فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۲٬۰۳۱ مورد.
درآمدی بر سنجش ظرفیت های تمدن سازی فقه
حوزه های تخصصی:
درباره نسبت دانش فقه با تمدن دیدگاه های مختلفی وجود دارد؛ برخی میان این دو نسبتی نمی بینند، گروهی قائل به نسبتی حداقلی بین فقه و تمدن بوده و گروهی فقه را شرط اساسی تمدن سازی قلمداد می کنند. نسبت فقه و تمدن با دو نگاه قابل بررسی است. نگاهی در قلمرو متون و منابع فقه و نگاهی دیگر معطوف به متون و منابع کمال یافته تر، شاید بتوان آن را فقه مطلوب نامید. با محوریت نگاه نخست، کوشیده شده با مروری بر کتاب ها، ابواب و مسائل و موضوعات فقهی اثبات شود، می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های فقهی و تمدن سازی سخن گفت. هرچند نمی توان ادعا کرد همه نظام های اجتماعی مورد نیاز تمدن به صورت کامل و آماده الگوبرداری در فقه فعلی موجود است، اما وجود چارچوب های اصیل و ساختاری تمدن در آن قابل انکار نیست. این نکته که نظام سازی از طریق فقه، به مثابه گام نخست برای تمدن سازی در گرو تشکیل و تدوین فقه حکومتی است نیز مورد بحث قرار گرفته است.
تالار تخت در کاخ های آشور نو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۵
111 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص ترین ویژگی های کاخ های آشور نو، بهره گیری از پلانی مشابه در جایگیری فضاها با کاربری مشخص است. این تشابه به حدی است که در نگاه نخست به پلان یک کاخ، می توان به سادگی موقعیت فضاهای تعریف شده ای چون صحن بیرونی، صحن اندرونی، فضاهای مسکونی و خدماتی و نیز تالار تخت را تشخیص داد. تالار تخت یا شاه نشین کاخ های آشور نو، مهم ترین فضای یک مجموعه سلطنتی محسوب می شده است. بدون شک، مهم ترین فضا، از بیشترین تزئینات و امکانات بهره می برده و مناسب ترین موقعیت ممکن را در یک مجموعه مسکونی به خود اختصاص می داده است. علاوه بر این کیفیت دسترسی به این فضا، ابعاد آن و فضاهای مجاور باید به گونه ای طراحی می شد که با شأن پادشاهی که در آن جلوس می کرد؛ تناسب می داشت. عوامل گفته شده شواهدی است که در این مقاله مورد کنکاشی باستان شناسانه قرار خواهند گرفت.
نگاهی دیگر به باستان شناسی پیش از تاریخ دشت تهران در پهنه فلات مرکزی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۵
31 - 56
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف مطالعاتی در باستان شناسی مطالعه تغییرات فرهنگی است. تفسیر دلایل تغییرات فرهنگی در یک جامعه یا منطقه در دوران پیش از تاریخ نیازمند درک درست روابط بین مواد فرهنگی است. داشتن دیدگاه یا رویکرد نظری خاص به موضوع تغییرات فرهنگی نیز سمت و سوی جهت گیری محقق را نشان می دهد. یکی از مناطق فرهنگی ایران که بحث های فراوانی پیرامون تغییرات فرهنگی آن در پیش از تاریخ مطرح است فلات مرکزی ایران است. بیشتر نظریات ارائه شده در باره تغییرات فرهنگی این منطقه مبتنی بر رویکرد تاریخی- فرهنگی بوده است. در این مقاله ضمن بازنگری و نقد نظریات پیشین با تعریف مفاهیم نظری و ارائه زمینه نظری موضوع با رویکردی تازه به تحلیل این تغییرات در دشت تهران پرداخته و ساختار فرهنگی جوامع پیش از تاریخی این منطقه را بر اساس داده های باستان شناختی مورد بحث و بررسی قرار داده ام.
حکمت سیاسی ایران شهری در تاریخ نگاری اسلامی مبتنی بر آثار مسعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرکز موضوعی تاریخ نگاری اسلامی بر اساس میراث موجود، بر تاریخ سیاسی است. مسئله ی قدرت نیز محور اصلی تاریخ سیاسی است. از آن جا که هدف تاریخ نگاری اسلامی از مرور تاریخ، تولید عبرت به معنای عبور از ظاهر امور و درک باطن آن هاست، بنابراین، گزارش چگونگی ظهور و افول حکومت ها و کنش های سیاسی حاکمان به عنوان موضوع متون تاریخ نگاری اسلامی، بازسازی منطق تحول و تداوم قدرت در تاریخ اسلام است. به نظر مؤلفان، بایسته است گزارش تاریخ حکومت های ایران باستان توسط مورخان مسلمان، در راستای تولید همین مفهوم و در ذیل حکمت سیاسی ایران شهری فهمیده شود. هرچند تاریخ این دوران به صورت رویه ای عمومی در آثار متعدد تاریخ نگاری اسلامی آورده شده است، اما در آثار مسعودی، این مفاهیم از جایگاهی ویژه برخوردار است و پرسش مقاله نیز شناسایی این جایگاه است. در این مقاله، براساس ره یافت هرمنوتیک، تلاش می شود فهم مسعودی از وضعیت خلافت/تمدن اسلامی بر پایه ی معانی عبرت آمیز و دلالت های گزارش های تاریخی وی برای فرهنگ سیاسی معاصرش بازخوانی شود. نتیجه ی بررسی انتقادی مذکور به این گزاره منتج شد که بازخوانی/گزارش تاریخ ایران باستان در آثار مسعودی، در راستای فهم میراث حکمت سیاسی ایران شهری برای نقد وضع موجود خلافت و تمدن اسلامی است، که به نظر مسعودی در وضعیت زوال قرار داشته و ارائه ی راه کاری بر مبنای جایگاه عدالت در ملک داری ایران شهری، برای خروج از این وضعیت بوده است؛ الگوی عملی ای که در مفهوم عدالت انوشیروانی متجلی می شده است.
نقشه و نقشه نگاری در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن اسلامی یکی از چند تمدن اصلی و تاریخ ساز بشر است و نقشه، از جمله دستاوردهای با ارزش این حوزه ی تمدنی است که تا کنون به گونه ای شایسته، در کانون توجه محققان ایرانی قرار نگرفته است.
این مقاله با بررسی کرنولوژیک نقشه های جغرافیایی، نقشه نگاران و مکتب های نقشه کشی در تمدن اسلامی از تولد تا اوج و سپس انحطاط این رشته، با مراجعه به منابع و اطلاعات محدود و پراکنده ی موجود در این زمینه، به سیر تاریخی و ماهیت علمی نقشه کشی در تمدن اسلامی پرداخته و ضمن شناسایی تاثیر دستاوردهای اقوام پیشین در نقشه نگاری اسلامی، نشان می دهد که مسلمانان، چگونه با نوآوری ها و آفرینش های چشمگیرخود، به غنای علمی این حوزه افزودند.
گزارش مقدماتی فصل اول کاوش در تپه علی یورد، صائین قلعه – استان زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۵
91 - 110
حوزه های تخصصی:
نخستین فصل کاوش در تپه علی یورد در تابستان و پاییز سال ۱۳۸۹ توسط گروه باستان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر به انجام رسید. این تپه باستانی که یکی از بزرگ ترین و مهمترین مکان های باستانی منطقه است، در غرب شهر صائین قلعه و در حوزه ابهر رود در استان زنجان واقع است. هدف از کاوش در این محل مطالعه توالی فرهنگی حوزه ابهر رود و همچنین آموزش دانشجویان رشته باستان شناسی است. به همین جهت یک ترانشه پلکانی در دامنه شمالی تپه و یک گمانه آزمایشی در مرکز آن ایجاد شد که حدود نیمی از ارتفاع تپه لایه نگاری گردید. در نتیجه، این کاوش آثار و بقایایی از دوره اسلامی، دوره تاریخی و عصر مفرغ به دست آمد که در این نوشتار گزارش مقدماتی آن ارائه می شود. امید است با ادامه کاوش در فصل دوم بتوان لایه نگاری این تپه مهم را به انجام رسانید.
