فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۸۱ تا ۵٬۹۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه الگوواره نوینی در برابر مدیریت راهبردی پدیدار شده است که در پرتو آن می توان بدیل موفقی با عنوان مدیریت آینده پرداز معرفی کرد. آینده پژوهان بر این باور هستند که با بهره گیری از الگوهای توسعه غربی کنونی، شتاب حرکت به سوی افق های متعالی اسلامی اندک است و این الگوها، به ارزش های بومی پایبند نیستند. بنابراین مدیریت حوزه های حساس تمدنی نیازمند به کارگیری الگوهای نوینی از مدیریت با عنوان مدیریت آینده پرداز است. تمدن آینده پرداز ترجمانی از مدیریت آینده پرداز به شمار می رود که در آن، با بهره گیری از دانش آینده پژوهی، آینده ای برای بخش تمدن ترسیم می شود که با ارزش های اسلامی و ایرانی ما سازگار باشد. از اسناد معتبر که از سوی اندیشکده ها منتشر می شود، چنین برمی آید که هنجار برنامه ر یزی بلندمدت یا آینده پرداز در بسیاری از کشورهای پیشرفته، 100 سال است. مدیریت آینده پرداز در یک ساختارتمدنی، به معنای تغییرآفرینی متناسب با ارزش های مطلوب در آینده خواهد بود. مدیریت آینده پرداز ساختار و محتوای آینده مطلوب را بر پایه دو مفهوم ساختار آینده پرداز و نوآوری آینده پرداز طراحی و ترسیم می سازد.
سیاست خارجی برزیل و دیپلماسی علم و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۷)
101 - 132
حوزه های تخصصی:
برزیل از قدرت های نوظهور است که در سال های پس از جنگ جهانی دوم توانسته روند رشد علمی و فناوری خود را علی رغم بی ثباتی های سیاسی حاصل از انتقال پی درپی قدرت از سیاست مداران به نظامیان و برعکس حفظ نماید. سیاست های علمی و فناوری برزیل اگرچه در دوران پیش از دموکراسی سازی در سال 1985 ، ناشی از اندیشه های ترقی خواه حکومت های نظامی و ملی ای بود که سرکار می آمدند، ولی پس از 1985 برزیل سیاست های علمی و فناورانه خود را با ثبات و با برنامه ادامه داده است و حتی المقدور اجازه نداده نوسانات اقتصادی بر این روند مؤثر واقع گردد. سؤال اصلی پژوهش: چگونه دیپلماسی علم و فناوری موجب پویایی سیاست خارجی برزیل شده است؟ چگونگی استفاده برزیل از دیپلماسی علم و فناوری و بررسی ابزارها، بازیگران و سیاست گذاری ها در اولویت بررسی قرار دارند. به نظر می رسد برزیل علاوه بر تقویت نهادها و برنامه های ملی در جهت تعیین راهبردهای علمی و فناوری چهار رویکرد اصلی در دیپلماسی را دنبال می کند: اول چندجانبه گرایی تجاری، دوم تخصص گرایی(مثلاً ابداع دیپلماسی سوخت های زیستی در قاره آفریقا که سال ها است فناوری تولید این نوع سوخت را در دست دارد)، سوم استفاده از نهادهای ملی مستقل از دولت مخصوصاً در جهت جذب بودجه و تبادلات دانشگاهی است مانند فاپسپ. تبادل اساتید، صاحب نظران، صاحبان صنایع و دانشجویان بین دول مختلف، چه آن هایی که فناوری برتر دارند که باعث ارتقای اندیشمندان بومی می شود و چه آن هایی که فناوری ضعیف تری دارند که باعث ایجاد بستر جهت تأمین منافع برزیل می گردد. چهارم غیرامنیتی سازی و تأکید بر وابستگی تجاری و اقتصادی مخصوصاً در منطقه آمریکای لاتین. این تحقیق به روش کتابخانه ای و اسنادی با رویکردی تبیینی_تحلیلی نگاشته شده است.
بازاندیشی سازوکارهای حقوق بین الملل در محاکمه دزدان دریایی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۷)
133 - 152
حوزه های تخصصی:
دزدی دریایی پس از دوره ای رکود نسبی در جامعه بین المللی و به طور خاص، سواحل سومالی و خلیج عدن ظهور یافته است؛ دزدی دریایی به نحوی در اساس خود تغییر یافته است که به حق می توان آن را مرحله ای کاملاً نوین از دزدی دریایی دانست. تحول در مفهوم دزدی دریایی (اقدامات دزدان دریایی نوین)، تدقیق در سازکارهای حقوقی در محاکمه آنان را مقتضی می دارد. مقاله حاضر، پس از تبیین مؤلفه «نوین» در مورد دزدان دریایی که حکایت از تحول در مفهوم دزدی دریایی دارد، به فراخور این تحول و ارکانی که دارد، به چند و چون احراز مسئولیت دزدان دریایی نوین از منظر حقوق مسئولیت بین المللی پرداخته و متعاقب آن، بر صلاحیت دادگاه ها در محاکمه آن ها نظر دوخته است. نوشتار پیش رو نشان داده است که مضاف بر مسئولیت مستقل، مسئولیت اشتقاقی (مشترک) در مورد چنین دزدانی مطرح است. نیز در راه محاکمه دزدان دریایی نوین باید میان نظام های حقوقی داخلی و حقوق بین الملل تعامل باشد و مادامی که این همسویی و اراده واقعی در محاکمه چنین دزدانی صورت نگیرد، احقاق حق، عملاً و منطقا،ً میسور نخواهد بود.
جنگ های سایبری: چالشها و راهکارهای تعامل در پرتو مقررات توسل به زور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۷)
153 - 182
حوزه های تخصصی:
منشور سازمان ملل متحد تمامی اعضای جامعه بین المللی را از تهدید یا توسل به زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال اقتصادی سایر کشورها، یا هر اقدامی که در تعارض با اهداف ملل متحد باشد، نهی نموده است. البته، اصولی مثل اصل توسل به دفاع مشروع و یا توسل کشورها به مکانیزم تامین امنیت دسته جمعی در مقابل کشور خاطی، به عنوان استثنای این اصل، در قالب ماده حقوقی دیگری در منشور مورد تاکید قرار گرفته است. در عین حال، واقعیت این است که اصول سنتی مذکور در مواجهه و تطبیق با تحولات معاصر جامعه بین الملل از جمله پیدایش پدیده نوظهور فضای سایبری ناتوان است.فضای سایبری شبکه ای به هم پیوسته از زیرساختهای فن آوری اطلاعات، اینترنت، شبکه های مخابراتی، سیستم های رایانه ای، کنترل کننده ها، پردازشگرها، کابل های فیبر نوری، مسیریابها [1] است که عملکرد اکثر سازوکارهای اقتصادی جوامع امروزی را به خود متکی ساخته و از طرف دیگر، امکان مورد هدف قرار گرفتن آنها در قالب حملات و عملیات سایبری هشداربرانگیز است. اینگونه عملیات می تواند تاثیرات بسیار جدی، نه تنها بر داده های سیستم کامپیوتری، بلکه اختلال و ازکار افتادگی زیرساخت های متکی بر سیستم های رایانه ای را به دنبال داشته باشد. البته دامنه یک جنگ سایبری می تواند از خشونت های شبکه ای ظاهرا بی ضرر تا حملات شدید به زیرساختهای زیربنایی در نوسان باشد. متاسفانه در حالی که بیشتر نگرانی کشورها در برخورد با این پدیده بعد حفاظتی امنیتی داشته و تاکید آنها حفاظت از زیرساخت های رایانه ای در برابر فیلترینگ، ایجاد اختلال و آسیب به آنها بوده، چالش های حقوقی این حوزه و نحوه اعمال و تفسیر قواعد حقوق جنگ به ویژه مقررات توسل به زور با توجه به ویژگی های ذاتی فضای سایبری کمتر بدان پرداخته شده و قابلیت اعمال مقررات مذکور در فضای مجازی در هاله ای از ابهام قراردارد.
از گفتمان انقلاب اسلامی تا گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۸)
43 - 64
حوزه های تخصصی:
یکی از پیامدهای مهم انقلاب اسلامی و شاید یکی از چشمگیرترین تحولاتی که دوران پساانقلاب را از دوران پیش از آن متمایز می کند سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. برخی حتی ممکن است تا جایی پیش روند که بگویند سیاست خارجی یکی از ارکان مهم هویت بخش جمهوری اسلامی است و بر همین اساس، شاید بتوان آن را به درستی از کانون های مهم مطالعات پساانقلابی قرار داد. این مقاله تلاشی است در جهت فهم تأثیر تکوینی انقلاب اسلامی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی. با استفاده از شکل ساده شده و محدودی از رویکرد تحلیل گفتمان، این تأثیر در چارچوب دال های اصلی استقلال، مقاومت، و عدالت و نیز دگرسازی های شکل گرفته در فرایند انقلابی نشان داده می شود.
موقعیت سیاست خارجی ایران در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۸)
233 - 268
حوزه های تخصصی:
در بهمن ماه 1397 ایران چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را گرامی داشت. در این موقعیت سیاست خارجی ایران در وضعیتی رو به اوج و در عین حال پر چالش قرار دارد. اکنون سیاست خارجی ایران با مشخصه و هویت خاصی برای جهانیان شناخته می شود. این نکته قابل توجه است که جامعه بین المللی تدریجا با بسیاری از خواسته های دشوار ایران کنار آمده است. سیاست خارجی ایران در موضوع هسته ای ائتلاف دیرینه ای که بر اساس سیاست های خصمانه آمریکا شکل گرفته بود را بر هم زد. اگر چه با روی کار آمدن دونالد ترامپ اکنون توافق هسته ای دچار یک چالش است، اما در این شرایط جدید آمریکا نتوانسته است ائتلاف گذشته را علیه ایران احیا کند. سیاست منطقه ای ایران نیز با توفیقات زیادی همراه بوده است، اما در عین حال با چالش های زیادی نیز روبرو است. ایران پرونده های باز و حل نشده زیادی در سیاست خارجی خود و بویژه در خاورمیانه دارد. در این نوشته به بررسی نقادانه وضعیت کنونی سیاست خارجی ایران می پردازیم و به فرصت ها و چالش هایی اشاره خواهیم کرد که این سیاست خارجی در آستانه پنجمین دهه عمر انقلاب اسلامی با آنها روبروخواهد بود.
نقش راهبردی شاخص های امنیت اقتصادی در تقویت امنیت ملی کشور (مطالعه موردی: نقش مرزبان اقتصادی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۹
39 - 66
حوزه های تخصصی:
با پایان گرفتن دوره جنگ سرد و کاهش نسبی درجه اهمیت جنبه های نظامی امنیت ملی و افزایش اهمیت جنبه های دیگر، به خصوص بُعد اقتصادی، امنیت ملی، نمودِ آشکارتری یافت. درحالی که در گذشته قدرت اقتصادی فقط به عنوان مبنایی برای تقویت قدرت نظامی محسوب می شد، امروزه بُعد اقتصادی امنیت ملی به تدریج به عنوان نقطه مرکزی امنیت ملی درآمده است. بُعد اقتصادی امنیت ملی که به امنیت اقتصادی مشهور است یکی از وجوه اصلی امنیت ملی محسوب می شود. اصولاً امنیت اقتصادی، حمایت از منافع اقتصادی یک کشور برای مانع شدن از اقدامات، فعالیت ها و حوادث تهدیدکننده این منافع است. گمرک به عنوان مرزبان اقتصادی کشور یکی از سازمان هایی است که نقش بسزایی در حفاظت و امنیت اقتصادی کشور ایفا می کند. تعیین میزان نقش گمرک بر ابعاد امنیت اقتصادی و به خصوص مقاوم سازی اقتصاد کشور و اینکه چگونه گمرک می تواند درجهت بهبود شاخص های امنیت اقتصادی مؤثر واقع شود، چرایی این مطالعه است. به این ترتیب، براساس نظرات نخبگان فعال در سازمان گمرک و حوزه تجارت به شناسایی شاخص های امنیت اقتصادی پرداخته شد. برای تکمیل و تحکیم نتایج از الگوهای تصمیم گیری چندمعیاره و از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی و تعیین درجه اهمیت هریک از شاخص های امنیت اقتصادی، استفاده شد. نتایج، نشان داد که از دید خبرگان و فعالان در حوزه تجارت و گمرک، مهم ترین شاخص امنیت اقتصادی، تولید ناخالص داخلی است. ضرورت توجه به معیارهای اقتصاد مقاومتی، استفاده از سامانه های الکترونیکی بومی، شفافیت و تسهیل رویه های گمرکی به ویژه برای صادرکنندگان در کنار سایر عوامل می تواند درجهت ارتقای امنیت اقتصادی کشور مؤثر واقع شود.
قلمروگستری عربستان سعودی و تهدیدات منطقه ای آن باتأکیدبر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۹
165 - 190
حوزه های تخصصی:
منطقه غرب آسیا در طول تاریخ از جوانب گوناگون دارای اهمیت راهبردی بوده و در سده های اخیر بر این اهمیت افزوده شده است. ازطرف دیگر، طی دهه های اخیر این منطقه بی ثبات ترین منطقه جهان و فضای جغرافیایی تولید و زایایی گروه های مختلف تروریستی محسوب می شود. این شرایط محصول رقابت ها و قلمروگستری های منطقه ای و فرامنطقه ای است. کشور عربستان سعودی از بدو تشکیل (1932م)، مبتنی بر ایدئولوژی خاص خود همواره درپی قلمروگستری و افزایش حوزه نفوذ خود در منطقه بوده و با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، این اقدامات با حدت و شدت بیشتر و باتکیه بر حمایت قدرت های غربی و درآمد کلان حاصل از فروش نفت، تداوم داشته است. برهمین اساس، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، این مقاله می کوشد پیامدها و تهدیدات منطقه ای این قلمروگستری را در منطقه و به طورخاص بر جمهوری اسلامی ایران مورد کنکاش قرار دهد. استدلال اصلی نویسندگان مقاله آن است که قلمروگستری ذهنی و عینی عربستان سعودی از عوامل اصلی بی ثباتی، تنش و گسترش تروریسم و تندروی در منطقه بوده، منازعات فرقه ای، تشدید رقابت های نظامی و تسلیحاتی و تزلزل در قلمروهای ملی را باعث شده است. همچنین تلاش جهت ایجاد شکاف و تعارض مذهبی در کشور و تضعیف هویت ملی، ایجاد چالش های قومی، گسترش و تقویت گروه های تروریستی و معاند، تلاش برای در انزوا قراردادن و کاهش نفوذ منطقه ای ایران، استحکام بخشیدن به رژیم جعلی صهیونیستی و تضعیف محور مقاومت، ایران هراسی و شکل گیری اتحاد سیاسی و نظامی ضد ایران، تلاش برای فشار اقتصادی بر جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از اهرم افزایش و کاهش قیمت نفت و تلاش برای کاهش اهمیت راهبردی تنگه هرمز از جمله مهم ترین پیامدها و تهدیدات قلمروگستری عربستان سعودی برای جمهوری اسلامی ایران است.
The Roots of Toleration in Civil and Moral Thoughts of “Ekhvanossafa”
حوزه های تخصصی:
Toleration is a salient characteristic of thoughts and teachings of “Ekhvanossafa and Khellanolvafa” (sincere and loyal friends) community, who emerged about two thousand years ago during the flowering time of Islamic civilization. Their tolerance and forbearance have been observed in some studies conduced about them inside and outside our country, while the roots of their approach, which was put forward centuries before emergence of these themes in the West, have been neglected. This research was conducted with the aim to recognize the roots and destiny of their salient thought characteristic. Meanwhile, it was tried to, beside briefly introducing this thinking way, answer the innovative question of where the roots and factors of toleration of Ekhvanossafa have originated from. It should be noted that to do this research, the descriptive method and interpretation of texts were employed.
Indian presence in Afghanistan through Iran: Economic and Security Impact
حوزه های تخصصی:
Economic exchanges have long exerted great influence on the relations between nations and nations in various political, social and cultural dimensions, and these effects are increasing in current international relations. Given that the countries of Iran and India are opponents of terrorist and takfiri groups in the region and the country of Afghanistan is one of the main headquarters of the terrorists in the region, it is one of the prerequisites for full and coherent use for security in the economic exchanges of the region.Regarding what has been mentioned, the main question of the paper is about the effect of Indian presence in Afghanistan regarding security and economy? And the main hypothesis of this paper is that the presence of India in Afghanistan has increased the economic interactions between Iran, Afghanistan and India, and, in addition to the establishment of security cooperation, the internal context of creating insecurity in the region is reduced. The research method used in this article is descriptive-analytical and has used library studies to compare the results of economic exchanges on security creation.First of all, interdependence views have been used to designate India's economic presence in Afghanistan; and the results of this paper can point to a rise in the economic ties between Iran, India and Afghanistan, leading to an increase in the interests of the three countries, a new balance, the more emphasize and importance of Asian markets Middle and more security in Afghanistan.
The Reconstruction of Religious Thought in Contemporary Iran and Its Impact on the Retrieval of Islamic Civilization
حوزه های تخصصی:
The Islamic world, beside historical and ideological factors, impacting on the general process of the Islamic civilization and its stagnation, has been facing the more serious challenge of development of the Western civilization during the last two decades. Toward this challenge, Moslem thinkers actively tried to find a religious resolution to free the Islamic world from the dominance of the Western civilization and culture, and at the same time, to reconstruct religious thought. Certainly, this reconstruction opened the path to the borders of the resurgence of the Islamic civilization, and its most salient parade is seen in the Islamic Revolution of Iran as the most perfect example among the contemporary Islamic movements. In fact, it prevented Islam from being isolate in the world. In the present paper, it will be tried to study the process of reconstruction of religious though within two frameworks of “the relationship between politics and religion” and also “Messianism” in Iran, and its impact on the retrieval of the Islamic civilization.
An Islamic theory of international relations and Iran's foreign policy toward the Syrian crisis
حوزه های تخصصی:
Currently, the Syrian crisis has become one of the pivotal issues for decision-making in Iran's regional foreign policy. In this research, we’re going to answer this question the functions of the foreign policy of the Islamic Republic of Iran in the Syrian crisis, what is based on the elements of national interest of this country, and also the hypothesis studied the foreign policy of the Islamic Republic of Iran in the Syrian crisis, based on the fight against terrorism and maintain the security of civilians, maintaining the existing political situation and support the legitimate government of Syria and finally, maintain stability and security in the Middle East according to Islamic standards. This paper is intended addition to addressing the important parameters of Iran's foreign policy toward The Syrian crisis, exploring the reason for adopting these policies from the perspective of the theory of Islam and with a focus on an Islamic State (Islamic Republic of Iran). Iran to maintain, spiritual and worldly interests, geopolitical conditions and influenced by the structure of the international system, has adopted specific strategies such as having a strong national government, geopolitical situation, and ideological element that gives in this country a prominent role in regional issues. Therefore, the Islamic Republic of Iran is an important role in the Middle East with innate rationality in deciding the direction of strengthening the position and increasing its moral and material interests.
تبیین سیاست خارجی ترکیه با تاکید بر نظریه جیمز روزنا (2017- 2003)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره پنجم بهار ۱۳۹۷ شماره ۸
71 - 102
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه جیمز روزنا برای تحلیل و تبیین سیاست خارجی هر کشور باید به متغیرهایی در سطح داخلی(فرد،نقش،حکومت و جامعه) و در سطح بین المللی(سیستم )توجه نمود. روزنا کشورها را براساس میزان توسعه،رخنه پذیری فرهنگی،قدرت سیاسی،وضعیت اقتصادی و ماهیت ساختار اجتماعی تقسیم بندی می کند.در این پژوهش، تلاش می شود فرایند تصمیم گیری در سیاست خارجی ترکیه (بعد از کسب قدرت توسط حزب عدالت و توسعه)، طبق نظریه پیوستگی جیمز روزنا مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش هایی که به سیاست خارجی ترکیه در دهه اخیر پرداخته اند، به نقش و تاثیرگذاری نخبگان و کارگزاران سیاسی در فرایند سیاست خارجی ترکیه توجه کرده یا اینکه سیاست خارجی این کشور را با توجه به متغیر های سیستمی نظام بین الملل تحلیل کرده اند. در هرکدام از پژوهش های انجام شده، یکسری متغیرهایی مکتوم و مغفول واقع شده اند. استفاده از مدل پیوستگی جیمز روزنا برای تبیین سیاست خارجی ترکیه، نکات ضعف پژوهش های فوق را پوشش می دهد. باتوجه به تاثیرپذیری سیاست خارجی از متغیرهای متعدد؛ فرایند سیاستگذاری و تصمیم گیری در ترکیه به عنوان یک کشور جمهوری، تحت تاثیر متغیرهای متکثر است. مفروض این پژوهش عبارتست از اینکه ترکیه کشوری جمهوری، لائیک و با ساختار اجتماعی باز و صنعتی و در حال توسعه می باشد. فرضیه این پژوهش که با متدلوژی تحلیلی و توصیفی انجام شده عبارتست از: طبق مدل پیوستگی روزنا متغیرهای نقش، سیستم، اجتماع، حکومت و فرد مهمترین متغیرهای تاثیر گذار بر سیاستگذاری خارجی ترکیه می باشند.
بررسی کیفی محتوای رابطه مردم به مثابه سوژه تاریخی و دولت جمهوری اسلامی ایران
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره پنجم بهار ۱۳۹۷ شماره ۸
171 - 209
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، فهم و تفسیر محتوای مفهوم مردم در سخنان دکتر روحانی و دکتر احمدی نژاد در مراسمات 22 بهمن می باشد. سوال اصلی نحوه ساخت یافتن مفهوم مردم به عنوان سوژه تاریخی و ماهیت رابطه آن با دولت مشروع، در سخنرانی جشن انقلاب می باشد. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی جهت مشص نمودن وجوه معنایی متن، سپس قراردادن آنها در قالب کدهای کلیدی و در نهایت کشف و پیوند مقولات برای دست یابی به الگوی ساخته شدن مفهوم مردم در نزد دو رئیس جمهور است. تحقیق حاضر درصدد واکاوی و تبیین مفهوم (مردم) در سخنرانی های روسای جمهور در دو دولت دهم و نهم می باشد. سوال اصلی این است که مفهوم بنیادی مردم در گفتار دو رئیس جمهور از چه ساختی برخوردار بوده و این ساخت چگونه مردم را در شکل گیری تاریخ کلیت ایران به عنوان سوژه تاریخی، وارد صحنه کرده و درباره جایگاه آن مفهوم پردازی می کند. فرضیه مقاله این است که «دکتر احمدی نژاد در برساخت مردم بر ارزش های بصیرت الهی، مقاومت، مظلومیت خلق و عدالت اجتماعی تاکید می کند، در حالی که دکتر روحانی بر حقوق شهروندی، حق نظارت مردم بر دستگاه دولت و آزادی فردی در سطح شخصی و اجتماعی تاکید داشته است . زمانی که بحث به رابطه مردم و دولت های ملی ارتباط پیدا می کند دکتر احمدی نژاد برای ساخت دادن به مفهوم مردم از یک اجتماع متعهد بهره می برد، در حالی که دکتر روحانی از اجتماع مدنی متکثر قانونی برای ساخت دادن به مفهوم مردم استفاده می کند».
روحانیت و منازعات سیاسی در مشروطه (درس ها و عبرت ها)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹
147 - 169
حوزه های تخصصی:
از اوایل قرن نوزدهم میلادی علمای شیعه با اعلان جهاد علیه روس ها عملاً به عرصه سیاست ایران وارد شدند و این حضور در طول قرن نوزدهم و بیستم نیز ادامه یافت. این مقاله با یادآوری منازعات دوران مشروطه به بررسی پیامدها و آسیب های احتمالی حضور روحانیت در منازعات سیاسی بر دو عرصه سیاست و حوزه عمومی از یک سو و جایگاه دین و روحانیت از سوی دیگر، در جامعه ایرانی پرداخته است. این مقاله مدعی است که غفلت از ماهیت متکثر، مبهم و متغیر سیاست و ساده سازی و تقلیل آن به منازعات حق و باطل، از یک سو می تواند به بازسازی فضای خصمانه و جبهه بندی دوست و دشمن در میان خودی ها منجر شده و انسجام داخلی را تهدید کند و از سوی دیگر، به کاهش اعتبار اجتماعی روحانیت می انجامد. استناد به منازعات خصمانه و خشونت بار دوره مشروطه و پیامدهای آن، مبنای مقاله در تحلیل و استنتاج این ادعا است.
نقش قدرت های بزرگ در شکل گیری رژیم های چندجانبه کنترل صادرات
حوزه های تخصصی:
رژیم های چندجانبه کنترل صادرات با توافق و اجماع قدرت های بزرگ در زمینه تسلیحات برتر شکل می گیرد. بدین معنی که کشورهایی که دارای فناوری برتر در زمینه سلاح های کشتار جمعی و انتقال و سیستم های حمل آنها هم چون موشک ها و پهپادها دارند، به دنبال محدودکردن دستیابی سایر کشورها و مخصوصاً کشورهای یاغی و هدف از دستیابی به این ابزارها از طریق صادرات و بازارهای سیاه اسلحه فروشی هستند. به نظر این گونه کشورها تنها راه دستیابی کشورهای هدف به سلاح ها و فناوری های پیشرفته خرید این گونه ابزارها از طریق صادرات و سپس کپی برداری از روی آنها است و به توان داخلی کشورها بدون کمک خارجی و نمونه مشابه صادراتی اعتقادی ندارند؛ در نتیجه تنها را کنترل دستیابی سایر کشورهای غیر همسو با خود مخصوصاً جهان سوم را محدودیت و ممنوعیت صادرات برخی کالاها و فناوری های پیشرفته می دانند. در این میان چندین رژیم کنترل صادراتی بر بنیان این تفکر شکل گرفته است که می توان تاثیر گذاری نقش قدرت های بزرگ بر شکل گیری و تداوم این گونه رژیم ها به وضوح در آن ها دید. در نتیجه پژوهش پیش رو به دنبال بررسی نقش و میزان تاثیرگذاری قدرت های بزرگ صاحب فناوری بر شکل گیری و حتی تداوم و مرگ یک رژیم چندجانبه کنترل صادرات می باشد.
نهاد دولت در خاورمیانه عربی پس از حوادث 2011(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
37 - 68
حوزه های تخصصی:
به رغم انتظارات موجود برای گذار رژیم های اقتدارگرای جهان عرب به دموکراسی و ظهور دولت های قوی در پرتو ناآرامی های سال 2011 نتیجه حاصل از موج اعتراضات پس از گذشت هشت سال چیزی جز شکل گیری دولت های ناتوان در جمهوری های عربی و تثبیت نظام در پادشاهی های نفتی نبوده است. از یک سو، شکل گیری دولت های ورشکسته در سوریه و یمن نظم منطقه ای خاورمیانه را در آستانه فروپاشی قرار داده است؛ و از سویی دیگر، استفاده دولت های سعودی و بحرین از سرکوب برای فرو نشاندن اعتراضات نشان دارد که رابطه ارگانیکی بین نظام های حاکم و جامعه مربوطه وجود ندارد. در این ارتباط، دولت ها نه تنها متضمن اقتدار مرکزی در محیط داخلی می باشند بلکه بازیگر اصلی در محیط فراملی به حساب می آیند. با توجه به اهمیت جایگاه نهاد دولت در حفظ نظم داخلی و برقراری موازنه قدرت در محیط خارجی افزایش آگاهی پیرامون رابطه ناآرامی عربی و نهاد دولت موجب شناخت بیشتر تحولات منطقه ای خواهد شد. سوال اصلی پژوهش حاضر آن است که ناآرامی های عربی چه تاثیری بر نهاد دولت در کشورهای درگیر داشته است؟ نوشتار حاضر با فرض تاثیر دوگانه تضعیفی تقویتی ناشی از ناآرامی های مورد بر نهاد دولت در جهان عرب قصد دارد سوال مذکور را با استفاده از نظریه جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل و در چهارچوب چشم اندازهای سیاسی و اقتصادی موجود مورد بررسی قرار دهد.
تحلیل زمینه های سیاسی و اجتماعی حضور داعش در آسیای مرکزی (از تهدید نفوذ تا واقعیت حضور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند کشورهای سوریه و عراق جولانگاه اصلی داعش به عنوان یک گروه بنیادگرای تروریستی بودند؛ اما اعضای این گروه، شهروندان کشورهای مختلف هستند. در واقع، داعش از مناطق مختلف جهان یارگیری می کند. یکی از این مناطق آسیای مرکزی است که از پنج کشور قرقیزستان، ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان و تاجیکستان تشکیل شده است. شواهد موجود نیز نشان می دهد که افراد متعددی از اتباع این کشورها در گروه داعش حضور دارند و در عمل این کشورها به کانون تکاپوی فعالیت های داعش تبدیل شده اند. آسیای مرکزی از جمله مناطقی است که به دلیل وجود بسترهای مناسب مانند فعالیت حزب های بنیادگرا، نفوذ تفکر افراط گرایی و نیز مشکلات اساسی داخلی در این کشورها، مستعد جذب و حضور جریان های افراط گرایانه و تروریستی مانند داعش است. می توان گفت که نفوذ داعش در آسیای مرکزی، به دلیل هم مرزبودن این مناطق با ایران، تهدیدی جدی برای امنیت جمهوری اسلامی ایران نیز محسوب می شود. از این رو، پژوهش حاضر این هدف ها را دنبال می کند: نخست، بررسی وضعیت ایدئولوژیک و بسترهای رشد افراط گرایی در کشورهای پنج گانه آسیای مرکزی از نظر وجود اندیشه ها و حزب های بنیادگرا، دوم،چرایی وجود زمینه های تسهیل کننده در این کشورها برای فعالیت گروه های اسلام گرای افراط گرا، سوم، چگونگی نفوذ و حضور مستقیم داعش در منطقه آسیای مرکزی، چهارم، ارائه چشم اندازی از آینده نفوذ و حضور این گروه بنیادگرای تروریستی در این منطقه با رویکردی آینده پژوهانه.
بررسی رابطه بین شاخص های اقتصادی و گرایش به اسلام افراطی در آسیای مرکزی (مورد مطالعه: داعش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به دنبال بررسی رابطه بین شاخص های اقتصادی پنج کشور هم سود قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان و قرقیزستان و تاجیکستان و نقش آن ها در گرایش به سمت اسلام افراطی در آسیای مرکزی است. از این منظر پس از ارائه رویکردهای نظری برای تبیین موضوع با استفاده از روش کمی و از نوع تحلیل ثانویه با رجوع به آمار و ارقام شاخص های توسعه اقتصادی منتشرشده در سایت مؤسسه مطالعات بین الملل فنلاند (2015) آن را بررسی می کنیم. پرسش اساسی نوشتار حاضر آن است که آیا بین شاخص های اقتصادی و گرایش به اسلام افراطی در آسیای مرکزی رابطه ای وجود دارد؟ فرضیه اول: «بین شاخص های توسعه اقتصادی کشورهای هم سود که داعش از میان آن ها عضوگیری کرده است؛ تفاوت معناداری وجود دارد». فرضیه دوم: «بین شاخص های توسعه اقتصادی کشورهای هم سود مورد بررسی و گرایش به گروه داعش رابطه معناداری وجود دارد». یافته های پژوهش نشان می دهد: 1. میان شاخص های اقتصادی همچون نرخ بیکاری، درصد جمعیت زیر خط فقر، شاخص انجام فعالیت های تجاری، سرانه تولید ناخالص داخلی و امتیاز آزادی اقتصادی تفاوت معناداری در پنج کشور مورد بررسی وجود دارد؛ 2. میان شاخص های اقتصادی مانند نرخ بیکاری، شاخص انجام فعالیت های تجاری، سرانه تولید ناخالص داخلی و امتیاز آزادی اقتصادی و گرایش به گروه داعش در پنج کشور مورد بررسی رابطه و همبستگی معناداری وجود دارد. در این میان، شاخص امتیاز آزادی اقتصادی و سرانه تولید ناخالص داخلی به ترتیب با میزان همبستگی 31/0- و 13/0- بیش از سایر شاخص های اقتصادی، همبستگی معناداری را در گرایش شهروندان به گروه داعش نشان می دهند. سرانجام عامل توسعه اقتصادی (شاخص کل) با میزان 57/0- بیانگر همبستگی به نسبت قوی این عامل با گرایش شهروندان به گروه داعش است.
تهدید روسیه و تأثیر آن بر سیاست های امنیتی گرجستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرجستان از زمان اعلام استقلال از اتحاد شوروی با مشکلات و چالش هایی روبه رو شد که برخی مانند فقر و نابسامانی اقتصادی به ارث رسیده از دوران اتحاد شوروی بودند. برخی نیز مانند بی ثباتی سیاسی، تجزیه و جدایی طلبی و ناامنی که در دوران اتحاد شوروی پوشیده بود، در دوران پس از استقلال این کشور سر باز کرد و در خارج از مرزهای گرجستان در قفقاز جنوبی، جنگ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر قره باغ کوهستانی نیز این منطقه را ناامن و بی ثبات کرده بود. از مهم ترین موضوع های امنیتی در گرجستان چگونگی رابطه با روسیه و تهدیدهایی است که از سوی این کشور متوجه گرجستان است. در واقع گرجستان از ابتدای استقلال خود با تهدید روسیه روبه رو بوده و این تهدید بر شکلِ به کارگرفتن سیاست های امنیتی این کشور اثر گذاشته است. از بخش هایی که تهدید روسیه بر سیاست های امنیتی گرجستان اثر گذاشته، عضویت و یا انصراف این کشور در نهادها و سازما ن های منطقه ای بوده است. در این نوشتار این پرسش مطرح می شود که تهدید روسیه بر سیاست های امنیتی منطقه ای گرجستان چه تأثیرهایی داشته است؟ برای پاسخ به این پرسش این فرضیه بیان می شود که تهدید روسیه موجب شده است تا سیاست های امنیتی گرجستان به سمت خروج از سازمان کشورهای مستقل هم سود و پیوستن به گوام و تلاش در جهت تقویت روابط با غرب (ناتو و آمریکا) متمایل شود. هدف این نوشتار بررسی دلایل عضویت و یا انصراف گرجستان از این نهادها در دوران بعد از استقلال تا پایان ریاست جمهوری میخائیل ساکاشویلی است.