فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی متون و مطالعات روان شناختی نشان می دهد که تنظیم هیجان، عامل مهمی در تعیین سلامتی و داشتن عملکرد موفق در تعاملات اجتماعی است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود که در سال 1401 به کلینیک مشاوره خصوصی در منطقه 5 تهران مراجعه کردند و به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 20 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش مداخله گروهی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر اساس پروتکل تهیه شده توسط دربانی و پارساکیا (1401) صورت گرفت. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک مقابله ای لازاروس (1988) و پرسشنامه تظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) بود؛ همچنین جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS-26 و روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر سه مرحله ای استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته ها بین نمرات راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان گروه آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنادار وجود داشت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری داده ها حاکی از آن است که رویکرد مبتنی بر توانمندی بر راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان اعضای گروه آزمایش تأثیر معنادار داشت و اثربخشی این مداخلات در مرحله پیگیری نیز طبق آزمون تعقیبی بنفرونی پایدار بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که برای بهبود راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه می توان از رویکرد مبتنی بر توانمندی استفاده کرد. از این رو پیشنهاد می گردد در مراکز کلینیک های روانشناسی و مشاوره کودک و نوجوان از این روش استفاده گردد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر نشخوار فکری نوجوانان خودآسیب رسان بدون قصد خودکشی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودآسیب رسانی به قصد غیرخودکشی رفتاری است آگاهانه که فرد خودش به بافت های بدنش آسیب می زند و می تواند تبعات فراوانی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (CBT) بر نشخوار فکری نوجوانان خودآسیب رسان بدون قصد خودکشی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان 16 تا 18 ساله (پسر و دختر) دبیرستان های شهرستان ساری بود. از این جامعه، 100 نفر به شیوه ی نمونه در دسترس انتخاب و از بین آنها 28 نفر که بالاترین نمرات را در پرسشنامه ی خودجرحی بدون خودکشی (NNSI) کسب کرده بودند، با رعایت معیارهای ورود، گزینش و به صورت تصادفی ساده در یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل(هر گروه شامل 14 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش، درمان شناختی- رفتاری را به روش گروهی طی 12 جلسه 90 دقیقه ای، و گروه گواه نیز تا اجرای آزمون مرحله پس آزمون هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار به کار رفته در این پژوهش شامل پرسشنامه ی خودجرحی بدون خودکشی( کلونسکی و گلن ،2011) و پرسشنامه نشخوارفکری نولن هوکسما(1991) بود. داده های به دست آمده در دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون با استفاده از نرم افزار SPSS-22 به وسیله تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری منجر به کاهش نشخوار فکری شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را ارایه می کند که درمان شناختی- رفتاری برای کاهش نشخوار فکری در نوجوانان خود آسیب رسان بدون قصد خودکشی روش مناسبی است و می تواند منجر به ارتقاء سلامت روانی آنان شود.
واکاوی مهارت توافق جویی همدلانه زنان توسط همسرانشان: یک نمونه نظریه زمینه ای
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروز حفظ و بقای خانواده نه تنها به دانش نیاز دارد بلکه مهارت های خاص خود را می طلبد یکی از این مهارت ها می تواند مهارت توافق جویی همدلانه توسط مردانه باشد. مطالعه ی حاضر واکاوی مهارت توافق جویی همدلانه در بین زنان متاهل توسط همسران شان بود. روش پژوهش: این مطالعه به روش دیدگاه ساختارگرایی اجتماعی که توسط چارمز (2014) ابداع شده انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه مردان متاهلی بودند که موفق شده بودند تا خانواده ای شاد و پایدار داشته باشند و نمونه شامل 10 نفر از این مردان بود که به شکل هدفمند از نوع متجانس و بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مدت زمان هر مصاحبه بین 60 الی 120 دقیقه بود. داده های گردآوری شده به روش چارمز (2014) در سه مرحله کدبندی اولیه، کدبندی محوری و طبقه بندی نهایی تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها سه بعد برای نظریه زمینه ای را آشکار کرد که عبارت بودند از (1) چیستی توافق جویی همدلانه، (2) چرایی توافق جویی همدلانه و (3) چگونگی توافق جویی همدلانه. نتیجه گیری: این نظریه زمینه ای، می تواند در تسهیل آموزش های خانواده جهت موفقیت مردان در زندگی متاهلی، مطالعات مربوط به توافق جویی همدلانه و تسهیل توافق جویی در حوزه مشاوره و درمان خانواده و پیشگیری از طلاق موثر باشد.
