فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
1 - 2
حوزه های تخصصی:
در بین تمامی نهادها، سازمان ها و مؤسسات اجتماعی، خانواده مهم ترین، ارزشمندترین و اثربخش ترین نقش ها را دارا است. خانواده طبیعی ترین و مشروع ترین واحد تولید مثل و فراگیرترین واحد اجتماعی به شمار می آید. خانواده دارای اهمیت تربیتی و اجتماعی است. افراد از سوی خانواده و در خانواده گام به عرصه هستی می نهند و جامعه نیز از تشکل افراد هستی و قوام می باید؛ بنابراین از ارکان عمده و نمادهای اصلی هر جامعه به شمار می رود. بهنجاری یا ناهنجاری جامعه در گرو شرایط عمومی خانواده هاست و هیچ یک از آسیب های اجتماعی فارغ از تأثیر خانواده پدید نمی آید. نقش اصلی و آشکار خانواده تولید مثل و انتقال سینه به سینه ارزش ها و میراث فرهنگی و اعتقادی از نسلی به نسل دیگر است. تربیت نسل و تأمین نیازهای اساسی انسانی و ایجاد تعادل روانی، عاطفی و اجتماعی در اعضاء، از جمله اهمیت خانواده است. خانواده در اسلام به عنوان بنیادی مستحکم و نهادی اساسی و اجتماعی محسوب می شود. خانواده به وسیله ازدواج به صورت یک پیمان با تکیه بر حقوق و قوانین بر مبنای مردن و رحمت استوار می گردد. تشکیل خانواده پیمانی و متعهدانه بین زن و مرد است که هدف آن تأمین نیازهای انسانی و آرامش و سکون آنان با یکدیگر است که تولید و پرورش فرزندان اهداف عالیه انسانی آن محسوب می شود. فرزند پروری الزامی و یک ضرورت اجتماعی است. مهارتی است که باید پیش از فرزند آوری بیاموزیم تا روابط والد و کودک به درستی شکل گیرد. فرزند پروری مجموعه روش هایی است که والدین برای رشد و پروش کودک خود به کار می برند؛ روش هایی که در ارضای نیازها، یادگیری، رفتار و عملکرد، طرز تفکر، ارتباطات و به طور کلی تربیت فرزندشان نقش دارد؛ بنابراین می توان گفت که آموختن مهارت های رشد در پرورش کودک از مهارت های پایه ای و زیربنای مهم فرزند آوری است.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر کاهش دلزدگی زناشویی و افسردگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
129 - 137
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی کفایت روان سنجی پرسشنامه خشونت در روابط پیش از ازدواج در جامعه ایرانی بود. در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، تعداد 240 نفر (171 زن و 69 مرد) از دانشجویان دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه خشونت در روابط پیش از ازدواج (DVQ+)، پرسشنامه جنسیت زدگی (ASI) و مقیاس ارزیابی رابطه (RAS) پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون و بررسی روایی سازه و روایی ملاکی پرسشنامه در نرم افزارهای Spss-24 و Amos-24 انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی مدل 8 عاملی این پرسشنامه را (با اندکی تغییر) تائید کرد. ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 94/0 محاسبه شد و برای عامل های 8 گانه بین 86/0 (برای تحقیر در جمع) تا 93/0 (برای تحقیر) در نوسان بود. از طرفی روایی ملاکی پرسشنامه از طریق همبسته کردن آن با پرسشنامه جنسیت زدگی (20 /0r=، 01/0p<) و با مقیاس ارزیابی رابطه (46 /0-r=، 01/0p<) مطلوب ارزیابی شده و روایی سازه آن با استفاده از روایی همگرا و واگرا مورد تائید قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت پرسشنامه خشونت در روابط پیش از ازدواج از ویژگی های روان سنجی مطلوب و انطباق خوبی در جامعه ایرانی برخوردار است. از این رو این پرسشنامه می تواند برای اهداف پژوهشی و بالینی در زمینه روابط پیش از ازدواج و خشونت جنسی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت بر تحمل پریشانی و بازداری هیجانی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
23 - 29
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت بر تحمل پریشانی و بازداری هیجانی دانش-آموزان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مرکز جامع سلامت سیدحاتمی اردبیل در سال 1400 بود. از جامعه مذکور 30 نفر، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و کنترل جایگزین شدند. این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایشی طی 8 هفته تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت قرار گرفت، در این مدت بر گروه گواه مداخله ی انجام نگرفت پرسشنامه های تحمل پریشانی و بازداری هیجانی به عنوان ابزار ارزشیابی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون دو گروه، حاکی از این است که نمرات پس آزمون تحمل پریشانی و بازداری هیجانی گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری دارد (01/0=P). با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت موجب بهبود نمرات تحمل پریشانی و بازداری هیجانی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شد.
چرخش های فناورانه در تربیت: چالش فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مبانی تعلیم و تربیت سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
117 - 136
حوزه های تخصصی:
پیامدهای فناوری های نوین به ویژه فناوری های ارتباطاتی و اطلاعاتی جدید که عموما در قالب فضاهای مجازی بروز نموده اند، فی نفسه برای نظامهای اجتماعی، فرهنگی،اقتصادی و بویژه نظامهای تربیتی چالش اساسی به حساب می آیند.این چالش می تواند هم منفی تلقی شود و هم مثبت.اینکه چرا پیامدهای مذکور برای بعضی نظامهای تربیتی چالش مثبت و برای بعضی از نظامهای تربیتی چالش منفی محسوب می شود، به مبانی فلسفی ، اجتماعی،فرهنگی و ایدئولوژیک حاکم بر آن نظامهای تربیتی مربوط می شود. این مقاله بدنبال طرح این نکنه اساسی است که با پذیرش حضور اجتناب ناپذیر فضای مجازی در نظام تربیتی، چرخش هایی در جهت گیری ها ، مبانی ،اهداف و فرایندهای پداگوژیک نظام تربیتی رخ می دهد که این چرخشها صرف نظر از اینکه برای کدام نظام تربیتی مثبت یا منفی تلقی شوند، از ویژگی چالش برانگیز خاصی در تربیت برخوردارند که در این مقاله به آنها اشاره شده است; از جمله چرخش از فلسفه تربیت فناورانه به فلسفه ی فناورانه تربیت، چرخش از فضای ناهموار به فضای هموار،چرخش از نشان یابی به نقشه کشی و نهایتا چرخش از لایه مندی عمودی به افقی که هر کدام تصویری متفاوت از جریان تربیت را پدید ار می سازند.
تدوین بسته آموزشی تربیت جنسی کودکان از تولد تا 5 سالگی ویژه والدین و تعیین اثربخشی آن بر دانش و نگرش و عملکرد والدین نسبت به پیشگیری از سواستفاده جنسی و احساس کفایت والدگری آنها در دو گروه مادران عادی و تنها (والد-مادر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
525 - 547
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، طراحی یک بسته آموزشی تربیت جنسی ویژه مادران و تاثیر آن بر دانش و نگرش و عملکرد نسبت به سواستفاده جنسی و احساس کفایت والدگری در گروه مادران عادی و تنها بود. روش پژوهش: این پژوهش، از جهت تدوین یک بسته آموزشی جدید، پژوهشی بنیادی و از جهت کاربست آن در آموزش والدین، پژوهشی کاربردی است. در طراحی بسته از روش کیفی و در بررسی اثربخشی بسته بر دانش، نگرش و عملکرد و احساس کفایت والدگری، از روش کمی استفادده میشود. جامعه آماری پژوهش برای والدین دو گروه، به دلیل عدم حضور پدران و عدم امکان آموزش به آنها، مادران جهت پژوهش انتخاب شدند. مادران کودکان عادی شامل مادران مراجعه کننده به مهد کودک ها و مراکز نگهداری شهر تهران و برای کودکان تک والد (والد-مادر)جامعه آماری مادران شاهد دارای کودکان پیش از دبستان هستند. ابتدا به منظور استخراج تمام مولفه های مهم و کاربردی در زمینه آموزش تربیت جنسی منابع و پژوهش های انجام گرفته مرتبط با موضوع طی ده سال اخیر (2010 تا 2020) انتخاب و بررسی شد. سپس به منظور تائید مولفه های مهم و کاربردی به دست آمده از منابع کتبی، پرسشنامه دلفی برای متخصصان وصاحب نظران به حوزه تعلیم و تربیت کودک، در رشته روانشناسی و علوم تربیتی که تخصص در حوزه تربیت جنسی و سو استفاده جنسی داشتند، و به روش در دسترس و گلوله برفی انتخاب شدند ،ارسال شد. به منظور اجرای بسته طراحی شده، ابتدا از بین مهدکودک های عادی و شاهد شهر تهران ، مادران دارای کودک زیر 5 سال با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب می شوند، تعداد نمونه، برای هر گروه مادران کودکان عادی و تک والد، 60 نفر بود که بصورت تصادفی انتخاب شده (حمعا 120نفر) و در دو گروه کنترل و آزمایش اول و دوم، (هر گروه 30 نفر) قرار گرفتند.
