فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۱۲ مورد.
۸۱.

جریان شناسی فکری ملی - مذهبی ها

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 466
جریانهای سیاسی ــ اجتماعی همواره می کوشند در جهت تثبیت و تعمیق موقعیت عمومی و اجتماعی خود از مفاهیم و نظریاتی استفاده کنند که ضمن بیان افکار و اندیشه های آنها، بتوانند در مواجهه با مسائل گوناگون و دیگر جریانها، پاسخی اقناع کننده ارائه نمایند. نکته اساسی در این فرایند، چگونگی تشخیص و به عبارت بهتر جهت گیری نظام ادراکی و معنایی نخبگان هر یک از جریانها در تعیین قوت و تجانس اندیشه های مورد استفاده می باشد. جریان ملی ــ مذهبی ها، به عنوان شاخه ای از روشنفکری جامعه ایران، از اندیشه هایی مدد جسته است که تناسب و تجانسی با فرهنگ بومی ندارد و لذا از نفوذ و دوامی که از یک جریان سیاسی ــ اجتماعی انتظار می رود بهره مند نگردیده است.
۸۶.

اعتراض بزرگ

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 93
در دل زمان است که زندگی آدمی جریان دارد؛ در قلمرو زمان است که رویدادها یا شیوه اندیشیدن، که در مجموع تاریخ جهان را می سازند به دنبال هم می آیند و در خلال زمان است که انسان تاریخ را می نویسد. از همین رو مکانی که در آن نگاه می کنیم و در آن بررسی می کنیم، از نظر فلسفی با مکانی که در آن می بینیم بسیار متفاوت است؛ مکانی که در آن می بینیم، همیشه مکان بازنمایی شهره در زمانی دیگر است. لوسین فِور، Lucien Fevre مورخ فرانسوی، معتقد است: «تاریخ واقعی، علم رویدادهای تاریخ نیست، بلکه دانش شناخت آدمی است در دل زمان و زمان در عین تداوم، پیوسته دچار تغییر و تحول است.»1 در چنین دیدگاهی تاریخ را در یک زمان تاریخی به تصویر می کشیم که دارای عناصر و گشتاورهای معینی است و با دقایق تاریخی زمانی که در ارتباط با آن بحث می کنیم در تفاوت هویتی قرار دارد.رویدادهای تاریخی نه تنها در طول زمان، بلکه، در گستره مکان نیز به وقوع می پیوندند. وقایع تاریخی در ارتباط با افراد، مانند رویدادهای کند و بی شتاب تاریخ گروه های انسانی، با دو محور مختصات جدایی ناپذیر در گذشته نگاشته می شوند: محور مختصات زمان و محور مختصات مکان یا فضا و محیط جغرافیایی.2 از همین رو باید در مباحث تاریخی، در مورد موضوع های گوناگون به «زمان و فضای تاریخی» توجه کرد
۸۷.

تراوش پیاله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 377
تحولات معرفتی فرهیختگان غرب در عصرهای روشنگری و روشنفکری، در پیوند با رفرمیسم دینی و پیشرفت تکنولوژیک، بهر روی از انسان مدرن و امروزی غرب، تصویری شفاف ارائه نمود، و او را از بلاتکلیفی های بزرگی که قرن ها آزارش می داد، آزاد کرد. اما راه پیمودن روشنفکران مسلمان در مسیری که روشنفکران غربی رفتند، کلاف پیچیده ای در تاریخ معاصر جوامع اسلامی بر جای گذاشت که هنوز هم ابتدا و انتهایش ناپیداست.روشنفکران غربی از رنسانس تا امروز، همگی در پی جداسازی کار دنیا و آخرت از یکدیگر، و تفکیک مقولات عقلانی و وحیانی در حوزه های مختلف حیات بشری بودند و در این کار، هر چه سریع تر و صریح تر گام برداشتند، بهتر و بیشتر رسیدند؛ اما روشنفکران اقالیم قبله، از ترس آن که به دلیل نگاه تکفیرآمیز دین ورزان نسبت به عقایدشان، مورد بغض و طرد قرار نگیرند، هماره دستی در خاک و چشمی بر آسمان داشته اند. آنها، بی آن که لوازم تکوین خرد خودبنیاد روشنفکری را پیرامون خویش بازیابند، و بی آن که از تقلای عقلی در گوهر وحیانی دین، به نیکی سود برده باشند، با وارد کردن اندیشه ها و ساختارهای ناهمگون، این آسمان و آن ریسمان را به گونه ای به هم بافتند که برای کشورهای اسلامی تحت سلطه، نه رو انداز شد و نه زیرانداز.مقاله حاضر، بنیادهای تئوریک مقوله «روشنفکری دینی» و تضادهای موجود میان این مقوله را با ریشه های غرب آوای سکولاریسم، به گونه ای موجز و رسا بازگو کرده است.
۸۸.

