوده و با نادیده انگاری نقش سنّت و عقل برهانی دست به برداشت های ذوقی از آیات قرآن کریم زدند. آنها در بسیاری موارد از ظواهر معتبر قرآنی دست کشیده و به تأویل جهت دار و توجیه رأی مدارانه و غیر متکی به عقل برهانی روی آورده اند.گرچه آنها نام «اهل قرآن» را بر خود گذاشته اند، اما تفکر و عمل آنان بر خلاف نص و مضامین قرآن می باشد.
در 20 مارس 1890/27 رجب 1307 امتیاز انحصار کامل نظارت بر تولید، فروش و صدور تمام تنباکوی ایران به شرکت انگلیسی تالبوت واگذار شد.این امر با مخالفت و اعتراضات شدید مردم مواجه شد.بنابراین دربار ایران در 23 ژانویه 1892 م/22 جمادی الثانی 1309 ق مجبور به لغو امتیاز رژی شد.بعد از این، تنباکوی ایران به توسط دو شرکت خارجی خریداری و به خارج از کشور صادر می گشت.تنباکوی ایران به طور عمده توسط«کمپانی انحصار ادخال تنباکو در خاک عثمانی» از کشاورزان ایرانی خریداری و به کشور عثمانی صادر و از آنجا راهی ممالک دیگر می شد.در سال 1894 میلادی/1312 قمری دولت ایران طی قراردادی با خلیل پاشا خیاط انحصار صادرات تنباکو به مصر را برای مدت 22 سال به وی واگذار نمود.بر اساس قرارداد یاد شده، خلیل خیاط فعالیت تجاری خود را از سال 1897 آغاز و در سال 1919 به پایان برد.در این مقاله به 10 سال نخست (1906- 1897) این تجارت خواهیم پرداخت.بررسی بخش دوم تاریخچه تجارت یاد شده، که از انقلاب مشروطه تا سال 1919 را در بر می گیرد، در چهارچوب مقاله مستقلی ارائه خواهد شد. مهمترین پرسش پژوهش حاضر، به نحوه ی مدیریت و میزان موفقیت دولت ایران در این قلم از تجارت خارجی مربوط می شود.نحوه ی مدیریت دولت های ایرانی، به طور اعم، در این تجارت چنان با بی کفایتی همراه بود، که طرف مصری نه تنها بیشترین سود را سهم خود کرد بلکه همان مقدار ناچیز سهم دولت ایران را نیز به موقع نمی پرداخت و دولت ایران همواره طلب های معوقه ی خود را که هر سه چهار سال یک بار به تناوب اتفاق می افتاد، به زور حکم دادگاه اسکندریه و قاهره دریافت می کرد.