فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۴۱ تا ۶٬۴۶۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
بسیج عمومی مردم اشاره به گردهم آمدن مجموعه ای از انسان ها حول محور و هدفی خاص است، که در هر کشوری و با هر آیین و مسلکی می تواند مشاهده شود. بسیج در تاریخ کشور ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست، به این معنا که در تمام ادوار تاریخی وجود داشته است؛ اما در دوره انقلاب کبیر اسلامی به شکلی بسط یافته و ماهوی، شکل پیدا کرد. بدیهی است که به واسطه درگیری نوع حرکت بسیج مردمی بر مدار تفکر رهبران انقلابی، در انقلاب کبیر اسلامی شکل حرکت توده مردم از نضج و اتقان لازم برخوردار شد، و به طور کلی هر انقلابی لازمه اش بهره گیری از بسیج مردمی است؛ آرمانی که بسیاری در رسیدن به آن سطح از همدلی و همراهی تا رسیدن به خواسته تحقق یافته آن، ناتوان ماندند. تاریخ این سرزمین متمدن، از شیخ فضل الله نوری، میرزا کوچک خان جنگلی و رئیسعلی دلواری تنها به عنوان معدود کسانی که در راه بسیج همگانی توده مردم- در عصر معاصر- علیه استبداد طبقه حاکمه به پا خواستند، نام می برد. گروهی که در عین ایستادگی های فراوان خود، به تحقق آرمان اصلی نرسیدند، و البته زمینه سازان بزرگ آینده ای روشن بودند. با توجه به رویکرد بالا، در این مقاله به دنبال تبیین تسری مفهوم بسیج در درازنای تاریخ بشری بودیم. با توجه به این هدف، با تقسیم ادواری تاریخ به پنج دوره مختلف، از بسیج و مادها، بسیج و هخامنشیان، در قبل از اسلام، تا بسیج و صفویان، بسیج و مشروطه و در نهایت بسیج و انقلاب کبیر اسلامی پرداختیم. یافته های مقاله که مبتنی بر رویکردی تحلیلی بود، مبین ارائه مدعایی بود، که اشاره به این داشت، که پیدایش بسیج به دوره ابتدایی زندگی جمعی انسان ها می رسد، و این که بسیج مفهومی مستحدثه در دوره چند دهه ای انقلاب کبیر اسلامی نیست، هر چند در همین دوره و به ویژه در دوران دفاع مقدس، مفهوم بسیج به بهترین نحو از انحاء ممکن، تعبیر و تفهیم شد.
زمینه ها و موانع هویت بنیاد همکاری جمهوری اسلامی ایران با احزاب و جنبش های اسلام گرای سنی (مطالعه موردی اخوان المسلمین مصر و عدالت و توسعه ترکیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران به مثابه نظامی مبتنی بر اسلام سیاسی، وحدت مسلمانان را از آرمان های خود می داند. ماهیت و آرمان مزبور، همکاری با گروه های اسلام گرا را به سان سیاستی اولویت دار، بایسته می سازد؛ اما همکاری در صحنه واقعی روابط بین الملل با چالش هایی مواجه است. مسئله این پژوهش، شناخت زمینه ها و موانع این همکاری است. در این راستا، جنبش اخوان المسلمین مصر و حزب عدالت-وتوسعه به عنوان موارد مطالعاتی انتخاب شده اند. اهمیت و ضرورت این پژوهش، در ژرفابخشی به نظروعمل حوزه سیاست گذاری ارتباط با جریان های اسلام گرا نهفته است. پرسش اصلی آن است که زمینه ها و موانع همکاری جمهوری اسلامی ایران با اخوان المسلمین مصر و عدالت وتوسعه چیست؟ با گزینش نظریه سازه انگاری؛ به عنوان چارچوب نظری، زمینه ها و موانع همکاری جمهوری اسلامی با موارد مطالعاتی در سطح کارگزاری- با تأکید بر مقوله هویت- موردبررسی قرارگرفته اند. داده ها با روش کتابخانه ای گردآوری شده و با کاربست روش تطبیقی تجزیه وتحلیل شده اند. بر اساس یافته ها، زمینه های همکاری جمهوری اسلامی و اخوان، مبتنی بر اشتراکات در هویت های نوعی و نقشی دو بازیگر؛ شامل اسلام گرایی، حمایت از مستضعفان و مسلمانان و مقابله با مستکبران و بیگانگان است، موانع همکاری دو بازیگر نیز ناشی از نبود هویت جمعی مشترک است. در همکاری جمهوری اسلامی و حزب عدالت و توسعه، موانع بر زمینه ها فزونی دارد و ناسازگاری در هویت مبتنی بر نقش دو بازیگر - برتری منطقه ای برای ایران و دولت مرکزی برای آک پارتی- و هویت جمعی دو طرف – مقاومت برای جمهوری اسلامی و عثمانی گرایی برای آک پارتی- بر سازگاری در مؤلفه هویتی مردم سالاری – نوعی برای جمهوری اسلامی و پیکروار برای آک پارتی – فزونی دارد.
گذار قدرت در شرق آسیا: چشم انداز گذار قدرت در پرتو پویایی های نوین منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
1001 - 1019
حوزه های تخصصی:
از شاخص های مهم در شناسایی پویایی های قدرت در منطقه شرق آسیا، شناخت وضعیت «گذار قدرت» و تبدیل آسیا به محور سیاست جهان است. هدف این مقاله، تبیین چگونگی ظهور و بروز این پویایی های نوین قدرت در شرق آسیا با ارزیابی دو رویکرد نظری رقیب موازنه قدرت و گذار قدرت است. داده ها نشان می دهد که نظریه گذار قدرت قابلیت تبیین پذیری بیشتری نسبت به نظریه موازنه قدرت دارد. بااین حال، نوآوری نوشتار این است که با وجود قابلیت تبیین بیشتر، نظریه گذار قدرت، پاسخگوی سیستم بین المللی پیچیده امروز نیست و مستلزم بازنگری در مفهوم و مؤلفه های شکل دهنده گذار متناسب با واقعیت امروز جهان و منطقه است. بر این اساس، فرضیه مقاله آن است که پیچیدگی و وضعیت غیرخطی حاکم بر سیستم بین الملل به تعدد نقاط گذار در سیستم امروز انجامیده است، به گونه ای که در حال شکل دادن به نظم سلسله مراتب دوگانه با رهبری آمریکا در امنیت و رهبری چین در اقتصاد در شرق آسیا است. روش پژوهش مقاله، قیاسی- استقرایی و شامل استفاده از نظریه و روش های کمّی ارزیابی کاربست نظریه با تکیه بر پایگاه داده های بانک جهانی، کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (UNCTAD) و مؤسسه مطالعات صلح استکهلم (SIPRI) است.
تحلیل مصادیق «حقوق ملت» و محدوده مشروعیت آن در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحدید حقوق ملت در قانون اساسی اصلی انکارناپذیر است، اما دامنه محدودیت حقوق و آزادی ها در قوانین اساسی هر کشور با یکدیگر متفاوت می باشد. در این راستا مسئله تحقیق حاضر این است که علت تفاوت در محدوده اعمال حقوق ملت و تأثیر تقیید آزادی های عمومی بر تضمین حقوق شهروندان چیست؟ پژوهش حاضر ضمن تحلیل مصادیق حقوق و آزادی های عمومی در قانون اساسی ایران و فرانسه، میزان قبض و بسط آزادی های عمومی را متأثر از مبانی، اصول و ارزش های متفاوت حاکم بر قانون اساسی هر کشور ارزیابی می کند که به معنای برتری یک نظام سیاسی بر دیگری نیست. همچنین تعیین محدوده مشروعیت برای اعمال حقوق ملت در قانون اساسی، امری ضروری در جهت حفظ و صیانت از آزادی های عمومی تلقی می شود. چراکه اعطای آزادی نامحدود، به دلیل امکان تجاوز یا سوء استفاده شهروندان از اطلاق در حقوق و آزادی ها، موجب اضرار به غیر و در نهایت عدم استیفای سایر افراد ملت از آزادی های مشروع و قانونی خود می شود.
بررسی رابطه میان تروریسم و حق حیات در پرتو رویه قضایی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۶
51 - 75
حوزه های تخصصی:
حق حیات، یکی از حقوق بنیادین و اساسی بشر است و به جرأت می توان گفت که هیچ یک از حقوق و آزادی های بنیادین بشر به اندازه این حق در اسناد بین المللی حقوق بشری مورد حمایت قرار نداشته است. در سال های اخیر، مبارزه با تروریسم نیز به یکی از اولویت های اساسی جامعه بین المللی مبدل شده است. می توان گفت هیچ عرصه ای از عرصه های حقوق بین الملل معاصر به اندازه مبارزه با تروریسم با چنین رشد و تحول سریعی مواجه نبوده است. مسأله مهمی که در این راستا قابل طرح است، این است که نسبت مبارزه با تروریسم و حق حیات چیست؟ در این راستا، پرسش های چندی به شرح ذیل قابل طرح هستند: آیا بر اساس موازین بین المللی حقوق بشر می توان از سلاح مرگبار علیه مظنونان به عملیات تروریستی استفاده کرد؟ آیا کشتار هدفمند رهبران تروریست ها با موازین بین المللی حقوق بشر مطابقت دارد؟ آیا مرگ تروریست ها در زندان، دولت ها را در معرض اتهام نقض حقوق بشر قرار می دهد؟ و در نهایت، آیا اعدام مرتکبان عملیات تروریستی خلاف موازین حقوق بشر است؟ این مقاله با بررسی رویه قضایی بین المللی به این نتیجه می رسد که اگرچه مبارزه با تروریسم، در برخی موارد می تواند به نقض مشروع و قانونی حق حیات منجر شود؛ اما مواردی که به طور قانونی می توان چنین امری را انجام داد، بسیار محدود و مضیق هستند و لذا باید برای مبارزه با تروریسم، حتی الامکان از مکانیزم هایی استفاده نمود که حق حیات را نقض نمی کنند. روش تحقیق در این مقاله، بررسی تحلیلی آرای محاکم بین المللی حقوق بشری است.
سامان دهی فضا بر اساس تحلیل گفتمان مناطق ناهمگن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان علاوه بر متن، فضا را نیز در بر می گیرد. فضا در روایت هانری لوفور با سه مفهوم تسلط و خلق و تعدیل همراه می شود. در مناطق ناهمگن کشور با هویت های متنوع، بنا بر ویژگی های موقعیت جغرافیایی، کالبدی و معنایی فضا، گفتمانی شکل می گیرد که نوعی الگوی اقتدار را در آن مناطق برحسب نظام معنایی به وجود می آورد؛ این خرده گفتمان های مناطق مختلف بنا بر جنس وجه غالب فضا یا در هماهنگی با هم هستند یا در تضاد و تعارض. نوع نگاه غالب اعم از امنیتی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به کشور است که باعث سامان دهی دال و مدلول ها در یک منظومه گفتمانیِ حاصل از تقسیمات کشوری می شود. پرسش اصلی تحقیق این است که با توجه به موقعیت ناهمگن هرکدام از استان های ایران وگفتمان غالب در تقسیمات کشوری، کنش و تعاملات در سطح ناحیه ای چگونه به سمت هم گرایی سوق می یابد؟ در سامان دهی مطلوب فضا، دال مرکزی گفتمان اصلی باید از چنان قدرتی برخوردار باشد که اقتدار تولید شده توسط آن، بتواند مناطق حاشیه ای را به طور منسجم و در ارتباطی تنگاتنگ و نزدیک با یکدیگر حفظ کرده تا با مفصل بندی دوباره دال های شناور در یک زنجیره، زمینه همگرایی بیشتر را فراهم کند.
تبیین راهبردهای بازاریابی اجتماعی در بسیج عمومی نیروهای مردمی دوران دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، استفاده از راهبرد بازاریابی اجتماعی جهت ترویج رفتارهای مطلوب در جامعه افزایش یافته است. بسیج عمومی در دوران دفاع مقدس را نیز می توان از مصادیق موفق رویکرد بازاریابی اجتماعی برشمرد. هدف پژوهش حاضر، تبیین راهبردهای بازاریابی اجتماعی در بسیج نیروهای مردمی در دوران دفاع مقدس است. مدل تحقیق با استفاده از روش «نظریه برخاسته از داده ها» و با تحلیل کیفی متن مصاحبه با رزمندگان و سایر منابع تدوین گردید. بنابر نتایج تحقیق، ارکان بسیج عمومی شامل ایدئولوژی، رهبری، مشارکت مردمی و سازماندهی است. راهبردهای بازاریابی اجتماعی که در دوران دفاع مقدس برای بسیج عمومی استفاده شده اند، عبارت اند از: راهبرد ایده پردازی حضور مشتاقانه در جبهه ها، راهبرد قیمت گذاری ارزشی (تأکید بر ارزش مجاهدت و شهادت)، راهبرد تبلیغات سینه به سینه و حماسی و راهبرد توزیع گسترده پایگاه های بسیج در سرتاسر کشور. پیاده سازی موفق این راهبردها دستاوردهایی همچون ارتقای توانمندی های نظامی امنیتی، نهادینه شدن ارزش های اسلامی، نهادینه شدن انضباط اقتصادی و ارتقاء ثبات سیاسی نظام به دنبال داشته است.
نسبت سنجی رهبری و واقعیت سیاسی در نظام معرفتی اندیشه امام خمینی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
119 - 142
حوزه های تخصصی:
تحولات سیاسی مستقیماً زیر تأثیر چارچوب های معرفتی کنشگران در روند تجربیات و زندگی واقعی در جامعه و سیاست هستند. رهبری را می توان مهم ترین کنشگر در پویش تحولات سیاسی دانست. اهمیت رهبری در صورت تقبل هم زمان شأن رهبری سیاست و نظریه پرداز سیاسی مسجل می شود. امام خمینی این دو شأن هم زمان را داشت. قالب های معرفتی و روند رهبری سیاسیِ ایشان این امر را پیش رو می گذارد که هم واقعیت برای تطابق با الگوی معرفتی ایشان تغییر کرد و هم بخش هایی از الگویی معرفتی و رهبری با واقعیت های سیاسی معاصر تطابق یافته اند. به همین دلیل به مشروعیتِ مشارکت مردم در سیاست و برسازی مردم سالاری دینی رأی داده اند. این وضعیت سبب تغییرِ نظام معرفتیِ ایشان و بدنه نیرو های سیاسی، ساختارسازی و تغییر نهادی در سیاست، تقسیم سیاسی معرفت و نوعی تنوع و تفاوت در آگاهی سیاسی شده است. در این چارچوب، مسئله محوری این پژوهش به نسبت رهبری و واقعیت سیاسی در نظامِ معرفتیِ امام خمینی مربوط می شود. پرسش اصلی ما این است که چگونه نظام معرفتی اندیشه امام خمینی به رهبری ایشان و روند تحولات عینی سیاسی ایران و واقعیت آن شکل و جهت می داده است. عمده ترین پاسخ ما نیز این است که نظام معرفتی معطوف به سیاست در تعامل با فرایند عملی و واقعیِ استقرار جمهوری اسلامی، با کمک به تشکیل ساختار های نهادی جدید، تقسیم و ساختار سیاسیِ تقسیم معرفت به ذخایر معرفتی نظام سیاسی و نخبگان انقلابی جمهوری اسلامی شکل داده و از این طریق روند تحولات عینی را شکل می داده است.
حق تعیین سرنوشت از دیدگاه امام خمینی با مقایسه تطبیقی در اسناد بین المللی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
143 - 159
حوزه های تخصصی:
حق تعیین سرنوشت، حقی بشری است که افراد و ملت ها می توانند به کمک آن وضعیت زندگی اجتماعی خود را بهبود و سرنوشت خود را در مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی و غیره تعیین نمایند. تعیین سرنوشت صرفاً یک اصل نیست بلکه حق است و این حق، حق ملت ها و متعلق به تک تک افراد مردم می باشد و در ماده یک منشور سازمان ملل در زمره اهداف این سازمان قرار گرفته است و به عنوان پایه و مبنای ایجاد صلح میان ملت ها و روابط دوستانه و مسالمت آمیز میان دولت و مردم یاد شده است. با توجه به میثاق حقوق سیاسی و مدنی و میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی، حقوق ناشی از حق تعیین سرنوشت به حقوق سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم بندی می شود. این میثاقین این حق را برای مردم ایجاد کرد تا بتوانند نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خودشان را تعیین کنند. از سوی دیگر حق تعیین سرنوشت و ایجاد نظامی تحت حاکمیت مردم، از برجسته ترین اهداف انقلاب امام خمینی(رحمه الله علیه) بود که همواره در دوران مبارزه علیه رژیم سلطنتی بدان تأکید داشتند و ایشان بیان می داشتند که اولاً این حق، مبتنی بر حکم عقل و از حقوق اولیه انسان است و ثانیاً بنا بر حکم عقل و اعلامیه جهانی حقوق بشر همه مردم ملت ها حق دارند در همه زمینه ها چه سیاسی و چه غیر آن سرنوشت خود را تعیین نمایند. هدف این پژوهش آن است که با به کارگیری روش تحلیلی_ توصیفی ماهیت و نمود حق تعیین سرنوشت را در تلالو انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه امام خمینی(رحمه الله علیه) با مطالعه تطبیقی در اسناد بین المللی روشن نماید.
شهروندی و دموکراسی در فضای مجازی از واقعیّت تا فراواقعیّت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
8 - 35
حوزه های تخصصی:
انسان در عصر حاضر با ورود به دنیای مجازی با پدیده های بسیار متفاوتی در عرصه گوناگون زندگی مواجه شده است.ورود به این دنیای متفاوت مفهوم سنّتی دولت که با مرزهای جغرافیایی همراستا بود، دچار ابهام شده و به تبع آن شهروندی و دموکراسی در تعاریف خود با ابهام کارکردی روبرو شده اند. می توان دو دیدگاه کلّی را درباره این که آیا اینترنت، دموکراسی و به تبع آن حقوق شهروندی را تقویت می کند؟ دیدگاه خوشبینانه بر این باور است که اینترنت مقیاس و سرعت اطلاعات را افزایش می دهد و نظارت و کنترل بیشتری را به روی رژیم اطلاعاتی در اختیار کاربرانِ اطلاعات می گذارد، از این رو تعهّد برای اطلاعاتِ نامحدود، تعهّد برای یک دموکراسی و حقوق شهروندی بهتری است. دیدگاه دیگر، استدلال هایی در رابطه با ناکارایی اینترنت در سیاست و حوزه شهروندی دارد، دیدگاهی که معتقد است اینترنت با توجه به عناصر هویّتی از قبیل جنسیّت، نژاد، وضعیّت اجتماعی افراد و نابرابری های فضایی و جغرافیایی تبعیض ساز است و نهایتاً این که، فضای اینترنت تحت نفوذ شدید منافع اقتصادی سرمایه داری است و از این رو نابرابری در حالِ افزایشی را نسبت به دنیای واقعی نشان می دهد. این پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیلی توصیفی درصدد بررسی انتقادی اینترنت و رابطه آن با شهروندی و دموکراسی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این مفاهیم در فضای مجازی چندان تحت تأثیر این فضا نیستند و بالعکس بیشتر متأثر از فضای واقعی و تحت تأثیر گفتمان دولت مدرن قرار دارند.
سعدی و سنّت های فکری سازنده ی عرف سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر فارسی یکی از حوزه های مهم زبانی در تاریخ اندیشه ایرانی است که گفتار و آموزه های سیاسی در آن بازتاب یافته اند. یکی از چهره های پراهمیت در تاریخ ادب فارسی که در به نظم آوردن آموزه های سیاسی کوشیده، سعدی است. یکی از مهم ترین مباحث برای فهم گفتار سیاسی سعدی را می توان فهم سنّت های فکری در دوران وی دانست؛ چراکه سعدی را بر آن می داشته است که برای جریان ها و مسائل سیاسی آن زمانه در قالب قبول، رد یا تردید، تأثیر و تأثر و درگیر بودن، بدان ها پاسخ بدهد. پژوهش حاضر بر اساس این دغدغه با روشِ خوانشِ قصد گرای ِاسکینر برای کشفِ نیّت سعدی؛ محیط فکری و جهان ذهنی آن دوران را که در این پژوهش با سنّت فکری از آن یادشده است، مورد تدبر قرار می دهد. دلیل این است که دانسته شود در محل بحث های فکری و سیاسی که درون سنّت های فکری وجود داشته است چه گونه اندیشیدن رخ نموده و پرسش و پاسخ، ارائه و تجویز، استدلال و استنباط جلوه گری می کرده است؛ بنابراین پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که سنّت های فکری سازنده ی عرف سیاسی دوران سعدی را چه گونه می توان تفسیر نمود؟ در این راستا فرضیه ای که برای این پژوهش طرح شده آن است که با توجه به سنّت های فکری گذشته ایران و زمینه تاریخی قرن هفتم؛ اندرزنامه نویسی، یاسای مغول، نظریه خلافت اهل سنّت، سنّت فکری تصوّف، نظریه امامت شیعه و تاریخ نگاری به عنوان مهم ترین سنّت های فکری عصر سعدی، عرف سیاسی زمانه ی وی را ساخته اند.
رقابت ژئوپلیتیک روسیه و آمریکا در اوکراین (2004-2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکیندر از صاحبنظران علم ژئوپلیتیک نوشته است که هر کس بر اروپای شرقی تسلط یابد بر هارتلند مسلط می شود و کسی که بر هارتلند مسلط شود بر جزیره دنیا مسلط شده است و کسی که به این مرحله برسد می تواند دنیا را کنترل نماید. اوکراین یکی از اجزای اصلی هارتلندی بود که او اظهار می داشت. اکنون بحران اوکراین به یکی محورهای رویارویی و رقابت ژئوپلیتیک بین روسیه و امریکا و ناتو تبدیل شده است. بحران اوکراین از جمله منازعات بین المللی است که دامنه آن به سرعت از قلمرو ملی خارج شده و به مسأله مهم در تعاملات بین المللی به خصوص بین قدرت های موثر آن تبدیل شده است تا جایی که به اعتقاد برخی از استراتژیست ها، بستری را برای احیای جلوه هایی از جنگ سرد فراهم کرده است. البته اگر چه به کار بردن اصطلاح جنگ سرد با مؤلفه های شناخته شده آن چندان واقع بینانه نیست، اما نتیجه این بحران بر مناسبات بین المللی و قواعد بازی آن تأثیر عمیق و تعیین کننده خواهد گذاشت. در پژوهش حاضر که ماهیتی توصیفی دارد، داده ها و اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای گرد آوری شده و ضمن پرداختن به جایگاه و اهمیت ژئوپلیتیک اوکراین برای روسیه و آمریکا، دو بازیگر مؤثر در این جریان و ترسیم وضعیت مورد انتظار، بیان شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که دلیل اصلی منازعه اوکراین، بعد مهم و کلیدی ژئوپلیتیک این کشور برای دو قدرت بزرگ روسیه و آمریکا می باشد. در انجام پژوهش حاضر از روش كیفی از نوع تبیینی و منابع الكترونیك و نوشتاری استفاده شده است.
رویکرد سیاست خارجی فرانسه و ایران در قبال بحران سوریه (2016-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی قدرت های بزرگ در روند تحولات و مسائل بین المللی و منطقه ای از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است. کشور سوریه تقریبا بیش از پنج سال است که با معضلی به نام تروریسم دست به گریبان شده است. از ابتدای شروع منازعات، قدرت های بزرگ هریک به نوعی نسبت به این بحران واکنش نشان دادند. ایران که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی متحدی استراتژیک برای سوریه به حساب می آمد، به طور علنی به حمایت از دولت بشار اسد برخاست و با انواع کمک های مالی و نظامی، حمایت همه جانبه خود را از دولت بشار اسد به جامعه جهانی نشان داد. از دیگر سو، سوریه برای فرانسه یک کشور تاثیر گذار به حساب می آید و تحولات سیاسی این کشور و آینده آن برای فرانسه مهم به شمار می رود. فرانسه اولین کشوری بود که ائتلاف نیروهای مخالف سوری را تنها نماینده مشروع مردم سوریه به رسمیت شناخت، اما این مواضع تند به دنبال حملات تروریستی که در 13 نوامبر 2015 توسط گروه تروریستی داعش صورت پذیرفت، به نوعی تعدیل شد و باعث شد که فرانسه سیاست خارجی خود را در قبال سوربه تغییر دهد. این مقاله سعی دارد به این سوال بپردازد که جهت گیری سیاست خارجی ایران و فرانسه در قبال بحران سوریه چگونه بوده است؟ مفروض مقاله این است که سیاست خارجی ایران در قبال تحولات سوریه در مسیر حفظ وضع موجود (بقای بشار اسد) استوار است و فرانسه در سیاست خارجی خود در قبال این تحولات، سیاست تهاجمی در قالب همگرایی محتاطانه با آمریکا را برگزیده است.
پیش شرط ها و استلزامات تحقق دولت مطلوب از منظر روایات معصومان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۳
171-190
حوزه های تخصصی:
ماهیت و کیفیت قوانین اسلام به گونه ای است که عمل به قوانین و دستورات آن، بدون تاسیس یک دستگاه اجرائی و سازمان گسترده سیاسی و اجتماعی قابلیت جامه عمل پوشاندن به آن را ندارد به این خاطر مستلزم تشکیل نوعی حاکمیت و دولت اسلامی می باشد. پژوهش حاضر پیش شرط ها و استلزامات تحقق یک دولت مطلوب از منظر روایات معصومان را مورد بررسی قرار داده و برای گردآوری و تحلیل داده ها از نظریه داده بنیاد استفاده شده است. بر این اساس پس از بررسی متون روایی؛ پیش شرط ها و استلزامات دولت مطلوب در چهار مقوله (1. شرایط اجتماعی، 2. شرایط بنیادین، 3. شرایط زمینه ای، 4. شرایط غایی) استخراج گردید؛ که هر کدام دارای ابعاد و ویژگی های خاص خود می باشند و در صورتی که به درستی مورد توجه قرار گیرند؛ دولتی متعالی و مطلوب تحت عنوان دولت حق و عدل در عمل قابل تحقق خواهد بود؛ در غیر این صورت همواره زمینه های خطر و انحراف از تشکیل دولت حق وجود خواهد داشت.
رابطه اخلاق و سیاست در اندیشه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
117 - 140
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی رابطه اخلاق و سیاست و ایجاد تعامل میان نظریه اخلاقی و نظریه سیاسی، یکی از مسائل پایدار و پر اهمیت در تاریخ تطور اندیشه سیاسی محسوب می شود. با توجه به قلّت رویکرد تئوریک به این موضوع در اندیشه سیاسی متفکران اسلامی و تمرکز پژوهش های پیشین در این حوزه بر نسبت سنجی میان این دو مفهوم در ساحت عمل؛ در این نوشتار تلاش شده با تمرکز بر اندیشه آیت الله جوادی آملی که در هر دو حوزه اخلاق و سیاست آثار قلمی و کلامی دارند، اولاً به تبیین نظریه اخلاقی و سیاسی ایشان پرداخته شود و ثانیاً بر اساس تقسیم بندی هایی از اخلاق مانند اخلاق فردی و اجتماعی، اخلاق دینی و فرادینی، اخلاق باور و رفتار، اخلاق توصیفی و هنجاری، رابطه اخلاق و سیاست در دیدگاه ایشان مورد واکاوی قرار گیرد و در نهایت با جمع بندی و نقد رابطه این دو مفهوم در آموزه های این متفکر ، به سؤال اصلی پژوهش که تبیین اصول الگوی مطلوب رابطه اخلاق و سیاست در اندیشه سیاسی اسلامی با رویکردی فلسفی است، پرداخته شود. بر همین مبنی بر اساس روش هرمنوتیک متن محور و با رویکرد توصیفی هنجاری آثار سیاسی و اخلاقی آیت الله جوادی آملی مورد مداقه واقع شده است و نظریه مختار از آموزه های ایشان در پیوند این دو حوزه استنتاج خواهد شد.
رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال خیزش مردمی بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مردم بحرین به دنبال خیزش های عربی در سال 2011، خواستار سرنگونی رژیم آل خلیفه شدند. این قیام در جهان عرب نگاه بسیاری از بازیگران منطقه ای و بین المللی را متوجه خود ساخت. ایران از جمله کشورهایی بود که از همان ابتدا روند تحولات بحرین را دنبال نمود. جمهوری اسلامی به دلیل شاخصه مردم سالاری و انقلابی بودنش، همواره الهام بخش حرکت های مردمی در کشورهای منطقه بوده است، از این رو پس از وقوع خیزش هایی در بحرین، به شیوه ای دیپلماتیک از آنها حمایت نمود و در این راستا هرگونه سرکوب مردم را محکوم کرد. پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات بحرین چه رویکردی را در سیاست خارجی خود پیش گرفته است؟ یافته تحقیق، این است که نظام ایران بر پایه گفتمان انقلاب اسلامی با ابتنای بر حفظ استقلال ملت ها، در عین مخالفت با هرگونه دخالت و حضور نیروهای خارجی در بحرین در راستای هرچه مطلوب تر وضعیت شیعیان این کشور گام بر می دارد. در این تحقیق فرضیه پژوهش با بهره گیری از نظریه سازه انگاری به آزمون گذاشته شود.
روابط فراآتلانتیک پس از برگزیت و ترامپ؛ پیامد ها برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
161 - 184
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اینکه هم گرایی و واگرایی در روابط فراآتلانتیک و نقش بریتانیا در اتحادیه اروپا همواره دو متغیر مهم تأثیرگذار بر روابط اتحادیه اروپا و ایران بوده است، در این مقاله این سؤال مطرح شده که وقوع برگزیت و روی کارآمدن ترامپ چه تأثیری بر روابط فراآتلانتیک و چه پیامدهایی برای ایران دارد؟ فرضیه مقاله این است که برگزیت و روی کارآمدن ترامپ با ایجاد شکاف بی سابقه در روابط فراآتلانتیک و کسری امنیت در اروپا، اتحادیه اروپا را به سمت کاهش وابستگی راهبردی و دفاع از ارزش ها و منافع خود سوق داده است. باتوجه به تجارب گذشته، این تحولات حاوی فرصت های کم نظیری برای توسعه روابط جمهوری اسلامی ایران با اروپا است؛ به ویژه که ایران خود یکی از موضوعات محوری اختلاف و ازجمله عوامل مهم ایجاد شکاف در دو سوی آتلانتیک است.<br />
The Regional Context of Human Rights in the Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Human rights situation in the Middle East (ME) is a central concern in contemporary political as well as academic discourses. There is a considerable amount of literature on the subject, both academic and journalistic, in the Western world. A large part of that literature blames the ME in different ways for its ‘terrible’ conception and treatment of human rights norms. They typically, do not hesitate to contextualise it as ‘Middle Eastern’ phenomenon. It is fascinating, though, that such contextualization is proposed predominantly without a substantial and appropriate context analysis. In this article, a context analysis is conducted, adopting an Area Studies Approach to identify the major features of a Middle Eastern context where human rights norms experience the region’s realities. As a result, four particular items, Islam, oil, Islamic-Western relations, and Israel are proposed as the main factors that form the real context of human rights in the Middle East. This analysis demonstrates that the influential causes of human rights violations in the ME are from both internal and external sources. The internal sources are highlighted in the dominant works of the field. It is interesting, however, that these works largely ignore the external ones. The nature of external factors, Western or attached to Western treatment of the Middle East might reveal the real motivations behind such remarkable overlooking.
A Comparative Analysis of Contemporary Movements in Indonesia and the Islamic Revolution in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Throughout history until today, the Islamic world has been witness to various movements which have been formed in response to special demands. The current article aims to address the similarities and differences between the political thought [1] of the Islamic Revolution of Iran and two movements in Indonesia namely the Nahdatul Ulama (NU) and the Muhammadiyah movements using a descriptive-comparative method. The research findings show that some similarities exist between these movements regarding a) unity of the Muslim world and b) political liberties (role of people in politics); however, some differences are apparent in other areas such as a) governance model and its type, b) type of the relationship between religion and politics and the issue of modernity. [1]. Political thought deals with the issues pertaining to the realms of government and governance also involving such matters as the relationship between religion and politics, type of governance, characteristics of governance and Islamic system, legislation based on the Islamic Law (Sharia), role of people and parties in religious governance, the unity of the Muslim world, role of women in religious governance and their approach to modernity.
نسبت نظام مردم سالاری دینی با تمدن غرب (تمدن موجود) و تمدن مهدوی(تمدن موعود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه ی اخیر، نظام مردم سالاری دینی، به مثابه ی نظام سیاسی برآمده از آموزه های اسلامی، مورد توجه متفکران در حوزه های مختلفِ علوم انسانی قرار گرفته و از زوایا و رویکردهای گوناگون بدان نگریسته شده است. یکی از رویکردهایی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، رویکرد تمدنی است؛ بدین معنا که این نظام به مثابه ی بخشی از سیر تکاملی انقلاب اسلامی، چه ظرفیت هایی برای شکل گیری تمدن اسلامی دارد؟ در این مقاله، با رویکردی تمدنی و روش ترکیبی توصیفی علّی، رهیافت های مختلف در نظام های مردم سالار بررسی شده و با اتخاذ رهیافت «هستی شناختی»، به بررسی ظرفیت ها و مؤلفه های تمدن ساز در نظام مردم سالاری دینی می پردازد. بر اساس این رهیافت، تمدن اسلامی و نظام مردم سالاری دینی همانند دوایر متحدالمرکز، دارای هسته ایی واحد بوده که همان ساماندهی، تعالی و تکامل روابط و مناسبات انسانی است. چنین تمدنی از جهت ویژگی های عمومی تمدن ها، همانند عقلانیت، نظم و امنیت، با تمدن غرب مشترک بوده؛ اما بنیان های معرفتی و هستی شناسی متفاوتی خواهد داشت. از طرفی، تمدن اسلامی در دوران غیبت نسبت به تمدن موعود مهدوی، به دلیل عدم حضور انسان کامل، در وضعیت حداقلی می باشد. نظام مردم سالاری دینی که در میانه ی دو تمدن موجود و موعود قرار گرفته، می تواند به عنوان مدلی انتقالی، به شکل گیری تدریجی تمدن اسلامی کمک شایانی نماید.