فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش خوش بینی شغلی و بدبینی شغلی بر ادراک استخدام پذیری دانشجویان با میانجی گری عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی کاریابی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 366 نفر از دانشجویان شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1400-1399 دانشگاه شهرکرد بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های استخدام پذیری، خودکارآمدی کاریابی، خوش بینی نسبت به مسیر پیشرفت شغلی و بدبینی شغلی پاسخ دادند. درضمن، نمره معدل برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج، رابطه مثبت و معنادار بین خوش بینی شغلی، ادراک استخدام پذیری، عملکرد تحصیلی و خودکارامدی کاریابی و رابطه منفی و معناداری با بدبینی شغلی را نشان دادند. همچنین، اثر غیرمستقیم خوش بینی شغلی با ادراک استخدام پذیری ازطریق میانجی گری عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی کاریابی تأیید شد؛ اما اثر غیرمستقیم بدبینی شغلی با ادراک استخدام پذیری ازطریق میانجی گری عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی کاریابی تأیید نشد. به طور کلی، خوش بینی شغلی دانشجویان منجر به افزایش ادراک استخدام پذیری آنها و بدبینی شغلی دانشجویان منجر به کاهش ادراک استخدام پذیری آنها می شود؛ همچنین، خوش بینی شغلی می تواند با افزایش عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی کاریابی به افزایش ادراک استخدام پذیری دانشجویان منجر شود.
پیش بینی اعتیادپذیری بر اساس سرمایه روانشناختی، نشخوار فکری و ذهن آگاهی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی اعتیادپذیری بر اساس سرمایه روانشناختی، نشخوار فکری و ذهن آگاهی در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین انجام شد. پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین در سال تحصیلی 99-1398 نیمسال دوم تشکیل داد. از بین دانشجویان دختر با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 نفر انتخاب و به پرسشنامه اعتیادپذیری (وید و بوچر، 1992)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، پرسشنامه نشخوار فکری (یوسفی و همکاران، 1388) و پرسشنامه ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2004) پاسخ دادند. داده های پژوهش با روش های آمار توصیفی، ماتریس ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری با SPSS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین نمره کل سرمایه روانشناختی (56/0-=r و 002/0=p) و ابعاد آن با اعتیادپذیری رابطه معکوس و معناداری وجود دارد (05/0>P). این رابطه بین نمره کل نشخوار فکری (44/0=r و 002/0=p) و ابعاد آن با اعتیادپذیری، مثبت و معنادار و بین نمره کل ذهن آگاهی (62/0-=r و 001/0=p) و ابعاد آن با اعتیادپذیری، معکوس و معنادار بود (05/0>P). همچنین، رگرسیون چندمتغیره به روش ورود همزمان نشان داد که 44 درصد از واریانس اعتیادپذیری بر مبنای متغیرهای پیشبین (سرمایه روانشناخت، ذهن آگاهی و نشخوار فکری) قابل تبیین است. بنابراین می توان برای پیشگیری از اعتیاد در دانشجویان با شناخت عوامل روانشناختی مؤثر و تقویت ذهن آگاهی آسیب پذیری دانشجویان در این زمینه را کاهش داد.
پیش بینی اضطراب ابتلا به کرونا براساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، باورهای مذهبی و تاب آوری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کرونا ویروس از جمله ویروس هایی است که باعث عفونت های تنفسی می شود. بعلاوه انسان همواره در مواجهه با شرایطی که کنترل آن از حیطه اختیاراتش خارج است، دچار ترس و اضطراب می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب ابتلا به کرونا براساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، باورهای مذهبی و تاب آوری در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود، که به روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد ۳۸۴ دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اضطراب کرونا ویروس (۱۳۹۸)، نظم جویی شناختی هیجان (۲۰۰۱)، باورهای مذهبی آلپورت و راس (۱۹۶۷) و تاب آوری کانر و دیویدسون (۲۰۰۳) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ استفاده شد. یافته ها: براساس نتایج بین تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری رابطه منفی (۰/۰۵>P) و با جهت گیری مذهبی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (۰/۰۵>P). همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد ۲۹/۶ درصد از واریانس اضطراب ابتلا به کرونا براساس راهبردهای سازگار و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان، جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی و تاب آوری قابل تبیین است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، جهت گیری/ باورهای مذهبی و تاب آوری توانایی پیش بینی اضطراب ابتلا به کرونا در دانشجویان را دارد و می تواند سبب کاهش اضطراب کرونا دانشجویان شود.
تحلیل تمیز اختلالات شخصیت خوشه B براساس مشکلات بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلالات شخصیت تأثیرات گسترده ای بر زندگی فردی و اجتماعی افراد بر جای می گذارند. هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین میزان افتراق اختلالات شخصیت خوشه B براساس مشکلات بین فردی بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علّی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال شخصیت خوشه B در مناطق پنج گانه شهر اراک در سال ۱۴۰۱ بود. تعداد ۱۲۰ نفر از افراد براساس تعداد گروه ها و متغیرهای پژوهش از بین مراجعه کنندگان به مراکز روانشناسی و ترک اعتیاد شهر اراک به روش در دسترس انتخاب و به مقیاس های چندمحوری بالینی میلون نسخه ۴ (۲۰۱۵) و مشکلات بین فردی (۱۹۹۶) پاسخ دادند، همچنین افراد به وسیله مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیت (۲۰۱۶) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل تمایز در نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین مؤلفه های مردم آمیزی (۰/۰۰۱=P)، جرئت ورزی (۰/۰۰۱=P)، پرخاشگری (۰/۰۰۱=P)، در نظر گرفتن دیگران (۰/۰۰۱=P)، وابستگی به دیگران (۰/۰۰۸=P)، حمایت از دیگران (۰/۰۰۱=P) و مشارکت با دیگران (۰/۰۰۱=P) در گروه های مورد بررسی بود، اما بعد گشودگی بین گروه های مورد بررسی، تفاوت معناداری نشان نداد (۰/۱۴=P). در مجموع براساس مؤلفه های مورد ارزیابی، ۶۸/۳% شرکت کنندگان به درستی در گروه های خود قرار گرفتند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در پژوهش حاضر اکثر ابعاد مشکلات بین فردی در افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی خوشه B معنادار بودند، در نتیجه می توان از این متغیر جهت افتراق اختلالات شخصیت این خوشه و همچنین طرح مداخله استفاده نمود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نظم جویی هیجان و کاهش فشارخون در افراد مبتلا به بیماری کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آبان) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
۱۶۳۲-۱۶۱۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش ها موید تأثیر عوامل روانی بر پیدایش بیماری های قلبی و عروقی همچون فشارخون است. این دسته بیماری ها برکیفیت هیجان ها و سلامت افراد اثرگذارند. تاکنون درمان های مختلفی برای کاهش فشارخون به انجام رسیده ولی به نظر می رسد به نقش درمان های روانشناختی همچون درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در نظم جویی هیجانی و به تبع آن کاهش فشارخون توجه کافی نشده است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نظم جویی هیجان و کاهش فشارخون در افراد مبتلا به بیماری کرونری قلب بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری 6 ماهه همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به کرونری قلب مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی شهر نوشهر بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از افراد مبتلا به کرونری قلب که با استفاده از نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه نظم جویی هیجان گرانفسکی و همکاران (2001) و دستگاه فشارسنج به دست آمد. پروتکل مورد استفاده در این پژوهش، براساس پیشنهاد هربرت و فرمن (2011) بود که در 8 جلسه 60 دقیقه ای طراحی و اجرا شد. داده ها با استفاده از روش مانکوا و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات قبل و بعد از مداخله بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 p<). به این صورت که در میانگین فشارخون افراد در پیش آزمون گروه آزمایش 16/15 و در مرحله پس آزمون به 83/12 کاهش یافته بود، در حالی که در گروه گواه تغییر معناداری صورت نگرفته بود. در نهایت یافته ها بیانگر آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نظم جویی هیجان و کاهش فشارخون در افراد مبتلا به بیماری کرونری قلب تأثیر معناداری از نظر آماری دارد. نتیجه گیری: باتوجه به اثربخش بودن درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش فشارخون و نظم جویی هیجان افراد بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توانند به عنوان روش مداخله ای مؤثری برای بهبود نظم جویی هیجان و کاهش فشارخون در افراد مبتلا به بیماری کرونری قلب به کار روند. پیشنهاد می شود زمینه لازم برای آشنایی عملی و کاربردی چنین رویکردهایی برای روانشناسان، پزشکان و پرستاران فراهم گردد.
ابزار خودگزارشی، گزارش والدین و نوجوانان برنامه تقویت بنیان خانواده (10-14): ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
80 - 107
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت ارزیابی برنامه های توانمندسازی نوجوانان و خانواده ها با استفاده از ابزارهای مناسب، هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی ابزار خودگزارشی و گزارش والدین و معلمان برنامه تقویت خانواده (14-10) بود. پژوهش حاضر از حیث هدف پژوهش کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی-توصیفی بود. جامعه ی آماری، نوجوانان 14-10 سال ایرانی بود که در دوره دوم ابتدایی (پایه های چهارم، پنجم و ششم)، مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 691 دانش آموز (331 پسر، 360 دختر) و 691 والد (334 پدر، 357 مادر) بود که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه نظرسنجی شخص نوجوان، پرسشنامه نظرسنجی والدین/ سرپرستان، پرسشنامه توانایی و مشکلات- نسخه والدین، معلم و نوجوان و مقیاس کیفیت زندگی مدرسه استفاده شد. تحلیل آیتم نشان داد که آیتم های هر یک از پرسشنامه ها از ویژگی های مطلوبی برخوردار هستند. نتایج تحلیل اکتشافی و تأییدی نیز نشان داد پرسشنامه والدین و نوجوانان ابزاری تک عاملی است. روایی هم زمان ابزارها نیز در حد قابل قبولی بودند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که ابزارها از ویژگی های روان سنجی مناسبی جهت ارزیابی برنامه تقویت بنیان خانواده برخوردار است.
کشف شبکه مضامین مشکلات ارتباطی خانواده های با فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
201 - 237
حوزه های تخصصی:
وجود یک عضو مبتلا به اوتیسم در خانواده طیف وسیعی از چالش ها و مشکلات را برای اعضای خانواده ایجاد می کند. پژوهش حاضر باهدف کشف چالش ها و مشکلات ارتباطی خانواده های دارای فرزند مبتلا به اوتیسم و دستیابی به شبکه مضامین این چالش ها و مشکلات انجام شد. روش پژوهش از نوع کیفی و روش تحلیل از نوع تحلیل مضمون بود. جامعه آماری خانواده های دارای فرزند اوتیسم (7 تا 18 ساله) شهر اصفهان (240 خانواده) بودند، 18 خانواده در پژوهش شرکت کردند. روش انتخاب شرکت کنندگان از نوع هدفمند بود. جهت گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. یافته ها ی پژوهش 675 کد اولیه، 23 مضمون پایه، پنج مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر را نشان داد. مضامین سازمان دهنده استخراج شده عبارت بودند از: مسئله های اجتماعی، فردی، مرتبط با تعامل با کودک، کمبود زمان و درون خانوادگی. مضمون فراگیر نیز فرهنگ اجتناب از اوتیسم بود. یافته های این پژوهش نشان دادند که اتخاذ رویکردی که در سطح جامعه نگرش های پذیرش نسبت به اوتیسم را تشویق کند، می تواند به عنوان اولین گام در جهت بهبود محیط انگ زدایی و فرهنگ اجتناب از اوتیسم باشد. برنامه های فرهنگی مناسب در سطح جامعه نیز می تواند به افزایش آگاهی در مورد اوتیسم و اختلالات رشدی کمک کند و خانواده ها را با منابع مداخله به موقع پیوند دهد.
رابطه باورهای وسواسی والدین و اضطراب اجتماعی در فرزندان با واسطه تنظیم هیجان در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۰
37 - 68
حوزه های تخصصی:
اضطراب اجتماعی معمولا روندی مزمن و پیوسته دارد و به میزان زیادی با دوران کودکی و خانواده در ارتباط است. هدف این پژوهش تعیین رابطه باورهای وسواسی والدین و اضطراب اجتماعی در فرزندان با میانجی گری تنظیم هیجان بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 500 نفر دانشجوی دختر عضو شبکه مجازی تلگرام دانشکده روان شناسی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب بود. نمونه آماری 600 نفر شامل 200 دانشجوی دختر و 400 نفر والدین آن ها بودند که با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. مقیاس اضطراب اجتماعی (مایکل لایبویتز، 1987)، توسط دانشجویان و پرسش نامه باورهای وسواسی (گروه کاری دریافت های شناختی در اختلال وسواس فکری عملی،2003) و فرم کوتاه پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، گرایچ و اسپینهاون، 2002)، توسط والدین دانشجویان تکمیل و برای آزمون فرضیه ها از آزمون های همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد باورهای وسواسی والدین با راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان آن ها، و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان والدین با اضطراب اجتماعی فرزند رابطه مثبت با سطح معنا داری05/0≥p داشتند.
مدل پیش بینی سازگاری روانی - اجتماعی با بیماری بر اساس رفتارهای ارتقادهنده سلامت با میانجی گری شفقت به خود در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
163 - 179
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی سازش یافتگی روانی- اجتماعی با بیماری بر اساس رفتارهای ارتقادهنده سلامت با میانجی گری شفقت به خود در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بودند که در فصل پاییز و زمستان سال 1400 به مراکز درمانی و متخصصین گوارش شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 340 بیمار مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس سازش یافتگی روانی- اجتماعی با بیماری (دروگیتس، 1986) (PSADS)، پرسشنامه رفتارهای ارتقادهنده سلامت (والکر و همکاران، 1987) (HPLQ) و پرسشنامه شفقت به خود (نف، 2003 (SCQ) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و آزمون بوت استراپ صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد رفتارهای ارتقادهنده سلامت، شفقت به خود و سازش یافتگی روانی-اجتماعی با بیماری دارای رابطه معنادار است (01/0>p). همچنین رفتارهای ارتقادهنده سلامت و شفقت به خود بر سازش یافتگی روانی- اجتماعی با بیماری دارای اثر مستقیم معنادار است (01/0>p). علاوه بر این نتایج بوت استراپ نشان داد که شفقت به خود در رابطه بین رفتارهای ارتقادهنده سلامت با سازش یافتگی روانی- اجتماعی با بیماری دارای نقش میانجی گری معنادار است (01/0>p). همچنین مدل از برازش مناسبی برخوردار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، شفقت به خود دارای نقش میانجی معنادار بین رفتارهای ارتقادهنده سلامت با سازش یافتگی روانی- اجتماعی با بیماری است.
الگوی ساختاری شایستگی اجتماعی و بهزیستی ذهنی بر اساس سرمایه های روان شناختی با نقش میانجی رضایت از زندگی در دختران و زنان جوان سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف پیش بینی شایستگی اجتماعی و بهزیستی ذهنی بر اساس سرمایه های روان شناختی با نقش واسطه ای رضایت از زندگی در دختران و زنان جوان سرپل ذهاب انجام شد.
روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دختران و زنان 35-18 سال شهرستان سرپل ذهاب در سال 1401 بود که شامل 7000 نفر بودند و 364 نفر از آن ها بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه، از پرسش نامه های شایستگی اجتماعی پرندین (۱۳۸۵)، بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003)، سرمایه های روان شناختی لوتانز (2007) و رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) استفاده شد.
یافته ها: نتایج همبستگی معن ی دار و مثبتی بین تمام متغیرها نشان داد (p<0.05). نتایج نشان داد که سرمایه های روانشناختی بصورت مستقیم 10/43 درصد (0001/0p= ،431/0= β) و از طریق غیر مستقیم 50/26 درصد (0001/0p=، 265/0= β) از واریانس شایستگی اجتماعی را تبیین کرد. نتایج همچنین نشان داد که سرمایه های روان شناختی بصورت مستقیم 70/79 درصد (0001/0 p= ،797/0= β)، و از طریق غیر مستقیم 00/16 درصد (0001/0 p= ،160/0= β)، از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین کرد. همچنین سرمایه های روان شناختی، 30 درصد از واریانس رضایت از زندگی (0001/0 p= ،300/0= β)، و رضایت از زندگی 50/85 درصد (0001/0 p= ،855/0= β)، و شایستگی اجتماعی 40/53 درصد (0001/0 p= ،534/0= β) از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین کردند.
نتیجه گیری: در مجموع سرمایه های روانشناختی مستقیما و از طریق رضایت از زندگی، واریانس شایستگی اجتماعی و بهزیستی ذهنی را در افراد مورد مطالعه تبیین کردند.
اثربخشی بسته درمان ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مثبت نگر و بر کنترل عواطف و پشتکار مدیران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
379 - 398
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته درمان ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مثبت نگر بر کنترل عواطف و پشتکار مدیران زن انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه همراه با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران زن موسسات و سازمان های بهار زیست، بارسا و هامون نایزه در سال 1400 بودند. انتخاب نمونه ها به صورت روش نمونه گیری در دسترس بود و حجم نمونه در این بخش نیز بر اساس نوع پژوهش دو گروه 32 نفره بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پشتکار داک ورث و همکاران (2007)، و مقیاس کنترل عواطف ویلیامز و همکاران (1997) بودند. نتایج بخش کیفی پژوهش منجر به تدوین بسته درمانی ترکیبی 18 جلسه ای بسته درمان ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد و مثبت نگر محقق ساخته شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بین گروهی در سطح معنا داری 05/0=α انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد روش درمان ترکیبی پذیرش و تعهد و مثبت نگر بر نمرات کنترل خشم (72/7=F، 010/0=P)، کنترل خلق افسرده (37/20=F، 001/0=P)، کنترل اضطراب (31/4=F، 040/0=P)، پشتکار و خودکارآمدی (96/3=F، 040/0=P)، تاثیر دارد و این تاثیر در مرحله پیگیری نسبت به پیش آزمون نیز معنی دار بود. نتیجه گیری: با توجه به اینکه آموزش بسته ترکیبی روان شناسی مثبت نگر و روان شناسی پذیرش و تعهد باعث افزایش کنترل عواطف (خشم، اضطراب، افسردگی و عواطف مثبت) و پشتکار مدیران شد، پیشنهاد می شود سازمان ها، شرکت ها چه در بخش های خصوصی و دولتی از این آموزش و مداخله بسته درمانی در جهت رشد و اعتلای سازمانی خود استفاده کنند
Identifying the strategies and consequences of training sport activities to children with autism spectrum disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
the special conditions of children with autism spectrum disorder; they should benefit from exercising in their lives. Unfortunately, due to the unfamiliarity and the lack of suitable conditions, the ground to participate in sport activities for this group of people in the society is not well prepared. Therefore, the purpose of the current research is to identify strategies and express the consequences of teaching sports activities to children with autism spectrum disorder. Methods: The present research carried out in 2023 via using a qualitative style based on a phenomenological approach and in the Collaizi method. Research Participants included: children with autistic disorder and their parents, sport instructors with the experience of working with autistic children, university faculty members in the psychology department, sport management, motor behavior, and autism therapists, from whom a sample of 17 people was selected. For the final validation of the research, the validity and reliability criteria were applied. Results: In the end, 87 final concepts were identified, including 7 main contents: motivational, environmental, individual, instructors’, communication, social, and parental awareness; and its consequences entail 5 main contents of motor, physical, psychological, behavioral and social development. Conclusion: The results of the research will help to plan the proper inclusion of sport programs in the daily schedule of children suffering from autism, and finally the improvement of the physical and mental condition of this group of people in the society will be achieved.
پیش بینی اضطراب ناشی از شیوع کرونا ویروس بر اساس پریشانی روان شناختی، راهبردهای مقابله با تنیدگی و انعطاف ناپذیری در کادر درمان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
427 - 444
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی اضطراب ناشی از شیوع کرونا ویروس بر اساس پریشانی روان شناختی، راهبردهای مقابله با تنیدگی و انعطاف ناپذیری در کادر درمان انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه کادر درمان (پزشک، پرستار و غیره) شهر اصفهان در دوران شیوع کرونا در سال 1400-1399 بودند. به این منظور تعداد 400 نفر از این دانش آموزان با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری در دسترس (شیوه آنلاین) انتخاب شدند و به مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) علی پور و همکاران (1398)، پرسشنامه پریشانی روان شناختی کسلر (K-10) کسلر و همکاران (2003)، پرسشنامه راهبردهای مقابله با تنیدگی (WCQ) لازاروس و فولکمن (1998) و پرسشنامه پذیرش و عمل- نسخه دوم (AAQ-II) بوند و همکاران (2011) پاسخ دادند. پس از گردآوری الکترونیکی پرسشنامه ها، داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره به شیوه همزمان تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین پریشانی روان شناختی، راهبردهای مقابله با تنیدگی و انعطاف ناپذیری با اضطراب رابطه معناداری وجود دارد (0/01>p). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 73/3 درصد واریانس اضطراب کرونا به وسیله پریشانی روان شناختی، راهبردهای مقابله با تنیدگی و انعطاف ناپذیری تبیین می شود؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که پریشانی روان شناختی، راهبردهای مقابله با تنیدگی و انعطاف ناپذیری توان پیش بینی اضطراب کرونا در کادر درمان دارند.
بررسی اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی گروهی بر افزایش سلامت روان دختران مجرد بدون سابقه ازدواج
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
465 - 471
حوزه های تخصصی:
ازدواج واقعه ای اجتماعی، زیستی و فرهنگی است که نقش بنیادینی در برآورده ساختن نیازهای اساسی انسان دارد. بالا رفتن سن ازدواج فشاری شکننده بر زندگی دختران مجرد ایجاد می کند و سلامت روان دختران را تحت تأثیر قرار می دهد. چنانچه سلامت روان مورد غفلت قرار بگیرد، آسیب هایی جبران ناپذیر خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرح واره درمانی در افزایش سلامت عمومی روان در دختران مجرد بدون سابقه ازدواج می باشد. این مطالعه به روش شبه تجربی بود و با استفاده از روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. 36 نفر از دختران مراجعه کننده به مراکز روان شناسی در مشهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای موردسنجش، پرسشنامه سلامت عمومی روان بود؛ که با این پرسشنامه سطح سلامت روان در جنبه های مختلف از قبیل اضطراب، نشانه های جسمانی، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی سنجیده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند میانگین نمره های سلامت عمومی روان گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش معناداری داشت و همچنین نسبت به گروه گواه افزایش معناداری یافت. همچنین نمرات گروه آزمایش در مرحله پیگیری به طور معناداری بالاتر از نمرات پیش آزمون بود؛ به عبارت دیگر، طرح واره درمانی سلامت عمومی روان در دختران مجرد را به طور معناداری افزایش داد.
بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه روانشناختی سبک های تفکر جنایی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پرسشنامه روانشناختی سبک های تفکر جنایی در تشخیص و ارزیابی سبک های تفکر جنایی با تاکید بر اهمیت شناخت، به ویژه در ارتکاب و تداوم جرم در حوزه روانشناختی نقش به سزایی دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه روانشناختی سبک های تفکر جنایی در زندانیان انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر توصیفی- کاربردی و از نوع مطالعات روانسنجی بود. جامعه آماری شامل زندانیان شهر شیراز در سال ۱۴۰۱ بود. نمونه آماری ۵۱۹ زندانی زندان عادل آباد شیراز بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و پرسشنامه روانشناختی سبک های تفکر جنایی (۱۹۹۵) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزارهای SPSS و AMOS نسخه ۲۲ انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل عامل تأییدی از مدل هشت سبک تفکر جنایی و مدل سلسله مراتبی تفکر جنایی پرسشنامه روانشناختی سبک های تفکر جنایی حمایت کرد و شاخص های برازش مطلوب بود. ضریب آلفای کرونباخ تفکر جنایی کلی ۰/۹۱ و سبک تفکر فعال و منفعل به ترتیب ۰/۸۹ و ۰/۷۹ بدست آمد. همچنین ضریب آلفای کرونباخ هشت سبک تفکر جنایی در بازه بین ۰/۶۱ تا ۰/۸۱ بود، و ضریب همبستگی آزمون- بازآزمون بین ۰/۶۳ تا ۰/۸۶ بدست آمد. نتیجه گیری: پایایی و روایی نسخه فارسی پرسشنامه روانشناختی سبک های تفکر جنایی در زندانیان تائید شد. پیشنهاد می گردد این پرسشنامه توسط مددکاران اجتماعی و فعالان حوزه روانشناسی جنایی جهت پیش بینی ارتکاب و تداوم جرم به کار گرفته شود.
الگوی روابط ساختاری نقش سبک های والدینی و عدم تحمل ابهام در گرایش اعتیاد به اینترنت با میانجیگری اجتناب تجربی در نوجوانان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اعتیاد به اینترنت یک مسئله سلامت عمومی جهانی در میان نوجوانان می باشد که با طیف وسیعی از پیامدهای منفی همراه است. هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری نقش سبک های والدینی و عدم تحمل ابهام در گرایش اعتیاد به اینترنت با میانجیگری اجتناب تجربی در نوجوانان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی با تکیه بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل در مدارس دولتی شهر اردبیل در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بود. از این جامعه نمونه ای به تعداد ۱۸۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت (۱۹۹۶)، اجتناب تجربی (۲۰۱۱)، سبک های والدینی (۱۹۷۲) و عدم تحمل ابهام (۲۰۰۷) پاسخ دادند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۵ و SmartPLS نسخه ۴ استفاده شد. یافته ها: نتایج معادلات ساختاری نشان داد که سبک مستبدانه (β=۰/۱۷, P=۰/۰۰۱) و سبک سهل گیرانه (β=۰/۳۹, P=۰/۰۰۱) و عدم تحمل ابهام (β=۰/۲۷, P=۰/۰۰۱) اثر مثبت و مستقیم بر اعتیاد به اینترنت دارند، و سبک مقتدرانه اثر منفی و مستقیمی بر اعتیاد به اینترنت دارد (β=-۰/۲۱, P=۰/۰۰۱). همچنین نتایج اثرات غیرمستقیم نیز نشان داد اجتناب تجربی میانجی روابط سبک های والدینی و عدم تحمل ابهام با اعتیاد به اینترنت می باشد (۰/۰۵=P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سبک های والدینی و عدم تحمل ابهام از عوامل مهم اعتیاد به اینترنت هستند که با میانجیگری اجتناب تجربی بر اعتیاد به اینترنت اثر می گذارند؛ بنابراین به روانشناسان و مشاوران مدارس برگزاری کارگاه هایی با هدف کاهش و پیشگیری از اعتیاد به اینترنت در میان نوجوانان توصیه می شود.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر سبک زندگی ارتقادهنده سلامت بر سازگاری عاطفی، اجتماعی و تحصیلی نوجوانان تیزهوش
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بسیاری از مشکلات خانواده ها و جوامع کنونی ریشه در ناسازگاری های نوجوانان دارد. شناخت عوامل مؤثر بر سازگاری به ویژه در دوره نوجوانی که انحرافات رفتاری شدت می یابد از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر سبک زندگی ارتقادهنده سلامت بر سازگاری عاطفی، اجتماعی و تحصیلی نوجوانان تیزهوش انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس سمپاد (تیزهوشان) دوره متوسطه شهر سنندج در سال تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که از دانش آموزان تیزهوشی که به فراخوان پژوهشگر جواب مثبت داده و در معیار سازگاری نمره زیر 15 کسب کرده بودند به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه هفتگی و هر جلسه 90 دقیقه تحت مداخله قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت والکر (1995) و پرسش نامه سازش یافتگی سینها و سینگ (1993) بود. جهت تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و تحلیل کوواریانس و نسخه 22 نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر سبک زندگی ارتقادهنده سلامت به صورت معناداری موجب افزایش نمره کلی سازگاری (45/44 F=، 01/0 > p)، سازگاری عاطفی (87/32 F=، 01/0 > p)، سازگاری اجتماعی (83/8 F=، 01/0 > p) و سازگاری تحصیلی (54/23 F=، 01/0 > p) در نوجوانان تیزهوش شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق، درمانگران و متخصصان سلامت می توانند از برنامه آموزش گروهی مبتنی بر سبک زندگی ارتقادهنده سلامت برای بهبود ویژگی های مرتبط با سلامت به ویژه افزایش سازگاری در نوجوانان استفاده نمایند.
اثربخشی درمان گروهی متمرکز بر شفقت بر راهبرد های حل تعارض و دشواری تنظیم هیجان در زوجین دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۲۰۰-۱۹۱
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی متمرکز بر شفقت بر راهبرد های حل تعارض و دشواری تنظیم هیجان در زوجین دارای تعارض زناشویی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجین دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرج در سال 1401 بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند از میان زوجین داوطلب واجد شرایط 30 زوج انتخاب شده و به صورت گمارش تصادفی در 2 گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت درمان گروهی متمرکز بر شفقت گیلبرت به مدت 10 جلسه 75 دقیقه ای (هفته ای 2 جلسه) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه راهبرد های حل تعارض استراوس و همکاران (1996) (CTS2)، دشواری تنظیم هیجان گرتز و روئمر (2004) (DERS) و تعارضات زناشویی ثنایی (1379) (MCQ) بود. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت بر راهبرد های حل تعارض (001/0=p) و دشواری تنطیم هیجان (001/0=p) زوجین دارای تعارض زناشویی معنادار بود و نتایج حاکی از ماندگاری درمان در دوره پیگیری بود (001/0=p). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان گروهی متمرکز بر شفقت روش مداخله ای مناسبی برای ارتقای راهبرد های حل تعارض و کاهش دشواری تنظیم هیجان زوجین دارای تعارض زناشویی بوده است.
ساختار عاملی و تغییرناپذیری جنسیتی پرسشنامه نیازهای بین فردی (INQ-15)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و تغییرناپذیری جنسیتی پرسشنامه نیازهای بین فردی (INQ-15) در دانشجویان بود. طرح پژوهش توصیفی- همبستگی و به طور دقیق تر اعتباریابی آزمون بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در ترم پائیز 1402-1401 تشکیل می دادند. با در نظر گرفتن تعداد متغیرها در مطالعه اول 236 نفر و در مطالعه دوم 292 نفر به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه نیازهای بین فردی (INQ-15؛ ون اوردن و همکاران، 2012)، مقیاس نیاز به تعلق (NTBS؛ کلی، 1999)، پرسشنامه طرحواره یانگ (YSQ-SF؛ والر و همکاران، 2001)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21؛ لوی باند و لوی باند، 1995)، مقیاس فشار روانی کسلر (K6؛ کسلر و همکاران، 2002) و مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI؛ بک و همکاران، 1979) صورت گرفت. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس دارای ساختاری دو عاملی با واریانس تبییین شده 41/72 درصد بوده و از روایی تأییدی مناسبی نیز برخوردار است. ساختار عاملی بر حسب جنسیت تغییرناپذیر بود. ضرایب آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن از 81/0 تا 96/0 به دست آمد. همبستگی مثبت با نیاز به تعلق، انزوای اجتماعی، افسردگی و فشار روانی (01/0>P) نشان از روایی همگرای پرسشنامه داشت. نیازهای بین فردی می توانستند افکار خودکشی را پیش بینی کنند(01/0>P). به طور کلی پرسشنامه نیازهای بین فردی روایی و پایایی قابل قبولی را نشان داد و از این رو می تواند به طور قابل اعتمادی در مطالعات روابط بین فردی در بین دانشجویان استفاده شود.
تحلیلی بر ریشه های روانشناختی در جرائم خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۲۴۶-۲۲۲۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: با بررسی ادبیات جرائم خانوادگی، می توان به شکاف پژوهشی عمده ای در تحلیل دقیق پیچیدگی ها و عوامل روانشناختی نهان در پس آن ها پی برد که مانع از درک کامل این معضل اجتماعی و پاسخگویی مؤثر به آن شده است. علی رغم شناسایی برخی روابط بین شرایط روانی خاص و رفتارهای مجرمانه، کمبود مطالعات تحلیلی در شناخت ریشه های عمیق تر و نهفته در این جرائم، برنامه های پیشگیری و مداخله ای را با چالش مواجه ساخته است. بنابراین، ضرورت دارد تا پژوهش هایی به صورت اختصاصی بر این شکاف تمرکز کرده و با بررسی دقیق تر عوامل روانشناختی فردی و بین فردی، راهکارهای یکپارچه تری برای دستیابی به راه حل های قابل اجرا در مبارزه با جرائم خانوادگی ارائه دهند. هدف: هدف این مطالعه کاوش عمیق در عوامل روانشناختی پشت پرده جرائم خانوادگی و توسعه راهکارهای مؤثر برای پیشگیری بود. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه مروری نقلی بود. با استفاده از کلیدواژه های جرائم خانوادگی، خشونت خانگی، الگوهای سوء رفتار در پایگاه های اختصاصی نظیر Medline ، SID، Magiran، PubMed، Scopus و Science Direct جستجو از سال 2000 الی 2023 انجام شد. تعداد 52 مقاله بازیابی شده و پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، در نهایت 16 مطالعه که ارتباط مستقیمی با موضوع داشتند مورد بررسی قرار گرفته و براساس بیانیه پریزما یافته های آن ها بایکدیگر ترکیب شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر که از طریق مرور و تحلیل دقیق مطالعات منتشر شده در حوزه جرائم خانوادگی به دست آمده اند، نشان می دهند که عوامل روانشناختی متعددی در وقوع این جرائم نقش دارند. این عوامل شامل آسیب های روانی کودکی، اختلالات شخصیتی و رفتاری، افسردگی و اضطراب، مصرف الکل و مواد مخدر، فشارهای اقتصادی -اجتماعی و استرس، مهارت های محدود در حل تعارض و تأثیر انتظارات و نقش های جنسیتی سنتی و مسائل قدرت می باشند. نتیجه گیری: بسیاری از مصادیق جرائم خانوادگی، نه در عوامل بیرونی بلکه در عمق پیچیدگی های روانی افراد و الگوهای تعاملی درون خانواده ها ریشه دارند. شناخت این عوامل می تواند در طراحی برنامه های پیشگیرانه و درمانی که به سازماندهی بهتر روابط خانوادگی و کاهش آسیب های ناشی از چنین جرائمی کمک می کنند، بسیار کارساز باشد. فهم عمیق تر از این مسائل به مددکاران اجتماعی، روانشناسان و مقامات قضائی اجازه می دهد تا اقدامات به مراتب مؤثرتری را برای حمایت از قربانیان و بازپروری عاملین این جرائم انجام دهند.