فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
115 - 131
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظر به اهمیت نقش خانواده در عملکرد شغلی و حساسیت شغل نظامیان، هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر طرحواره درمانی بر تنظیم هیجانی در زنان متاهل دارای همسر نظامی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه زنان دارای همسر نظامی در منطقه یک شهر تهران که به مراکز مشاوره و روان شناسی ویژه خانواده های نظامی مراجعه نموده اند.دراین تحقیق، از مراکز مشاوره و روان شناسی ویژه خانواده های نظامی در سطح شهر تهران براساس موقعیت جغرافیایی، مرکز درمانی آتیه را به عنوان گروه نمونه گیری انتخاب واز میان مراجعه کنندگان به این مرکز نمونه انتخاب شد.با توجه به معیارهای ورودی نهایتا 24 نفر از زنان متاهل دارای همسر نظامی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 12 نفره قرار گرفتند. بدین منظوراز مدل طرحواره درمانی یانگ(2003)استفاده شد و در طی مدت 10 جلسه دو ساعته و به صورت هفته ای 1جلسه آموزش طرحواره درمانی توسط پژوهشگر انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان (2002) بود. داده های بدست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تجزیه تحلیل شد. نتایج: یافته ها نشان داد نمرات شرکت کنندگان در گروه آزمایش در متغیر تنظیم هیجانی نیز نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری نشان داد(001/0>P).بحث:با توجه به یافته های به دست آمده دراین مطالعه می توان نتیجه گرفت، آموزش طرحواره درمانی در افزایش تنظیم هیجانی خانواده های نظامی مؤثر است. کلیدواژه ها: طرحواره درمانی، تنظیم هیجانی، نظامی
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر شادکامی و توانایی تحمل ابهام مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
212 - 193
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر شادکامی و توانایی تحمل ابهام مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم شهر کرمانشاه در سال 1400 بودند که از میان آنان 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و با همگن سازی سن و میزان تحصیلات به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان جهت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس شادکامی آکسفورد (آرگایل و لو، 1989) (OHQ) و پرسشنامه تحمل ابهام (مک لین، 2009) (ATQ) پاسخ دادند. پس از 8 جلسه آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای گروه آزمایش، داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر شادکامی و توانایی تحمل ابهام در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم اثربخش بود (05/0P<) و اثر آن در طول زمان تداوم داشت (05/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از بکارگیری شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش شادکامی و توانایی تحمل ابهام در مراکز مشاوره و روان درمانی می تواند مفید و مؤثر واقع شود.
مقایسه اثربخشی آموزش هیجان مدار مبتنی بر رویکرد( HMT-LMG) و تحلیل ارتباط متقابل (TA)بر تمایزیافتگی و حل تعارض والد-نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
89 - 63
حوزه های تخصصی:
مقدمه : هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش رویکرد هیجان مدار مبتنی بر (HMT/LMG) و تحلیل ارتباط متقابل بر تمایزیافتگی و حل تعارض والد-نوجوان بود. روش : روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون دو گروه آزمایش با پیگیری سه ماهه و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر مشهد در سال تحصیلی 99-1400 بود (12018 نفر). حجم نمونه 60 نفر دانش آموز همراه مادر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با گزینش تصادفی در دو گروه آزمایش قرار گرفتند (هر گروه 30 نفر). جهت جمع آوری داده ها از مقیاس های نگرش فرزند نسبت به مادر (CAM)، تاکتیک های تعارض موری اشتراوس (1990) و تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر(1998) و همچنین، بسته های آموزشی تحلیل ارتباط متقابل استوارت و جونز (2009) و هیجان مدار(HMT/LMG) آیکین و آیکین (2017) استفاده گردید. هر دو گروه پرسشنامه های مذکور را تکمیل و سپس یکی از گروه ها به مورد مداخله تحلیل ارتباط متقابل و گروه دیگر برنامه(HMT/LMG) را دریافت کرد. در پایان مداخله نیز هر دو گروه پرسشنامه ها را کامل و داده ها با تحلیل واریانس چندمتغیری با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها : اثر زمان، گروه و تعامل زمان در گروه آموزش هیجان مدار(HMT/LMG) نسبت به گروه تحلیل ارتباط متقابل برای تمایزیافتگی و حل تعارض معنادار بود (001/0>p). نتیجه گیری : با عنایت به نتایج به دست آمده، آموزش رویکرد هیجان مدار (HMT/LMG) جهت بهبود سطح تمایزیافتگی و حل تعارضات دوره نوجوانی توصیه می گردد.
اثربخشی برنامه آموزش والدگری آدلری بر پیوند با مدرسه و رفتارهای پرخطر نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش والدگری آدلری بر پیوند با مدرسه و رفتارهای پرخطر نوجوانان می باشد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش می باشد. جامعه آماری تحقیق، کلیه مادران دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم بندپی شرقی شهرستان بابل که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل می باشند به تعداد 665 تشکیل می دهند که از این میان تعداد 60 نفر از دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری پرخطر و مادرانشان که با ملاک های ورودی پژوهش همخوانی داشتند با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزشی والدگری براساس بسته آموزشی بریگل (2016) را طی ۸ جلسه 120 دقیقه ای به صورت هفتگی دریافت نمود، قبل و بعد از مداخله، پرسشنامه پیوند با مدرسه (رضایی شریف، ۱۳۹۱) و پرسشنامه رفتارهای پرخطر (زادمحمدی و همکاران، ۱۳۹0) در هر دو گروه اجرا شد. داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزارSPSS-22مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که برنامه آموزش برنامه والدگری آدلری موجب افزایش پیوند والدینی مراقبت (53/51=F، 001/0>P)، حمایت افراطی (50/70=F، 001/0>P) و کاهش رفتارهای پرخطر نوجوانان (30/120=F، 001/0>P) موثر بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت برنامه آموزش والدگری آدلری موجب افزایش پیوند با مدرسه و کاهش رفتارهای پرخطر نوجوانان موثر شد.
رابطه علّی افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با میانجی گری زنجیری خستگی مزمن و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به سرطان رحم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
512 - 533
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علّی افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با میانجی گری زنجیری خستگی مزمن و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به سرطان رحم بود. روش پژوهش: در این مطالعه توصیفی همبستگی، جامعه آماری را کلیه زنان مبتلا به سرطان رحم شهر مشهد در سال 1400 تشکیل دادند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 261 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت وبر (1992)، افسردگی بک (1996)، خستگی مزمن چالدر و همکاران (1993) و تبعیت از درمان سیدفاطمی، رفیعی، حاجی زاده و مدانلو (۱۳۹۷) بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل تحلیل مسیر با کمک نرم افزار SPSS-27 و AMOS-25 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد رابطه بین افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت؛ بین افسردگی با خستگی مزمن؛ بین خستگی مزمن با تبعیت از درمان؛ بین تبعیت از درمان با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت رابطه معنادار وجود داشت (p<0.01)؛ همچنین، مسیر غیرمستقیم افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با نقش میانجی گری زنجیری خستگی مزمن و تبعیت از درمان معنادار شدند (p<0.01). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان مبتلا به سرطان رحم محسوب می شود.
نقش تجربه زیسته روان زخم در کودکی و خودتخریب گری بر پندار خودکشی: اثر واسطه ای فرونشانی عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
113 - 121
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تجربه زیسته روان زخم در کودکی و خودتخریب گری بر پندار خودکشی با اثر واسطه ای فرونشانی عاطفی است. در راستای این هدف در یک تحقیق مقطعی و توصیفی-همبستگی از جامعه ی دانشجویان دانشگاه پیام نور ایلام تعداد 233 نفر (116 نفر مرد، 117 نفر زن) با دامنه سنی 19 تا 30 ساله و مقاطع تحصیلی لیسانس، فوق لیسانس و دکتری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های پندار خودکشی بک، کودک آزاری محمد خانی، آسیب به خود سانسون و سانسون و فرونشانی عاطفی وینبرگر استفاده شد. جهت پردازش وتحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش ازنرم افزارهای آماری SPSS-22و Lisrel-8.85 استفاده شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که روان زخم به طور معنادار اثر مستقیم و مثبت بر پندار خودکشی دارد. از طرفی دیگر، خودتخریب گری رابطه مثبت و معنی داری با پندار خودکشی دارد. روان زخم از طریق فرونشانی عاطفی بر پندار خودکشی تاثیر غیرمستقیم دارد. همچنین، خودتخریب گری از طریق میانجی گری فرونشانی عاطفی برپندار خودکشی تاثیر دارد. با تکیه بر نتایج این پژوهش می توان بیان داشت که، فرونشانی عاطفی می تواند به عنوان یک متغیر واسطه ای رابطه بین روان زخم، خودتخریبی و پندار خودکشی را تبیین کند. بنابراین، می توان مداخله تنظیم هیجانی را برای کاهش پندار خودکشی بکارگرفت.
واکاوی وجوه تاثیرگذار بر ایجاد فاصله میان نظریه و عمل در معلمان ابتدایی: یک پژوهش روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر واکاوی وجوه تاثیرگذار بر ایجاد فاصله میان نظریه و عمل در معلمان ابتدایی است. بدین منظور از روش روایت پژوهی استفاده شده است و بر مبنای روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور، با 16 نفر از معلمان نمونه مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران تا رسیدن به اشباع نظری داده ها مصاحبه شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های روایی و نیمه ساختاریافته و همچنین یادداشت های میدانی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمونی روایت ها بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که 4 مضمون (عامل) اصلی ( تجربیات معلم، آموزش، ویژگی های شخصیتی معلم و ماهیت کودک ابتدایی) به عنوان وجوه تاثیرگذار بر عمل معلمان وجود دارند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که عمل معلمان تنها متاثر از آموزش نیست؛ بلکه 3 عامل تجربیات معلم، ویژگی های شخصیتی معلم و ماهیت کودک ابتدایی نیز وجود دارد که فاصله میان نظریه ی نظریه پردازن تربیتی و عمل معلمان ابتدایی را توجیه می کند. نادیده گرفتن این 3 عامل موجب پایین آمدن بازده دوره های آموزشی پیش، بدو و ضمن خدمت معلمان می شود.
اثربخشی زوج درمانی مثبت گرا مبتنی بر شفقت بر استحقاق، قلدری و سازگاری با همسر در مردان خودشیفته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
71 - 85
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی مثبت گرا مبتنی بر شفقت بر استحقاق، قلدری و سازگاری در مردان خودشیفته دارای تعارض زناشویی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه کنترل با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری مردان خودشیفته دارای تعارض زناشویی یکی از مراکز مشاوره شرق تهران بودند که 30 نفر با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارسیاهه شخصیت خودشیفته زوجین ایرانی محمد شارونی و همکاران، پرسشنامه قلدری در روابط زناشویی گل پرور، پرسشنامه سازگاری با همسر اسپانیر و همکاران و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ بود. گروه آزمایش زوج درمانی مثبت گرا مبتنی بر شفقت را به صورت زوجی و حضوری به مدت 2 ماه در 15 جلسه 100 دقیقه ای هفته ای دوبار دریافت کردند. تحلیل داده ها با واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد زوج درمانی مثبت گرا مبتنی بر شفقت، استحقاق و قلدری را کاهش و سازگاری با همسر را افزایش داد و تاثیر مداخله تداوم داشته است. بنابراین زوج درمانی مثبت گرا مبتنی بر شفقت می تواند جهت اصلاح روابط زناشویی مردان خودشیفته مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی و تعهد به درمان در بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
111 - 130
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی و پایبندی به درمان در بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی است . روش: مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه مورد مطالعه شامل افراد مبتلا به دیابت نوع 2 مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در شش ماهه اول سال 1400 بود. در این مطالعه 33 بیمار دیابتی افسرده با روش نمونه گیری داوطلبانه و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت 10 هفته تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (10 جلسه) قرار گرفتند. پرسشنامه های مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) (DQ) ، پرسشنامه پریشانی هیجانی (کسلر و همکاران، 2002) (EDQ) و پرسشنامه پایبندی به درمان (موریسکی، انگ، کراسول -وود و وارد، 2008) (TCQ) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی، پریشانی هیجانی و پایبندی به درمان در بیماران دیابتی افسرده تأثیر معناداری داشته است (0001>P) و توانسته افسردگی و پریشانی هیجانی را کاهش داده و پایبندی به درمان را در این بیماران بهبود بخشد . نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از شش فرایند اصلی پذیرش، گسلش، خود به عنوان زمینه، ارتباط با زمان حال، ارزش ها و عمل متعهدانه، می تواند روشی موثر برای کاهش پریشانی هیجانی و بهبود پایبندی به درمان بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی باشد.
الگو یابی ساختاری رابطه بین ابعاد شخصیتی با گرایش به خیانت زناشویی با اثر واسطه ای باورهای دینی و مذهبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
93-106
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: خیانت زناشویی ارتباط جنسی و عاشقانه یا عاطفی ای تعریف می شود که موجب پیمان شکنی فرد نسبت به رابطه زناشویی خود می شود و یکی از رخدادهای مخرب در روابط صمیمی شناخته می شود و اغلب به آشفتگی، اختلاف، انحلال و طلاق منجر می گردد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ابعاد شخصیتی با گرایش به خیانت زناشویی بر اساس نقش واسطه ای باورهای دینی و مذهبی صورت گرفته است. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی زوجین متأهل شهر تهران در سال۱۴۰۰ بود که ۳۵۰ نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس برای نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه شخصیتی پنج عاملی نئو (مک کری و کاستا)، پرسش نامه گرایش به خیانت زناشویی بشیرپور و همکاران و پرسش نامه نگرش مذهبی گلریز استفاده شد. به منظور آزمون الگوی پژوهش از روش تحلیل مسیر به روش بیشینه احتمال استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج، ویژگی های روان نژندی به صورت منفی و برون گرایی، اشتیاق به تجارب تازه، توافق پذیری و وظیفه شناسی به صورت مثبت بر باورهای دینی و مذهبی اثر مستقیم داشت. همچنین باورهای دینی و مذهبی به صورت منفی بر گرایش به خیانت زناشویی اثر مستقیم داشت. روان نژندی هم به صورت مستقیم هم به صورت غیرمستقیم و با واسطه گری باورهای دینی و مذهبی بر گرایش به خیانت زناشویی تأثیر داشت. بر اساس نتایج به دست آمده ۵/۴۷% از واریانس باورهای دینی و مذهبی و ۵/۷۶% از واریانس گرایش به خیانت زناشویی توسط متغیّرهای الگو تبیین شد. نتیجه گیری: باورهای دینی و مذهبی می تواند تأثیر منفی بر گرایش به خیانت زناشویی بین زوجین داشته باشد. زندگی بدون تعارض در سایه توجه به مسائل معنوی و پرورش اعتقادات مذهبی است. ارزش ها به زندگی معنا می بخشند و در مواجهه با بحران های زندگی مانند غم و اندوه، فقدان و سوگواری به عنوان پناهگاه عمل می کنند. مسائل معنوی و پرورش اعتقادات مذهبی به زوج ها دستورالعمل هایی درباره نحوه برخورد و حل وفصل تعارض ها ارائه می کند.
مقایسه اثربخشی ذکر درمانی در اسلام با درمان ذهن آگاهی بر اضطراب و امید به زندگی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
508 - 524
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی ذکر درمانی در اسلام با درمان ذهن آگاهی بر اضطراب و امید به زندگی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی شهرستان میبد بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی شهرستان میبد است. از بین جامعه آماری به صورت هدفمند و در دسترس تعداد 45 مادر دارای فرزند ناتوان ذهنی انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه در قالب دو گروه 15 نفر آزمایش (30 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. برای گردآوری و سنجش اضطراب مادران از پرسشنامه اضطراب بک استفاده شد و امید به زندگی مادران با پرسشنامه اسنایدر و همکاران سنجیده شد. سپس پروتکل های تمرینی (ذکر درمانی و ذهن آگاهی) اجرا شد. در طول دوره تمرینی مشوق های لازم در نظر گرفته شد. پس از اجرای پروتکل های تمرینی، کلیه آزمون ها در شرایط مشابه به عنوان پس آزمون از مادران گرفته شد. در نهایت به منظور بررسی و مقایسه اثربخشی پروتکل ذکر درمانی و پروتکل ذهن آگاهی بر روی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی از تجزیه و تحلیل آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی استفاده شد. در سطح توصیفی از شاخص های میانگین، انحراف معیار و نمودارهای آماری و در سطح استنباطی برای پاسخ به فرضیات تحقیق از آزمون کواریانس آزمون ها در سطح خطای پنج درصد و با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس برای درمان ذهن آگاهی نشان داد 2/62 درصد نمرات امید به زندگی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تبیین می شود. همچنین 6/55 درصد نمرات اضطراب مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بر اساس الگوی ذهن آگاهی تبیین می شود. همچنین 9/59 درصد نمرات پروتکل ذکر درمانی بر روی متغیر امید به زندگی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تبیین می شود. در نهایت باتوجه به مقدار مجذور اتا (746/0) 6/74 درصد نمرات پروتکل ذکر درمانی بر روی متغیر اضطراب مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تبیین می شود. از تحلیل آزمون تعقیبی شفه می توان نتیجه گرفت که میانگین اضطراب در گروه ذکر درمانی و ذهن آگاهی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است ولی دوگروه تجربی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند (05/0= α). همچنین می توان نتیجه گرفت که میانگین امید به زندگی در گروه ذکر درمانی و ذهن آگاهی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است. ولی دوگروه تجربی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند (05/0= α). نتیجه گیری نتایج به دست آمده حاکی از مؤثر بودن هر دو دوره درمانی مذکور در کاهش اضطراب و افزایش امید به زندگی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی به طور یکسان بود.
مقایسه اثربخشی ورزش مغزی و بازتوانی شناختی رایانه ای Captain’s Log بر اجتناب شناختی و کارکرد اجرایی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال یادگیری نوعی اختلال عصبی تحولی است هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و آموزش بازتوانی شناختی رایانه ای Captain's log بر اجتناب شناختی و کارکرد اجرایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بود.
روش کار: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آمون_پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه پژوهش را تمامی دانش آموزان 7 تا 9 سال (پایه های اول و سوم ابتدایی) دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند که از بین آنها 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه اول طی 8 جلسه تحت آموزش ورزش مغزی و گروه دوم طی 15 جلسه بازتوانی شناختی رایانه ای Captain's log قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه کارکردهای اجرایی (BRIEF) و پرسشنامه اجتناب شناختی (CAQ) بود.
یافته ها: یافته های به دست آمده از تحلیل واریانس آمیخته نشان داد، تفاوت معناداری بین گروه ها در مراحل پس آزمون و پیگیری وجود دارد (0/001>P). هر دو روش مداخله موجب کاهش اجتناب شناختی و افزایش کارکرد اجرایی شده اند و میزان اثربخشی در طی زمان دارای ماندگاری اثر بوده است. همچنین بین میزان درمان بازتوانی شناختی موثر تر ار ورزش مغزی بر اجنتاب شناختی و کارکرداجرایی بود (0/001>P).
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد هر دو روش مداخله بر اجتناب شناختی و کارکرد اجرایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری موثر است.
مقایسه شاخص های عملکردهای اجرایی، فاکتورهای التهابی و استرس اکسیداتیو در افراد تحت درمان نگه دارنده با متادون و بوپرونورفین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: متادون و بوپرنورفین به عنوان دو داروی انتخابی در مراکز و کلینیک های ترک اعتیاد هستند که به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرند. بدین منظور مطالعه ای حاضر با هدف بررسی عملکردهای اجرایی در افراد معتاد تحت درمان با متادون و بوپرنورفین و مقایسه آن با افراد سالم انجام شد.
روش کار: به منظور اجرای این مطالعه از مراجعه کنندگان به مراکز ترک اعتیاد خراسان جنوبی استفاده شد، شرکت کنندگان به سه گروه 30 نفری (گروه تحت درمان با بوپرنورفین، گروه تحت درمان با متادون و گروه شاهد) تقسیم شدند. عملکردهای اجرایی در هر گروه ارزیابی شد. همچنین سطح سرمی مالون دی آلدهید، ظرفیت تام آنتی اکسیدانی و فریتین نیز اندازه گیری شد.
یافته ها: نتایج نشان داد عملکردهای اجرایی افراد تحت درمان با بوپرنورفین و متادون نسبت به گروه شاهد به طور معناداری کاهش یافته بود، سطح سرمی فریتین در گروه شاهد و متادون بیشتر از گروه تحت درمان با بوپرنورفین بود، سطح سرمی مالون دی آلدهید در گروه تحت درمان با متادون نیز به طور معناداری بیشتر از گروه سالم بود و سطح سرمی ظرفیت تام آنتی اکسیدانی در گروه تحت درمان با متادون به طور معناداری بیشتر از گروه تحت درمان با بوپرنورفین بود.
نتیجه گیری: بوپرنورفین و متادون سبب القا استرس اکسیداتیو، کاهش سطح سرمی فریتین و کاهش عملکردهای اجرایی می گردند. باید توجه داشت که این داروها به طور طولانی مدت مورد استفاده قرار می گیرند و ممکن است در طولانی مدت نسبت به مواد افیونی شرایط استرس اکسیداتیو، التهابی و حتی عملکردهای اجرایی افراد معتاد را بهبود بخشند.
مدل ساختاری نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با میانجی گری ادراک استعاری زمان در پیش بینی رفتار پرخطر نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۱)
173 - 184
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر در نوجوانان ادراک زمان نقش بازی می کند. از این رو، هدف این مطالعه تعیین روابط ساختاری بین تنظیم شناختی هیجان با رفتار پرخطر نوجوانان با نقش میانجی ادراک استعاری زمان بود.
روش کار: روش این مطالعه همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل نوجوانان شهر تهران از مهر 1401 تا خرداد 1402 بود. بدین منظور، از بین نوجوانان شهر تهران به صورت نمونه گیری در دسترس 400 نفر انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان، ادراک استعاری زمان و تنظیم شناختی هیجان را تکمیل کردند. برای تحلیل داده های توصیفی از نرم افزارSPSS-26 و برای ارزیابی دستیابی به مدل برازش شده از نرم افزار AMOS-8.8 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد؛ مدل مورد مطالعه از برازش مناسب برخوردار است و مدل تحلیلی رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با رفتار پرخطر نوجوانان با نقش میانجی ادراک استعاری زمان معنادار است. از طرفی، با افزایش راهبرد تنظیم شناختی هیجان منفی، ادراک استعاری زمان نوجوانان کمتر می شود و همچنین با افزایش راهبرد تنظیم شناختی هیجان مثبت، ادراک استعاری زمان نوجوانان بیشتر می شود.
نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت؛ در تنظیم شناختی هیجان نوجوانان با رفتارهای پرخطر آنها، درک زمان به صورت استعاری می تواند نقش میانجی بازی کند. از این رو، روان شناسان رشدی که در حوزه نوجوانی مطالعه می کنند، باید به درک زمان به صورت استعاری همراه با تنظیم شناختی هیجان و مولفه های آن توجه کنند.
رابطه رهبری یادگیری محور و عاملیت معلم: نقش میانجی اعتماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات اخیر نشان می دهد که عاملیت معلم نقش مهمی در تقویت ظرفیت یادگیری معلمان برای تدریس و یادگیری ایفا می کند و به نوبه خود بر بهبود عملکرد مدارس اثرگذار است . عاملیت معلم، بیانگر قابلیت وی در انجام اقدامات هدفمند و سازنده به منظور هدایت مسیر رشد حرفه ای خود و کمک به بهبود کیفیت آموزش است. با توجه به نقش عاملیت معلم در بهبود یادگیری در مدارس، جستجوی پیشایندهای این سازه مهم می تواند یکی از دغدغه های پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت باشد. با این رویکرد، هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش اعتماد در رابطه بین رهبری یادگیری محور و عاملیت معلم بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش معلمان مقطع ابتدایی استان همدان بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 102 نفر به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسش نامه رهبری یادگیری محور، اعتماد معلم و عاملیت معلم بودند که توسط لیو و همکاران (a2016) و (b2016) تدوین و اعتباریابی شده اند. روایی و پایایی پرسش نامه ها در دو سطح مورد بررسی قرار گرفت. قبل از اجرای پرسش نامه ها روی نمونه اصلی، روایی آن ها با استناد به نظر متخصصان و پایایی آن ها با استناد به ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. پس از اجرای پرسش نامه ها نیز از روایی همگرا، روایی واگرا، همسانی درونی و پایایی ترکیبی ابزارهای پژوهش به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل داده ها اطمینان حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از الگو یابی معادلات ساختاری مبتنی استفاده شد. یافته ها نشان داد که رهبری یادگیری محور پیش بینی کننده معنی دار اعتماد و عاملیت معلم بود. همچنین اعتماد معلم پیش بینی کننده معنی دار عاملیت معلم بود. این یافته ها بیانگر نقش میانجی اعتماد در ارتباط بین رهبری یادگیری محور و عاملیت معلم است. یکی از نکات قابل تأمل در یافته های پژوهش این است که اثر غیرمستقیم رهبری یادگیری محور بر عاملیت معلم (با واسطه متغیر اعتماد) بیش از اثر مستقیم آن است و این امر به خوبی نقش اعتماد را در پیوند بین رهبری مدیران و عاملیت معلمان نشان می دهد. بنابراین به مدیران مدارس توصیه می شود از طریق کاربست رفتارهای رهبری یادگیری محور و تلاش برای ایجاد فضایی مبتنی بر اعتماد در مدرسه، به افزایش پویایی و عاملیت معلمان کمک کنند.
نقش میانجی خشنودی شغلی در رابطه بین هوش سازمانی و عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد سازمانی یکی از اساسی ترین متغیرهایی است که هر سازمان اعم از دولتی و خصوصی در نظر گرفته است. برای مدیران بسیار مهم است که بدانند چه عواملی بر عملکرد یک سازمان تأثیر می گذارد تا بتوانند از اقدامات مناسب برای شروع آن ها استفاده کنند. از جمله عوامل مؤثر و تبیین کننده عملکرد سازمانی، هوش سازمانی و خشنودی شغلی است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خشنودی شغلی در رابطه هوش سازمانی با عملکرد سازمانی کارکنان شهرک های صنعتی شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی مبتنی بر الگو یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شهرک های صنعتی شهر اصفهان بود. حجم نمونه با استفاده از ماشین حساب آنلاین A-priori 768 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های هوش سازمانی (آلبرخت، 2002)، عملکرد سازمانی (هرسی و گلداسمیت، 1980) و خشنودی شغلی مینه سوتا (ویس و همکاران، 1977) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار های SPSS نسخه 27 و SMART-PLS نسخه 3 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد مسیر مستقیم هوش سازمانی به خشنودی شغلی (β= 0/534 و 233/19=t) و مسیر مستقیم هوش سازمانی به عملکرد سازمانی (β= 0/347 و 938/11=t) و مسیر مستقیم خشنودی شغلی به عملکرد سازمانی (β= 0/500 و 502/18=t) معنی دار بودند. همچنین مسیر غیرمستقیم هوش سازمانی به عملکرد سازمانی با میانجی گری خشنودی شغلی معنی دار بود (β= 0/267 و 432/14=t). با افزایش میزان هوش سازمانی، خشنودی شغلی افزایش پیدا کرده و باعث می شود تا عمکرد سازمان ها و شرکت ها افزایش یابد.
الگوی ساختاری رابطه اضطراب کووید-19، کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی با فرسودگی شغلی: نقش میانجی گر حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسودگی شغلی تهدیدی برای سلامت روانی معلمان و محیط های آموزشی و سازمانی محسوب می شود و شناسایی عوامل روان شناختی مؤثر بر آن اهمیت خاصی دارد. هدف از پژوهش حاضر، مدل ساختاری فرسودگی شغلی بر اساس اضطراب بیماری کرونا، کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی با توجه به نقش میانجی گر حمایت اجتماعی بود. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. تعداد 365 معلم از معلمان ناحیه چهار آموزش و پرورش اهواز به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شامل فرسودگی شغلی (مسلچ، 1981)، اضطراب بیماری کرونا (علی پور و همکاران، 1398)، کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996)، بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) و حمایت اجتماعی (فیلیپس، 1986) می باشد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار های SPSS-26 و AMOS-24 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرات غیر مستقیم از روش بوت استراپ استفاده شد. تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری برازندگی الگوی پیشنهادی را با داده ها مورد حمایت قرار دادند. نتایج حاکی از این است که اضطراب بیماری کرونا بر فرسودگی شغلی اثر مثبت معنی دار دارد. کیفیت زندگی و نیز بهزیستی روان شناختی بر فرسودگی شغلی اثر منفی معنی دار دارند. حمایت اجتماعی بر فرسودگی شغلی اثر منفی معنی دار دارد. اضطراب بیماری کرونا بر حمایت اجتماعی اثر منفی معنی دار دارد. کیفیت زندگی و نیز بهزیستی روان شناختی بر حمایت اجتماعی اثر مثبت معنی دار دارند. اضطراب بیماری کرونا، کیفیت زندگی و نیز بهزیستی روان شناختی از طریق حمایت اجتماعی بر فرسودگی شغلی اثر غیر مستقیم معنی دار داشتند. به عبارت دیگر، متغیر حمایت اجتماعی توانست نقش میانجی را در مسیرهای غیر مستقیم ایفا نماید. مطابق با این یافته ها می توان نتیجه گرفت که با افزایش کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی و کاهش اضطراب بیماری کرونا می توان میزان حمایت اجتماعی معلمان را افزایش داد تا این عوامل در کنار یکدیگر شرایط کاهنده فرسودگی شغلی را فراهم سازند و علاوه بر حفظ و ارتقای سلامت روان معلمان، شرایط را برای کاهش پیامدهای منفی مانند غیبت و میل به ترک شغل برای سازمان فراهم سازد.
پیش بینی سبک زندگی بر مبنای تنظیم هیجان و شفقت به خود با نقش واسطه ای باور به دنیای عادلانه در بیماران مبتلا به ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
76 - 90
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیش بینی سبک زندگی بیماران ام اس بر اساس شاخص های شفقت به خود و تنظیم هیجانی و بررسی نقش میانجیگری باور به دنیای عادلانه بود . شرکت کنندگان شامل 321 نفر از بیماران مبتلا در شهرستان یزد بودند که به شیوه ای در دسترس و به صورت آنلاین یا حضوری پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نمودند.ابزارها، پرسشنامه های سبک زندگی والکر، شفقت به خود نف، تنظیم هیجانی گراس و جان و باور به دنیای عادلانه دالبرت و داگاس بودند. نتایج با نرم افزار اسمارت پی ال اس و با روش کمترین مربعات جزئی تحلیل شدند. طبق نتایج ، پایایی، کیفیت و قدرت پیش بینی کنندگی مدل ساختاری برازش شده مورد تایید قرار گرفت(قدرت پیش بینی کنندگی سبک زندگی=0.41، باور به دنیای عادلانه=0.17 و شفقت به خود=0.20) و طبق یافته ها ، اثرات کل سازه های شفقت به خود، تنظیم هیجانی و باور به دنیای عادلانه در مبتلایان به ام اس، بر سبک زندگی به ترتیب 53 درصد، 59 درصد و 30 درصد به دست آمد و نقش میانجی گری باور به دنیای عادلانه نیز تایید گردید.
مروری نظام مند بر تحقیقات پیرامون حوزه سلامت روان سالمندان در ایران: مطالعه هم واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
101 - 117
حوزه های تخصصی:
روند روبه سالمندی جمعیت و نیازهای ویژه این دوران، انجام تحقیقاتی برای دستیابی به بینش های عملی و مداخلاتی برای حمایت و ارتقای سلامت روان آن ها را ایجاب می کند. ازاین رو مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تحقیقات علمی در حوزه سلامت روان سالمندان، از رویکرد کیفی، روش پژوهش توصیفی و تحلیل محتوا و فن مرور نظام مند و هم رخدادی واژگان کلیدی بهره برد. بدین منظور به بررسی منابع پایگاه های «مگیران»، «سید» و «نورمگز» و ترسیم نقشه هم رخدادی واژگان کلیدی آنان با استفاده از نرم افزار های راور ماتریکس و یو.سی.نت پرداخته شد. یافته ها نشان دادند که استان تهران در رتبه اول، شهرکرد در رتبه دوم، فارس و خراسان رضوی در رتبه سوم انجام مطالعات قرار داشتند. بیشترین مکان های کالبدی که مورد مطالعه قرار گرفته بودند، سرای سالمندان و مراکز درمانی با فراوانی 29 و 18 پژوهش بودند. کانون بازنشستگان، اماکن ورزشی و مساجد، در دسته مکان هایی با تعداد مطالعات کمتر بود. روش توصیفی-تحلیلی با 54%، پرکاربردترین و روش های همبستگی و شبه آزمایشی (پیش و پس آزمون) با 30% و 73/28% فراوانی در رتبه دوم و سوم قرار داشتند. بیشترین ابزار مورد استفاده، پرسشنامه و مصاحبه با به کار رفتن در 86 و 8 مقاله بودند. واژگان «افسردگی»، «کیفیت زندگی» با میزان فراوانی 8 و قدرت اتصال 24 و 21، پرتکرارترین و پس ازآن واژه های «زنان سالمند» و «اضطراب» با رخداد 7 و 5 و توان اتصال 14 و 15 در زمره پربسامدترین واژگان کلیدی بودند. نتایج این پژوهش در باب ترسیم نقشه علمی به پژوهشگران حوزه سلامت روان کمک می نمایند تا با شناخت هرچه بیشتر از خلأ های تحقیقاتی، در تسریع رفع نیاز های سالمندان گام بردارند.
بررسی نقش عوامل شناختی و هیجانی در اقدام به تزریق بوتاکس در زنان مراجعه کننده به کلینیک های پوست و مو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
۱۱۲-۱۰۲
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه گرایش افراد، به ویژه زنان، به انجام انواع جراحی های زیبایی افزایش یافته است که شناسایی علل این مسئله حائز اهمیت است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عوامل شناختی و هیجانی در اقدام به تزریق بوتاکس در زنان مراجعه کننده به کلینیک های پوست و مو انجام شد. مواد و روش ها: از بین زنان مراجعه کننده به کلینیک های پوست و مو در شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹، ۶۰ زن متقاضی تزریق بوتاکس به صورت دردسترس انتخاب و ۶۰ زن غیرمتقاضی با افراد گروه اول از نظر متغیرهای جمعیت شناختی همتاسازی شدند. شرکت کنندگان در پژوهش به مقیاس باورهای ناکارآمد در مورد ظاهر، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان و سیاهه نگرانی در مورد تصویر بدنی پاسخ دادند. داده ها با تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل تشخیصی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات ابعاد باورهای ناکارآمد در مورد ظاهر به جز بُعد پیشرفت، نشخوار فکری از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان و نگرانی از بدریختی بدنی در زنان اقدام کننده به تزریق بوتاکس به طور معناداری بیشتر از زنان عادی است. همچنین نتایج تحلیل تشخیصی نشان داد نشخوار فکری از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و احساسات از ابعاد باورهای ناکارآمد در مورد ظاهر توانستند اقدام به تزریق بوتاکس در زنان را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: به طور کلی، این نتایج نشان داد که نشخوار فکری و احساسات منفی نسبت به خود به خاطر چین وچروک های پوستی در زنان، مهمترین پیش بین اقدام به تزریق بوتاکس در آنهاست و می تواند بر این اساس، راهکارهایی جهت پیشگیری از تمایل افراد به اعمال زیبایی غیرضروری در پی داشته باشد. تازه های تحقیق مصطفی خانزاده: Google Scholar, Pubmed