فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۹ مورد.
منبع:
زمانه ۱۳۸۸ شماره ۸۴ و ۸۵
حوزه های تخصصی:
کیانوری و عبرت های تاریخ
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۰
حوزه های تخصصی:
بخشی از مطالعات تاریخ سیاسی، بررسی خاطرات افراد مؤثر سیاسی می باشد. ناگفته ها و پندارهایی که هرچند از بعضی از واقعیت ها و ادراکات محیط بر رفتارهای دوره مورد مطالعه پرده برمی دارد، از پیشداوری ها و تبرئه جویی ها مصون نمی باشد. ازاین رو، نقد این دسته از آثار می تواند استفاده بهینه از آن ها را میسر سازد. کتاب مورد نقد در این شماره، خاطرات نورالدین کیانوری می باشد که در سال 1371 مؤسسه اطلاعات آن را منتشر کرده است.
گروه ابوذر
منبع:
زمانه ۱۳۸۴ شماره ۳۸
حوزه های تخصصی:
ابوذر، نامی بود که جمعی از جوانان متدین و انقلابی شهرستان نهاوند برای گروه خود انتخاب کرده بودند. همگرایی و اجتماع بین آنها، از طریق مجالس دینی و خصوصا انجمنهای دینی ضدبهائیت حاصل می شد و مهمترین دغدغه آنان مبارزه با فقر و فساد بود. افراد این گروه اکثرا جوان و دانش آموز دبیرستانی بودند اما در اثر ارتباط با انجمنهای دینی و سیاسی همدان و به ویژه ارتباط با آیت الله ربانی شیرازی به استحکام فکری و سیاسی دست یافتند و توانستند امور تشکیلات را به خوبی پیش برند. روی آوردن اعضای گروه ابوذر به اقدامات مسلحانه و خرابکاری، به عنوان یک تصمیم، مستقیما توسط خودشان اتخاذ شده بود و مورد همراهی و سفارش شخصیتهای معتبر دینی و سیاسی قرار نگرفت. البته اقدامات گروه ابوذر محدود و محلی بود و صرفا در حد انجام برخی عملیاتهای ضدتبعیض و فساد در شهرستان نهاوند محدود می شد، اما دستگیری و اعدام رهبران گروه، به یک موضوع ملی و یک خبر جهانی تبدیل گردید؛ به گونه ای که اخبار مربوط به آن، حتی در سطح رادیوها و خبرگزاریهای معتبر خارجی انعکاس یافت. در مقاله زیر با چگونگی پیدایش، اهداف، اقدامات و سرنوشت گروه ابوذر آشنا خواهید شد.
از فدائیان اسلام تا موتلفه
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۶
حوزه های تخصصی:
زمانی که نیروهای مذهبی ضرورت انسجام و سازمان دهی را برای همراهی و مبارزه در کنار رهبر و مرجع زمانه خود، یعنی امام خمینی(ره)، احساس کردند و قرار شد به پیشنهاد ایشان برای تشکیل ائتلافی سیاسی مذهبی عمل کنند، دو میراث بزرگ را پشتوانه کار خود قرار دادند؛ یکی راه و روش مبارزاتی و تشکیلاتی فدائیان اسلام، که هنوز یاد رشادت و شهادت آنها از خاطرها پاک نشده و دیگری بهره بردن از دستگاه اقتداریافته و سازمان یافته روحانیت که مرحوم آیت الله العظمی بروجردی(ره) آن را ایجاد کرده بود. نهاد روحانیت در زمان ایشان توانسته بود مجتهدان و عالمان بسیاری تربیت کند که استفاده از آنها برای پیشبرد نهضت کاملاً مؤثر بود. از سوی دیگر وی با ایجاد سیستم وکالت، بازار و اصناف گوناگون را با نهادهای مذهبی در ارتباط نزدیک و کاملی قرار داده بود که این ارتباط پشتوانه های مالی و اجتماعی خوبی برای زمینه سازی و تداوم نهضت فراهم ساخت. هرچند مرحوم آیت الله العظمی بروجردی(ره) با روش فدائیان اسلام آشکارا مخالفت می کرد، به گونه ای بر نهاد مرجعیت و روحانیت زعامت نمود که به شکلی ریشه ای تر و گسترده تر، زمینه های تجدید حیات آرمان های فدائیان اسلام محقق شد و نیروهای مذهبی توانستند از لحاظ مادی و فرهنگی با دست کاملاً پُر انقلاب شکوهمند اسلامی را به پیروزی رسانند.
حزب اقلیت
منبع:
زمانه ۱۳۸۴ شماره ۳۸
حوزه های تخصصی:
احزاب دولتی، از دیدگاه مردم و علاقمندان به تاریخ، اغلب ملال آور و بی فایده به نظر می رسند و البته این حس غیرطبیعی نیست؛ چراکه بوی رفتارهای فرمایشی و رسمی از آنها به مشام می رسد؛ اما به هرحال قابل انکار هم نیست که بخش مهمی از اندیشه و رفتار حاکمان یک جامعه، در احزاب و سازمانهای رسمی وابسته به آنها نمود پیدا می کند و شناخت این احزاب، لایه های زیرین حکومتها را قابل دسترسی می نماید. حزب مردم ایران که توسط اسدالله علم در اردیبهشت 1336 اعلام موجودیت کرد، به تدریج به یکی از احزاب اصلی در شیوه جدید حکومت ایران تبدیل شد و توانست نقش موثری در کسب وجهه داخلی و خارجی برای رژیم شاه ایفا کند. این حزب به همراه حزب ملیون دکتر اقبال نمایشنامه سیاسی ایران دموکراتیک! را به صحنه اجرا گذاشتند و توانستند برخی روشنفکران و نخبگان ایران را در قالب فعالیتهای حزبی در خدمت نظام سلطنت درآورند. هرچند هر دو حزب مورد حمایت شاه بودند اما دلیلی بر عدم جاه طلبی و رقابت انتخاباتی میان آنها وجود نداشت و ازهمین رو باید گفت در عین فرمایشی بودن این احزاب، می توان از خلال اقدامات و عملکرد آنها نکته های تاریخی مهمی را استخراج کرد.
جبهه ای که هرگز ملی نشد
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
جبهه ملی همچنان که از عنوان آن پیداست یک حزب و یا جمعیت نبود بلکه نیرویی بود که از همگرایی و همکاری احزاب مهم اصلاح طلب دهه سی و چهل فراهم شده و جبهه متحدی را در مقابل شاه و انگلیس تشکیل داده بود. احزاب و گروههایی که در تشکیل جبهه ملی اول و به خصوص جبهه ملی دوم حضور داشتند دارای اختلافاتی بودند که تصور آن که بتوانند کاری از پیش ببرند واقعا دشوار بود؛ چنان که در صف مقدم جبهه آنان از احزاب چپگرای سوسیالیست تا ناسیونالیستهای افراطی و همچنین نیروهای مذهبی و سنتی دیده می شدند. مبارزه با نفت خواری انگلیس و تقویت قدرت مجلس در مقابل دربار مهمترین نقطه اشتراک و دستمایه اصلی آنها برای مشارکت بود. ناگفته پیداست که جبهه ملی در مقطع حساسی از تاریخ ایران سد راه خودکامگی شاه و استعمارگری گستاخانه انگلیس شده بود و سرانجام توانست به همراه سایر مبارزین نهضت ملی نفت مردم ایران را رهبری و به پیروزی رساند اما افسوس که ناهمگونیها و ناهماهنگیهای داخلی در جبهه ملی توان ایجاد اصلاحات ساختاری را از آن سلب نموده بود. علاوه بر این، بسیاری از اعضای جبهه ملی دوم نسلی از روشنفکران مدرن بودند که امریکا را کعبه مقصود و ناجی مْلک و ملت ایران می دانستند و درحقیقت با حمایت و نفوذ امریکا به سطوح بالای نخبگی دست یافته بودند ولذا نمی توانستند در انجام اصلاحات از امریکا پیشی بگیرند. نیروهای چپگرای جبهه نیز عملا از به دست گیری مرکزیت جبهه و نیز کسب حمایتهای توده ای عاجز بودند و ترجیح می دادند که در جبهه، مشارکت داشته باشند تا اینکه به اتهام قدرت طلبی مورد حساسیت سایر احزاب جبهه ملی و شاه و امریکا قرار گیرند. پشتوانه مردمی جبهه ملی را روحانیون و سازمانهای مذهبی وابسته به آنها و بازاریان و کارگران تشکیل می دادند و همین گروه ها بودند که از جبهه ملی، قدرتی ساختند که بتواند در مقابل شاه و دربار توانایی ایستادگی داشته باشد.بگذریم. امریکا شاه و جبهه ملی را در کنار هم می خواست و از آنجا که شاه در شرایط برتری امریکا در صحنه جهانی و با حمایت آنها حکومت می کرد، قول همه گونه همکاری و اصلاحات را به دولت امریکا داده بود و این معامله جبهه ملی را به شدت تضعیف می کرد، تا جایی که به مرور نقش موثر خود را از دست داد و دیگر در دهه پنجاه خبری از آن همه شور و حرارت و فعالیت نبود. مقاله زیر می تواند مورد توجه شما علاقمندان به موضوع جبهه ملی قرار گیرد که امید است چنین باشد.
حزب توده ازابتدا آلت دست روسها بود
منبع:
یاد ایام ۱۳۸۷ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
آقای شاپور والیپور از عناصر حزب توده و مسئول حزب در دو شهر یزد و اصفهان در سالهای منتهی به کودتای 1332 بوده که با مشاهده فساد، جنایت و خیانتهای حاکم بر حزب، از آن جدا شد. از آنجا که او از نزدیک و بیواسطه شاهد وقایع عجیبی در حزب بوده که بعضا بسیار تکاندهنده و عبرتآموز است، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در زمان حیات وی گفتگویی را با او ترتیب داد که گزیده آن را میخوانید
حزب توده در آلمان
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۰
حوزه های تخصصی:
حزب به عنوان نهادی سیاسی نقش مؤثری در قدرت یابی و انتقال مسالمت آمیز و سودمند آن دارد، اما چنین کارکردی نیازمند برخورداری از زمینه ها، لوازم و شرایط خاصی است که بر اثر آن ها حزب دارای پایگاه اجتماعی و اقتصادی باشد. به بیان دیگر، احزاب چنانچه ریشه داخلی و ملی نداشته باشند، قابلیت و توانایی مورد انتظار برای کشور را نمی یابند. حزب توده و افول آن نیز از همین زاویه در خور بررسی است. در مقاله پیش رو به بخشی از این فرایند، یعنی فعالیت های حزب توده در آلمان، توجه شده است.
کارنامه حزب توده
منبع:
زمانه ۱۳۸۴ شماره ۳۸
حوزه های تخصصی:
خواندنی ترین نوشته های تاریخی و جذاب ترین تحلیلهای سیاسی و اجتماعی، اغلب توسط منفک شدگان از یک جریان یا سازمان نوشته می شوند. مرحوم کیا نیز وقتی به ترسیم اوضاع و احوال کمونیستهای ایران می پردازد و کارنامه سیاسی آنان را معدل گیری می کند، نوشته ها و گفته هایش جان دار است و خواننده را به درون اندیشه ها و کرده هایشان می کشاند. او که از کمونیستهای پروپاقرص دهه 1330 بود، بعد از آشنایی با مرحوم لنکرانی از مسلک دیالکتیک دست کشید و به مذهب مْهذٍب بازگشت. مقاله زیر از آن مرحوم، گرچه ناتمام مانده است، اما به عنوان یک سند تاریخی ارزشمند، در خور اعتنا است و دیده و اندیشیده های کسی را در مورد عملکرد حزب توده ایران نشان می دهد که این حزب را از نزدیک می شناخت و می توانست در این مورد سخن بگوید. این مقاله در تابستان 1358 از سوی مرحوم کیا برای آگاهی جوانان اوایل انقلاب در بحبوحه جریانات آن دوره به نگارش درآمده است. محقق مورخ، علی ابوالحسنی، متن مقاله را همراه با مقدمه ای از جانب خودشان در اختیار ماهنامه گذاشتند. ازاین رو پیش از هرچیز لازم می دانیم از ایشان تشکر کنیم.
