فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
مبانی استراتژیک امنیت ملی
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۱۸ و ۱۹
حوزه های تخصصی:
اقتصاد و روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر پیوند میان اقتصاد وروابط بینالملل را در چارچوب اقتصاد سیاسی بینالملل ـ به عنوان بازتاب تعامـل میان دولت و بازار در صحنه بینالمللـی ـ مورد بررسـی قرار میدهد. با توجه به نظم نوین جهانی و متعاقب آن جهانی شدن اقتصاد که بیانگر حاکم شدن اقتصاد بازار در سطح بینالمللی است. به نظر میرسد اقتصاد سیاسی بینالملل از اهمیت شایان توجهی برخوردار گردیده است؛ به گونهای که با توجه به وابستگی متقابل اقتصادی و تأثیرات آن بر حوزه بینالمللی، روابط بینالملل دیگر نمیتواند تنها به مثابه رقابت ژئواستراتژیک بین دولتها درک شود؛ موضوعات اقتصادی، کانالهای جدید ارتباطی و الگوهای جدید همکاری، سیاست جهانی نوینی را به وجود آورده است که در آن اقتصاد سیاسی بینالملل و نهادهای بینالمللی نقش مهمی را ایفا مینمایند.
راهبرد نیایش در صحیفه سجادیه
منبع:
حصون ۱۳۸۴ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
همپایى قرآن و عترت حاوى این نکته است که تفسیر قرآن را باید از عترت جست. همین موضوع ضرورت آشنایى بیشتر با سخنان اهل بیت را آشکار مى سازد و صحیفه سجادیه، خود ترجمان قرآن است. آشنایى بهتر با این کتاب آسمانى از نظر سند، شرحهاى آن، زمان، معارف مندرج درآن، ساختار و سرانجام کتابهاى دیگرى که در حکم جلدهاى بعدى آن هستند، از اهداف این نوشته است و امیدوار است به این پرسش ها پاسخ دهد که صحیفه سجادیه چگونه کتابى است و امام سجاد(ع) چرا معارف بلند الهى را در قالب نیایش بیان کرده است و سرانجام راهبرد نیایش در این زبور آل محمد (ص) چیست؟ مقاله «توصیفى» است و به روش کتابخانه اى تهیه و تدوین گردیده است و اشاره به عناوین معارف بلندى را که در صحیفه موجود است، مى توان از نکته هاى محورى تحقیق بر شمرد، از جمله: ژرفاى توحید، نبوت، امامت، تمسک به قرآن مجید.
روش تحلیل راهبردى (SWOT)
منبع:
حصون ۱۳۸۶ شماره ۱۳
حوزه های تخصصی:
سـازمـانها و مؤ سساتى که ناگزیر از رقابت و تلاش براى بقا در محیطهاى به شدت مـتـلاطـم ، بـى ثـبـات و در حـال تـغـیـیـر و تـحـول انـد، بـراى رویـارویـى بـا عوامل و رخدادهاى محیطى تاءثیرگذار بر فعالیت هاى خود، با دو رویکرد و مکتب مدیریتى عمده مواجه اند: یـکـى مـکـتـب توصیفى انطباقى که برخوردى انفعالى و اقتضایى با این تحولات دارد و دیـگـرى مـکـتـب پـیـش تـدبـیـرى کـه بـرخـوردى فـعـال بـا عوامل محیطى را تجویز مى کند. روش تحلیل راهبردى (swot) به توصیه مکتب پیش تدبیرى و براى شناسایى و تدوین راهـبـردهـاى بـهـیـنـه بـراى سـازمـانـهـا بـه کـار مـى رود. کـه حـاصل آن چهار دسته راهبرد مى باشد: راهبردهاى قوت ـ فرصت ، ضعف ـ فرصت ، قوت ـ تهدید و ضعف ـ تهدید. در ایـن مـکـاتـب ، راهـبـرد عـبـارت اسـت از فـرآیـنـد تـصـمـیـم گـیـرى کـه طـى آن عـوامـل درونـى سـازمـان (ضـعف ها و قوت ها) با عوامل بیرونى (فرصت ها و تهدیدها) به گـونـه اى بـا یـکـدیگر مرتبط مى شوند که ارزش هر یک از آنها در تحقق اهداف سازمان به خوبى مشخص مى گردد.
روزها در راه، شاهرخ مسکوب
حوزه های تخصصی:
دولت رانتیر و پروژه تامین امنیت ملی
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی مؤلف در این نوشتار آن است که "در صورت شکل گیری دولتهای رانتیر، آیا چنین ساختی قادر به پرورش نیروهای اجماعی بدیل و انتقال مسالمت آمیز قدرت خواهد بود یا خیر؟" نظر به منفی بودن پاسخ پرسش فوق، مؤلف به تحلیل عملکرد دولت رانتیر در ایران پرداخته و چنین نتیجه گرفته است که، بی توجهی به مقوله مهم "عدالت اجتماعی" و همچنین عدم پاسخ گویی دولت به نیازمندیهای ملت، ریشه در خصلت رانتیر بودن دولت در ایران داشته، که نمود بارز آن را می توان در دوره پهلوی مشاهده کرد.مجموع دو ملاحظه فوق، به اولویت یافتن مقوله امنیت نزد دولتهای حاکم منجر شده و اینکه گردش قدرت معمولا با حوادث ناخوشایندی همراه بوده که تماما حکایت از آسیب پذیری امنیت در ساختار دولتهای رانتیر دارد.
نویسنده در پایان ضمن تأیید فرضیه فرد به ارایه راهکارهایی جهت تقویت ضریب امنیتی کشور می پردازد که عمدتا ناظر بر فاصله گرفتن از الگوی "دولت رانتیر" می باشد.
لیبرالیسم، حقوق بین الملل و حکمرانی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
97 - 120
حوزه های تخصصی:
از منظر رئالیست ها، «هژمون» برای تداوم مشروعیت و نهادینه نمودن ارزش های خود، نیازمند استفاده از ابزاری نظیرحقوق بین الملل است. زیرا ثبات نظم هژمونیک و تداوم وضع موجود بیشترین سود را نصیب او می سازد. مشروعیت سازی در سایه اجرای قواعد حقوق بین الملل، توانسته برای تثبیت موقعیت برترکشورهای مسلط کارآمد عمل کند. دولت ها به عنوان کنش گران محوری سیاست بین الملل برای تحکیم قدرت در محاسبه ی سود و هزینه غوطه ورند و زمانی همکاری را ترجبح می دهند که به سود منافع ملی آنان باشد. در مقابل لیبرالیسم با خوشبینی به حقوق بین الملل برای دستیابی به صلح پایدار نقش بی بدیلی را در توسعه آن ایفاء کرده است و با گره زدن تحقق صلح بین المللی به مشروعیت نظام نمایندگی و مولفه های داخلی دولت ها، راهی برای تقویت رعایت قواعد حقوق بشرگشوده است. با این پیش فرض که همبستگی و صلح بین المللی لیبرالی در سایه برقراری حکمرانی مطلوب در سطح داخلی محقق می شود، این مقاله به این سوال پاسخ می دهدکه آیا رویکرد لیبرالیسم به حقوق بین الملل، توانسته استانداردهای حکمرانی را در جامعه جهانی ارتقاء بخشد؟ ما با تمسک به روش گردآوری داده ها از گونه اسنادی که از طریق کتاب ها، مقالات، سایت ها و منابع اینترنتی انجام شد، به این نتیجه رسیدیم که لیبرالیسم به عنوان یکی از پایه های نظری حکمرانی خوب با جهانی نمودن هنجارهای حقوق بشر سعی نموده تا با استانداردسازی شیوه ی حکومت داری و افزایش دولت های لیبرال، هم اجرای حقوق بشر تضمین و فراگیرشود و هم صلح و امنیت در جامعه جهانی پایدار گردد.
بررسی دلایل و عوامل پیروزی جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که در خصوص جنگ ها، به ویژه بعد از خاتمه آنها مطرح می شود، این است که کدام یک از طرف های درگیر جنگ پیروز شد و کدام یک از آنها شکست خورد. بدون تردید، این مسئله در مورد جنگ تحمیلی هشت ساله که در آخرین روز شهریور ماه 1359 با تهاجم سراسری رژیم بعثی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز شد، نیز قابل طرح است. در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی انجام می گیرد، در پی آن هستیم ضمن استدلال این نکته که جمهوری اسلامی ایران در این جنگ پیروز بوده، عواملی را هم که موجب این پیروزی شده است، مورد بررسی قرار دهیم. سؤال اصلی این بررسی عبارت است از اینکه آیا ایران در جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق پیروز شد. با چه دلیل یا دلایلی می توان این پیروزی را ثابت کرد و عوامل آن چه بوده است. نتیجه حاصل از این بررسی حاکی از این است که جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی پیروز شده و اصلی ترین عوامل این پیروزی هم ایمان، نوع رهبری و فرماندهی و اتحاد ملت و گستره مردمی در دفاع مقدس بوده است که در واقع، سه ویژگی اساسی و منحصربه فرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران بوده اند.
مفهوم شناسی بحران: درآمدی بر مدیریت بحران و نقش بسیج در آن
حوزه های تخصصی:
صنـعت هـواپیـماسـازی روسیـه
حوزه های تخصصی:
سکولاریسم
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن ارائه تعاریفی از مفهوم سکولاریسم، به نقد و بررسی تلقیهای موجود در بین متفکران عرب و مسلمان نسبت به این واژه میپردازد و معتقد است که معمولاً اینگونه مفاهیم از متن تجربی غربی جدا شده و بدون توجه به رابطه این مفهوم با سایر مقولات نظری و نتایج عملی آن در فرهنگ غرب مورد بحث قرار میگیرد.
روش شناسی طراحی و تدوین الگوی مطلوب در پژوهش های راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف اصلی مراکز مطالعاتی راهبردی و سیاست پژوهی، مساعدت به نظام تصمیم گیری از حیث طراحی اهداف مطلوب و هدف گذاری است. این نوع از پژوهش های راهبردی در حوزه تحقیقات و سیاست پژوهی قرار می گیرد. بنابراین پرسش اصلی این مقاله فرایند یا مراحل روش شناختی تدوین الگوی مطلوب یا همان هدف گذاری یا تدوین سیاست های کلی است. از نظر روش شناسی، این مقاله درصدد ارائه یک چارچوب روش شناختی نسبتاً دقیق برای نحوه انجام تحقیقات راهبردی با مضمون هدف گذاری و طراحی الگوی مطلوب می باشد. در اینجا تأکید شده است که غرض از طراحی و تدوین الگوی مطلوب تدقیق آرمان ها و انتظارات و انسجام بخشی میان اهداف است که با الگوی جاری یا رایج متفاوت است. به عبارتی الگوی مطلوب معادل آینده نگاری در نظر گرفته شده است که مشتمل بر خروجی های ملموس، سیاست های کلی راهبردهای برنامه ها است. فرایند تدوین الگو دارای یازده مرحله است که از توصیف وضع موجود، بررسی تجارب، تدوین ارزش های ورودی، محاسبه شکاف یا ناهمخوانی وضع موجود و وضع مطلوب محیط شناسی بررسی منابع، تعیین خروجی ها، پیشنهاد نظام ارزیابی یا پایش و در نهایت نگاشت نهادی می باشد. در ادامه روش های پژوهشی و گردآوری اطلاعات در هرکدام از مراحل یازده گانه آمده است که شامل روش های کمّی و کیفی است. به نظر می رسد این مقاله بتواند زمینه مساعدت لازم را به محققان جوان در مقاطع تحصیلات تکمیلی در رشته های مدیریت استراتژیک، علوم امنیتی، نظامی، دفاعی و راهبردی ارائه کند.
طوطی و زنبور
حوزه های تخصصی:
نقش معنویت در زندگى و میدان رزم
منبع:
حصون ۱۳۸۷ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
در ایـن مقاله ابتدا معناى لغوى و اصطلاحى معنویت در فلسفه و دین مورد بررسى اجمالى قرار مى گیرد. معنویت spirituality دو کاربرد فلسفى و دینى دارد که موضوع مورد بحث ما دومى است . سـپـس بـا اسـتـفـاده از آیـات و روایـات ، مـعـنـویـت در انـبـیـاء و پـیـروان آن هـا، مشتمل بر نقش ایمان به خداى متعال ، ایمان به روز واپسین ، وحى و ارتباط با فرشتگان و نقش دعا و عبادت ، مورد بررسى قرار مى گیرد. در نـهـایـت نـقـش مـعـنـویـت در زندگى به شکل عام و نقش آن در رویارویى هاى نظامى به شکل خاص به عنوان نتیجه گیرى از بحث عنوان خواهد شد.
مناسبات ایران و گرجستان از آغاز تا عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
گرجستان به لحاظ موقعیت عالی و حساس جغرفیایی از کهن ترین روزگار در معرض تاخت و تاز قرار داشت . دولتهای باستانی ایران ، روم و بیزانس برای کسب نفوذ فراوان و با تسخیر گرجستان بسیار کوشیدند و سالها بر سر این مسئله به مناقشه و درگیری پرداختند ، با وجود این نقش گرجستان در دوران باستان بسیار حساس بود. با ظهور اسلام و آغاز جهانگشایی اعراب ، گرجستان نیز از یورشهای آنان در امان نماند. اعراب با حضور درازمدت خود،خسارتهای فراوانی به گرجستان وارد ساختند . با کاهش نفوذ خلفای عباسی در قفقاز و ظهور ترکان سلجوقی ، وضعیت گرجستان به سبب تجاوز ترکان و فتوحات بزرگ آنان ناگوار شد و این روند با حمله های ویرانگرانه مغولها و تاخت و تاز تیمورلنگ و عثمانیها و سپس صفویان تداوم یافت. سیاست همسایگان گرجستان بر توسعه ارضی استواربود. بدین ترتیب سه نیروی خردکننده و نیرومند ایران ،عثمانی و روسیه از سه جهت گرجستان را درگیر کلاف سردرگم و پیچیده ای از مناسبات و دشمنیها کردند.حمله های پی در پی شاهان صفوی به گرجستان سبب شد بیش از دویست هزار سال به ایران کوچ کنند.این دسته از گرجیها افزون بر ایفای نقش در تشکیلات لشکری و کشوری در شکوفایی اقتصاد دولت صفوی نقش به سزایی داشتند.
روابط بین الملل از نگاه مقام معظم رهبری
منبع:
حصون ۱۳۸۵ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
بررسی دلایل فروپاشی حکومت و تمدن باستانی هخامنشیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وضعیت امروز جهان، پیامد حوادث گوناگون در گذر تاریخ است؛ در کشاکش این حوادث و دگرگونی ها، تمدن-هایی ظهور کرده رشد یا سقوط می کنند. بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر بقا یا فروپاشی یک تمدن، می تواند برای تمدن ها و جوامع در حال رشد، بسیار عبرت آموز باشد. تمدن ایرانی یکی از قدیمی ترین و تاثیرگذارترین تمدن های تاریخ بشری است و ایران زمین نیز به مثابه خاستگاه این تمدن در اعصار گوناگون، حکمرانی حکومت-ها و سلسله های بی شماری را به خود دیده است که برخی از آنها به هنگام برخورداری از فر و شکوه و سطح بالایی از اقتدار سیاسی و اقتصادی، گاهی به دلایل ناشناخته ای افول کرده و در نهایت منقرض شده اند؛ حکومت های مقتدری همچون هخامنشی، اشکانی، ساسانی، و صفوی! در این میان امپراتوری هخامنشی یکی از تاثیرگذارترین حکومت های حیات بشری بوده است که به رغم برخورداری از سابقه ای 230 ساله به دست سرداری جوان و کم تجربه منقرض شد. تاسیس این امپراتوری که اقوام، زبان ها و فرهنگ های گوناگون و متنوعی را در بر می گرفت، ابتکاری بزرگ در تاریخ جهان بود؛ دولتی واحد و متمرکز که تا سال ها بعد، فقط امپراطوری روم توانست با آن برابری کند! سؤال اصلی پژوهش این است که امپراطوری و تمدنی با این حد از قدرت، عظمت و گستردگی قلمرو، چگونه به مرور زمان از درون فرو پاشید. به نظر می رسد که دلایل بسیاری در انقراض و فروپاشی تمدن ها دخیل اند یا موجب بقا و استمرار حیات آنها می شوند. در این پژوهش چنین فرض شده است که ضعف در تحقق عدالت، پاسخگویی، آزادی و هویت ملی و عواملی چون استبداد، خودشیفتگی و تبعیض، موجب تسریع فروپاشی این تمدن شده اند. بررسی سوابق تاریخی نیز مؤید این پیش فرض بود که بی عدالتی از جمله مهم-ترین عوامل فروپاشی درونی و تدریجی و کاهش سطح هوشمندی این حکومت ها بوده است.
قوم مداری و اثر آن بر روابط بین قومی درایران
حوزه های تخصصی:
قوم مداری، نوعی تلقی فرهنگی است که براساس آن اعضای یک قوم ارزش ها، هنجارها و شیوه زندگی قوم خود را برتر از دیگر اقوام می دانند و براساس دیدگاه های قالبی درباره دیگر اقوام قضاوت می کند. به همین جهت در جوامع چندقومی، قوم مداری، یک مانع فرهنگی برای شکل گیری و گسترش روابط بین قومی است. تحلیل ثانویه ی داده های یک تحقیق در بین هشت قوم ایرانی شامل ترک، کرد، لر، عرب، فارس، بلوچ، ترکمن و طالش نشان می دهد که اولاً قوم مداری در نزد همه اقوام ایرانی بالاست، در عین حال کمترین قوم مداری از آن عرب ها و بیشترین قوم مداری از آن قوم بلوچ است. ثانیاً قوم مداری از یک سو سبب تضعیف روابط همزیستانه ی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از سوی دیگر باعث تشدید روابط تعارضی در بین اقوام می گردد و ثالثاً قوم مداری مانع از شکل گیری تنوع هویت جمعی(قومی) در شبکه روابط بین قومی می گرد
چرایی ناتوانی رژیم پهلوی در جلوگیری از وقوع انقلاب اسلامی
منبع:
حصون ۱۳۸۶ شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
مـطـالعـه انقلاب هاى بزرگ جهانى از جمله فرانسه ، روسیه و چین ، توجه پژوهشگر را بـه ایـن نـتـیـجـه سـوق مـى دهـد کـه انـقلاب ها معمولاً در شرایط ضعف رژیم هاى سیاسى صـورت مى گیرند. امّا این قاعده درباره رژیم پهلوى صادق نبود. انقلاب اسلامى ایران (1341 ـ 1357 ش .) در شـرایـط قـوت و قـدرت رژیـم پهلوى واقع شد. بر این اساس پرسش اصلى این مقاله به قرار زیر است : چـرا با وجود موقعیت بسیار مناسب رژیم پهلوى از نظر اقتصادى ، سیاسى و نظامى ، این رژیم در کنترل انقلاب اسلامى ایران عاجز ماند؟ مـقـاله حـاضـر، در پـى اثـبـات ایـن فـرضـیـه است که رژیم پهلوى در عین بهره مندى از ابـزارهـاى قـدرتـمـند سیاسى و نظامى ، به دلیل عدم شناختِ ماهیت انقلاب و قدرتِ رهبرى انـقـلاب و نـیـز تـوجـه نـکـردن بـه روحـیـه مـذهـبـى نـیـروهـاى مـسـلح خـود، نـتـوانـسـت در مقابل نهضتِ اسلامى دوام آورد و در مدت کوتاهى شکست خورد.