فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۵۸ مورد.
۶۱.

تمدن با طعم بی حجابی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 160
هرچند عده ای از نخبگان دلسوز به رضاخان هشدار داده بودند که به جای تمدن بولوارها، تمدن لابراتوارها را از غرب اخذ و اقتباس کند، او که مجری برنامه های دیکته شده از لندن بود، به این حرف های پخته و دلسوخته توجهی نکرد و ایران را پر از مظاهر سخیف تجدد غربی نمود.برداشتن اجباری حجاب بانوان در زمره همین اقتباس های بولواری رضاشاه بود که عواقب سوء فراوانی برای فرهنگ، اقتصاد و معیشت مردم ایران داشت؛ چه دختران بسیاری که به خاطر حفظ عفت و حجاب خود مجبور شدند در خانه بمانند و بی سواد باشند و چه فعالیت های اجتماعی قاعده مند و مثبتی که زنان باحجاب با ماندن در خانه ها از آن بازماندند! در مقاله پیش رو زمینه ها و پیامدهای این سیاست زورگویانه رضاخانی را مطالعه خواهید فرمود.
۶۴.

تجدد به رسم آتاتورکی و رضاخانی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 199
راهی که آتاتورک به اشتباه آغاز کرده بود تا نژاد ترک را با عجله از نردبان تجدد بالا بکشند، رضاشاه نیز در پیش گرفت، اما با بررسی کردن آنچه در ایران و ترکیه تجددزده روی داد می توان گفت که آتاتورک الگوی ناقص و ناجوری از تجدد اروپایی اجرا کرد، اما بدتر از آن الگوبرداری ناقص تر رضاشاه از شیوه آتاتورکی تجددگرایی بود که بر ناسازگاری و بی تناسبی آن با وضعیت اجتماعی ایران می افزود.در مقاله زیر شباهت ها و اختلاف های میان دو الگوی تجدد اجباری در ایران و ترکیه بررسی شده است که نشان می دهد رضاخان حتی نتوانست عقلانیت و دوراندیشی نسبی آتاتورک را هم داشته باشد، به ویژه در عرصه سیاست های دینی یا بهتر بگوییم ضددینی که رضاشاه حماقت ها و اشتباه های توجیه ناپذیری از خود نشان داد.
۶۵.

سایه استعمار و استبداد بر فرهنگ ایران عصر پهلوی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 15
مسائل فرهنگی دوران معاصر ایران را نمی توان بدون در نظر گرفتن مسائل و شرایط بین المللی تحلیل و بررسی کرد؛ به ویژه مسائل و سیاست های فرهنگی رژیم هایی که مستقیماً با مداخله استعمارگران روی کار آمده بودند و تابعی از آن محسوب می شوند. بی شک حکومت رضاشاه و سیاست ها و رفتارهای آن، به ویژه در عرصه فرهنگ، یکی از مصادیق روشن برآمده از شرایط یادشده است. او، که با حمایت انگلیسی ها مدارج ترقی را تا پادشاهی طی کرد، از همان اولین روزهای سرسپردگی پیمان بست که براساس روش و دستورات لندن عمل کند و همه مدافعان و یاران او در امر سلطنت نیز به همین سرسپردگی مبتلا بودند. همین وضعیت در زمان سلطنت پسر او، محمدرضا، نیز تداوم یافت؛ با این تفاوت که امریکا جای انگلستان را در این صحنه پردازی ها گرفته بود.با مروری بر سیاست های فرهنگی رضاشاه و پسرش در زمینه هایی چون تجددگرایی، باستان گرایی، اسلام گریزی و اسلام ستیزی، وابسته کردن مطبوعات، کنترل و سانسور شدید رسانه های صوتی و تصویری و... می توان دریافت که سایه استعمار و استبداد همچنان بر سیاست ها و رفتارهای فرهنگی دوران پهلوی گسترده بود که جز تضعیف اقتدار این حکومت و پیدایش بحران ها و نابسامانی های فرهنگی و اجتماعی نتیجه ای نداشت.
۶۶.

