فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
119 - 131
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی نمایان ساختن رنجهای زن عرب در رمانهای «هیفاء بیطار»، نویسند? سرشناس سوری است. این نویسنده در نوشته های خویش روی هم رفته هم? دوره های زندگی زن عرب از نوجوانی و جوانی تا میانسالی را نشان می دهد. پژوهنده می کوشد رنجهای شخصیتهای زن را در رمانهای این نویسنده سوری بکاود. می توان گفت صدای زن تحصیلکرد? ناکام در سپهر زناشویی، صدای چیر? رمانهای پیش گفته است. در این رمانها، ما با رنجهای زن مطلقه یی آشنا می شویم که فرودست احساس شکست و سرخوردگی است؛ او می کوشد از رهگذر ارتباط با مردان به نبرد دیو تنهایی که سراسر هستی اش را گرفته است برود. از این رو بیشتر رمانهای بیطار، رنجهای زنی را می نماید که با سرکوب جامع? مردسالار عربی و گذر سنگین زمان می ستیزد.
الماس مؤنث: رویکردی پسافمنیستی به تجلی زنان در نقش سیاه در دوران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
323 - 348
حوزه های تخصصی:
در تاریخ نمایش سنتی ایران، به ویژه سیاه بازی، کنشگری و حضور زنان در این عرصه فرهنگی هنری در بسیاری از وجوه کم رنگ و گهگاه کاملاً محو بوده است. همچنین به دلیل عدم ثبت وقایعِ نمایش سنتی، اسناد زیادی در این رابطه وجود ندارد. با وجود این، یکی از جنبه های مهم کنشگری زنان در دهه های اخیر در زمینه نمایش های سنتی، به خصوص در سیاه بازی رُخ داده است. این فعالیت ها به خلق شخصیت الماس (سیاه) مؤنث بین زنان ایرانی منجر شده که تا پیش از انقلاب اسلامی وجود نداشته است. این مقاله به حضور زنان در این گونه نمایشی و بازی در نقش الماس می پردازد و جنبه های اجتماعی حاصل از این رویداد را در حوزه نظری، بر اساس آرای فمنیسم پست مدرن با تأکید بر مفهوم «دیگری» و نیز بر اساس نظریات جودیت باتلر با محوریت «هویت جنسیتی» و «مخالف پوشی» بررسی می کند. تلاش بر این است بدانیم چرا زنان تا پیش از این در نمایش های سنتی ایرانی حضور نداشته اند و با حضور خود چگونه یک گفتمان زنانه را شکل داده اند. به منظور بررسی جزئیات شکل گیری شخصیت الماس مؤنث، از گزیده ای از متون نمایشی و اجراها هم استفاده شده است. مقاله نشان می دهد که «دیگری بودن» باعث ساختارشکنی و خلق رویداد جدیدی می شود که همانا شروع شکل گیری الماس مؤنث در قالب یک گفتمان زنانه است: گفتمان تازه ای که حاصل رویکرد تبدیل به دیگری و به هم ریختن عرف های جنسیتی است.
تأثیر پویایی های تحصیلات زنان بر متغیرهای کلان اقتصادی با رویکرد الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
637 - 660
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تکانه مثبت تحصیلات زنان و فناوری بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تولید، سرمایه گذاری و اشتغال در ایران است. برای بررسی تأثیر این تکانه ها، از الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) استفاده شد. الگوهای تعادل عمومی پویای تصادفی، توانایی بررسی تأثیر یک متغیر بر چندین متغیر را دارند. کارگزاران اقتصادی در مدل شامل خانوارها، تولیدکنندگان، دولت و بانک مرکزی هستند که با بهینه یابی رفتار آن ها در قالب این الگو به بررسی تکانه های آموزش زنان پرداخته شده است. نتایج حاصل از توابع واکنش آنی تکانه های بهبود سطح تحصیلات زنان و بهبود فناوری نشان می دهد تکانه مثبت آموزش زنان سبب افزایش تولید و سرمایه گذاری می شود. همچنین این تکانه، اشتغال را نیز افزایش می دهد. همچنین تکانه فناوری موجب افزایش تولید و سرمایه گذاری و کاهش اشتغال شده است. با توجه به نتایج پژوهش، توصیه می شود با اتخاذ سیاست های مناسب به منظور دستیابی هرچه بیشتر منافع توسعه علمی و نیل به رشد اقتصادی بالاتر، سرمایه گذاری های مناسب در زمینه آموزش زنان مورد اهتمام بیشتری قرار گیرد؛ به نحوی که آموزش های کاربردی در مشاغل مرتبط با زنان نه تنها موجب ایجاد رقابت در تصاحب فرصت های شغلی نشده است، بلکه عاملی در جهت ایجاد اشتغال و فرصت های شغلی جدید نیز محسوب می شود.