طراحی و ساخت پرسشنامه تشخیص و علت یابی اختلال بی خوابی در میان سالان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ تابسان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
97 - 113
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر طراحی، ساخت و تعیین ویژگی های روانسنجی پرسشنامه تشخیص و علت یابی اختلال بی خوابی بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع روانسنجی بود. جامعه ی آماری مورد مطالعه تمامی افراد میان سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر همدان در سال 1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب و برای بررسی روایی سازه، از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی بهره گرفته شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد در پرسشنامه تشخیص بی خوابی 5 عامل با مقادیر ویژه بیشتر از یک، 62 درصد از واریانس کل نمره ها را تبیین می کنند. همچنین ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه تشخیص بی خوابی 88/0 بدست آمد. در پرسشنامه علت یابی اختلال بی خوابی 7 عامل با مقادیر ویژه بیشتر از یک، 65 درصد از واریانس کل نمره ها را تبیین می کنند و ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه علت یابی اختلال بی خوابی 94/0 بوده است. عامل های پرسش نامه اختلال بی خوابی شامل استرس خواب، کمیت خواب، الگوی خواب، کیفیت خواب و تداوم خواب و عامل های پرسشنامه علت یابی اختلال بی خوابی شامل؛ شرایط روانی، شرایط محیطی، شرایط اجتماعی، بهداشت خواب، شرایط جسمانی، مصرف مواد و الکل و نگرش به خواب بود.نتیجه گیری: نتایج تحلیل عامل تاییدی در تمامی موارد بزرگتر از 5/0 بوده و مقادیر پایایی ترکیبی در تمامی مولفه ها بزرگتر از4/0 در هر دو پرسش نامه به دست آمد. بنابراین پرسش نامه مذکور از پایایی و روایی مطلوبی برخورداراست.
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری تنظیم هیجان در افراد مبتلا به افسردگی و اضطراب همایند
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب همایند، سطح پیچیده تر و بالاتری از آسیب روانی را نسبت به مبتلایان بدون همایندی تجربه می کنند. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری تنظیم هیجان افراد مبتلا به افسردگی و اضطراب همایند بود. روش : روش تحقیق حاضر نیمه تجربی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از میان بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب همایند مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹، تعداد ۳۲ نفر از بانوان از طریق مصاحبه بالینی به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه طرحواره درمانی هیجانی (۱۶ نفر) و گروه کنترل (۱۶ نفر) گمارده شدند. ابزارها شامل مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (۱۹۹۴) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان (۲۰۰۴) بود. طرحواره درمانی هیجانی در ۱۰ جلسه هفتگی ۹۰ دقیقه ای اعمال شد. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی با نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از این بود که طرحواره درمانی هیجانی اثربخشی درون گروهی و بین گروهی نیرومندی را بر عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری تنظیم هیجان داشت (۰/۰۱>P). اثربخشی این مداخله تا مرحله پیگیری ماندگار بود. میزان اندازه اثر برای عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان به ترتیب ۰/۳۲۴ و ۰/۴۳۰ بود (۰/۰۱>P). نتیجه گیری: طرحواره درمانی هیجانی می تواند به عنوان یک درمان یکپارچه عوامل فراتشخیصی اختلال افسردگی و اضطراب همایند را بهبود بخشد. با اثبات کارایی این مداخله در مطالعات متعدد، می توان از آن به عنوان خط اول درمان افسردگی و اضطراب همایند استفاده کرد.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر سازش با درد بر افسردگی و اضطراب بیماران سرطانی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماران سرطانی دردهای مزمن و دردهای طاقت فرسایی را تجربه می کنند که تحمل و سازگاری را برای آن ها دشوار می کند. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر سازش با درد بر افسردگی و اضطراب بیماران سرطانی انجام شد. روش : پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به مراکز درمانی و کلینیک های شهر سنندج در سال ۱۳۹۹ بودند، که ۳۰ نفر بیمار سرطانی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. شرکت کنندگان در گروه آزمایش برنامه آموزشی مبتنی بر سازش با درد را در ۱۰ جلسه ۲ ساعته دریافت و شرکت کنندگان در گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد اضطراب بک (۱۹۹۰) و پرسشنامه استاندارد افسردگی بک (۱۹۶۱) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۲، شاخص های توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه مبتنی بر سازش با درد بر افسردگی بیماران سرطانی تأثیر معنادار (۰/۰۱>P) و باعث کاهش افسردگی در بیماران سرطانی، و همچنین برنامه مبتنی بر سازش با درد بر اضطراب بیماران سرطانی تأثیر معنادار (۰/۰۱>P) و باعث بهبود اضطراب در بیماران سرطانی شده است. نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، برای کمک به بیماران سرطانی با توجه به نقش کلیدی برنامه آموزشی مبتنی بر سازش با درد در کاهش افسردگی و اضطراب بیماران سرطانی، می توان از این برنامه در کلینیک های مشاوره استفاده نمود.
تغییرات در شبکه استراحت مغزی در شرایط محرومیت از خواب با استفاده از تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خواب یک فرآیند ضروری برای حفظ تعادل همه اعضای بدن است. کم خوابی یک پدیده رایج در جوامع مدرن است، اما اثرات طولانی مدت آن بر عملکرد شناختی مغز کمتر مورد مطالعه علمی قرار گرفته است. علی رغم مطالعات انجام شده در زمینه اندازه گیری هوشیاری، هوشیاری و توجه، اجماع کمتری در مورد تأثیرات کم خوابی بر بسیاری از عملکردهای شناختی سطح بالا از جمله کارکردهای ادراک، حافظه و عملکردهای اجرایی وجود دارد. روش کار: در این مطالعه ما از داده های تصاویر تشدید مغناطیسی عملکردی حالت استراحت (rs-fMRI) جمع آوری شده توسط دانشگاه استکهلم جهت پروژه خواب استفاده نمودیم. این داده ها شامل تصاویر گرفته شده از افراد در دو حالت خواب کامل و محرومیت نسبی از خواب بود. جهت تحلیل تصاویر و مطالعه تفاوت های بین دو حالت، نرم افزار FSL را به کار بردیم. بدین منظور ابتدا با انجام آنالیز ICA بر روی تصاویر rs-fMRI، مولفه های مستقل مکانی به صورت گروهی استخراج گردیدند و در ادامه مولفه های به دست آمده به هفت شبکه مغزی معرفی شده در اطلس Yeo_7networks تخصیص داده شدند. یافته ها: بر اساس نتایج، امکان مقایسه اتصالات درون شبکه ای برای 5 شبکه حالت استراحت وجود داشت که در شبکه های N1 و N5 تفاوت معناداری مشاهده شد. علاوه بر آن بررسی اتصالات بین شبکه ای نشان داد که ارتباط زوج شبکه های N2-N6 و N3-N7 در حالت کم خوابی و شرایط طبیعی اختلاف معناداری دارند. نتیجه گیری: وجود تفاوت آماری معنادار در اتصالات درون شبکه ای هر یک از شبکه های بینایی و لیمبیک در حالت کم خوابی و طبیعی را می توان ناشی از تاثیر کم خوابی بر کارکردهای شناختی حافظه و توجه برشمرد.
سبک های مقابله ای والدین با هیجان های منفی کودکان: نقش واسطه ای نظم جویی هیجان در والدین دارای فرزند درخودمانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین سبک های مقابله ای والدین با هیجان های منفی کودکان با توجه به نقش واسطه ای نظم جویی هیجان در والدین دارای فرزند در خودمانیم بود. این پژوهش از نوع توصیفی، از نوع همبستگی بود و جامعه آماری والدین دانش آموزان دارای اختلال درخودماندگی در مدارس کودکان استثنایی شهر بندرعباس در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بود که 300 نفر تخمین زده شد. با توجه به محدود بودن جامعه در دسترس تمام والدین به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند که از این تعداد 250 نفر در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه سرشت و منش (کلونینجر، 1986)؛ مقیاس مشکلات در نظم جویی هیجانی (گراتز و روئمر، 2004) و مقیاس سبک های مقابله با هیجانات منفی کودکان (فابس، آیزنبرگ و برونزوایگ، 1990) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد منش همکاری و خود راهبری، تبیین کننده مثبت نظم جویی هیجانی در والدین دارای فرزند درخودمانده است. سرشت آسیب پرهیزی و پشتکار تبیین کننده های منفی نظم جویی هیجانی و سرشت پاداش وابسته تبیین کننده مثبت نظمجویی هیجانی و همچنین منش خود فرا روی تبیین کننده مثبت سبک های برخورد حمایتی و غیرحمایتی و سرشت آسیب پرهیزی تبیین کننده منفی سبک های حمایتی بود. سرشت پاداش وابسته تبیین کننده منفی سبک های غیر حمایتی و سرشت پشتکار نیز تبیین کننده مثبت سبک های غیر حمایتی بود. هیچ یک از مسیرهای واسطه ای معنی دار نبودند. به طور کلی می توان گفت ویژگی های سرشت و منش والدین می توانند تبیین کننده سبک های مقابله با هیجان های منفی والدین و همچنین نظم جویی هیجان آنها باشند که هر دو نقش مهمی در اجتماعی شدن هیجانی فرزندان دارند.
اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر دشواری تنظیم هیجان، ارضای نیازهای اساسی و علائم داغدیدگی در پسران نوجوان داغدیده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: نوجوانان داغدیده معمولاً گستره وسیعی از ناسازگاری های هیجانی و رفتاری را تجربه می کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر دشواری تنظیم هیجان، ارضای نیازهای اساسی و علائم داغدیدگی نوجوانان داغدیده انجام شد.
روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان پسر داغدیده تحت پوشش یکی از خیریه های شهر تهران در سال 1401 بودند، که از بین آن ها تعداد 30 نفر با روش در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. در گروه آزمایش برنامه تئوری انتخاب در 8 جلسه هفتگی (هر جلسه به مدت 1 ساعت) اجرا گردید اما گروه کنترل این مداخله را دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه های دشواری تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004)، نیازهای اساسی (سالاری و صاحبی، 1383) و سوگ کودکان و نوجوانان (دایرگرو و همکاران، 2001) استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار آماری SPSS-26 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد آموزش تئوری انتخاب باعث کاهش دشواری تنظیم هیجان، علائم داغدیدگی، ارضای نیازهای اساسی و کاهش مؤلفه های نیاز به امنیت، عشق و تعلق، آزادی، قدرت و تفریح در گروه آزمایش شد (05/0>P)، و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار و معنادار بوده است (05/0>P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، می توان از آموزش تئوری انتخاب در مراکز درمانی جهت کاهش علائم سوگ، دشواری تنظیم هیجانی و بهبود ارضای نیازهای اساسی نوجوانان داغدیده استفاده کرد.
اضطراب کرونا، اضطراب مرگ و اضطراب سلامت قبل و بعد از تزریق واکسن کرونا در سالمندان مرد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت اضطراب کرونا، اضطراب مرگ و اضطراب سلامتی قبل و بعد از تزریق واکسن کرونا در سالمندان مرد مقیم مرکز سالمندان زنجان انجام شد. روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون تک گروهی بدون گروه گواه با سه بار اندازه گیری می باشد. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان مرد مقیم مرکز سالمندان زنجان می باشد که 30 نفر از سالمندان این مرکز که اختلال شناختی خفیف در آزمون معاینه وضعیت روان کسب کردند، به صورت هدفمند انتخاب شدند و به سه پرسش نامه مقیاس اضطراب کرونا ویروس(علی پور، قدمی، علی پور و عبداله زاده، 1398)، مقیاس اضطراب مرگ تمپلر(1970) و پرسش نامه اضطراب سلامت (سالکوسکیس و وارویک، 2002) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار spss نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: نتایج یافته ها حاکی از آن است که تزریق واکسن کرونا اضطراب ناشی از بیماری کرونا و اضطراب سلامت سالمندان را کاهش و اضطراب مرگ در سالمندان را افزایش داده است. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج حاصل از پژوهش که نشان داد اضطراب مرگ در سالمندان بعد از تزریق واکسن معنا دار نیست لازم است کارگاه هایی در این خصوص برای سالمندان برگزار شود.
مقایسه اثربخشی مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله شفقت به خود به دختران بر تاب آوری دختران نوجوان با تعارض والد- فرزندی در شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
291 - 307
حوزه های تخصصی:
هدف : مقایسه اثر بخشی مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله شفقت به خود به دختران بر تاب آوری دختران نوجوان با تعارض والد-فرزندی در شیوع ویروس کرونا بود. روش پژوهش : نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری را دختران نوجوان14و 15 سال که در سال تحصیلی 1400- 1399 در منطقه14شهر تهران و در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند و مادران آن ها تشکیل می دادند.34 نفر از دانش آموزان با تعارض والد- فرزند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروهمارده شدند. گروه آزمایش اول10نفر از مادران دانش آموزان تحت مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی (بوگلز و رستیفو، 2014) و گروه آزمایش دوم 12نفر از دانش آموزان تحت مداخله شفقت به خود (گیلبرت،2010)، قرار گرفتند و در گروه گواه 12 نفر از دانش آموزان هیچ مداخله دریافت نکردند. ابزار پژوهش مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بود. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که مداخله فرزند پروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله شفقت به خود به دختران نسبت به گروه گواه به طور معنی داری بر تاب آوری اثربخش بوده (001/0= P، 63/19 = F) و بین دو روش تفاوت معنا داری در افزایش تاب آوری مشاهده نشد و این تاثیر در طول زمان ثابت باقی مانده است (001/0p≤). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان از این آموزش ها در محیط های مشاوره مدارس و خانواده به منظور افزایش تاب آوری و بهبود روابط نوجوانان دارای تعارض با والدین استفاده کرد
اثربخشی تنظیم هیجان بر کارکرد خانواده و تعهد زناشویی در زوجین با تاب آوری پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
553 - 565
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی پروتکل تنظیم هیجانی بر کارکرد خانواده و تعهد زناشویی در زوجین با تاب آوری پایین صورت گرفت. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود. جامعه آماری تحقیق را تمام زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال 1400 که از تاب آوری پایینی برخوردار بودند، تشکیل دادند. 30 زوج به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها پرسشنامه های تاب آوری سیکبی (2005)، کارکرد خانواده اپشتاین و بالدوین بیشاب (1983) و تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) مورد استفاده قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت دوازده جلسه (هفته ای یک جلسه، هر جلسه 45 دقیقه) پروتکل تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس (2002) را دریافت کرد. جلسات به صورت گروهی برگزار شدند. در این مدت گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. نتایج با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله تنظیم هیجان بر کارکردهای خانواده (10/525=F، 0010=P) و تعهد زناشویی (90/289=F، 001/0=P) کوثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود از پروتکل پژوهش حاضر جهت ارتقا تعهد زناشویی و کارکردهای خانواده در مراکز مشاوره خانواده استفاده شود.
اثر کار شایسته بر تعهد عاطفی: نقش میانجی گر ایمنی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کار بخش اساسی از زندگی انسان است و کار شایسته نیازهای انسانی برای بقا، ارتباط اجتماعی و خودتعیینی را برآورده می کند. سازمان بین المللی کار، کاری را که در آن فرصت هایی برای کار مولد با درآمد منصفانه، وجود امنیت در محیط کار و حمایت اجتماعی برای خانواده ها، وجود چشم انداز بهتر برای توسعه فردی و یکپارچگی اجتماعی، آزادی برای افراد در بیان نگرانی های خود، سازماندهی و مشارکت در تصمیم گیری هایی که بر زندگی آن ها تأثیر می گذارد و برابری فرصت ها و درمان برای همه زنان و مردان می باشد، به عنوان کار شایسته تعریف می کند. در نتیجه پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر کار شایسته بر تعهد عاطفی با توجه به نقش میانجی گری ایمنی روان شناختی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، معلمان استان خوزستان بودند که با روش نمونه گیری در دسترس 320 نفر از آن ها انتحاب شدند که به صورت برخط و از طریق شبکه های اجتماعی به پرسش نامه های تحقیق پاسخ دادند. پرسش نامه های مورد استفاده در این تحقیق، پرسش نامه کار شایسته (دافی و همکاران، 2017)، پرسش نامه ایمنی روان شناختی (ادموندسون، 1999)، پرسش نامه تعهد عاطفی (مایر و همکاران، 1993) بودند. داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS و Amos-25 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد کار شایسته بر ایمنی روان شناختی و بر تعهد عاطفی اثر مستقیم مثبت و معنی دار دارد. همچنین ایمنی روان شناختی بر تعهد عاطفی اثر مستقیم مثبت و معنی دار دارد. نتایج بوت استراپ نشان داد اثر غیرمستقیم کار شایسته به واسطه ایمنی روان شناختی بر تعهد عاطفی مثبت و معنی دار می باشد، در نتیجه تضمین کار شایسته، عدم اطمینان ادراک شده در مورد شغل و شرایط کار را کاهش می دهد و سبب می شود کارفرمایان سرمایه گذاری بلندمدتی بر روی کارکنان انجام دهند تا روابط کاری با ثباتی ایجاد کنند.
مقایسه اثربخشی الگوریتم مراحل تغییر درد و درمان فراتشخیصی بر نشانه های همراه بیماری در بیماران سایکوسوماتیک مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
135 - 144
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی الگوریتم مراحل تغییر درد و درمان فراتشخیصی بر نشانه های همراه بیماری در بیماران سایکوسوماتیک مبتلا به میگرن بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل افراد مبتلا به میگرن شهر ارومیه بود. تعداد 45 نفر از افراد مبتلا به میگرن پس از تشخیص نهایی توسط متخصص انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایشی یک تحت درمان الگوریتم مراحل تغییر درد، گروه آزمایشی دو تحت درمان فراتشخیصی و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. نشانه های همراه میگرن شامل عدم تحمل پریشانی، اضطراب درد و اختلالات خواب بود که برای اندازه گیری آنها از پرسشنامه عدم تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005)، مقیاس اضطراب درد (مک کراکن و همکاران، 1992) و پرسشنامه اختلالات خواب (محمدی و همکاران، 1388) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی در خرده مقیاس شناختی اضطراب درد و خرده مقیاس های عدم جذب، ارزیابی و تنظیم هیجان به طور معنادار اثربخشی بیشتری نسبت به درمان الگوریتم مراحل تغییر درد داشت. اما، بین اثربخشی درمان فراتشخیصی و الگوریتم مراحل تغییر درد در متغیرهای خواب اختلاف معنی داری وجود نداشت. نتایج این پژوهش حاکی از این است که استفاده از درمان فراتشخیصی توسط روان درمانگران می تواند نشانه های هیجانی بیماران مبتلا به میگرن را کاهش داده و به بهبود سردرد کمک کند. اما در مورد اختلالات خواب این بیماران، هر دو درمان قابلیت استفاده دارد.
نقش تعدیل کننده جنسیت در رابطه بین فشار روان شناختی، حساسیت به طرد شدن و شکست با ایده پردازی خودکشی نوجوانان: نقش میانجی افسردگی و ناامیدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف شناسایی ایده پردازی خودکشی در نوجوانان می تواند به مداخله به هنگام برای افراد در معرض خطر کمک کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده جنسیت در رابطه بین فشار روان شناختی، حساسیت به طرد شدن و شکست با ایده پردازی خودکشی در نوجوانان با نقش میانجی افسردگی و ناامیدی انجام شد. مواد و روش ها پژوهش مقطعی حاضر به روش همبستگی و از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان 14 تا 19ساله استان لرستان که در سال تحصیلی 1401 در مقطع متوسطه مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند. در این پژوهش بااستفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 623 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس احتمال خودکشی (کال و گیل، 1988)، مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی (زیگموند و اسنیت، 1983)، پرسش نامه فشار روان شناختی (ژانگ و همکاران، 2022)، مقیاس ناامیدی (بک و همکاران، 1974)، مقیاس شکست گیلبرت و آلن (1998) و پرسش نامه حساسیت به طرد (داونی و فلدمن، 1996) استفاده شد. فرضیه های پژوهش بااستفاده از ضریب همبستگی پیرسون به کمک نرم افزار SPSS نسخه 26 و تحلیل مسیر بااستفاده از نرم افزار AMOS نسخه 24 تحلیل شدند. یافته ها نتایج حاصل از تحلیل متغیر تعدیل کننده نشان داد در پسران شکست و حساسیت به طرد اثر مثبت و مستقیمی بر ایده پردازی خودکشی دارد، درحالی که فشار روان شناختی از طریق ناامیدی و افسردگی اثر غیرمستقیمی بر ایده پردازی خودکشی دارد. همچنین در دختران شکست و فشار روان شناختی اثر مثبت و مستقیمی بر ایده پردازی خودکشی دارند، درحالی که حساسیت به طرد از طریق ناامیدی و افسردگی اثر غیرمستقیمی بر ایده پردازی خودکشی دارد. نتیجه گیری از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که فشار روان شناختی، حساسیت به طرد و شکست از طریق ناامیدی و افسردگی می توانند به خوبی ایده پردازی خودکشی در نوجوانان را تبیین کنند.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس انواع پورنوگرافی در جامعه ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع روان سنجی است که با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس انواع پورنوگرافی در میان جمعیت عمومی انجام شد. مواد و روش ها مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی است. از میان جمعیت عمومی 500 نفر (318 نفر مرد و 182 نفر زن با میانگین سنی 5/07± 23/55 سال) به صورت دردسترس و در فضای مجازی انتخاب شدند و به مقیاس های انواع پورنوگرافی و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها بااستفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 و لیزرل نسخه 8/8 از طریق روش لاوشه، تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی، ضریب همبستگی پیرسون، آلفای کرونباخ و امگا انجام شد. یافته ها یافته های این مطالعه نشان داد این ابزار روایی محتوایی مطلوبی دارد. مدل اولیه سه عاملی ابزار از طریق تحلیل عاملی تأییدی تأیید نشد. به جای آن، تحلیل عاملی اکتشافی به ارائه مدل بازنگری شده ای با 7 عامل منجر شد. آلفای کرونباخ و امگا این مقیاس به ترتیب 0/87 و 0/86 به دست آمد. بررسی روایی هم زمان این مقیاس نیز از طریق همبستگی با مقیاس مصرف مشکل ساز پورنوگرافی نشان داد این مقیاس با اکثر خرده مقیاس های مصرف مشکل ساز پورنوگرافی همبستگی مثبت دارد. نتیجه گیری براساس نتایج این مطالعه، می توان نتیجه گرفت که نسخه فارسی مقیاس انواع پورنوگرافی برای سنجش انواع پورنوگرافی در نمونه ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است و ابزار مناسبی برای استفاده در پژوهش های مرتبط با پورنوگرافی است.
بررسی رابطه بین حمایت سازمانی و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری معلمان زن در پساکرونا
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش از مهم ترین سازمان هایی است که نقش مهمی در رشد جامعه دارد و شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر موفقیت کارکنان این سازمان اهمیت بسزایی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین حمایت سازمانی و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری معلمان زن در پساکرونا بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه معلمان زن شهر میبد و اردکان در سال ۱۴۰2-۱۴۰1 بود. ۲۰۸ نفر با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، حمایت سازمانی آیزنبرگر و همکاران (1986) و کیفیت زندگی کاری لوپز (2007)، را تکمیل کردند. داده ها به روش همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری و با بهره گیری از نسخه 2۶ نرم افزار SPSS و نسخه ۲۴ نرم افزار Amos تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد اثر مستقیم حمایت سازمانی (۰۰۱/۰>p، ۳۳۲/۰=β) و کیفیت زندگی کاری (۰۰۱/۰>p، ۴۵۶/۰=β) بر بهزیستی روانشناختی و حمایت سازمانی (۰۰۱/۰>p، ۴۰۲/۰=β) بر کیفیت زندگی کاری معلمان زن معنی دار است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که کیفیت زندگی کاری در رابطه بین حمایت سازمانی و بهزیستی روانشناختی معلمان زن نقش میانجی دارد (۰۰۱/۰>p، ۱۸۳/۰=β). بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که بهزیستی روانشناختی معلمان زن مرتبط با میزان حمایتی است که سازمان آموزش و پرورش از آن ها دارد و در این راستا کیفیت زندگی کاری نیز اثرگذار است.
اثربخشی آموزش مهدویت بر بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهدویت بر بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن انجام شد. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود و طرح آن به صورت گروه های آزمایش و گروه کنترل و دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در سال تحصیلی 1401-1402 بود. حجم نمونه پژوهش برای هر گروه 15 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) و در مجموع 30 نفر براورد شد. نمونه گیری در مرحله اول به صورت داوطلبانه در دانشگاه آزاد رودهن انجام شد که از طریق اجرای پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (2002)، دانشجویانی که نمره پایین از این دو پرسشنامه دریافت نمودند، غربالگری شد، سپس از بین این دانشجویان، افرادی که حاضر به همکاری با پژوهشگر و دارای ملاک های ورود به پژوهش بودند را انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. سپس گروه آموزش تحت آموزش مهدویت قرار گرفت ولی گروه کنترل آموزشی دریافت کرد، سپس مجدد از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS-25 نشان داد، آموزش مهدویت بر افزایش خرده مقیاس های بهزیستی روانشناختی شامل پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن به طور معناداری مؤثر است.