در این گزارش از خوراک و پوشاک مردم در سرزمینی سخن می رود که خاورانش به مرزهای چین و باخترانش به کومش(قومس)و مازندران ایران، شمالش به روسیّه و جنوبش به هند و مکران و سیستان پیوند خورده است و در ابعاد زمانیو مکانی دور و درازی که به آن پرداخته شده، به خاوران ایران یا خراسان بزرگ، خوارزم و ماوراءالنهر اطلاق می گردیده، و گاه در این گذرگاه تاریخی، زندگی بخشی از سرزمینهای همسایگان را نیز دربرمی گرفته است و به هر روی، این همه سرزمینهای فراخ را که در عرف جغرافیایی سیاسی امروزه آن را آسیای مرکزی می نامند، خراسان بزرگ، بخشهای گسترده ای ازافغانستان، و جمهوریهای نو استقلال یافته ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان در این مرزبندیها جا گرفته است.
تمدن مایا یکی از بزرگ ترین تمدن های آمریکایِ لاتین بوده که 150 سال پیش کشف شده است. این قوم به زبان مایا سخن می گفتند و برای نوشت از نوعی خط هیروگلیف استفاده می کردند که هنوز تمام آن خوانده و کشف رمز نشده است. هیروگلیف های این قوم معمولا به صورت قطعات چهارگوش است گاهی با افزودن پسوند و پیشوند و میانوند آن را تغییر داده اند. یکی از امریکاشناسان تاکنون 492 نشانه اصلی و 370 پیشوند و پسوند را بر شمرده است، اما سه تصویر نگاشت باقیمانده از این قوم حاوی 10000 گلیف است. در مجموع، آنها نگاره هایی چند شکلی، اعضای انسان، چهره انسان و خدایان با ویژگی های حیوانی، سر حیوانات و پیکرهای اسطوره ای هستند. این هیروگلیف ها خط هجایی محض نیستند، بلکه ضمن آن که اندیشه نگارانه اند، گاهی آوایی هم هستند. بنا به دلایلی چند می توان گفت که این خط منحصرا در خدمت اشراف و روحانیون بوده است
سیاست و عملکرد ابوعبدالله شیعی در دوره دعوت و دوره یک ساله استقرار او در قیروان با سیاست و عملکرد عبیدالله مهدی، نخستین امام و خلیفه فاطمی، در قبال اهل سنت متفاوت بود؛ ابوعبدالله در قبال آنان سیاستی توام با مدارا داشت، اما عبیدالله سیاست سختگیرانه و متعصبانه ای پیش گرفت. اعمال دو سیاست مختلف- صرف نظر از خصوصیات فردی عاملان آن- معلول شرایط و مقتضیات سیاسی و اجتماعی این دوره ها بود. سیاست ابوعبدالله متناسب با دوره دعوت، مبتنی بر جذب مخالفان، خاصه مخالفان مذهبی بود تا زمینه شکل گیری دولت جدید فراهم گردد؛ اما سیاست عبیدالله در جهت تثبیت حکومت جدید با تاکید بر هویت مذهب اسماعیلی آن بود.
اهمیت نفت ایران برای آمریکا بیشتر از منظر کودتای 28 مرداد برای بسیاری شناخته شده است؛ اما با اتمام جنگ جهانی دوم، سیاست خارجی آمریکا بر حمایت از بازسازی کشورهای همسو و متحد و مبارزه با گسترش کمونیسم متمرکز شد. در این میان، به دلیل اهمیت نفت برای جهان آزاد و نیاز کشورهای جهان به انرژی برای بازسازی، آمریکا سیاست حفظ ایران در مدار کشورهای آزاد به هر قیمتی را در سیاست خارجی خود قرار داد؛ از این رو سیاستمداران آن کشور با اینکه به دنبال منافع مستقیم نفتی در ایران نبودند، در دسترس بودن نفت ایران برای کشورهای آزاد را امری لازم قلمداد می کردند و خود بیشتر بر اهمیت ژئوپولتیک جایگاه ایران تأکید می کردند. در پژوهش حاضر، با روش تحلیل تاریخی و استناد بر اسناد وزارت خارجه ی آمریکا در سال های 1320-1330، درصدد هستیم که تصویری شفاف از جایگاه نفت ایران ارائه دهیم که با مطالعه ی آن، کودتای 28 مرداد 1332 و دخالت مؤثر آمریکا را درک کنیم. سیاست آمریکا در این دوره، بر کسب منافع غیرمستقیم از صنعت نفت ایران استوار بود که با روی کار آمدن دکتر مصدق و ملی شدن صنعت نفت، به کسب منافع مستقیم گرایش یافت.
مسئله فتح ایران توسط مسلمانان، از مسائلی است که هنوز ابعاد آن به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است. پرسش های بسیاری درباره این فتوحات وجود دارد. یکی از پرسش ها چرایی سقوط زودهنگام دولت ساسانی و نوع واکنش جامعه ایرانی به این مسئله است. این نوشتار تلاش می کند تا از منظری جدید موضوع را بررسی کند. مفروض این نوشتار این است که در کنار عوامل سیاسی و اقتصادی، نوعی از ذهینت سازی و باور عمومی در دو سوی ماجرا در چگونگی و سرعت فتوحات اثر داشته است. در این نوشتار تلاش می شود با خوانش دوباره متون تاریخی و با روش توصیفی تحلیلی، فضای ذهنی کسانی که درگیر فتوح بوده اند بازسازی شود؛ به ویژه، سویه ایرانی، مورد توجه بیشتر قرار گرفته است و نشان داده می شود که چگونه باورهای ماوراءالطبیعی باعث انگیزه بیشتر یا کمتر در جنگ شده است.