درخت حوزه‌های تخصصی

باستان شناسی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۲٬۰۳۱ مورد.
۵۶۱.

کاربرد تحلیل های بلورشناسی در مطالعات فنی آثار تاریخی گچی (مطالعه ی موردی گچ بری کوه خواجه ی سیستان، ملات گچ شادیاخ نیشابور و ملات گچ قلعه الموت قزوین)

کلید واژه ها: آسیب شناسی فن شناسی SEM مواد تاریخی بر پایه ی گچ بلورشناسی XRD

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی یاستان شناسی آثار هنری و بومی ملل
  3. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام سفال، کاشی و ...
تعداد بازدید : ۱۳۰۳ تعداد دانلود : ۱۳۸۵
پژوهش و شناخت آثار تاریخی گچی در ایران دو مشکل فنی و واژه شناسی دارد. مشکل فنی موضوع این مقاله، عموماً ناشی از شناخت خصوصیات بلور گچ، هم چون تغییرات حلالیت یا شکل بلوری در اثر حضور مواد افزودنی یا تغییرات محیطی است. در این مقاله 3 نمونه ی تاریخی جمع آوری شده از کوه خواجه ی سیستان، قلعه الموت قزوین و شادیاخ نیشابور، و 3 نمونه ی مدلسازی شده ی جدید با توجه به ریزساختار بلوری آن ها بررسی می شود. آزمایش XRD حضور فاز غالب انیدریت (CaSO4) را برای هر دو لایه ی گچ بری کوه خواجه نشان می دهد؛ در حالی که ملات مربوط به شادیاخ دارای فاز غالب ژیپس (CaSO4.2H2O) است. پس از تشخیص عدم حضور ماده ی افزودنی آلی در نمونه های تاریخی با روش سوختن تر، از هر نمونه تصاویر SEM تهیه شد. این تصاویر در تشخیص کیفی شکل بلورهای گچ، کنارهم نشینی آ ن ها در ریزساختار نمونه های مختلف و سنجش فشردگی ریزساختار بلوری آن ها به کمک نرم افزار پردازش تصویر به صورت کمّی کمک می کنند. در تصاویر SEM تهیه شده از دو لایه ی گچ بری کوه خواجه، بلورهای منوکلنیک ژیپس دیده نمی شوند و ملات های گچ شادیاخ و قلعه الموت نیز فقط ساختاری فشرده را نشان می دهند؛ در حالی که در نمونه های مدلسازی شده، بلورهای گچ به وضوح قابل شناسایی هستند. نتیجه ی این مشاهدات بیان می کند که هرچند استفاده از تصاویر SEM و تحلیل بصری یا پردازش تصویری آن ها، نتایج ارزشمندی در بررسی و شناسایی ریزساختار مواد تاریخی گچی دارند، اما نتایج آن ها باید در کنار آزمایش XRD و پس از تشخیص حضور یا عدم حضور ماده ی افزودنی آلی، تفسیر و بررسی شوند.
۵۶۵.

مروری بر حضور اساطیر ایرانی در شعر عصر سلجوقی با محوریّت اشعار خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره شعر فارسی خاقانی شروانی عصر سلجوقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه منابع و کلیات
تعداد بازدید : ۱۳۰۱ تعداد دانلود : ۷۹۴
اسطوره ها بخشی عمده ای از فرهنگ ملّت ها را تشکیل می دهند و همین امر باعث شده که هنرمندان و بخصوص شاعران از این پدیده تأثیر بسیار پذیرند. شعر فارسی در نخستین دوران شکوفایی خویش، یعنی عصر سامانی و اوایل عصر غزنوی، شاهد توجه چشمگیر و مثبت شاعران به اساطیر و نیز حماسه های ایرانی است، امّا با تحکیم قدرت دولت های غزنوی و به ویژه سلجوقی در ایران، شاهد کاهش یافتن- امّا نه قطع شدن- توجّه به اساطیر و حماسه های ایرانی هستیم. یکی از مهم ترین شیوه های توجّه شاعران این دوره به اساطیر، پایه قرار دادن شخصیّت ها و روایت های اساطیر ایرانی برای تصویرسازی های شعری است که لزوماً هم تصویرسازی های مثبت نبودند و بسیار اتفاق می افتاد که شاعران، برای بزرگداشت ممدوح خویش، به کوچک شمردن شخصیّت های اساطیر ایرانی می پرداختند. همچنین در این دوران، شاهد جایگزینی روایت ها و شخصیّت های سامی و اسلامی به جای اساطیر ایرانی هستیم. خاقانی شروانی، شاعر بزرگ قرن ششم هجری، نمونه ای کامل از شعر عصر سلجوقی و مختصّات آن است. در این مقاله برآنیم که با جست وجو در اشعار خاقانی، به بررسی شیوه کاربرد اساطیر ایرانی در شعر عصر سلجوقی با شیوه تحلیلی بپردازیم.
۵۷۹.

بررسی ریشه های تاریخی چهارضربِ قلندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملامتیه قلندریه دین بودایی چهارضرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۷ تعداد دانلود : ۷۰۹
مطالعه آثار بر جا مانده از فرهنگ ایران قبل از اسلام و پس از آن، گویای این واقعیت است که داشتن موی سر و صورت در فرهنگ ایرانیان نکته منفی محسوب نمی شده است. چهره بزرگان و مردم عوام ، پادشاهان هخامنشی و پادشاهان و روحانیان ساسانی نشان می دهد که در ایران قبل از اسلام تراشیدن موهای سر و صورت، بجز موارد معدود، تقریبا ناشناخته بوده است. در قرون اولیه پس از اسلام نیز با توجه به گزارش های مربوط به توصیف سیمای پیامبر اکرم (ص) و نیز تأثیرپذیری ایرانیان از این سنت، پذیرش رواج رسم چهارضرب در میان ایرانیان تازه مسلمان ممکن نیست. اما با ظهور قلندران، با افرادی روبرو می شویم که موهای سر، صورت و ابروان خود را تراشیده و در اصطلاح چهارضرب می کردند. دلایل متعددی همچون حضور بوداییان در شرق ایران در قرون اولیه اسلامی و پای بندی ایشان به چهارضرب، شناخت ایرانیان مسلمان و قلندریه از ایشان، نیت تقریبا مشابه هر دو گروه از عمل چهارضرب و حمل سنگ و استره توسط هر دو گروه نشان می دهد که به احتمال قوی چهارضرب قلندریه تحت تأثیر دین بودایی و راهبان آن بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان