فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۵۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی عوامل خانوادگی مؤثر بر فرار دختران از خانه پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، دختران فراری و عادی شهر همدان در سال 1390، و تعداد نمونه 60 نفر متشکل از 30 دختر فراری و 30 دختر غیرفراری بوده که با روش نمونه گیری در دسترس از مرکز بهزیستی شهر همدان بررسی و تحلیل شده است. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه انجام گرفته است بدین صورت که داده ها از طریق دو پرسشنامه جداگانه در دو مرحله از دختران فراری و غیر فراری تکمیل گردیده است. یافته ها نشان می دهد که عوامل خانوادگی در ایجاد زمینه های فرار دختران از خانه نقش بسزایی ایفا می کند. در این زمینه می توان گفت که دختران فراری از نظر خانوادگی به علت نفاق، ناسازگری، اعتیاد والدین، تشنج در محیط خانوادگی، طرد و تحقیر، کمبود محبت، سبک تربیتی نادرست، از هم گسیختگی خانواده، عدم مراقبت و بی توجهی والدین و سرپرستان نسبت به دختران، ترس از تنبیه و پایگاه اجتماعی نامناسب به فرار از خانه اقدام کرده اند.
بررسی عوامل مرتبط با احساس امنیت اجتماعی زنان (مورد مطالعه: زنان ساکن مجتمع های مسکونی مهرشهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش روند مهاجرت به شهر ایلام و توسعه فیزیکی این شهر، ساختار جوان جمعیت و رسیدن به سن ازدواج و نیاز به مسکن، و نیز عدم وجود زمین کافی برای ساخت مسکن خانوارهای جدید، توجه به احداث مجتمع های مسکونی را در این شهر حائز اهمیت نموده است. با این وجود ایجاد چنین طرح های انبوه و عظیمی، همراه با نوع معماری و فشرده بودن فضای آنها، پیامدها و مشکلات دیگری را با خود به همراه دارد که از مهمترین آنها، عدم احساس امنیت در بین ساکنین این مجتمع ها می باشد. این مساله ذهن بسیاری از اندیشمندان، آسیب شناسان اجتماعی و نهادهای ذیربط را به خود مشغول نموده است. در این راستا این مقاله، به شیوه پیمایشی و با توزیع پرسش نامه در بین 274 نفر، به بررسی احساس امنیت اجتماعی زنان ساکن مجتمع های مسکونی مهر شهر ایلام و عوامل مرتبط با آن پرداخته است. بررسی فرضیه ها بیانگر آن است که متغیرهای میزان رضایت از عملکرد ناجا، کنترل اجتماعی، سرمایه اجتماعی و جهت گیری مذهبی با احساس امنیت اجتماعی، همبستگی مستقیم، متوسط، و در سطح 99 درصد معنی داری دارد. همچنین رابطه معنی داری بین متغیر راهبرد کنارآمدن با محیط و متغیر وابسته مشاهده نمی شود. تفسیر نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان می دهد که متغیرهای میزان رضایت از عملکرد ناجا و سرمایه اجتماعی تقریباً 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی احساس امنیت را تبیین نموده اند. در مجموع، ارزیابی یافته ها نشان می دهد که مدل پژوهش حاضر از قدرت تبیین و پیش بینی متوسطی برخوردار است.
بررسی تاثیر تضاد کار- خانواده مادران شاغل بر فرسودگی عاطفی و بهزیستی روانی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تعارض کار – خانواده بر برخی نگرش های شغلی؛ شامل بهزیستی روانی و فرسودگی عاطفی با محوریت مادران شاغل می باشد و در این میان نقش متغیرهای تعدیل گر همچون حمایت سازمانی ادراک شده و انگیزه درونی را نیز مد نظر قرار داده است. جامعه آماری این پژوهش را مادران شاغل در بخش اداری دانشگاه تهران تشکیل می دهند. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر روش نمونه گیری طبقه بندی است و سپس نمونه گیری احتمالی در هر طبقه انجام شده است. بر این اساس، 182 نفر از آنان برای پاسخ به پرسشنامه ها انتخاب شده اند. برای بررسی تاثیر تعارض کار – خانواده بر فرسودگی عاطفی و بهزیستی روانی کارکنان با تعدیل گری حمایت سازمانی ادراک شده و انگیزه درونی از روش معادلات ساختاری و رگرسیون چند متغیره و نرم افزار های LISEREL و SPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داده است که میان تعارض کار - خانواده و بهزیستی روانی و فرسودگی عاطفی به ترتیب رابطه منفی و مثبت وجود دارد و انگیزه کاری درونی و حمایت سازمانی ادراک شده نیز رابطه میان این متغیر ها را تعدیل می کند.
تجربه زنانه از جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی مسئله رازداری در اهدای گامت و جنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از ورود تکنولوژیهای نوین کمک باروری به عرصه علم، مباحث اخلاقی فراوانی طرح شد که یکی از آنان رازداری در اهدای گامت یا جنین است. رویکرد کشورها در بحث اهدای ناشناس گامت یا جنین، متفاوت است. برخی کشورها، رازداری را مجاز دانسته اند و بعضی دیگر غیرمجاز. مخالفان با ارائه دلائلی چون حق کودک برای دانستن، لزوم آگاهی از پیشینه پزشکی، جلوگیری از زنای محارم، کاهش سطح اطمینان میان والدین و فرزندان، ایجاد مشکلات هویتی برای کودک، مقایسه میان قوانین فرزندخواندگی و قوانین مربوط به آن مخالفت خود را با این مسأله اعلام می کنند. موافقان نیز با دلائلی چون عدم اهمیت روابط ژنتیکی، حمایت از واحد خانواده، حمایت از کودک و والدینش در برابر عکس العمل های منفی جامعه، تخریب روابط والدین فعلی و کودک، حق آزادی تولیدمثل و حق حریم خصوصی، نگرانی از ایجاد اشکال جدید خانواده، ایجاد نظام تربیتی واحد برای کودک و عدم ایجاد استرس برای کودک در رابطه با دانستن منشأ ژنتیکیاش، بر جواز آن تأکید دارند.
این مقاله به روش کتابخانه ای و با بررسی منابع فارسی و انگلیسی تدوین شده است.
بررسی ارتباط میزان تقید مردان به باورهای دینی و خشونت علیه زنان در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی ارتباط میزان تقید مردان به باورهای دینی و ویژگیهای جمعیت شناختی با میزان خشونت علیه زنان در شهر یاسوج پرداخته است. روش پژوهش، پیمایشی، جامعه آماری پژوهش را تمام زنان متأهل 54 15 ساله شهر یاسوج تشکیل داده است که در زمان پژوهش حداقل یک سال از ازدواج آنها گذشته باشد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه و با شیوه نمونه گیری چند مرحله ای طبقه بندی شده تصادفی از یک نمونه 400 نفری از جامعه آماری به دست آمده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین مدت زمان ازدواج زوجین با میزان خشونت شوهران علیه زنان رابطه ای معنادار نیست، اما از سویی دیگر، بین تعداد فرزندان و میزان تقید شوهر به باورهای دینی با میزان خشونت شوهران علیه زنان رابطه معنادار هست. نتیجه گیری اساسی پژوهش این است که با افزایش میزان تقید شوهر به باورهای دینی از میزان خشونت علیه زنان کاسته می شود.
همسر آزاری
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۱ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
در عرصه مسائل زنان با فقدان تئوری مواجهایم
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۸ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
مؤلفههای مهم سیاستگذاری سازمان صدا و سیما در مورد حضور زنان در رسانه ملی کدام است؟ این پرسشی است که درگفتوگویی با دکتر خجسته در خصوص نقد و بررسی سیاستهای جنسیتی صدا و سیما به آن می پردازیم. در این مصاحبه با ما باشید.
مطالعه تطبیقی عملکرد دو طیف رسانه ای جریان ساز و رقیب در مدیریت جریان خبری اسیدپاشی های اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه تطبیقی عملکرد دو طیف رسانه ای جریان ساز (خبرگزاری ایسنا، روزنامه شرق و شبکه خبری بی بی سی فارسی) و رقیب (خبرگزاری فارس، روزنامه کیهان و خبر صداوسیما) در مدیریت جریان خبری اسیدپاشی های اصفهان در بازه زمانی 24مهر تا 9 آبان 1393 بود. نمونه گیری به روش هدفمند انجام و برای تحلیل داده ها از دو روش تحلیل مضمون و تحلیل محتوای کمی استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که ایسنا پیشتازی جریان سازی خبری را بر عهده داشته و در کنار آن بی بی سی فارسی و روزنامه شرق در زنده نگاه داشتن این جریان خبری نقش داشته اند. در مقابل، خبرگزاری فارس، روزنامه کیهان و خبر صداوسیما در ابتدای شکل گیری جریان خبری، سکوت و پس از ایجاد جریان خبری به این موضوع وارد شدند. تأخیر در ورود، رویکرد انفعالی، زاویه نگاه حکومتی و زبان رسمی مهم ترین عواملی بود که باعث شد این طیف نتوانند تأثیر چندانی در مدیریت این جریان خبری داشته باشند.
بررسی مقایسه ای بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی و ابعاد آنها در زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به حضور روزافزون زنان در عرصه اجتماع و اهمیت سلامت روانی آنها و ارتباط آن بازندگی زناشویی، این تحقیق با هدف مقایسه بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل در سال 1393 انجام شده است.
روش: به همین منظور تعداد 175 نفر از معلمان ابتدائی شاغل در مدارس شهر کرج و 175 نفر زنان خانه دار شهر کرج به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شده است. سپس آنان با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و دل زدگی زناشویی پاینز مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تی مستقل برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: تحلیل های آماری گویای آن بود که زنان شاغل بهزیستی روانشناختی بالاتری برخورداربودند (p<0/01)؛ ولی در دلزدگی زناشویی این تفاوت در زنان خانه دار بیشتر بود (p<0/05). همچنین زنان شاغل در همه مولفه های بهزیستی روانشناختی به غیر از مولفه های رشد شخصی و خود مختاری از زنان خانه دار وضعیت بهتری داشتند. مقایسه ابعاد دلزدگی زناشویی نشان داد زنان شاغل فقط در بعد دلزدگی روانی تفاوت معنی داری با زنان خانه دار داشتند و در ابعاد دیگر تفاوت معنی داری بین این دو گروه وجود نداشت.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد اگر شغل دارای ویژگی منفی مثل ساعات کاری طولانی و استرس و فشارهای زیاد نباشد تأثیرات مثبتی بر بهزیستی روان شناختی زنان دارد. از سوی دیگر اشتغال باعث خستگی و دل زدگی زناشویی بیشتری در زنان شاغل نشده بود، لذا فراهم نمودن زمینه های مشارکت اجتماعی و اشتغال زائی متناسب با شأن زنان در تأمین بهزیستی آنان مؤثر است.
اثربخشی رویکرد واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بر تعارض های زناشویی و بهزیستی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش نیمه آزمایشی بررسی اثر بخشی رویکرد درمانی واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بر تعارض های زناشویی و بهزیستی اجتماعی بود. 25 نفر آزمودنی که شرایط ورود به پژوهش را داشتند و به صورت فراخوان به کلینیک درمانی مراجعه کرده بودند، با روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند. متغیر مستقل رویکرد واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بود. ابزار سنجش، پرسش نامه 54 پرسشی تعارض های زناشویی ثنایی و پرسش نامه بهزیستی اجتماعی صفاری نیا بود. نتایج آزمون فریدمن برای پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری در مقایسه با گروه کنترل، نشان دادند که رویکرد واقعیت درمانی، به گونه ای کارآمدی تعارض های زناشویی را در مقایسه با گروه کنترل در زنان کاهش می دهد. هم چنین، با وجود آن که مداخله واقعیت درمانی بر بهزیستی اجتماعی آزمودنی ها اثر بخشی نداشت، اما بر دو زیر مقیاس پیوستگی اجتماعی و پذیرش اجتماعی، اثربخشی معنادار داشت. نتایج پژوهش، مفهوم سازی و سنجش عملیاتی و دقیق تر زیرمقیاس های بهزیستی اجتماعی را پیشنهاد می کند.
خشونت علیه زنان و عوامل موثر بر آن مطالعه موردی شهرستان شهرکرد
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۱ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
پی آمد مهاجرت انفرادی مردان بر کارکرد زنان در مناطق روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر، به تشخیص عمیق تر ارتباط دوگانه ی مهاجرت مردان و کارکرد زنان روستایی می پردازد، تا با مرتبط ساختن شرایط موجود با نیازهای زنان، آنان را برای انطباق با شرایط تازه یاری دهد. در این مقاله، بر آن ایم تا به این پرسش پاسخ دهیم که چه گونه زنان خانوارهایی که سرپرست آنان به طور کوتاه مدت مهاجرت کرده اند، از عهده ی موقعیت و معیشت خود و خانواده شان بر می آیند؛ و به طور کلی، غیبت همسر چه تأثیری بر تجارب مدیریتی زنان روستایی خواهد داشت. بنابراین، به همان اندازه که این تحقیق بر عوامل اقتصادی مهاجرت اشاره می کند، به عوامل غیر اقتصادی نیز می پردازد.
مقاله ی حاضر، بر گرفته از پژوهشی است در استان مازندران که نشان می دهد زنان روستایی شهرستان بابل، و از جمله بخش بندپی شرقی، همانند دیگر زنان شمال ایران، افزون بر انجام امر مربوط به خانه داری و نگه داری کودکان، در امور تولید اقتصادی نیز پابه پای مردان کار می کنند. در چنین شرایطی، زن، تحت سرپرستی مرد و به عنوان کارگر خانوادگی بدون مزد به شمار می رود؛ از این رو، نه تنها هیچ دخالتی در مدیریت و بازاریابی، که هیچ کنترلی نیز بر درآمد حاصله ندارد. این وضع، با مهاجرت مردان دچار دگرگونی هایی می شود که به رغم افزایش مسئولیت زن و گاه، مدیریت تولید، هم چنان به او به عنوان همسر مرد مهاجر نگریسته می شود و از امکانات سرپرست خانوار بهره مند نمی گردد.
در چنین شرایطی، زنان، مدیریت خانه و واحد اقتصادی را بر عهده می گیرند. در حالی که حاکمیت فرهنگ مردسالار، روستا، مانع واگذاری کامل اختیارات به زن می شود. نتایج تحقیقات نشان داد که زنان، در نبود مردان برای جای گزینی نیروی کار تلاش می کنند، اما قدرت تصمیم گیری زیادی ندارند. این، در حالی است که غیبت مردان، تا حدودی امکان تجربه ی مدیریت و تصمیم گیری به زنان می دهد و با افزایش زمان مهاجرت مردان، قدرت تصمیم گیری زنان در امور گوناگون افزایش می یابد و این امور، پایگاه اقتصادی - اجتماعی بالاتری برای شان ایجاد می کند و توان تصمیم گیری در امور مربوطه را بیش تر می سازد. کلید واژه: زنان روستایی؛ مهاجرت؛ روستاهای بندپی شرقی؛ مدیریت و تصمیم گیری خانواده ی روستایی.
بازخوانی دو پرونده: خشونت جنسی علیه زنان
منبع:
حافظ آذر ۱۳۸۴ شماره ۲۱
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سلامت عمومی با رضایتمندی زناشویی در کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سلامت عمومی با رضایتمندی زناشویی در کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس انجام شده است.طرح پژوهش از نوع پس رویدادی بوده که ضمن آن گروه نمونه را، 110 زن متاهل از بین کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس که به روش انتخاب تصادفی انتخاب شده اند، تشکیل داده اند که ابزار پژوهش، پرسشنامه های مقیاس زوجی اینریچ، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (RAAS) و سلامت عمومی (GHQ) از گلدبرگ و هیلر را تکمیل کردند. داده های خام به دست آمده از نمره گذاری پرسشنامه ها، مورد تحلیل های آمار توصیفی و استنباطی قرار گرفت.نتایج نشان داد، کسانی که دارای سبک دلبستگی نزدیکی به بیشترین میزان و کسانی که دارای سبک دلبستگی اضطراب هستند به کمترین میزان از رضایتمندی زناشویی کلی برخوردار می باشند. همچنین بین سلامت عمومی کارکنان زن با رضایتمندی زناشویی آنها رابطه معنی داری وجود داشت.