فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۸۱ تا ۵٬۴۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
تعاریف پوزیتیویستی از علم، رابطه فرهنگ و علم را یک رابطه بیرونی تعریف کرده و علم را مبرا از تأثرات فرهنگی می دانستند، اما تحقیقات و تأملات متعددی که درزمینهٔ جامعه شناسی و فلسفه علم انجام شده نشان دهنده حضور مؤثر فرهنگ در محتوای علوم حتی در علوم فنی و دقیقه است. پارادایم های پست مدرن با پذیرش چنین تأثیری، علم را اساساً مقوله ای فرهنگی دانسته و به گونه ای رابطه علم و فرهنگ را تشریح می کنند که منجر به نسبیت مطلق معرفتی و تولید جبری علم تحت فرهنگ می شود. مقاله پیش رو نشان داده است که بر اساس هر دو پارادایم، تلاش برای نیل به علم دینی به عنوان ابزار ساخت تمدن اسلامی بی معناست. از سوی دیگر برخی نحله های فکری نیل به علم دینی را منوط به تحقق عالم و جامعه اسلامی دانسته و دست یابی به علم دینی به عنوان ابزار تحقق تمدن اسلامی را به دلیل دوران غلبه مدرنیته غیرممکن می دانند. اما بر اساس فلسفه نظام ولایت، اولاً تأثیر فرهنگ بر علم برخلاف نگاه اثباتی، پذیرفته می شود و برخلاف پارادایم پست مدرن، دارای معیار تشخیص فرهنگ حق از باطل است؛ بر این اساس، تولید علم، فرایندی تاریخی و امری اجتماعی است که تحت نظام های ولایت تاریخی اجتماعی، محتوایی متفاوت می یابد. در چنین زمینه ای می توان علوم دینی(اسلامی) را علومی دانست که تحت تأثیر فرهنگ اسلامی شکل گرفته اند و جامعه را از وضع موجود به سمت وضع مطلوب (که اسلامی تر است) منتقل نموده و منجر به تحقق تمدن اسلامی می شوند. با چنین تعریفی زمینه طرح این سؤال مطرح می شود که علمی که خود به میزانی تحت تأثیر فرهنگ اجتماعی التقاطی شکل گرفته چگونه می تواند محیط حاکم بر خود را اسلامی تر کند؟ و مکانیزم تأثیر علم بر روی فرهنگ اجتماعی چیست؟ مقاله حاضر با روش اسنادی و استدلال منطقی و در چهارچوب فلسفه نظام ولایت به بررسی تطبیقی پارادایم های رایج درزمینهٔ رابطه علم و فرهنگ پرداخته و در نهایت توضیحی فرایندی از نحوه تأثیر و تأثر این دو ارائه داده است.
مناسبات جمهوری اسلامی ایران و امارات: همکاری اقتصادی و واگرایی سیاسی (1990-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
37 - 65
حوزه های تخصصی:
با توجه به حجم روابط تجاری جمهوری اسلامی ایران و امارات متحده عربی، دو کشور در بُعد اقتصادی همکاری مطلوب و نزدیکی داشته اند، اما در بُعد سیاسی دارای تنش هایی هستند. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که «علل استمرار همکاری های اقتصادی ایران و امارات به رغم مؤلفه های واگرایی سیاسی چه بوده است؟» فرضیه پژوهش این است که علل استمرار همکاری های اقتصادی، بین دو کشور با وجود تنش های سیاسی را می توان در وابستگی متقابل دو کشور در خلیج فارس در حوزه اقتصادی برشمرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که علل استمرار همکاری دو کشور در حوزه اقتصادی، کنفدرالی بودن امارات و رقابت دبی و ابوظبی ، امارات به عنوان گلوگاه اقتصادی و ایستگاه صادرات مجدد ایران، حضور تجار ایرانی و ثبت شرکت های اقتصادی در آن کشور، سرمایه گذاری ایران در امارات، نیاز اقتصادی ایران به امارات و بالعکس، سود امارات از دور زدن تحریم های ایران و... است که توانسته پاسخ مناسبی را به پرسش پژوهش ارائه دهد و فرضیه آن را تأیید کند. روش این مقاله تبیینی از نوع مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. هدف تأکید بر اهمیت وابستگی متقابل اقتصادی بین کشورها در کاهش تنش های سیاسی و استمرار همکاری های سیاسی و تأکید بر جایگاه دُبی در راهبرد اقتصاد سیاسی ایران است.
نگرشی بر قدرت نرم علمای شیعی در افزایش صلح و کاهش خشونت در جهان
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
99 - 110
حوزه های تخصصی:
توانمندی در بهره مندی از قدرت نرم برای کشورها در عصر حاضر مهم تلقی می شود. این امر توجه به بسترهای افزایش قدرت نرم را دو چندان می کند. یکی از منابع قدرت در کشورهای منطقه و خاورمیانه، مراجع تقلید و عالمان تشیع است. به عبارتی دیگر وجود مذهب تشیع، و علمای دینی، از ظرفیت های مناسبی است که در امور مهم و تاثیرگذار، از جمله کاهش خشونت، نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند. بررسی تحلیلی توصیفی دیدگاه مثبت مراجع تقلید تشیع در کشور ایران و عراق- به عنوان کشورهای نماد تشیع- در کاهش خشونت های منطقه ای از جمله داعش و... موجب اثرات بسیاری در منطقه و جهان شده، و قدرت نرم تشیع و در واقع دین اسلام را افزایش داده است.بررسی تحلیلی توصیفی دیدگاه مثبت مراجع تقلید تشیع در کشور ایران و عراق- به عنوان کشورهای نماد تشیع- در کاهش خشونت های منطقه ای از جمله داعش و... موجب اثرات بسیاری در منطقه و جهان شده، و قدرت نرم تشیع و در واقع دین اسلام را افزایش داده است.
“Calling People to do Good Deeds” and “Commanding Right and Forbidding Wrong” [Amr Bil Ma'ruf and Nahi 'Anil Munkar] and its Effect on Institutionalization in the Legal System of Islamic Republic of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The holy Quran has put “calling people to do good deeds” [or calling people to an act of benevolence] besides and prior to “commanding rightand forbidding wrong”, [or commanding beneficence and forbidding maleficence]. However in many interpretive and jurisprudential books, no sufficient effort has been made to elaborate the difference features between these two and their results, whose manifestation is observed in indifference attitude of legislative system to determine the limits, terms and qualities of ‘ call people to do good deeds”, despite the emphasize of the Eight Principle of the Constitution. Exploring the mentioned sources, this paper is an attempt to deal with the concept, dimensions and examples of “call people to do good deeds” such as propagation, teaching and advice which both have originally a basic role in cultural policy-making and institutionalization in the country and also due to paving ground for the fulfillment of “commanding rightand forbidding wrong” is of great significance. Then, it will clarify the distinctive points between these two hypotheses, so that the way to determine the base and policy will be cemented for the institutions with common functions (such as IRIB and supervising institutions such as Supreme Council of the Cultural Revolution) or specific of one of these two ( such as Law Enforcement and Assembly of Experts). Moreover, it will help with the preparation of grounds for the next researches on basic and performance pathological study of these institutions and policy-making on this issue as well.
فرصت ها، تهدیدها و راهکارهای پیش روی دیپلماسی انرژی جمهوری اسلامی ایران دربستر اقتصاد سیاسی منطقه ای(2019-2003)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
89 - 114
حوزه های تخصصی:
دربستر دیپلماسی منطقه ای، حوزه ی انرژی از اهمیت ویژه ای برای جمهوری اسلامی برخورداراست، به این دلیل که اقتصاد سیاسی منطقه ای بر انرژی مبتنی است. دراین میان، کشورهای منطقه، خصوصاً قدرت های دارای انرژی چون ایران، عربستان و امارات متحده ی عربی به انحای مختلف با اهمیت انرژی درحوزه ی دیپلماسی خود مواجه هستند، و گاهاً این نوع دیپلماسی به شکل پیشران عمل می نماید. در این میان سئوال اصلی مقاله این است که «راه کارهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران در حوزه ی دیپلماسی انرژی در بستر اقتصاد سیاسی منطقه ای با تمرکز بر تهدیدها و فرصت های بارشده بر مناسبات آن با عربستان و امارات کدامند؟» که با این فرضیه پاسخ داده شده است که «پیامدهای نگاه امنیتی سازی ایران با عربستان و امارات به موضوع دیپلماسی انرژی، زمینه ساز ایجاد روندهایی نامتوازن از بارشدن حجمی از وضعیت های تقابلی و تهدیدهای گسترده برموقعیت های تعاملی و فرصت های محدود در حوزه ی دیپلماسی انرژی در بستر اقتصاد سیاسی منطقه ای بوده است». حاصل آنکه جمهوری اسلامی با لایه هایی از تهدید و فرصت در این بستر مواجه است، که نتیجه ی آن غلبه ی رویکرد تقابلی برمشی تعاملی آن در روابط با عربستان و امارات درسطح منطقه به علت پی گیری رفتار امنیتی سازی از سوی این دو کشور علیه ایران بوده است. دراین مقاله از روش پژوهش توصیفی مورد محور با مراجعه به آثار و منابع دسته اول کتابخانه ای بهره گیری شده است.
پیامدهای برندیابی ملی برای جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر ابعاد سیاسی و اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر روند روبه رشدی در بهره برداری از مفاهیم برندسازی ملی ایجاد شده است. تمرکز اصلی آن تلاش ها بر ایجاد تمایز و جذابیت در کلاس جهانی است که قدرتمند و منحصربه فرد باشد تا برای اهداف مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مورد بهره برداری قرار گیرد. این وظیفه را از وظایف مدرن دولت ها در قرن بیست و یکم می دانند که به دلایل مختلف در کشور ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس مقاله پیش رو به مفهوم پردازی پیامد های طراحی و توسعه هویت برند ملی و اجرای برنامه های برندیابی برای جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش مصاحبه پژوهش کیفی بوده است. بر این اساس با بهره گیری از تکنیک گلوله برفی (و به صورت هدفمند) از یازده متخصص در حوزه های علوم سیاسی، مدیریت و اقتصاد، مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند به عمل آمد. مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری پیش رفت، سپس داده ها کدگذاری و مفاهیم و مقوله ها شناسایی شدند. علاوه برآن متون مرتبط داخلی و خارجی از پایگاه های داده معتبر تا سال های 2018 بررسی و یافته ها با داده های اولیه به دست آمده از مصاحبه ها ترکیب شد. یافته ها حاکی از آن است که بنابر دلایل متعدد، می بایست گفتمان برندیابی ملی در اولویت برنامه های کشور قرارگیرد، چرا که علاوه بر اجبار ناشی از توسعه فضای رقابت در جذب گردشگران، سرمایه گذاران، نخبه های علمی و ...، ضرورت بازسازی برند ملی با هدف رفع کلیشه های منفی (به دلیل تلاش رسانه ای نظام سلطه) از اهمیت دوچندانی برخوردار شده است.
تحلیل و ارزیابی داعیه تروریستی بودن سپاه پاسداران توسط آمریکا از منظر حقوق بین الملل
حوزه های تخصصی:
همواره در همه ی ادوار تاریخی اختلافاتی بین دول و قدرتمند وجود داشته است. اما در این میان سالیان طولانی ایالات متحده آمریکا بازیگر اصلی این صحنه بوده است و با توجه به موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه این کشور در طول سالیان گذشته مورد تحریم وتهدید قرار گرفته است. اما در این میان اقدام ۸ آوریل ۲۰۱۹ آمریکا که سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران را تروریست خطاب کرد ،مخالفان و موافقان زیادی را به سخن وا داشت. زیرا فی الواقع تعریف مشخصی از واژه تروریسم بیان نشده است و اینکه بخشی از حکومت یک دولت تروریسم خطاب شود نیز از منظر حقوق بین الملل خلأهای قانونی صریحی وجود دارد. با توجه به تفاسیر فوق در این مقاله برآنیم تا این اقدام آمریکا را از منظر حقوق بین الملل مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم.
خاستگاه اندیشه مقاومت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
362 - 385
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از روش و مدل نظری توماس اسپریگنز در چهارچوب جامعه شناسی شناخت، خاستگاه اندیشه مقاومت و نحوه پدیدار شدن و نهادینه شدن آن در ذهنیت جامعه ایرانی بررسی شده است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر، درصدد پاسخ گویی به این سؤال اساسی است که: چه عواملی در شکل گیری، تکوین و نهادینه شدن اندیشه مقاومت در ایران نقش مؤثری داشته اند؟ رویکرد محققان توصیفی - تحلیلی بوده و برای تحلیل داده ها از نظریه بحران اسپریگنز، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد جامعه ایرانی همواره با استبداد، دخالت روزافزون قدرت های بزرگ و نقض استقلال ملی خود توسط بیگانگان مواجه بوده است. نخبگان، روشنفکران (مذهبی و غیرمذهبی) در پاسخ به استبداد و بحران استقلال، بومی گرایی را به عنوانِ تجلی اندیشه مقاومت پیشنهاد دادند. روحانیون، بومی گرایی در چهارچوب اسلام سیاسی و ملی گرایان، بومی گرایی را در چهارچوب ناسیونالیسم ایرانی به عنوانِ نظم مطلوب سیاسی ترسیم کردند. «مقاومت» در برابر استبداد و سلطه طلبی قدرت های بزرگ نقطه اشتراک هر دو گفتمان بومی گرایی به شمار می رود. در نهایت، این دو گفتمان با رهبری و هدایت مصلح بزرگ انقلابی و اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) در قالب و ظرف مذهب شیعه به سازگاری نسبی رسیدند و ناسیونالیسم ایرانی ذیل الگوی اسلام سیاسی برگرفته از انقلاب اسلامی ایران قرار گرفت و در ارتباط با آن معنا و مفهوم پردازی شده است. ازاین رو، اندیشه مقاومت پدیده ای تاریخی، موقعیت مند و زمینه مند است و پدیدار شدن اندیشه مقاومت در جامعه ایرانی را می توان حاصل برخورد اندیشه و واقعیت و رابطه دیالکتیکی و اثرگذاری متقابل آن ها دانست.
نقش دیپلماسی و راهبرد امنیت انرژی روسیه در سیاست خارجی روسیه (2015-2000)
حوزه های تخصصی:
انرژی دارای ارزش و اهمیت بسیار تعیین کننده ای در روابط بین الملل می باشد و وجود آن در هر منطقه جغرافیایی می تواند آن منطقه را تبدیل به عرصه ای برای رقابت و کشاکش نموده و صف بندی ها و آرایش های سیاسی را حول آن شکل دهد. در راستای دکترین فوق روسیه به دنبال استفاده حداکثری از انرژی و تسلط بر مناطقی است که دارای منابع انرژی می باشند تا قدرت خود را بازیابد وبیشترین تأثیر را بر سیاست های کشورهای وابسته به انرژی خود به ویژه اتحادیه اروپا و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز برجای بگذارد. بنابراین پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به بررسی دیپلماسی و راهبرد امنیت انرژی روسیه و جایگاه و اهمیت آن در سیاست خارجی روسیه بین سال های 2000 تا 2015 می پردازد. که براساس یافته های پژوهش روسیه با بهره گیری از دیپلماسی و راهبرد امنیت انرژی تهاجمی در سیاست خارجی خود از انرژی به عنوان ابزاری برای بازگشت این کشور به صحنه بین المللی و بازیابی قدرت خود در سطح جهانی و وابسته نگه داشتن جمهوری های شوروی سابق و اتحادیه اروپا به خود است.
تحولات و چالش های سیاسی طبقه متوسط جدید در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به مسئله طبقه متوسط جدید به منزله یکی از گروه های اصلی تأثیرگذار در دورانِ معاصر تاریخ ایران به ویژه در چهار دهه اخیر، از ابعاد گوناگونی اهمیت دارد. یکی از این ابعاد که تأثیر به سزایی در شناخت انقلاب اسلامی داشته و خواهد داشت، تحولات، ویژگی ها و چالش های سیاسی طبقه متوسط جدید در جمهوری اسلامی است. این که ظهور و وجود طبقه متوسط جدید در جمهوری اسلامی ایران چه تحولات سیاسی را پشت سر گذاشته و چه چالش هایی را فرا روی نظام جمهوری اسلامی ایران قرار می دهد؟ سؤال اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد. به لحاظ روش شناسی از نوع مطالعه توصیفی تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ظهور طبقه متوسط جدید در ایران و تحولات آن، نظام جمهوری اسلامی را با چالش هایی از قبیل سیال بودن مطالبات و تمایلات سیاسی، منازعه گفتمانی با طبقه متوسط سنتی، خواسته های سیاسی متکثر و حکمرانی خوب مواجه ساخته است.
ارائه الگوی تحول قدرت دریایی مبتنی بر آینده پژوهی با تأکید بر اندیشه دفاعی- دریایی فرماندهی معظم کل قوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
129 - 153
حوزه های تخصصی:
قدرت دریایی مبتنی بر آینده پژوهی شامل باورهای ما در مورد چگونگی تغییر و ساخت آینده ای متفاوت در عرصه قدرت دریایی مشتمل بر چهار بخش از جمله کنترل تجارت بین الملل، توانایی بهره برداری وکنترل منابع اقیانوسی، توانمندی عملیاتی دریایی در جنگ، بهره گیری از قدرت اقتصادی دریایی به عنوان ابزار دیپلماسی و همچنین بازدارندگی و نفوذ سیاسی در زمان صلح است و اندیشه نظامی به معنی مجموعه تفکرات منسجم، دارای مبنا، مستدل، مهم و منطقی در باب امور نظامی است. این مقاله با هدف ارائه الگوی تحول قدرت دریایی مبتنی بر آینده پژوهی با تأکید بر اندیشه دفاعی - دریایی فرماندهی معظم کل قوا (مدظله العالی) انجام گرفت. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر مبنای پارادایم کیفی و با استفاده از تحلیل محتوا سخنرانی ها و بیانات فرماندهی معظم کل قوا را از سال 1361-1397 که در نیروی دریایی ارتش صورت گرفته مورد بررسی قرار داده است. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار Maxqda12 و با روش کدگذاری تحلیل شدند و در نهایت نمودار حاصل با نرم افزار Mindmapper 2008 ترسیم گردید. داده های حاصل از تجزیه و تحلیل شامل 10 محور مشتمل بر الف) اهداف دفاعی-دریایی، ب) سیاست دفاعی-دریایی، ج) دکترین (آیین) نظامی- دریایی، د) راهبرد نظامی، ه) نیروی انسانی، و) آموزش و پژوهش، ز) تجهیزات و تسلیحات نظامی، ح) ساختار و تشکیلات سازمانی، ط) لجستیک و پشتیبانی و ی) فرماندهان بود و همچنین دارای10 مقوله و 76 زیر مقوله می باشد.
The Scope of Islam in Politics based on the Divine Theory of Government
حوزه های تخصصی:
The relationship between religion and politics is the most important issue that has nowadays engulfed the minds of many theorists of political science. This issue becomes more important when it comes to the phenomenon of Islamic Government (State). In the present world, there are many different interpretations of Islam. Some traditionally believe in the religion’s wide-ranging intervention in politics and some believe in the non-intervention of religion in politics based on the human experience. Theorization on the realm of the presence of religion in politics has entered a new stage. The present research sought to answer the following question: “How religion plays a role in the politics?” Answering the research question, the hypothesis is that the Islamic law, based on the human needs and the epistemological source of revelation, with a maximally reading and interpretation of Islam and in the refuge of the divine theory of the state, has developed a new concept called the “Political Islam”, which is considered the evolved form of the divine theory of government.
اخاذی هسته ای در حقوق بین الملل با تمرکز بر کنوانسیون منع سلاح هسته ای 2017(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۱)
87 - 106
حوزه های تخصصی:
با وجود مزایای صلح آمیز فناوری هسته ای در ابعاد گوناگون زندگی بشر، سوء استفاده از انرژی مذکور در راستای فعالیّت های ناقض صلح و امنیت بین المللی، یکی از مهمترین دغدغه ها و نگرانی های جامعه جهانی را از زمان کشف انرژی هسته ای تاکنون تشکیل می دهد؛ یکی از این نگرانی ها مربوط به اخاذی هسته ای است که طی آن تهدید به استفاده از سلاح هسته ای یا سایر وسایل انفجاری هسته ای و یا تهدید به انتشار مواد هسته ای به منظور اجرا و پیشبرد مطالبات اشخاص در دستور کار قرار می گیرد. در این باره، کنشگران سامانه حقوق بین الملل تا قبل از سال 2017، اقدامی متناسب و سنجیده در راستای مقابله با چنین اعمالی انجام ندادند؛ بدین سان، هیچ کدام از منابع حقوق بین الملل از جمله اسنادی چون منشور ملل متحد و معاهدات موجد مناطق عاری از سلاح هسته ای، به ممنوعیت صریح تهدید و اخاذی هسته ای رأی ندادند. با این وجود، انشای کنوانسیون منع سلاح هسته ای در سال مرقوم و در پی آن، ممنوع انگاری مطلق تهدید به استفاده از سلاح هسته ای و یا سایر وسایل انفجاری هسته ای به عنوان نقطه عطفی در راستای مقابله با اخاذی هسته ای به شمار می آید. با این اوصاف، در مقاله حاضر تلاش بر آن است تا با بررسی حکم اخاذی هسته ای در نظام حقوق بین الملل، تحولات اخیر نیز کنکاش و ارزیابی شوند تا سرانجام مشخّص گردد که واکنش جامعه جهانی در قبال اخاذی هسته ای از چه نارسایی هایی برخوردار است.
تأثیر مشارکت سرمایه گذاران نهادی در سیاست گذاری مالی شرکت بر مدیریت سود طی عرضه عمومی اولیه سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر مشارکت سرمایه گذاران نهادی در سیاست گذاری مالی شرکت بر مدیریت سود طی عرضه عمومی اولیه سهام است. قلمرو مکانی این تحقیق کلیه شرکت های دارای عرضه عمومی اولیه سهام در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی سال های بین 1390 تا 1395 بوده است. در این تحقیق، سیاست گذاری مالی (شیوه تقسیم سود و شیوه تأمین مالی) متغیر مستقل و مدیریت سود متغیر وابسته و سرمایه گذاران نهادی متغیر تعدیل گر در نظر گرفته شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند تعداد 14 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. به منظور توصیف و تلخیص داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد ضریب برآوردی متغیر شیوه تقسیم سود بر مدیریت سود شرکت برابر با 294/0 است که نشان می دهد بین متغیر شیوه تقسیم سود و مدیریت سود رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد؛ یعنی با افزایش سود تقسیمی، مدیریت سود افزایش می یابد. مشارکت سرمایه گذاران نهادی در شیوه تأمین مالی شرکت بر مدیریت سود طی عرضه عمومی اولیه سهام تأثیر دارد. ضریب برآوردی متغیر هم افزایی سرمایه گذاران نهادی شیوه تأمین مالی بر مدیریت سود برابر با 666/1- است که نشان می دهد سرمایه گذاران نهادی رابطه مثبت بین شیوه تأمین مالی و مدیریت سود را خنثی می کنند.
رابطه ی دین بر فرهنگ و سیاستگذاری اجتماعی شهروندان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸)
544 - 609
حوزه های تخصصی:
نظام های فرهنگی جهان، به اعتراف جامعه شناسان، با پیدایش دین پایه گذاری شده اند، اما تأثیرگذاری ادیان مختلف بر روند شکل گیری فرهنگ اجتماعی متفاوت بوده است.اما از آن جا که ادیان الهی، به فرد و جامعه، اصالت داده اند و اصولاً نگرش جامعه شناختی این گونه ادیان، بر «اصالت آمیخته فرد و جامعه» مبتنی است و احکام و تعالیم این گونه ادیان نیز به جنبه خاصی از حیات انسانی محدود نمی باشد، بی تردید موجودیت هر فرهنگ اجتماعی و تحولاتی که در طول تاریخ حیاتش تجربه می کند، در این گونه جوامع، تابعی از تعالیم و آموزه های دینی است اما این بدان معنا نیست که هر فرهنگ اجتماعی، الزاماً با دین و آموزه های آن، رابطه و هماهنگی تام دارد . دینداری یکی از عوامل مؤثر بر رفتار و نگرش انسان ها در جوامع گوناگون است و از مهم ترین پدیده هایی است که پژوهشگران علوم اجتماعی به آن توجه کرده اند . هدف سیاستگذاری فرهنگی بایستی معطوف به فراهم آوردن شرایط مناسب برای ش کوفایی استعداد انسان ها و اشاعه خلاقیت و ن وآوری باش د و طبع اً چن ین ام ری ب دون مش ارکت م ردم امکان ناپذیر است و این خود در گرو ارتباط متقابل میان ملت و دولت است دولت زمانی می توان د در امور فرهنگی کارآمد باشد لذا در این پژوهش به رابطه ی دین و فرهنگ بر سیاست گذاری اجتماعی در شهر تهران پرداخته شده است.
بررسی مسئله مخلوق یا غیرمخلوق بودن کائنات از دیدگاه ابن سینا و آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸)
696 - 710
حوزه های تخصصی:
ابن سینا دیدگاهی متافیزیکی و هستی شناسانه بین وجود و آفریننده ممکنات-یا ماسوای خویش-قائل است آگوستین علت هستی بخش همه موجودات را خداوند می داند و خدا را وجود کامل و مطلق می داند که تغییر در او ممکن نیست و موجودی ازلی است. در حالی که موجودات مخلوق تغییر پذیر هستند و چیزی که تغییر پذیر است و از عدم به وجود می آید نمی تواند علت وجودی خود باشد پس علت وجودی او موجودی است مطلق و سرمدی. وی در مورد جهان این گونه می اندیشد که: جهان از عدم و همراه با زمان خلق شده است. به این معنی که زمان با خلقت به وجود آمده است. آگوستین و ابن سینا هر دو به مخلوق بودن جهان توسط خداوند باور داشته اند. ابن سینا زمان را از راه حرکت اثبات می کند. اما أگوستین در تحقیقات اولیه خود برای تعریف زمان در قالب اصطلاحاتی از حرکت تلاش کرده بود ولی در نظریات بعدی تعریف حرکت را به وسیله زمان رد کرد. ابن سینا مقوله حرکت را دقیقاً مرتبط با مفاهیم قوه و فعل می داند و با لحاظ کردن مقوله حرکت، جهان مادی را به دو عالم تحت القمر و فوق القمر تقسیم می کند. در نظریات آگوستین خدای واحد و حقیقی از سه شخص تحت عناوین: پدر، پسر و روح القدس تشکیل یافته است. آگوستین معتقد است خداوند جهان را از ماده بی شکل آفرید و آن ماده نیز از عدم آفریده شد.
سنجش وضعیت توسعه اقتصادی افغانستان در عصر دموکراسی سال های 2001 تا 2017(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با سقوط طالبان و برقراری ساختار دمکراتیکِ قدرت در افغانستان انتظار می رفت این کشور در پرتو توسعه سیاسی، شاهد توسعه اقتصادی باشد. این نوشتار به سنجش وضعیت توسعه اقتصادی افغانستان در عصر مردم سالار سازی می پردازد. بدین منظور، ضمن بررسی تحول های استقرار دموکراسی و برنامه های کلان توسعه در این کشور، از رویکردهای نظریِ درباره رابطه دموکراسی و توسعه و تحلیل آماری شاخص های توسعه اقتصادی بهره برده شده است. پرسش نوشتار معطوف به سنجش و بررسی وضعیت توسعه اقتصادی افغانستان در فرایند تحول های سیاسی و دمکراتیک است. بررسی ما نشان می دهد که شاخص های توسعه اقتصادی در سال های 2001 تا 2017 تغییر محسوسی نداشته است. این یافته ها مبین آن است که در جریان دموکراسیزاسیون اقتصاد ملی افغانستان بیشتر معطوف به رشد و نه توسعه بوده است. در این کشور شاخص های کمی توسعه چون تولید ناخالص داخلی و شهرنشینی بهبود یافته است. اما شاخص های کیفی توسعه یعنی فقرزدایی، افزایش درآمد سرانه، توزیع عادلانه ثروت، توسعه انسانی و صنعت رشد چشمگیری نداشته است. از این رو، با توجه به حجم گسترده حمایت های جامعه جهانی، تلاش های مربوط به برقراری دموکراسی در افغانستان بنابر انتظارهای مورد نظر تاکنون به بهبود شاخص های کیفی توسعه منجر نشده است.در واقع، در عصر پساطالبان موفقیت های دولت بیشتر به دموکراسی سیاسی و نه توسعه اقتصادی معطوف بوده است. بنابراین دموکراسی در افغانستان از آنجا که با پدیده های ناامنی، فساد اداری - مالی، تقلب/بحران انتخاباتی، اقتصاد رانتی و تشدید شکاف های طبقاتی شهر و روستا همراه بوده، بیشتر با توسعه اقتصادی رابطه ای ناسازگار داشته است.
برندینگ ملت و تصویرسازی ملی؛ دریچه ای میان رشته ای برای مطالعات علوم سیاسی و روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
999 - 1020
حوزه های تخصصی:
برندینگ ملت و برندسازی ملی در وجه مفهومی عبارت است از تغییر، بازسازی و دگرگون کردن تصویر یک کشور در خارج از آن که توسط مردم و افکار عمومی خارجی ادراک شده است. برندینگ ملی در اصل، هم تراز کردن تصویر یک ملت با واقعیت است. این امر به ویژه برای کشورهایی که تغییرات اساسی را در نظام های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود تجربه کرده اند، بسیار ضروری است؛ به خصوص به این دلیل که به طور معمول، تصویر این کشورها به دور از واقعیت این ملت ها در دنیای امروز است. بر همین اساس، مقاله حاضر با تشریح اهداف و تمرکز مطالعاتی فرایند برندینگ ملت و تصویرسازی ملی به مثابه یک تئوری میان رشته ای، اذعان می کند که مزیت میان رشته ای بودن این حوزه مطالعاتی می تواند افق ها و چشم اندازهای مطالعاتی جدیدی را برای علوم سیاسی و روابط بین الملل ایران به ارمغان آورد و محققان این رشته از آن به عنوان یک تئوری جدید، به طور گسترده استفاده کنند.
حقوق شهروندی و ارتقای حکمرانی مطلوب شهری
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با طرح این سؤال که حقوق شهروندی چه تأثیری بر ارتقای حکمرانی مطلوب شهری دارد به این نتیجه رسیده است که حقوق شهروندی از مباحث مهم هر نظام و از نیازهای امروز هر جامعه ای است و الگوی حکمرانی مطلوب می تواند نظریه ای نوین در پاسخگویی به تأمین و تضمین حقوق اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مطالبات جمعی واقع شود. نظریه حکمرانی خوب که با ویژگی هایی مانند مشارکت، شفافیت، پاسخگویی، اثربخشی، کارآیی و حاکمیت قانون، الگویی برای توسعه پایدار انسانی با ساز و کار تعامل عملی می باشد. اهمیت این مقاله از آنجاست که امروزه به دلیل گسترش بی رویه شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهرها، کشورهای در حال توسعه با مشکلاتی از قبیل آلودگی زیست محیطی، عرضه نامناسب مسکن، کمبود اشتغال، فقر شهری و نابرابری های اجتماعی، اقتصادی و ... روبه رو هستند. مدیریت شهری در ایران به دلیل تمرکزگرایی، مدیریت بخشی و برنامه های شهری برون گرا، از روش های مدیریتی مشارکتی و حکمرانی خوب شهری فاصله گرفته و جای خالی شهروندان فعال در اداره شهرهای ایران احساس می شود. مفهوم حکمرانی خوب شهری به تعامل بخش دولتی و خصوصی و شهروندان در اداره امور شهری در یک جریان افقی تأکید دارد و به نوعی ضعف ساختارهای مدیریتی سنتی و دولت مدار را نشان می دهد. هدف از انجام این مقاله تحلیل ارتباط بین حقوق شهروندی و تحقق شاخص های حکمرانی خوب شهری برای دستیابی به شهر پایدار می باشد.
مؤلفه های تشدید بحران در روابط ایران و آمریکا؛ ان پی تی یا توازن فراساحلی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
821 - 835
حوزه های تخصصی:
مسئله فناوری هسته ای در سال های اخیر به چالش اصلی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده و بر درجه امنیتی شدن سیاست خارجی افزوده است. آمریکا چالشگر اصلی و طلایه دار تهدید و تحریم علیه جمهوری اسلامی است. این دولت با توسل به قرارداد منع تکثیر سلاح های هسته ای (NPT) به رویارویی با جمهوری اسلامی پرداخته و با اعمال تحریم و تهدید درصدد تغییر رفتار- و به زعم بسیاری از تحلیلگران روابط بین الملل تغییر نظام- جمهوری اسلامی برآمده است. این روند از آغاز مناقشه هسته ای تا رسیدن به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) ادامه داشت که با امضای برجام انتظار می رفت که بحران فروکش کند، اما با ورود ترامپ به کاخ سفید و اعلام خروج آمریکا از برجام، بحران هسته ای با شدتی بیش از گذشته دامنگیر روابط خارجی ایران شد، به گونه ای که بخش عمده انرژی و توان متولیان سیاست خارجی ایران، صرف دفاع و رفع تهدیدات و فشارهای ناشی از بحران هسته ای می شود. این مسئله سؤالاتی را فراروی ما قرار می دهد، از جمله اینکه مواضع دولت آمریکا در قبال فناوری هسته ای جمهوری اسلامی، آیا صرفاً برای ممانعت از تکثیر سلاح های هسته ای و در راستای قرارداد ان پی تی است؟ یا به مسائل دیگر از جمله ماهیت جمهوری اسلامی و مواضع این کشور در سیاست خارجی برمی گردد. فرضیه مقاله این است که فشارهای آمریکا بر ایران صرفاً به قرارداد منع تکثیر سلاح های هسته ای برنمی گردد، بلکه ماهیت و مواضع سیاست خارجی جمهوری اسلامی در منطقه با رویکرد توازن فراساحلی (Offshore Balancing) آمریکا در خلیج فارس در تقابل است و این تقابل، از علل اصلی تشدید مناقشات دو کشور به شمار می رود. یافته های پژوهش مؤید فرضیه مذکور است. در نگارش این مقاله از رویکرد تبارشناسانه (تاریخی- تطبیقی) و روش کتابخانه ای استفاده شده است.