فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ بهار ۱۳۹۰ شماره ۳
117 - 131
حوزه های تخصصی:
بسیاری از نویسندگان و محققین معاصر از جمله بارتلمه، نویسنده کتاب «زن در حقوق ساسانی» و کریستن سن نویسنده کتاب «ایران در زمان ساسانیان»، معتقدند که وضعیت زنان در دوره ساسانی بسیار بد بود و با آن ها مانند بردگان و اشیاء برخورد می شد. با مطالعه منابع مذهبی و غیرمذهبی مربوط به دوره ساسانی، از جمله اوستا و ماتیکان هزارداتستان، متوجه می شویم که زن در دوره ساسانی می توانست در دادگاه شهادت بدهد، هنگام ازدواج نظر دختر را جویا می شدند و پدر حق نداشت دختر خود را به زور شوهر دهد، حتی دختر می توانست بدون اجازه والدین خود با شخص مورد علاقه ازدواج نماید، زن وقتی ازدواج می نمود می توانست به کارهای اقتصادی بپردازد و حتی شوهر خود را طلاق دهد. بنابراین مشخص می شود که زن در آن دوره دارای مقامی مناسب در جامعه بوده است.
تصویر زن در قصه های عامیانه فرهنگ بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
239 - 260
حوزه های تخصصی:
قصه ها منابع مهمی هستند که در بسیاری از فرهنگ ها به وسیله زنان نقل می شوند و در آ نها از وضع یت زنان طبقه فرادست و فرودست جامعه سخن می رود؛ بنابراین، بررسی آن ها می تواند نقش مهم ی در شناخت زو ایای مختلف زندگی زنان داشته باشد. هدف از این نوشتار، بررسی وضعیت زن در فرهنگ بختیاری بر اساس سی قص ه مکتوب است. فرهنگ بختیاری، فرهنگی مردسالار است که به رغم نگرش مثبت به زنان، آنان را فرودست تر از مردان می داند. در این فرهنگ، زنان در عرص ههای اقتصادی و سیاسی حضوری کم رنگ دارند و نگاهی مردسالار بر این زمینه ها حاکم است؛ البته زنان در برابر این فرهنگ مردسالار سکوت نکرده ، بلکه بسیاری از کلیشه های جنسیتی موجود را، به خصوص در زمینه های اجتماعی، نپذیرفته و مردان را مجبور کرد هاند نظرشان را تغییر دهند. از جمله دغدغه های زن در این قصه ها، ازدواج و مبارزه با اندیش ههای مردسالارانه است . از زنان انتظار م ی رود مطابق خواسته های مردان ازدواج کنند؛ اما آن ها، در بسیاری از موارد، این نگرش ها را رد کرده و طبق معیاره ای خود ازدواج نمود هاند. حضور زنان در قصه ها، هم از جهت کیفی و هم از نظر کمی، بررسی شده است. فعالیت های سیاسی و اقتصادی زن، اندیشه های مردسالارانه، مبارزه با اند یشه های مردسالارانه، ازدواج، و صفت های زن شخصیت های اصلی و فرعی از موضو عهای مورد بررسی در این مقاله اند.
آسیب شناسی مسئله تعدد زوجات در حقوق و رویه قضایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
265 - 289
حوزه های تخصصی:
پدیده چندهمسری از مباحثی است که در قرن اخیر بسیار مورد توجه اندیشمندان اجتماعی قرار گرفته است. نکته درخور تأمل در این تبیین ها، اتخاذ سرسختانه موضع دفاع یا مخالفت با چندهمسری است. از نظر برخی افراد، چندهمسری در زمان های گذشته رسم بوده است و اینک در بیشتر جوامع مرسوم نیست. از نظر گروه دیگر، تنها اصل تجویز آن در متون دینی، بر جواز انجام آن کفایت می کند. با توجه به این مسئله، که چندهمسری تحت عنوان «تعدد زوجات» تابع وجود شرایطی خاص (برگرفته از شرع و قانون) برای امکان تحقق است، حمایت از حقوق زنان، سلامت جامعه و پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم چندهمسری بر خانواده، به منزله اساسی ترین نهاد اجتماعی، اهمیت توجه قانون گذار به این مقوله را دوچندان می کند. در مقاله حاضر، به روش کتابخانه ای، با رویکرد تحلیلی توصیفی و استنتاجی، پس از بررسی تعدد زوجات در اسلام و پرداختن به این مسئله که اصل بر «تک همسری» است، به بررسی قوانین مرتبط با آن در قانون مدنی و قانون حمایت از خانواده پرداخته و پس از تحلیل نموداری 20 پرونده مرتبط با تعدد زوجات، درنهایت در جهت حمایت از تحکیم بنیان خانواده و در دفاع از حقوق زنان و اطفال در خانواده هایی که با این معضل روبه رو می شوند پیشنهادهای قانونی ارائه شده است. مبتنی بر این امر که علل مشروع و موجه تقاضای ازدواج مجدد در قانون نام برده شود و دادخواست ازدواج مجدد منوط به وجود یکی از این علل به دادگاه به طرفیت زوجه ارائه شود و همچنین نهاد مشاوره تخصصی در دادخواست هایی که به سبب نشوز و عدم تمکین است در متن قانون پیش بینی شود.
جهانی شدن فرهنگ و سبک زندگی با رضایت جنسی زنان متأهل شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
451 - 471
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش جهانی شدن فرهنگ و سبک زندگی بر رضایت جنسی زنان متأهل توجه دارد. جهانی شدن در چند دهه اخیر تغییرات عمیقی در عناصر فرهنگی، سبک زندگی، ایده ها، آرمان ها و افکار افراد ایجاد کرده است که نیازمند بررسی و تفحص است. با این هدف، مطالعه حاضر به روش پیمایش، با ابزار پرسش نامه بر مبنای نظریه اریک فروم، آدلر و گیدنز انجام شده است. تعداد 384 نفر از زنان متأهل ساکن شهر زنجان به روش خوشه ای انتخاب شدند که نمونه تحقیق حاضر را تشکیل می دهد. متغیر وابسته این پژوهش رضایت جنسی زنان متأهل در ابعاد رضایت از رابطه، ارتباط با همسر، سازگاری، اضطراب رابطه ای و اضطراب شخصی و متغیر مستقل اول جهانی شدن فرهنگ در سه بعد نگرش به جهانی شدن، گرایش به نوگرایی و ارزش های فرهنگی نو است. متغیر مستقل دوم سبک زندگی در ابعاد سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی، سلامت روان شناختی، ورزش و تندرستی، تغذیه و وزن است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین جهانی شدن فرهنگ و رضایت جنسی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد و همچنین بین رضایت جنسی با سبک زندگی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. بنابراین، نتایج تأییدکننده فرضیه اصلی تحقیق حاضر است.
جدال زنان عیار در برابر اسطوره مغول در روایت های داستانی بهرام بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
489 - 506
حوزه های تخصصی:
کهن نمونه «بیگانه دشمن» در تاریخ فرهنگی ایران بارها به صورت های مختلف بروز یافته است و از نمونه های آن، دشمنی و بیگانگی تاتار و مغول را می توان نام برد. وحشی گری و قساوت مغولان به مردمان ایران زمین، تا آنجا بود که پس از حمله سهمگین و قتل و غارت ایشان، تا قرن ها نمونه ای برای هر نوع حمله و غارت به شمار می رفتند و کم کم از شکل تاریخی خارج و به شکلی اسطوره ای در ادبیات و فرهنگ ما باقی ماندند. این مقاله به چگونگی شکل گیری اسطوره مغول در تاریخ فرهنگی ما و به طور خاص، آثار بهرام بیضایی اشاره دارد. از مشخصه های اصلی روایت های داستانی بیضایی، حضورِ فعال زنان در متن روایت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل مبارزه زنانِ «قهرمان عیار» در برابر اسطوره مغول، در روایت های داستانیِ بهرام بیضایی است. نمایش نامه و فیلم نامه هایی که در این پژوهش بررسی می شوند، عبارت اند از: فتح نامه کلات ، قصه های میرکفن پوش ، عیار تنها ، عیارنامه و تاراج نامه . روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است؛ بدین صورت که ابتدا شیوه بیضایی در استفاده از اسطوره مغول بیان می شود، سپس پنج اثر که در آن به طور مشخص مبارزه زنان با مغول در محور روایت قرار می گیرد، تحلیل می شوند.
خویشاپیوندی در متون پهلوی و بازتاب آن در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
107 - 124
حوزه های تخصصی:
خویشاپیوندی یا ازدواج با محارم، ترجمه مصطلح واژه پهلوی خودوده (xw?d?dah) است؛ موضوعی که اغلب آن را به ایرانیان باستان منسوب می دارند. اما این موضوع هرگز خاص ایرانیان نبوده است و نمونه-هایی از آن را در فرهنگ های دیگر نیز می توان یافت. این مقاله پس از بیان نمونه هایی از فرهنگ های دیگر و ایرانیان باستان، به شاهنامه و نمونه های موجود در آن می پردازد. در این نامه کهن در مقام بازگویی داستان های ایرانیان باستان، ازدواج با محارم طرح می گردد و در توجیه آن دو نظر بیان شده است: که نخستین از آنِ دقیقی زرتشتی است که این ازدواج ها را بر اساس متون مزدایی توجیه کرده و آیین عجم می خواند و دیگری از آنِ فردوسی است که از آن با عنوان «دین پهلوی» یا روشی شاهانه نام برده است. این جستار این دو نظریه را گزارش و تحلیل می کند.
گفتمان مسلط بر نظام آموزشی زنان در کتاب های درسی دبیرستانی (1320- 1345)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
259 - 281
حوزه های تخصصی:
با تشکیل سلسله پهلوی، آموزش نوین زنان ایران از ضرورت های پروژه ی نوسازی ایران تعریف شده بود. در نتیجه، آموزش زنان در فضای گفتمانی نوسازی و نوگرایی که حکومت پهلوی خود را منادی آن می دانست، قرار گرفت. با از میان رفتن انسداد سیاسی پس از خروج رضاشاه از ایران، آموزش نوین زنان دچار آشفتگی رویکردی و گفتمانی شد. با قدرت گیری گفتمان های رقیب حکومت و امکان کنش گری آن ها در عرصه قدرت، فضای گفتمانی مسلط بر نظام آموزشی زنان، یکپارچگی و انسجام خود را از دست داد و دال مرکزی نوگرایی که پیش تر در عصر رضاشاه، طرح ها و برنامه های آموزشی زنان را حول خود شکل داده بود، از میان رفت؛ این مسئله منجر به شکل گیری، الگوی «زن مسلمان» در کنار «زن مدرن» شد. از طرفی، این برهه ی تاریخی، از حیث مسئله ی آموزش زنان، دوره ی تکوین اولیه ی سیاست ها و برنامه های آموزشی است که نهایتاً منجر به انقلاب آموزشی در 1345 ش شد. این پژوهش با استفاده از مفهوم سنتی پیوستگاری در تاریخ و روش توصیفی تحلیلی در پی بررسی رویکردها ، طرح ها و آهنگ تغییرات برنامه های آموزشی دختران در کتاب های درسی دبیرستان، برای تشریح چگونگی هویت یابی زنان، نقش و جایگاه آنان در فرایند مدرنیزاسیون ایران است.
زنانگی، ایدئولوژی و مقاومت در برابر فرودستی تحلیل گفتمان فرودستی زنان در سینمای ایران با تکیه بر نظریه خودمداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
185 - 217
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل گفتمان انتقادی فرودستی زنان از خلال تحلیل چهار فیلم سینمایی عروس آتش ، کاغذ بی خط ، خانه پدری و ناهید است. چارچوب نظری استفاده شده نظریه خودمداری قاضی مرادی است که با روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف انجام شده است. تحلیل گفتمان انتقادی با پیوند میان ساختارهای گفتمانی و بافت های اجتماعی می تواند به درک ما برای فهم مسائلی که وجود دارد کمک کند. از جمله نظم های گفتمانی مسلط، گفتمان پدرسالاری است که روابط بین دو جنس را از موضع قدرت واسازی می کند؛ همچنین، گفتمانِ سنت و تجدد که باعث می شود سوژه ها به بازتعریف هویت خویش دست بزنند. این روش شامل سه مرحله توصیف، تفسیر و تبیین است. برای این منظور، در مرحله توصیف، به ویژگی های صوری متن (تحلیل دیالوگ ها و سکانس ها) توجه شده است. در مرحله دوم، که مرحله تفسیر است، به بیناگفتمانیت (پرکتیس گفتمانی) پرداخته شده است؛ و در مرحله آخر تأثیر متقابل ساختارهای کلان اجتماعی بر متن با تکیه بر نظریه خودمداری بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که چگونه از گذار دو فضای گفتمانی سنت و تجدد، نظم گفتمان جنسیتی و روابط قدرت نهفته در این سلسله مراتب، باعث فرودستی زنان و سپس مقاومت آن ها در برابر فرادستی مردان شده است. زنانگی های مدرن و سنتی نه تنها در تقابل با هم قرار می گیرند، بلکه از سویی دیگر، دال زنانه در مقابل سوژه های مرد سنتی و مدرن نیز بازنمایی می شود.
تغییرات نسلی ارزش فرزند و رفتار فرزندآوری زنان پیش و پس از انقلاب اسلامی (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
409 - 425
حوزه های تخصصی:
مطالعه تغییرات نسلی «ارزش فرزند» و رفتار فرزندآوری در بین زنان پیش و پس از انقلاب اسلامی، موضوع مقاله حاضر است. نسل های مختلف زنان در ایران، بر اساس تجربه زیسته مشترک، نگرش و برداشت متفاوت و گاه متضاد از معنا و مفهوم فرزند و فرزندآوری دارند. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع مقطعی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. جمعیت آماری شامل پنج نسل از زنان شهر زنجان است که از هر نسل 100 نفر انتخاب شده و در مجموع 500 نفر حجم نمونه این تحقیق را تشکیل داده اند. روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای به شیوه PPS است. در یافته های تحقیق، تفاوت میانگین نمره ارزش فرزند و رفتار فرزندآوری، در بین نسل های مطالعه شده، به لحاظ آماری معنادار است. پایین ترین سطح ارزش فرزند در بین نسل زنان سال های 1371 تا 1374 و بالاترین سطح مربوط به نسل زنان سال های قبل از 1342 است. فردگرایی با ارزش فرزندآوری رابطه منفی و معکوس دارد. دینداری و ارزش فرزندآوری رابطه مثبت و مستقیمی دارند و تأثیر تجربه جهانی شدن بر ارزش فرزند، در نسل متولدان 1358 تا 1367 شدیدتر از سایر نسل هاست. تفاوت تغییر رفتار فرزندآوری بین زنان نسل های مختلف در ایران با توجه به تجربه تاریخی، زیستی، و آگاهی نسلی متفاوت هر یک از نسل ها، همراه با تضاد ساختی و نسلی قابل تبیین است و تغییرات نسلی ارزش فرزند، هم از لحاظ ذهنی و تاریخی و هم از لحاظ عینی و ساختی، قابل بررسی است. تجربه جهانی شدن زنان در کنار افزایش آگاهی و انتظارات و دگرگونی در نقش و موقعیت آنان پس از انقلاب اسلامی، در برداشت و ارزیابی آنان از ارزش فرزند و رفتار فرزندآوری تأثیرگذار بوده است.
بیان خود از طریق انتخاب تصویر پروفایل در میان کاربران زن ایرانی در شبکه های اجتماعی با تکیه بر نظریه نمایشی گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
599 - 626
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر چگونگی بیان خود از طریق انتخاب تصویر پروفایل را در میان کاربران زن ایرانی در شبکه های اجتماعی مجازی (مطالعه موردی: فیسبوک) با تکیه بر نظریه نمایشی اروینگ گافمن بررسی می کند. پژوهش حاضر پژوهشی بنیادی است. در نظریه نمایشی گافمن، جامعه همچون صحنه نمایش و کنشگران همچون بازیگران نمایش در نظر گرفته می شوند. اگر شبکه های اجتماعی را بتوان جامعه ای پنداشت که کاربران درون آن به اجرای نقش می پردازند، می توان انتخاب تصاویر پروفایل را آغاز این اجرا در نظر گرفت. فضای مجازی این امکان را فراهم می کند که کاربران در مواجهه با دیگران یک «خود» انتخابی داشته باشند و آن را از طرق گوناگون همچون انتخاب تصویر پروفایل بیان کنند. این نوشتار در ذیل مطالعات فرهنگ دیداری جای می گیرد که تأکید آن بر فرهنگ به منزله عنصر تأثیرگذار بر تجربه دیداری است و بالعکس. در پرتو این نگرش، آن جنبه های فرهنگی که در انتخاب تصویر پروفایل به دست کاربران زن تأثیرگذارند شناسایی می شوند. در پژوهش حاضر، تلاش شده است که خود تصاویر تحلیل شوند و برای این منظور 200 تصویر پروفایل به عنوان نمونه انتخاب شده اند. در بررسی تصاویر هم از تحلیل محتوای کیفی و هم تحلیل کمی به منظور مشاهده و دسته بندی مقوله های شناسایی شده بهره برده ایم. به نظر می رسد زنان در تصاویر پروفایل خود تلاش می کنند یک خود ایدئال را بسازند و به نمایش بگذارند که با کلیشه های جنسیتی همخوان باشد و همچنان درگیر بازتولید و اجرای هنجار های جنسیتی هستند.
تحلیل نمونه هایی از نقوش زنان بر سفال دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
63 - 82
حوزه های تخصصی:
موضوع تحقیق پیشِ رو، بررسی و تحلیل تعدادی از سفالینه های دوران اسلامی است که حاوی نقوش تزیینی زنان می باشند. هدف اصلی این مقاله، شناساییِ عوامل تعیین کننده استفاده از این نوع نقوش و پاسخ به سؤالات مهمی از این قبیل است: نقوش زن بیشتر در کدامیک از مقاطع تاریخیِ هنر سفالگریِ دوران اسلامی مشاهده می شود؟ این نقوش دارای چه ویژگی هایی بوده و چه عواملی در کاربرد آن ها تأثیرگذار بوده است؟ بدیهی است که پاسخ به سؤالات فوق می تواند ما را در شناخت هرچه بیشتر موقعیت و جایگاه سیاسی، اجتماعی و... زنِ مسلمان ایرانی و تفاوت های آن با دوران قبل از اسلام یاری کند. در همین راستا پس از بررسی نمونه های متعددِ سفال دوران اسلامیِ ایران به خصوص سفال های قرون میانی، تعدادی از مهم ترین و گویاترینِ آن ها انتخاب شد و سپس سایر عواملی که در کاربرد این نقوش مؤثر بودند مورد تحقیق قرار گرفت. بنا بر یافته های تحقیق، کاربرد نقوش زنان بر سفال دوران اسلامی به طور خاص طی ادوار سلجوقی و ایلخانی، تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله: ورود اقوام جدید با نگرش های نو به زن، شکوفاییِ ادبیات در قالبِ داستان های ملیِ ایرانیان مانند شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی و رواجِ مفاهیم خاص نجومیِ توأم با نمادهای مؤنث، صورت گرفته است.
آسیب شناسی رسانه در بازنمایی خانواده و گونه های آن (مطالعه موردی صداوسیمای مرکز ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
319 - 340
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، آسیب شناسی رسانه در سه مجموعه از سریال های محلی صداوسیمای مرکز ایلام بررسی و تحلیل شده است. به منظور دستیابی به این هدف، پژوهش حاضر با اتکا به رویکرد نظریه بازنمایی و برمبنای قرائت نشانه شناختی از گفتارهای تبدیل شده به متن، سعی کرده است دلالت های معنایی و تصاویر فرهنگی ای را که سریال های قال وقواله ، برا و بش و هرکه را خوی بازنمایی می کنند تحلیل کند. تجزیه وتحلیل یافته ها چند نوع مفهوم مرتبط با آسیب اجتماعی خانواده در سیمای مرکز ایلام را نشان می دهد: برساخت تصویر دوگانه از خانواده، مناقشه برانگیز نمودن تفاوت ها و بازتولید کلیشه های نقشی مبتنی بر احترام به ساحت سنت. برمبنای نتایج این پژوهش در خانواده سنتی، پایبندی به آداب و رسوم محلی و مقاومت در برابر مدرنیته به منزله یک ارزش تصویر شده است؛ در این خانواده، زن معمولاً «زنِ پذیرنده » است و تصمیم گیرنده اصلی مرد است و آنجا هم که زن در موضوعی مهم تصمیم می گیرد، نتیجه نابهنجاری را رقم می زند. آنچه را در این سریال ها نمایش داده می شوند می توان در بطن جامعه هم دید. به عبارتی، می توان سمت و سوی شبکه استانی مرکز ایلام را در سریال های مورد مطالعه، تمرکز بر پذیرش مردانگی و زنانگی سنتی و سیطره آن بر سایر مردانگی ها و زنانگی ها دانست که در طول سال های پخش سریال ها (1388 1392) این نحوه بازنمایی، صورت مسلط بوده است.
بازنمایی شخصیت زن در کتاب های خاطره نگاری دفاع مقدس (مطالعه موردی کتاب های ساجی، صباح، زیباترین روزهای زندگی و چراغ های روشن شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
251 - 271
حوزه های تخصصی:
کتاب های خاطره نگاری دفاع مقدس یکی از سندهای ماندگار در تاریخ ایران اسلامی است. روز 31 شهریور 1359 رژیم بعث عراق به ایران حمله نظامی کرد و جنگ تحمیلی آغاز شد. حضور زنان دوشادوش مردان از ابتدای جنگ و فعالیت آن ها در قالب گروه های امدادی و پشتیبانی مسئولیتی بود که برعهده گرفته و تا پایان جنگ این وظیفه خطیر را انجام دادند. زنان رزمنده پس از جنگ به ثبت خاطرات خود و دیگر زنان رزمنده در قالب رمان، خاطره نگاری و تاریخ شفاهی از جنگ پرداختند. مقاله حاضر به بررسی چگونگی بازنمایی ابعاد شخصیتی زنان رزمنده دفاع مقدس در 4 کتاب خاطره نگاری منتخب پرداخته است. این چهارکتاب تحت عنوان صباح ، ساجی ، چراغ های روشن شهر و زیباترین روزهای زندگی ضمن آنکه با محوریت شخصیت زن نگاشته شده، آثار به روز و اثرگذار در این عرصه اند. یافته های این مقاله با استفاده از روش تحلیل مضمونی نشان می دهد که بازنمایی شخصیت زنان در چهار حوزه معنایی بینش، گرایش، کنش و عوامل شخصیت ساز قابل طبقه بندی است. در حوزه بینش مواردی همچون اعتقادات دینی، اخلاقی و انقلابی قابل طرح است و در حوزه گرایش مضامینی مانند روحیات خودساخته، مقتدر، منزجر از جنگ، کنجکاو و عفیفانه ذکر شده است. در حوزه کنش نیز مواردی همچون کمک رسانی، فعالیت های مذهبی، انقلابی، نظامی، فرهنگی و مقید به انجام دادن فرایض دینی احصا شده و در پایان نیز عوامل شخصیت ساز با محوریت خانواده مورد تأکید قرار گرفته است.
جمهوری اسلامی ایران و مسئله بدحجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
139 - 164
حوزه های تخصصی:
حجاب و عفاف به یکی از دغدغه های مهم مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران در دهه های اخیر تبدیل شده است. لزوم حجاب اجباری اسلامی و همسو قلمداد کردن آن با عفاف و اخلاقی انسانی زمینه اصلی بقای این قانون از بدو تولد انقلاب اسلامی تاکنون بوده است. در دوره هایی خاص، انتقاد و اعتراض به حجاب اوج و افول داشته است، اما این اعتراض ها هیچ گاه فروکش نکرده است. فرضیه رقیب مهم در این زمینه در قالب لزوم رعایت «حقوق اساسی شهروندان ایرانی» مطرح می شود که مستند انتقادات حقوق بشری هم شده است. در مقابل، استناد به «حقوق اکثریت شهروندان مسلمان» جامعه ایرانی سبب شده دولت جمهوری اسلامی ایران همچنان در برابر موج انتقادات روزافزون و نیز فرایند عرف شدن «مسئله بدحجابی»، به دفاع از الزام قانونی (و نه لزوماً شرعی) بپردازد. خواه و ناخواه، به دلیل موفقیت نسبی این استدلال، با قبول این فرضیه، برای دولت اسلامی ضمن دفاع از جایگاه قانونی حجاب، لزوم نوعی بازخوانی نظری و عملی در اجرای این قانون ضروری به نظر می رسد. مقاله حاضر در قالب گزارشی علمی با رویکردی عمل گرا سعی کرده واقعیت حجاب و ادله حاکم بر بیان حقوقی و اجتماعی و نیز سیاسی در این خصوص را دقیق تر بررسی کند تا آینده سیاست گذاری درباره حجاب در جمهوری اسلامی ایران واقع بینانه تر ترسیم شود.
ارزیابی نمود نقش اجتماعی زن در سینمای ایران (سال های 1390- 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
309 - 324
حوزه های تخصصی:
سینما به منزله رسانه ای که به کسب پایگاهی مستحکم در میان مردم موفق شده، علاوه بر جنبه های هنری از مناظر دیگری نظیر جامعه شناسی نیز قابل تحلیل و بررسی است. نظریه بازتاب یکی از نظریاتی است که زیرمجموعه جامعه شناسی سینما قرار می گیرد و از دیدگاهی به مقوله سینما می نگرد که وجود ارتباط تنگاتنگ و گسست ناپذیر بین فیلم های تولیدشده در یک بافتار اجتماعی با خود آن بافتار، به طور عام، و نهادهای سازنده آن، به طور خاص، را اجتناب ناپذیر می داند. در این پژوهش، سعی بر این است تا با تکیه بر این موضع فکری نقش اجتماعی کاراکترهای زن موجود در فیلم های ساخته شده بین سال های 1390 1396 به روش تحلیل محتوای کیفی واکاوی شود. انتخاب این بازه زمانی به دلیل نزدیکی به زمان نگارش مقاله (1397) و به تبع آن نزدیکی به بافت جامعه امروز مخاطبان است. جامعه آماری مورد نظر به طور هدفمند از بین فیلم های برنده شده در بخش های بهترین فیلم، بهترین فیلم نامه و بهترین فیلم از دید تماشاگران جشنواره فجر این دوره انتخاب شده است. در بخش اصلی نیز، تحلیل نقش اجتماعی شخصیت ها براساس پنج شاخصه، که به باور نگارندگان جوانب مختلف نقش اجتماعی زن در سینما را مورد پوشش قرار می دهد، صورت می پذیرد: 1. ژانر فیلم ها، 2. طبقه اجتماعی شخصیت ها، 3. نوع شغل شخصیت ها، 4. خودکارآمدی اجتماعی شخصیت ها و 5. کنشگری شخصیت ها؛ تا از این طریق جایگاه اجتماعی زنان، به عنوان تشکیل دهندگان نیمی از جمعیت ایران به واسطه تشریح تصویر ارائه شده در سینمای این شش سال مشخص شود.
جایگاه زن در دوران پیش از تاریخ:مطالعه ی موردی پیکرک های محوطه ی حاجیلار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱
89-111
حوزه های تخصصی:
در این جستار کوشیده ایم تا پیکرک های محوطه ی حاجیلار را در آناتولی مرکزی مورد بررسی و پژوهش قرار دهیم. زمینه ی بنیادین این جستار پیکرک های مؤنث به دست آمده از طبقه ی VI حاجیلار است که فرهنگ دوره ی نوسنگی جدید را دربر می گیرد. افزون بر آن، پاره ای از دیدگاه ها و فرضیات مطرح شده در زمینه ی کارکرد و چیستی پیکرک ها نیز در این جستار گردآوری و واکاوی شده است. در راستای شناخت هرچه بیشتر پیکرک های حاجیلار، کارکرد آن ها و در نهایت ارتباط این داده ها با جایگاه زنان در دوره ی پیش از تاریخ، به ناچار نگاهی گذرا و فراگیر به کلیت پیکرک ها افکنده ایم. امیدواریم که توانسته باشیم در این جستار، جمع بندی و ارزیابی مناسب و مطلوبی از این دیدگاه ها ارایه دهیم.
بررسی تطبیقی پوشش زنان تصویر شده در شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
531 - 551
حوزه های تخصصی:
الگوی تصویر شده پوشش زنان در دوره تیموری و صفوی از دیدگاه هنرمند آن زمان در تصاویر برجای مانده از شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسبی انعکاس یافته است. مطالعه منابع مکتوب تاریخی و مقایسه تطبیقی نگاره های دو شاهنامه یاد شده، نوشتاری به شیوه تحلیلی تطبیقی را ارائه می دهد که در مسیر خویش به ابهامات زیر پاسخ می گوید؛ پوشش زنان تصویر شده در دو شاهنامه یاد شده از چه وجوهی قابلیت انطباق دارند؟ تزیین در پوشاک زنان عهد تیموری و صفوی چه کارکردی داشته است؟ ساختار پوشاک زنان دوره تیموری و صفوی در قالب سه لایه اصلی سرپوش، تن پوش و پای پوش است؛ به طورکلی کیفیت پوشاک زنان افته در نگاره های هر دو شاهنامه سه مقوله تزیین، شاخص هایی جهت تعیین جایگاه اجتماعی زنان و لزوم حجاب را برمی تاباندکه در آثار هر دوره، به فراخور اصول حاکم بر جامعه و سلیقه هنرمند نگارگر، لحاظ شده است. وجه اشتراکی که در هر دو عصر تاریخی به چشم می خورد، جایگاه والایی است که برای زنان از هر طبقه اجتماعی در نگاره ها به واسطه حفظ وقار و مقام شامخ زنان جامعه در آن ها لحاظ شده است.
تفاوت های جنسیتی در ادغام اجتماعی فناوری های جدید با اوقات فراغت نوجوانان: ترجیح یا تحمیل؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
115 - 132
حوزه های تخصصی:
بر اساس رویکرد «فناوری اجتماعی»، در شرایط کنونی فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی با فعالیت های فراغتی نوجوانان ادغام شده و پیوند یافته اند. این فعالیت های فراغتی در چارچوب وسیع تری از اقتضائات بیرونی کنش و همچنین شرایطی قرار دارند که انتخاب کنشگر در آن رقم می خورد. این مقاله تلاش می کند ضمن ارائه سنخ بندی از انواع فعالیت های فراغتی بیرون محور و فناوری محور، ترجیح واقعی نوجوانان را در انتخاب آن ها با توجه به تفاوت های جنسیتی واکاوی کند. بر این اساس، با 120 نوجوان دختر و پسر در سال تحصیلی 1395 1396 مصاحبه هایی نیمه ساختارمند در شهر تهران با توجه به نمونه گیری تیپیک و هدفمند انجام شد. نتایج نشان می دهند که ترجیح اصلی نوجوانان فعالیت های فراغتی بیرون محور است، اما شرایط اجتماعی و چارچوب فشارها و الزامات اجتماعی و فرهنگی در عمل فعالیت های فراغتی فناوری محور را برای آنان شکل می دهد؛ تا جایی که فناوری های جدید در برخی موارد به منزله یک دوست تجلی می یابند. پسران بیش از دختران بازی های رایانه ای (و کنسولی) را به منزله فعالیت فراغتی انتخاب می کنند و بیشتر تحت تأثیر احساسات ناشی از آن ها قرار می گیرند. این در حالی است که دختران با محدودیت های بیشتری برای فراغت بیرون محور مواجه اند. به هر حال، فعالیت های فراغتی فناوری محور به منبع هویتی و مصرفی برای اکثر نوجوانان تبدیل شده است.
بررسی و تحلیل گفتمان حاکم بر رمانهای زنان اسلام گرا با تکیه بر نظریه فرکلاف (مطالعه موردی رمان "لن أموت سدى" اثر جهاد رجبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
381 - 399
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، شاخه ای مهم و رویکردی نو از نظریه تحلیل گفتمان به شمار می رود. این رویکرد به عنوان گرایشی میان رشته ای، در بررسی متون از سطح جمله و کلام فراتر رفته و به بافت موقعیتی که متن در آن شکل گرفته است توجه می کند. نورمن فرکلاف یکی از نظریه پردازان این عرصه است که ارزیابی سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مولفه های اصلی نظریه او را تشکیل می دهد. این پژوهش سعی دارد تا سطوح سه گانه گفتمان انتقادی را در رمان "لن أموت سدى" اثر خانم جهاد رجبی، از نویسندگان اسلامگرای فلسطینی تبار، مورد واکاوی قرار دهد و ایدئولوژی حاکم بر متن او را تبیین کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلف با استفاده از کارکرد واژگان و روابط معنایی میان آنها و نیز بهره گیری از استعاره های متعدد یا کاربست افعال خبری دیدگاه خود را نسبت به اوضاع فلسطین بیان می کند. وی همچنین با فراخوانی شخصیتهای قرآنی، الهام از مفاهیم اسلامی و کارکرد روابط بینامتنی، خوانشگران خود را در مواجهه با بافت موقعیتی جامعه اشغالی قرار می دهد و به بیان مسائل حاکم بر جامعه می پردازد. در واقع نویسنده از این رهگذر به دنبال کسب ایدئولوژی مد نظر خود و تحقق مفاهیمی چون هویت بخشی، آزادی خواهی و مبارزه با اشغالگران است.
پدیدارشناسی همسرگزینی دختران جوان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
49 - 71
حوزه های تخصصی:
در هر جامعه ای برای گزینش همسر، بنا بر شرایط و مقتضیات آن جامعه، معیار ها و هنجارهایی وجود دارد. به بیان دیگر، همسرگزینی امری اجتماعی و تا حد زیادی تحت تأثیر ارزش های غالب در جامعه است. بیشتر تحقیقات انجام شده در این حوزه از استراتژی های قیاسی و روش های کمّی برای بررسی این پدیده بهره برده اند؛ در صورتی که این پدیده در تجربه زیسته عاملان اجتماعی ابعاد ذهنی و مصادیق عینی متنوع و در عین حال پیچیده ای دارد. بر این اساس، در مطالعه حاضر سعی شده است با رویکردی پدیدار شناختی به بررسی و بازسازی معنایی همسرگزینی به منزله پدیده ای اجتماعی در میان زنان جوان پرداخته شود. این بررسی پدیدارشناسانه با مشارکت پانزده دختر جوان متأهل در شهر مشهد، که به صورت هدفمند گزینش شده بودند، انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که به طور کلی سه الگوی غالب برای گزینش همسر وجود دارد که عبارت اند از: سبک مبتنی بر الگوهای سنتی، سبک مبتنی بر تعاملات دوستانه، سبک بینابینی (تعاملات دوستانه تحت نظارت خانواده). همچنین، معیارسازی، کنترل معیار، انطباق یابی، پذیرش و گزینش نهایی بیانگر ابعاد اصلی و مشترک فرایند گزینش همسر از سوی مشارکت کنندگان در تحقیق بوده است.