برگی از کارنامه سیاه حزب توده
منبع:
یاد ایام ۱۳۸۷ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
رابطهٔ حزب پان ایرانیست با احزاب سومکا و توده تا کودتای 28 مرداد 1332
حوزه های تخصصی:
حزب پان ایرانیست در دورهٔ فعالیت خود- اواخر سال 1330 تا کودتای 28 مرداد 1332- با سایر احزاب و سازمان های سیاسی ارتباط داشت. این ارتباط در راستای اهداف حزب و یا مواضع موافق و مخالف در قبال برخی تحولات و اتفاقات از رابطه مسالمت آمیز و دوستانه تا برخورد و درگیری در نوسان بوده است. حزب توده، حزب سومکا و.... از جمله احزاب و گروه هایی بودند که در ارتباط بیشتر با حزب پان ایرانیست قرار داشتند. رابطه حزب پان ایرانی است با این احزاب از همراهی آشکار و فراگیر تا مخالفت و جدایی و درگیری با آن ها در نوسان بوده است. زمینه ها و دلایل این رفتار سیاسی متفاوت است و تحت تأثیر دو آرمان حزبی حزب پان ایرانی است یعنی ناسیونالیسم و پادشاهی و موضع گیری دو حزب مذکور در قبال اتفاقات و جریانات سیاسی مانند حمایت از دولت مصدق و نیز ملی شدن صنعت نفت قرار داشت.
ساختار و عملکرد سیاسی حزب ایران در دوره پهلوی دوم (1322-1357)
حوزه های تخصصی:
پس از برگزاری انتخابات دوره ی چهاردهم مجلس در پاییز 1322 در کانون مهندسین ایران تحولاتی رخ داد و کانون به دو طیف جدا از هم منفک شد. گروهی از اعضاء تندرو آن به سمت اتحادیه ی کارگری هوادار حزب توده گرایش یافتند و بیش تر اعضای میانه رو کانون حزب ایران را به وجود آوردند. در حقیقت حزب ایران پس از انتخابات مجلس چهاردهم در پاییز 1322 توسط فعالان ستاد انتخابات مهندس غلام علی فریور و محمد مصدق تشکیل شد. حزب ایران از نظر سیاست خارجی، متشکل از روشنفکران متمایل به استفاده از نیروی آمریکا در مقابل انگلیس و روسیه بود. از سوی دیگر اعضای حزب نماینده ی طبقه ی متوسط سکولار، بورژوازی ملی و معتقد به مشروطه سلطنتی بودند. حزب در صدد انجام اقدامات اصلاحی در سطوح اجرایی بالا بود، در نتیجه فعالان آن بیش تر به فکر دست یابی به مشاغل مهم افتادند و حزب به بنگاه کارگشایی تبدیل شد. به دلیل اختلافات و مشکلاتی که نیروهای ملی و حزب ایران بعد از کودتا با آن روبه رو شدند آن ها از توجه مهم به تغییرات عمیق سازمان اجتماعی-سیاسی و فعالیتی مهم، باز ماندند. افزون بر این، برخی از رهبران حزب، حتی بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332 و سقوط دولت مصدق، علاوه بر نزدیکی به دربار، از سیاست های منطقه ای آمریکا حمایت کردند. با انحلال جبهه ملی دوم فعالیت حزب ایران دچار رکود گشت. حزب ایران بعد از انقلاب اسلامی به لحاظ ایدئولوژیکی با نیروهای انقلابی مشکل داشت و به همین دلیل بتدریج از صحنه ی سیاسی جامعه کنار زده شدند و در نهایت به همراه جبهه ملی فعالیت آن ممنوع شد. این پژوهش سعی دارد که با رویکرد توصیفی-تحلیلی مبتنی بر روش کتابخانه ای، اسناد و روزنامه ها سازوکاری مناسب از روند فعالیت سیاسی حزب ایران، پایگاه اجتماعی، ایدئولوژی و سیاست خارجی آن را بررسی کند و علت تضاد درونی حزب و ناکامی آن را در عرصه فعالیت سیاسی بیابد.
گژراهه همدان
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۶
حوزه های تخصصی:
فعالیت علنی و گسترده حزب توده در ایران، مدیون فضای سیاسی آزاد در دوران حاکمیت دولت ملی مصدق بود و ازهمین رو این حزب علاوه بر تهران به تبلیغ و فعالیت در استان های مختلف کشور نیز مبادرت نمود. حزب گمان می کرد که به رغم صنعتی نبودن جامعه ایران و نبودن توده های انبوه کارگری مانند کشورهای اروپایی، امکان وقوع و تحقق حکومت سوسیالیستی در ایران نیز، همان گونه که در روسیه و چین محقق شد، وجود دارد، اما غافل از آن بود که در آن دو کشور عقاید و علاقه مذهبی مردم هرگز به اندازه ایران نبود تا مانع از گسترش مرام اشتراکی و عقاید ماتریالیستی شود. ازهمین رو حزب توده در همدان به خاطر اعتقادات شدید دینی توده ها و فعالیت شعبه «مجمع مسلمانان مجاهد» در همدان کارش به جایی نرسید و پس از کودتای 28 مرداد 1332 نیز که تشکیلات حزب توده غیرقانونی و غیرعلنی شده بود، کلاً به اضمحلال کشیده شد.
حزب ملت ایران از نهضت ملی نفت تا دفاع مقدس(1320-1360ش)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، ابتدا به چگونگی شکل گیری و فعالیت های طرفداران پان ایرانیسم تا زمان انقلاب اسلامی ایران می پردازد، که اندکی بعد از حضور رسمی در فعالیت های سیاسی، به دوگروه تقسیم شد. حزب پان ایرانیست به رهبری محسن پزشکپور و حزب ملت ایران بر بنیاد پان ایرانیسم که داریوش فروهر در راس آن قرار داشت. در مرحله ی بعد رویکرد دو شاخه منتسب به پان ایرانیسم را در مورد انقلاب اسلامی تشریح می نماید. ویژگی مهم این مقاله این است که وضعیت حزب پان ایرانیست را در سال های نخست بعد از انقلاب و واکنش نسبت به اقدامات دولت و مواضع آن در قبال جنگ را در بر می گیرد که تاکنون کمتر به این مقوله پرداخته شده است.
تعاملات و تقابلات مجلس سیزدهم شورای ملی و دولت قوام (مرداد بهمن1321)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخابات مجلس سیزدهم در آخرین روزهای حکومت رضاشاه برگزار شده بود. نمایندگان مجلس سیزدهم اگرچه با کمک دربار و رضاشاه انتخاب شده بودند امّا با توجّه به اوضاع جدید،حاضر به سازش و سرسپردگی مطلقی که از آنان انتظار می رفت، نمی شدند.
در این دوره، مجلس به تدریج، قدرت بیشتری یافت و بیش از پیش در روند تحوّلات سیاسی کشور تأثیرگذار بود. محمدعلی فروغی، علی سهیلی و احمد قوام، افرادی بودند که توانستند از مجلس سیزدهم برای تصدّی منصب نخست وزیری رأی اعتماد بگیرند.
پس از عدم موفّقیت دولت های فروغی و سهیلی در مواجهه با مشکلات مملکت، احمد قوام مأمور تشکیل دولت گردید. در دورة نخست وزیری قوام، دولت و مجلس برای غلبه بر مشکلات در برهه ای به تعامل با یکدیگر و در برهه ای دیگر به مقابله با هم پرداختند. از جملة این تعاملات و تقابلات می توان به تصویب لایحة استخدام مستشاران خارجی و نیز مخالفت مجلس با تقاضای اختیارات تامدولت اشاره کرد.
در این مقاله سعی شده است که با ارزیابی تعاملا ت و تقابلات صورت گرفته بین مجلس سیزدهم شورای ملّی و دولت قوام به این سؤال پرداخته شود که آیا تعامل و تقابل بین دولت و مجلس، تأثیری در روند حل مشکلات کشور داشته است یا خیر؟
چالش های مرزی ایران و افغانستان در دوره رضا شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلاف بر سر تعیین مرزها، ناآرامی و ناامنی در مرزها، مسئله رود هیرمند و مشکل مهاجرت اتباع دو کشور به شهرهای مرزی یکدیگر در دوره رضاشاه ) 6311 م/ 6901 ش- 6316 م/ 6910 ش( محورهای این مقاله را تشکیل می دهد. کشور افغانستان، یکی از مهم ترین همسایگان ایران، نقش مهمی در روابط خارجی ایران داشته است. بنابراین در این پژوهش تلاش شده است از دغدغه ها و چالش های این دو کشور در مرزها و اقدام های به کاررفته آگاهی حاصل شود. یافته های این پژوهش با استفاده از روش تاریخی و همچنین با مطالعه تطبیقی اسناد آرشیو وزارت امور خارجه و سازمان اسناد ملی ایران، که تاکنون منتشر نشده اند، نشان می دهد این دو کشور به رغم اشتراک ها و صمیمیت در روابط، در برخی مسائل دچار اختلاف های عمیق و تاریخی بوده اند. اگرچه در مقاطع مختلف اقدام های به صورت مسائل حل ناشده باقی می مانده است.
پدران تکنو کراسی ایران
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
با سقوط رضاشاه در شهریور 1320 به یک باره هیمنه و هیبت دیکتاتوری پهلوی فروریخت و جو اختناق و خفقان به گونه ای شکست که صدای آن فرعی ترین شاخه ها و گرایشهای سیاسی را به تکاپو و جنب وجوش انداخت. شاه جوان، هم به خاطر سقوط و تبعید تحقیرآمیز پدرش و هم به خاطر بی تجربگی هایش با گامهایی سست و لرزان از تخت سلطنت بالا رفت که تاج پادشاهی ایران را بر سر نهد؛ در حالی که هنوز از رفتار بی شرمانه استعمار با پدر مخلوعش مغموم و اندیشناک بود. شاید او در آن لحظه با خود چنین می گفت: اگر پدرم با آن همه قدرقدرتی و قوی شوکتی! نتوانست از عهده تعهداتش نسبت به ولی نعمتان خود برآید آیا من خواهم توانست؟ این اوضاع و احوال به همراه شرایط بین المللی و حضور قدرتهای اشغالگر بیگانه در ایران، شاه جوان را در ضعیف ترین حالت ممکن قرار می داد و عملا خود را مترسکی برسر خرمن ایران می دید. اما به برکت این اوضاع در این دوره احزاب در ایران پرورش یافته و توسعه پیدا کردند؛ چنان که سالهای 1320 تا 1332 را می توان دهه طلایی احزاب در ایران دانست. احزاب چپگرای متمایل به سوسیالیسم، احزاب لیبرال دموکرات، احزاب ناسیونالیست و احزاب و گروههای مذهبی با تعدد و گستردگی بی سابقه ای تاسیس و مشغول فعالیت شدند و هرکدام به راه و روشی و با مایه و بهانه ای خاص خود، امور سیاست داخلی و خارجی را سرلوحه فعالیتهای خویش ساختند. از جمله این احزاب یکی هم حزب ایران بود که حسین مکی، رسول مهربان، زیرک زاده، جزایری، فریور، خواجه نوری، محسن نصر و . . . از بنیانگذاران اصلی آن بودند. اینان در حقیقت تحصیلکردان غرب بودند که با ایده های تکنوکراتیک درصدد بودند طرحی نو برای سازوکار اداره جامعه فلاکت زده ایران دراندازند و اهداف ملی مبتنی بر رشد و توسعه اقتصادی و ارتقاء سطح فرهنگی جامعه را مهمترین برنامه های خود عنوان می کردند. حزب ایران فرازونشیبهای بسیاری را پشت سر گذراند و دوستیها و دشمنیهای زیادی در کارنامه خویش ثبت کرد که برخی مانند ادغام شدن با حزب میهن موجب تقویت و گسترش آن شد و برخی اقدامات مانند ائتلاف با حزب توده باعث بی اعتباری، لکه دار شدن و ریزش اعضای مهم آن گردید. تصمیم گیری حزب در مورد غائله آذربایجان هم در زمره سیاستهای اشتباه و زوال انگیز آن بود اما در عوض نقش اصلی آن در جنبش ملی شدن صنعت نفت جبران همه سرشکستگیهای گذشته را نمود. تکنوکرات بودن حزب ایران و عضویت بسیاری از مهندسان شرکت نفت در آن، زمینه های خوبی برای مبارزه با شرکت نفت ایران و انگلیس بود و نشریات و فعالیتهای این حزب در سراسر ایران نهضت ملی شدن صنعت نفت را به بهترین شکلی هدایت و تقویت می کرد. این پیروزی بزرگ باعث شد که حزب ایران بعدها نیز حرف اول سیاست را بزند و ستون اصلی «جبهه ملی» تلقی شود. کودتای بیست وهشتم مرداد 1332 سرانجام حزب ایران را نیز مانند سایر احزاب به انزوا و اختفا کشاند و هرچه پیش می رفت بر قدرت محمدرضا شاه و ضعف احزاب سیاسی افزوده می شد. اما از آنجا که این حزب از طیف نسبتا وسیعی از مهندسان و تحصیلکردگان تشکیل شده بود که در بدنه نظام سیاسی مشاغلی را احراز کرده بودند، در عین بروز تحولات بزرگ در صحنه سیاست داخلی، همچنان مهمترین نیروی سیاسی بعد از مذهبیون به شمار می رفت. حزب ایران در واقعه پانزدهم خرداد به صحنه آمد و از امام خمینی(ره) طرفداری نمود و رویه انتقادی خود را نسبت به شاه و قانون اساسی کمابیش حفظ کرد تا اینکه شاپور بختیار (یکی از اعضای قدیمی حزب) در واپسین روزهای عمر رژیم پیشنهاد نخست وزیری را از سوی شاه پذیرفت و با این کار او حزب ایران به کلی متلاشی شد و حتی اخراج او از حزب نیز دیگر به حال آن افاقه نکرد. پس از آن، قدرت بلامنازع سیاسی در جبهه مخالفان رژیم به طور یکجانبه به نیروهای مذهبی تعلق گرفت و همه احزاب دیگر در حاشیه قرار گرفتند.