جلوه های وطن پرستی در شعر زنان فلسطینی (با تکیه بر اشعار فدوی طوقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۴
115-130
حوزه های تخصصی:
: اگر به بررسی شعر معاصر فلسطین خلال یک قرن گذشته بپردازیم، خواهیم دید که مفهوم ملیت و وطن بر دیگر مضامین شعری آن غلبه کرده است. شاید بدان سبب باشد که سرزمین فلسطین در طی این دوران پیوسته آبستن حوادث متعدد بود و همین اسباب و عوامل سبب شد تا حس وطن پرستی و دفاع از ملیت و کیان عربی پیوسته در میان شاعران فلسطینی جلوه گر باشد. از صدور اعلامیه بالفور، تلاش برای عملی کردن مفاد آن، مهاجرت گسترده و برنامه ریزی شده ی یهود به فلسطین، حمایت همه جانبه برای تجهیز و تسلیح آنان گرفته تا سرکوبی فلسطینیان، اهانت به مقدسات مذهبی آنان و قیام های سراسری چون 1936 تا 1939، جنگ های 1948، 1967 میلادی همه ی این عوامل در شعله ور ساختن روحیه ی وطن پرستی در میان فلسطینیان نقش به سزایی داشت. طبیعی است که شعر معاصر فلسطین به ویژه شعر فدوی طوقان نیز هم گام با آمال و آرزوهای ملی، در راستای ایفای رسالت سازنده خود به ترویج روحیه ی وطن پرستی بپردازد.
بررسی تطبیقی جایگاه زن از دید امام خمینی(ره) در ادبیات نمایشی مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
143 - 162
حوزه های تخصصی:
اعتلای جایگاه زنان در جامعه اسلامی، از دغدغه های امام خمینی در سخنرانی هایشان است. ایشان به تاثیرگذاری زنان در نهضت اسلامی و نقش سازنده زنان در پیشرفت کشور اذعان می نمایند. از نظر امام، زنان در پیروزی انقلاب سهمی مساوی و در بعضی موارد بیش از مردان داشتند. ادبیات نمایشی مقاومت، جریانی است که داعیه آن انعکاس واقعه تاریخی جنگ تحمیلی است و یکی از راههای سنجش میزان هماهنگی تولیدات آن با تاریخ، تطابق آثار تولیدشده با آرای امام به عنوان قطب این واقعه است. روش تحقیق تطبیقی است. جامعه آماری پژوهش کلیه نمایشنامه های چاپ شده مقاومت از 1359 تا 1388 است. نمونه آماری از میان 120 نمایشنامه شامل آثار نویسندگان زن و مرد انتخاب شد. در این پژوهش، مقایسه حضور زن در آثار با تفکر امام خمینی(ره)، ملاک هماهنگی با واقعه جنگ تحمیلی می باشد. بنابراین ابتدا میزان مشارکت زنان نسبت به مردان در عرصه تولید (به عنوان نویسنده) و همچنین در متن نمایشنامه های دفاع مقدس؛ محاسبه و سپس آمار حضور زنان در تطابق با بیانات در مجموعه 22جلد صحیفه امام قرارگرفت. یافته ها نشان داد که زنان از جایگاه تاریخی مورد نظر امام در جریان هنری مذکور برخوردار نبوده اند.
بررسی هویت زنان در نقوش آثار هنری سده های آغازین اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
59 - 74
حوزه های تخصصی:
منابع تصویری به جای مانده از آثار هنری سده های آغارین حکومت اسلامی یکی از مستندات معتبری است که می توان با بررسی آن به هویت و جایگاه اجتماعی زنان در آن دوران دست یافت. نقوش پیکره های زنان در دیوارنگاره های کاخ های امویان و عباسیان، اولین اطلاعات بصری مستدل در این خصوص را از دو قرن اولیه اسلام به ما ارائه می دهند. در سده های بعدی گستره نقوش را علاوه بر دیوارنگاره ها در نگارگری نسخ خطی و دیگر شاخه های هنری می توان مشاهده کرد. از سده ششم به بعد با استحکام باور اسلامی در میان سایر ملل شاهد حضور تصاویری هستیم که به وجوه مختلف شخصیت زن می پردازد؛ این پیکره ها گاه جنبه تزئین گرا، گاه نمادین و گاه اسطوره ای پیدا کرده اند. در این دوران تصویر پیکر زنان اکثراً در کنار نقوش گل و گیاه، پرن ده و یا حیوانات دیگر ظاهر و برای بازیابی هویت و شخصیت زنان می توان به پوشش و یا حالات پیکره ها تأکید کرد. در این مقاله علاوه بر معرفی جایگاه اجتماعی زنان، به این مهم پرداخته می شود که بعضی از این تصاویر جنبه ای آرمانی دارد و برخی دیگر هویتی اساطیری به آنان می بخشد. این پیکره ها که با پوشش ها و آرایش های متنوع به تصویر کشیده شده اند، علاوه بر زیباشناسی دوران از باورها و تمایلات و موقعیت های فردی آنان نیز سخن دارند. نکته قابل توجه در تمایزات این تصاویر آن است که در بررسی تحلیلی آنان می توان هویت اجتماعی زنان را به عنوان مقدسه، حاکم، خنیاگر، مادر و یا همسر باز شناخت.
بررسی تأثیر جنسیت برخطاب های به کار رفته در برخی داستان های ادبیات معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۱
7-32
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است که نقش گرایش های جنسیتی در انتخاب واژگان خطاب در داستان های ایرانی را بررسی کند. بعضی از واژگان خطاب از روی ماهیت خود عملکرد جنسیتی دارند. و ویژه ی زنان یا مردان می باشند. اما همان طور که بررسی شده است گوناگونی انتخاب بعضی از صورت های خطاب یا خطاب های ارجاعی، کم و بیش ناشی از موقعیت اجتماعی و ارزش های اجتماعی شخصیت های مطرح در این داستان های مورد نظر می باشد. برای مثال شخصیت های مرد در هنگام برخورد با شخصیت های زن بیشتر از ضمیر «تو» و اسم کوچک استفاده می کنند. اما شخصیت های زن، مخاطب مذکر خود را با شکلی مؤدبانه تر و با استفاده از نام خانوادگی، همراه با عنوان یا ضمیر شما عنوان می کنند. در این مقاله تلاش شده است که عمل کرد اجتماعی و کاربردی واژگان خطاب مانند اسم کوچک، نام خانوادگی یا اسم فامیل، ضمایر خطاب، عنوان های ویژه و واژگان های خویشاوندی و ... با توجه به جنسیت مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که یکی از عوامل اصلی در انتخاب واژگان خطاب مربوط به جنسیت شخصیت های داستانی می باشد .
زن به مثابه شخص آندروژن در دو فیلم از سینمای ایران: بررسی فیلم های روسری آبی و کافه ترانزیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
311 - 331
حوزه های تخصصی:
هویت جنسی که در فرهنگ هر جامعه ای تبلور می یابد سرچشمه بسیاری از نابرابری های جنسیتی اجتماعی است. زن یا مرد ناچار است، با حفظ حدی از ارزش ها و عرف جامعه، برای تطابق خود با محیط و انجام شدن کارهایش، برخی از خصلت های جنس مخالفش را وام گیرد و همچون نقاب بر چهره خود زند و چه بسا تحمیل های جامعه خصلت های جنس مخالف را در او درونی کند و روند سنخ یابی جنسی (sex typing) فرد را تغییر دهد. آنجا که نقاب ها به بیان هم زمان روان مردانه و روان زنانه کمک می کند، تمهید آندروژنی شکل می گیرد. مسئله این پژوهش آن است که شخصیت های فیلم در چه موقعیت هایی و به چه دلایلی از تمهید آندروژنی به مثابه یک نقاب بهره می گیرند یا اینکه اصلاً چگونه به شخصیت های آندروژنس تبدیل می شوند. به این منظور، با بهره گیری از نظریات ساندرا بم (psychological androgyny)، دو فیلم روسری آبی (1373) و کافه ترانزیت (1383)، به روش توصیفی تحلیلی بررسی شده اند؛ تا نقش جامعه در ایجاد آندروژنی روان شناختی در جنسیت زن تبیین شود. یافته ها نشان می دهد که زنان برای احقاق حقوق پایمال شده یا گذران زندگی شان به استفاده از نقاب آندروژنی مجبور و رفته رفته در روند جامعه پذیری به انسان های آندروژنس تبدیل می شوند؛ در حالی که زن پوشی یا برگرفتن خصلت های زنانه برای مردان یا از سوی دیگران برای تحقیر و اهانت مردان به کار گرفته شده است یا از سوی خودشان برای فرار از موقعیت های دشوار.
مطالعه بسترهای زمینه ساز تأخیر در ازدواج دختران با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
493 - 516
حوزه های تخصصی:
روند رو به رشد تجرد در میان دختران در جامعه ایرانی پدیده ای نوظهور است که نقش بنیادینی در تحول مفهوم خانواده ایفا می کند، زیرا ازدواج، به منزله واقعه ای اجتماعی، زیستی و فرهنگی، تأثیرات درخور توجهی را بر ساختار جمعیتی و به تبع آن ساخت یابی نهادهای متبوعه می گذارد. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است تا به بررسی و کشف زمینه ها و شرایط به تأخیر افتادن سن ازدواج دختران به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی توصیفی بپردازد. بدین منظور، 20 دختر بالای 30 سال به روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته مطالعه شدند. تحلیل تجارب شرکت کنندگان به شناسایی 346 کد اولیه، 16 خرده مقوله اولیه، 9 خرده مقوله ثانویه و 2 مقوله اصلی شامل زمینه های فردی و زمینه های اجتماعی و فرهنگی منجر شد. نتایج حاصل از تحلیل مضامین کشف شده نشان می دهد که زمینه های بازدارنده ازدواج دختران بسیار وسیع تر از فاکتورهای عموماً ارائه شده است.
پیش بینی مؤلفه های شادکامی زنان متأهل از طریق عزت نفس و روابط زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱
39 - 54
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابط، عزت نفس و روابط زناشویی با شادکامی زنان متأهل انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل 97 نفر از زنان متأهل شهر شیراز بود. جهت سنجش مؤلفه های شادکامی (شامل عواطف مثبت و منفی و رضایت از زندگی) از مقیاس عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) و مقیاس رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) استفاده شد. هم چنین عزت نفس به وسیل? پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (بارو، 2007) و روابط زناشویی توسط پرسشنامه روابط زناشویی (خیر و سامانی، 1382) مورد اندازه گیری قرار گرفت. یافته های تحقیق با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که عزت نفس پیش بینی کننده مثبت و معنادار عاطفه مثبت می باشد. به عبارت دیگر زنانی که از عزت نفس بیشتری برخوردارند، عواطف مثبت بیشتری نیز تجربه می کنند. هم چنین نتایج پژوهش بیانگر آن است که روابط زناشویی، رضایت از زندگی و عاطفه منفی زنان را به صورت معناداری پیش بینی می کند. به این معنا که با افزایش روابط زناشویی، رضایت از زندگی زنان افزایش و عواطف منفی آن ها کاهش می یابد.
بازخوانی مفهوم توسعه اجتماعی در نظام سیاست گذاری نبوی با تکیه بر جایگاه زنان در مدینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
615 - 636
حوزه های تخصصی:
توسعه اجتماعی، از مهم ترین شاخص های ارزش گذاری حکومت ها برای نقش دادن جوامع برای حضور اثرگذار در جامعه به خصوص برای زنان جامعه است که این موضوع با مطالعه موردی دولت نبی اکرم (ص) به عنوان مسئله اصلی توجه قرار گرفته است. در عصری که اسلام ظهور کرد، تقریباً زنان تمام جوامع از جایگاه مناسبی برخوردار نبودند و حتی از ابتدایی ترین حقوق انسانی محروم بودند. اما اسلام و نبی اکرم به بازیابی اعتبار حقیقی آنان توجه فوق العاده ای کرد. توجهی که فضای اجتماعی و فرهنگی آن روز برنمی تافت. هدف پژوهش، بررسی اقدامات و سیاست گذاری های پیامبر اسلام در دولت خود برای توسعه اجتماعی زنان است؛ بنابراین سؤال اصلی مقاله این است که سیاست های رسول الله (ص) برای توسعه جایگاه اجتماعی زنان در دولت نبوی چه بوده است که با روش توصیفی، تحلیل تاریخی و فیش برداری از منابع کتابخانه ای به آن پاسخ داده شده است. براین اساس پیامبر بزرگوار اسلام با مبارزه با طرز تفکر و نظریه غالب برتری جنسیتی مرد نسبت به زن، طرد فرهنگ خشونت رفتاری با زنان و توجه به تکریم شخصیت آنان، اهتمام و تشویق به علم آموزی و توجه به توانمندی فکری زنان، حمایت از زنان در مقابل آسیب های اجتماعی و زمینه سازی حضور مؤثر زنان در امور اجتماعی و اقتصادی موجب توسعه اجتماعی ایشان در دولت خویش می شود. این فرایند مستلزم یک چرخش مفهومی و تغییر بنیادی است که برمبنای آن، توسعه به عنوان تعالی تعریف می شود و جایگاه زن از موقعیتی پیرامونی به مکانتی محوری ارتقا می یابد.
تجلّی کهن الگوی مادر مثالی در مادرانه های شعر محمد قیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
133 - 151
حوزه های تخصصی:
کهن الگوها به مثابه مفاهیم مشترکی از گذشته های دور در ضمیر ناخودآگاه بشر به جا مانده که این صور برای رسیدن به مرزهای خودآگاهی در خواب ها و رؤیاها و نیز آثار ادبی جلوه می کند. یکی از کهن الگوهایی که یونگ آن را در شمار پرمعناترین تجلیات روان جمعی به شمار می آورد، کهن الگوی مادر مثالی است که با ماهیتی مثبت و منفی، گاه به شکل شخصیت مادر واقعی و گاه در قالب اشکال و نمادهایی که بر جنبه مادرانه دلالت دارند، در آثار ادبی تجلی می یابد. محمد قیسی شاعر معاصر فلسطینی است که در سروده های خود به کهن الگوی مادر مثالی توجه وافر داشته و برای عمق بخشیدن به معانی شعر خود با الهام از متون دینی بر این کهن الگو جامه ای نو پوشانده است. از دستاوردهای این پژوهش، که به روشی توصیفی تحلیلی تدوین شده است، چنین استنباط می شود که در شعر محمد قیسی کهن الگوی مادر مثالی نمادی برای وطن اشغالی است و به مفاهیمی چون امید، پایداری، خیزش، آزادی و منجی ملت فلسطین دلالت دارد.
بررسی رابطه بین موقعیت محله و احساس امنیت اجتماعی زنان (مقایسه تطبیقی دو محله ونک و سرآسیاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
205 - 224
حوزه های تخصصی:
با ورود به هزاره جدید، جهان شاهد رشد جمعیت و شهرنشینی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه بوده است. این روند موجب توسعه شهرنشینی، گسترش کلان شهرها و پیچیده تر شدن روابط اجتماعی شده است. ظهور چنین شهرهایی همراه با بروز مسائل مختلف شهری، از قبیل: گسترش حاشیه نشینی، افزایش جرایم اجتماعی و در مجموع کاهش امنیت اجتماعی بوده است. در این میان، زنان دغدغه های خاص خود را دارند. این مطالعه در صدد بررسی عوامل مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی زنان ساکن در محلات ونک و سرآسیاب است. مدل نظری تحقیق (با الهام از دیدگاه نظریه پردازانی همچون گیدنز، پارسونز، اسکوگان و پین) از مجموعه ای از متغیرهای اثرگذار بر احساس امنیت در محله تشکیل شده است. این متغیرها شامل متغیر موقعیت محله به منزله متغیر مستقل و نظم و اعتماد به منزله متغیر پیوند دهنده موقعیت محله و احساس امنیت اند. به منظور بررسی تجربی مدل تحقیق، از روش پیمایش و تکنیک پرسش نامه به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جمعیت نمونه این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد که متشکل از 270 نفر از زنان ساکن در محله ونک و سرآسیاب است. نتیجه بیانگر تفاوت احساس امنیت زنان براساس موقعیت محله است. نتایج ضریب رگرسیونی چند متغیره نشان داد در هر دو محله، موقعیت محله در ابعاد کالبدی فیزیکی و غیرکالبدی اجتماعی و اعتماد بین شخصی بر احساس امنیت ساکنان تأثیرگذار است و آنچه سبب تمایز احساس امنیت در این دو محله می شود، اثر نظم فیزیکی (بتا 51درصد)، اعتماد تعمیم یافته (بتا 15درصد) و اعتماد بنیادی (بتا 10درصد) در محله ونک و نظم اجتماعی (بتا 27درصد) در محله سرآسیاب است.
تجربیات زیسته دانشجویان تحصیلات تکمیلی دختر دانشگاه تبریز از ازدواج دیرهنگام (مطالعه ای پدیدارشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
541 - 560
حوزه های تخصصی:
با تغییر سبک زندگی افراد و عوامل مؤثر بر آن، گرایش به ازدواج نکردن یا تأخیر در آن یکی از مسائل اساسی جوامع امروزی است. این امر در دانشجویان تحصیلات تکمیلی با فراوانی بیشتری مشاهده می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تجربیات زیسته دانشجویان تحصیلات تکمیلی دختر دانشگاه تبریز از ازدواج دیرهنگام است. پژوهش حاضر به روش کیفی و پدیدارشناسی و نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه ژرف نگر با 22 نفر از دخترانی که هنوز ازدواج نکرده اند انجام گرفت. مصاحبه ها ضبط و به روش استرابرت و کارپتنر تجزیه و تحلیل شدند. از تجربیات این افراد پنج مضمون اصلی: اقتصاد، تحصیلات، فرهنگ، فضای مجازی و عواقب و پیامدها به دست آمد که از مضامین فرعی آن ها می توان به نقش مسائل اقتصادی، باورها و سنت های غلط اجتماعی و گسترش فضاهای مجازی در گسترش ازدواج دیرهنگام اشاره کرد که برای این افراد پیامدهایی نظیر افسردگی، وانهادگی، اضطراب تنهایی و خودتحقیری را به دنبال داشته است. می توان با اتخاذ راهکارهایی مبتنی بر سبک زندگی اسلامی بر این پدیده روزافزون غالب شد.
مخالف پوشی در سینمای ایران: رویکردی پساساختارگرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
359 - 384
حوزه های تخصصی:
«مخالف پوشی» به معنای پوشیدن لباس مردانه از سوی زنان، یا لباس زنانه از سوی مردان از سال های ابتدایی اختراع سینما وارد روایت های سینمایی شد و همچنان نیز ادامه دارد. بر اساس آنچه تاکنون در مخالف پوشی مشاهده شده است، این کار با هدف دستیابی به امتیازات جنسیت دیگر و خدمت به پیشبرد درام، طبق خواست فرد مخالف پوش، انجام می پذیرد. در پژوهش حاضر، کارکرد مخالف پوشی در 18 فیلم سینمای ایران، از دهه 1330 تا کنون، بر اساس آرای پساساختارگرای فوکو و پسافمنیستی جودیت باتلر، که در کتاب معضل جنسیت آن ها را تشریح کرده، بررسی شده است. در چارچوب اندیشه فوکو، جنسیت «برساخته ای فرهنگی» تلقی می شود که گفتمان حاکم آن را شکل می دهد و با پایان یافتن اعتبار این گفتمان، تعاریف آن نیز می تواند تغییر کند. از سوی دیگر، باتلر (با تأیید نظر فوکو) جنسیت را نه یک ویژگی ذاتی، بلکه ایفای نقش هایی می داند که گفتمان حاکم از هر جنس انتظار دارد. بر اساس یافته های بررسی پیش رو، مردپوشی زنان در فیلم های ایرانی از سر درماندگی انجام می گیرد و فقط در صورت رسوایی است که راز از چهره زن مردپوش برگرفته می شود. حال آنکه زن پوشی، که اغلب حربه ای سودجویانه است، در اولین فرصت رها می شود و مرد زن پوش با بازگشتن به نقش مردانه خود، تقابل مرد/ زن را تحکیم می کند. هشت فیلمی که توجه اصلی این پژوهش بر آن ها متمرکز است، آثاری هستند که در آن ها قهرمان یا ضدقهرمانِ اثر دست به مخالف پوشی زده است؛ حال آنکه 10 اثرِ دیگر، که در آن ها مخالف پوشی نقشی فرعی دارند، موردِ مطالعه قرار گرفتند تا شرایطِ قیاس این دو نگاهِ متفاوت به مخالف پوشی فراهم شود.
تحلیل تجربه های زنانه از رانندگی (مطالعه ای کیفی پیرامون دلایل و پیامدهای رانندگی زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
65 - 84
حوزه های تخصصی:
اتومبیل یکی از مهم ترین جلوه های فناوری مدرن و حاوی پیام های فرهنگی و اجتماعی متعددی است که در پیوند با مفاهیمی چون جنسیت، قومیت، سن، طبقه و...، بسته به نیاز و انگیز? کاربران مورد بازخوانی های مختلف قرار می گیرد. از آنجا که هدف این پژوهش، تحلیلی جنسیتی از استفاد? اتومبیل بین کاربران زن است، در ابتدا رابط? مفهومی جنسیت و اتومبیل مورد بررسی قرار گرفته و سپس با بهره گیری از «نظریه ی مبنایی» و از طریق مصاحب? عمیق و نیمه ساختار مند با 15 نمون? زن دارای خودروی شخصی و تحلیل داده ها، دلایل و پیامدهای رانندگی زنان، با رویکردی توصیفی_ تفسیری بیان شده است. در نهایت نتیج? پژوهش بیانگر آنست که در کنش روزمر? رانندگی زنان، انگیزش هایی چون امنیت، کسب درآمد، ارتباطات و تمایلات مصرفی دخالت مستقیم دارد که تأثیراتی را در هویت فردی و اجتماعی آنان در پی خواهد داشت.
تحلیل روان شناختی محتوای قصه های کودکان با توجه به متغیرهای جنس، سن، و طبقه اجتماعی- اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
61 - 72
حوزه های تخصصی:
آزمون طراحی یک قصه (DAS) با درهم آمیختن قصه و نقاشی تلاش می کند با ورود به دنیای هیجانی کودک، اطلاعاتی ارزشمند درباره دنیای درونی کودک، که وی به دلیل محدودیت های کلامی و شناختی قادر به بیان آن ها نیست، فراهم آورد. هدف پژوهش حاضر تحلیل روان شناختی محتوای قصه های کودکان و ارزیابی محتوای هیجانی، خودانگاره، و استفاده از شوخی کودکان دوره ابتدایی و نیز فراهم آوردن مقایسه های جنسیتی، تحولی، و طبقه اجتماعی اقتصادی برای این سازه ها بود. بدین منظور، در طرحی پیمایشی علّی مقایسه ای 500 نفر از دانش آموزان مدارس ابتدایی شیراز به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و از آن ها خواسته شد پس از انتخاب دو تصویر از مجموعه تصاویر مقیاس طراحی یک قصه، قصه آن را طراحی و بازگو کنند. از طریق تحلیل قصه های بازگو شده از سوی کودکان، سه سازه محتوای هیجانی، خودانگاره، و استفاده از شوخی ارزیابی شد. نتایج پژوهش نشان داد که دختران در مقایسه با پسران و کودکان طبقه اجتماعی اقتصادی بالا در مقایسه با طبقه اجتماعی اقتصادی پایین محتوای هیجانی و خودانگاره مثبت تری داشتند و نیز بیشتر از شوخی استفاده می کردند. ضمن اینکه با افزایش سن کودکان، نمره های آن ها در مقیاس محتوای هیجانی، خودانگاره، و کاربرد شوخی افزایش می یافت.
بازنمایی جنسیت در برنامه های تلویزیونی، مقایسه مجموعه نوروزی کلاه قرمزی و انیمیشن شش ابرقهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
27 - 48
حوزه های تخصصی:
در مطالعات رسانه ای و فرهنگی، بررسی نحوه بازنمایی نقش های اجتماعی، قومیت، خرده فرهنگ ها و به ویژه بازنمایی مردان و زنان، از اهمیت خاصی برخوردار است.یکی از کارکردهای آموزشی رسانه برای کودکان بازنمایی نقش ها و کلیشه های جنسیتی است. هدف این مقاله مقایسه برنامه های «کودک مخاطب» از منظر جنسیت با تأکید بر دو نوع ایرانی و خارجی یعنی مجموعه های نوروزی کلاه قرمزی و انیمیشن های دیزنی است. مقاله حاضر ضمن بررسی بازنمایی جنسیت در مجموعه کلاه قرمزی 94 و انیمیشن شش ابرقهرمان ، نشان می دهد چه مفاهیم و ارزش هایی در این دو برنامه به مخاطب ارائه می شود. این مقاله در قالب نظریات برساخت گرایانه بازنمایی استوارت هال با تکیه بر مفهوم کلیشه های جنسیتی به تحلیل کیفی متون رسانه ای با رویکرد نشانه شناسی می پردازد. به این منظور، از میان مجموعه های نوروزی کلاه قرمزی و انیمیشن های دیزنی، جدیدترین آن ها، یعنی کلاه قرمزی 94 و انیمیشن شش ابرقهرمان ، به صورت هدفمند انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد، در هر دو برنامه، زنان کمتر از حد معمول بازنمایی شده اند. این بازنمایی اندک نیز در کلاه قرمزی 94 بر اساس کلیشه های سنتی و در انیمیشن شش ابرقهرما ن با ساختارشکنی کلیشه های جنسیتی همراه است. همچنین، در هر دو برنامه، ارزش ها و مفاهیم مثبت بیشتر منتقل شده که انیمیشن شش ابرقهرمان نسبت به مجموعه کلاه قرمزی سهم بیشتری دارد.
خوانش مخاطبان سریال های شبکه ماهواره ای فارسی وان: مورد تماشاگری ویکتوریا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
5 - 24
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی کردیم خوانش زنان ایرانی از سریال پربینند? ویکتوریا را بررسی کنیم. بر اساس نظریه های مخاطب فعال، به ویژه مصرف بین فرهنگی، مصرف رسانه ای با تکیه بر زمین? فرهنگی و اجتماعی، مخاطب به نحوی چندجانبه تعیین می شود. این تحقیق با روش کیفی و تکنیک مصاحب? عمیق، در میان30 نفر از زنان صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که تماشای این سریال نوعی اشتیاق مفرطی را پدید آورده است که می توان از «پیدایش تماشاگری شیفته» سخن گفت. افزون براین، تماشاگران زن این سریال، نقش ویکتوریا (قهرمان زن داستان) را مقتدر و مستقل تعبیر کرده اند. نمایش زن مقتدر حس خوشایندی از تماشای این سریال را برای آن ها تداعی کرده است. یافته ها نشان دادند، همذات پنداری مکانیسم قدرتمندی در فرایند تماشای این سریال است. وضعیت واقعی زندگی زنان تماشاگر با متن تصویری، مقایسه و موضوع مجادله تماشاگران است. این فرایند سبب شده تا خوانشی فعالانه حول قضاوت ها و انتظارات از نقش زنانه براساس نمایش نقش ویکتوریا در این سریال شکل گیرد. تأهل، اشتغال و رشت? تحصیلی متغیرهایی هستند که در نوع چنین خوانش هایی مؤثر است. افزون بر این، ما در این مقاله استدلال می کنیم که «مقایسه ما و دیگری» وجه مسلط در خوانش ویکتوریا در بین زنان ایرانی است.
برساخت اجتماعی عشق در تجربه زیسته زنان: بررسی کیفی مسائل و تبعات روابط عاشقانه دختران مجرد تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
471 - 488
حوزه های تخصصی:
انتخاب همسر در میان نسل جدید، اغلب یا محصول پیدایی عشق و تعلقات عاطفی است یا به شکل گیری روابط عاشقانه و رمانتیک پیش از ازدواج منتهی می شود. قلّت تحقیقات جامعه شناختی پیرامون این سوژه، ضرورت بررسی بسیاری از ابعاد موضوع را نشان می دهد. هدف اصلی این پژوهش فهم عمیق تجربه زیسته زنان از روابط عاشقانه و آشکار کردن ابعاد آسیب زای این روابط است. از این رو، تحقیق حاضر از نوع کیفی با روش مورد پژوهی است. نمونه گیری نظری بر مبنای اشباع نظری و استقرای تحلیلی به انتخاب 20 نفر از زنان دارای روابط عاشقانه پیش از ازدواج منجر شده است. معیار انتخاب این افراد تجربه روابط عاشقانه در گذشته یا حال حاضر، منطقه محل سکونت، وضعیت درآمد و سطح تحصیلات (پایگاه اقتصادی اجتماعی) است. یافته ها بر مبنای مصاحبه با مشارکت کنندگان نشان می دهد که تقلیل گرایی عاطفی و اهمیت صرف رفع نیاز عاطفی به همراه اهمیت امر ازدواج می تواند به شکل گیری روابط عاشقانه نابرابر و تلقی عشق به مثابه ملجائی عاطفی از دیدگاه زنان منجر شود. بدین معنا که در چنین روابطی، زنان به فرد مورد علاقه محوریت می بخشند و هر نوع فداکاری بی چشم داشتی را برای وی انجام می دهند و بدین ترتیب، در این زمینه مردان از حمایت عاطفی بیشتری بهره مند می شوند. شرایط مؤثر بر تشدید نیاز عاطفی زنان مؤثر واقع می شود عبارت است از خانواده سخت گیر یا سهل گیر و همچنین شبکه دوستان آن هم از طریق تقویت چشم و هم چشمی عاطفی. اندیشه تقلیل گرایانه زنان به تلقی شخص مورد علاقه به منزله منبع انحصاری رفع نیاز عاطفی منجر می شود و در نتیجه آنان در تعامل با فرد مقابل، انفعال رفتاری و همانندسازی هویتی با معشوق را در پیش می گیرند.