تمنای روشنفکر دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 231
عصرها و نسل ها به کوتاهی هر چه بیشتر رو به اصلاح و دگرگونی دارند، اما مکتب ها و ادیان هر چند صد سال و هزار سال تغییر می کنند. اگر این موضوع به درستی بررسی می شد و علل و عواملش به دست می آمد، شاید بسیاری از بحث های مربوط به روشنگری و اصلاحات دینی، شکل دیگری به خود می گرفت.اختلاف میان مقوله «امروز دینی» با «دین امروزی» که از زمین تا به آسمان است، به همین نکته اساسی باز می گردد. آنچه که در سیر تحولات تاریخی جوامع بشری گذشته، نمودار روشنی از این حقیقت است که ایدئولوژیک کردن یک روزگار، بسیار مسبوق تر از روزگاری کردن مکاتب و ایدئولوژی ها بوده است. بسیاری از کسانی که به عنوان روشنفکر دینی درصدد ارایه یک قرائت جدید از دین هستند یا به نحوی قصد سنجش گوهر مبانی دینی با دگرگونی های روزگار را دارند، در نهایت به ورطه نفی ضرورت های دینی فرو می روند. کار تقلای ایجاد دگرگونی های مدرن در بنیادهای ثابت دینی، چه مغرضانه صورت گیرد و چه محققانه، براساس تجارب عمده تاریخی، از بررسی و تحقیق، به نفی و انکار کشیده است. بررسی ریشه ها و علل این واقعیت تانی و تامل بسیاری را طلب می کند.سعی گروه ها و جریان های روشنفکری مختلف معاصر، هر کدام به نوعی با مقوله ایدئولوژی انقلاب اسلامی بر خورد کرده اند و برخی از این جریانات عمدتاً سعی در تقدس زدائی، سکولاریزاسیون و به تعبیری خنثی سازی اندیشه معنوی انقلاب داشته اند؛ در مقاله حاضر این موضوع مورد پژوهش قرار گرفته است.
۸۹.

جنبش دانشجویی ایران،مطالبات و آسیبها

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 425
از ظهور جنبش دانشجویی در دانشگاه های امریکا و بعد از آن در فرانسه که سراسر قاره اروپا را تحت تاثیر خود قرار داد، بیش از پنج دهه می گذرد. اگر چه «حرکت دانشجویی پدیده ای جهانی است، ولی تجلی آن در کشورهای گوناگون، و دانشگاه های مختلف، صورت های متفاوت داشته است. چرا که پیدا کردن وجه مشترک اجتماعی برای این نهضت امکان پذیر نیست» و لذا به تبع آن مطالبات دانشجویی نیز متفاوت و بعضاً متعارض است؛ اما آنچه در این بین مهم است، گونه شناسی مطالبات و در مرحله بعد آسیب شناسی مطالبات دانشجویی در دانشگاه های ایران است چرا که در چند سال اخیر نسبت به جنبش دانشجویی به واسطه برخی اغراض و ابهامات، دیدگاه های متفاوتی ارائه شده که موجب شد تا خواسته های این حرکت در برابر آرمان های اصیل انقلاب اسلامی قرار داده شود؛ به همین دلیل کالبد شکافی صادقانه جنبه هایِگوناگونِمطالباتِدانشجویی، نه تنها موجب تبیین رسالت تاریخی این جنبش است، بلکه خواسته های سیاسی و فرهنگی اصیل آن را از تفاسیر غیرواقع بینانه پیراسته می نماید.
۹۱.

غرب زدگی شبه مدرن و انقلاب اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 232
اغراض سیاسی، همواره ایده های فرهنگی را دستخوش پیرایه و ناخالصی می سازند و امواج تحولات سیاسی --- اجتماعی را به سمت و سویی خاص می کشانند. از پیوند پیرایه های نژادگرایانه به آئین زرتشت و رسوب برتری جویی های نژادی بر حکمت یونانی گرفته تا قوم گرایی ها و وراثت محوری های امویان و عباسیان؛ و از باستان گرایی پادشاهان گرفته تا غربزدگی تحصیلکردگان و روشنفکران، جملگی در هاله غبارگونه ای از مطامع کانون های سیاست و قدرت تولد یافته اند. یکی از این ایده های فرهنگی ناپالوده در تاریخ معاصر کشور ما، اندیشه ترقی یا مدرنیته است که در طول تاریخ پرالتهاب صدساله اخیر، هرگز نتوانست از مفاهیم و انگیزه های سرگردان خویش، جامه ای برای پیکره اجتماعی ایران بدوزد. مدرنیته در تاریخ سیاسی ایران معاصر هماره یا درون آتش و یا با دستی از دور بر آتش، هزارگونه نقش عوض کرد تا دیباچه و فرجامچه دفتر تحولات ساختاری جامعه ایران را طراحی کند، اما همچنان، در نقص و ناراستی و ناشکیبی غوطه ور است. با بررسی تمدن اسلام و ایران از منظر تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی، به روشنی می توان دید که چگونه «خدمات متقابل اسلام و ایران» در ترکیب شکوهمندی از «تاسیسات مدنی باستانی» و «روح متعالی تعالیم اسلامی» به عالیترین اوج تمدنی تاریخ در دوره ای هزارساله دست یافت که هنوز هم تاثیراتش بر تاریخ تمدن بشری پا برجاست؛ اما سیاست فرهنگی بیگانه که تاب اعتراف و تحمل این پیوند اعجازگونه را نداشت، با استفاده از دو تیغ باستانگرایی و غرب زدگی، به اندیشه گسستن ریشه های این ائتلاف باشکوه افتاد که تا هم اکنون، نزدیک به دو قرن است از جراحات آن رنج می بریم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان