تدفین و توجه به دنیای پس از مرگ، در بین همه اقوام از اهمیت خاصی برخوردار بوده است؛ به همین دلیل ما شکل گیری اشکال مختلفی از تدفین در یک سرزمین واحد، در طول دوران های مختلف و بر اساس دین و اعتقادات آنها را شاهدیم. سیستان از این قاعده مستثنی نبوده و در ادوار مختلف، اَشکال متنوعی از تدفین را تجربه کرده است. سنت آرامگاه سازی اسلامی از قرن ششم هجری قمری به بعد در سیستان پدیدار شد و پیش از این تاریخ، آثاری از آرامگاه به دست نیامده است. در این نوشتار سعی شده است از طریق پژوهش های میدانی و مطالعات کتابخانه ای، تنوع اشکال تدفین و ویژگی های آرامگاه-های حوزه زَهَک سیستان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نتایج حاصل از این مطالعات، بیان کننده این مهم است که تغییرات صورت پذیرفته در شیوه های تدفین مربوط به حوزه مورد مطالعه، ناشی از تأثیر عوامل جغرافیایی و سنت های دیرین مردمان منطقه بر اساس باورهای دینی آنان و همچنین بازتابی از شرایط اقتصادی دوره های مختلف و تفاوت های مذهبی ساکنان سیستان بوده است.
به منظور ارزیابی تأثیر طرح عمران منطقه ای خوزستان در دوره پهلوی برتوسعه شهر دزفول تحقیق حاضر ازنوع پژوهش تاریخی با ترکیبی از روش های توصیفی،روائی وتحلیلی انجام شده و بیان می کند که طرح عمران منطقه ای خوزستان شامل احداث سد دز،تأمین آب اراضی کشاورزی برای125000هکتار از اراضی زیر سد دز، تولید برق و طرح کشت وصنعت در منطقه دزفول باعث افزایش2 تا 4 برابری محصولات کشاورزی و انجام کشت های سودآور، انجام امور بنیادی واصلاح زیرساخت ها ازجمله ساخت راه و عمران شهری، احداث مدارس، درمانگاه و آموزش و بهداشت شده که در اثر آن شهر دزفول توسعه پیدا کرد و به مهمترین قطب کشاورزی کشور تبدیل شد. همچنین مشخص شد رشد فضایی وکالبدی شهر افزایش چشمگیری نسبت به سال های قبل از اجرای این طرح داشت
یکی از جنبه های تاریخ نگاری شبه قاره هند، مساعدت فارسی زبانان به اعتلاء و رشد این علم است.بخشی از این مهم، به وسیله ایرانیانی انجام گرفته که به دلایل مختلف به هند مهاجرت کردند.یکی از مهاجران ایرانی که در ترقی تاریخ نگاری شبه قاره ایفای نقش نموده، اسدبیگ قزوینی است.وی با تألیف یک اثر کم حجم ولی پرفایده، به نام تاریخ اسدبیگ، توانسته است به تبیین تاریخ سیاسی و اجتماعی دوره ای کوتاه از تاریخ هند در اواخر حکومت اکبرشاه و اوایل سلطنت جهانگیر شاه بپردازد. اسدبیگ در تاریخ نگاری، تحت تاثیر اندیشه و اعتقاداتش و نیز محدودیت های خاص محیط زندگی اش قرار داشت.این تأثیرپذیری، مانع تبیین بهینه واقعیت ها و حقایق گردیده است؛ با این حال، با روشنگری های ارزنده و ارائه برخی اطلاعات کمیاب، به بازسازی بخشی از تاریخ هند مدد رسانده است.در این مقاله، ابتدا تلاش می شود که شناخت اجمالی از زندگی مولف تاریخ اسدبیگ و شخصیت و طرز تفکر او به دست آید.آنگاه با بررسی مندرجات اثر تاریخی وی، به بیان ویژگی های تاریخ نگاری کتاب اسدبیگ پرداخته شود.مشخص ساختن چگونگی برخورد مولف تاریخ اسدبیگ با اهالی قدرت، میزان شجاعت و صراحت وی در بیان واقعیت ها، حد پایبندی او به مستندنویسی و علت جویی وقایع، میزان اهتمامش در رعایت ترتیب زمانی مطالب کتاب، محدود نشدن مولف به تاریخ سیاسی و عنایت به تبیین تاریخ اجتماعی و اقتصادی آن روزگار، از جمله نکاتی است که در بحث تاریخ نگاری مطرح می شود