فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۸۱ تا ۵٬۸۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
وجودشناسی و معرفت شناسی و انسان شناسی، اساس هر نوع نظریه پردازی در علوم انسانی است. هیچ نظریه ای نیست که چه آشکارا و چه ضمنی، مبتنی بر این مبانی بنیادین متافیزیکی نباشد. همچنین اندیشه سیاسی به عنوان اندیشه ای هنجاری، همواره در نسبت با زمینه و زمانه و بحران های معاصرش شکل می گیرد، این بحران ها را مورد تأمل قرار می دهد و بر اساس مبانی بنیادین فلسفی خود، شرایط مطلوب خود را مبتنی بر هنجاری که مناسبات معیار را تعیین می کند، ترسیم می نماید و بر اساس آن، صورت بندی خاص خود از الگوهای اقتدار را ارائه می دهد. مقایسه نظرورزی ها در اندیشه سیاسی با یکدیگر نشان می دهد که می توان بر اساس مبانی متافیزیکیِ آنها و نیز هنجار پیشنهادی و راهبرد اقتدارشان، به یک دسته بندی در اندیشه سیاسی رسید. تحلیل اندیشه سیاسی بر اساس چنین فرایندی، روایتی پارادایمی از اندیشه سیاسی نام دارد. این مقاله سعی دارد که از اندیشه سیاسی افلاطون مبتنی بر همپرسه جمهوری، روایتی پارادایمی به دست دهد؛ به این معنی که با نشان دادن مبانی بنیادین متافیزیکی افلاطون و بحران های معاصرش، نسبت ایجابی و سلبی مدینه فاضله افلاطونی را با آن مبانی و بحران ها تحلیل کند. بحران اخلاقی و روند رو به انحطاط پولیس آتن در اثر جنگ های پلوپونزی و ظهور سوفیسم، بحران مرکزی افلاطون است. عالم مُثُل نیز در مرکز معرفت شناسی و هستی شناسی افلاطون قرار دارد. مدینه فاضله افلاطونی مبتنی بر حاکمیّت فیلسوف- شاه که ذیل پارادایم ریاستی قرار می گیرد، تنها در نسبت با همین بحران های معاصر افلاطون و نیز بنیادهای متافیزیکی او فهم خواهد شد و ابعاد و وجوه و اوصاف خود را نشان خواهد داد.
ایران، روسیه و همگرایی اوراسیایی؛ منافع منطقه گرایی فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی ابعاد و منافع مشارکت ایران در همگرایی اوراسیایی در تعامل با روسیه است. با وجود تأکیدهای نظری تاکنون به این مهم توجه عملی نشده است که نبود نگاه عینی به روندها و منافع، شناخت ناکافی ظرفیت ها، نبود راهبرد کلان اوراسیایی، نگاه دنباله رو به «روندساز»ها و روندهای برساخته در این حوزه از دلیل های اصلی این موفق نبودن هستند. این نوشتار با رویکرد قیاسی-تحلیلی به نظر و عمل تهران و مسکو در همکاری و همگرایی در اوراسیای بزرگ ابعاد این موضوع را با نگاهی آینده پژوهانه بررسی می کند. در این زمینه، تأکید می شود که اوراسیا منطقه ای پویا در گذار نظم های منطقه ای و بین المللی به نظم جدید و فرایند جدید منطقه ای شدن روابط بین الملل است که به واسطه ظرفیت های خود در آینده نظم بین الملل، جایگاهی محسوس خواهد داشت. تحول در مفاهیم هژمون و قدرت بزرگ و نیز منفعت محور و نه ارزش محوربودن این روند، بستر مناسبی برای همگرایی گزینشی و حاکمیتی برای کشورهای مختلف از جمله ایران فراهم می کند. برای نتیجه، ضمن تأکید بر منافع چندبعدی مشارکت ایران در همگرایی اوراسیایی، تصریح می شود که سیاست خارجی فعال و اثربخش در این بردار، نیازمند شناخت دقیق اوراسیا، ظرفیت ها و جایگاه آن در معادله های آتی منطقه ای و بین المللی، اجماع در داخل در خصوص راهبرد مشخص، به کارگرفتن رویکرد چندبرداری و تعامل متوازن با همه طرف های دخیل در همگرایی، تعامل با مسکو به عنوان بازیگر محوریِ این فرایند دست کم در میان مدت، دوری از تأکید غیرلازم بر متغیرهای «غرب»، «روسیه» و «چین» و هم زمان تلاش برای روندسازی است.
تحلیل رابطه سیاست خارجی توسعه گرایانه بر پیشرفت اقتصادی ترکیه (2017-2002)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی می تواند تلاش و ابزاری برای تسهیل اهداف و چشم اندازهای اقتصادی و تجاری باشد و از طرفی، اقتصاد اهرمی برای پیشبرد و اعتلای اهداف سیاست خارجی محسوب می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین نقش سیاست خارجی دولت توسعه گرا، با تمرکز بر کشور ترکیه، در فرآیند توسعه اقتصادی است. لذا، این پرسش مطرح است که، سیاست خارجی توسعه گرایانه چه نقشی در پیشبرد توسعه و رشد اقتصادی ترکیه طی دوره حاکمیت حزب عدالت و توسعه داشته است؟ در پاسخ، این فرضیه بهروش توصیفی - تحلیلی و در یک چارچوب مفهومیِ مفصل بندی شده ششوجهی مورد ارزیابی قرار گرفته است. دولت توسعه گرای حزب عدالت و توسعه در دوران حاکمیت خود توانسته است بین توسعه اقتصادی و سیاست خارجی تعامل برقرار کند و در صدد است تا سال 2023 ترکیه را به 10 کشور برتر اقتصاد جهان تبدیل نماید. یافته های پژوهش بیانگر آن است که ترکیه در سال 2017 در جایگاه سیزدهمین کشور جهان از جهت تولید ناخالص ملی (برحسب قدرت برابری خرید) ایستاده است. این مهم حاصل نشده است مگر از طریق ریل گذاری سیاست خارجی برای توسعه. همان طور که از عنوان برمی آید مقاله حاضر بحران اقتصادی 2019-2018 ترکیه را پوشش نمی دهد و در نتیجه دلایل آن را نمی کاود. شکی نیست نوع سیاست ترکیه در بحران سوریه و چالش های سیاسی این کشور با آمریکا، اسراییل، اروپا و عربستان و مصر تأثیر معکوس در توسعه اقتصادی این کشور داشته است. ولی در مجموع، ترکیه مدل نسبتاً موفقی در همسویی سیاست خارجی و توسعه اقتصادی محسوب می شود.
ظرفیت سنجی منابع فقهی در استنباط گزاره های فقه سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دست یابی به قطعیت، حجیت، صحت استناد و انتساب به شارع در دانش های فقهی، تنها از مسیر مراجعه به منابع فقه به عنوان منبع جوشش تفکر و تفقه میسر و ممکن خواهد بود. «قرآن» و «سنت» دو منبع اصلی فقه و فقه سیاسی قلمداد گردیده و حجیت سنت در فقه سیاسی؛ هرچند تابعی از حجیت قرآن قلمداد می شود، اما سنت را به دلیل تبیین و تفصیل قرآن کریم، باید غنی ترین منبع فقه سیاسی به شمار آورد. اجماع در فقه سیاسی شیعه تنها در صورتی می تواند به عنوان منبع صدور حکم و الزام سیاسی باشد که کاشف از قول معصوم باشد. ادراکات بدیهی و قطعی عقل در فقه سیاسی تشیع حجت بوده و سایر تأملات عقلانی به معیار و ملاک معارف قطعی وحیانی مورد توجه فقهای شیعه بوده است. جایگاه عرف، بیش تر در تشخیص موضوعات و مصلحت به عنوان تطبیق بر مصادیق در فقه سیاسی کاربرد دارد، اما به عنوان منبعی مستقل به شمار نمی آید. قراردادهای اجتماعی در صورتی که مستنبط از منابع اصیل دینی باشند، در واقع بازگشت به کتاب و سنت داشته و دیدگاه قرارداد اجتماعی غربی، قرابتی با فقه سیاسی شیعه ندارد.
Iran and Security Complex in the Persian Gulf(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This article enters into the debate on the link between security and identity by looking at the security context in the states surrounding the Persian Gulf, particularly Iran. Earlier scholarly works have approached security and identity separately, but lack a framework that connects them in a single account. The process tracing method offers a scientific approach to connect various notions in a single study, allowing the synthesis of diverse disciplines to establish links connecting them. Applying the method to the current security and identity issues of the regional states with Jundallah _a terrorist group in the eastern border of Iran_ has established a link between them and has thus enriched the current studies of the region. The main findings are that the Persian Gulf region is a heterogeneous security complex with diverse actors wielding power, and that societal threats have increased since the 2003 Iraq War. Since that year, a conflictual security complex has predominated in the region, which has destabilized the region more than before.
بررسی مدعاهای رقیب درباره نقش فشارهای خارجی در وقوع انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با استفاده از روش تاریخی و مقایسه ای تلاش شده تا مهم ترین مدعاهایی که در خصوص نقش قدرت های خارجی در سرنگونی رژیم پهلوی ارائه شده است، بررسی و به این پرسش پاسخ داده شود که: مدعاهای رقیب درباب تاثیر فشارهای خارجی بر وقوع انقلاب ایران کدامند و کدام یک از مدعاها با واقعیت های تجربی انقلاب ایران مطابقت دارد؟ بدین منظور، ابتدا مهمترین ادعاهای موجود احصاء و بر اساس چارچوب مفهومی تحقیق دسته بندی و بررسی شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که این مدعاها شامل شش دسته اند و از «توطئه قدرت حامی» تا مدعای مخالف آن، یعنی «حمایت جدی و عدم تغییر مواضع قدرت حامی» را در بر می گیرند.بررسی این مدعاها نشان می دهد که همه ادعاهایی که قدرت های غربی و به ویژه آمریکا را عامل اصلی سرنگونی رژیم پهلوی می دانند با واقعیت های انقلاب ایران هم خوانی ندارد. اگرچه این به معنای بی تاثیری آن ها نیست؛ بلکه فشارهای خارجی یکی از علل وقوع انقلاب ایران محسوب می شود. دولت آمریکا تا آخرین لحظه پشتیبان و حامی رژیم شاه بود و به هر طریقی برای ممانعت از سقوط رژیم پهلوی تلاش کرد؛ اما به طور کاملاً ناخواسته ای مواضع دولت این کشور در قبال تحولات ایران، راه را برای موفقیت انقلاب اسلامی هموارتر نمود.
مبانی حکمرانی اخوان المسلمین در مصر: چالشهای تحکیم نظام جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۹
1 - 31
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی ابعاد عملی تجربه حکومتی اخوان المسلمین مصر در پرتو بنیان های نظری این جنبش است. از طریق این بررسی، نویسنده جویای واکاوی مهمترین مناظره های سیاسی حاکم بر دوره یک ساله حکومت اخوان در مصر و پیامدهای سرنگونی آن است. به عبارتی، تبیین انتقادات به شیوه عملی اخوان و پاسخ های عملی و گاه نظری حکومت اخوان و حامیان آن، زمینه طرح مباحث مقاله است. همچنانکه می دانیم اخوان المسلمین نتوانست فرایند گذار دموکراتیک مصر را به سرانجام برساند و تجربه حکومتی آن به عقب گرد دموکراتیک مصر ختم شد. پرسش دو وجهی مقاله آن است که مبانی عملی حکمرانی اخوان چه تأثیری بر سرنگونی آن داشت و پیامدهای این تحول بر جنبش اخوان و نیز حکومت مدنی مصر چیست. در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که غیرممکن شدن اصل محوری الگوی حکمرانی اخوان، یعنی موازنه گری، در فضای آشوب زده مصر، به سرنگونی آن انجامید و پیامد این سرنگونی، افزون بر ارتقای عمل گرایی اخوان، افزایش انشعاب ها، گسترش افراط گرایی و دشواری بازگشت اخوان به قدرت است که در مجموع مصالحه سیاسی را دشوارتر ساخته و می سازد. بر این اساس، در یک فرایند قیاسی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای، تلاش شده است روند تغییر در علت و معلول پژوهش دنبال و بر این مبنا، دلایل عملکرد اخوان در حکومت و سرنگونی آن بر مبنای بنیان های نظری آن تبیین شود. چارچوب زمانی مقاله دوره حکومت اخوانی تا کودتای ژولای 2013 و نیز اشاره هایی به دوره پس از آن را است.
سرطان های خفته تهدید در تقویم سیاستی سیاستگذاران در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر تبیین نقاط تهدیدزای خاموش در سیاستگذاری کلان ملی در ایران و چگونگی ورود این مسئله های تهدیدزا به تقویم سیاستی سیاستگذاران است. به نظر می رسد نظام سیاستگذاری ایران در بخش"تقویم سیاستی" متاثر از رویکردهای هنجاری، دموکراتیک، دستاوردهای علمی و منافع ذینفعان است. تهدیداتی تخریب گر در این بخش وارد سیستم می گردد ، که ورود آن ممکن است توسط خود سیستم با جامعه مدنی حمایت گردد و مسئله اصلی پژوهش تبیین چگونگی فعال شدن این سرطان های خفته و ارائه پیشنهاد سیاستی در جهت حل آن است. چارچوب نظری پژوهش حاضر نظریه سیستم های کارکردگرا است. محقق با بهره گیری از روش تحقیق تبیین علُی به تبیین چگونگی فعال شدن تهدیدات اجتماعی با مداخلات غیرضروری سیاستگذاران می-پردازد. محقق با بهره گیری از روش کتابخانه ای و با جمع آوری اسناد و مدارک به تبیین چگونگی ورود مسئله های اجتماعی تهدیدزا به تقویم سیاستی سیاستگذاران و روابط علی- معلولی مداخلات سیاستگذاران و فعال شدن پتانسیل های تهدید در کشور ایران می پردازد. استراتژی حل مشکل عبارت است از ““آسیب شناسی مسئله” و نگاه اداری حقوقی به مشکل” برای ارائه راه حل است. راه کار مهم حل مشکل نیز پالایش نهادی است.
بحران سوریه و تقابل دو راهبرد متفاوت ایران و ترکیه در مدیریت بحران در منطقه غرب آسیا
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در پی بررسی رویکرد سیاست خارجی ایران و ترکیه در بحران سوریه بر مبنای نظریه نوواقع گرایی با تمرکز بر دو شاخه ی آن یعنی واقع گرایی تدافعی و تهاجمی است. این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که عوامل موثر بر رویکرد سیاست خارجی ایران و ترکیه در بحران سوریه چه بوده است؟ فرضیه برای پاسخ به این پرسش عبارت است از این که سیاست خارجی ایران در بحران سوریه مبتنی بر حفظ بشاراسد، حفظ وضع موجود، مبارزه با گروه های تروریستی، حمایت از راه حل های مسالمت آمیز برای حل بحران است؛ در حالی که سیاست خارجی ترکیه در بحران سوریه مبتنی بر تغییر وضع موجود با کنار گذاشتن بشاراسد و حمایت از گروه های تروریستی و حمایت از مخالفان بشاراسد است. در این مقاله، از منابع کتابخانه ای و اسنادی با روش پژوهش توصیفی- تحلیلی برای تببین موضوع بهره گیری شده است.در این مقاله، از منابع کتابخانه ای و اسنادی با روش پژوهش توصیفی- تحلیلی برای تببین موضوع بهره گیری شده است.
تعاملات سعودی- چینی و پیامدهای آن برای امنیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
67 - 96
حوزه های تخصصی:
یکی از حوزه های مهم تأثیرگذار بر امنیت ملی و منطقه ای ایران از آغاز هزاره جدید میلادی تعاملات رو به افزایش چین و عربستان سعودی بوده است. هدف مقاله حاضر در کنار توصیف روندهای منجر به توسعه روابط چین و عربستان سعودی پاسخگویی به این سؤال بوده که «گسترش روابط چین (یکی از قدرت های بزرگ نزدیک به ایران) و عربستان سعودی (مهم ترین رقیب منطقه ای ایران) از آغاز هزاره جدید میلادی چه پیامدهای امنیتی برای ایران به همراه داشته است؟» این مقاله ضمن اذعان به روابط رو به افزایش دو کشور در حوزه های موضوعی مختلف و با اتکا بر روش توصیفی- تبیینی بر این نظر بوده که توسعه روابط چین و عربستان می تواند با انزوای ایران و پیامدهای امنیتی در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی همراه باشد. یافته های پژوهش نشان داده است که این رابطه فزاینده در سطح ملی و در دو بخش اقتصادی زمینه را برای آسیب به ایران در انتقال انرژی و جذب سرمایه خارجی و در حوزه سیاسی، تضعیف توان دفاعی و تثبیت تلقی تهدیدمحور از ایران را فراهم می کند. این روابط در سطح منطقه ای باعث تغییر توازن قدرت منطقه ای به زیان ایران و انفعال آگاهانه بیشتر چین در بحران های منطقه ای شده است و در نهایت می تواند در عرصه بین المللی زمینه نهادینه شدن بیشتر چین در نظم موجود بین المللی و افزایش توان اجماع سازی آمریکا و متحدان منطقه ای آن علیه ایران را به خصوص در شرایط بحران مهیا کند.
تغییرات اقلیمی؛ ظهور و تشدید بحران های فراگیر امنیتی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
5 - 36
حوزه های تخصصی:
مجموعه ای از عوامل با محوریت اصلی انسان در چند سده اخیر باعث شده تا فضای جغرافیایی جهان، تحولات اساسی را در ابعاد مختلف تجربه کند؛ تحولاتی که برآیند و ماحصل آن، تغییر در اقلیم جهان بوده است. تغییرات اقلیمی پیامدهایی را در ابعاد مختلف برای جهان به همراه دارد، از جمله مهم ترین آنها در حوزه امنیت بین المللی می باشد. هدف پژوهش حاضر که با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی انجام یافته، بررسی پیامدهای تغییرات اقلیمی در این حوزه می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد تأثیرپذیری امنیت، به ویژه امنیت بین المللی، از تغییر اقلیم بسیار زیاد است، زیرا اقلیم شکل دهنده ویژگی ها و کارویژه های فضاهای جغرافیایی جهان است. لذا ثبات و نظم طبیعی نسبی حاکم بر جهان و کشورهای آن به دلیل ثبات اقلیمی آن در طول دهه های اخیر بوده است و اگر تغییراتی در آن صورت گیرد، بی ثباتی و ناامنی حاکم خواهد شد و تهدیدات مختلفی را ایجاد یا تشدید خواهد کرد. به گونه ای که می توان گفت بزرگ ترین و خطرناک ترین تهدید فعلی و آینده کره زمین، تغییرات اقلیمی است و پیامدهای آن به مراتب بیشتر از هر جنگی است. از مهم ترین چالش های تغییرات اقلیمی برای امنیت بین المللی می توان به خطر افتادن کل یا بخشی از قلمروهای ملی کشورهای ساحلی و جزیره ای، ایجاد و تشدید بی ثباتی و ناامنی بین المللی، ظهور و گسترش تروریسم و افراط گرایی، ایجاد یا تشدید اختلافات و منازعات مرزی دریایی، تضعیف امنیت دریایی، ایجاد و تشدید بحران های بین المللیِ مهاجرت و آب، ایجاد یا گسترش حکومت های ضعیف و شکننده، تغییر در موقعیت و اهمیت ژئوپلیتیکی برخی از مناطق مهم جهان، به خطر افتادن تجارت بین المللی، افزایش رقابت های بین المللی و ... اشاره کرد. شایان ذکر است تغییرات اقلیمی باعث شکل گیری مسیرهای جدید دریایی و برای برخی از مناطق و کشورهای جهان به ویژه قطب شمال به ایجاد فرصت هایی منجر می شود.
نقش متغیرهای جغرافیایی ایران و عراق در جنگ تحمیلی
حوزه های تخصصی:
جنگ تحمیلی در 31 شهریور سال 1359 به رهبری صدام، به منظور ایجاد رعب و وحشت و گرفتن تلفات انسانی و تلاش برای اشغال خوزستان در جهت پیشبرد یک هدف سیاسی و نظامی طراحی شده بود؛ از همین رو رژیم بعث عراق با حمایت و هدایت دول غربی برای مقابله با شکوفایی انقلاب اسلامی با راه اندازی جنگ تحمیلی و بهره گیری از موقعیت خاص ژئوپلیتیکی ایران تلاش نمود تا با هجوم سراسری به مرزهای جغرافیایی ایران به هر شکل ممکن با این انقلاب مقابله کرده و از قدرت آن بکاهد. سؤال اصلی این پژوهش این است که متغیرهای جغرافیایی دو کشور ایران و عراق چه نقشی در جنگ تحمیلی ایفا نموده است؟ هدف پژوهش، بررسی متغیرهای جغرافیایی و میزان اثرگذاری آن در فرجام عملیات های نظامی می باشد. این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و دستاورد اصلی آن این است که: رژیم بعثی صدام با توجه به خلأ ژئوپلیتیکی و عدم دسترسی به آب های آزاد و با عنایت به شرایط اقلیمی ناهموار و سخت در جوار مرزهای ایران با حمایت آشکار و نهان دولت های غربی و همسایه، درصدد اشغال نظامی ایران برآمد که با هدایت حضرت امام خمینی و ایستادگی مردم و ایدئولوژی انقلابی و اسلامی مردم ایران در دستیابی به اهداف شوم خود ناکام شد و اینگونه حاکمیت و مرزهای جغرافیایی ایران در پایان جنگ از دستبرد و چپاول غارتگران محفوظ ماند.
شناسایی و اولویت بندی مولفه های خلق ارزش برای کارآفرینی در اقتصادمقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۲
101 - 128
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کارآفرینی تخریب خلاق و فرآیندی برای ارزش آفرینی و بستری برای رشد و تعالی جامعه انسانی می باشد. این پژوهش در زمینه مطالعات کارآفرینی در اقتصادمقاومتی و با هدف شناسایی و اولویت بندی مولفه های خلق ارزش برای کارآفرینی در اقتصادمقاومتی انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی و از لحاظ روش، آمیخته است. در مرحله کیفی؛ ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه کیفی و عمیق با خبرگان بود. جامعه آماری شامل خبرگان کارآفرینی و اقتصادمقاومتی با حجم نمونه 25 نفر با نمونه گیری به روش هدفمند قضاوتی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری بود. تجزیه و تحلیل یافته ها به روش نظریه داده بنیاد با رویکرد کلاسیک(گلیزری) انجام شد. در مرحله کمی؛ ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخت یافته و نمونه آماری تحقیق 384 نفر از کارآفرینان و فعالان اقتصادی کشور بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS و Smart PLS انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مولفه های خلق ارزش برای کارآفرینی در اقتصادمقاومتی شامل چهار مولفه به ترتیب اولویت:1. ایجاد بنگاه جدید(کسب و کارجدید) با شدت تاثیر 0/895، 2.خلق ثروت (ایجاد ثروت مولد) با شدت تاثیر 0/894، 3. توسعه کسب وکارها (ماندگاری کسب وکارها، گسترش کسب وکارها) با شدت تاثیر 0/892، 4. دستاورد جدید(تکنولوژی نوآورانه، محصول جدید) با شدت تاثیر 0/865؛ می باشند. نتیجه گیری: هدف غایی کارآفرینی در اقتصاد مقاومتی، خلق ارزش است.
نظارت همگانی بر حاکمیت در نهج البلاغه و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
۱۹۵-۲۱۶
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، هدف مطالعه و دستیابی به چگونگی سیستم نظارتی مورد نظر اسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در حوزه نظارت مردم بر حاکمیت با تاکید بر نظام فکری نهج البلاغه و مفاد قانون اساسی را پیگیری می کند این پژوهش با هدف کاربردی و در سطح توصیفی - تحلیلی به روش مطالعه کتابخانه ای انجام می گردد. مطالعات نگارنده نشان داد منابع دینی بخصوص نهج البلاغه و همچنین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نظارت عمومی در نظام سیاسی اسلام را اجتناب ناپذیر دانسته و جایگاه ویژه ای برای آن قائل است و آن را برای حفظ نظام از آسیب ها به عنوان یک عامل سازنده و بازدارنده ضروری می دانند. و به این دلیل آشنایی و عمل مردم و مسئولین به بسترهای نظارت عمومی که معارف و آموزه های دینی و اصول قانون اساسی آن را از مصادیق مؤثر نظارت مطرح می کند جامعه را از انحرافات و آسیب ها مصون می سازد.
سیاست های نمادین معاهده جرایم سایبری شورای اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
31 - 47
حوزه های تخصصی:
توسعه و تکامل فضای سایبری سبب ایجاد اشکال مختلفی از جرایم سایبری شده است. از این رو در دهه های اخیر کشورها برای مبارزه با جرایم سایبری در جهت تدوین معاهدات بین المللی گام برداشته اند. یکی از این معاهدات بین المللی؛ معاهده جرایم سایبری شورای اروپا (کنوانسیون بوداپست) در سال 2001 می باشد که به عنوان نخستین معاهده در زمینه جرایم سایبری نگاشته شده است. این معاهده شامل اصول سیاست نمادین از جمله موارد زیر می باشد: اطمینان بخشیدن به مردم در جهت خنثی کردن سلاح های جاسوسی سایبری، آموزش عمومی درباره جرایم سایبری، تلاشی به عنوان یک طرح برای دولت و به عنوان یک بازدارنده برای هر کسی که درصدد انجام فعالیت هایی از جرایم سایبری باشد. بررسی این سیاست های نمادین سوالاتی را درباره اثر بخشی معاهده جرایم سایبری شورای اروپا و دیگر سیاست هایی که از جرایم سایبری بین المللی جلوگیری می کنند و همچنین قابلیت اجرای قانون برای مبارزه با این مسئله و اینکه با گذشت چندین سال از ایجاد این معاهده، چرا هنوز معاهده از قدرت الزام آوری کافی برای اغلب کشورها برخوردار نیست و کشورها در تصویب آن مرددند، ایجاد می کند. بدین ترتیب این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی درصدد تبیین و شرح سیاست های نمادین معاهده و پاسخگویی به سوالات طرح شده است.
بررسی علل حضور مستشاری جمهوری اسلامی ایران در سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران، یک قدرت منطقه ای مهم در خاورمیانه است که نفوذ آن در میان شیعیان منطقه و دیگر گروه ها، این وضعیت را بسیار تقویت کرده است. در این میان، روابطی که ایران با سوریه دارد، روابط راهبردی است که از جمله دلایل آن، وجود حکومت علوی در سوریه، یاری به ایران در جنگ تحمیلی، قرار داشتن سوریه در صف اول مقاومت علیه رژیم اسرائیل و وجود خط پشتیبانی ایران از حزب الله لبنان در سوریه است که موجب شده ایران به هر نوع بحرانی در این کشور واکنش نشان دهد. بحران اخیر در سوریه در سال 2011 آغاز شد که طی آن اعتراضات مردم شهروندان حمص، با وارد کردن تروریست های تکفیری توسط کشورهای خارجی به این کشور، به جنگ داخلی بدل شد و به این ترتیب، جمهوری اسلامی ایران برای حمایت از دولت سوریه، وارد این بحران گردید که حمایتی همه جانبه و به ویژه مستشاری بود. بر این اساس، سؤال این مقاله آن است که حضور مستشاران نظامی ایران در سوریه، دارای چه کمیت و کیفتی بوده و چه هدفی را دنبال می کرده است؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش تحقیق علّی و معلولی و نیز توصیفی استفاده شده است و هدف آن است که به بررسی ابعاد مختلف این حضور و دلایل آن پرداخته شود. نتیجه کلی مقاله نیز نشان می دهد که ایران با هدف حفظ بقای دولت سوریه، وارد بحران داخلی این کشور شده و در راستای حمایت همه جانبه، مستشاران نظامی خود را به صورت وسیعی به آن گسیل داشته که هدف از آن، افزایش امنیت ملی ایران بوده است.
مقایسه سیاست خارجی عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
35-70
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی از قدرت های بزرگ منطقه خلیج فارس می باشند که هرکدام از آن ها به دنبال پیگیری منافع خود در این منطقه هستند. هر اقدامی که توسط عربستان سعودی در سال های اخیر به ویژه در خصوص بحران سوریه، بحران یمن و بحرین صورت گرفته است منجر به واکنش جمهوری اسلامی ایران گشته است. جمهوری اسلامی ایران این اقدامات را تهدیدی علیه امنیت منطقه ای و ملی خود می بیند؛ بنابراین، سؤال پژوهش این است که در مقایسه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در منطقه خاورمیانه به ویژه در خصوص بحران سوریه، یمن و بحرین چه تفاوتی وجود دارد؟ فرضیه این مقاله بر این است که سیاست خارجی عربستان سعودی بر مبنای واقع گرایی تهاجمی است درحالی که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر مبنای واقع گرایی تدافعی است
بازدارندگی موشکی به مثابه راهبرد امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
71-96
حوزه های تخصصی:
هر کشوری متناسب با تهدیدهای فراروی خود راهبردهای مقابله ای نظامی و غیرنظامی متفاوتی را انتخاب می نماید. تلاش برای بازدارندگی همه جانبه و افزایش توانمندی نظامی و دفاعی کشور، بدون شک مهمترین محورهای راهبرد نظامی جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با تهدیدهاست. به بیان دیگر، سایر محورها بر اساس بازدارندگی ساماندهی و اجرا می شوند که یکی از مهم ترین بخش های راهبرد دفاعی ایران به شمار می آید. حمله به کشوری که دارای فناوری موشک های پیشرفته است با پاسخ های سریع و قاطع کشوری که مورد حمله قرار گرفته، مواجه می شود. بنابراین در صورت حمله، هزینه های زیادی بر کشور مهاجم تحمیل خواهد شد و افزون بر آن ترس از حمله های موشکی مانعی همیشگی برای کشور مهاجم خواهد بود. بدین ترتیب توسعه ظرفیت های موشکی برای جمهوری اسلامی ایران امری ضروری به حساب می آید.بر این اساس،هدف اصلی جمهوری اسلامی ایران از سرمایه گذاری در صنعت موشکی، منصرف کردن کشورهای متخاصم از حمله ی نظامی به ایران و بالا بردن ضریب بازدارندگی و دفاعی کشور است.پژهش پیش رو،به دنبال بررسی این موضوع است که بازدارندگی موشکی،راهبرد اصلی تامین امنیت جمهوری اسلامی و به مثابه ین دفاعی و بازدارندگی کشور بدل گردیده و در این زمینه توانسته است به یک بازدارندگی در قالب توان موشکی دست یابد.
استراتژی اسرائیل در کردستان عراق و نگرانی های جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رژیم صهیونیستی از زمان شکل گیری در سال 1948 توجه خاصی به کردستان عراق داشته و تنها کشوری است که به حمایت آشکار از پروسه استقلال خواهی اقلیم کردستان پرداخت. بر این اساس مسئله تحقیق حاضر این است که علت این حمایت ها و همکاری های استراتژیک بین اقلیم کردستان و رژیم صهیونیستی بدون داشتن روابط رسمی دیپلماتیک چیست و چه تبعات و پیامدهایی برای ایران به دنبال داشته است؟ ازاین منظر فرضیه ذیل مطرح می شود که رژیم صهیونیستی به دنبال تأمین منافع سیاسی، اقتصادی و استراتژیک خود در منطقه بوده و با توجه به توان و نفوذ ایران در منطقه، سعی در نزدیکی به مرزهای ایران و مقابله با سیاست های منطقه ای آن از طریق استقلال کردستان و تجزیه عراق دارد. هدف از تحقیق پیش رو پاسخ به پرسش های پژوهش و بررسی صحت یا نادرستی فرضیه مطرح شده با تکیه بر روش تبیینی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی است. نتایج تحقیق، حاکی از گسترش روزافزون روابط رژیم صهیونیستی و اقلیم کردستان در ابعاد مختلف سیاسی و اقتصادی است.
تحلیل گفتمان دیدگاه های رهبران ایران و امریکا درباره برجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برجام یا برنامه جامع اقدام مشترک یک توافق بین المللی در خصوص برنامه هسته ای ایران است که بعد از مذاکرات طولانی میان ایران و شش قدرت جهانی منعقد گردید. پژوهش حاضر بر آن است تا مبانی گفتمانی سخنان دونالد ترامپ در خصوص برجام و واکنش آیت الله خامنه ای به اظهارات وی، تحلیل شود. رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی رابطه زبان، جامعه، قدرت، ایدئولوژی و گفتمان را در اولویت قرار می دهد. روش پژوهش این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی و مدل فرکلاف (1979) است و نمونه های تحقیق که به صورت هدفمند انتخاب گردیدند، سخنرانی ترامپ درباره ایران و برجام در ۲۱ مهر ۹۶ و واکنش آیت الله خامنه ای به سخنرانی ترامپ در جمع نخبگان در 26 مهر 96 است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که میان ایدئولوژی و زبان و میان کاربرد زبان و روابط سیاسی و اجتماعی رابطه متقابل وجود دارد و زبان علاوه بر شکل پذیری از روابط سیاسی، می تواند ابزاری تأثیرگذار در شکل دهی به روابط قدرت و تعاملات سیاسی باشد؛ بنابراین رهبران هر کشور تلاش کرده اند که از توانایی های زبانی و ادبی برای تبیین دیدگاه های سیاسی خویش استفاده کنند. نتایج حاصل نشان می دهد که هر دو رهبر در سخنرانی شان برجام را یک توافق شکننده میان دو دشمن و نه قراردادی برای تقویت دوستی بین آن ها می دانند.