پیکار شاعرانه در معرکه کشف حجاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 911
در معرکه پر سروصدای کشف حجاب کسی نبود که در کار، یا گرفتار نباشد و هرکسی در صنف خویش با این رویداد به گونه ای درگیر شده بود، مثلاً کسبه بازار از خانه نشین شدن قشر بزرگی از زنان و کسادی بازار می نالیدند و اولیای مکتب خانه ها از حاضر نشدن دختران بر سر درس و بی رونقی تعلیم و تعلم می گفتند. شاعران آن دوره نیز نمی توانستند در مقابل این پدیده عجیب و مهیب قریحه خود را ندیده بگیرند و زبان شعر را در مورد آن نگشایند.بعضی از این شاعران، مانند میرزاده عشقی، ایرج میرزا و عارف قزوینی، که باد تجدد در دماغ داشتند، با اشعار خود کشف حجاب را تایید و تشویق، و بعضی دیگر از شاعران متدین و سنت مدار در اشعار خود با کشف حجاب مبارزه می کردند و به شعر ایشان پاسخ می دادند.
۶۸.

عفاف علیه حجاب

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 862
یکی دیگر از کوشش های بیهوده دستگاه رضاخانی برای اجرای قانون کشف حجاب آن بود که نویسندگان و شاعران و سخنرانان وابسته به دستگاه سلطنت وی، این سخن را در اذهان عمومی جا بیندازند که باحجاب بودن الزاماً به معنای باعفاف بودن نیست؛ یعنی هم می توان عفیف و بی حجاب بود و هم ناپاک و باحجاب! این سخن خام و ناقص را هم اگر می شد مطرح کرد، به حوزه زندگی فردی مربوط می شد و فقط در مورد فضای اختصاصی و انفرادی یک انسان می توانست پذیرفته شود. اگر بتوان بسیاری از مظاهر دینی دیگر مانند مهر و سجاده و تسبیح را تظاهرگونه به کار بست و در باطن به گونه ای دیگر عمل کرد، حجاب را نمی توان برای تظاهر انتخاب کرد؛ زیرا اساساً مربوط به حوزه اجتماعی زندگی انسان است؛ یعنی حجاب زمانی معنا می دهد که شخصی خود را از شخص دیگری پوشیده نگاه دارد؛ ازهمین رو بیشتر از یک نفر باید وجود داشته باشد تا حجاب معنا بدهد و برای یک فرد تنهای تنها در اطاق دربسته حجاب و بی حجابی فاقد معناست.مرحوم شهید استاد مرتضی مطهری(ره) در کتاب «مسئله حجاب» این موضوع را با دقت و تفصیل تمام بررسی کرده است و در آن به کسانی که حجاب و عفاف را جدا از هم می دانند جوابی کوبنده داده است. در کل حجاب هم نشان دهنده و پدیدارکننده وجود عفاف است و هم سبب پایداری و حفظ آن می شود. اگرچه عفاف صفتی درونی است، برای بروز و تحقق آن نشانه هایی لازم است که نشان دهد این عفاف وجود دارد و نیز ابزارهایی که آن را تقویت کند و از معرض آسیب دور بدارد. در مقاله ذیل این شبهه بسیار خطرناک اخلاقی، دینی و اجتماعی تحلیل و بررسی شده است
۶۹.

کشف حجاب و تجدد اجباری

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 92
کشف حجاب و تجددمآبی و فرنگی زدگی جای خود! چه اجباری در اجباری کردن این گونه برنامه ها و به کار بردن خشونت در مسیر تجددمآبی وجود داشت؟! شاید اگر رضاشاه و اطرافیان او کشف حجاب را به سرعت اجباری نمی کردند، بعضی از اقدامات مورد قبول آنها در زمینه نوسازی هم در گرد و غبار خشم و غیرت مردم فرو نمی رفت، اما گویی لازم بود که چنین رژیم مستبد و خشک مغزی از طریق همین اشتباهات در نزد مردم و تاریخ ایران بی اعتبار شود.رضاشاه برای سرعت بخشیدن به کشف حجاب دلایلی برای خود داشت و ازهمین رو دستور داد ابزارها و روش های این امر شناخته، و به کار گرفته شوند. برای آشنایی با این دلایل و روش ها نوشتار زیر مفید خواهد بود.
۷۲.

پرفسور هرتسفلد و خروج غیرقانونی آثار باستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تخت جمشید ارنست هرتسفلد قاچاق اشیای عتیقه موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 349 تعداد دانلود : 715
پرفسور هرتسفلد در سال 1307 ش بر اساس تصویب «مجلس شورای ملی» به جهت تدریس در رشته تاریخ، جغرافیای تاریخی و باستان شناسی به استخدام دولت ایران درآمد. او در طی سال های 34-1931 م از طرف موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو مامور کاوش در تخت جمشید شد. وی در روز 6 مرداد 1312 قصد داشت با اتومبیل شخصی خود از مرز خسروی در غرب کشور خارج شود. ماموران گمرک تعداد 27 قطعه آثار عتیقه را از جامه دان او کشف و توقیف کردند.
۷۳.

ایران مداری و غرب گرایی از نگاه مجله ایرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

۷۶.

زنان و شبه مدرنیسم رضاخان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 535
کشف حجاب زنان در دوره رضاخان، خواه ناخواه شباهت به همان شیوه ای دارد که اروپاییان در مورد مسلمانان اندلس (اسپانیای فعلی) به کار بستند تا از طریق ترویج بی بندوباری و شهوت رانی مسلمانان فاتح و پرشور را به قهقرا ببرند. امام خمینی(ره) تاکید می کرد استعمارگران برای به یوغ کشیدن ما ابتدا «به سراغ زنان ما آمدند» تا جامعه را از داشتن مادران خوب و متقی و دانا محروم سازند. مقاله حاضر گوشه هایی از سیاستهای استعماری در قبال زنان ایران و نتایج اسفبار تاریخی آن را بازگو می کند.
۷۷.

غائله متحدالشکل کردن لباس

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 43
طرفداران رضاشاه، مساله متحدالشکل کردن لباس مردم را با آب وتاب تمام در مجلس و مطبوعات و محافل طرح می کردند و آن را «یکی از مبادی بزرگ اصلاحات» می دانستند، درحالی که رجال مستقل و آزادیخواه آن را مورد استهزا قرار می دادند و دولت و مجلس را به خاطر «صحبت کردن درباره کلاه و تنبان مردم» به انتقاد می گرفتند. بدون شک این طرح از سطحی بودن مبانی فکری و سیاسی سلطنت پهلوی حکایت داشت. آنها چیزی را به عنوان نشانه پیشرفت به مردم تحمیل می کردند که در هیچ کدام از کشورهای پیشرفته سابقه نداشت بلکه تنها به ابزاری برای تحکیم قدرت پهلوی و دستکاری در عرصه فرهنگی کشور تبدیل شده بود. ماجرای این قانون و عاقبت کار آن را در مقاله زیر ملاحظه خواهید فرمود.
۷۸.

تجدد گرایی و هویت ایرانی در عصر پهلوی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 670
باستانگرایی، مدرنیسم اجباری و دیگر سیاستهای فرهنگی عصر پهلوی سرانجام به بروز شکافها، تعارضات و تنشهای فرهنگی در جامعه ایران منجر شدند. هویت ایرانی در طول تاریخ علیرغم تاثیرپذیری از برخوردهای فرهنگی و تمدنی متعدد و نیز تحمل فرازونشیبها، به ویژه قرارگرفتن در معرض تهاجمات اقوام دور و نزدیک، همچنان توانسته بود بر یک محور و اساس واحد، تداوم خود را در بستر تاریخ تثبیت کند اما با ظهور تجددگرایی و مدرنیسم، به دلیل توجه و پرداختن بیش از حد ایرانیان به ظواهر تمدن جدید (تمدن غرب) سرانجام در میان عناصر این هویت (به ویژه در میان دو عنصر عمده دینی و ملیت) شکاف ایجاد شد و در این مدت، بیش ازهرچیز سیاستهای تجددگرایانه مبتنی بر ترویج الگوهای باستانی ایران و افراط در تقلید از ظواهر نوین غرب، در ایجاد این بحران موثر بودند؛ چنانکه می توان ادعا کرد انقلاب 1357 در ایران، درواقع واکنش به این بحران هویت بود. مقاله حاضر در راستای اثبات این مدعا می کوشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان