فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۰۱ تا ۶٬۸۲۰ مورد از کل ۱۱٬۸۴۶ مورد.
۶۸۰۳.

نفت و کودتا

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲۴
گرچه سالهای مدیدی از ماجرای کودتای بیست وهشتم مرداد می گذرد و حوادث مهم دیگری آن را کم صدا و کمرنگ ساخته است، اما همچنان رویدادی تعیین کننده و سرنوشت ساز به عنوان واقعه ای تاثیرگذار بر دیگر رخدادهای تاریخ معاصر ایران شناخته می شود. در بیست وهشتم مرداد1332 دولت ملی دکتر مصدق با انجام یک کودتای نظامی از پیش طراحی شده توسط انگلیس و امریکا، سقوط کرد و شاه جوان و ناتوان ایران بزرگترین مانع استبدادستیز را با کمک استعمار از میان برداشت. این کودتا گرچه با اهداف دوردست سیاسی و ژئوپلیتیک استعمارگران طراحی و اجرا شد، اما مهمترین انگیزه و ریشه های آن را می توان در بحران نفتی غرب و مطامع نفتی آنان در ایران و منطقه خاورمیانه دانست. بحران نفتی میان ایران و انگلیس که به محرومیت انگلیسیها از تصاحب نفت ایران انجامیده بود، آنها را در موضع انتقامجویی بیرحمانه ای انداخت که نتیجه آن به صورت سی وپنج سال حکومت مستبد و خودکامه محمدرضا پهلوی و قرار گرفتن دولت ایران در زمره نوکران سرمایه داران غرب بروز کرد و این وضعیت تا سپیده دم انقلاب اسلامی همچنان باقی بود. ماجراهای بحران نفتی ایران و انگلیس و اصول و معاهداتی که در آن زمان مورد بررسی، تصویب و اجرا قرار می گرفت، حکایتی مفصل است که تا رسیدن به افتخار بزرگ ملی شدن نفت گوشه ها و زاویه های خواندنی بسیاری دارد. یکی از زوایای مهم آن تمایل یافتن مصدق به امریکاییها بود که براساس طرح چهارده ماده ای ویلسون توانسته بودند وجاهتی در بین ملتها کسب کنند، اما مصدق در کمال ناباوری از امریکاییهای آزادمنش رودست خورد و دست آشکار آنها را در یاری انگلیسیها برای ساقط کردن دولت خود مشاهده کرد. انگلیس توانست امریکا را متقاعد سازد که ملی شدن صنعت نفت در ایران و قدرتمندشدن دولت ملی مصدق می تواند حیات اقتصادی غرب را به مخاطره اندازد و سایر کشورهای نفت خیز منطقه را نیز به کام آشوب و انقلاب فرو برد. امریکای جوان و قدرتمند به قدری از این موضوع هراسناک شد که از انگلیس هم گامی جلوتر نهاد و خود با تمام قدرت به اجرای کودتای کذایی پرداخت. مصدق در کمال ضعف و تنهایی تازه دریافته بود که جنگ او در نهضت نفت تنها با انگلیس نبود بلکه تمامی امپریالیسم اقتصادی غرب را به مبارزه خوانده بود که نتیجه آن در عمل پیروزی غرب گردید. مقاله حاضر شما را با بحران نفتی ایران و انگلیس و چگونگی عمده شدن سهم امریکا در ماجراهای بعدی ایران از طریق دخالت مستقیم در سرنگونی دولت مصدق به خوبی آشنا می سازد.
۶۸۰۷.

جبهه ای که هرگز ملی نشد

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۳۴
جبهه ملی همچنان که از عنوان آن پیداست یک حزب و یا جمعیت نبود بلکه نیرویی بود که از همگرایی و همکاری احزاب مهم اصلاح طلب دهه سی و چهل فراهم شده و جبهه متحدی را در مقابل شاه و انگلیس تشکیل داده بود. احزاب و گروههایی که در تشکیل جبهه ملی اول و به خصوص جبهه ملی دوم حضور داشتند دارای اختلافاتی بودند که تصور آن که بتوانند کاری از پیش ببرند واقعا دشوار بود؛ چنان که در صف مقدم جبهه آنان از احزاب چپگرای سوسیالیست تا ناسیونالیستهای افراطی و همچنین نیروهای مذهبی و سنتی دیده می شدند. مبارزه با نفت خواری انگلیس و تقویت قدرت مجلس در مقابل دربار مهمترین نقطه اشتراک و دستمایه اصلی آنها برای مشارکت بود. ناگفته پیداست که جبهه ملی در مقطع حساسی از تاریخ ایران سد راه خودکامگی شاه و استعمارگری گستاخانه انگلیس شده بود و سرانجام توانست به همراه سایر مبارزین نهضت ملی نفت مردم ایران را رهبری و به پیروزی رساند اما افسوس که ناهمگونیها و ناهماهنگیهای داخلی در جبهه ملی توان ایجاد اصلاحات ساختاری را از آن سلب نموده بود. علاوه بر این، بسیاری از اعضای جبهه ملی دوم نسلی از روشنفکران مدرن بودند که امریکا را کعبه مقصود و ناجی مْلک و ملت ایران می دانستند و درحقیقت با حمایت و نفوذ امریکا به سطوح بالای نخبگی دست یافته بودند ولذا نمی توانستند در انجام اصلاحات از امریکا پیشی بگیرند. نیروهای چپگرای جبهه نیز عملا از به دست گیری مرکزیت جبهه و نیز کسب حمایتهای توده ای عاجز بودند و ترجیح می دادند که در جبهه، مشارکت داشته باشند تا اینکه به اتهام قدرت طلبی مورد حساسیت سایر احزاب جبهه ملی و شاه و امریکا قرار گیرند. پشتوانه مردمی جبهه ملی را روحانیون و سازمانهای مذهبی وابسته به آنها و بازاریان و کارگران تشکیل می دادند و همین گروه ها بودند که از جبهه ملی، قدرتی ساختند که بتواند در مقابل شاه و دربار توانایی ایستادگی داشته باشد.بگذریم. امریکا شاه و جبهه ملی را در کنار هم می خواست و از آنجا که شاه در شرایط برتری امریکا در صحنه جهانی و با حمایت آنها حکومت می کرد، قول همه گونه همکاری و اصلاحات را به دولت امریکا داده بود و این معامله جبهه ملی را به شدت تضعیف می کرد، تا جایی که به مرور نقش موثر خود را از دست داد و دیگر در دهه پنجاه خبری از آن همه شور و حرارت و فعالیت نبود. مقاله زیر می تواند مورد توجه شما علاقمندان به موضوع جبهه ملی قرار گیرد که امید است چنین باشد.
۶۸۰۸.

زندگی و زمانه علی دشتی - 4

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰۷۳
در سه قسمت پیشین این مقاله، با شخصیت سیاسی علی دشتی و افت وخیزهای او در عالم سیاست آشنا شدیم. در این قسمت با بْعد دیگری از شخصیت او آشنا می شویم که درواقع ماحصل تمامی افت وخیزهای زندگی او به حساب می آید. قلم توانای علی دشتی با آمیخته ای از اطلاعات وسیع ادبی و تاریخی سرمایه اصلی او برای ورود به عالم سیاست بود و همینها بود که موقعیتهای ممتاز سیاسی و اجتماعی را برای او فراهم کرد. البته او هیچگاه نپذیرفت که از سر قلم فروشی نویسندگی کرده و قلم او در راستای خدمت به دستگاه پهلوی بوده است؛ چنانکه در مورد کتاب «پنجاه وپنج» ــ که آن را به گونه ای مدحت آمیز در مورد تاریخ اقتداریافتن پهلویها نگاشته ــ می گوید: «چهارده سال تمام تحت فشار بودم تا کتابی در ستایش خاندان پهلوی تدوین نمایم، معذالک این کتاب چیزی نیست که آن ها می خواستند.».باتوجه به کتب ادبی مهمی که دشتی آنها را ترجمه و تالیف کرده، می توان پذیرفت که شخصیت ادبی او بر شخصیت سیاسی وی می چربیده؛ اما به هرحال سیاست پدیده ای است که خواهی نخواهی همه چیز را در کام رضایت مندی خویش فرو می برد. دشتی کار جدی در زمینه نویسندگی را از طریق تاسیس روزنامه شفق و انتشار مقالاتش در این جریده آغاز کرد و «ایام محبس» را در سال1301 به عنوان اولین کتاب خود تحریر کرد. او آثاری را از عربی و فرانسه با نثری شیوا به فارسی ترجمه کرد و پس از آن در سالهای حکومت محمدرضاپهلوی آثار ادبی، داستانی و اجتماعی قابل توجهی از او انتشار یافت و همین تلاشهای نویسندگی بود که توان حضور در سطوح بالای سیاسی و دخالت موثر در ساخت وساز این عرصه را در آن روزگار به او می داد. او در آثار ادبی خود به معرفی برخی از شاعران بزرگ ایران از جمله حافظ، سعدی، خیام، خاقانی، صائب و ناصرخسرو پرداخت و در نقد صوفیگرایی عطار و فلسفه گریزی غزالی هم کتاب نوشت و به نوعی نقد ادبی پرداخت که به قول عبدالحسین زرین کوب تاثرنگاری از آثار مهم ادبی است.پس از چند سال، علی دشتی گام در وادی دین پژوهی نیز گذاشت و دو اثر مهم ــ و شاید مهم ترین آثار او ــ یکی به نام «تخت پولاد» و دیگری باعنوان «بیست وسه سال»، انتقادات دینی وی به برخی عقاید و پندارهای مرسوم درباره تاریخ اسلام را در بر می گیرند. البته دشتی هیچگاه رسما انتساب این دو اثر را به خود نپذیرفت اما بارها باعنوان علی دشتی به چاپ رسیدند. آخرین کتاب دشتی با عنوان «عوامل سقوط» ــ از نوشته های ایام پیری او ــ به ماجرای وقوع انقلاب اسلامی و سقوط نظام پادشاهی ایران می پردازد که درحقیقت شرح نصیحت الملوکهای دشتی به حکومت پهلوی است که به علت بی توجهی و ناخوانده ماندن، شاه را به سقوطی «مضحک و حیرت انگیز» کشاند. بْعد نویسندگی دشتی یکی از ابعاد جذاب و خواندنی زندگانی اوست که در سطور زیر با گوشه هایی از آن آشنا می شوید.
۶۸۲۰.

عوامل ارادی موثر بر رخداد انقلاب اسلامی در ایران

نویسنده:

کلید واژه ها: ایران امام خمینی ایدئولوژی انقلاب اسلامی انقلاب بسیج مردمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی منابع وکلیات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی انقلاب
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه وظایف و اختیارات
تعداد بازدید : ۲۰۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۹۰
علل رخداد انقلاب اسلامی در ایران را می توان در دو دسته عمده ، یعنی علل ساختاری و علل ارادی مورد بررسی قرار داد . علل ساختاری را می توان عنوان علل دراز مدت و میان مدت و علل ارادی را علل کوتاه مدت و شتابزا نامید . در این مقاله تنها به بررسی عوامل ارادی مهم می پردازیم که منجر به رخداد انقلاب در ایران شد و در این ارتباط به عواملی همچون نقش امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب ، نقش ایدئولوژی انقلاب و نقش بسیج مردمی در انقلاب اسلامی ایران اشاره خواهد شد .

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان