اباضیه یکی از فرقه های مهم اسلامی است که در افریقیه نفوذ کرد. پیروان این فرقه در قرن دوم هجری، دولت بنی رستم (160-296ه .ق) را در مغرب اوسط تأسیس کردند. بنی رستم روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دوستانه ای با امویان اندلس (138-422ه .ق) برقرار کرد. این دو دولت، تنها دولت های غرب جهان اسلام بودند که روابط خوبی با یکدیگر داشتند. عوامل متعددی سبب همگرایی و پیوند مستحکم بین دو دولت گردید. مهمترین این عوامل، دشمنی عباسیان، مخالفت های ادریسیان و اغلبیان با هر دو دولت و اهمیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بنی رستم برای امویان اندلس بود. نفوذ اباضیان در اندلس سبب شد به تدریج دو دولت بنی برزال و بنی دمر به عنوان مهم ترین دولت های اباضی در اندلس پایه گذاری شوند. در این مقاله سعی شده است با بررسی منابعِ کهن بنی رستم، اباضیه و تاریخ اندلس، سیر تاریخی روابط بنی رستم و امویان اندلس روشن شود.
مجلس دوم در واپسین روزهای فعالیت خود و با توجه به شرایط خاص کشور، تصمیم گرفت، تا زمان گشایش مجلس سوم به فعالیت خود ادامه دهد اما ناگهان بحران بزرگ تری بر کشور سایه انداخت و آن اولتیماتوم 1911م./1290ه .ش. روسیه به ایران بود که همه معادلات سیاسی و دیپلماتیک کشور را به هم ریخت و فعالیت مجلس را از مسیر عادی و متعارف خود خارج ساخت. بنابراین مجلس دوم به رغم تصویب امتداد دوره فعالیتش، بر سر یک دوراهی دشوار قرار گرفت که آیا اولتیماتوم را بپذیرد و به ننگ پایمال کردن استقلال کشور تن دهد و یا در برابر آن مقاومت کند؟ مجلس، راه دوم را برگزید و بدین ترتیب در تضاد با خط مشی دولت و شخص نایب السلطنه که مدافع پذیرش اولتیماتوم بودند، قرار گرفت و در نتیجه حدود چهل روز پس از تصویب امتداد دوره فعالیت خود، در پی تشکیل جلسه شورای عالی دربار، منحل شد. با توجه به آنچه گفته شد، مسئله، این است که چرا مجلس به استمرار دوره نمایندگی خود رأی داد؟ آیا انحلال آن وجاهت قانونی داشت یا یک کودتا بود؟ این مقاله با رویکرد توصیفی تبیینی می کوشد تا علل و انگیزه های استمرار دوره نمایندگی مجلس و نیز انحلال آن را به گفت وگو بگذارد.