فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۲۱ تا ۵٬۱۴۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارز دیجیتال شکل خاصی از پول دیجیتال است که بر پایه علم رمز نگاری ایجاد شده است. هزینه و زمان انتقال ارز دیجیتال به نقاط مختلف، کمتر از روش سنتی است. در بانکداری، روش نقل و انتقال ارزهای فیات به دلیل قیمت های متفاوت، طولانی بودن زمان انتقال و هزینه بالای کارمزدهای سوئیفت، ریسک های متعددی را برای بانک ها به وجود آورده است. هدف اصلی از انجام پژوهش، ارائه یک الگو برای برآورد میزان بازدهی و ریسک پرتفوی ارزی بانک ها در ایران و ارزیابی اثر اضافه شدن ارزهای د یجیتال به پرتفوی بانک ها از نظر میزان بازدهی، ریسک و بهینه سازی آن با استفاده از مدل ارزش در معرض خطر است. برای بررسی میزان تغییرات ریسک پرتفوی ارزی بانک ها در ترکیب شدن با ارزهای دیجیتال، نخست بازده و ریسک یک پرتفوی ارزی استفاده شده در بانک های ایران، با استفاده از روش ارزش در معرض خطر محاسبه و بهینه سازی می شود. سپس با انتخاب تعدادی از ارزهای دیجیتال و اضافه کردن آنها به پرتفوی ارزی بانک ها، بازده و ریسک مربوط به پرتفوی جدید محاسبه شده و با استفاده از نرم افزار لینگو بهینه سازی می شود. نتایج حاصل از پژوهش، نشان از کاهش ریسک پرتفوی جدید دارد .
ارائه مدل عوامل موثر بر قیمت گذاری کمتر از واقع در عرضه های اولیه با تاکید بر نقش اطلاعات حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
161 - 180
حوزه های تخصصی:
مطالعات متعددی در بازارهای سرمایه مختلف نشان داده است که قیمت سهام در عرضه های اولیه بعد از مدت بسیار کوتاهی تغییر کرده و بازده قابل توجه و غیر عادی را موجب می شود که از آن با عنوان قیمت گذاری کمتر از واقع عرضه های اولیه یاد می شود. با توجه به اینکه مطالعات قبلی که عمدتا مبتنی بر تئوری عدم تقارن اطلاعاتی و سویه های رفتاری هستند، دلایل مختلف و گاها متضادی را عامل این پدیده دانسته اند هدف این پژوهش ارائه مدلی جامع از عوامل تبیین کننده این بازدهی غیرعادی است. به علاوه نقش اطلاعات حسابداری در توضیح این پدیده نیز بررسی شده است. برای کشف این عوامل محقق با مطالعه گسترده ادبیات موضوع و با استفاده از روش کیفی تحلیل تم و مصاحبه با خبرگان اقدام به استخراج نظرات آنها در این خصوص نموده، الگوهای تکرارشونده در بین نظرات را استخراج و با طبقه بندی آنها مدل جامع عوامل موثر بر قیمت گذاری سهام در عرضه های اولیه را تدوین کرده است. در مدل ارائه شده در این تحقیق چهار عامل کاستی های فرایند عرضه اولیه، عوامل بنیادی، سویه های رفتاری و محتوای اطلاعاتی در عرضه های اولیه منجر به قیمت گذاری کمتر از واقع می شوند به این صورت که با دخالت ارکان در مکانیزم عرضه و تقاضای بازار اشتباهاتی در قیمت گذاری رخ داده و عوامل بنیادی در قیمت عرضه منعکس نمی شوند. سویه های رفتاری سرمایه گذاران و کافی نبودن محتوای اطلاعاتی حسابداری منجر به تشدید این امر می شود. با توجه به یافته های پژوهش آن دسته از سهامدارانی که به تحلیل اطلاعات موجود و به ویژه اطلاعات حسابداری بپردازند، می توانند بازدهی اضافه کسب نمایند. همچنین لزوم ارائه اطلاعات حسابداری آینده نگر در عرضه های اولیه برای تعیین قیمت واقعی سهم منجر به افزایش محتوای اطلاعاتی حسابداری می شود.
ترسیم ره نگاشتی برای تسهیل و تسریع وقوع همپایی فناورانه در صنعت پتروشیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه میزان بازده اقتصادی متأثر از سطوح قابلیت های فناورانه، تعیین کننده جایگاه، سطح رقابت پذیری و تمایز اقتصاد کشورها و یا دو بخش صنعتی رقیب از یکدیگر است که آثار آن در میزان تنیدگی آن ها در زنجیره های ارزش جهانی و سهم بازار قابل لمس است. در این پژوهش ابتدا نحوه انباشت توانمندی های فناورانه بنگاه ها در جوامع پیشرو و متأخر، موردبررسی قرارگرفته و سپس مطالعات حول تبیین و تحلیل شکاف فناورانه صنعت پتروشیمی ایران و ارائه یک چارچوب سیاستی جهت پر کردن این شکاف برای وقوع همپایی فناورانه متمرکزشده است. بررسی پیشینه پژوهش نشان می دهد، چارچوب جامع و یکپارچه ای برای شناسایی قابلیت های فناورانه وجود نداشته و بنگاه ها در فرآیند همپایی، متناسب با زیست بوم فناورانه خود از مدل های گوناگونی بهره برده اند. سهم دانش افزایی این پژوهش شناسایی قابلیت های فناورانه و مؤلفه های مؤثر در مراحل همپایی صنعت پتروشیمی است که در این راستا با بررسی، مقایسه و ترکیب یافته ها، منتج از پیشینه پژوهش و با استفاده از روش پژوهش موردی و تحلیل تم، تلاش شده است تا توانمندی های فناورانه موردنیاز در گام های همپایی فناورانه صنعت شناسایی گردد. تعیین میزان شکاف فناورانه صنعت، گونه شناسی توانمندی ها، مقایسه فرآیند همپایی شرکت های شیمیایی متأخر با پیشرو، شناسایی ابعاد توانمندی های فناورانه موردنیاز و عوامل و الزامات سیاستی مؤثر بر همپایی، و ارائه چارچوب سیاستی پر کردن شکاف فناورانه، از دستاوردهای این پژوهش است که می تواند جهت سیاست گذاری در برنامه های توسعه صنعت پتروشیمی استفاده گردد.
مدلی برای بازاریابی دیجیتال مبتنی بر ارزش آفرینی در صنعت بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدلی برای بازاریابی دیجیتال مبتنی بر ارزش آفرینی برای صنعت بیمه ایران انجام شده است. روش استفاده شده در پژوهش، کیفی و مبتنی بر راهبرد نظریه داده بنیاد است. برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه عمیق استفاده شده است. جامعه هدف مدیران و کارشناسان ارشد صنعت بیمه که در فرایند و تصمیمات بازاریابی دیجیتال مشارکت داشتند، بوده اند با استفاده از نمونه گیری هدفمند پس از 15 مصاحبه عمیق، اشباع نظری حاصل شد.در رویکرد داده بنیاد طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی بیانگر 32 مقوله کلی در قالب پارادیمی شامل شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، مقوله های محوری، راهبردها و پیامدها مبتنی بر ارزش آفرینی بوده است. .نتایج نشان داد که بازاریابی دیجیتال مبتنی بر ارزش آفرینی در صنعت بیمه ایران توسط شرایط علی (هویت بخشی بازاریابی دیجیتال در صنعت بیمه، ایجاد کمپین بازاریابی دیجیتال، ارتقا نفوذ فرهنگ بیمه، محیط دیجیتال و توسعه زیرساخت مورد نیاز)، زمینه ای (استراتژی تمرکز، برندسازی دیجیتال، پیاده سازی بازاریابی دیجیتال، پاسخگویی به نیازها و علائق در فضای دیجیتال و بهینه سازی فعالیت های دیجیتالی)، مداخله گر (بینش مشتریان، عوامل محیطی، قابلیت های دیجیتالی، انقلاب دیجیتالی، شفافیت قیمت و چالش های سازمانی)، مقوله های محوری (برندسازی مبتنی بر رفتار، رویکرد تعاملی، انتظارات مشتری از خدمات بیمه و تجربه مشتری)، راهبردها (ارتقای جایگاه یابی، ارتقای کانال های ارتباطی، ارزش آفرینی از طریق تولید محتوا، تعامل و مشارکت مشتری مبتنی بر تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی، توسعه فناوری های دیجیتال و نوآوری دیجیتالی) و پیامدهای (افزایش سهم بازار، اثربخشی سازمانی، ارتقا و جایگاه برند (شرکت)، ارتقای ارزش ویژه برند الکترونیکی و توسعه کسب وکار دیجیتال) تحقق می یابد.
تدوین اصل هیئت مدیره و اثربخشی آن برای دستورالعمل راهبری شرکتی سازمان بورس و اوراق بهادار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
121 - 140
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر در پی تدوین اصل هیئت مدیره و اثربخشی آن برای دستورالعمل راهبری شرکتی سازمان بورس و اوراق بهادار ایران می باشد. پس از بررسی ادبیات نظری ترکیب و ویژگی های هیئت مدیره در اصول راهبری شرکتی بورس نیویورک، بورس لندن و بورس مالزی و در نظر داشتن شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران، ابعاد و مولفه های ترکیب و ویژگی های هیئت مدیره اثربخش که عبارتنداز: نقش های هیئت مدیره، تفکیک مسئولیت ها، رئیس هیئت مدیره، اعضای غیرموظف هیئت مدیره، ترکیب هیئت مدیره، تعهد هیئت مدیره، توسعه و بهبود هیئت مدیره، اطلاعات و ارتباطات هیئت مدیره، ارزیابی هیئت مدیره، انتخاب مجدد اعضای هیئت مدیره و جبران خدمات هیئت مدیره انتخاب شدند، سپس در معرض نظرخواهی 30 نفر از خبرگان قرار گرفت و با استفاده از روش دلفی فازی مثلثی نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در نهایت ابعاد و مولفه های ترکیب و ویژگی های هیئت مدیره اثربخش استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که اصل هیئت مدیره و مدیرعامل دستورالعمل راهبری شرکتی تدوین شده توسط سازمان بورس و اوراق بهادار ایران دارای ایراداتی اعم از تعریف سهامدار عمده، تعریف ویژگی های عضو مستقل هیات مدیره میباشد، همچنین مواردی اعم از تعریف عضو مستقل ارشد، افشاء تعداد جلسات هیات مدیره و کمیته ها، تعیین نیازهای آموزشی اعضای هیات مدیره، ارزیابی عملکرد اعضای هیات مدیره و ...در نظر گرفته نشده است و نیازمند استفاده از نتایج مورد اجماع در تحقیق حاضر می باشد.
ارائه مدل بالندگی منابع انسانی در وزارت تعاون کار رفاه و امور اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۴
247-262
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای شناسایی و توسعه بالندگی کارکنان دولتی (مطالعه موردی: وزارت رفاه کار و امور اجتماعی) است. تحقیق از نظر هدف کاربردی و به روش اکتشافی (کیفی- کمی) انجام شده است. روش گردآوری داده ها در بخش کیفی بر اساس روش اکتشافی (کیفی- کمی) بوده است در بخش کیفی حجم نمونه ها به روش هدفمند 12 نفر انتخاب شدند که محقق به اشباع رسیده و از روش گرداندر تئوری استفاده کرده است. نحوه گردآوری داده ها به روش کمی بر اساس داده ها پرسشنامه بود. حجم نمونه به تعداد 237 نفر از کارکنان وزارت رفاه کار و امور اجتماعی شهر تهران ساکن در شهر تهران، در این پژوهش همکاری کردند برای جمع آوری اطلاعات از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. پرسشنامه محقق ساخته مورد تأیید اساتید و خبرگان حوزه توانمندسازی (اساتید دانشگاه) برگرفته از مصاحبه های نیمه ساختاریافته فردی یا گروهی) که شامل مولفه هایی است که پس از تأیید پایایی و روایی به اجرا گذاشته شد. روش تحلیل داده ها به روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزارSPSS 16 و Smart PLS انجام شد. در مدل تحلیل عاملی از بین مؤلفه ها به دلیل آن که بعد بالندگی سازمانی (یک مؤلفه) و بعد بالندگی اخلاقی (چهار مؤلفه)؛ بارعاملی کمتر از 3/0 داشتند، از روند تحلیل عاملی حذف گردیدند و با توجه به این که 14 گویه باقیمانده بزرگتر از 6/0بود، مدل «خیلی مطلوب» بود. در نهایت هر 14 مؤلفه باقیمانده و شاخص های آن ها، تحت عنوان ابعاد و مولفه های شناسایی و توسعه بالندگی کارکنان مورد پذیرش قرار گرفت. جهت بررسی برازش مدل، به بررسی X2،R و RS؛ پرداخته شد که وجودX2 پایین و نسبت کای دو به درجه آزادی کمتر از سه، همچنین ضریب تعیین و ضریب تعیین تعدیل شده محاسبه شده؛ نشان برازش مناسب مدل بود. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخص های اصلی بالندگی کارکنان وزارت کار عبارتند از بالندگی اخلاقی، بالندگی فردی، بالندگی فرآیندی، بالندگی سازمانی و بالندگی حرفه ای می باشد.
ارائه چارچوب گزارشگری پایداری مبتنی بر ایجاد توازن بین انتظارات ذینفعان و ظرفیت های شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از ذینفعان، گزارشگری فعلی در رابطه با پایداری شرکتی را برای نیازهایشان ناکافی می دانند. لذا این مهم منجر به ایجاد شکاف بین انتظارات ذینفعان و عملکرد شرکت ها در گزارشگری پایداری می شود. بنابراین این پژوهش به دنبال ارائه چارچوب گزارشگری پایداری مبتنی بر ایجاد توازن بین انتظارات ذینفعان و ظرفیت های شرکت می باشد. در این پژوهش تعداد 138 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. روش این پژوهش پیمایشی و نمونه گیری آن به صورت هدفمند است، برای بررسی مدل از روش های آلفا کرونباخ، پایایی ترکیبی، اشتراکی و روایی همگرا و برای برازش مدل از بارهای عاملی، معناداری مسیر و نهایتا آزمون تیزوجی استفاده گردیده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزارSPSS و SmartPLS استفاده شده است، یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع 169 مولفه مورد بررسی (طبقه بندی شده در 11 گروه)، 85 مؤلفه (بابت افشاءپایداری) مورد انتظار ذینفعان بوده است و در تمامی گروه ها غیر از طبقه نمایه سازمان، بین وضعیت موجود و مورد انتظار ذینفعان تفاوت معناداری وجود داشته، نهایتا پس از ایجاد توازن بین مولفه ها الگویی شامل 60 مولفه در قالب گزارش پایداری شرکتی متوازن ارائه گردید.
تأثیر بهزیستی ذهنی بر تعهد شغلی و تردید حرفه ای حسابرسان مستقل بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
101 - 120
حوزه های تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بهزیستی ذهنی بر تعهد شغلی و تردید حرفه ای حسابرسان مستقل است. روش پژوهش: پژوهش حاضر در زمره تحقیقات توصیفی پیمایشی و همبستگی قرار دارد، همچنین از نظر ماهیت، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، حسابرسان ارشد سازمان حسابرسی بوده و نمونه پژوهش برحسب فرمول کوکران شامل 181 حسابرس مستقل می باشد.در بررسی فرضیات مطرح شده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) و نرم افزار Smart PLS3 استفاده شده است. یافته های پژوهش: یافته ها نشان می دهد که بهزیستی ذهنی بر تعهد شغلی و تردید حرفه ای حسابرسان مستقل تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین تعهد شغلی بر تردید حرفه ای حسابرسان مستقل تأثیر مثبت و معناداری دارد. در نهایت بهزیستی ذهنی از طریق تعهد شغلی بر تردید حرفه ای حسابرسان مستقل تأثیر میانجی گری دارد. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: براساس یافته-های پژوهش، افزایش تعهد شغلی حسابرسان و سلامت روانی آنها منجر به بهبود تردیدگرایی و در نتیجه ارائه قضاوت حرفه ای حسابرسان مستقل می شود.
فهم ساختار اساسی پدیده رسالت حرفه ای از منظر کارکنان یک سازمان مردم نهاد: کاربرد رویکرد پدیدارشناسی توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : رسالت حرفه ای مفهومی است که در یک دهه اخیر توجه پژوهشگران حوزه های مختلف تخصصی را به خود معطوف کرده است. به رغم این موضوع، تنوع و تکثر تعاریف ارائه شده و صورتبندی های مختلف این پدیده سبب شده اجماع چندانی در مورد ماهیت و ابعاد تشکیل دهنده آن وجود نداشته باشد. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف فهم ساختار اساسی پدیده رسالت حرفه ای، از منظر کارکنان شاغل در یکی از سازمان های مردم نهاد انجام شد تا به درک عمیق تر این مفهوم کمک کند. روش : از آنجا که هدف، یافتن ساختار اساسی پدیده رسالت حرفه ای، و نه شرح تجربه انفرادی افراد بود، پژوهش با رویکرد کیفیِ پدیدارشناسی توصیفی و با روش چهار مرحله ای گئورگی طرح ریزی و انجام شد. برای گردآوری داده ها، مصاحبه های روایتی با هشت نفر از کارکنان موسسه محک به عنوان یک موسسه مردم نهاد شناخته شده در کشور انجام شد. برای تأیید قابلیت اعتمادِ تحلیل ها از دو روش بازآوایی و بازتاب پذیری که ازجمله روش های ارزیابی پژوهش های پدیدار شناختی هستند، استفاده شد. یافته ها : پس از تعیین واحدهای معنا و تبدیلات حاصل از ترکیب، ادغام و انتزاع آن ها، رسالت حرفه ای به مثابه نوعی فراخواندن متعالی و گرانیگاه ساحات زندگی تعریف شد. به علاوه، اجزای کلیدیِ معنای پدیده و روابط میان آن ها نشان داد، این مفهوم سرشتی دوگانه دارد؛ سویه مثبت که ابعاد انگیزه بخش درونزا و سویه منفی که ابعاد آزارنده برونزا هستند. درنهایت، اجزای کلیدی ساختار اساسی پدیده رسالت حرفه ای بر اساس توصیف هر جزء تحلیل شدند.
شناسایی عوامل فردی موثر بر تمایل به نهی از منکر و سنجش آن در فساد اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اولیه پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر تمایل به نهی از منکر در فساد اداری است. در ادامه مطالعه، میزان تاثیرگذاری عوامل موثر نیز شناسایی می شود. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: نوع روش پژوهش کاربردی، اکتشافی، توصیفی، پیمایشی، علّی و میدانی است. با مرور ادبیات پژوهش، عوامل موثر بر تمایل به نهی از منکر شناسایی می شوند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کارکنان یک سازمان عمومی است که به شیوه تصادفی نظام مند 228 نفر نسبت به تکمیل پرسشنامه اقدام نمودند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک های آماری تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی، و آزمون T مستقل استفاده شده است. یافته ها: بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی، شش عامل موثر بر تمایل به نهی از منکر شناسایی شدند که عبارت اند از توجه به اخلاق، رفتار مسئولان، آموزش، همت، ترس، و رواج منکر. همچنین، بر اساس نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون مشخص شد که عوامل توجه به اخلاق، رفتار مسئولان، آموزش، همت، و اتخاذ بهترین روش در نصیحت دیگران بر تمایل به نهی از منکر تاثیر مثبت دارند. همچنین، بر اساس نتایج حاصل از آزمون T مشخص گردید که میزان تمایل به نهی از منکر در فساد اداری در سطح مطلوبی نبوده است. ارزش/ اصالت پژوهش: در کشور ایران کم تر به موضوع امر به معروف و نهی از منکر به صورت میدانی پرداخته شده است. پژوهش فعلی می کوشد یکی از مفاهیم نظام ارزشی (نهی از منکر) را در قالب پژوهش کمّی مورد بررسی قرار دهد. پیشنهادهای اجرایی: می توان از نتایج این پژوهش در جهت کاهش میزان فساد اداری در سازمان دولتی و عمومی و خصوصی استفاده نمود.
طراحی مدل کارکرد استعاره حسابداری گفتمان: نظریه داده بنیاد و تحلیل ماتریس تفسیری فازی (FISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
195 - 227
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش طراحی مدل کارکرد استعاره حسابداری گفتمان براساس نظریه داده بنیاد و تحلیل ماتریس تفسیری فازی بود. روش: روش شناسی این پژوهش آمیخته بود که در بخش کیفی از تحلیل گرندد تئوری براساس رویکرد گلیزر جهت تدوین مدل و در بخش کمی از تحلیل تفسیری ساختاری فازی استفاده شد. در واقع هدف از انجام تحلیل در بخش کیفی ارائه ی مدل و در بخش کمی، تعیین تأثیرگذارترین مؤلفه ی شناسایی شده در تحلیل داده بنیاد بود. جامعه هدف در بخش کیفی ۱۲ نفر از متخصصان دانشگاهی بودند که چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ تجربی، خبره تلقی می شدند. فرآیند انتخاب افراد شیوه نمونه گیری نظری براساس دانش تجربی در حرفه حسابرسی بود. اما جامعه هدف در بخش کمی ۲۵ نفر از مدیران بخش حسابداری شرکت های بازار سرمایه بودند که براساس تجربه های کاری و سطح دانش فنی و تخصصی از طریق نمونه گیری غیراحتمال انتخاب شدند. باتوجه به ماهیت تحلیل ماتریس تفسیری فازی که بر تعداد مشارکت کنندگان محدود در انجام پژوهش تاکید دارد، این تعداد از مشارکت کنندگان مورد تأیید بود. یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی از وجود ۳ مقوله، ۶ مؤلفه و ۳۶ کد مفهومی حکایت دارد که کارکرد استعاره گفتمان در حسابداری را در قالب یک مدل پکپارچه ۶ ضلعی بسترسازی نموده است. همچنین نتایج در بخش کمی از اولویت بندی مؤلفه های حسابداری گفتمان در ۵ سطح از مدل ماتریسی حکایت دارد که سطح پنجم تأثیرگذارترین مؤلفه و در سطح اول کم اثرگذارترین مؤلفه های مرتبط با هریک از مقوله های پژوهش تفکیک شدند. نتیجه گیری: لذا مشخص شد، مؤلفه کارکرد هنجارسازی اعتماد به دانش حسابداری « » به عنوان معیار مقوله ی سازوکار فرهنگی حسابداری گفتمان به استفاده کنندگان تأثیرگذارترین مؤلفه ی حسابداری گفتمان است.
تأثیر سرمایه روانشناختی بر اخلاق حرفه ای ذی حسابان (مطالعه موردی: ذی حسابان دستگاه های اجرایی استان زنجان)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایه روانشناختی، به عنوان یکی از مبانی مزیت رقابتی در سازمان ها و ابعاد آن (امیدواری، خوش بینی، خودکارآمدی و تاب آوری) بر اخلاق حرفه ای ذی حسابان دستگاه های اجرایی استان زنجان است. جامعه آماری پژوهش 48 نفر از ذی حسابان دستگاه های اجرایی استان زنجان می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی استاندارد لوتانز و همکاران (2007) و جهت سنجش متغیر اخلاق حرفه ای از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر آیین رفتار حرفه ای جامعه حسابداران رسمی ایران و نتایج مطالعات زارفر (2016)، استفاده شده است. فرضیه ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفته و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Smart PLS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بین سرمایه روانشناختی و ابعاد آن و اخلاق حرفه ای ذی حسابان دستگاه های اجرایی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، می توان ادعا کرد تقویت سرمایه روانشناختی و ابعاد آن منجر به تقویت سطح اخلاق حرفه ای ذی حسابان می شود. در نتیجه، توجه به مولفه های سرمایه روانشناختی و لحاظ نمودن آن ها در برنامه ریزی و مدیریت ذی حسابان از سوی ادارات کل امور اقتصادی و دارایی استان ها و در رأس آن وزات امور اقتصادی و دارایی می تواند در بهبود اعمال نظارت مالی از سوی ذی حسابان اثرگذار باشد.
طراحی مدل توانمندسازی منابع انسانی درسازمان ملی استاندارد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۲
232-253
حوزه های تخصصی:
امروزه در سازمان های پیشرو، توانمندسازی منابع انسانی به عنوان یک فرایند ضروری و پراهمیت، دنبال می شود. با توجه به تفاوت و تنوع تعاریف و تعابیر موجود در حوزه توانمندسازی منابع انسانی، برخورداری از مدلی معتبر و اجرایی، از جمله نیازهای اساسی سازمان های هزاره سوم به شمار می رود که بر این اساس، هدف از تحقیق حاضر طراحی مدل توانمندسازی منابع انسانی در سازمان ملی استاندارد ایران، بوده است. بر این اساس، رویکرد مورد استفاده در تحقیق حاضر، رویکرد آمیخته است که جهت طراحی و تدوین مدل جامع از رویکرد کمی و کیفی (آمیخته) استفاده گردید. همچنین تحقیق حاضر از نظر روش شناسی در دسته مطالعات اکتشافی، پیمایشی، علّی، کاربردی و بنیادی جای دارد. جامعه آماری تحقیق نیز شامل کارکنان سازمان ملی استاندارد ایران (400 نفر) و همچنین خبرگان و اساتید دانشگاهی حوزه توانمندسازی منابع انسانی و مدیران منابع انسانی سازمان ملی استاندارد بود که از این بین در ابتدا به روش مصاحبه در بین خبرگان و اساتید دانشگاهی حوزه توانمندسازی منابع انسانی و مدیران منابع انسانی سازمان ملی استاندارد، مقوله های مورد نظر به منظور طراحی مدل استخراج شده و بعد از آن پرسشنامه تحقیق تهیه و در بین کارکنان سازمان توزیع و با نرخ بازگشت75.5 درصد، تعداد 302 پرسشنامه بازگشت و مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج نشان از معناداری روابط و اجزای مدل ارائه شده دارد.
Applying the GARCH and COPULA Models to Examine the Relationship Between Trading Volume and the Value of Trading with the Bubble Pricing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Given the importance of the securities market in each country's economy and the adverse effects of the price bubble on the irrational fluctuations of the stock market, it is clear that it must be prevented; therefore, with reference to the ambiguity of the factors causing the price bubble, research is underway. Investigating the relationship between the volume of transactions and the value of transactions with the price bubble in different industries of the Stock Exchange during the years 2006 to 2016 is a step towards recognizing this phenomenon.To investigate these communications, we used DCC-GJR-GARCH, diagonal BEKK and COPULA models. The results of the study of the relationship between the volume of exchanges and the value of exchanges with price bubbles suggest that there is a negative and complete correlation between them. In relation to the study of the relationship between price bubbles and research variables, we found that oil prices have a reverse and significant relationship with bubble prices. Other variables are not meaningful relationships with price bubbles. Also, in the study between variables of research with volume of transactions, it was determined that changes in tax volume and oil price variables have a reverse and significant relationship with the volume of transactions and the value of transactions with the volume of transactions has a direct and significant relationship.
بررسی رابطه تردید حرفه ای، شناخت صاحب کار و قضاوت حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
59 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه تردید حرفه ای و شناخت صاحب کار بر قضاوت حسابرس است. این پژوهش قضاوت حسابرس را در چند مرحله از فرآیند تصمیم گیری، بررسی می کند تا رابطه بین آنها در هر مرحله را تعیین کند. هدف این پژوهش بررسی این موضوع است که آیا سطوح مختلف تردید حرفه ای بین حسابرسان (تردید حرفه ای کم یا زیاد) و شناخت صاحب کار (مثبت، منفی و صفر) بر قضاوت های حسابرس تأثیر دارد یا خیر؟ روش: تحقیق حاضر با استفاده از روش آزمایشگاهی 3 × 2 تلاش می کند تا تأثیر متغیرهای مستقل (تردید حرفه ای و شناخت صاحب کار) را روی متغیر وابسته (قضاوت حسابرس) ارزیابی کند. نمونه آماری این پژوهش 155 نفر از افراد شاغل در حرفه حسابرسی بود که به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. یافته ها: حسابرسانی که دارای شناخت منفی صاحب کار هستند بیشتر احتمال دارد که خطا رخ داده را به عنوان تقلب شناسایی کنند، به عبارت جزئی تر، شناخت منفی از صاحب کار باعث می گردد حسابرس، صاحب کار را کمتر مورد اعتماد بداند. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که تأثیر متغیر شناخت صاحب کار بر قضاوت حسابرس برای حسابداران با سطح تردید حرفه ای کم، بیشتر است. به عبارت دیگر، می توان گفت که شناخت قبلی صاحب کار تأثیر بیشتری بر افراد با تردید حرفه ای کم و یا خوش بین دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد تصمیمات و قضاوت های حسابرس تحت تأثیر سطح تردید حرفه ای و شناخت صاحب کار است. ارتقای سطح تردید حرفه ای، راهکاری برای پیشگیری از سویه های رفتاری است، بویژه برای افرادی که باوری پذیری بیشتری نسبت به عموم دارند.
A quantum Model for the stock Market(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Price return and P/E are two interesting factors for a lot of investors; The Bohmian quantum mechanics used referring to the time correlation of return and P/E of the stock market under consideration. In this study, we extend the quantum potential concept to determine the behaviour of P/E and also price return in two different industry of Tehran stock market during a time interval of April. 2008 to march 2019. The obtained results show that the quantum potential behaves in the same manner for P/E and price return, also confines the variations of the P/E and price return into a specific domain. Furthermore, a joint quantum potential as a function of return and P/E is derived by the probability distribution function (PDF) constructed by the real data of a given market. It serves as a suitable instrument to investigate the relationship between these variables. The resultant PDF and the corresponding joint quantum potential illustrate that where we have light points in joint quantum potential chart, the probability of those amount of P/E and price return are more than other points. In addition, because of the rectangular shape of the joint quantum potential chart we can say that these two variables behave as two independent variables in the Market.
اثرات اقتصاد کلان تبعیض جنسیتی در بازار کار ایران: مدل تعادل عمومی پویای تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۲
37 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تبیین اثرات اقتصاد کلان تبعیض جنسیتی در بازار کار ایران بر اساس رویکرد مدل تعادل عمومی پویای تصادفی است. برای این منظور یک مدل استاندارد کینزی جدید با لحاظ عامل های زن و مرد در بخش خانوار، کار در بازار کار با دستمزد و کار خانگی بدون دستمزد و رفتار تبعیض آمیز بنگاه ها در بازار کار بر اساس داده ها و اطلاعات اقتصاد ایران طی دوره 1398-1387 مقداردهی و حل شده است. نتایج حاصل از حل مدل نشان داد که تبعیض جنسیتی باعث تخصیص ناکارای زمان کار بین زنان و مردان در وضعیت یکنواخت می گردد. این ناکارایی علاوه بر ایجاد شکاف جنسیتی دستمزد باعث کاهش دستمزد زنان و مردان، تولید، مصرف و رفاه خانوارها نسبت به شرایط عدم وجود تبعیض می گردد. نتایج حاصل از شبیه سازی توابع عکس العمل آنی متغیرهای مدل در برابر شوک سیاست پولی انبساطی نشان داد که در شرایط وجود تبعیض، افزایش دستمزد زنان و مردان، تولید، مصرف و تورم در مقایسه با شرایط عدم وجود تبعیض کمتر است. همچنین نتایج حاصل از شبیه سازی توابع عکس العمل آنی متغیرها در برابر شوک مثبت تکنولوژی نشان داد که در شرایط وجود تبعیض افزایش دستمزد زنان و مردان، تولید و مصرف در مقایسه با شرایط عدم وجود تبعیض کمتر و کاهش تورم بیشتر است.
بررسی رابطه بین تمرکز بر مشتریان عمده و نوآوری در شرکت های بورسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۲
157 - 180
حوزه های تخصصی:
در دنیای رقابتی قرن اخیر، شرکت ها ملزم هستند که برای موفقیت و تثبیت جایگاه خود، سرمایه گذاری متناسبی را به نوآوری تخصیص دهند. هم چنین، شرکت ها برای ماندن در صحنه رقابت باید نوآوری را به عنوان یک جزء با اهمیت در تدوین استراتژی در نظر بگیرند. در این راستا، هدف این پژوهش بررسی رابطه بین تمرکز بر مشتریان عمده و نوآوری در شرکت های بورسی است. نمونه آماری این پژوهش به روش حذف سیستماتیک شامل 142 شرکت بورسی در دوره 1388-1397 و روش آماری مورد استفاده نیز روش رگرسیون به داده های پانل و ترکیبی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تمرکز بر مشتریان عمده در بین ابعاد مختلف نوآوری شامل فعالیت های تحقیق و توسعه، نوآوری فنی، نوآوری فردی، نوآوری اجرائی، نوآوری کمکی و نوآوری حسابداری مدیریت، تنها بر نوآوری اجرائی تأثیر مثبتی دارد. بر این اساس، می توان نقش کمرنگ مشتریان عمده را در تأثیرگذاری بر سیاست های راهبردی شرکت در خصوص فعالیت های نوآوری مشاهده کرد.
برندسازی در صنایع خلاق (مورد مطالعه: صنعت مد لباس ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
37 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف: مد لباس محصولی از صنایع خلاق است و از فرهنگ منطقه ریشه می گیرد. در ایران با توجه به سابقه زیاد نساجی و تولید لباس، محدود برندهایی از صنعت مد لباس توانسته اند در بازارهای داخلی بین المللی به برندی قوی تبدیل شوند. غالب محصولات مد لباس ایران از طریق مبادی رسمی و غیرسمی وارد کشور می شود. علی رغم کیفیت عالی لباس های داخلی، تولیدکنندگان تمایل دارند که تحت نام های تجاری خارجی محصولات خود را معرفی و به بازار عرضه کنند که گویای نبود برندهای قدرتمند داخلی در این صنعت است. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی منسجم در زمینه برندسازی مدل لباس کشور است و به این سؤال ها پاسخ می دهد: چالش های برندسازی مد لباس در داخل ایران چیست؟ فرایند برندسازی در مد لباس کشور دارای چه مراحل و نکاتی است و چه تمایزی با سایر صنایع دارد؟ روش: پژوهش حاضر از طریق روش تئوری داده بنیاد چندگانه و با استفاده از ادبیات و تئوری های موجود و همچنین مصاحبه های نیمه ساختاریافته با متخصصان و کارشناسان این صنعت، مدلی منسجم در زمینه برندسازی مدل لباس کشور ارائه کرده است. روش نمونه گیری قضاوتی بوده و مصاحبه ها تا زمان اشباع نظری ادامه یافته است. یافته ها: داده های به دست آمده از نرم افزار مکس کیودا تحلیل و به استخراج 744 کد، 255 مفهوم و 10 مقوله منجر شد. برندسازی در محصولات مد لباس، شامل سه مرحله کلان پیش برندسازی، برندسازی و پس برندسازی است که در قالب هشت گام طرح ریزی شده است: الزامات برندسازی؛ فرصت های برندسازی؛ چالش های برندسازی؛ هویت برند؛ جایگاه یابی برند؛ اعمال ابزارها و آمیخته های بازاریابی متناسب؛ ارزیابی برند؛ رشد، توسعه و جایگاه یابی مجدد. دو مقوله باقی مانده نیز در خصوص تفاوت برندسازی مد لباس لوکس و انبوه و ترتیب مراحل برندسازی هستند. نتیجه گیری: برندسازی در حوزه مد لباس با توجه به ماهیت طراح محور بودن و خلاق بودن با برندسازی سایر صنایع، تفاوت اساسی دارد. از سوی دیگر، مقررات و محدودیت های قانونی در این حوزه، فضای برندسازی صنعت مد لباس را متفاوت تر از سایر صنایع می کند.
امتزاج کار و زندگی به مثابه یک ساخت نوپدید در سازمان های مردم نهاد: پژوهشی با رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
565 - 589
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر پژوهش درباره نسبت میان کار و زندگی توجه بسیاری از پژوهشگران را در رشته های مختلف علوم به خود جلب کرده است. تنوع دیدگاه ها در دانش رشته های گوناگون نشان دهنده ژرفای مفهوم مناسبات کار و زندگی و لزوم توجه به ابعاد گوناگون اثرگذار بر آن است. این پژوهشِ اکتشافی با هدف فهم تجربه کار و نسبت آن با زندگی از منظر کارکنان شاغل در سازمان های مردم نهاد انجام شد. پژوهش با رویکرد کیفیِ پدیدارشناسی و با روش هشت مرحله ای موستاکاس طرح ریزی شد. برای گردآوری داده ها، مصاحبه های داستان پارِ عمیق با 11 نفر از کارکنان مؤسسه محک به عنوان یک مؤسسه مردم نهاد انجام شد. برای تأیید قابلیت اعتمادِ تحلیل ها از روش های توصیف پرمایه و بازتاب پذیری استفاده شد. در نتیجه تحلیل داده ها 11 تم با عناوین باور به غایتمندی زندگی، انتخاب حرفه به مثابه رسالت، زیستِ رسالتِ حرفه ای، کار پرمطالبه، مشغولیت مستمر ذهنی، ادراک هویت های متناقض، تثبیت و قوام ارزش ها، تجدید قوا در اثر پذیرش نقش مراقبتی، تسری حس رضایت به ساحت های مختلف زندگی، معنویت جاری در زندگی، و رواداری در کار و زندگی در قالب سه خوشه که سویه های منفی و مثبت و درهم تنیدگی کار و زندگی کارکنان را وصف می کردند حاصل شد. در نهایت، توصیف های بافتاری فردی، ساختاری فردی، و بافت ساختاری فردی و به عنوان جمع بندی یک توصیف ترکیبیِ بافت ساختاری با محوریت ساخت نوپدیدِ «امتزاج کار و زندگی» به مثابه تجربه زیسته کارکنان ارائه شد.