بررسی و تعیین عوامل روان شناختی مؤثر بر عملکرد جنسی زنان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل متعددی در شکل دهی عملکرد جنسی نقش دارند که برخی از این عوامل موثر در مطالعات قبلی شناسایی شده اند. این پژوهش جهت بررسی عوامل دیگری که ممکن است در پژوهش های پیشین شناسایی نشده باشد انجام شد. در این راستا هدف از پژوهش حاضر بررسی و تعیین عوامل روان شناختی موثر بر عملکرد جنسی زنان بود. روش پژوهش: روش این مطالعه از نوع کیفی با رویکرد تفسیری و به روش تحلیل مضمون بود. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، داده های مطالعه حاضر با تعداد 13 نفر از زنان متاهل از فروردین تا خرداد 99 اشباع گردید. جهت جمع آوری اطلاعات روش مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل مضمون بررسی شد. یافته ها: نتایج پژوهش، طبقات "دانش جنسی" ، "نگرش جنسی" ، "خودابرازی جنسی"، "صمیمیت جنسی"، "احقاق جنسی" و "خودکارآمدی جنسی" را تبیین کردند. بحث و نتیجه گیری: بنظر می رسد زمانی که زنان در انجام فعالیت های جنسی برای خود حقوق مسلمی مانند مطالبه فعالیت جنسی مورد تمایل، پذیرش وجود صمیمت در روابط جنسی و ... قائل هستند، به یک ادراک مثبتی در مورد چگونگی فعالیت جنسی در روابط زناشویی دست می یابند که این امر خود می تواند به عملکرد جنسی مطلوب کمک نماید.
پیش بینی تاب آوری خانواده بر اساس تعهد زناشویی و سرمایه روانشناختی در متأهلین شهر تکاب
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در شادترین روابط زناشویی، افراد گاهی با شرایط یا مشکلات استرس زا مواجه می شوند و با این حال، روابط آنها می تواند پایدار بماند. در این شرایط، تصور می شود که تعیین اینکه کدام منابع، تاب آوری رابطه ای را فراهم می کنند، می تواند راهنمایی برای تقویت یک رابطه زناشویی باشد؛ لذا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تاب آوری خانواده بر اساس تعهد زناشویی و سرمایه روانشناختی شکل گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است؛ بدین منظور از جامعه آماری زنان و مردان متآهل شهرتکاب(از استان آذربایجان غربی) نمونه ای باروش نمونه گیری در دسترس به حجم 296 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری خانواده مک کوبین و همکاران ( 1986 )، و پرسشنامه تعهّد زناشویی استانلی و مارکمن (1992) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز(2007)، استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش با نرم افزار SPSS-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد تعهد زناشویی با اطمینان 99 درصد و از بین مولفه های سرمایه روانشناختی، خودکارآمدی با اطمینان 95درصد قادر به پیش بینی تاب آوری خانواده می باشد. نتیجه گیری: در نتیجه برای رویارویی و مقابله با مشکلات و بحران ها بر حفظ کیان خانواده و تعهد زناشویی و سرمایه روانشناختی تاکید می شود.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس استرس والدگری در مادران کودکان اوتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
70 - 101
حوزه های تخصصی:
استرس والدگری تأثیرات منفی قابل توجهی بر سلامت جسمانی و روانی والدین کودکان مبتلا به اوتیسم دارد. هدف پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس استرس والدگری در مادران کودکان مبتلا به اوتیسم بود. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم تهران در بهار 1401 بود. نمونه آماری 276 نفر از مادران کودکان مبتلا به اوتیسم بود که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش مقیاس های استرس والدگری اوتیسم Phetrasuwan and Miles (2009) و تاب آوری Conner and Davidson (2003) بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی و همچنین تحلیل عامل تأییدی استفاده شد. همچنین از نرم افزارهای SPSS نسخه 25 و Smart PLS نسخه 3.2 بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که مقدار آلفای کرونباخ مقیاس استرس والدگری اوتیسم برابر با 953/0 و برای مؤلفه های چهارگانه رفتارها و ارتباطات کودک، استرس مراقبتی، حمایت از نیازهای کودک و زندگی شخصی و خانوادگی بین 76/0 تا 92/0 و ضرایب پایایی ترکیبی نیز برای کل مقیاس 962/0 و برای مؤلفه ها بین 86/0 تا 93/0 به دست آمد. روایی صوری و محتوایی مقیاس با نظر والدین و متخصصان تأیید شد. روایی ملاکی با استفاده از مقیاس تاب آوری به طور هم زمان قابل قبول بوده است. تحلیل عامل تأییدی نشان داد که ضمن برخورداری مقیاس از روایی همگرا و واگرای مطلوب، مدل چهار عاملی تأیید شد. با توجه پایایی و روایی مناسب، به متخصصان بالینی و محققان توصیه می شود برای سنجش استرس والدگری مادران از مقیاس مذکور استفاده نمایند
ساخت، عامل یابی و روایی سنجی مقیاس فرهنگ پذیری برای دانش آموزان دوزبانه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
90 - 111
حوزه های تخصصی:
فرهنگ پذیری فرآیند تغییرات اجتماعی، روانی و فرهنگی است که از تعامل فرهنگ ها و درعین حال سازگاری با فرهنگ حاکم بر جامعه ناشی می شود. این پژوهش با هدف ساخت، عامل یابی و روایی سنجی پرسشنامه فرهنگ پذیری در دختران دانش آموز دوزبانه در شهر ارومیه انجام شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دو زبانه پایه های دهم و یازدهم در سال تحصیلی 1400-1401 در شهر ارومیه بود. تعداد 300 دانش آموز با روش تصادفی خوشه ای سه مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه فرهنگ پذیری پاسخ دادند. پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی با استفاده از روایی محتوایی و تحلیل عاملی تأییدی محاسبه شد. نتایج پژوهش حاکی از پایایی مطلوب بود و نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از میزان مطلوب شاخص های برازش مدل بود. بنا بر متوسط واریانس استخراج شده (AVE) 2 عامل استخراج شده توانستند 61/51 درصد از واریانس پرسشنامه فرهنگ پذیری را تبیین کنند. بر اساس نتایج تحقیق حاضر مقیاس فرهنگ پذیری با پانزده گویه و دو مؤلفه زبان و هویت فرهنگی استخراج گردید که می تواند برای سنجش میزان فرهنگ پذیری دانش آموزان مورداستفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش استفاده از توانمندی های منش بر استفاده از توانمندی های منش، بهزیستی روان شناختی و سرمایه های روان شناختی مدیران میانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش روش های استفاده از توانمندی های منش بر استفاده از توانمندی های منش، بهزیستی روان شناختی و سرمایه های روان شناختی بود.روش: طرح تحقیق یک طرح شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گروه گواه است. نمونه آماری شامل 30 نفر از مدیران میانی یک سازمان است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش روش های مداخله استفاده از توانمندی های منش را دریافت کردند اما گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. پرسشنامه های تحقیق شامل پرسشنامه استفاده از توانمندی های منش (گاوینجی و لاینلی، 2007 )، بهزیستی روانشناختی (ریف و سینگر، 2003) و سرمایه های روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007) بودند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره و یک متغیره تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان دادند که بعد از کنترل پیش آزمون ها، مداخله آموزش روش های استفاده از توانمندی های منش میانگین نمرات استفاده از توانمندی های منش، بهزیستی روان شناختی و سرمایه های روان شناختی را در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معنی داری افزایش داده بود.نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش روش های تقویت شخصیت روشی مؤثر برای افزایش استفاده از قدرت شخصیت، بهزیستی روان شناختی و سرمایه های روان شناختی است.
اثربخشی درمان شناختی – رفتاری مبتنی بر اینترنت بر مسئولیت پذیری افراطی و تحریک پذیری نوجوانان دختر دارای علائم اختلال وسواسی – جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر اینترنت بر مسئولیت پذیری افراطی و تحریک پذیری نوجوانان دختر دارای علائم اختلال وسواسی – جبری شهر رشت در سال تحصیلی 1401- 1400 بود.روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر پایه های پنجم و ششم دارای اختلال وسواس فکری – جبری دبستان های ابتدایی شهر رشت در سال 1401-1400 بود که از میان 28 نفر به عنوان نمونه شناسایی شدند و پس از غربالگری بر اساس ملاک های ورود، 24 نفر آن ها در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایدهی شدند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه (انفرادی) درمان شناختی – رفتاری مبتنی بر اینترنت را دریافت کردند. در این پژوهش از مقیاس وسواسی – جبری ییل براون (YBOCS)، برای غربالگری، مصاحبه بالینی برای تشخیص، نگرش مسئولیت پذیری سالکوسکیس (RAS) و پرسشنامه واکنش پذیری عاطفی استرینگز (ARI) برای پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل آزمون واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایح پژوهش نشان می دهد درمان شناختی - رفتاری مبتنی بر اینترنت در کاهش مشکلات مسئولیت پذیری افراطی و تحریک پذیری دختران نوجوان موثر بوده است. این نتایج حاکی از آن است که استفاده از درمان شناختی رفتاری مبتنی بر اینترنت، می تواند به عنوان یک خط درمانی منجر به ارتقا خدمات درمانی برای بیماران مبتلا به وسواس گردد.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب و افسردگی زنان نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: باروری همواره یکی از مهم ترین کارکردهای خانواده به شمار رود. بر این اساس ناتوانی در داشتن فرزند، استرس آور بوده و موجب آشفتگی روانی زوجین می گردد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب و افسردگی زنان نابارور بود. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز درمان ناباروری شهر یزد در پاییز سال ۱۴۰۰ بود. تعداد ۳۶ نفر از آنان با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و سپس با جایگزینی تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستان (HADS) زیگموند و اسنیت (۱۹۸۳) استفاده شد. یکی از گروه های آزمایشی طی ده جلسه، تحت آموزش بر اساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دیگر به مدت ده جلسه تحت آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. گروه کنترل نیز در لیست انتظار قرار گرفتند. داده ها با استفاده از SPSS نسخه ۲۶ و روش های آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. شرکت کنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. فرم رضایت نامه آگاهانه توسط افراد قبل از شروع مطالعه تکمیل شده است. انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که هر دو مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش افسردگی و اضطراب زنان نابارور در مرحله پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده اند (۰۵/۰P≤)؛ اما بین دو گروه آزمایشی تفاوت معنی داری در مراحل پس آزمون و پیگیری وجود نداشت. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که این دو روش درمانی (آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد با کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی) در ارتقای سلامت روان زنان نابارور مؤثر محسوب می شوند. لذا این درمان ها می توانند به عنوان درمان مکمل جهت کاهش مشکلات روان شناختی در مراکز درمان ناباروری بکار گرفته شوند. تازه های تحقیق آزاده چوب فروش زاده: Google Scholar, Pubmed
