تاریخ نگارش رسائل اخوان الصفا به هیچ روی مشخص نیست.نام نویسندگان آن نیز به همگان پوشیده است که این امر نیز سبب نظرورزی های متعددی در این موارد شده است.به نظر می رسد موضوع تاریخ نگارش رسائل با مقاله ی انتقادی پل کازانووا – که حاوی مطالعات تاریخی و ستاره شناسی پیچیده و نوینی بود- مرحله ی جدیدی شده است. نظریه های دیگری نیز در این زمینه به وجود آمد که روش استنادی آن ها با روش کازانووا متفاوت بود.نظریه ی کازانووا را در دهه های پایانی قرن بیستم عباس همدانی تصحیح و نقد کرده، نواقصی از آن را زدوده و با فرضیه های جدیدنتایج تازه ای عرضه کرده است.نظر همدانی درباره ی زمان نگارش رسائل، تا به امروز نیز در محافل اسماعیلی شناسی یکی از آرای پذیرفته شده، و ملاک نظر بوده است. در این مقاله پس از شرحی اجمالی درباره ی نظریه های مذکور، تمایزهای آن ها با یکدیگر بررسی می شود.سپس با تحلیل نظر همدانی، اشکال ها و ابهام هایی که در فرضیه سازی و نتیجه گیری او برای تعیین تاریخ نگارش رسائل وجود دارد، تشریح می شود.نظر همدانی در دو بخش «باورها و پیشگویی های نجومی» و نیز «مسئله ی مهدویت و ظهور قائم» نقد می شود.در پایان، با تشکیک در تفسیرهای همدانی از متن رسائل، نظر وی درباره ی تبلیغی بودن رسائل برای قدرت گیری و تأسیس خلافت فاطمیان مورد تردید قرار می گیرد
توجه به تاریخ نگاری زنان و پرداختن به ریشه های تاریخ نگاری و تاریخ نگری مورخان زن، یکی از مباحث مهم معرفت شناختی در حوزه ی پژوهش های تاریخی به شمار می رود و در این منصوره اتحادیه بانوی مورخی است که در معرفی کتاب ها و شناسایی و نشر اسناد تاریخی ایران در دوره ی قاجار نقش مؤثری ایفا کرده است.در این پژوهش می کوشیم با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و از طریق مراجعه به آثار متعدد وی به بیان و بررسی روش تاریخ نگاری او بپردازیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اتحادیه به دلیل پیروی نکردن از مکتبی خاص، در تدوین آثار تاریخی روشی پیچیده ندارد و رهیافت هایش در این حوزه مبتنی بر تعاریف آسان است و به دور از هرگونه مباحث فلسفه ی تاریخ، تاریخ را از دریچه ی انسان برای انسان می نگرد.