فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر میکوشد با روشی تحلیلی و با بهره گیری از داده های کیفی بدست آمده از منابع کتابخانه ای به بررسی و تحلیل تاثیر عوامل هویتی-عقیدتی و تاریخی بر جایگاه سیاسی علویان ترکیه در سری های زمانی گوناگون بپردازد.در تحقیق حاضر جایگاه سیاسی علویان ترکیه بعوان متغیری وابسته و تابعی از هویت و تاریخ سیاسی علویان بعنوان متغیر مستقل،فرض شده است.نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که علویان ترکیه بخاطر هویت و اعتقادات متمایز خود از سوی حکومت و گروه اکثریت همواره غیرخودی و دیگری محسوب شده اند و همواره بازیگر حاشیه ای و اپوزسیون حکومتها و قدرت سیاسی ترکیه بوده اند و به همین دلیل نحوه مواجهه حکومتهای مختلف ترکیه با علویان این کشور در سری های زمانی گوناگون دارای گسستی جدی و قابل ملاحظه نبوده و حکومت های گوناگون دارای ایدئولوژی های مختلف همواره علویان را بخاطر هویت شان محدود کرده و اجازه حضور جدی در صحنه سیاست و قدرت ترکیه را به ایشان نداده اند و از این جهت شاهد نوعی سنت تاریخی در صحنه سیاست و قدرت ترکیه مبنی بر محدود کردن علویان هستیم.
تحلیل تطبیقی از انقلاب اسلامی و نظریه انتقادی در حوزه نگرش به نظام بین الملل
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
69 - 98
حوزه های تخصصی:
مرکزیت گفتمانی انقلاب اسلامی ایران به عنوان یکی از بزرگ ترین انقلاب های مردمی قرن بیستم و به تعبیری نخستین انقلاب پست مدرنیستی مبتنی بر یک اندیشه انتقادی در ابعاد داخلی و بین المللی بوده است. در واقع انقلاب اسلامی با به چالش کشیدن و نقد مفاهیم و آموزه های دنیای متجدد همانند ظهور انسان مدرن با هویتی جدید، حاکمیت فراروایت های کلان و روایت تک خطی از تاریخ و توسعه که پایه و اساس گفتمان مدرنیسم شکل می داد و با بازخوانی و شالوده شکنی از این مقولات و ایجاد گسست معرفت شناسانه، افق جدیدی در میان نظریات انقلاب ها و مسیر توسعه جوامع گشوده است. طرح مفاهیم و آموزه های جدید و ارائه قرائت های متکثر از پدیده های مختلف در نظام بین الملل با تأکید بر آموزه های ارزشی و غیرمادی و رهایی بخشی انسان از ساختارهای استعمارگونه موجود از جمله این مفاهیم نقادانه بوده است. پژوهش پیش رو در پی پاسخگویی به این پرسش است که در یک مقایسه تطبیقی آیا می توان پدیده انقلاب اسلامی در حوزه نگرش به نظام بین الملل را با نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت یکسان انگاشت؟ روش پژوهش بر اساس روش تحلیل تطبیقی و ابزار آن بر اساس منابع موجود کتابخانه ای بر اساس اهداف، شعارها، دیدگاه ها و قرائت های رهبران انقلاب اسلامی است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بامطالعه و بررسی اصول نظریه انتقادی و تطبیق آن با مبانی شکل دهنده به انقلاب اسلامی می توان گفت باوجود شباهت های لفظی و بیانی بین شعارها و اهداف و دیدگاه های انقلاب اسلامی و نظریه انتقادی، اما به علت تفاوت در مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی انقلاب اسلامی ایران و مکتب انتقادی، نمی توان این دو را یکسان پنداشت و به لحاظ بار معنایی این دو مکتب علیرغم شباهت های لفظی هر یک برخواسته از جهان بینی و گفتمان منحصربه فردی هستند.
پیامدهای سیاسی پروژۀ آناتولی جنوب شرقی (گاپ) بر کردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پروژه آناتولی جنوب شرقی (گاپ) از مهم ترین پروژه های سد سازی در جهان می باشد، که محل اجرای آن مناطق کردنشین ترکیه است. روش مطالعه در این پژوهش تکنیک دلفی بوده و از نظریه امنیت باری بوزان استفاده شده است. سوال پژوهش این بود پیامد پروژه گاپ بر مشارکت سیاسی کردها و هویت ملی ترکیه چیست؟ پاسخ به سوال در چارچوب فرضیه پژوهش بدین گونه بود که پروژه گاپ می تواند باعث افزایش مشارکت سیاسی کردها، کاهش فعالیت های پ.ک.ک، تغییر مبارزات کردها از فاز نظامی به فاز سیاسی شود و نمی تواند باعث ایجاد هویت ملی مشترک در ترکیه شود. اما نتایج دلفی با 60% آراء حاکی از عدم تاثیر این پروژه بر کاهش مبارزات پ.ک.ک، با 73% آراء بیانگر پیامدهای منفی پروژه بر هویت کردی و با 82% آراء بیانگر آن است که این پروژه باعث ایجاد هویت ملی مشترک در ترکیه نمی شود. پروژه گاپ تأثیر ملموس بر فعالیت پ.ک.ک و مشارکت سیاسی مردم کرد نداشته و تغییر در این موارد ناشی از متغیرهای دیگر می باشد. پروژه گاپ دارای پیامدهای منفی بر هویت کردی است و از آشکارترین این پیامدها تخریب آثار باستانی کردها که بخشی از هویت آن ها است می باشد. به علت انکار هویت کردی توسط دولت ترکیه و اعمال خشونت، نبود قرابت نژادی، فرهنگی، تاریخی و زبانی کردها با ترک ها و بالاجبار قرار گرفتن کردها در درون مرزهای سیاسی ترکیه، بحران هویت ملی وجود دارد و استفاده از روش های چون آسمیلاسیون و پروژه های همچون گاپ به علت نگاه امنیتی دولت به مناطق کردنشین، نمی توانند باعث ایجاد هویت ملی مشترک در ترکیه شود.
مقایسه رویکرد آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال توسعه نظامی و صلح جهانی
منبع:
پژوهش ملل مهر ۱۴۰۲ شماره ۹۲
59-86
حوزه های تخصصی:
پدیده توسعه نظامی و حفظ و تقویت صلح جهانی از اهمیت چشمگیری در سیاست بین الملل برخوردار است. جوامع بین المللی در دستیابی به صلح جهانی تلاش های بسیاری را انجام داده اند؛ اما میزان موفقیت و عملکرد دولت ها و سازمان های بین المللی در این زمینه نمایانگر تفاوت های قابل توجهی است. رویکرد آمریکا و اتحادیه اروپا به توسعه های نظامی و صلح جهانی نیز از جمله این تفاوت ها می باشد. رویکرد این دو بازیگر نسبت به موضوع توسعه نظامی و صلح جهانی بطورکلی دارای دیدگاه ها و فرآیندهای مختلفی است که این سیاست بطور قابل توجهی در طول سالیان گذشته و براساس فهم سیاستمداران از شرایط بین الملل دچار تغییراتی نیز شده است. مقاله حاضر با هدف مقایسه و بررسی دو رویکرد مختلف آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال توسعه های نظامی و صلح جهانی به روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به شیوه کتابخانه ای به بررسی ابعاد مختلف نقش و تأثیر این دو بازیگر بر آنها پرداخته و تفاوت ها و تطابق ها را تجزیه و تحلیل می کند. مقاله پیش رو به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه تفاوت هایی در رویکرد آمریکا و اتحادیه اروپا در موضوع توسعه نظامی و صلح جهانی وجود دارد؟ با استناد به تاریخچه تلاش های هر دو در زمینه توسعه نظامی و صلح جهانی، بطورکلی رویکردهای آمریکا به تلاش برای حفظ برتری نظامی و هژمونی در سطح جهان، در حالیکه اتحادیه اروپا تأکید بر صلح و تنظیم روابط بین المللی دارند.
بررسی عوامل واگرایی در روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران وترکیه از سال 2011 تا 2020(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
14 - 28
حوزه های تخصصی:
یکی از کشورهای همسایه ایران که از نظر ژئوپلیتیکی دارای امتیازهای فراوانی بوده و شاید بتوان آن را از معدود کشورهای دارای تأثیرات منطقه ای پیرامونی ایران یاد کرد کشور ترکیه می باشد. لذا پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که عوامل واگرایی در روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران وترکیه کدامند؟ بررسی عوامل واگرایی درروابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران وترکیه براساس سه دسته عوامل ژئوپولیتیک، عوامل ژئواکونومیک و عوامل ژئوکالچر به عنوان اهداف این پژوهش محسوب می شوند. این پژوهش که از نوع کاربردی – توسعه ای بوده و به روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. نتیجه حاصل از این واکاوی و تجزیه و تحلیل نشان می دهد در هر سه مولفه ژئوپلیتیک، ژئوکالچر و ژئواکونومیک به ترتیب اولویت ذکر شده باعث ایجاد واگرایی شده و در مجموع 15 عامل مورد تأیید قرار گرفت. در ادامه و در پاسخ به سوالات فرعی مهمترین عوامل ژئوپلیتیکی، مسأله کردها در سوریه و حضور نظامی ترکیه به بهانه مبارزه با آنها در سوریه و مهمترین عوامل ژئوکالچری، پرچمداری نظام اسلامی در منطقه توسط ایران و مهمترین عوامل ژئو اکونومیکی، رقابت دو کشور جهت نفوذ در بازارهای منطقه قفقاز و آسیای مرکزی مشخص گردید.
طرح راهبردی مواجهه با جریان های برانداز نرم نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
223 - 255
حوزه های تخصصی:
بدنبال اقدامات پنهان و آشکار از طرف برخی از جریانات داخلی و خارجی در حوزه های مختلف سیاسی، علمی، فرهنگی، اقتصادی و در قالب پوشش با شعارهای به ظاهر قشنگ و عوام پسند و با بررسی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کشور مشخص شد که این جریانات فکرهای پلید و شومی برای نظام اسلامی دارند و طیفی از اهداف را برای به دست گرفتن قدرت از تغییر تا براندازی را به صورت نرم و کاملاً ترکیبی دنبال می نمایند. از آنجا که اقدامات توسعه طلبانه و به تعبیری اصلاحی اگر در راستای اهداف و آرمان های جمهوری اسلامی ایران نباشد و هرچند قانونی صورت بگیرند، نشان از اهدافی دیگر در پشت پرده ی این اقدامات دارد که از آن به براندازی نرم تعبیر می شود و این سؤال را در ذهن متبادر می کند که چه راهبردهایی برای مواجهه با این جریانات و اقدامات براندازانه آنها وجود دارد و راهکارهای پیاده سازی این اقدامات کدامند؟ لذا پرداختن به ابعاد گوناگون این پدیده و ارائه ی راهبردهای مناسب برای مواجهه با آن اذهان دلسوزان و علاقمندان انقلاب اسلامی را به خود مشغول داشته است. این تحقیق با هدف ارائه ی راهبردهای مواجهه با جریانات معارض برانداز نرم نظام جمهوری اسلامی، درپاسخ به سئوال: راهبردهای ج.ا.ایران جهت مواجهه با جریان های معارض برانداز نرم نظام کدامند؟با بهره گیری از نظریات اندیشمندان در خصوص نظریه های انقلاب و براندازی – از روش راهبردپردازی SOAR)) بهره برده و با تهیه و توزیع پرسشنامه در بین 58 نفر خبره ی شناسایی شده به روش گلوله برفی و طوفان مغزی، به 18 راهبرد برای پاسخ به سؤلات مذکور دست یافته است.
تاثیر استخراج ارزهای دیجیتالی بر محیط زیست از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
201 - 225
حوزه های تخصصی:
حقوق بین الملل یکی از عرصه هایی است که همواره دغدغه و نگرانی حقوقی نسبت به یک پدیده، با تاخیر، مورد توجه واقع می گردد.در دنیای کنونی، سرعت فناوری و پیشرفت علمی چنان شتابی دارد که حتی حوزه های فناورانه در برخی مواقع شگفت زده می شوند،حال در چنین دنیای دائماً در حال تغییر و پیشرفت،می طلبد که نظام حقوقی بین الملل به ویژه حقوق بین الملل محیط زیست از چابکی بیشتری برخوردار باشد.یکی از این حوزه ها که نیازمند توجه فوری است،فناوری بلاکچین و رمزارزهایی است که استخراج هر واحد از آن(به عنوان نمونه بیت کوین)باعث انتشار میزان قابل توجهی گازهای گلخانه ای می شود و مصرف انرژی بسیار زیادی را به همراه دارد. حقوق بین الملل، اسناد مختلفی در زمینه کنترل انتشار گازهای گلخانه ای دارد، اما مسئله اصلی این است که آیا رژیم حقوقی فعلی، می تواند نسبت به استخراج رمزارزها نیز اعمال گردد؟مقاله حاضر سعی در یافتن پاسخ مناسب به این پرسش است که ابتدا سعی دارد با برجسته کردن میزان اثرات مخرب استخراج رمزارزها از منظر بین الملل، توجه همگان را به این موضوع معطوف نماید؛سپس اصول و قواعد زیست محیطی موجود را در گستره مقاله حاضر بررسی نماید. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام گرفته و یافته های تحقیق نشان می دهد که استخراج ارزهای دیجیتالی در کنار منافع مالی که برای استخراج کننده ها به همراه دارد، از نظر زیست محیطی دارای آثار مخربی به جهت انتشار مقدار زیادی از گازهای گلخانه ای می باشد. لذا کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل می بایست،با مطالعه ابعاد مخرب چنین فناوری هایی، اقدامات لازم جهت تنظیم آنها در چارچوب قواعد حقوق بین الملل محیط زیست صورت دهد.
ظرفیت های اقتصادی سازمان همکاری شانگهای برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
341 - 367
حوزه های تخصصی:
عضویت دائمی ایران در سازمان شانگهای نقطه عطفی در سیاست خارجی است که می تواند زمینه های همکاری های گسترده به ویژه در حوزه اقتصادی و خنثی سازی تحریم ها را به دنبال داشته باشد. در این راستا، در مقاله پیش رو با هدف؛ بررسی فرصت های اقتصادی سازمان همکاری شانگهای در پی عضویت دائم ایران، به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که؛ عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای چه مزایا و فرصت های برای جمهوری اسلامی ایران در عرصه اقتصاد بین الملل ایجاد خواهد کرد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که سازمان همکاری شانگهای از نظر بازار، تعداد جمعیت، اندازه های اقتصادی مطرح در جهان، میزان درآمد و نقش کشورهای عضو در تجارت بین المللی، فرصت های بی شماری برای اعضاء فراهم می آورد، که ایران با عضویت رسمی در این سازمان می تواند از فرصت های مذکور در راستای افزایش نقش اش در اقتصاد جهانی بهره مند شود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی و تحلیلی و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
جایگاه ایران در ابتکار کمربند و جاده به عنوان سیاست قدرت نرم چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
209 - 230
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد مهم ترین عنصر سیاست قدرت نرم چین، ابتکار کمربند و جاده باشد و چین به دنبال سرمایه گذاری مازاد سرمایه خود در احیای جاده باستانی ابریشم است.این مقاله نشان می دهد که دولت چین به طور فعال دیپلماسی اقتصادی مبتنی بر قدرت نرم را برای طرح کمربند و جاده دنبال می کند و برای اثربخشی آن به منابع قدرت سخت متکی است. با تشدید همکاری های پنج گانه ابتکار کمربند و جاده در ایران، می توان گفت که قدرت نرم چین نیز در حال حرکت است که ممکن است ذهنیت غالب در ایران را در مورد کیفیت کالاها، خدمات و زیرساخت های ساخت چین به طرز قابل توجهی تغییر دهد.پیشرفت قابل توجه در پنج بعد همکاری ابتکار کمربند و جاده (یعنی هماهنگی سیاست، توسعه زیرساخت ها، تجارت و سرمایه گذاری، یکپارچگی مالی، و ارتباط مردم با مردم) در ایران بر افزایش خطرات و تعمیق وابستگی متقابل پیچیده در روابط چین و ایران تأکید می کند. این مقاله جایگاه ایران در ابتکار کمربند و جاده چین را در چارچوب وابستگی متقابل پیچیده بررسی می کند. فرضیه تحقیق این است که با توجه به قرار گرفتن ایران در لایه سوم همسایه گی چین در دو حوزه اقتصادی-تجاری و تامین امنیت مسیرهای مواصلاتی و ترانزیتی از جایگاه ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیکی ویژه ای برای ابتکار کمربند و جاده برخوردار است. این مقاله با استفاده از روش تبیینی به دنبال بررسی جایگاه ایران در ابتکار کمربند و جاده چین است.
بازنمایی و تحول نگرش به امر سیاسی در دانشجویان نیمه دوم دهه نود؛ مطالعه موردی نشریات دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۴ (پیاپی ۷۴)
137 - 164
حوزه های تخصصی:
دانشجویان بعلت جدا شدن از خانواده و در معرض اندیشه های جدید قرار گرفتن، همیشه نوعی آرمانگرایی در فکر و کنش سیاسی را دنبال می کنند. بر همین اساس جنبش های دانشجویی در ایران شکل گرفته است و نشریات دانشجویی نیز تبلور افکار سیاسی مختلف در درون دانشگاه است. در دهه نود با توجه به گسترش اینترنت و شبکه های اجتماعی و تحول نسلی که اتفاق افتاده است رویکرد به امر سیاسی تغییر پیدا کرده است. در این مقاله تلاش می شود با بررسی نشریات دانشجویی نیمه دوم دهه نود در دانشگاه فردوسی مشهد، تحول بازنمایی و تحول امر سیاسی در دانشجویان بررسی شود. برای این منظور محتوای 590 شماره نشریه بین سال های 1396-1399 مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد در نیمه دوم دهه نود، دانشجویان تصور مکانیکی و سازمانی و رسمی به قدرت را به حاشیه برده اند و رویکرد به امر سیاسی به مثابه زندگی روزمره شکل گرفته است. اکنون دانشجویان مناسبات و شبکه های قدرت را در اشکال جدیدی چون هنر، موسیقی، سینما، محیط زیست، جنسیت، مسائل زنان، موضوعات فرهنگی و هویتی جستجو می کنند. این تحول را می توان گذار از قدرت سخت مکانیکی و سازمانی به قدرت سیال و روزمره تعبیر کرد که در مقاله تحلیل شده است.
بررسی و تحلیل بحران های درهم تنیده در دولت حسن روحانی و پیامدهای آن در مشارکت سیاسی (1400- 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مناسبات پیچیده بحران های چندگانه ناکارآمدی، توزیع، هویت، نفوذ و مشروعیت و همچنین درهم تنیده شدن آنها در دولت و نظام سیاسی بویژه در یک بازه زمانی مشخص یعنی دو دوره ریاست جمهوری حسن روحانی می باشد و اینکه چه پیامدهایی برای مشارکت سیاسی فعال به دنبال داشت. یافته ها و نتایج این پژوهش بر اساس روش توصیفی– تحلیلی بدست آمده و دال برآنند که این پژوهش از نظر زمانی یک پژوهش مقطعی، از حیث ارتباط و پیوند بین داده ها بیانگر نوعی همبستگی مضمونی می باشد و مؤید این مطلب است که هرگاه در نظام سیاسی بحران های مذکور رخ دهد آغازی خواهد بود بر کاهش اقتدار و افول مشروعیت و در نتیجه نظام سیاسی با بحران کاهش مشارکت فعال سیاسی و کاهش آن در سطح گسترده مواجه می شود. حوادث و اتفاقات این دوره زمانی و شیوه برخورد مردم و ارتباط و تعامل آنها با نظام سیاسی، همچنین کیفیت و میزان تأثیرگذاری آنها بر سیاست را تنها با معیاری همچون مشارکت سیاسی می توان ارزیابی نمود. البته ذکر این مطلب بسیار مهم و حائز اهمیت است که بسیاری از رویدادها و اتفاقات شکل گرفته توسط بازیگران سیاسی و نیروهای رقیب و موازی، گاه خارج از رأی و تصمیم و اراده دولت بوده و به دامنه بحران وسعت بخشیده است.
منش ملّی ایرانیان و مسئولیت پذیری در حکمرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مشروعیت و کارآمدی حکومت ها و در بهروزی و سعادت مردم، مسئولیت پذیری کارگزاران نقشی حیاتی دارد و فقدان یا نارسایی در این امر، مردم، کشور و حکومت را به راه زوال سوق خواهد داد. از این روی ، تأمل در چند و چون و چرائیِ مسؤلیت پذیری در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های بنیادین ضروری است. پیشینه موضوع نشان می دهد این مسئله از منظرهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته، اما در این پژوهش کوشیدیم در نگاهی مبنایی، آن دسته از موانع مسئولیت پذیریِ ایرانیان که ذیل مفهوم منش ملی قرار می گیرند را مورد بررسی قرار دهیم. سوال اصلی ما این بود که مسئولیت پذیری در منشِ ملیِ ایرانیان چه جایگاهی دارد و کدام موانع در این منش نهفته اند؟ در این تحقیق تلاش کردیم با تأکید بر موضوع مسئولیت پذیری، با روشی توصیفی- تحلیلی منش ملّی ایرانیان را از نگاه متفکران و نویسندگان غیرایرانی مورد واکاوی قرار دهیم و موانع پاسخگویی و مسئولیت پذیری را در در این حوزه تا جای ممکن شناسایی کنیم. بررسی ما نشان می دهد تاریخ و فرهنگ سیاسی استبدادی حاکم در طی قرون به تقویت گرایش ها و ساختارهایی در بطن فرهنگ و منش ملی ایرانیان منجر شده که با وجود آگاهی از بایستگی انسانی و اجتماعیِ پاسخگویی در برابر دیگری، آنان را به سبب حس ناامنی و بی ثباتی، به سمت و سوی مسئولیت پذیری کمتر سوق می دهد.
جنگ تجاری چین و ایالات متحده آمریکا و پیامد آن بر کشورهای جنوب شرق آسیا؛ مطالعه موردی ویتنام و تایوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور قدرت اقتصادی چین در دهه های اخیر در کنار کاهش سهم امریکا در تولید جهانی و تجارت بین المللی منجر به تغییر چشم انداز ژئوپلیتیکی جهان و تغییر موازنه اقتصادی در عرصه بین الملل شده است. این امر رقابت تجاری چین و امریکا را به نقطه اوج خود رسانده که در قالب جنگ تجاری قابل مشاهده است. رقابت اقتصادی-تجاری واشنگتن-پکن سبب شده تا منطقه جنوب شرق آسیا به میدان کشمکش و مناقشه میان این دو بدل گردد . پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه جنگ تجاری چین و امریکا بر اقتصاد کشورهای جنوب شرق آسیا مانند ویتنام و تایوان تأثیر گذاشته است؟ در پاسخ این فرضیه با روش تبیینی بررسی می شود که جنگ تجاری چین و امریکا از طریق اعمال تعرفه های تجاری و ایجاد محدودیت های وارداتی نسبت به یکدیگر منجر به تحول در واردات-صادرات و معاملات تجاری با کشورهای جنوب شرق آسیا به ویژه ویتنام و تایوان شده است. هدف این پژوهش، تبیین سیاست تجاری و اقتصادی چین و امریکا بر اساس استراتژی نومرکانتیلیسم در قالب جنگ تجاری است که این امر درنهایت موازنه اقتصادی در تمامی جهان به ویژه کشورهای جنوب شرق آسیا را با تحول روبه رو می سازد.
تحلیل الگوی رفتاری چین در مشارکت های راهبردی جامع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
505 - 528
حوزه های تخصصی:
چین از طریق مشارکت های خود شبکه سازی مؤثری ایجاد کرده است. شبکه سازی چین به منظور پیشبرد ابتکار «یک کمربند یک راه» بوده و ازجمله مهم ترین نوع مشارکت های چین، مشارکت راهبردی جامع می باشد. سؤال اصلی پژوهش این است که، الگوی رفتاری چین در مشارکت های راهبردی جامع چیست؟ نویسندگان با استفاده از نظریه مشارکت راهبردی جامع، و تحلیل مفهوم مشارکت در فلسفه اجتماعی چین باستان و رویکرد رهبران جدید چین به مشارکت؛ به این نتیجه رسیده اند که الگوی رفتاری چین بیش از هر چیزی، ماهیتی اقتصادی دارد که بر پایه نیاز داخلی چین و همچنین شرایط کشورهای مقصد، در قالب سه اصل تعریف شده است: منافع متقابل پایدار، همه جانبه گرایی، و شبکه سازی. تحقق عینی این راهبرد را می توان در طرح کلان ابتکار «یک کمربند یک راه» ملاحظه نمود. البته در کنار ملاحظات اقتصادی، اهداف سیاسی ای همچون تعدیل یک جانبه گرایی آمریکایی نیز مدنظر است.
اردولیبرالیسم و تکوین دولت مدرن در آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
187 - 165
حوزه های تخصصی:
اردولیبرالیسم در زمان یک بحران شدید اقتصاد سیاسی لیبرال در جمهوری وایمار آلمان پدیدار شد؛ در واقع نوعی تلاش سیاسی هماهنگ برای بازیابی عقلانیت اقتصاد آزاد در رفتار دولت و نیز رفتار شرکت کنندگان در بازار وجود داشت. بنابراین، دولت لیبرال به عنوان شالوده ضروری اقتصاد آزاد و به مانند قدرتی که بتواند چارچوب شرایط مورد انتظار را برای دخالت «دست نامرئی» در اقتصاد برای تسهیل و حفظ آزادی آن فراهم کند، معرفی شد. ازاین رو، هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش اردولیبرالیسم آلمانی در فرایند تاریخی تکامل نهاد دولت در آلمان است. دو پرسش پژوهشی در این نوشتار عبارت اند از: 1. دولت آلمان دارای چه بنیان ها و ویژگی هایی است؟ 2. از دیدگاه دولت سازی بر مبنای تعریف هگل، اردولیبرالیسم چه نقشی در تاریخ سیاسی آلمان ایفا کرده است؟ در فرضیه پژوهشی، بیان می شود که اردولیبرالیسم بر مبنای آموزه های یونان باستان، مسیحیت و عصر روشنگری، لیبرالیسم آنگلوساکسون را به نفع «خیر جمعی» هماهنگ کرده، و با ایجاد فضایی حائل میان نهادهای «دولت سیاسی» و افراد جامعه، بر مبنای بازار و فرایندهای آن، «جامعه مدنی» را تکامل بخشیده و از این راه فرایند تکوین نهاد دولت در آلمان را پیش برده است. تحلیل «تاریخ ایده ها» در مرکز توجه این پژوهش قرار دارد. در این روش، ایده ها در روند تکوین و تکامل خود در کنار یکدیگر قرار می گیرند و به تکوین نهادها (مانند نهاد دولت) می انجامند. افزون بر مطالعه آثار نظریه پردازانی همچون هگل و وبر، منابع دست دوم که از سوی پژوهشگران برپایه استفاده از منابع دست اول ایجاد شده اند، و دربرگیرنده مقاله ها و کتاب هایی هستند که رویدادهای گذشته با اهمیت تاریخی را توصیف می کنند، بررسی می شوند. یافته های تبیین بنیان نظری اردولیبرالیسم آلمان و بررسی نقش آن در فرایند تکامل نهاد دولت در این کشور نشان می دهد که جمهوری فدرال آلمان با وجود وفاداری کامل به بنیان های لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی، توانسته است با تعدیل لیبرالیسم به نفع دولت، و ایجاد گونه ای ویژه از لیبرالیسم به نام اردولیبرالیسم، ضمن تکوین و تکامل «جامعه مدنی» به عنوان بخشی از بدنه دولت در معنای هگلی آن، فردگرایی افراطی را مهار کند و خیر عمومی و عدالت اجتماعی را در متن سنت لیبرال به انجام رساند.
مبانی و اصول رشد اخلاقی خانواده تراز تمدن نوین اسلامی از منظر بیانیه گام دوم انقلاب
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با روش تحلیلی اکتشافی و مراجعه به بیانیه گام دوم انقلاب، با هدف تبیین مبانی و اصول رشد اخلاقی خانواده از منظر بیانیه گام دوم انقلاب انجام شده است تا به خانواده به مثابه رکن اساسی تمدن ساز برای ایفای نقش مؤثر در تحقق تمدن نوین اسلامی یاری رساند. یافته ها نشان می دهد بیانیه گام دوم انقلاب از نظر مبانی بر فرافرهنگی بودن ارزش های خانواده، عقلانیت معیارسنجش ارزش ها، مدرج بودن ارزش ها، توأمانی خیر دنیا و آخرت و حیات متألهانه انسان استوار است. همچنین با بررسی دوباره مبانی استخراج شده، و از راه تشکیل قیاس منطقی دلالت های آنها در حوزه بایدهای رشد اخلاقی خانواده منظبق با بیانیه گام دوم انقلاب، استنتاج شد و هفت اصل اساسی شامل اصل انطباق، اصل مسئولیت، اصل استمرار، اصل عقلانیت در مدیریت خانواده، اصل اولویت، اصل جامع نگری و اصل اصلاح شرایط به دست آمد که هریک از اصول دارای فروع متعدد است.
تاثیر عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای بر کاهش اثر تحریم های آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
223 - 245
حوزه های تخصصی:
شکل گیری سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک نهاد اورآسیایی اهمیت به سزایی در تحولات سیاسی منطقه و سطح بین الملل داشته که متاثر از عضویت بازیگران مهمی همچون روسیه، چین و هند به در این سازمان است. با توجه به تحریم های گسترده غرب علیه ایران و همچنین ظرفیت های سازمان، عضویت رسمی جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای می تواند بر منافع اقتصای و امنیتی ایران تاثیر گذاری قابل توجهی داشته باشد. در این راستا، با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش به دنبال بررسی و تبیین تاثیرگذاری عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای بر نظام تحریم هاست. سوال محوری این پژوهش بر این مبنا است؛ عضویت دائمی ایران در سازمان همکاری شانگهای چه تاثیری بر کاهش اثرگذاری نظام تحریم ها خواهد داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد؛ با توجه به جمعیت قابل توجه کشورهای عضو و با در نظر داشت نیاز بعضی از کشورهای عضو( چین، هند، پاکستان) به انرژی و همچنین با لحاط کردن این مهم که یکی از مکانیسم های سازمان همکاری شانگهای انعقاد پیمان های پولی و مالی چندجانبه، ایجاد بانک اختصاصی در سطح بین المللی و طراحی پولی است که از مداخلات و تحریم های آمریکا به دور باشد، عضویت دائم ایران در این سازمان می تواند در تقابل با تحریم های غرب، فرصت های اقتصادی مناسبی برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال داشته و روند تجارت خارجی ایران را بهبود بخشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
تاثیر چند جانبه گرایی تاکتیکی بر جهت گیری و نقش ملی ایران در جنوب غرب آسیا
منبع:
غرب آسیا سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
7 - 22
حوزه های تخصصی:
در سال های قرن 21 زمینه برای تغییرات ژئوپلیتیکی در جنوب غرب آسیا به وجود آمد. هرگونه جابه جایی در موازنه قدرت تأثیر خود را در سیاست منطقه ای و الگوی راهبردی کشورها به جا می گذارد. ایران از راهبرد چندجانبه گرایی و سیاست همسایگی برای نقش یابی موثر در جنوب غربی آسیا بهره گرفت. علت اصلی بهره گیری از چنین انگاره ای را می توان ماهیت بحران ساز و پرمخاطره محیط منطقه ای ایران دانست. «سائول کوهن» مفهوم «کمربند شکننده» را در تبیین ویژگی های ساختاری غرب آسیا به کار گرفت. کوهن بر واقعیت های ژئوپلیتیکی تأکید داشت. در چنین شرایطی مهمترین مسئله کشورها از جمله ایران آن است که از چه سازوکارهایی برای امنیت سازی منطقه ای بهره می گیرند؟ ایران منطقه ای نیازمند همکاری های ژئوپلیتیکی، اقتصادی، تاکتیکی و راهبردی با کشورهای منطقه ای است. نقش یابی امنیتی ایران در فضای کمربند شکننده جنوب غرب آسیا و خاورمیانه در شرایطی حاصل می شود که درک دقیقی نسبت به شکل بندی قدرت در سطح منطقه ای و سیاست بین الملل داشته باشد. مفروض مقاله آن است که جنوب غرب آسیا در زمره حوزه های ژئوپلیتیکی آشوب زده بوده و امنیت سازی نیازمند پیچیدگی های مبتنی بر کاربرد قدرت، انعطاف تاکتیکی، همکاری های منطقه ای و مشارکت سازنده خواهد بود. پرسش اصلی مقاله آن است که «ایران در فضای کمربند شکننده جنوب غرب آسیا، از چه راهبرد منطقه ای برای امنیت سازی می بایست استفاده نماید؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که «راهبرد ایران برای امنیت سازی در محیط بحرانی و آشوب زده می بایست مبتنی بر نشانه هایی از چندجانبه گرایی و همکاری سازنده با کشورهای منطقه ای باشد.» در تنظیم مقاله از رهیافت «کمربنده شکننده سائول کوهن» استفاده خواهد شد. در تنطیم مقاله از «روش تحلیل داده ها» استفاده خواهد شد.
تاثیر عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا بر نقش ارتش در ترکیه در دوران حزب عدالت و توسعه
منبع:
غرب آسیا سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
67 - 77
حوزه های تخصصی:
پس از حدود چهاردهه از گام ابتدایی یعنی موافقت نامه آنکارا، هنوز روابط ترکیه و اتحادیه اروپا در کش و قوس پیرامون صلاحیت ترکیه برای ورود به اتحادیه قرار دارد. این رابطه تحولات بسیاری را در دهه های اخیر به خود دیده است و همچنان ابهام و عدم قطعیت درباره سرانجام این رابطه وجود دارد. ترکیه که از گذشته جزء متحدان استراتژیک اتحادیه اروپا به شمار می رود، در فرایند عضویت در اتحادیه اروپا می باشد و مذاکرات سینوسی طرفین، چارچوب غالب در روابط دوجانبه بوده است. در این راستا، نقش کنونی ارتش در سیاست های ترکیه به عنوان مهمترین بخش از روند عضویت در اتحادیه اروپا بوده است، که برآیندی از سال های گذشته می باشد، به طوریکه ارتش خود را حافظ جمهوری و اصول آن در ترکیه می داند. این ویژه گی به دلیل اینکه کاملا در تقابل با اصول EU در مخالفت با دخالت نظامیان در سیاست است، به معمای پیچیده ای در روابط دوجانبه ترکیه-اتحادیه اروپا بدل شده است. بر این مبنا، در فرایند عضویت ترکیه، اتحادیه اروپا به شدت دنبال اصلاح روابط نظامیان-غیرنظامیان، و کنترل غیرنظامیان بر نهادهای نظامی در ترکیه بوده است. این روند با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه با سرعت بیشتری در حوزه های داخلی و خارجی ادامه داشته است. در این راستا، کاندیداتوری ترکیه در اتحادیه اروپا چه تاثیری بر نقش سنتی ارتش در ترکیه در دوران حزب عدالت و توسعه داشته است؟ درواقع، برنامه های اصلاحی اتحادیه اروپا در موضوع کاندیداتوری ترکیه در در دوران حزب عدالت و توسعه منجر به اصلاح و کاهش نقش ارتش در این کشور شده است.
تبیین راهبرد امنیتی جمهوری اسلامی ایران در قبال افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
186 - 210
حوزه های تخصصی:
دیر زمانی است که از جدایی اجباری همسایگان، از قلمرو تمدنی ایران می گذرد؛ این مرکز تمدنی، با موقعیت پیوندگاهی در جغرافیای غرب آسیا، همواره میراث دار تهدیدات پنهان و آشکار از سوی همسایگان خود بوده است. در میان 15 همسایه ایران، افغانستان یگانه است؛ چرا که در چند دهه گذشته، ایران در خط مقدم تهدیدات جهانی صادره از سوی افغانستان قرار داشته است. با خروج آمریکا از افغانستان، بار دیگر معادلات قدرت به نفع طالبان دچار تغییر شد و معمای امنیتی افغانستان ابعاد جدیدی به خود گرفت. از این رو، نگارندگان در پی پاسخ به این سوال بودند که «راهبرد مطلوب فراروی جمهوری اسلامی ایران برای تنظیم مناسبات همسایگی با افغانستان کدام است؟». درون دادهای پژوهش به روش کتابخانه ای گردآوری و در سپهر مؤلفه های مفهومی و نظری امنیت، سیاست همسایگی و دیپلماسی اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است؛ روش شناسی حاکم بر متن از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار است. یافته های پژوهش بیانگر این است که جمهوری اسلامی ایران با رویکردی راهبردی، باید مناسبات خود را با همسایه شرقی به گونه ای تنظیم کند تا از رهگذر دیپلماسی فعال اقتصادی و جلب همراهی جامعه جهانی، بتواند تهدیدات سه گانه بازتولید شده در میدان افغانستانِ طالبان را به فرصت های اقتصادی و امنیتی تبدیل نماید. نتیجه پژوهش نشان داد که حل معمای امنیتی افغانستان در سایه فاعلیت دیپلماسی اقتصادی ایران و همراهی بازیگران مؤثر منطقه ای و فرامنطقه ای امکان پذیر است.