بررسی استقرارهای دوره نوسنگی دشت سرفیروزآباد، غرب زاگرس مرکزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
دشت سرفیروزآباد واقع در شرق ماهیدشت در غرب مرکزی زاگرس دارای قابلیت های فراوانی در مطالعات باستان شناسی است، با این حال به علت عدم انجام پژوهش های باستان شناسی، منطقه ای ناشناخته و تاریک محسوب می گردد. موقعیت جغرافیایی و قابلیت های زیست محیطی اجرای برنامه های منظم باستان شناختی را در سرفیروزآباد ضروری می نمود؛ به همین منظور طی یک فصل فعالیت میدانی در سال ۱۳۸۸ منطقه سرفیروزآباد توسط هیأتی از دانشگاه تهران مورد بررسی پیمایشی فشرده قرار گرفت. این بررسی نتایج پرباری را ارائه کرد و اطلاعات فراوانی به دانش اندک ما از وضعیت منطقه به ویژه در دوره پیش از تاریخ و تاریخی افزود. از میان یافته های بررسی، ۱۷ محوطه دارای بقایایی قابل انتصاب به دوره نوسنگی هستند. مطالعات انجام شده نشان می دهد که در سرفیروزآباد آغاز استقرار به دوره نوسنگی قدیم باز می گردد که از آن دوره ۳ محوطه در بخش های مختلف منطقه شناسایی شده است. از دوره نوسنگی میانی و جدید نیز ۱۵ مکان با بقایای استقرار و سفال های این دوره شناسایی گردید. مطالعه الگوهای زیستگاهی استقرارهای دوره نوسنگی نشان دهنده وابستگی فراوان به منابع طبیعی، به ویژه آب و منابع سنگ چخماق است. با آغاز سفالگری در منطقه تغییرات قابل توجهی در الگوی مکان گزینی استقرار روی داده است. مقاله حاضر به مطالعه این محوطه ها و تفسیر الگوهای استقرار دوره نوسنگی منطقه پرداخته است.
ساخت و سازهای دوره ساسانی در بیستون: پروژه هایی که هیچگاه به اتمام نرسیدند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۶
77-106
حوزه های تخصصی:
شواهد زیادی از ساخت وسازهای دوره ساسانی در بیستون وجود دارد که با توجّه به مدارک به دست آمده باید آنها را متعلّق به اواخر این دوره و مشخّصاً همزمان با دوره پادشاهی خسرو دوّم (۵۹۰-۶۲۸ م) بدانیم. این آثار عبارتند از «بنای ساسانی ایلخانی»، «فرهادتراش»، «پل خسرو» و «پل بیستون» که به آن ها باید سه قطعه سرستون منقوش به نیم تنه خسرو دوّم را نیز افزود. نکته حائز اهمّیت در مورد این آثار این است که شواهد به دست آمده از کاوش ها و بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که کار اجرایی همه این پروژه ها به یک باره متوقّف شده و این آثار هیچگاه در دوران ساسانی تکمیل نشده اند، که از جمله آن ها می توان به شواهدی دالّ بر عدم اجرای طاق روی دهانه های پل خسرو و پل بیستون، تکمیل نشدن تراش نهایی فرهادتراش، و یا ساخته نشدن فضاها در کاخ دوره ساسانی اشاره نمود. در این مقاله کوشش می شود با توصیف و مقایسه این آثار و پیشنهاد یک تاریخگذاری نسبتاً دقیق برای آن ها، دلایل احتمالی ناتمام ماندنشان ارزیابی گردد.
مقدمه ای بر آغاز چاپ در ایران
حوزه های تخصصی:
صنعت چاپ پدیده ارتباطی تأثیر گذار با گستره ای وسیع در جامعه جهانی است، که تأثیر و خدمت آن در تحولات اجتماعی و سیاسی و بهتر ساختن جامعه ها نقش بنیادین داشته و دارد. این پدیده به عنوان یکی از مظاهر تمدن غرب در پیشرفت و گسترش دانش در غرب تأثیر بسیار داشته و شاید بتوان گفت در بررسی علل عقب ماندگی کشورها باید به این صنعت به عنوان یک عامل اساسی توجه کرد. بدین روی بررسی تاریخ چاپ در هر جامعه می تواند به روند گسترش دانش و کارشناسی در آن جامعه اشاره داشته باشد. در این مختصر تلاش شده است که به چگونگی ورود صنعت چاپ به کشور و علت های عدم استفاده از آن در دوران اولیه پرداخته شود.
شیشه سازی شام در سده های چهارم تا ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مورد قدمت صنعت شیشه سازی در شام اختلاف نظر وجود دارد. بعضی آن را مربوط به دوره پس از اسلام و با الهام از صنعتگران رومی که برای ساخت بناها در عصر اموی استخدام شده بودند، می دانند، اما گروهی دیگر معتقدند پیشینه این صنعت به قرن ها قبل از ورود اسلام به شام بر می گردد و در عصر اسلامی با حمایت خلفا و امیران این صنعت احیا شد وگسترش یافت و در بناهایی که در عصر اموی ودیگر دولت های اسلامی در شام ساخته شد مورد توجه قرار گرفت.
صنعت شیشه سازی در عصر فاطمیان و زنگیان به اوج خود رسید. به طوریکه شهرهای دمشق، حلب، صور و رقه به عنوان مراکز ساخت شیشه مطرح بودند. در این عصر مصنوعات شیشه ای از نظر تنوع تزیینات و میناکاری و نقاشی با طلا بر روی آن رشد بی نظیری کرد. از نظر تنوع محصولات نیز انواع ظروف، گلدان، مجسمه، ظروف ادویه وعطردان و حتی قطعات شطرنج را شامل می شد.
در عصر فاطمی شیشه هایی با کیفیت خوب، شفاف، سفید و بدون خط تولید می شد که مورد استقبال طبقه مرفّه و تجار قرار گرفت و به عنوان یکی از محصولات مهم شام به نقاط مختلف جهان از شرق اسلامی گرفته تا اروپای غربی صادر می شد.
طرحی برای بررسی خاستگاه ها و ریشه های فتوت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فتوت یکی از عوامل اثرگذار در حیات معنوی، سیاسی و اجتماعی فرهنگ و تمدن ایران و جهان اسلام بوده است. توجه به ریشه ها و خاستگاههای این پدیدة مهم در تمدن اسلامی ما را در شناخت بهتر آن یاری می رساند. بی گمان در شکل گیری، تطور و گسترش فتوت عوامل عدیده ای از جمله برخی تعالیم اسلام و اوضاع تاریخی و اجتماعی و معنوی خاص اثرگذار بوده اند، اما وجود شباهت ها میان این پدیده با عناصر، مذاهب و مراسم و باورهای برجا مانده از اعصار کهن ایران، پژوهنده را به ناگزیر متقاعد می سازد که شاید بتواند ریشه های آن را در پیشینة این مرز و بوم بجوید. بی گمان فتوت به سان هر پدیدة اجتماعی دیگری احتمالاً ریشه های دیگری هم داشته باشد که می توان در مقالی دیگر به آنها هم پرداخت؛ اما در نوشتار کنونی ما با ارائه پنج دلیل اصلی معتقدیم که این ریشه ها را می توان در مظاهر گوناگون تمدن ایران پیش از اسلام جُست.
جایگاه و اهمیت کتاب و کتابخانه در عصر آل بویه و نقش آن در تولید علم و دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معمولاً در منابع و متون تاریخی و پژوهش های جدید، از دوران آل بویه، به عنوان دوره ی شکوفایی علم و دانش و توسعه ی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران یاد می شود. مقاله ی حاضر، بخشی از این حوزه ی تاریخی، یعنی وضعیت کتاب و کتابخانه در آن دوره را مورد توجه قرار داده و به توصیف و توضیح تفصیلی آن پرداخته است. محقق همچنین سعی دارد به این سوالات اصلی، پاسخ دهد: نخست، آنکه دولت مردان آل بویه؛ اعم از امراء و وزراء (دربار و دیوان) چه نقش و یا چه سهمی در شکوفایی علمی به طور عام و تأسیس کتابخانه ها و تألیف یا تدوین کُتب به طور خاص داشته اند؟ این سوال در مورد دانشمندان، علما و افراد علم دوست و خیّرِ مستقل از حکومت نیز مطرح است. سوال دیگر، آن که کتابخانه های دوره ی آل بویه و کتب موجود در آن ها، چه نقشی در بسترسازی، توسعه و ارتقای علم و دانش و نیز فرهنگ و تمدن آن عصر ایفاء نموده اند؟
به نظر می رسد علاقه، همّت و حمایت قاطع و راسخ برخی رجال سیاسی، علمی، ادبی و دینی دوران آل بویه در تأسیس و ایجاد کتابخانه ها یا تألیف و تدوین کتب مختلف و نیز ایجاد زمینه ی بهره مندی خواص بلکه عموم مردم از آن ها به شکل سهل و روان، نقش بسیار مؤثری در بسط و ارتقای علم و دانش داشته است.
در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، نقش سه عنصر مهم بر توسعه و رشد علم و فرهنگ اسلامی در دوره ی آل بویه مورد توجه و تأکید قرار گرفته است، این سه عنصر عبارتند از: فراهم آوردن امکانات علمی و رفاهی برای اهل علم و دانش در کتابخانه ها و دارالعلم ها توسط امیران و وزیران آل بویه و نیز عالمان و دانشمندان و افراد متمول و خیّر در این دوره، حضور گسترده و فعال دانشمندانِ مذاهب، ادیان، اقوام و ملت های مختلف در مکان های مذکور، و در نهایت، دسترسی سهل و آسان عموم علاقه مندان هر علمی به کُتب و منابع مورد نیاز در این کتابخانه های دولتی و شخصی و مراجعه ی روزانه ی آن ها جهت تهیه و تدوین آثار علمی.
ویژگی های معماری و آرایه های عمارت خسروآباد سنندج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۶
127-162
حوزه های تخصصی:
در شهر سنندج بناهای متعددی از دوره قاجار شناسایی شده است. یکی از بناهای شاخص دوره قاجار این شهر عمارت خسروآباد است. این بنا عمارتی مهم از نظر معماری است. عمارت در کنار چهارباغی بزرگ قرار دارد. ایجاد این مجموعه، نمایانگر توجه والیان و حاکمان کردستان در این دوره به این نوع از ساخت وسازها در مقیاس بزرگ است. بنا به گواهی مدارک وشواهد موجود این بنا و چهارباغ به عنوان یک منطقه ییلاقی مورد استفاده والیان اردلان بوده است. ساختمان عمارت در حدود هشت هزار مترمربع مساحت دارد. اهمیت آن توجه مورخین محلی و حتی برخی از سیاحان خارجی و داخلی را به خود جلب نموده است. زمان ساخت عمارت خسروآباد در قطعه شعری بر روی لوحی سنگی با تاریخ ۱۲۲۳ه ق مشخص است. این نوشته به خط نستعلیق بوده و بر روی سردر ورودی عمارت ازداخل حیاط نصب گردیده که همزمان با حکومت فتحعلی شاه قاجار است. در این کتیبه، به واژه چهارباغ، قصری دلنشین و بانی آن امان الله خان و فرزندش خسرو ثانی از والیان کردستان در زمان فتحعلی شاه قاجار اشاره شده است. این بنا بر بناهای شهر سنندج تاثیر گذار بوده است. باید یادآوری نمود هیچ کدام از خانه های سنندج در مقیاس این ساختار معماری نیستند. این عمارت به لحاظ برخی ویژگی ها بنایی منحصربفرد در منطقه غرب است. این مقاله به سابقه تاریخی، روند شکل گیری، تغییر درساختار معماری، تزیینات وابسته به معماری و تاثیر گذاری بر سایر خانه های شهر سنندج پرداخته است.
درآمدی بر سنجش ظرفیت های تمدن سازی فقه
حوزه های تخصصی:
درباره نسبت دانش فقه با تمدن دیدگاه های مختلفی وجود دارد؛ برخی میان این دو نسبتی نمی بینند، گروهی قائل به نسبتی حداقلی بین فقه و تمدن بوده و گروهی فقه را شرط اساسی تمدن سازی قلمداد می کنند. نسبت فقه و تمدن با دو نگاه قابل بررسی است. نگاهی در قلمرو متون و منابع فقه و نگاهی دیگر معطوف به متون و منابع کمال یافته تر، شاید بتوان آن را فقه مطلوب نامید. با محوریت نگاه نخست، کوشیده شده با مروری بر کتاب ها، ابواب و مسائل و موضوعات فقهی اثبات شود، می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های فقهی و تمدن سازی سخن گفت. هرچند نمی توان ادعا کرد همه نظام های اجتماعی مورد نیاز تمدن به صورت کامل و آماده الگوبرداری در فقه فعلی موجود است، اما وجود چارچوب های اصیل و ساختاری تمدن در آن قابل انکار نیست. این نکته که نظام سازی از طریق فقه، به مثابه گام نخست برای تمدن سازی در گرو تشکیل و تدوین فقه حکومتی است نیز مورد بحث قرار گرفته است.