فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۴۱ تا ۵٬۲۶۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
539 - 550
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: قاعده مرور زمان به عنوان یکی از راه های انتظام بخشی تعداد دعاوی، مورد توجه بسیاری از نظام های حقوقی قرار گرفته است. نظام حقوقی ایران به تأثی از نظر مشهور فقهای امامیه و به جهت لزوم ابتنای مقررات موضوعه بر موازین شرعی، قاعده مرور زمان را به موجب نظریه شورای نگهبان منسوخ تلقی نموده است. ابهام در جامعیت نظر شورای نگهبان باعث شده تا اظهارنظرها برای اعتباربخشی مجدد مرور زمان قوت گیرد و اساس وجود آن در دعاوی خاص پذیرفته شود. اگرچه اعتبار مرور زمان به طور کلی در دعاوی بیمه در پرتوی ماده 36 قانون بیمه مصوب 1316 قابل قبول دانسته شده است، لیکن گذشت بیش از هفتاد سال از زمان تصویب این قانون و ایجاد شرایط جدید در پرتوی گسترش ماشینیسم، ضرورت اعتبارسنجی مجدد قاعده مرور زمان در دعاوی بیمه حوزه حوادث ترافیکی را ایجاب می نماید. هدف این پژوهش بازخوانی جهات بقای نهاد مرور زمان در دعاوی بیمه و واکاوی مبانی عدم پذیرش مرور زمان بر اساس قانون بیمه اجباری مصوب 1395 است. روش شناسی: روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی– تحلیلی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعه و جستجو در کتب، مقالات و مباحث نظری مربوطه به تشریح و تبیین دلایل مسئله فوق پرداخته است. یافته ها: اگرچه حذف قاعده مرور زمان دعاوی مدنی از نظام حقوقی ایران به موجب نظریه شورای نگهبان عملاً به رسمیت شناخته شده است، لیکن استدلال ها برای بقای مرور زمان در برخی دعاوی خاص مانند دعاوی بیمه، نادیده گرفتن کلی این نهاد را در نظام حقوقی دشوار کرده است. با این وجود، پژوهش جاری اثبات می نماید که پذیرش مرور زمان کوتاه دو ساله در دعاوی بیمه، اندیشه حمایت از زیان دیده و تضمین همه جانبه خسارات وی را در حوزه حوادث ترافیکی به چالش می کشد و حمایت بدون قید و شرط از زیان دیده در بیمه مسئولیت اجباری این عرصه را به دنبال ندارد. گسترده تر بودن قلمروی جبران خسارت در حقوق بیمه نسبت به حقوق مسئولیت مدنی نیز مقید کردن زمان پرداخت خسارت در حقوق بیمه علی رغم عدم تقیید در حقوق مسئولیت مدنی را دشوار می نماید و ناقض اصل کمال جبران خسارت در حقوق بیمه است. همچنین رجوع مستقیم زیان دیده به بیمه گر علاوه بر مبنای قرارداد، حقی مستقل و قانونی است که منحصر کردن آن به مدتی کوتاه، خلاف الزامات و شروط حمایتی قانون بیمه اجباری مصوب 1395 است. علاوه بر این، عمومیت تبصره 2 ماده 2 و عدم تقیید ماده 4 قانون بیمه اجباری مصوب 1395 نیز تفکر ممنوعیت محدودیت زمانی طرح دعوا علیه بیمه گر را تقویت می نماید. نتیجه گیری: تضمین جبران خسارت زیان دیدگان حوادث ترافیکی و لزوم جبران کلیه زیان ها به وسیله بیمه، باعث می شود تا زمان کوتاه دو ساله برای طرح دعوا منطقی نباشد. از سوی دیگر مبانی حقوقی ضرورت عدم پذیرش مرور زمان دعاوی بیمه در حوزه تصادفات رانندگی را به دنبال دارد و همان طور که مرور زمان قراردادی در این عرصه بلااثر دانسته شده، مرور زمان قانونی دوساله نیز قابل حمایت نیست. قانون بیمه اجباری مصوب 1395 نیز که بنا به مصالح روز جامعه و برای حمایت از زیان دیدگان حوادث ترافیکی وضع گردیده، زمینه تمسک بیمه گر به مرور زمان جهت رهایی از جبران خسارت زیان دیده را منع نموده و مبانی حقوقی و منطقی که بر درستی این رویکرد صحه می گذارند را تثبیت می نماید.
بررسی تأثیر نرخ مؤثر مالیاتی وکیفیت حاکمیت شرکتی بر اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
177 - 196
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به بررسی تأثیر نرخ مؤثر مالیاتی و کیفیت حاکمیت شرکتی بر اجتناب مالیاتی پرداخته شده است. معیار اندازه گیری اجتناب مالیاتی، تفاوت سود حسابداری و سود مشمول مالیات محاسبه شده است . همچنین ، به منظور همگن سازی، این متغیر بر ارزش دفتری کل دارایی ها تقسیم می شود. برای آزمون فرضیه ها، از مدل رگرسیونی چند متغیره استفاده شده است. داده ها با مراجعه به صورت های مالی اساسی، یادداشت های توضیحی همراه آن ، نرم افزار ره آورد نوین و بانک اطلاعاتی سازمان بورس و اوراق بهادار تهران (کدال) مورد بررسی قرار گرفته و نمونه ای شامل 1600 مشاهده سال – شرکت برای سال های 1382 تا 1397 انتخاب و با استفاده از نرم افزار Excel و Eviews تجزیه و تحلیل شده اند . یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه مثبت و معنی داری میان نرخ مؤثر مالیاتی و اجتناب مالیاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار وجود دارد ، به طوری که با افزایش نرخ مؤثر مالیاتی بر اجتناب مالیاتی آن ها افزوده می شود، لیکن با اضافه شدن متغیر کیفیت حاکمیت شرکتی به رابطه فوق، اثر معنی داری بر رابطه میان نرخ مؤثر مالیاتی و اجتناب مالیاتی وجود ندارد. با توجه به تأثیر نرخ مؤثر مالیاتی بر اجتناب مالیاتی انتظار می رود با افزایش نرخ مؤثر مالیاتی، شرکت ها نسبت به اجتناب مالیاتی اقدام نمایند، ولی به دلیل عدم تأثیر کیفیت حاکمیت شرکتی بر آن رابطه، در عمل نشان داده می شود اجتناب مالیاتی کاهش نمی یابد. همچنین، اندازه شرکت، دارایی های ثابت مشهود و نرخ بازده دارایی ها نیز سبب کاهش، و عمر شرکت سبب افزایش اجتناب مالیاتی می گردد.
ارزیابی میزان آمادگی برای به کارگیری فناوری بلاک چین در شرکت ملی گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرعت خیره کنندۀ دستیابی به فناوری های جدید و کاهش فاصلۀ رسیدن به فناوری های نوین در سال های اخیر، سبب شده است که بسیاری از سازمان ها به فکر استفادۀ مطلوب از این فناوری ها برای عقب نماندن از قافلۀ رقابت سهمگین میان خودشان برآیند. یکی از این فناوری ها بلاک چین است. بلاک چین اولین بار در ارزهای دیجیتال به کار برده شد؛ اما رفته رفته بر کاربردهای آن افزوده شد. هدف از این مقاله، ارزیابی میزان آمادگی برای به کارگیری بلاک چین در شرکت ملی گاز ایران بوده است. برای این مهم، ابتدا با بررسی مطالعات پیشین و استفاده از نظرهای خبرگان، عوامل و زیرمعیارهای مؤثر، شناسایی و مدل مفهومی اولیۀ ارزیابی آمادگی تهیه و برای تحلیل داده ها به وسیلۀ پرسشنامۀ مقایسات زوجی استفاده شده است. عوامل سازمانی، فناوری، انسانی و محیطی و همچنین 17 زیرمعیار شناسایی شده و پس از تأیید، در مدل نهایی قرار گرفته است. وزن دهی و رتبه بندی عوامل با روش سلسله مراتب فازی و آنالیز توسعه یافتۀ چانگ انجام و وزن هر عامل و زیرمعیار تعیین شده است که عامل سازمانی بیشترین وزن و عامل محیطی کمترین وزن را به خود اختصاص دادند. همچنین زیرمعیارهای حمایت مدیر ارشد بالاترین و اندازۀ سازمان کمترین اهمیت را کسب کردند. علاوه بر این با توجه به غربال سازی فازی یاگر، عامل های سازمانی و فناوری بیشترین آمادگی و عامل محیطی کمترین آمادگی را در شرکت ملی گاز ایران برای به کارگیری فناوری بلاک چین داشته اند.
رابطه عزت نفس و انگیزش تحصیلی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
رابطه عزت نفس و انگیزش تحصیلی دانشجویان هدف از پژوهش بررسی رابطه عزت نفس و انگیزش تحصیلی دانشجویان می باشد. نمونه آماری این پژوهش شامل 384 نفر از دانشجویان استان فارس است که در سال 1400 تحت بررسی قرار گرفتند. انتخاب نمونه به صورت تصادفی می باشد. در این پژوهش از پرسشنامه های عزت نفس کوپراسمیت و انگیزش تحصیلی هارتر استفاده شده است و نتایج با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه مشاهده شد که بین عزت نفس و انگیزش تحصیلی دانشجویان رابطه معناداری وجود ندارد.
تأثیر ویژگیهای کمیته حسابرسی بر رابطه بین تجربه مدیر عامل و سطح نگهداشت وجه نقد
حوزه های تخصصی:
یکی از روشهای مدیریت سرمایه در گردش نیز نگهداری سطح مناسب و بهینه از وجه نقد است تا بتوان در شرایط بحرانی واکنش مناسابی نشان داد و شرکت را از مواجهه با ریسک ورشکستگی مصون نگه داشت، از اینرو شناسایی عوامل موثر بر نگهداشت وجه نقد از اهمیت برخوردار است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر ویژگیهای کمیته حسابرسی بر رابطه بین تجربه مدیر عامل و سطح نگهداشت وجه نقد می باشد. در این پژوهش، 144 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای، 1392-1399، که به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و با استفاده از رویکرد پس رویدادی است. نتایج تحقیق با استفاده از مدل اثرات تصادفی نشان می دهد که مدت تصدی سمت اعضای کمیته حسابرسی بر سطح نگهداشت وجه نقد تاثیر ندارد. اما اندازه کمیته حسابرسی و میزان تجربه اعضای کمیته حسابرسی بر سطح نگهداشت وجه نقد تاثیر معنی دار و مثبت دارد. همچنین، ویژگیهای کمیته حسابرسی بر رابطه بین تجربه مدیر عامل و سطح نگهداشت وجه نقد تاثیر دارد.
ارائه مدل یادگیری تأملی در روابط مربی گری در صنعت فنّاوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
157 - 193
حوزه های تخصصی:
مربی گری، گفتگویی است با تمرکز بر کشف و اقدام که به فرد یا تیم مراجع کمک می کند به اهداف مطلوب خود دست پیدا کنند. بنابراین، به طور کلی هدف از مربی گری بهبود شرایط فعلی فرد است. هدف از این پژوهش کیفی ارائه مدل یادگیری تأملی در روابط مربی گری در صنعت فاوا است. برای استخراج مؤلفه های اصلی مدل یادگیری تأملی در روابط مربی گری در صنعت فاوا از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده و با 18 نفر از خبرگان حوزه مربی گری مصاحبه های عمیقی انجام شده است. افراد در دست مطالعه این پژوهش را خبرگان حوزه مربی گری تشکیل دادند که در این پژوهش با استفاده از روش داده بنیاد چندگانه کرانهلم و گولد کوهل مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع نمونه گیری نظری انتخاب شدند. در این پژوهش در مرحله کدگذاری استقرایی 5 مقوله و 35 مفهوم استخراج شدند و سپس پالایش مفهومی، کدگذاری الگویی (ارائه مدل)، انطباق نظری مدل، اعتبارسنجی تجربی و ارزیابی انسجام نظری مدل و غنی سازی نظریه تشریح شدند. فرهنگ مربی گری در هسته اصلی خود یادگیری فردی و جمعی انسان ها را تسهیل، ترغیب و تشویق می کند زیرا بدون چابکی در یادگیری و کنار گذاشتن آموخته های ناکارآمد پیشین و کسب مهارت های جدید فرهنگ موجود به فرهنگی بهتر و مطلوب تر تبدیل نخواهد شد. در مربی گری به افراد راه حل آماده یا توصیه های عمومی داده نمی شود. یک فرایند مربی گری فرد را در شرایط اقدام و عمل قرار می دهد تا مراجع با مهارت هایی که می آموزد پتانسیل های خود را شناسایی و با به کارگیری آن ها از پس مشکلات برآید.
چرا روش های بازاریابی برای خانمها، کارآمد نیست؟!
حوزه های تخصصی:
اگر یک سازمان فرآیند طراحی محصولات خود را بهترکند، شیوه فروش و عرضه محصولات خود به خانمها را اصلاح کند، راه حلهایی در راستای صرفه جویی در وقت به مشتریانش ارائه دهد، به تمایز محصولات یا خدماتش توجه کند و روابط پایدار و مستحکمی با جامعه مشتریان خود برقرار کند، نه تنها میتواند روند بازاریابی برای خانمها را موثرتر کند بلکه در بازاریابی برای مردان نیز موفق تر خواهد بود. بنابراین، بازاریابی موثرتر برای خانمها حداقل یک نتیجه مثبت دارد و آن این است که این کار در کل باعث بهتر شدن روند بازاریابی سازمان میشود. سه دغدغه اصلی درباره کار رایج در زمینه بازاریابی برای خانمها وجود دارد: 1- ابتدا بر کاری که او میخواهد انجام دهد، متمرکز شوید: بهتر است ذیل بازاریابی برای خانمها در وهله اول به یک ویژگی آماری– جنسیتی که مشرف بر نیازهای زنان است، توجه شود. بازاریابان باید به اصول بخش بندی بازار توجه داشته باشند: یک بخش بازار یک گروه همگن و یکدست از مشتریانی است که نیازهای مشابهی دارند، یعنی کسانی که میخواهند یک محصول کاری مشابه را برای آنها انجام دهد. سازمانها باید در موقع بازاریابی برای خانمها کارآیی را که یک خانم از یک محصول انتظار دارد، در نظر داشته باشند. 2- شستشوی جنسیتی: نمیتوان با تمامی خانمها به عنوان یک گروه واحد که نیازهای همگن و یکدستی دارند، برخورد کرد. هنگام بازاریابی برای خانمها باید کارهایی انجام شود تا تفاوت بین خانمها کاملاً مشخص شود. 3- همگرایی جنسیتی: یعنی محو شدن نقشهایی که خانمها و آقایان بر عهده دارند.
مروری بر عوامل حیاتی موفقیت (CSF) در پروژه های ساختمانی
حوزه های تخصصی:
این مقاله مروری جامع و نقادانه بر ادبیات موضوع در زمینه عوامل حیاتی موفقیت (CSF) در پروژه های ساختمانی دارد . عوامل کلیدی و معیارهای ارزیابی موفقیت پروژه دو مفهوم اساسی در زمینه موفقیت پروژه بشمار می آیند . اگرچه اهمیّت آن ها بطور فزاینده ای مورد تحقیق قرار گرفته است ، اما مرور یکپارچه و منسجمی که شامل عوامل حیاتی موفقیت ، معیارهای ارزیابی و سنجش عملکرد پروژه باشد انجام نگرفته است . نتایج این تحقیق نشان می دهد پشتیبانی مدیریت ارشد و مدیر پروژه با تجربه مهم ترین عوامل کلیدی موفقیت و زمان ، هزینه ، کیفیت و رضایت ذینفعان مهم ترین معیارهای موفقیت پروژه هستند . در نهایت برای روشن شدن ابهامات موضوع و حصول موفقیت در پروژه های آتی ، توصیه هایی عنوان گردیده است که می تواند مثمر ثمر واقع گردد . واژگان کلیدی : عوامل حیاتی موفقیت ، پروژه های ساختمانی ، مدیریت پروژه ، موفقیت پروژه .
شناسایی و اولویت بندی عناصر آمیخته بازاریابی در صنعت آرایشی و بهداشتی از دیدگاه مصرف کننده نهایی
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
136 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی و رتبه بندی عوامل موثر بر آمیخته بازاریابی در صنعت آرایشی و بهداشتی در ایران بود. در مورد روش جمع آوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شد. در مرحله اول: مبانی نظری، مرور ادبیات تحقیق و پیشینه تحقیقات انجام شده در زمینه موضوع تحقیق و شناسایی عوامل موثر در آمیخته بازاریابی در صنعت استخراج گردید. در مرحله دوم: با مصاحبه با خبرگان عوامل موثر بر آمیخته بازاریابی در صنعتت آرایشی و بهداشتی انتخاب شده و با استفاده از تکنیک AHP فازی اولویت بندی می گردند. جامعه آماری شرکت های بزرگ صنعت آرایشی و بهداشتی در ایران بود که با توجه به نظرات 20 نفر از خبرگان این صنعت چهار زمینه محصول، قیمت، ترفیع و توزیع به عنوان عوامل تاثیرگذار بر آمیخته بازاریابی در صنعت آرایشی و بهداشتی شناسایی شد که از این میان عوامل محصول با وزن0.507 به عنوان تاثیرگذارترین عامل بر آمیخته بازار یابی در صنعت آرایشی شناسایی گردید. از میان عوامل محصول ، عامل کیفیت محصولات برند آرایشی با وزن 0.488، از میان عوامل قیمت ، عامل تعادل مناسبی بین قیمت و کیفیت محصولات با وزن 0.665از میان ترفیع عامل ارائه فنون پیشبرد فروش مانند ارائه کوپن تخفیف به مشتریان با وزن 0.517 و از میان عامل توزیع عامل دستبابی از طریق کانال های فروش متعددی و همچنین فروش آنلاین با وزن 0.667 بیشترین تاثیر را داشتند.
بررسی رابطه مخاطره پذیری بانکها، کفایت سرمایه و ترکیب مالکیت
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش هدف کلی بررسی رابطه مخاطره پذیری بانکها، کفایت سرمایه و ترکیب مالکیت می باشد. میزان مخاطره پذیری مدیران عامل با استفاده از یک پرسشنامه استاندارد طراحی شده بر مبنای مقیاس لیکرت مورد سنجش قرار گرفته است. عملکرد مالی شرکت ها نیز با استفاده از شاخص های بازده مجموع دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام، رشد فروش و رشد سود خالص اندازه گیری شده است. تمایل به مخاطره پذیری و نحوه نگرش مدیران ارشد به ریسک به عنوان یکی از ویژگی های شخصیتی خاص، تعیین کننده رفتار ریسک پذیرانه و یا گریزانه ایشان به هنگام تصمیم گیری است؛ در چنین موقعیتی به منظور حفظ منافع سپرده گذاران ضوابطی از قبیل نسبت کفایت سرمایه در قانون لحاظ شده است. مطالعه حاضر به بررسی تأثیر کفایت سرمایه بر مخاطره پذیری بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1392-1397 و بر اساس داده های مربوط به 13 بانک خصوصی فعال در کشور می پردازد. بدین منظور، از دو شاخص ریسک پذیری شامل شاخص Z-score و شاخص Merton DD استفاده شده است. نتایج به دست آمده از برآورد مدل رگرسیونی به روش داده های تابلویی حاکی از آن است که بین اندازه و ریسک پذیری بانک ها بر اساس شاخص Merton DD رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد؛ همچنین نتایج تحقیق مبین این موضوع است که بین کفایت سرمایه و ریسک پذیری بانک ها بر اساس شاخص Z-score رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد.
نقش ابزارهای هوش کسب و کار در فرآیند تصمیم سازی در شرکت های سرمایه گذاری تامین اجتماعی شهر تهران
حوزه های تخصصی:
از جمله عواملی که می تواند نقش مهمی در فرایند تصمیم گیری ایفا کند استفاده از ابزارهای هوش تجاری می باشد و مشاوران بازاریابی جهانی به استفاده از ابزارهای جدید هوش تجاری و تمرکز بر اهمیت این ابزارها تاکید داشته اند. در همین راستا در این پژوهش نقش ابزارهای هوش تجاری بر فرایند تصمیم گیری مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش نمونه آماری شامل مدیران و روسای بخش های مختلف شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی شهر تهران است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر روش توصیفی می باشد. داده های مورد نیاز برای این پژوهش، بوسیله یک پرسشنامه استاندارد که پایایی و روایی آن مجددا مورد بررسی و تائید قرار گرفت، جمع آوری شد. همچنین برای نگارش ادبیات نظری لازم در حوزه مورد بررسی از مطالعات کتابخانه ای نیز بهره گرفته شد. در این پژوهش از دو روش مختلف برای ارزیابی استفاده شد. در مرحله اول از روش دیمتل برای ارزیابی اولیه متغییرها و شاخص ها و ارزیابی و استخراج متغییرها و شاخص های تاثیرگذار و تاثیر پذیر استفاده شد که ابزار گرداوری داده های آن از طریق مصاحبه انجام پذیرفت و در مرحله دوم از روش تحلیل آماری استفاده گردید که برای انجام آن از آمار استنباطی و توصیفی استفاده می شود. در بخش آمار استنباطی ازضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. به طور کلی، نتایج این پژوهش حاکی از نقش استفاده از ابزارهای هوش تجاری بر فرایند تصمیم گیری بود و نشان داد که سیستم هوش تجاری و این ابزارها رابطه نزدیکی با فرایند تصمیم گیری دارند. در تبیین این نقش می توان گفت که اتخاذ تصمیم با پشتیبانی سیستم های هوش تجاری، زمان، هزینه و خطای انسانی را کاهش می دهد. به عبارتی، سیستم های هوش تجاری یک جهانی سازی فنی در جهان بازار است که با استفاده از آن، فرایندی تصمیم گیری در سازمان اثربخش شده و با کاهش اتلاف وقت و خطرات و ابهام در کار، توانایی مقابله با تغییرات گسترده در سطح جهانی را به سازمان می دهد.
بررسی تأثیر سیاست های تهاجمی مالیاتی بر نقدینگی اضافی با تأکید بر نقش تعدیلی بی ثباتی محیطی و اقتصادی (دیدگاه ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سیاست های تهاجمی مالیاتی بر نقدینگی اضافی با توجه به نقش بی ثباتی اقتصادی و محیطی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، فرضیه های پژوهش بر مبنای نمونه آماری متشکل از 167 شرکت طی دوره 10 ساله از سال 1391 تا 1400 با استفاده از تحلیل همبستگی ازطریق روش تخمین داده های ترکیبی با نرم افزار Eviews آزمون شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند سیاست های تهاجمی مالیاتی منجر به افزایش نقدینگی می شود. همچنین، بی ثباتی اقتصادی و محیطی تأثیر تشدیدکننده بر رابطه مثبت بین سیاست های تهاجمی مالیاتی و نقدینگی اضافی دارد. در زمان بی ثباتی، شرکت ها با مشکلات مربوط به تصمیم های مالیاتی مواجه می شوند. به صورت کلی مواجهه با بی ثباتی بیشتر منجر به اتخاذ سیاست های مالیاتی پرریسک تر می شود؛ از این رو، مدیران سعی می کنند با به کارگیری راهبردهای مناسب، وجوه نقد کافی را برای مواجهه با شرایط پیش بینی نشده نگهداری کنند. با توجه به نقش سیاست های مالیاتی، نتایج این پژوهش می تواند درک بهتری از عملکرد مالیاتی شرکت ها و پیامدهای مهم سیاست های تهاجمی مالیاتی برای مدیران، سرمایه گذاران و سیاست گذاران ارائه دهد.
Neurological Functions of CEO Investment based on Varimax Analysis and Rotated Matrix in Q Typology(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Chief executive officers (CEO), as the central pillar directing companies at the capital market level, plays a critical role in making investment decisions to de-crease agency costs and maximize shareholders’ wealth; however, their psycho-logical attitudes and perceptions lead to different investment functions of these companies in a competitive market. Accordingly, this study aimed to detect the propositional arrays of the investment functions using Q analysis in order to identify the CEOs’ mental typology in distinguishing investment functions. The present study was carried out with the participation of 13 CEOs from Tehran Stock Exchange companies during a one-year period (2018-2019). The study encompassed two different phases. In the first phase, content analysis was used to identify the phrase Q of the CEOs’ investment functions. In the second phase, Q analysis was adopted to typify the CEOs’ investment functions, which was based on the subjective cognition of the target population and contributed to the development of the approaches in line with the research objectives. The results confirmed the existence of three mental patterns in the CEOs regarding the in-vestment functions in the capital market. These mental patterns were ‘investment function in stock market indices’ as the first mental pattern, ‘investment function in risk control’ as the second mental pattern, ‘strategic investment function’ as the third mental pat-tern. The study results revealed different types of investment functions among the CEOs’ of stock exchange companies and thus contributed to the development of financial theories from the perspective of CEOs’ cognition.
بررسی تأثیر قابلیت ها ی پویا ی فناوری اطلاعات بر عملکرد شرکت های کوچک و متوسط از طریق رابطه تعدیل گری رهبری تحول آفرین و نقش میانجی قابلیت نوآورانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
81 - 108
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، تعیین میزان تأثیر قابلیت ها ی پویا ی فناوری ا طلاعات و قابلیت نوآورانه از طریق رابطه تعدیلگری رهبری تحول آفرین بر عملکرد شرکت های کوچک و متوسط و ارائه راهکار ها ی علمی در این رابطه جهت بهبود عملکرد شرکت های کوچک و متوسط می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر، شرکت های کوچک و متوسط با عملکرد سریع و فعال در سطح استان قزوین می باشد. حجم نمونه بر اساس تکنیک معادلات ساختاری که حداقل باید 5 و حداکثر ۱۵ برابر تعداد سؤالات پرسشنامه باشد 225 نفر از کارکنان شرکت های کوچک و متوسط فعال در استان قزوین در نظر گرفته شد که به وسیله پرسشنامه ها ی استاندارد گردآوری شد. با تأیید پایایی پرسشنامه استاندارد با استفاده از روش پایایی ترکیبی، تنظیم نهایی برای نشان دادن اعتبار ابزارهای استفاده شده قبل از استفاده به پاسخ دهندگان انجام گردید. برای بررسی روایی گویه های پرسشنامه پژوهش، ابتدا از روایی محتوایی و سپس از روایی همگرا (ضریب آلفای کرونباخ) و روایی واگرا (بارهای عاملی) استفاده شده است. فرضیه ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS و SPSS آزمون شد. در نتیجه، قابلیت ها ی پویا ی فناوری اطلاعات تأثیر مستقیم، مثبت و معناداری بر قابلیت نوآورانه و عملکرد شرکت های کوچک و متوسط دارند. همچنین، قابلیت نوآورانه نیز تأثیر معناداری بر عملکرد شرکت های کوچک و متوسط دارد. رهبری تحول آفرین رابطه بین قابلیت نوآورانه و عملکرد شرکت های کوچک و متوسط را تعدیل می کند. همچنین، تأیید می شود که قابلیت نوآورانه در تأثیر قابلیت ها ی پویا ی فناوری اطلاعات بر عملکرد شرکت های کوچک و متوسط نقش میانجی دارد.
ارائه مدل میان برهای ذهنی کاربران بازاریابی تأثیرگذار در انتخاب اینفلوئنسرهای بازاریابی در بستر اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
602 - 624
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به فراوانی و تنوع تأثیرگذاران فعال در شبکه اجتماعی اینستاگرام، پژوهش حاضر با هدف تبیین عوامل مهم در زمینه شناسایی اینفلوئنسرها در اینستاگرام و روابط موجود بین آن ها اجرا شده است و برای استفاده در پژوهش های تجربی، با گنجاندن عوامل یادشده در یک چارچوب پیشنهادی، در پی پاسخ به این سؤال است که از چه نوع شاخص های کلیدی می توان به عنوان میان بر ذهنی، برای ارزیابی سریع تأثیرگذاران قبل از انتخاب و همکاری با آن ها استفاده کرد؟
روش: این پژوهش از حیث هدف توسعه ای کاربردی محسوب می شود و رویکرد مطالعاتی آن کیفی کمی و از نظر ماهیت آمیخته اکتشافی است. جهت گردآوری داده ها در بخش کیفی، از مطالعات اسنادی به روش مرور سیستماتیک استفاده شده است. با توجه به حجم نمونه برای جامعه نامحدود در جدول مورگان، 384 پرسش نامه با مشارکت کاربران استراتژی بازاریابی تأثیرگذار در بستر اینستاگرام تکمیل و گرد آوری شد و داده ها با روش مدل سازی ساختاری معادله ای (ESM) پردازش شدند.
یافته ها: با تحلیل محتوای نتایج مرحله کیفی، 22 مقوله ابتدایی به دست آمد و با توجه به اشتراکات، در قالب 7 مؤلفه نهایی دسته بندی شد. با بررسی روابط بین آن ها عوامل نهایی، به عنوان میان برهای ذهنی کاربران هنگام شناسایی و انتخاب اینفلوئنسرها در اینستاگرام، سطح بندی شدند و نمودار قدرت نفوذ وابستگی برای آن ها ترسیم شد.
نتیجه گیری: در این پژوهش مدل نهایی عواملی ارائه شد که به عنوان میان برهای ذهنی کاربران هنگام شناسایی و انتخاب اینفلوئنسرها برای حمایت مالی و همکاری در نظر گرفته می شود. همچنین، نتایج برازش نشان داد که بین این عوامل رابطه علّی سلسله مراتبی برقرار است.
بررسی تأثیر گیمیفیکیشن بر رفتار خرید مصرف کنندگان با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
647 - 674
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر گیمیفیکیشن بر رفتار خرید مصرف کنندگان با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در دفاتر گردشگری شهر کرمانشاه اجرا شده است؛ زیرا یافتن راه کارهای نوآورانه جهت جلب رضایت مصرف کنندگان، همواره دغدغه کسب وکارها بوده است.
روش: پژوهش از نظر هدف، توسعه ای کاربردی محسوب می شود و با رویکرد کمّی اجرا شده است. برای اجرای پژوهش از روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. جامعه آماری، مشتریان دفاتر گردشگری شهر کرمانشاه و درخواست کننده سفر در سه ماهه نخست سال 1400 بودند. از بین آن ها 20 نفر به عنوان گروه آزمایش و 20 نفر به عنوان گروه کنترل انتخاب شد. ابزار گردآوری داده پرسش نامه استاندارد رفتار مصرف کننده کیم بود که روایی و پایایی آن به تأیید رسید. جهت تجزیه وتحلیل آمار توصیفی، از نرم افزار اس پی اس اس و جهت طراحی شبکه عصبی مصنوعی، از نرم افزار متلب استفاده شد. شبکه عصبی مصنوعی با روش توابع پایه شعاعی برای 70 درصد داده ها جهت آموزش و 30 درصد جهت آزمون طراحی شد.
یافته ها: یافته های به دست آمده نشان داد که اجرای گیمیفیکیشن، به تغییر رفتار خرید گروه آزمایش منجر شده است؛ در حالی که رفتار خرید گروه کنترل تغییر پیدا نکرده است. به کمک شبکه عصبی مصنوعی طراحی شده، می توان رفتار خرید مصرف کنندگان را بر اساس 9 متغیر ورودی پیش بینی کرد. همچنین این شبکه قادر است تمامی داده های جدید احتمالی را نیز به درستی پیش بینی کند و در این راستا استفاده شود.
نتیجه گیری: برای پیش بینی رفتار مصرف کنندگان، روش های نوین، از جمله گیمیفیکیشن، باید به عنوان ابزاری کاربردی برای بازاریابان و کارشناسان فروش به کار رود.
نقش و اهمیت افزایش افشاء گزارش های حسابرسی درتصمیمات سرمایه گذاران حرفه ای و غیرحرفه ای با رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اعتقاد بر این است که افشاء اطلاعات بیشتر در گزارش های حسابرسی، آگاهی های لازم را در اختیاراستفاده کنندگان قرارمی دهد، خطرتصمیم گیری نادرست کاهش می یابد و درنتیجه اتهامات فساد مالی علیه حسابرسان و مدیران مالی را تقلیل می دهد.از دیگر سوی رسوایی ها و بحران های مالی به ویژه در سال های اخیر، پیچیدگی محیط کسب و کار جهانی و افزایش پیچیدگی در استانداردهای گزارشگری مالی منجر به افزایش سطح انتظار استفاده کنندگان از گزارش حسابرسان شده است. از این رو، این مطالعه با استفاده از روش دلفی فازی به بررسی نقش و اهمیت افشاء در گزارش های حسابرسی برتصمیمات سرمایه گذاران حرفه ای و غیرحرفه ای با استفاده از نظرات 30نفر از خبرگان و کارشناسان حوزه مالی و حسابرسی پرداخته است. نتایج حاصل از مرحله اول و دوم تکنیک دلفی فازی نشان داده است که سطح افشاء و بعد اطمینان بخشی حسابرس دارای تأثیر بالقوه ای بر تصمیمات سرمایه گذاران بوده و باعث ایجاد تمایز میان تصمیمات اخذ شده توسط سرمایه گذاران حرفه ای و غیرحرفه ای می شود.
ارائه مدل ترکیبی نوین برای کیفیت حسابرسی و تحلیل حساسیت مؤلفه های مؤثر بر آن
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل و اعتبارسنجی آن جهت سنجش کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش اول خبرگانی هستند که با مبانی نظری کیفیت حسابرسی آشنایی کامل دارند و در این خصوص صاحب نظر هستند. جامعه آماری دوم شامل کلیه شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در بخش کیفی 15 نفر خبره با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمّی با روش حذف سیستماتیک تعداد 147 شرکت فعال طی سال های 1393 تا 1399 انتخاب شدند. پس از بررسی مبانی نظری پژوهش، پرسشنامه ای براساس طیف 5 گزینه ای لیکرت به منظور شناسایی مؤلفه های مؤثر پژوهش طراحی شد. سپس با استفاده از روش رتبه بندی فریدمن، مؤثرترین مؤلفه و وزن هر یک مشخص گردید. در نهایت به منظور اعتبارسنجی و تحلیل حساسیت، مدل پیشنهادی با استفاده از داده های بدست آمده در بخش کمّی پژوهش از روش محاسبه سهم هر مولفه در نوسان شاخص کل استفاده شد، نتایج نشان داد عوامل مؤثر بر کیفیت حسابرسی را می توان به طور کلی در 2 بُعد اصلی، 4 مؤلفه اصلی و 20 نماگر منفرد دسته بندی نمود که جنبه های اصلی تبیین کننده کیفیت حسابرسی شامل ویژگی های مؤسسه و تیم حسابرسی ، اثربخشی کمیته حسابرسی، ویژگی های صاحب کار، عوامل کلان و حرفه و عوامل محیطی می باشد. همچنین نماگرها و مؤلفه های اصلی از اولویت یکسانی در تعیین کیفیت حسابرسی برخوردار نیستند و هرچه میانگین رتبه های هر بُعد بیشتر باشد، اهمیت آن در تعیین کیفیت حسابرسی بیشتر است. از بین 10 نماگر موجود در شاخص ترکیبی کیفیت حسابرسی، تنها نماگری که هم جزء مهم ترین نماگرها در بی ثبات کردن شاخص ترکیبی و هم جزء نماگرهای مهم در کاهش متوسط شاخص ترکیبی است، نماگر حق الزحمه حسابرسی می باشد که یکی از شاخص های اصلی ویژگی های مؤسسه و تیم حسابرسی است.
تأثیر ارزش های فرهنگی هافستد بر میزان رضایتمندی شهروندان از فعالیت های گردشگری (موردمطالعه: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
9 - 38
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، باهدف بررسی ارتباط میان ارزش های فرهنگی شهروندان بابلسر و رضایتمندی آن ها از فعالیت های گردشگری، صورت گرفته است. پژوهش حاضر، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی – تحلیلی است. روش نمونه گیری این پژوهش، تصادفی ساده می باشد. جامعه ی آماری موردمطالعه، شهروندان بابلسری می باشند که از طریق فرمول کوکران، 382 نفر از آن ها انتخاب شدند. پرسشنامه پژوهش، از پرسشنامه های استانداردی مرتبط با ابعاد فرهنگی هافستد و رضایتمندی از گردشگری، تدوین شد. پژوهش حاضر برای اولین بار، ارتباط بین ابعاد هافستد و رضایت شهروندان را سنجید. برای انجام آزمون های بخش توصیفی از نرم افزار اس پی اس اس[1] و نیز آزمون های بخش استنباطی پژوهش، از نرم افزار پی ال اس[2]، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد: ارزش های فرهنگی شهروندان با رضایتمندی آن ها از فعالیت های گردشگری رابطه معناداری داشت، به صورتی که از میان 6 بعد موردبررسی، 3 مؤلفه: فردگرایی/ جمع گرایی، جهت گیری بلندمدت/ کوتاه مدت و افراط/ خویشتن داری رابطه معناداری با میزان رضایتمندی شهروندان از فعالیت های گردشگری داشتند و همچنین شهر بابلسر، جامعه ای با تعادل فرهنگی در توزیع قدرت، اجتناب از عدم قطعیت قوی، فردگرا، متعادل با گرایش به سمت زن سالاری، جهت گیری بلندمدت و افراطی است. [1] SPSS [2] PLS
متوسط کارایی درآمد و اندازه مقیاس بهینه در تحلیل پوششی داده های تصادفی: مطالعه موردی مراکز پستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
73 - 110
حوزه های تخصصی:
اگر قیمت های خروجی های واحد های تحت ارزیابی مشخص باشد ، ارزیابی کارایی درآمد واحد ها یکی از مهم ترین ارزیابی هایی است که می تواند اطلاعات ارزشمندی را در مورد واحدها ارائه دهد . در این مقاله، ابتدا تعریف جدیدی از اندازه مقیاس بهینه ، براساس بیشینه سازی اندازه متوسط کارایی درآمد ارائه می شود و سپس اندازه متوسط کارایی درآمد در دو فضای محدب و نامحدب تعریف می شود که این اندازه، مستقل از بازده به مقیاس و فرض یکسان بودن بردار قیمت های ورودی و خروجی واحد ها است . در ادامه ، اندازه متوسط کارایی درآمد برای ارزیابی واحد هایی با ورودی ها و خروجی های تصادفی به کار گرفته شده و مدل هایی جهت محاسبه آن در فضای تصادفی ارائه می شود. در پایان نیز، روش پیشنهادی، در یک مثال تجربی برای محاسبه اندازه متوسط کارایی درآمد مجموعه ای از مناطق پستی ایران مو رد استفاده قرار می گیرد.