فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۸۱ تا ۵٬۳۰۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
ذهن آگاهی نوعی خاصی از توجه است. توجهی بدون قضاوت و با آغوش باز به اندیشه ها و احساسات و حسهای بدنی و هر پدیده ای که در درون روان آدمی پدید آید و البته همین نگرش به محرکهای محیطی نیز تعمیم می شود. این شباهت زیادی با "گشودگی به تجربه" در درمانهای وجودی دارد. ذهن آگاهی به نوعی یک توجه با تمرکز محسوب می شود زیرا بر نگاه بی واسطه به هر آنچه هست تاکید دارد. بطوریکه همانطور که یکی از اولین تمرینات کتاب خوردن آرام و ذهن آگاهانه یک کشمش است، نحوه برخورد با همه پدیده ها به مانند آن است که اولین بار است که رویت می شود. این پژوهش به بررسی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT)و کاربرد آن در درمان افسردگی پرداخته است. بر اساس نتایج در درمان افسردگی، شناخت درمانی بر تغییر محتوای شناخت های ناسازگار با استفاده از بازسازی شناختی به منظور جایگزینی افکار منفی غیرواقعی و اثبات نشده با افکار مثبت واقع گرایانه تأکید دارد؛ اما شناخت درمانی نیز ممکن است به طور ضمنی باعث تغییر آگاهی درمان جویان و رابطه آن ها با به افکار منفی شان شود.
ایفای مسئولیت اجتماعی و نحوه گزارشگری آن در بانک های کشور
حوزه های تخصصی:
مسئولیت اجتماعی و زیست محیطی به واسطه اختیاری بودن گزارشگری آن و نبود استاندارد واحد و عدم استفاده از خدمات اطمینان بخش حسابرسی در جهت تأیید گزارشات اجتماعی و زیست محیطی دچار رفتار سلیقه ای در بین بانک های ایرانی شده است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی این نقیصه از دو بُعد شناسایی مولفه های مهم در مسئولیت اجتماعی و نحوه گزارشگری آن در بین بانک های ایرانی است. تحقیق پیش رو با تکیه بر تکنیک تحلیل محتوا بوده، و داده ها با مطالعه کتابخانه ای، و نیز از طریق مصاحبه الکترونیکی (ایمیل) و یا حضوری، با استفاده از پرسشنامه باز گردآوری شده اند. نتایج نشان داد که مقوله های محوری مرتبط با ایفای مسئولیت اجتماعی بانک ها عبارتند از ایفای مسئولیت اجتماعی از طریق عملیات تجاری بانک ها، ایفای مسئولیت اجتماعی از طریق توجه خاص به مسائل اجتماعی و ایفای مسئولیت اجتماعی از طریق توجه خاص به مسائل زیست محیطی. همچنین مقوله های محوری مرتبط با گزارشگری مسئولیت اجتماعی بانک ها عبارتند از: ارائه گزارش مسئولیت اجتماعی تحقق یافته بانک ها- خدمات اطمینان بخش و نظارتی از گزارش های مسئولیت اجتماعی بانک ها-، اصلاح فرایندهای منتج به پاسخ گویی و شفافیت در بانک ها و حفظ ارزش های اخلاقی. همچنین نتایج نشان دهنده اهمیت ویژه ای است که ایفای مسئولیت، همزمان با عملیات تجاری بانک ها می تواند داشته باشد و بکارگیری این شیوه منجر به کاهش هزینه های اقتصادی آن برای بانک ها می شود. در خصوص گزارشگری مسئولیت اجتماعی نیز می توان به استفاده موثر بانک ها از ظرفیت های فیزیکی موجود در محل شعب با تحمل کم ترین هزینه اقتصادی برای انعکاس فعالیت های اجتماعی، زیست محیطی و نیاز به ایجاد نهادهای نظارتی لازم جهت اطمینان از اجرای مسئولیت اجتماعی اشاره کرد.
تاثیر جبران خدمات مدیرعامل بر لحن غیر عادی مدیران با تکیه بر نقش نوسانات بازده صنعت
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر جبران خدمات مدیرعامل بر لحن غیر عادی مدیران با تکیه بر نقش نوسانات بازده صنعت بوده است. قلمرو مکانی این تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران فعال در صنایع مبتنی بر فناوری برتر و قلمرو زمانی سالهای بین 1393 تا 1399 بوده است. در این تحقیق، جبران خدمات مدیرعامل متغیرمستقل و لحن غیر عادی مدیران متغیر وابسته در نظر گرفته شد. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد، چنانچه طبقه بندی انواع تحقیقات بر اساس ماهیت و روش را مدنظر قرار گیرد، روش تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی قرار داشته واز نظر روش نیز در دسته تحقیقات همبستگی محسوب می گردد. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها و اطلاعات، ازروش کتابخانه ای استفاده شد. در بخش داده های پژوهش از طریق جمع آوری داده های شرکت های نمونه با مراجعه به صورت های مالی، یادداشت های توضیحی و ماهنامه بورس اوراق بهادار انجام پذیرفت. بر اساس روش حذف سیستماتیک تعداد 28 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور توصیف و تلخیص داده های جمع آوری شده از آمارتوصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. به منظور تحلیل داده ها ابتدا پیش آزمون های ناهمسانی واریانس، آزمون Fلیمر، آزمون هاسمن و آزمون جارک – برا و سپس از آزمون رگرسیون چند متغیره برای تایید و رد فرضیه های تحقیق(نرم افزار ایویوز) استفاده گردیده است. نتایج نشان داد جبران خدمات مدیرعامل بر لحن غیر عادی مدیران تاثیر گذار است؛به علاوه نوسانات بازده صنعت بر روابط بین جبران خدمات مدیرعامل و لحن غیر عادی مدیران تاثیر گذار است؛نتایج به دست آمده در این پژوهش با مستندات اشاره شده در چارچوب نظری تحقیق و ادبیات مالی مطابقت دارد.
ارائه یک مدل مفهومی از برندسازی مدیران به روش فراترکیب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
57 - 80
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه یک مدل مفهومی از برندسازی مدیران سازمان های ایرانی در سطوح سه گانه مدیریت « عالی، میانی و اجرایی» به روش فراترکیب می باشد. در این پژوهش از روش کیفی- تحلیل مضمون تفسیری استفاده گردیده است. منابع نوشتاری مرتبط با برندسازی مدیران اعم از کتاب، پایان نامه، مقاله و غیره به عنوان جامعه آماری بخش کیفی انتخاب شده اند. پس از بررسی و غربال، بیش از هشت هزار منبع شناسایی شده، 75 منبع دارای کدهای مرتبط بودند و برای تحلیل مورد استفاده قرار گرفتند. در نهایت، در اثر نتیجه تحلیل داده های کیفی شناسایی 207 کد، 70 مضمون پایه، 29مضمون سازمان دهنده و ۷ مضمون شناسایی شد که در قالب یک مدل مفهومی ارائه و تبیین شدند. بنابراین، براساس مدل پژوهش 7 مضمون فراگیر و تعیین کننده مدل برندسازی مدیران استخراج شده شامل: «جایگاه اجتماعی، خبرگی، آرمان توسعه محور، پویایی نظام مدیریت منابع انسانی سازمان، هوشمندی فردی و سازمانی، خودبرندسازی و اعتمادآفرینی» می باشند.
ارائه چارچوب چند سطحی سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها با کاربست مطالعه تطبیقی دانشگاه های منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب چندسطحی سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی با استفاده از رویکرد تطبیقی انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف و ماهیت کاربردی از نوع توصیفی – تحلیلی است که مبتنی بر پارادایم پژوهش کیفی به روش تحلیل محتوای کیفی پیام های آشکار با رویکرد استقرایی انجام شد. جامعه آماری شامل آگهی های استخدام اعضای هیئت علمی دانشگاه-های معتبر خارجی بود که از این میان با توجه به سه معیار: 1) شناخته شدن دانشگاه ها در دنیا به عنوان دانشگاه برتر، 2) نزدیکی و قرابت دانشگاه ها به لحاظ ساختار نظام آموزش عالی با نظام آموزش عالی ایران، و 3) کفایت اطلاعات آگهی های مندرج در وب سایت های رسمی دانشگاه ها مطابق با اهداف پژوهش، تعداد 9 دانشگاه برتر دنیا و تعداد 4 دانشگاه منطقه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده ها شامل وجوه مشترک و افتراقی شایستگی ها و صلاحیت های سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی مستخرج از اسناد منتخب با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی و رویکرد تطبیقی تجزیه وتحلیل و مقوله بندی شدند. دستاورد حاصل دربردارنده 79 معیار و 4 سازه اصلی «شایستگی های شناختی و فراشناختی، شایستگی های عاطفی و فرهنگی، صلاحیت های تدریس و پژوهش، و صلاحیت های مدیریتی و اجرایی» سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی بود که ذیل پدیده محوری سرمایه انسانی نقش های فردی، گروهی و سازمانی اعضای هیئت علمی مقوله بندی شدند و بر اساس آن چارچوب تطبیقی چندسطحی سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی ارائه گردید. دستاورد پژوهش حاضر می تواند ابزار علمی- فنی مناسبی برای برنامه ریزی سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی در نظام آموزش عالی باشد.
طراحی الگو کارکردهای منابع انسانی در راستای مدیریت انفصال کارکنان با رویکرد پژوهشی آمیخته (مطالعه موردی: نهاد ریاست جمهوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
78 - 103
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: میزان چشمگیر انفصال از خدمت داوطلبانه و غیرداوطلبانه کارکنان، اغلب نشانه ای از مشکلات درون سازمانی است و تبعات نشئت گرفته از انفصال نیروهای مجرب و کارآمد برای جایگاه های حساس، ممکن است به بروز پیامدهای جبران نشدنی بر پیکره سازمان منجر شود. از این رو، در سازمان های پیشرو مدیریت انفصال کارکنان اهمیت خاصی دارد و سازمان ها تلاش می کنند تا سطحی از ثبات را در میزان ورودی و خروجی نیروی کار حفظ کنند. در این راستا، کارکردهای منابع انسانی، به عنوان مجموعه وظایفی که مدیران منابع انسانی برای اداره کارکنان اعمال می کنند، عاملی زمینه ای و بسترساز است و نقش مهمی را در میزان انفصال های داوطلبانه و غیرداوطلبانه کارکنان ایفا می کند. با توجه به نقش کلیدی کارکردهای منابع انسانی در موضوع انفصال کارکنان، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی کارکردهای منابع انسانی در راستای مدیریت انفصال کارکنان در سازمان های دولتی اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی محسوب می شود و با استفاده از رویکرد پژوهشی آمیخته اکتشافی اجرا شده است. در این رابطه، مرحله اول پژوهش ﺑﻪ ﺻﻮرت «ﮐﯿﻔﯽ» است. دادهﻫﺎی این مرحله از طرﯾﻖ اﻧﺠﺎم 18 ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ نیمه ﺳﺎﺧﺘﺎرﯾﺎﻓﺘﻪ با روش نمونه گیری گلوله برفی (زنجیره ای) و بر مبنای قاعده «اشباع نظری» ﮔﺮدآوری شده است. در ادامه با استفاده از تحلیل مضمون، الگوی اولیه پژوهش استخراج شده است. مرحله دوم پژوهش به صورت کمّی انجام شده است که پس از تعیین حجم نمونه آماری، پرسش نامه اعتبارسنجی بین 200 نفر از کارکنان سازمان علمی تحقیقاتی وابسته به نهاد ریاست جمهوری توزیع شد. با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری الگوی اولیه پژوهش به دست آمد و پس از اعتبارسنجی به تأیید رسید.
یافته ها: الگوی کارکردهای منابع انسانی در قالب 10 مضمون فراگیر و 51 مضمون سازمان دهنده استخراج شد که عبارت اند از: برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و استخدام کارکنان، جبران خدمت، مدیریت عملکرد، ارتقای شغلی، آموزش و توسعه، انضباط سازمانی، مدیریت انگیزش، جانشین پروری و حمایت اجتماعی. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز طبقه بندی عوامل شناسایی شده در مرحله کیفی را تأیید کرد.
نتیجه گیری: اجرای مؤثر اقدام های شناسایی شده در راستای کارکردهای مدیریت منابع انسانی، مانع از دست رفتن منابع انسانی شایسته و کارآمد سازمان می شود. در نظر داشتن اولویت این اقدام ها بر اساس میزان تأثیر آن ها نیز، به ارتقای اثربخشی این اقدام ها مساعدت می کند.
ارائه مدل مدیریت منابع انسانی تحول محور (مورد مطالعه: شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۱۴۲-۱۲۹
حوزه های تخصصی:
افزایش بهره وری سازمان ها و توسعه روزافزون آن ها، مستلزم رشد و بهره وری کارکنان و نیز تقویت نیروی انگیزش آنان است؛ بنابراین، هدف از این پژوهش ارائه مدل مدیریت منابع انسانی تحول محور می باشد و به منظور دستیابی به این هدف، از روش کیفی نظریه داده بنیاد، رویکرد اشتراوس و کوربین استفاده شد. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختار یافته و برای رسیدن به مشارکت کنندگان از نمونه گیری هدفمند با رویکرد گلوله برفی بهره برده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل خبرگان، کارشناسان منابع انسانی و مدیران منابع انسانی شهرداری اصفهان به تعداد 142 نفر می باشد. برای رسیدن به مفاهیم، مقوله ها و طبقات، داده های حاصل از مصاحبه ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته و با کمک نرم افزار مکس کیو دا[1] سازماندهی شده اند. فرایند نمونه گیری نظری تا زمانی ادامه داشت که هیچ ویژگی جدیدی ظهور نیافت و مفهوم جدیدی در هنگام گردآوری داده ها ایجاد نشد و درنهایت با 25 مصاحبه محقق به اشباع نظری دست یافت. شرایط علی شامل علل برنامه ای، علل فرآیندی، علل مدیریتی و وجود نیروی متخصص، شرایط مداخله گر شامل عوامل درون فردی و ظرفیت تغییر، شرایط زمینه ای شامل تغییرات سیاسی، شفافیت قانونی و فرهنگ سازمان، راهبردها شامل برنامه ریزی جامع، رهبری اثربخش، اصلاح فرآیندها، مدیریت دانش و تحول ساختاری و پیامدهای حاصل شامل بهره وری سازمانی و ارتقا سرمایه اجتماعی به دست آمد.
بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر قابلیت نوآوری با نقش میانجی مدیریت دانش در شرکت های زیر مجموعه گهر روش سیرجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
64-77
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش، بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر قابلیت نوآوری با نقش میانجی مدیریت دانش در شرکت های زیر مجموعه گهر روش سیرجان می باشد.روش بررسی: روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کارکنان شرکت های زیر مجموعه گهر روش سیرجان به تعداد 2121 در سال 1401 بود که با توجه به جدول کرجسی و مورگان نمونه ای به حجم 322 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب باحجم نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری شامل سه پرسشنامه فرهنگ سازمانی، قابلیت نوآوری، و مدیریت دانش بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(فراوانی، میانگین، میانه، مد، چولگی، کشیدگی) و آمار استنباطی (معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisrel8.8) استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد فرهنگ سازمانی بر قابلیت نوآوری با نقش میانجی مدیریت دانش تاثیر معناداری دارد. فرهنگ سازمانی بر قابلیت نوآوری و مدیریت دانش و همچنین مدیریت دانش بر قابلیت نوآوری تاثیر معناداری دارد.نتیجه گیری: رابطه بین فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش و قابلیت نوآوری می تواند بینش مفیدی را برای مدیران در زمینه توسعه فرهنگی قوی، ترویج شیوه های مدیریت کارآمد دانش و در نهایت ارتقای قابلیت نوآوری کل سازمان فراهم کند.
شناسایی و اولویت بندی ریسک های زنجیره تامین (مطالعه موردی رطب در مشهد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مروری بر ادبیات مدیریت ریسک در زنجیره تأمین و بررسی ریسک های مهم مطرح شده در آثار پژوهشی موجود می باشد. هدف نهایی این پژوهش نیز اولویت بندی این ریسک ها و مشخص نمودن ترتیب اهمیت آن ها در محصول مورد مطالعه می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، یک تحقیق کاربردی محسوب می گردد. از میان روش های گوناگون پژوهش های توصیفی، روش انجام این تحقیق، از نوع پژوهش های همبستگی است و براساس نحوه ی گردآوری داده ها پیمایشی می باشد. این پژوهش از دیدگاه زمانی تک مقطعی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه متخصصان در زمینه زنجیره تأمین در سازمان صنایع و معادن، شرکتها، مؤسسات آموزش عالی و دانشگاه ها می باشند که اسامی آن ها از مقالات علمی منتشر شده در حوزه زنجیره تأمین و ریسک و پایگاه سازمان صنایع استان خراسان رضوی استخراج گردید و در زمینه زنجیره تأمین صنایع تولید مواد غذایی و به خصوص رطب تجربه و آشنایی داشتند و امکان دسترسی الکترونیکی و حضوری به آن ها وجود داشت. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده خواهد شد. شیوه نمونه گیری در این پژوهش به صورت طبقه ای تصادفی خواهد بود. برای جمع آوری اطلاعات این پژوهش از دو روش استفاده شده است. ابتدا برای بیان تئوری و پیشینه ی تحقیق با استفاده از شیوه ی کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات نظری مبادرت شد. پس از مطالعه مقدماتی، به روش میدانی از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده ی حضوری به منظور جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، استفاده شد. در ابتدا تحلیل عاملی روی تمامی متغیرهایی که شناسایی خواهند شد صورت می گیرد. برای تضمین مناسب بودن داده ها برای انجام تحلیل عاملی از آزمون KMO و آزمون کرویت بارتلت استفاده خواهد شد. در این پژوهش تلاش شد تا ریسک های مختلف شناسایی و اهمیت و اولویت هر یک از آنها مشخص شود. با در نظر داشتن ریسکهای شناسایی شده در این پژوهش، مدیران زنجیره تأمین در زمینه محصول رطب می توانند استراتژی های مؤثری را برای کنترل و مقابله با این ریسکها اتخاذ نمایند.
مفهوم پردازی سیستم تولید به هنگام
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰
188 - 173
حوزه های تخصصی:
امروزه سیستم تولید به هنگام به یک فلسفه ی مدیریتی شامل مجموعه ای از علوم و در اختیار گرفتن یک سری جامع از اصول و تکنیکهای تولید گسترش یافته است درحقیقت JIT سیستمی جامع برای کنترل موجودی های تولید است. در این سیستم هیچ موجودی مواد اولیه خریداری نمی شود و هیچ محصولی ساخته نمی شود مگر هنگامی که ضرورت ایجاب کند. این سیستم اساسا بر کاهش هزینه ها از طریق حذف موجودی های انبار تمرکز دارد.به عبارت دیگر، نظام (سیستم) تولید به موقع، تفکر و نگرش نوین در اداره سازمانهای صنعتی است که با اصول، تکنیکها و روشهای خاصی، به دنبال حذف کامل اتلاف و افزایش بهره وری در تمامی فعالیتهای داخل و خارج سازمان می باشد . باوجود همه فوایدی که برای سازمان ها دارد برای بکارگیری از آن همواره محدودیت هایی پیشروی سازمان هاست.در این مقاله همواره با استفاده از جمع بندی مقالات و اطلاعات مرتبط در ادامه این مقاله در ذیل در مورد مفهوم سیستم تولید به هنگام با تاکید استفاده بیشتر سازمان ها و شرکت ها در کسب و کارهای شخصی و غیرشخصی می پردازیم.
نقش تعدیلی هزینه غیرعادی حسابرسی بر رابطه بین سوابق تحصیلی مدیرعامل و ارزش مازاد وجه نقد
منبع:
کنکاش مدیریت و حسابداری جلد ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۱۷۶- ۱۹۵
حوزه های تخصصی:
جود یا عدم وجود وجه نقد در داخل شرکت برای امور متفاوت سرمایه گذاری، هزینه و غیره از تصمیمات مهم مدیران ارشد به حساب می آید. حسابرسان عموماً با بررسی دلایل نگهداشت وجه نقد مازاد برای شرکت ها، لزوم نگهداری وجه نقد را به هیئت مدیره اعلام کرده و موجب نگرانی مدیریت خواهند شد. هدف تحقیق بررسی تاثیر هزینه غیرعادی حسابرسی بر رابطه بین سوابق تحصیلی مدیرعامل و ارزش مازاد وجه نقد است. جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۸ و با استفاده از اطلاعات ۱۲۰ شرکت و روش رگرسیون خطی چند متغیره به آزمون فرضیه پرداخته شد. نتایج نشان داد سوابق تحصیلی مدیرعامل رابطه معناداری با ارزش مازاد وجه نقد دارد همچنین در دیگر فرضیه تحقیق مشاهده شد که هزینه غیرعادی حسابرسی رابطه بین سوابق تحصیلی مدیرعامل و ارزش مازاد وجه نقد را تعدیل می کند.
نقش مهارت های مدیریت کوانتومی در ارتقائ رهبری اثربخش
منبع:
کنکاش مدیریت و حسابداری جلد ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۲۵۲- ۲۵۱
حوزه های تخصصی:
مطابق رویکرد کوانتومی به مدیریت، مدیران برای افزایش اثربخشی عملکرد خویش نیازمند رویکرد جدیدی به انسان، فرآیندها و اشیاءهستند که به جنبه های ذهنی، غیرمنطقی و بی نظمی رفتار خویش و زیردستانشان مربوط می شود. مدیران کوانتومی جهان مشارکتی و همیارانه را می پذیرند و به سازمان، کارکنان، ارباب رجوع و جامعه به عنوان عناصری می نگرند که بر یکدیگر اثر متقابل داشته و یکدیگر را تعریف می کنند؛ یعنی عناصر پیوسته ای که واقعیت موجود و آینده شان را هم آفرینی می کنند. در این زمینه پرسش اصلی این است که چگونه مدیریت کوانتومی می تواند رهبری اثربخش را ارتقائ دهد؟ جامعه آماری مقالاتی در بازه زمانی بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۵ که در حوزه رهبری اثربخش و مدیریت کوانتومی نگارش یافته اند می باشد. در این بین ۱۰ مقاله که تعدادی به رهبری اثربخش و تعدادی اندکی به دلیل نو و تازه بودن پارادایم مدیریت کوانتومی به آن پرداخته بودند انتخاب گردید. نکته اساسی آن است که مهارت های هفتگانه به عنوان الگوی مدیریت کوانتومی شامل: دیدن کوانتومی، تفکر کوانتومی، احساس کوانتومی، دانستن کوانتومی، عمل کوانتومی، اعتماد کوانتومی، موجودیت کوانتومی در ارتقائ مهارت های رهبری اثربخش شامل: مهارت تشخیص، مهارت تطبیق، مهارت برقراری ارتباط نقش داشته اند.
بررسی تاثیر تلاش حسابرسی بر کیفیت حسابرسی
حوزه های تخصصی:
این مقاله با استفاده از مجموعه داده های منحصربه فرد دوره حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1394 تا 1399 در ایران، رابطه بین تلاش حسابرسی و کیفیت حسابرسی را از دیدگاه فرآیند حسابرسی و نتایج حسابرسی بررسی می کند. نتایج نشان می دهد که تلاش حسابرسی به طور معناداری احتمال تعدیلات حسابرسی را افزایش می دهد که این موضوع مانع از مدیریت سود مثبت شده و موجب بهبود کیفیت صورت های مالی حسابرسی شده، می شود. ما همچنین دریافتیم که به طور کلی تلاش حسابرسی تأثیر معناداری در صدور اظهار نظرهای حسابرسی اصلاح شده ندارد، اما به احتمال زیاد در صورت فقدان تعدیلات حسابرسی، یک اظهار نظر حسابرسی اصلاح شده صادر می شود. علاوه براین، دریافتیم که تأثیر تلاش حسابرسی بر کیفیت حسابرسی هنگامی که مشتریان پیچیده تر و شرکت های حسابرسی بزرگتر هستند، کمتر می شود. در مجموع، شواهد نشان می دهد که تلاش حسابرسی با تأثیرگذاری بر فرآیند حسابرسی و بازده حسابرسی نقش مهمی در بهبود کیفیت حسابرسی دارد. مطالعه ما ادبیات تأثیر تلاش حسابرسی بر کیفیت حسابرسی در بازارهای نوظهور را توسعه می دهد و نتایج این مطالعه، پیامدهای مهمی در بهبود بازده بازار حسابرسی در ایران دارد
تاثیر هزینه های نمایندگی بر رابطه ساختار مالکیت و حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی
حوزه های تخصصی:
در بازارهای کامل سرمایه، انتظار بر این است که همه شرکت ها به آسانی به منابع خارج از شرکت دسترسی داشته باشند و تصمیمات سرمایه گذاری منحصراً مبتنی بر سودآوری مورد انتظار آینده می باشد و دسترسی به سرمایه های داخلی هیچ گونه تأثیری بر تصمیمات نداشته باشد. اما در دنیای واقعی با توجه به مکانیسم اطلاعات نامتقارن، هزینه تامین مالی با استفاده از منابع داخلی و خارجی متفاوت بوده و در این محیط ها، اطلاعات نامتقارن بین قرض دهنده و قرض گیرنده بر توانایی شرکت برای دستیابی به اعتبار و قدرت سرمایه گذاری و فعالیت اقتصادی آنها تأثیرگذار است. لذا در پژوهش حاضر به تاثیر هزینه های نمایندگی بر رابطه ساختار مالکیت و حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقد در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. برای این منظور نمونه ای شامل 107 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران شامل یک دوره هفت ساله بر اساس صورت های مالی شرکت های مورد مطالعه طی سال های 1392 الی 1398 انتخاب و برای آزمون فرضیات از روش رگرسیون خطی چند متغیره با استفاده از نرم افزار EVIEWS نسخه9، استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است هزینه های نمایندگی بر رابطه بین بین مالکیت مدیریتی و نهادی با حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقد تاثیر معنادار و معکوسی دارد.
پیشایندها و پسایندهای رهبری تسهیم گرا (مطالعه موردی: مدارس دولتی شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
229 - 255
حوزه های تخصصی:
موسسات آموزشی، از جمله مدارس، برای استمرار بخشیدن به نقش های اجتماعی و آموزشی خود باید روندهای نوین رهبری را بر اساس نظریه های مطرح شده بکار گیرند. رهبری تسهیم گرا یکی از این موارد است که به معلمان اجازه می دهد در تصمیم گیری ها مشارکت کنند و در اجرای آنها سهیم باشند. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل پیشایندها و پسایندهای رهبری تسهیم گرا در مدارس است. بدین منظور، 138 مقاله معتبر بین المللی از سال 2000 تا 2020 بررسی اولیه شد که با توجه به نامناسب بودن عنوان، چکیده و محتوای 78 مقاله، تعداد 60 مورد برای بررسی نهایی در نظر گرفته شد. مرور این موارد به استخراج پیشایندها و پسایندهای رهبری تسهیم گرا در ادبیات معتبر بین المللی می پردازد. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی– همبستگی است. جامعه آماری همه معلمان دوره های متوسطه شهر بوشهر، به تعداد 1299 نفر، در نظرگرفته شد که از بین آنها 297 نفر به روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات 9 پرسشنامه استاندارد بود که پایایی و روایی آن بر اساس آلفای کرونباخ، نظر استادان خبره و مدل سازی معادلات ساختاری تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS وPLS تجزیه و تحلیل شد و نتایج نشان داد ویژگی های شغلی و امنیت روانشناختی بر رهبری تسهیم گرا تاثیر معنادار دارند. اما معنادار بودن تاثیر شخصیت تیمی و متغیر تعدیل گر امنیت روانشناختی تایید نشد. همچنین تاثیر معنادار رهبری تسهیم گرا بر تسهیم دانش، توانمندسازی، سرمایه روانشناختی جمعی، خلاقیت و رفتارشهروندی سازمانی تایید شد. با در نظر داشتن عوامل موثر بر قدرت رهبری تسهیم گرا در معلمان، می توان به تقویت این موارد در آنها پرداخت و از نتایج و پیامدهای این نوع رهبری در معلمان بهره برد.
چارچوب طبقه بندی الگوهای مدل کسب وکار مدور از دیدگاه استراتژی های اقتصاد مدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
65 - 93
حوزه های تخصصی:
هدف: مدل های کسب وکار مدور، برای معضلات مدل های کسب وکار خطی فعلی، یعنی تولید بیش ازحد پسماند و کمبود شدید منابع راه حل مناسبی هستند و برای کسب مزیت رقابتی، کسب منافع اقتصادی و کاهش آسیب به محیط زیست، فرصت های مناسبی برای کسب وکارها به وجود می آورند. به منظور اجرای استراتژی های اقتصاد مدور در سطح کسب وکارها و ایجاد چارچوبی برای طراحی بهتر مدل های کسب وکار مدور، هدف اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی برای شناسایی و طبقه بندی الگو های مدل کسب وکار مدور، هم سو با راهبردهای اقتصاد مدور است. روش: در این پژوهش، از روش کیفی فرا ترکیب 7 مرحله ای ساندلوسکی و باروسو برای شناسایی الگو های مدل کسب وکار مدور و از روش طبقه بندی نیکرسون برای طبقه بندی الگوهای مدل کسب وکار مدور استفاده شد. یافته ها: یافته نخست این پژوهش، دستیابی به فهرست جامع 29 الگوی مدل کسب وکار مدور همراه با نام الگو، تعریف و مصادیق است و یافته بعدی آن، ارائه چارچوب طبقه بندی جامع و کامل الگوهای مدل کسب وکار مدور، از منظر استراتژی های اقتصاد مدور است. در این چارچوب 11 بُعد برای طبقه بندی 29 الگوی مدل کسب وکار شناسایی شد: 1. غیر مادی سازی؛ 2. کارایی مصرف؛ 3. تأمین مدور؛ 4. تولید بهینه؛ 5. لجستیک معکوس و بهینه؛ 6. محصولات با عمر طولانی؛ 7. توسعه عمر مصرف محصولات و قطعات؛ 8. توسعه عمر مواد؛ 9. توسعه عمر منابع؛ 10. انجام دهندگان فعالیت ها در شبکه ارزش مدور؛ 11. تسهیل کنندگان فعالیت ها در شبکه ارزش مدور. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش مشخص کرد که برای توسعه کسب وکارهای مبتنی بر اقتصاد مدور، چه نوع الگوهای مدل کسب وکار مدوری وجود دارد. از سوی دیگر، ایجاد چارچوب طبقه بندی راهبردها و مدل های کسب وکار مدور نشان داد که چگونه می توان بین راهبردها و مدل های کسب وکار مدور، هم سویی مناسبی ایجاد کرد. نتایج به دست آمده از این پژوهش، به شرکت هایی که قصد دارند در سطح کسب وکارشان از راهبردهای اقتصاد مدور بهره ببرند یا آنها را پیاده سازی کنند، کمک می کند تا مدل های کسب وکار مدور مناسب را شناخته و به کار گیرند. شایان ذکر است که راهبرد شبکه ارزش مدور و الگوهای مدل کسب وکار مدور متناسب با آن که بیانگر انواع شیوه های همکاری بین بازیگران شبکه ارزش مدور است، برای اولین بار در این پژوهش معرفی شد.
تحلیل سیستم حکمرانی شبکه ای توسعه پایدار مناطق محروم کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
77 - 102
حوزه های تخصصی:
بیش از 77 درصد از مناطق کشور از منظر شاخص های پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیطی در طبقه بندی مناطق محروم متوسط تا بسیار محروم هستند. از آن جا که فراهم نشدن بسترهای مناسب حکمرانی توسعه به عنوان دلیل عدم موفقیت برنامه های توسعه مطرح است، پژوهش حاضر به بررسی سیستم حکمرانی توسعه مناطق محروم کشور پرداخته و با تاکید بر نقش حکمرانی شبکه ای در حل مسائل سیستم های پیچیده؛ ساختار توزیع قدرت را میان کنشگران قانونی توسعه پایدار مناطق محروم کشور مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. برای این منظور پس از بررسی قوانین و مقررات مناطق محروم کشور، مبتنی بر قوانین برنامه پنج ساله ششم توسعه، 38 مسئولیت قانونی و 39 نهاد/سازمان مسئول و همکار توسعه مناطق محروم کشور استخراج شد. ماتریس شبکه همکاری کنشگران با استفاده از شاخص های مرکزیت درجه، مرکزیت بینابینی، تراکم و انسجام؛ فاصله ژئودزیک و نقاط برشی تجزیه و تحلیل شد. یافته های تحلیل ساختار حکمرانی شبکه ای توسعه مناطق محروم کشور حاکی از تمرکز قدرت تصمیم گیری در دولت و عدم تعادل در توزیع قدرت بین کنشگران است و بدون اصلاح اساسی ساختار حکمرانی شبکه توسعه مناطق محروم کشور نمی توان انتظار حل مسائل سیستم های پیچیده اقتصادی-اجتماعی مناطق محروم کشور را داشت. در نهایت پیشنهادات سیاستی توسعه حکمرانی شبکه ای با توجه به نتایج بررسی قوانین و مقررات ملّی و برنامه های توسعه و نتایج تحلیل شبکه حکمرانی توسعه مناطق محروم کشور در راستای تعادل بخشی در توزیع قدرت قانونی میان نهادهای مسئول و همکار مبنی بر فرصت های مشارکت برابر کنشگران کلیدی شامل نهادهای دولتی، بخش خصوصی و نهادهای مردمی در مدار تصمیم گیری ارائه شده است.
تحلیل تأثیر سبک رهبری فراگیر بر قانون شکنی خیرخواهانه براساس نقش میانجی ایمنی روان شناختی و خودکارآمدی خلاق و تعدیلی گری تبادل رهبر- عضو در سازمان های دولتی آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سازمان های دولتی ماهیتی بروکراتیک محور و غیرقابل انعطاف دارند که منجر به محدودیت هایی برای مدیران و کارکنان می شود. به کارگیری سبک رهبری فراگیر منجر می شود با افزایش شجاعت اخلاقی و جرأت ورزی زمینه لازم برای افزایش ایمنی روانشناختی و تبادلات مدیران و کارکنان افزایش پیدا کند و بتوانند در جهت تحقق اهداف سازمانی با نیت های خیرخواهانه قوانین دست و پاگیر را دور زنند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سبک رهبری فراگیر بر قانون شکنی خیرخواهانه با تأکید بر نقش میانجی ایمنی روانشناختی و خودکارآمدی خلاق و تعدیل گری تبادل رهبر عضو می باشد. روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی می باشند. برمبنای نمونه گیری تصادفی ساده، 374 پرسش نامه صحیح عودت داده شد و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS داده های پژوهش تجزیه و تحلیل شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های استاندارد استفاده شده است. یافته های پژوهش: رهبری فراگیر بر قانون شکنی خیرخواهانه تأثیر مستقیم و معناداری دارد و به طور غیرمستقیم از راه میانجی گری خودکارآمدی خلاق و ایمنی روانشناختی و تعدیل گری تبادل رهبر-عضو بر قانون شکنی خیرخواهانه تأثیر معناداری دارد. نوآوری پژوهش: نتایج پژوهش حاضر، به کارگیری سبک رهبری فراگیر در سازمان های دولتی را قوت بخشیده و به مدیران سازمان ها در درک تأثیرگذاری سبک رهبری فراگیر بر قانون شکنی خیرخواهانه کمک می کند تا با میانجی گری خودکارآمدی خلاق و ایمنی روانشناختی و تعدیل گری تبادل رهبر- عضو شرایط قانون شکنی خیرخواهانه برای تحقق اهداف سازمانی و منافع ذ ی نفعان را فراهم کنند.
ارائه الگوی نظام مند شفافیت براساس آیات قرآن کریم؛ رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
167 - 213
حوزه های تخصصی:
شفافیت یکی از موضوعات جدیدی است که در دولت های مدرن، بسیار روی آن تأکید می شود و در همین راستا در جمهوری اسلامی، یکی از کارهای مهمی که بایستی انجام گیرد، استخراج و فهم ابعاد و حدود شفافیت و کاربرد آن در حکومت اسلامی ازمنظر منابع اسلامی است. پژوهش حاضر درصدد است که با بررسی قرآن کریم به عنوان مهم ترین منبع دینی، مفهوم شناسی و کارکرد شفافیت در عرصه حاکمیت را با بهره گیری از روش نظریه داده بنیاد و به طور خاص، رویکرد استراوس و کوربین استخراج کند. با مطالعه قرآن کریم به طور کامل ابتدا حدود 250 کد باز و مفهوم اولیه شناسایی شد و در گام بعدی، در قالب کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی براساس الگوی نظام مند در مقوله های شرایط زمینه ای، علی، مداخله گر، راهبردها و مقوله محوری طبقه بندی شدند و در ادامه، با جرح و تعدیل 176 کد باز و مفاهیم اولیه، 57 کد انتخابی و 5 کد محوری شناسایی شد. درنهایت مشخص شد که حقیقت طلبی، صداقت، اصلاح و عدالت طلبی، از مفاهیم محوری مرتبط با شفافیت هستند و هم چنین پیامدهای شفافیت، منحصر به پیامدهای مادی نیستند بلکه اعتماد، هدایت، رشد و حقیقت ورزی از پیامدهای مهم شفافیت ازمنظر قرآن کریم و بخشی از الگوی شفافیت هستند.
معماری منابع انسانی هوشمند: رویکردی ساختاری بر تحول دیجیتال شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
215 - 234
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، معماری منابع انسانی هوشمند با رویکرد تحول دیجیتال است. با توجه به گسترش کارکردهای فناوری های تحول آفرین در کسب وکارها و رشد اقدام های دانشی، ضرورت طراحی یک مدل ساختاری برای موضوع تحول دیجیتال در سیستم های مدیریت منابع انسانی شرکت های دانش بنیان، در تعالی و زبدگی آنها نقش بسزایی ایفا می کند.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی توسعه ای است و با رویکرد پیمایش مقطعی اجرا شده است. برای شناسایی مقوله های زیربنایی معماری منابع انسانی هوشمند مبتنی بر تحول دیجیتال، از روش تحلیل مضمون و نرم ا فزار مکس کیودا و برای ارائه رویکرد ساختاری، از روش ساختاری تفسیری و نرم افزار میک مک استفاده شده است. یافته ها: پس از تحلیل مضمون متن مصاحبه با 17 خبره از نخبگان دانشگاهی، مدیران منابع انسانی و مدیران تحول دیجیتال در شرکت های دانش بنیان، کدگذاری باز انجام گرفت و ۲۴۵ کد شناسایی شد. در نهایت از طریق کدگذاری محوری، ۳ مقوله فراگیر، ۸ مقوله سازمان دهنده و ۶۲ مضمون پایه مشخص شد که مقوله های فراگیر در قالب عوامل مدیریتی، عوامل فرایندی و عوامل منابع انسانی دسته بندی شدند. نتیجه گیری: بر اساس تحلیل های انجام شده، می توان گفت که راهبردهای معماری سازمانی، مدیریت منابع انسانی، فناوری محوری، مشارکت کارکنان و معماری منابع انسانی، بیشترین قدرت نفوذ در طراحی مدل ساختاری و همچنین، بیشترین قدرت اثرگذاری بر مدیریت دانش و یادگیری سازمانی را دارند و هوشمندسازی منابع انسانی از طریق توجه به این دو عامل قابل احصا است.