در این مقاله تلاش شده است ابعاد تحولات سیاسی در ایران بعد از انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گیرد و به این سوال پاسخ داده شود که تحولات سیاسی در ایران بعد از انقلاب متاثر از چه عواملی بوده است؟ برای پاسخ به این سوال ضمن توصیف ماهیت نظام سیاسی در ایران و شناسایی مکانیسم تحول در این گونه نظام های سیاسی این فرضیه اثبات شد که تحولات سیاسی در ایران طی سی سال گذشته عمدتاً شامل تحولات در سطح دولت بوده است که این تحولات با توجه به ماهیت دمکراتیک و مردمی جمهوری اسلامی عمدتا متاثر از رقابت بین خرده گفتمان های مختلف اندیشه اسلامی در ایران از یکسو و تغییرات اجتماعی و اقتصادی بعد از انقلاب بوده است که به رشد نیروهای اجتماعی و اقشار اجتماعی جدید در ایران منجر شد. هرچند عوامل خارجی به عنوان عوامل مهم حاشیه ای در این تحولات نقشی مهم داشته اند.
تحلیل گفتمان رویکردی ساختاری است که امکان پیوند متن به جنبه های جامعه شناختی را فراهم می کند. متون سیاسی اجتماعی محصول بافتار پیچیده و درهم تنیدة قدرت و ایدئولوژی است. واکاوی معانی آن ها پیوندهای پنهان ایدئولوژی سلطه را آشکار می کند. تحلیل گفتمان انتقادی از جمله رویکردهای نوین در تجزیه و تحلیل گفتمان به شمار می رود. بسیاری از تحلیل گران گفتمان انتقادی به مؤلفه های زبان شناختی توجه دارند، اما «ون لیوون» معتقد است که مؤلفه های جامعه شناختی معنایی شناختی عمیق تر از متن ارائه می دهند. در این مقاله کوشش شد با به کار بستن الگوی ون لیوون، به واکاوی معنای عنصرِ «غیر دیگری» در دو روزنامة عهد مشروطیت، قانون و کاوه، پرداخته شود. به ویژه تلاش شد بازآفرینش مقولة دیگری در قالب کارگزاران اجتماعی صورت پذیرد، افرادی که در هیئت انسان های کوشش گر تلاش می کنند اوضاع جامعه را بهبود بخشند. پژوهش، با بهره گیری از انواع پوشیده و صریح ارجاع به کارگزاران در قالب فعال منفعل سازی، مشخص سازی تشخص زدایی، نام دهی، طبقه بندی کردن، انتزاعی سازی و تعیین ماهیت انجام گرفت.
حوزه های علمیه در ایجاد و حفظ ارزش های انقلاب اسلامی از نقش قابل اعتنایی برخوردار هستند. به این جهت دشمنان انقلاب اسلامی برای پیشبرد اهداف خود درصددند حوزه های علمیه را به عامل زوال و فنای انقلاب مبدل نمایند. از این رو با ایجاد و بهره مندی از پیشران های آنتی تز انقلاب اسلامی در حوزه های علمیه زمینه انحطاط و افول انقلاب از درون حوزه های علمیه را دنبال می نمایند. در این پژوهش با مصاحبه از صاحب نظران حوزوی و روش تحلیل مضامین، پیشران های آنتی تز انقلاب اسلامی در حوزه های علمیه سنجیده شده اند. پیشران های آنتی تز انقلاب اسلامی در حوزه های علمیه که در این پژوهش شناسائی و مورد تحلیل قرار گرفته اند عبارتند از: تضعیف منزلت اجتماعی، استحاله ارزش ها و مبانی انقلاب اسلامی، ناکارآمدسازی حوزه های علمیه در مدیریت مسائل اجتماعی، تقویت جبهه ها و جریان های مخالف در حوزه های علمیه، ابهام افزائی، فقدان هوش راهبردی و گسترش و ترویج واپس گرائی در حوزه های علمیه.
به طور کلی نسخ خطی در دفتر مطالعات خاورشناسی سن پترزبورگ، مبین اساس ادبیات افغانی است و دارای آثاری دربارة زبان پشتو است و مطالعة آنها موجب کسب نتایح ارزشمندی در زمینة دستور زبان و فرهنگ لغت زبان پشتو به عنوان یکی از زبانهای ایرانی شده است.