کارگران ضد شوروی
منبع:
زمانه ۱۳۸۴ شماره ۳۸
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین کانونهای قدرت و نفوذ حزب توده در ایران، ناحیه آذربایجان بود و برهمین اساس اتحادیه های کارگری متعددی در تبریز و سایر مناطق تحت نفوذ شوروی پدیدار شدند. جالب آنکه تشکیل اتحادیه های کارگری در آن شرایط خاص برای کمونیستها و توده ای ها تناقض بار شده بود؛ چراکه از طرفی انقلاب کمونیستی و مرام حزب توده بر انقلابهای توده ای و کارگری استوار بود و اساس ایدئولوژیکی آن بر مبنای مقابله با رابطه ظالمانه کارفرما و کارگر قرار داشت اما ازطرف دیگر رفتارهای اعتراض گونه و اعتصابات کارگری می توانست کمک رسانی کارخانه های صنعتی تبریز و سایر مناطق به شورویهای درحال جنگ با متحدین را دچار وقفه کند. براساس همین تناقض بود که نخستین اتحادیه کارگری در آذربایجان، توسط کسانی مانند یوسف افتخاری بنیانگذاری شد که علیرغم اهداف و گرایشات مارکسیستی، با حزب توده و سیاستهای حزب کمونیسم مخالف بودند. مخالفتهای حزب توده علیه رهبران و کارگران این اتحادیه، خود ماجرای عجیب و جالب توجهی است که در این مقاله آن را مرور خواهید نمود.
علل تأسیس فرقه دموکرات آذربایجان و واکنش ها به تشکیل این فرقه
حوزه های تخصصی:
فرقه دموکرات آذربایجان در ۱۲ شهریور ۱۳۲۴ هجری- شمسی سه ماه پس از فرمان محرمانه دفتر سیاسی کمیته مرکزی اتحاد شوروی در تبریز اعلام موجودیت نمود. اختیارات گسترده تر محلی از لحاظ اداری، تدریس زبان ترکی در مدارس در کنار زبان فارسی و اصلاحات ارضی و اقتصادی از جمله مهم ترین اهداف و خواسته های این تشکل جدید سیاسی عنوان شده بود. علت بوجود آمدن فرقه دمکرات آذربایجان، واکنش در برابر سیل تهاجمات گسترده بر علیه زبان، فرهنگ و اقتصاد آذربایجان، در دوره حکومت پهلوی بود که البته فرقه دموکرات در جهت استقرار و بالا بردن قدرت و اقتدار خود از حمایت های حکومت شوروی بهره برد و متقابلاً آن ها نیز در جهت اهداف سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک خویش، از تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان حمایت نمودند. به علت اجرای برنامه اصلاحات ارضی و مخالفت زمینداران بزرگ با آن و همچنین وابستگی های این حکومت به شوروی ها، زمینه مخالفت های داخلی و بویژه خارجی با حکومت فرقه دموکرات آذربایجان فراهم گردید. شناخت علل و چرایی تشکیل فرقه دمکرات آذربایجان در 12 شهریور 1324 ش. با آرمان های چپ و قومی- منطقه ای بر خلاف نهضت مشروطه که جنبشی سراسری بود، و همین طور واکنش های که تأسیس این فرقه به دنبال داشت؛ هدفی است که این مقاله سعی دارد به آن برسد.
تاریخچه حزب کمونیست ایران
حوزه های تخصصی: