فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۸۱ تا ۶٬۰۰۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
629 - 649
حوزه های تخصصی:
بازتاب ایده و طرح های فمینیستی در متون ادبیات داستانی موجب شد تا در برهه های مختلف، زنان تمایل زیادی به خلق متون زن محورانه پیدا کنند. اکنون با نگاهی گذرا بر پژوهش های پیشین در نقد رمان نفرین خاکستری (1381) اثر مهسا محب علی، کاملاً مشخص می شود اکثر این پژوهش ها در قالب مقاله و پایان نامه، این اثر را صرفاً متنی فمینیستی در نظر گرفته اند و به تحلیل عناصر این رویکرد اکتفا کرده اند، درحالی که نویسندگان در جستار پیش رو سعی کرده اند موضوع مغفول مانده پژوهش های دیگر منتقدان در خصوص نقد فمینیستی رمان نفرین خاکستری را با پرسشی جدی روبه رو سازند. می توان مهم ترین پیش فرض این جستار را برطرف ساختن ابهام رویکردی نویسنده با توجه به تلاش آرمان گرایانه اش در نظر گرفت. بدین منظور نویسندگان این مقاله درصدد نقد و بررسی رویکرد انتقادی و اعتراضی مهسا محب علی نسبت به فمینیسم رادیکال در قالب رمان نفرین خاکستری هستند. این مقاله پژوهشی است به روش تحلیل محتوای کیفی، که با استفاده از منابع اسنادی، کتابخانه ای، مصاحبه و سایت های معتبر بر مبنای استنباط نویسندگان از تحلیل داده های تحقیق فراهم آمده است. مهم ترین دستاورد این پژوهش استخراج و تحلیل درون متنی مؤلفه هایی در حیطه فمینیسم رادیکالی همچون: بکرزایی- خودباروری، مردستیزی و تحقق فردیت زن است که محب علی با استفاده از این موارد در میانه داستان با تغییر عقیده بر این حقیقت تأکید می کند که آموزه های شالوده شکنانه فمینیسم رادیکال در کاهش نابرابری ها و ظلم های جنسیتی به توفیق های قابل اعتنایی دست نیافته است و این گونه مبانی نظری فمینیست های رادیکال را زیر سؤال برده است.
بررسی دیدگاه زنان روستایی درباره تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی آنان (مورد مطالعه: روستای حسن خان، شهرستان قروه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
287 - 304
حوزه های تخصصی:
با در نظر گرفتن نقش انکارناپذیر زنان در فرایند توسعه روستایی از یک سوی و وضعیت نامطلوب آنان از نظر بیشتر شاخص های توسعه از سوی دیگر، توانمندسازی آنان امری ضروری به نظر می رسد که در این خصوص، بنا بر نظر بیشتر محققان و صاحبنظران، سرمایه اجتماعی و مولفه های آن می تواند نقش کلیدی داشته باشد. بر این اساس، تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر با هدف اصلی بررسی دیدگاه زنان روستایی در مورد تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی آنان در روستای حسن خان در شهرستان قروه انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش، تمامی زنان 15 تا 64 سال، ساکن در روستای حسن خان بودند (213=N) که با توجه به جدول کرجسی- مورگان، تعداد 165 نفر از آنان از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده برای انجام تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان مورد تایید قرار گرفت و روایی سازه و پایایی ترکیبی ابزار تحقیق نیز از طریق برآورد مدل اندازه گیری و پس از انجام اصلاحات لازم به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک چند متغیره مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که هر سه فرضیه اصلی تحقیق مورد تایید قرار گرفته و از دیدگاه زنان مورد مطالعه هر یک از مؤلفه های سرمایه اجتماعی شامل انسجام، مشارکت و اعتماد اجتماعی از اثر مثبت و معنی داری بر متغیر وابسته برخوردار بوده و در مجموع 43 درصد از واریانس توانمندسازی زنان در روستای حسن خان را تبیین نمودند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت افزایش میزان سرمایه اجتماعی زنان روستایی به طور مستقیم منجر به توانمندسازی آنان می شود.
مطالعه تطبیقی پوشاک اساطیر انسانی در نقاشی های دیوارى با زنان سوریه دوره روم (رویکرد کارکردگرایی مالینوفسکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
595 - 627
حوزه های تخصصی:
اساطیر رومی به دلیل تجسم خدایان در قالب پیکره هایی انسانی با توانایی های ماوراءطبیعی، دارای جایگاهی مقدس و جاودانه بوده اند و از ارزش هنری و تاریخی برخوردارند. اسطوره ها شامل خدایان، نیمه خدایان و صحنه های حماسی و نمادین، در نقاشی های دیواری رومی سوریه تصویر شده اند. این نقاشی ها به نمایش رسوم و اصول اخلاقی می پردازند و نحوه پیروی از مذهب و ارزش کارکردی و درونی جامعه را بیان می کنند. پوشش زن، به عنوان مؤلفه ای نشانگر تمدن، در بخش مهمی از جامعه سوری روم تجسم یافته است. هدف، شناسایی مضامین اسطوره ای در نقوش انسانی و شناخت معانی آنهاست. در این راستا فرم های ظاهری پوشش زن در پنج نقاشی دیواری بررسی و سپس با پوشش زن سوری در دوره روم تطبیق داده می شود که با مؤلفه های نیاز و نهاد مالینوفسکی تحلیل می شود. پرسش آنست که از منظر کارکردگرایی، وجوه اشتراک و افتراق پوشاک در نقاشی های دیواری و زنان سوریه دوره روم با تأکید بر عناصر اسطوره ای مالینوفسکی چیست؟ نتایج نشان داد که نوع پوشش زنان و رنگ های به کاررفته در نقاشی ها و لباس زنان سوریه دوره روم، علاوه بر پاسخگویی به نیاز به پوشش، در جهت پاسخگویی به نیازهای فرهنگی و انسجام روحی ازقبیل اخلاق مداری، باورهای اجتماعی و دین مداری نیز برآمده است. در جامعه سوریه دوره روم، نهادها در خدمت برآورده کردن نیازهای زنان بودند و نقش مثبتی در بقای کلی جامعه داشتند. روش پژوهش، تطبیق تاریخی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، اسنادی است.
رابطه بین تاب آوری و مهارت های زندگی زنان سرپرست خانواده شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
125 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناخت رابطه بین تاب آوری و مهارت های زندگی زنان سرپرست خانواده شهر اصفهان صورت پذیرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان سرپرست خانواده شهر اصفهان (کمیته امداد امام و سازمان بهزیستی) می باشدروش : پژوهش ازنوع کمی و به روش پیمایشی می باشد ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 2 پرسشنامه (پرسشنامه تاب آوری و پرسشنامه مهارت های زندگی زنان) می باشد . روایی ابزار این پژوهش پس از تدوین نهایی و تأیید استاد راهنما با استفاده از نظرت اساتید محترم در گروه جامعه شناسی دانشگاه، اعتبار صوری انجام شده و اعتبار محتوا هم به قضاوت متخصصان مورد تأیید قرارگرفته است. پایایی ابزار پژوهش نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه تاب آوری 78/0 و برای مهارت های زندگی 75/0 به تأیید رسیده است.حجم نمونه با استفاده از نرم افزار SAMPLE POWER spssبرابر با 270 نفر و شیوه نمونه گیری ، سهمیه ای می باشد. ابزار تجزیه وتحلیل نرم افزار آماری (1968محصول شرکت IBM)SPSS & AMOS بوده است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد؛ 37 درصد از عامل تغییرات مهارتهای زندگی مربوط به متغیر تاب آوری و مؤلفه های آن (ظرفیت و توانایی تطبیق، بازتوانی و احیاء، ظرفیت تحمل و جذب فشار، سرعت بازگشت به شرایط عادی) می باشد ومقدار سطح معناداری نیز در خروجی نرم افزار و در کادر وزن های رگرسیونی نیز برابر با 0001/0 گزارش شده است. بنابراین می توان مهارتهای زندگی را بر اساس تاب آوری در جامعه آماری پیش بینی نمود. همچنین با توجه به اینکه تاب آوری مفه ومی چندبعدی اس ت ، فرهن گ کل ی جامع ه، خرده فرهنگها، خانواده ها، مدارس، مراکز آموزش عالی و حمایته ای اجتم اعی مناس ب می تواند در توانایی تاب آوری افراد م ؤثر باشد. بنابراین پیشنهاد می شود از آن جا که تاب آوری به عنوان متغیری کارآمد وموثر برای افزایش سلامت روان، خوش بینی و رضایت از زندگی زنان سرپرست خانوار محسوب می شود، لذا ارگانهای دخیل در این بخش ، آموزش تاب آوری را در دستور کار خود قرار دهند.
الگویابی گرایش به مصرف مواد بر اساس عملکرد خانواده و جوّ عاطفی خانواده با میانجی گری سلامت اجتماعی در زنان بازپروری شده شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف الگویابی پیش بینی گرایش به مصرف مواد پس از ترک بر اساس عملکرد خانواده و جو عاطفی خانواده با توجه به نقش میانجی سلامت اجتماعی در جامعه زنان معتاد به مواد مخدّر به انجام رسید. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مشتمل بر 430 زن با سابقه سوء مصرف مواد در بین کمپ های ترک اعتیاد شهر مشهد بود. از میان آنان نمونه ای برابر با 204 نفر بر اساس روش در دسترس انتخاب شد.. ابزار پژوهش شامل مقیاس گرایش به مواد پس از ترک فدردی و همکاران (2008)، عملکرد خانواده اپستین، بالدوین و بیشاب (1983)، جو عاطفی هیل برن (1964)، و سلامت اجتماعی کییز (1998) بود. تجزیه و تحلیل آماری داده ها در بخش توصیفی بر اساس درصد فراوانی و محاسبه میانگین و در بخش استنباطی بر اساس مدل معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS انجام شد. پایایی چهار پرسشنامه یاددشده بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 91/0، 90/0، 87/0 و 77/0 محاسبه شد. یافته ها نشان داد که سلامت اجتماعی به صورت مثبت دارای نقشی میانجی گرانه در رابطه دو متغیر عملکرد خانواده و جو عاطفی خانواده با گرایش به مصرف دوباره مواد است. در نتیجه، به سبب قدرت اثرگذاری سلامت اجتماعی عملکرد خانواده و جو عاطفی خانواده با میاتجیگری سلامت اجتماعی بر توانمندی افراد در خودداری از گرایش به مصرف دوباره مواد مخدر، هم در نظام آموزشی و هم در سیستم درمانی باید در برنامه های آموزشی - درمانی مورد توجه قرار گیرد.
برساخت اجتماعی قتل خانوادگی: مطالعه موردی یک زن قربانی رابطه فرا زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
113 - 124
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: قتل های خانوادگی یکی از آسیب های اجتماعی است که هر سال در سراسر دنیا قربانیان زیادی را به خود اختصاص می دهد. در سالهای اخیر قتل به خاطر مسایل ناموسی به عنوان یک مسایل اجتماعی مطرح شده که حوزه های علمی بسیار به آن پرداخته اند با توجه به ماهیت این کنش برساخت اجتماعی قتل های خانوادگی سعی دارد با دیدی انتقادی ماهیت این نوع قتل را به پرسش بگیرد برساخت اجتماعی ما را برآن می دارد که جدی تر بیندیشیم و برداشت های متفاوت روانی و اجتماعی از این پدیده را ارایه دهیم . در این مقاله قتل خانواده گی بعنوان یک کنش اجتماعی معنادار که با انگیزه های ذهنی خاص صورت می گیرد در نظر گرفته می شود براین اساس فهم عوامل موثر بر قتل خانواده گی در یک بستر معنای خاص، توسط کنشگران درگیر در این پدیده مورد واکاوی قرار می گیرد. هدف این پژوهش، واکاوی مجاری و بر ساخت قتل خانوادگی از منظر افراد درگیر در این مسئله است .
مواد و روش ها: پژوهش حاضر با روش کیفی و با تکنیک مطالعه موردی است، ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختار بوده و برای تحلیل یافته ها از تکنیک نظریه پایه ور(گراندد تئوری) استفاده شده است. مورد مطالعه زن قربانی است که متاهل و دارای یک فرزند است. که توسط همسرش به قتل رسیده.
یافته ها: در این بخش مصاحبه های مورد واکاوی قرار گرفته است به طورکلی در خلال تحلیل کیفی با اجرای مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی به ترتیب 146 مفهوم و 11مقوله عمده: ازدواج زود هنگام و درون گروهی ، وابستگی زیاد به خانواده پدری، بیماری جسمی و روانی ، تحصیلات پایین، اعتقادات مذهبی ضعیف، روابط زناشویی ضعیف، فشار نقش قربانی زن، تغییر نیاز ها، ابراز ناخوشایندی از شیوه زندگی استخراج شدند، مهارت های زندگی، صمیمت زوجین و .. سپس، مقوله های مذکور در قالب یک مقوله هسته ای "بازاندیشی خشونت مجاز "ترسیم و مورد بحث قرار گرفتند.
بحث و نتیجه گیری: فرهنگ، هنجارهای خانواده و عوامل اجتماعی متعددی در برساخت کنش قتل خانوادگی پدیدار گشته است، بنابراین جهت بازاندیشی در قتل های خانوادگی که به لحاظ برخی هنجارهای فرهنگ سنتی مجاز شمرده می شود جامعه روستایی نیازمند حمایت و آموزش است اختصاص آموزش خانواده با پروتکل های مناسب در کاهش قتل های خانوادگی تاثیر گذار خواهد بود. بنابراین اجرای برنامه های آموزش گروهی به زوج های جوان در روستاها و توسعه کسب و کارهای خانگی برای زنان و مردان روستایی در بیکارهای فصلی یا دوره های خشکسالی سلامت خانواده های روستایی را بهبود خواهد داد.
تحلیل استراتژیک از راهبردهای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در سکونت گاه های غیررسمی با تأکید بر کارآفرینی، مطالعه موردی: محلات انصار و اروند در شهرک شهید رجایی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
405 - 427
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، ه مثابه هدف غایی برنامه های رفاه و مددکاری اجتماعی، رویکردی نوین است که بر دو رکن مهم «توسعه توانمندی های زنان سرپرست خانوار در معیشت پایدار برای خود و افراد تحت تکفلشان» و نیز «ارتقای مهارت های فردی و اجتماعی آن ها در مدیریت خانواده» استوار است و اجرای آن نیازمند به کارگیری راهبردها و سیاست های هوشمندانه و متناسب با ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کالبدی در سکونت گاه های غیررسمی است. از این رو، هدف این پژوهش، سنجش راهبردهای توانمندسازی برای قریب به 2 هزار 560 زن سرپرست خانوار در دو محله اروند و انصار واقع در یکی از سکونت گاه های پرجمعیت غیر رسمی شهر مشهد، یعنی شهرک شهید رجایی، است. روش پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در روش میدانی، مصاحبه با 14 مدیر مرتبط با حوزه اشتغال بانوان و نیز توزیع پرسش نامه بود. جامعه آماری (N) برابر با مجموع تعداد زنان سرپرست خانوار در دو محله انصار و اروند (2 هزار و 560 نفر) و حجم نمونه (n) با استفاده از فرمول کوکران با مقدار خطای 05 / 0درصد معادل 334 نفر برآورد شد که به صورت تصادفی منظم میان زنان سرپرست خانوار توزیع شده است. شیوه تجزیه و تحلیل بر اساس روش تحلیل استراتژیک کمّی (QSPM) بوده است. نتیجه این پژوهش گویای این امر است که از میان راهبردهای متنوع در توانمندسازی بانوان سرپرست خانوار در محلات انصار و اروند، «گسترش کارگاه های کسب وکار زنان» (با ضریب جذابیت 65/6)، ارتقاء انسجام اجتماعی و شبکه روابط بانوان (با ضریب جذابیت 48/6) و جذب سرمایه گذاری و ارائه تسهیلات (با ضریب جذابیت 29/6) و حمایت از خوداشتغالی زنان سرپرست خانوار (با ضریب جذابیت 17/6) بیش از دیگر استراتژی ها می تواند به توانمندسازی مؤثرتر زنان سرپرستان خانوار و قدرت یابی آن ها در تأمین معیشت پایدار و مدیریت مناسب تر خانواده های آنان کمک کند.
Investigating the relationship between virtual education activity of women teachers and family function, marital conflict and boredom in corona quarantine(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Research in the field of psychological issues of women teachers is one of the basic activities that has a multifaceted effect on the condition of women, families, and students.The purpose of this study was investigating the relationship between virtual education activity of woman teachers and family function, marital conflict and boredom in COVID-19 quarantine.MethodThe research method was descriptive-correlational and the statistical population included all woman teachers in Mashhad, Tabadakan district which 390 people were selected by available and voluntary sampling method. The required information was collected through the Epstein et al, Family Functioning Scale( 1983), the Sanai and Barati Marital Conflict Scale (2003) and the Pinnes Marital Boredom Scale (1996). Pearson correlation test and regression analysis were used to analyze the data using SPSS software version 21ResultsFindings showed that there is a significant relationship virtual education activity of woman teachers and family function, conflict and Marital Boredom in corona quarantine virtual education (p <0.05) and the variable of virtual education activity is able to measure family function, marital conflict and boredom.ConclusionConsidering that, in the future, virtual education is a part of educational programs, it is suggested to pay attention to the empowerment of women teachers in virtual education and to formulate methods of virtual education that are compatible with the functions of the family in order to improve the quality of family functioning and reduce marital conflict and burnout among woman teachers
مبانی فقهی حق مالکیت خصوصی زن با رویکردی به فقه مقارن و قوانین حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
147 - 168
حوزه های تخصصی:
با استناد به مبانی فقهی، گروهی از محققین استقلال مالکیت زن را به رسمیت شناخته و گروهی دیگر منکر استقلال وی در دارایی خود هستند. البته قانون مدنی ایران به صراحت از استقلال دارایی زن سخن گفته و مقرر نموده است که زن می تو اند به طور مستقل در دارایی خود تصرفات مالکانه داشته باشد. مسئله مالکیت خصوصی زن در فقه اسلامی از مسائل چالش برانگیزی است که رسیدن به چارچوب مناسب و طرح دیدگاه های آن با تحلیل مبانی فقهی، راهی است برای راستی آزمایی دیدگاه هایی که عدم مالکیت زن را مطرح نموده اند. پژوهش حاضر باهدف بررسی مبانی فقهی استقلال مالکیت خصوصی زن قبل از ازدواج و پس از آن با رویکردی به فقه مقارن و قوانین حقوقی، به روش تحلیلی- اسنادی انجام شد. بدین منظور براساس تحلیل منابع مربوطه، دیدگاه رقیب مورد مطالعه قرار گرفت و چالش اساسی این مسئله یعنی، رویارویی حق استقلال مالی زن با اصل تحکیم خانواده و لزوم اطاعت از شوهر بررسی شد. نتایج بررسی ها نشان داد که در فقه اسلامی و قوانین حقوقی، اصل استقلال مالکیت زن و تصرفات ناشی از آن، پس از ازدواج تا بدانجاست که با اصل تحکیم خانواده و لزوم اطاعت از شوهر در تزاحم نباشد.
گونه سنجی ارتباط بین فلسفه اسلامی و مسئله جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
83 - 103
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نسبت و تعامل فلسفه اسلامی با مسئله جنسیت به روش کیفی از نوع تحلیل محتوای استقرایی انجام شد. براین اساس، پاسخ این پرسش که آیا حاصل نسبت این دو باعنوان «فلسفه جنسیت» طبقه بندی می شود و آیا نتیجه آن را می توان «جنسیت در فلسفه اسلامی» یا «فلسفه اسلامی و جنسیت » نام گذاری نمود؟ مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور کلیه منابع علمی مکتوب برای بررسی معانی مختلف فلسفه اسلامی و سپس باتوجه به تعامل فلسفه های غرب با مسئله جنسیت، نسبت های مختلف محتمل فلسفه اسلامی و مسئله جنسیت توصیف و تحلیل شد. نتایج نشان داد که ارتباط جنسیت و فلسفه باتوجه به معانی مختلف فلسفه، اَشکال مختلفی دارد؛ اگر فلسفه به عامترین معنای آن در نظر نظر گرفته شود، گستره مسائل فلسفه و جنسیت شامل تمامی ربط های ممکن در فلسفه ها، عرفان ها و الهیات ها با مسئله جنسیت می شود و در صورتی که فلسفه به معنای متداول فلسفه اسلامی در نظر گرفته شود، مسائل آن به دلیل تفاوت موضوع در فلسفه اسلامی با فلسفه های غرب، تفاوت قابل توجهی با فلسفه های فمینیستی خواهد داشت. ازسوی دیگر بررسی مسئله جنسیت در ابواب مختلف علم النفس فلسفی، نوعی توسعه ابواب فلسفه اسلامی است درحالی که از بررسی مسائلی مانند تعریف جنس و جنسیت در فلسفه اسلامی، خاستگاه جنسیت، روش و منابع بحث جنسیت مبتنی بر فلسفه اسلامی، نوعی فلسفه مضاف جنسیت حاصل می شود.
مقایسه مادر آزاری در دانش آموزان شهری و روستایی شهر دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
227 - 246
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه مادرآزاری در دانش آموزان شهری و روستایی شهر دورود بود. این پژوهش توصیفی، از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش مادران دانش آموزان مقطع ابتدایی دوم، متوسطه اول و متوسطه دوم شهرستان دوروددر سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 447 دانش آموز (260 دختر و 187 پسر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس والدآزاری (فرم پسران) (عباس پور و همکاران، 1397) و مقیاس والدآزاری (دختر - مادر) (عباس پور و همکاران، 2019) استفاده شد. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS استفاده شد. یافتههای این پژوهش نشان داد مادرآزاری در پسران شهری و روستایی تفاوت معناداری دارد، اما مادرآزاری در دختران مدارس شهری و روستایی تفاوت معناداری ندارد. بنابراین مشاوران مدرسه و خانواده درمانگران می توانند با شناسایی دلایل این تفاوت های مادرآزاری در دانش آموزان پسر، راهبردهای پیشگیرانه و درمانی موثری را طراحی کنند و در برنامه های آموزشی مدرسه و جلسات درمانی به کار گیرند.
پیش بینی تعارضات زناشویی زوج های طلبه بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعارضات زناشویی زوج های طلبه براساس سبک های فرزندپروری ادراک شده ی دوران کودکی آنان انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است که در آن از شیوه های آماری برای استخراج مدل رگرسیونی بهره گرفته شد . نمونه پژوهش شامل 626 نفر (313 زوج) است که به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای از بین طلاب متأهل شهر قم انتخاب شدند و به پرسشنامه فرزندپروری ادراک شده یانگ (YPI ,1999) و تعارضات زناشویی تجدید نظر شده ثنایی (MCQ-R ,1387) به طور همزمان پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که: الف) سبک های فرزندپروری ادراک شده از پدر و مادر با تعارضات بین زوجین جامعه هدف رابطه معنادار و مستقیم دارد. ب) سبک های فرزندپروری ادراک شده والدینی قابلیت پیش بینی تعارضات زناشویی خانواده طلاب را دارد. البته سبک فرزندپروری مادر در برآورد تعارضات زناشویی قوی تر از سبک فرزندپروری پدر بود. ج) مقایسه همسران با تعارضات و بدون تعارضات زناشویی حکایت از تفاوت سبک های فرزندپروی والدینی آنان داشت. بنابراین بهتر است تحلیل روان شناختی عوامل تعارضات زناشویی و برنامه ریزی برای پیشگیری و درمان، با توجه به این مؤلفه بنیادین انجام بگیرد و در برنامه های آموزش پیش از ازدواج به نقش عوامل زیربنایی و الگوهای اولیه زندگی پرداخته شود؛ همچنین با آگاه سازی و آموزش صحیح والدین از اثرات مخرب سبک های نامناسب در آینده فرزندان، از تعارضات زناشویی جلوگیری شود.
رابطه مهارت های اجتماعی و تاب آوری با سلامت روان دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی منطقه 20 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
18 - 30
حوزه های تخصصی:
هدف:
این پژوهش با هدف شناخت رابطه مهارت های اجتماعی و تاب آوری با سلامت روان دانش آموزان انجام شد.
روش:
پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی است با رویکردی کمی انجام شد. جامعه آماری تعداد 2462 نفر دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی منطقه20 شهر تهران بود و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و طبق این فرمول تعداد 322 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد سلامت عمومی GHQ- 28، مهارت های اجتماعی نوجوانان ایندربیتزن وفوستر (1992)، تاب آوری کلاهنن (1996) ، تاب آوری تحصیلی مارتین (2001) استفاده و با روش نمونه گیری خوشه ای بین افراد نمونه توزیع شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss نسخه 22 استفاده شد.
یافته ها :
یافته ها حاکی از آن بود که مهارت های اجتماعی با با سلامت روان دانش آموزان رابطه معناداری دارد. مهارت های اجتماعی با مولفه های سلامت روان شامل (خود پذیری، خودمختاری و رشد شخصی) رابطه معناداری دارد. تاب آوری با سلامت روان دانش آموزان رابطه دارد مولفه های تاب آوری (تاب آوری اجتماعی، تحصیلی و عاطفی) با سلامت روان دانش آموزان رابطه دارد.
نقش و جایگاه حقوق کیفری و آموزه های دینی در پیشگیری از وقوع جرم در دختران نوجوان مطابق با رویکرد توسعه سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
31 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تعیین اهمیت و نقش آموزه های دینی و حقوق کیفری اسلامی در پیشگیری از جرایم در دختران نوجوان است؛ بدین منظور رویکرد جدید سازمان ملل متحد به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شد. این رویکرد متشکل از 5 معیار و تعدادی زیرمعیار می باشد که به عنوان اهداف مورد نظر این سازمان دسته بندی شده اند. با مراجعه به آرای خبرگان اقدام به تهیه فهرستی از مؤلفه های دینی اثرگذار بر پیشگیری از جرایم شد و این مؤلفه ها از راه روش سلسله مراتبی فازی مورد مقایسه زوجی و اولویت بندی قرار گرفتند. در انتها، تعمیم پذیری نتایج به روی دختران نوجوان بزهکار (جرایم سبک) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بیانگر آن بوده است که از دیدگاه خبرگان، مؤلفه «پرورش وجدان و نفس سرزنشگر» با وزن 69265/0 دارای بالاترین درجه اهمیت و مؤلفه «تاکید بر توبه و استغفار از گناه» نیز با وزن 21926/0 دارای کم ترین اولویت بوده اند. معیارهای «پیشگیری اولیه» و «پیشگیری وضعی» به ترتیب با وزن فازی 06225/0 و 05756/0 با آموزه های دینی انطباق بیش تری داشته و امکان تحقق راحت تری دارند؛ ولیکن وزن آموزه های دینی برای تحقق اهداف مندرج در معیار «پیشگیری از جرایم سازمان یافته» و «پیشگیری از تکرار جرایم» به ترتیب با اوزان 0325/0 و 0433/0 کم تر است. نکته دارای اهمیت آن است که از دیدگاه دختران نوجوان بزهکار، مؤلفه «مجازات اسلامی» در جایگاه آخر اهمیت (هشتم) قرار داشته است، در حالی که از دیدگاه خبرگان نیز به عنوان مؤلفه ششم معرفی شده است؛ هم چنین هر دو گروه مؤلفه «پرورش وجدان و نفس سرزنشگر» را به عنوان اولویت اول انتخاب کرده اند.
نقش پایبندی مادر به تعالیم دینی بر سلامت معنوی فرزندان با نگاهی به فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
49 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پایبندی مادر به تعالیم دینی بر سلامت معنوی فرزندان با نگاهی به فرهنگ ایرانی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی متون تعالیم دینی می باشد. نمونه پژوهش تعالیم دینی مادر در مورد سلامت معنوی فرزندان بود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات ، متون و منابع مرتبط با موضوع، از روش کتابخانه ای استفاده شد. سپس به تحلیل اطلاعات و داده ها پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد: مادران برای تربیت دینی و سلامت معنوی فرزندان خود، باید به تعالیم دینی پایبندی داشته باشند. هم چنین خانواده در فرهنگ ایرانی، پایه و ستون اصلی جامعه است و برای جامعه ایرانی واحدی بسیار ارزشمند محسوب می شود. در خانواده های با نگرش مذهبی، نگرش فرزندان بر پایه اعتقادات مذهبی شکل گرفته و این اعتقادات سبب شکل گیری شخصیت دینی در فرزندان شده و به بروز رفتارهای مثبت از سوی آن ها می شود. پایبندی مادر به تعالیم دینی شامل آداب شیر دادن به نوزاد، نماز خواندن و روزه گرفتن، تشویق مادر، اخلاق و تقوا، دعا و توکل، عفت و حیا وخودسازی می باشد. این تعالیم دینی به طور مستقیم و غیرمستقیم از دوران کودکی بر سلامت معنوی فرزندان اثر می گذارد و باعث شکل گیری شخصیت معنوی آن ها می شود.
بررسی جامعه شناختی نقش واسطه ای سرمایه فرهنگی در رابطه بین سرمایه اقتصادی و خشونت خانگی علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی با خشونت خانگی علیه زنان انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده، در پژوهش حاضر پیمایش می باشد و جامعه آماری مورد مطالعه، شامل کلیه زنان متاهل شهر قزوین بوده که از این تعداد، 380 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه می باشد. جهت برآورد اعتبار وسیله اندازه گیری از نوع اعتبار محتوایی استفاده شده است و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از تکنیک آلفای کرونباخ برآورد گردید. همچنین، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین میزان خشونت خانگی علیه زنان 24/61 می باشد و در این میان بیشترین میزان خشونت اعمال شده علیه زنان از نوع خشونت روانی با میانگین 29/35 است. همبستگی خطی و منفی بین سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی با تمامی ابعاد چهارگانه متغیر خشونت خانگی علیه زنان (روانی، فیزیکی، جنسی و اقتصادی) با سطح معنی داری 01/ و با اطمینان 99 درصد به ترتیب با ضرایب همبستگی 338/- و 341/- به تایید رسید. نوع روابط خطی مذکور نیز، منفی و معکوس بوده است. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای مستقل تحقیق 34 درصد از تغییرات متغیر خشونت خانگی علیه زنان را پیش-بینی نموده اند. همچنین، طبق نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، متغیرهای حاضر در مدل مسیر توانسته اند 5/42 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند.
تبیین تأثیر طرد اجتماعی بر گرایش به مصرف مواد مخدر در بین زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرد اجتماعی پیامدهای جبران ناپذیری بر روح و روان مطرودین دارد و آنان را با مشکلات عدیده ای مواجه می سازد یکی از آسیب های طرد اجتماعی افزایش گرایش به مصرف مواد مخدر است. پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی تاثیر طرد اجتماعی بر گرایش به مصرف مواد مخدر در بین زنان مراجعه کننده به مراکز ترک و بازتوانی معتادان در شهر تهران انجام شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود، جامعه آماری پژوهش زنان مراجعه کننده به مراکز فوق شهر تهران بود که تعداد 385 نفر از آنان بعنوان نمونه آماری بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان دادند؛ متغیرهای مستقل تحقیق در مجموع حدود 37 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی گرایش به مصرف مواد مخدر را تبیین نموده و توضیح داده اند و حدود 60 درصد از تغییرات متغیر وابسته تحقیق خارج از مدل مغهومی محقق ارزیابی شده است، همچنین بر اساس نتایج تحقیق متغیرهای هفتگانه؛ روابط اجتماعی غیرحضوری، روابط اجتماعی حضوری، مشارکت انجمنی، حمایت های بین گروهی، حمایت های درون گروهی و مشارکت های غیر انجمنی به ترتیب بیشترین تأثیر منفی را در گرایش به مصرف مواد مخدر بر عهده داشتند، در مقابل متغیر مستقل طرد از بازار کار در گرایش افراد مورد مطالعه به مصرف مواد مخدر تأثیر مثبت داشت. بعبارت بهتر متغیرهای؛ روابط اجتماعی حضوری، روابط اجتماعی غیرحضوری، مشارکت انجمنی و حمایت های بین گروهی و حمایت های درون گروهی و مشارکت های غیرانجمنی اثر کاهنده بر گرایش به مصرف مواد مخدر داشته اند اما طرد از بازار کار اثر افزاینده داشته است، آزمون تحلیل مسیر نیز نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره را مورد تأیید قرار داد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر فقر زنان (با تأکید بر شاخص های سلامت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
223 - 247
حوزه های تخصصی:
وضعیت زنان در هر کشوری به یکی از مهم ترین شاخص های ارزیابی عدالت اجتماعی تبدیل شده است. از سویی پژوهش های بین المللی در دهه های اخیر وضعیت زنان در جهان را با واژه «زنانه شدن فقر»، توصیف می کنند. تحقیق می کوشد تا عوامل مؤثر بر زنانه شدن فقر را با تأکید بر شاخص های سلامت شناسایی کند. تحقیق بر اساس هدف در دسته تحقیقات اکتشافی می باشد. جامعه تحقیق شامل متخصصان و خبرگان فعال در زمینه فقر است که روش نمونه گیری در این مرحله قضاوتی بوده و با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تا مرحله اشباع نظری ادامه پیدا نموده و 10 نفر انتخاب شدند. بُعد فنی نیز به منظور توجه به نااطمینانی داده های گردآمده از خبرگان، از روش فازی استفاده شد و همچنین به جهت مقایسه زوجی عوامل، از مقایسه غیر رتبه ای روش «الکتره سه» بهره گرفته شد تا دقت در اولویت بندی افزایش یابد. تحقیق به ارائه رویکردی نوین در مدل سازی فقر در ایران اقدام شده است. از 92 متغیر مؤثر بر فقر زنان در ایران، 27 متغیر برتر شناسایی و اولویت بندی شدند. بر اساس نتایج به ترتیب متغیرهای افزایش پرداخت از جیب، کاهش سرمایه انسانی، بُعد خانوار بیش از 4 نفر، نسبت درآمدهای نفتی بهGDP و حکمرانی بد بالاترین تأثیر را بر فقر زنان دارند.
Relationship Between Communication Patterns and Distress Tolerance Among Married Women: the Mediating Role of Family Emotional Atmosphere(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
84 - 101
حوزه های تخصصی:
This study aimed to examine the mediating effect of family emotional atmosphere on the association between communication patterns and distress tolerance in married women. The study employed a correlational design and utilized path analysis. The research sample comprised 217 married women residing in Tehran in the year 1400, who were selected using convenience sampling methodology. The research instruments included the Couple's Communication Patterns, the Family Emotional Atmosphere, and Distress Tolerance. The results of the path analysis revealed a statistically significant association between communication patterns and distress tolerance, with the emotional atmosphere of the family serving as a mediator in this relationship. The mediating role of family emotional atmosphere is found to be significant in the relationship between non-reciprocal constructive relationship and distress tolerance (P=0.22, β=0.001) and the relationship between mutual avoidance and distress tolerance (P=0.001, β=-0.19). The research findings suggest an idea for implementing an intervention targeting contributing and causal factors, specifically communication patterns and the emotional atmosphere within families, which impact the distress tolerance of married women.
مطالعه کیفی خشونت خانگی علیه زنان حاشیه نشین بر اساس روش زمینه ای (مورد مطالعه: زنان حاشیه نشین شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
61 - 89
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، مطالعه کیفی خشونت خانگی علیه زنان با استفاده از روش نظریه زمینه ای است. جمعیت مورد مطالعه زنان متاهل حاشیه نشین شهر خرم آباد می باشد. روش نمونه گیری هدفمند و نظری و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق بود که بعد از مصاحبه با 20 نفر از این زنان، اشباع نظری حاصل شد. به منظورتحلیل داده ها از رویکرد اشتراوس و کوربین استفاده شد.یافته ها نشان می دهد زنان مورد مصاحبه طیف وسیعی ازخشونت را تجربه کرده اند.پدیده محوری این مطالعه«نگرش مردسالارانه و زنان بی پناه در برابر خشونت»؛ شرایط علی حاکم بر این پدیده،سه مقوله اعتیاد شوهر، مسائل اقتصادی، نگرش مردسالارانه؛ بسترهای حاکم بر این پدیده، مناسبات قدرت،استیلای مردان و فرودستی زنان، عدم حمایت از طرف خانواده و اطرافیان، نبود حمایت قانونی واجتماعی؛ و شرایط مداخله گر پدیده محوری نیز سه مقوله ضعف مهارت های زندگی، ازدواج اجباری و زودهنگام و دخالت اطرافیان می باشد.راهبردهای به کار گرفته شده توسط زنان در مقابل خشونت، کمک از شبکه های حمایتی- خانوادگی، تحمل و کنار آمدن، انزوا و کناره گیری و مقاومت و چاره جویی می باشد که پیامدهایی همچون مشکلات روحی- روانی، آشفتگی جو خانواده و قربانی شدن فرزندان را به همراه داشته است.