فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۸۱ تا ۵٬۶۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸)
445 - 464
حوزه های تخصصی:
در اعتراض به وضع حقوقی موجود است که شخصی خواستار تغییر آن به نفع خویش است و در دادگاه طرح دعوا می کند. به ترتیب، وضع کنونی را می بایستی مطابق با قواعد و اصول و کسی را که خواستار تغییر است، ملزم به ارائه ی ادله ی خویش دانست. در علم اصول و در تمام دنیا، اصل آن است که خواهان می بایستی بار اثبات دعوای خویش را به دوش کشد. از قانون آیین دادرسی مدنی ایران نیز همین برداشت می شود. فقه اسلامی نیز پشتوانه ی این نظر است و در آیین دادرسی مدنی فراملی نیز، این امر مورد تأکید قرار گرفته است. قواعد و اصولی که درباره ی تشخیص مدعی و بار اثبات دلیل مطرح می شود، در قراردادها، وقایع حقوقی و مسئولیت مدنی یکسان اعمال می شود و تفاوت منبع و منشأ تعهد، اثر مهمی در قواعد حاکم بر اثبات آن ندارد. اما در مرحله ی اعمال قواعد، وضع به گونه ای دیگر است. لازم به ذکر است که دادگاه به واسطه ی پذیرش نظر فعال بودنش، در این راه ممکن است بخشی از اثبات را به دوش کشد و حتی در مواردی، جایگاه اثبات کننده ی دعوا تغییر کند. در این مقاله، به بررسی دقیق این مسئله پرداخته شده است.
تحلیل و تبیین شاخص های سرمایه فکری در سازمان ها و مراکز آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵)
179 - 191
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیل و تبیین شاخص های سرمایه فکری در سازمان ها و مراکز آموزشی انجام شد. این پژوهش براساس انواع مطالعه از نظر هدف، کاربردی است. جامعه ی آماری بخش کمی مدیران مراکز آموزشی با عوامل انسانی اثرگذار در تحقق اهداف آموزشی، به تعداد 4933 (2564 مدیر مرد و 2369 مدیر زن) نفر انتخاب گردید. حجم نمونه برای جامعه ی آماری از تعیین حجم نمونه بر مبنای جدول کرجسی - مورگان بهره گرفته شد، در این جدول برای تعداد جامعه آماری که 4933 نفر بود، حجم نمونه معرفی شده شامل 357 نفر می باشد، بر این اساس تعداد 186 مدیر مرد و 171 مدیر زن انتخاب گردید. برای روش نمونه گیری، در مرحله اول برای تعیین صاحب نظران علوم تربیتی و کارشناسان مجرب از نمونه گیری غیر تصادفی قضاوتی و بر اساس شناخت و ارتباط با موضوع تا حد اشباع استفاده شد. ابزار تحقیق شامل مصاحبه، پرسشنامه روش دلفی و پرسشنامه ی محقق ساخته با پایایی 90/0 به شکل کلی و پایایی 80/0 برای مولفه ی سرمایه انسانی، پایایی 72/0 برای مولفه ی سرمایه ساختاری، پایایی 82/0 برای مولفه ی سرمایه ارتباطی، پایایی 81/0 برای مولفه ی سرمایه اجتماعی – فرهنگی و پایایی 78/0 برای مولفه ی سرمایه بازآفرینی بود. از این رو با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 21 و نرمافزار Lisrel و با توجه به متغیرهای تحقیق داده های به دست آمده از اجرای پرسش نامه از طریق محاسبه آماره های محاسبه می گردند. یافته های به دست آمده نشان داد که مدل سرمایه فکری مدیران سازمان ها و مراکز آموزشی از 70 کد، 18 شاخصه و 5 بعُد تشکیل شده است.
واکاوی نظرات و آراء انتقادی آخوند زاده و ملکم خان درباره مناسبات حکومت و مردم در ایران عصر قاجار
حوزه های تخصصی:
آخوندزاده و ملکم خان دو تن از نواندیشان صدر مشروطیت ایران هر یک نظرات انتقادی داشتند و با تمایزاتی منشا تاثیرات فرهنگی در جامعه بودند. هدف پژوهش حاضر تبیین افکار اصلاحی آخوندزاده و ملکم خان، برداشت ها و شیوه های دنبال کردن بحث مدرنیته در ایران و تفاوت ها و میزان اثرگذاری هر یک است. سوال پژوهش این است که درک مدرنیته و لزوم اصلاحات نوگرایانه در ایران پیش از مشروطیت توسط آخوندزاده و ملکم خان چه تمایزاتی داشتند و هر یک منشاء چه تاثیراتی بودند؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که اثرگذاری آخوندزاده بیشتر بر روشنفکران بود و ملکم خان مخاطبین بیشتری داشت. شناخت آخوندزاده از وضعیت فرهنگی ایران، پایین تر از ملکم خان بود و تاثیرگذاری ملکم خان بر جامعه ایران به مراتب بیشتر بود.
دیباچه ای بر آسیب شناسی اقتصادی و سیاسی دولت های رانتیر در خاورمیانه (مطالعه موردی بحرین)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با تمرکز بر بحرین درصدد است تا با بهره گیری از نظریه حسین مهدوی، مبنی بر آسیب پذیری ساختار دولت های رانتیر، این دولت را از جهت اقتصادی و سیاسی، آسیب شناسی کند. این پژوهش با مطالعه موردی کشور بحرین به عنوان دولتی رانتیر، درصدد آسیب شناسی اقتصادی و سیاسی این کشور بوده است. این آسیب شناسی کمک خواهد کرد تا مشخص شود که رژیم مزبور با چه چالش هایی در عرصه اقتصادی و سیاسی به دلیل وابستگی به درآمدهای نفتی مواجه بوده و تا چه اندازه آنها را باثبات و تا چه اندازه بی ثبات کرده است؟ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و یافته های پژوهش حاضر نشان داد که بحرین از بعد اقتصادی همانند کشورهای همتای خود، رانتیر است، با تجربه ای که از کشورهای موفق عاید می شود، تنها راه برون رفت این کشورها از بحران های پیش روی آنها احداث صندوق ذخیر نفت و مدیریت این درآمد در جهت توسعه زیربناهای اقتصادی و سیاسی آنها می باشد. اصولاً می توان گفت که نفت تنها یک ماده طبیعی است و تنها چیزی که سبب شده است که کشورهای نفتی چنین نگرشی از این ماده داشته باشند، نحوه مدیریت درآمدها است و استفاده بهینه و مطلوب از این درآمدها نه تنها نمی تواند شومی منابع به جای بگذارد و سبب عقب ماندگی و فقر گردد، بلکه این درآمدها می تواند زمینه توسعه و پیشرفت کشورها را نیز فراهم سازد.
«لیبرال دموکراسی رادیکال»: جایگزین فوکو برای «مدرنیته سیاسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، ارزیابی برآیندهای عملی انضمامی نقدهای بنیادی و تبارشناختی فوکو از مدرنیته است و دلالتی است که انگاره های فوکویی می تواند برای نظام سیاسی و کنشگری سیاسی داشته باشد. فوکو بر آن است که در دوران مدرن از قدرت و دانش استعلازدایی می شود. مسئله این است که پذیرش «استعلازدایی قدرت» چه پیامدی در نگاه ما به کنشگری سیاسی، دولت و حکومت مندی خواهد داشت. نگاه استعلازدایانه فوکو موجب می شود که وی امرِ سیاسی را چونان امری حاکمیتی ننگرد و با جای دادن آن در چارچوبی نامتعین که همزمان هم فرهنگی و هم سیاسی است، آن را حکومت مندی بنامد. آنگونه که در این چارچوبِ استعلازدایی شده، امرِ سیاسی حاکمیتی همراه نیست که شخص فرودست را به انجامِ آنچه خود در سر دارد، وادار کند. در برابر، حکومت مندی بر شیوه کردار حکومت شوندگان تأثیر می گذارد، به گونه ای که زمینه خودتغییردهی و خودسامان دهی در رفتار روزانه آنان فراهم می شود و آنان به کاری واداشته نمی شوند که نخواهند، بلکه آزادانه و از رهگذر همان فرایند سوژه شدگی یا عینیت یافتن سوژه ، سلطه بر آنان اعمال می شود. در پاسخ به این مسئله، از نظریه «مدرنیته سیاسیِ» موریس باربیه به عنوان یک ابزار رهنمونی برای تعریف امر سیاسی استفاده شده است و روش کاربست آن نیز «تاریخ ایده های» آرتور لاوجوی است. در نظریه «مدرنیته سیاسی»، دوگانه آزادی- سلطه در دو سطح دولت و جامعه مدنی طرح می شود، آنگونه که با برتری حق و آزادی بر سلطه با نظام سیاسی لیبرال دموکرات همخوانی می شود. فرضیه مقاله این است که باورِ فوکو به «برتری چیرگی» در «مدرنیته سیاسی» و لیبرال دموکراسی (به عنوان نظام سیاسی همخوان با آن) به زمینه سازی برای طرح لیبرال دموکراسی رادیکال می انجامد.
سیاست نامه نویسی و چرخش گفتمانی اندیشه سیاسی ایران؛ تحلیل کنش گفتار «سیر الملوک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسبت نقش مؤلف و زمینه اجتماعی در چرخش گفتمانی اندیشه سیاسی اسلام و ایران دوره میانه اسلامی، موضوعی شایسته بررسی است. زمینه های اجتماعی قرن های سوم تا پنجم ه.ق، بسترهایی را ایجاد کرد که از درون آن، الزامات تحول اندیشه سیاسی اسلام و ایران و چرخش گفتمانی آن شکل گرفت. در واکنش به تحولات و زمینه های سیاسی جامعه اسلامی- ایرانی این دوره، سه گونه اندیشه ورزی درباره خلافت- سلطنت شاهد هستیم؛ ابوالحسن ماوردی با طرح اندیشه خلافت اسلامی به دنبال حفظ خلافت؛ امام محمد غزالی ضمن تلاش برای توجیه شرعی قدرت امرا و سلاطین به دنبال آشتی خلافت و سلطنت و در نهایت خواجه نظام الملک طوسی با نظریه شاهی از نظم خلافت-محور گذر نموده و گفتمانی جدید را صورت بندی کرده است. چنین منازعه ای در متن «سیرالملوک» قابل بازیابی است. در این متن، منازعه سه گفتمان اندیشه سیاسی قابل بازیابی است: گفتمان خلافت، گفتمان شاهی و گفتمان دینی مقاومت. این مقاله این فرض را به آزمون می گذارد که خواجه نظام الملک در متن سیر الملوک، نقش «سوژگی سیاسی» را در تحول گفتمانی از شریعت نامه به اندرزنامه بازی کرده است. او در متن سیرالملوک، از سه استراتژی زبانی برای ایفای نقش موقعیت سوژگی بهره می گیرد: «کم رنگ سازی» که از طریق آن در بازنمایی ها، خلیفه و ارکان ساختاری آن را به «حاشیه» می راند؛ «طرد» که از طریق آن، گفتمان های دینی مقاومت را در زنجیره نفی گفتمانی قرار می دهد و «برجسته سازی» که از طریق آن، گفتمان شاهی را «صورت بندی» می کند. روش تحلیل در این مقاله، تلفیقی از نظریه گفتمان «لاکلائو» و «موفه» برای سطح کلان تحلیل و رویکرد گفتمان سطح خرد «ون لوون» است.
شهر مطلوب «غزالی»: آرمان شهری بر مدار اصلاح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر درصدد توضیح چاره اندیشی های پایانی «غزالی» برای بحران زمینه و زمانه خویش برآمده است. طرح ریزی آرمان شهری معطوف به سعادت، که ناشی از خوانشی باطنی گرایانه از دین است و بر پایه سیاست اصلاحی و اخلاق مدارا بنا شده است، پاسخ غزالی به دشواره روزگارش است؛ پاسخی که لابه لای اندیشه هایی پیچیده و چندلایه مطرح می گردد. اندیشه هایی که ذیل دگرگونی معرفتی این حکیم ممتاز از دریچه دل و از زاویه همدلی جمعی عرضه شده است. وی این شهر مطلوب و جامعه آرمانی را ذیل بذل توجه به حضور و تأثیر دین، سیاست و اخلاق در جامعه به شیوه ای ترسیم می نماید که دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی اعضای جامعه/ شهر را سبب شود. در تقریر این مسئله، نکته مهمی که در این نوشتار موضوع توجه جدی قرار می گیرد، آن است که برای غزالی دستیابی به این آرمان شهر فارغ از راه کار «اصلاح» امکان پذیر نیست. این اصلاح متوجه آن دسته از پیرایه های تاریخی است که به دین و شریعت افزوده شده است و آنگونه که غزالی توضیح می دهد، ذیل درکی باطن گرایانه می توان نسبت به شناسایی و زدایش آنها همت گماشت. به این ترتیب و به صورت خلاصه می توان گفت که غزالی، شهر آرمانی خود را ذیل توجه به سه گانه «دین، سیاست و اخلاق» و در بستر اصلاح بنا می نماید.
بررسی مقایسه ای دیپلماسی رسانه ای ایران و ترکیه در عراق پساصدام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سقوط نظام دیکتاتوری در عراق، به قدرت های منطقه ای همچون ایران و ترکیه این فرصت را داد تا بتوانند با استفاده از فضای نسبتاً باز رسانه ای که به وجودآمده بود، افکار عمومی این کشور را به سوی خود جلب کنند. در همین راستا، دیپلماسی رسانه ای به ابزاری پرکاربرد برای جمهوری اسلامی ایران و حزب عدالت و توسعه ی ترکیه تبدیل شد تا بتوانند با تکیه بر آن، فرآیندهای سیاسی همسایه ی مشترک را به سود خود جهت دهند. مقاله ی حاضر، پژوهشی مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است. سؤال اصلی پژوهش بدین شرح است: «مزیت های دیپلماسی رسانه ای ایران و ترکیه در عراق نسبت به هم کدام اند»؟ به منظور رسیدن به پاسخ این سؤال، محتوای منابع رسانه ای، اندیشکده ای و کتابخانه ای مرتبط با بحث را توصیف و سپس شیوه های اعمال دیپلماسی رسانه ای ایران و ترکیه در عراق را از سال 2003 تا 2018 مطالعه و مقایسه کرده ایم. در پایان این پژوهش، ضمن روشن کردن نقاط شباهت و تفاوت دیپلماسی رسانه ای دو دولت در عراق، به این جمع بندی رسیده ایم که دیپلماسی رسانه ای ایران در عراق، در خبرپراکنی (Broadcasting) دست برتر را دارد، حال آن که دیپلماسی رسانه ای ترکیه، در برنامه های سرگرم کننده (Entertainment) موفق تر بوده است.
شناسایی و اولویت بندی امکان پذیری فناوری های آینده صنعت هوانوردی؛ با تأکید بر فناوری های کلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال بیست و هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۹۳
85-109
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی امکان پذیری فناوری های آینده صنعت هوانوردی با تأکید بر فناوری های کلیدی و با به کارگیری روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری قابل استناد در این پژوهش، مدیران ارشد، مدیران میانی، کارشناسان واحد فناوری اطلاعات شرکت های مختلف هواپیمایی، و مدیران و کارشناسان شرکت های خبره در عرصه فناوری اطلاعات صنعت هوانوردی هستند. همچنین، برای انتخاب خبرگان، از روش گلوله برفی استفاده شده است و نمونه گیری را تا جایی ادامه داده ایم که تعداد اعضای گروه به 15 نفر برسد. در پایان به منظور مشخص شدن جایگاه هر فناوری در آینده، میانگین اعداد نهایی مربوط به امکان پذیری، به عنوان عدد امکان پذیری و اولویت آن فناوری درنظر گرفته شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد، اولویت بندی امکان پذیری فناوری ها در صنعت هوایی ایران، به ترتیب شامل بار مسافر، ابرداده، امنیت سایبری، هوش مصنوعی، تشخیص الگو، واقعیت افزوده، اینترنت اشیا، بلاکچین، شرکت های نوپا و مقیاس بالا، واقعیت مجازی، صدا، ترجمه، رباتیک و هواپیمای بدون سرنشین است که توجه به این اولویت ها می تواند راهنمای سیاستگذاری در صنعت هوایی ایران باشد.
نگرشی انتقادی به آینده فمینیسم با نگاهی راهبردی به جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال بیست و هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۹۳
165-180
حوزه های تخصصی:
از آنجا که به تبع تغییر ماهیت و کارکرد دین در عرصه های اجتماعی غرب، غالب دعاوی فمینیسم، برآمده از سکولاریسمی است که دین گریزی یا در ظهوری افراطی تر، دین ستیزی و فروکاسته شدن دین به گزاره های اخلاقی را در پی داشته و دارد لذا در رویکردی آینده پژوهانه و انتقادی، تشدید مواردی چون آزادی روابط جنسی، قانونی شدن همجنس گرایی، فروپاشی بنیان خانواده و نیز کاهش ازدواج و افزایش طلاق، در زمره مهمترین چالشها و آسیب های فراروی فمینیسم در غرب محسوب می شوند. چراکه فمینیست های غربی نه تنها متن و آموزه های کتاب مقدس به عنوان نقطه اجماع و وحدت مذاهب مسیحی را به گونه ای آشکار، کنار نهادند، بلکه به رویارویی با آن برخاستند. این در حالی است که تاکید بر فطرت الهی به عنوان اصل مشترک و ضروری ادیان آسمانی، می تواند جایگاهی کلیدی در سیاست گذاری حوزه زنان در غرب مسیحی داشته باشد. درخصوص جامعه ایران نیز، آینده مطلوب زن و خانواده در گرو واگرایی از مبانی فمینیسم و نیل به آرمان مرد علوی و زن فاطمی است. از این روست که ضرورت دارد درون مایه های وارداتیِ فمینیستی، بر مبنای آموزه های ارزشی و اعتقادی، پالایش شده و بازتفسیر شوند تا از این رهگذر، سیاست گذاری حوزه زنان، حول محور مردم سالاری دینی شکل گرفته و استحاله فرهنگی رخ ندهد. در نوشتار حاضر، ضمن گسترش تفصیلی بحث های یادشده، مبانی فمینیسم در غرب در رویکردی آینده پژوهانه مورد نقادی قرار گرفته و در ادامه، ضمن بررسی سناریوهای مرتبط با حوزه زنان در ایران و تبیین سناریوی مطلوب، راهبردهایی برای تصمیم سازی و سیاست گذاری حوزه زنان در ایران، ارائه خواهد شد.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی – اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی – اجتماعی از نظر اساتید دانشگاه ها و دانشجویان دوره دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال بود. در این تحقیق از دو روش تحقیق پیمایشی و نظریه زمینه ای استفاده شد. جامعه آماری تحقیق از یک سو دانشجویان و از سوی دیگر اساتید متخصص در حوزه توسعه اقتصادی- اجتماعی بودند. یافته های پیمایش، حاکی از وجود رابطه معنادار قوی بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی (مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی) و توسعه اقتصادی – اجتماعی است. نتایج مطالعه کیفی نشان داد که، شرایط علی پاسخگویی، حاکمیت قانون، اجماع عمومی، شفافیت ، کارایی و اثربخشی، حقوق مساوی و مسئولیت پذیری شناسایی شده و پدیده محوری اقتصاد تک محصولی که در زمینه فعالیت بخش خصوصی، استقلال مردم و رسانه ها ، نقش دولت، اشتراک دولت و مردم، ظرفیت سیاسی و سازمانی دولت، دولت و تأمین رفاه و بسترسازی دولت پدید آمده است. تخصص، نخبه گرایی و نوآوری به عنوان شرایط مداخله گر و اقتصاد تک محصولی منجر به اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی ، حمایت اجتماعی و مشارکت اجتماعی می شود که پیامدهای چنین کنش ها و واکنش هایی رفاه ، امنیت اجتماعی، عدالت اجتماعی و آموزش همگانی است. با توجه به این یافته ها می توان گفت در حکمرانی خوب اولویت دادن به اقدامات معتبر برای پاسخگویی سیاسی و اداری، آزادی قوه قضائیه هدفمند و کارآمد، آزادی اطلاعات و عملکرد موثر سازمان های دولتی، در روند توسعه همه جانبه کشور دارای اهمیت اساسی است.
واقع گرایی در مطالعات تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن نوین اسلامی بر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و این نیز بر علوم انسانی اسلامی وابسته است. علوم انسانی اسلامی نیز بر نوع رویکردی که نسبت به آن داریم وابسته است. در مورد علوم انسانی اسلامی، و به تبع آن در مورد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و تمدن نوین اسلامی، می توان دو رویکرد عمده را ازیکدیگر تشخیص داد: رویکرد غیرواقع گرایانه و رویکرد واقع گرایانه. رویکردهای غیرواقع گرایانه عمدتاً رویکردهایی قراردادگرایانه اند، به واقع و شناخت واقع باور ندارند، و در شناخت آن سه به جای اینکه به واقع و مبانی واقع گرایانه نظر داشته باشند به تعریف، قرارداد و دیکته(de dicto)ای که اشخاص و مکاتباز آن ها به دست می دهند نظر دارند. رویکردهای واقع گرایانه به واقع و شناخت واقع باور دارند و، در شناخت آن سه، به جای اینکه به تعریف، قرارداد و دیکته اشخاص و مکاتب نظر داشته باشند آن ها را بر محور واقع، مبانی واقع گرایانه و بنا به واقع(de facto)ای که باید داشته باشند مورد بحث قرار می دهند. ظاهرگرایی متقدمین و قراردادگرایی متأخرین(که تقریباً کلّ فلسفه ها و فلسفه علم های معاصر غربی را تشکیل می دهند) رویکردهایی غیرواقع گرایانه؛ و واقع گرایی متقدمین و واقع گرایی تقریبی(که در ذات گرایی و واقع گرایی چهل سال اخیر غربی، که عمدتاًدر ایران ناشناخته است، تبلور یافته است) رویکردهایی واقع گرایانه اند. بازسازی واقع گرایی متقدمین و واقع گرایی تقریبی، بر محور واقع گرایی قوی فلسفه اسلامی، مرا به واقع گرایی قوی جدیدی رهنمون شده است. بر اساس همین واقع گرایی قوی جدید، به نظر می رسد که آن سه به یکدیگر وابسته اند و توضیح آن سه نیازمند «نظریه واحد»ی است که بتواند از آن سه توضیح های واقع بینانه ای به دست دهد. مقاله حاضر به دنبال همین رویکرد جدید است.
شناسایی و وزندهی شاخص های ارزیابی روش های آینده پژوهی در حوزه دفاعی با رویکرد ترکیبی دلفی فازی و تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
109 - 128
حوزه های تخصصی:
جهان معاصر سرشار از رویدادهای غیرمنتظره و عدم قطعیت هاست. آینده پژوهی رویکردی است که می تواند ضمن رفع ابهام، امکان ایجاد شناخت بیشتر از آینده را فراهم نماید. محققین در سال های اخیر روش های متنوعی را برای آینده پژوهی ارائه نموده اند که انتخاب روش مناسب با توجه با حوزه کاربرد و شاخص های تأثیرگذار، تصمیمی چالشی و پیچیده خواهد بود. به ویژه در حوزه دفاعی با توجه به پویایی و چابکی محیط، شرایط مبهم و نامطمئن، عدم قطعیت، گستردگی متغیرهای تأثیرگذار و تنوع مأموریت های واگذاری، انتخاب روش آینده پژوهی از اهمیت و پیچیدگی بیشتری برخوردار خواهد بود. در این میان شناسایی و اولویت بندی شاخص های تأثیرگذار در این انتخاب می تواند کارشناسان و خبرگان این حوزه را در اتخاذ تصمیمی مطلوب و ارتقای عملکرد سازمانی یاری رساند. برای این منظور در این تحقیق از دو روش دلفی فازی (Fuzzy Delphi) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (Fuzzy AHP) استفاده می شود. کاربست منطق فازی در کنار روش های خبره محور (دلفی و تحلیل سلسله مراتبی) ضمن امکان اجماع نظرات خبرگان به شکلی علمی و معتبر، عدم قطعیت موجود در قضاوت های انسانی را نیز در نظر می گیرد. تحقیق حاضر از منظر هدف در گروه تحقیقات کاربردی و از منظر روش در گروه تحقیقات توصیفی پیمایشی قرار دارد که با رویکردی آمیخته (کیفی و کمی) تحلیل گردیده است. در پایان 12 شاخص تأثیرگذار در ارزیابی روش های آینده پژوهی حوزه دفاعی شناسایی، وزندهی و اولویت بندی گردیدند.
دین و دولت در عهد ساسانی؛ درآمدی بر الهیات سیاسی زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حداقل از زمان ورود نخستین مهاجران به ایران در دوره ی ماقبل مادها، ایران به لحاظ ایدئولوژیک به ایران مزدایی یا خرد مزدایی مشهور بود که در آن کثیری از خدایان، ایزدکده ی ایرانیان را شکل می دادند. اما به تدریج تصویر خدایان ایرانی روشن و روشن تر شد. البته این امر نسبتی با ساختار قدرت داشت، چنان که با ظهور دولت ساسانی، هم نشینی جالبی میان آیین زرتشت با این دولت برقرار شد. این که چرا و چگونه دولت ساسانی از میان کثیری از آیین های مزدایی چون زروانیسم، میترایسم، مانویت و حتی ادیان وارداتی مثل مسیحیت و یهودیت، به خدای زرتشت پیوست، واجد اهمیت پژوهشی بسیاری است. بدین سان، هدف این مقاله بررسی چرایی و چگونگی اولویت یافتن آیین زرتشت در ذهنیت و عملکرد زمام داران ساسانی است. روش این مقاله، تحلیل گفتمان از نوع گفتمان لاکلا و موف است. بر این اساس، عناصر اصلی گفتمان الهیات سیاسی زرتشتی، عناصر هژمونیک، مفصل بندی ها، کارگزار اجتماعی و غیریت ساز آن مورد واکاوای قرار خواهند گرفت. بر اساس یافته های این مقاله، آیین زرتشت واجد مؤلفه هایی است که الهیات موجود در آن را برای سیاست یکپارچه سازی، هویت سیاسی و ضدیت با تکثر نیروها که خصلت اصلی حکمرانی ساسانی بود، فراهم می کند. نتیجه آن که عناصر اصلی الهیات زرتشتی چون هستی شناسی کیهانی، جهان بینی خیمه ای، فره ایزدی و خودچیرگی، مبنای اصلی حکمرانی ساسانی را برای اجرای یک سیاست همگون ساز در قلمرو پارس فراهم آورد.
کاربرد سلاح های خودمختار و اصول حقوق بشردوستانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت تکنولوژی در زمینه تسلیحات، موجب تلاش هایی برای ساخت سلاح های کاملاً خودمختار شده است. این سلاح های رباتیک قادرند بدون دخالت انسان و به طور مستقل هدف حمله را در میدان مخاصمه انتخاب کرده و به سمت آن شلیک کنند. این قابلیت، چالش های اساسی زیادی را در خصوص مطابقت کاربرد این سلاح ها با اصول حقوق بشر و حقوق بشردوستانه ایجاد کرده است. مقاله پیش رو به خصوص توانایی این سلاح ها در خصوص حمایت و حفاظت از غیرنظامیان و رعایت اصل تفکیک و تناسب را مورد بررسی قرار می دهد. مخالفان کاربرد سلاح های کاملاً خودمختار بر این اعتقاد هستند که این سلاح ها نمی توانند مانند انسان تصمیم بگیرند، قضاوت کنند و درک محیط های پیچیده برایشان مشکل است؛ درنتیجه نمی توانند الزامات حقوق بشر دوستانه ازجمله اصل تفکیک و تناسب را در جنگ برآورده کنند. در مقابل، طرفداران کاربرد سلاح های خودمختار ادعا می کنند قوانین در حال پیشرفت است و این پیشرفت ظرفیت تنظیم و کنترل این سلاح ها در پرتو قواعد حقوق بشردوستانه را دارد. این تحقیق به این نتیجه می رسد که سلاح های کاملاً خودمختار ممکن است در مناطق خارج از سکنه، بیابان ها و مناطق دریایی که عاری از افراد عادی و غیرنظامی هستند بتوانند کاربرد داشته باشند و اصول تفکیک و تناسب را حتی بهتر از انسان ها اعمال کنند، اما در دیگر موارد تردیدهایی بسیار جدی وجود دارد.
بررسی مدل مصرف نمایشی بر رفتار مصرف کنندگان در جوامع و بازارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸)
898 - 921
حوزه های تخصصی:
امروزه مادر محاصره ی شگفت انگیز مصرف کالا واشیا مادی قرار گرفته ایم.گرچه پیش از این مصرف کالاهای مختلف در راستای نیازهای اقتصادی بود.اما امروزه افراد از کالاهای مختلف نه برای رفع نیاز خود ،بلکه از آنها برای برتری جویی بردیگران ونشان دادن موفقیت وجایگاه اجتماعی استفاده می کنند .برای رسیدن به این منظورکالاهایی برای مصرف مناسب هستند که بتوان آنها را در معرض دید دیگران قرار دادواز این طریق تحسین دیگران را برانگیخت .به بیان دیگر مصرف نمایشی کالاها، کنش نمادینی است که هدف عمده آن جلب توجه دیگران نسبت به خود و تمایز خود از دیگران است.مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل مصرف نمایشی، سعی در شناخت عوامل موثر بر مصرف نمایشی و توسعه فرایند مصرف نمایشی محصولات در بازار توسط بازاریابان برای پاسخگویی به این نیاز مصرف کنندگان دارد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش اکتشافی است و به کمک روش پژوهش کیفی فراترکیب وتحلیل مضمون با انجام دادن مصاحبه های اکتشافی، مشاهده های مشارکتی و مرور مقاله های مرتبط انجام شده است، پس از بررسی های صورت گرفته در حوزه ی مصرف نمایشی و طی مراحل گام به گام تحلیل مضمون، 11تم اصلی و24تم فرعی معرفی گردید.
نسبت جهانی شدن و عدالت در اندیشه سیاسی «آنتونی گیدنز» و «امانوئل والرشتاین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن یکی از مفاهیم کلیدی در علوم سیاسی و جامعه شناسی است که توانسته خود را تبدیل به یکی از گفتمان های اصلی در ادبیات این دو حوزه علمی کند، به گونه ای که عده ای از متفکران از آن با عنوان گفتمان جهانی شدن یاد می کنند. گفتمانی که می توان نسبت خیلی از مفاهیم موجود در اندیشه سیاسی را با آن سنجید. یکی از این مفاهیم، عدالت است. عدالت با هر تعریفی که داشته باشد، نقطه آغاز بحث در باب جهانی شدن است. اینکه آیا اصولاً می توان ذیل گفتمان جهانی شدن انتظار تحقق عدالت داشت یا خیر؟ یا به عبارت بهتر نسبت میان عدالت و جهانی شدن چیست؟ این مقاله برای پاسخ اندیشه ای به سؤال مزبور به بررسی دیدگاه های دو نفر از متفکران حوزه جهانی شدن یعنی «آنتونی گیدنز» و «امانوئل والرشتاین» پرداخته و به این فرض رسیده که اساساً گیدنز با بینشی کانتی معتقد است که عدالت، ذاتی جهانی شدن است و در عصر مزبور تنها می توان از طریق ایجاد یک جامعه مدنی جهانی به آن دست یافت، در حالی که والرشتاین این مدعا را رد می کند و عدالت در عصر جهانی شدن را تحت الشعاع نظام سرمایه داری قرار می دهد. ضمن اینکه روش و رویکرد مورد استفاده در این مقاله، روش و رویکرد مقایسه ای است.
نقش آمریکا، روسیه و اتحادیه اروپا در خاورمیانه پساناآرام عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظم خاورمیانه در معنای متعارف آن به دنبال ناآرامی های عربی وارد مرحله ای نوین شده است که از آن با عنوان نظم پساناآرامی های عربی یاد می شود. در این میان، نظم مذکور به عنوان یک کلیت متأثر از طیفی از عوامل دربرگیرنده سطوح فروملی تا فراملی است که هر یک از آن ها به طور جداگانه نیازمند تحلیل و تفحص می باشند. تا آنجا که به موضوع نوشتار حاضر ارتباط دارد، حضور و سیاست های بازیگران بزرگ بین المللی تأثیر قابل ملاحظه ای در جهت گیری نظم مورد بحث داشته است. به طوری که بازیگران مذکور با جانبداری از متحدان استراتژیک خود مانع شکل گیری نظمی خودجوش در منطقه بوده اند. مقاله حاضر با علم به متکثر بودن ابعاد نظم خاورمیانه در دوره یاد شده صرفاً به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که رفتار سه بازیگر بزرگ بین الملل: ایالات متحده، روسیه و اتحادیه اروپا نسبت به ناآرامی های عربی و حوادث مرتبط با آنچه تأثیری بر نظم خاورمیانه برجا نهاده است؟ در این راستا فرض بر آن است که تغییر و تحولات خاورمیانه در دوره پسا ناآرامی عربی متأثر از عوامل مختلف (همبسته دولت-جامعه، کشمکش های ایدئولوژیک، رقابت های منطقه ای و تأثیرات محیط بین الملل) است و در این میان بازیگران عمده بین الملل بخشی تأثیرگذار در این مجموعه به حساب می آیند. با توجه به ملاحظات فوق در نوشتار پیش رو سعی خواهد شد رفتار سیاسی سه بازیگر مورد اشاره نسبت به ناآرامی های عربی و حوادث آتی مرتبط با آن در چارچوب لایه بین الملل نظریه جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل مورد بررسی قرار گیرد.
تعامل گروه های جهادی با نظام بین الملل بر اساس غیریت سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور جهادگرایان معاصر در عرصه سیاست جهانی به مثابه کنش گرانی که در راستای تأثیرگذاری بر عرصه ی جهانی می کوشند، در شمار مباحث چالش برانگیزی است که زمینه ی مطالعاتی جدیدی را پیش روی پژوهشگران می گشاید و نیز پرسش های بسیاری را فراروی ایشان قرار می دهد. پرداختن به نحوه ی تعامل آنها با جهان بین الملل، از جمله موضوعات درخور تأمل است. پرسش این مقاله، مطالعه ی نحوه ی تعامل گروه های جهادی با نظم بین الملل است و مقاله بر اساس فرضیه ی تعامل بر مبنای غیریت سازی رادیکال به مثابه رویکرد این گروه ها با نظم بین الملل معاصر نگاشته شده است. مقاله می کوشد موضوع را از طریق تشریح مفهوم غیریت سازی در ادبیات متأخر روابط بین الملل و نیز توضیح نحوه ی انجام فرآیند غیریت سازی نزد جهادیست های معاصر ضمن بهره گیری از تحلیل گفتمان مورد ارزیابی قرار دهد. مطالعه ی این مهم ذیل عناوینی همچون غیریت سازی، هویت و غیریت سازی در عرصه بین الملل، جهان اسلام به منزله هویت غایب عرصه ی سیاست بین الملل، فرآیند غیریت سازی در گفتمان سلفیسم جهادی و نحوه ی تعامل گروه های جهادی و نظم بین الملل موجود به انجام رسیده است.
تبیین الگوی تصمیم گیری استراتژیک شرکت های دانش بنیان در تجاری سازی فنّاوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۵
93 - 124
حوزه های تخصصی:
تصمیم گیری استراتژیک یکی از فعالیت های مدیریتی برای غلبه بر عدم اطمینان محیطی است. تصمیمات استراتژیک تصمیماتی هستند که بر بقاء بلندمدت سازمان و پویایی و ارتقاء آن تأثیر دارند. شرکت های دانش بنیان ابزار کلان دولت ها برای ارتقاء فناوری و جاری سازی علم در صنعت هستند. با توجه به اهمیت جایگاه سازمان های دانش بنیان در حجم تولید ناخالص داخلی و نیز فقدان الگوی تصمیم گیری استراتژیک این شرکت ها برای «تجاری سازی فناوری»، پژوهش حاضر پاسخ به این سوال است: « الگوی تصمیم گیری استراتژیک شرکت های دانش بنیان در تجاری سازی فناوری چیست؟». بدین منظور با استفاده از روش نظریه داده بنیاد (رویکرد استراوس-کوربین) با 12 نفر از خبرگان موضوع (شامل مدیران شرکت های دانش بنیان و خبرگان دانشگاهی) مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. پس از مرحله کدگذاری باز از بطن داده های اولیه ۶۴۹ نکته کلیدی در قالب ۱۴۱ مفهوم انتزاعی استخراج شد. مفاهیم مذکور از طریق فرآیند کدگذاری محوری و انتخابی به شکل گیری ۸۳ مقوله فرعی، 34 مقوله اصلی و نهایتاً شش قضیه ی تئوریک منجر شد. قدرت کنشگری مدیران بر اساس تحلیل بازار، نقش نرخ ماندگاری نخبگان، چابک سازی ساختار و فرآیند تصمیم گیری، حفظ ارتباطات پویای بازاریابی با محیط، توجه به مؤلفه های اکوسیستم فناوری و محیط و اهمیت درجه ی بلوغ و یادگیری سازمان در اتخاذ تصمیمات بخشی از مهمترین مقوله های این پژوهش بوده است.