هم سنجی تأثیر برنامه غنی سازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی و زوج درمانی هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مقایسه رویکردهای مختلف در روان شناسی جهت اثربخشی بیشتر یکی از مسائل موردعلاقه محققان می باشد؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر همسنجی تأثیر برنامه غنی سازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی و زوج درمانی هیجان مدار بر صمیمیت و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی انجام می باشد. مواد و روش ها: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون چند گروهی با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری زنان درگیر خشونت خانگی ۲۰ الی ۴۰ سال منطقه ۷ تهران در سال ۱۴۰۱ بود. روش نمونه گیری در دسترس و ۶۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ۲۰ نفره آزمایش و ۲۰ نفره کنترل تقسیم شدند. برای گروهای آزمایش آموزش مداخله غنی سازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی و آموزش درمان هیجان مدار برگزار و گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را داشتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سازگاری و صمیمیت زناشویی جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر و با بهره گیری از SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که رفتاردرمانی شناختی و درمان هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی تأثیر معناداری دارد (۰۵/۰>p)، اما نتایج برای تفاوت تأثیر روش درمانی معنادار نبود. (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت غنی سازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی درمان هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین مؤثر است. تازه های تحقیق محمدرضا بیات: Google Scholar, Pubmed
اثربخشی آموزش فلسفه بر انعطاف پذیری شناختی و مهارت های استدلالی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
۱۰۷-۹۳
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پرورش تفکر فلسفی در کودکان به دلیل آنکه به گسترش و تقویت ابعاد ذهنی و روانی کودک می انجامد، یکی از برنامه های اساسی تعلیم کودکان به حساب می آید. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش انعطاف پذیری شناختی و مهارت های استدلالی دانش آموزان دبستانی بود. روش: روش پژوهش، از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 دانش آموز پسر پایه پنجم ابتدایی از شهر کاشان در سال 1400- 1399 بود که با روش در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010)، آزمون مهارت های استدلالی (نیوجرسی، 1983) و مداخله آموزشی بر اساس بسته آموزشی رابرت فیشر (1998) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین گروه آموزش و گواه به ترتیب در متغیر انعطاف پذیری شناختی، خرده مقیاس های آن و مهارت های استدلالی وجود دارد (05/0>p). اندازه اثر برای متغیر انعطاف پذیری شناختی (581/0) و خرده مقیاس های ادراک مهارپذیری (174/0)، ادراک گزینه های مختلف (192/0)، ادراک توجیه رفتار (501/0)، و مهارت های استدلالی (804/0) بود. نتیجه گیری: برنامه فلسفه برای کودکان با ایجاد فرصت کاوشگری جذاب پیرامون موضوعات مختلف، باعث پرورش قدرت تفکر انتقادی، تفکر تأملی، تفکر مشارکتی، و مانع از احساس کهتری کودک می شود. در نتیجه پیشنهاد می شود از برنامه های آموزش فلسفه جهت تقویت مهارت های شناختی، تغییر و تحول نگرش و رفتارهای کودکان در مدارس استفاده کرد.
ارتباط خطرپذیری براساس ادراک سبک والدگری و ناگویی هیجانی نوجوانان با میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با نقش تعدیل گری جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بروز هر یک از رفتارهای پرخطر در جامعه ایران به یک مسئله اجتماعی تبدیل شده است. همچنین خطرپذیری بر سلامتی نوجوانان تأثیر نامطلوبی می گذارد و گفته می شود ارتکاب حداقل یک مرتبه از این نوع رفتارها در طی دوره نوجوانی، احتمال بروز سایر مشکلات و سازش نایافتگی های بزرگسالی را پیش بینی می کند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ساختاری خطرپذیری بر اساس سبک والدگری و ناگویی هیجانی نوجوانان شهر مشهد با میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با نقش تعدیل گری جنسیت انجام شد. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر 14 تا 18 سال مدارس متوسطه نواحی یکم، سوم، و هفتم شهر مشهد در نیم سال دوم سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 600 دانش آموز مقاطع تحصیلی نهم، دهم، یازدهم، و دوازدهم بود که به روش در دسترس انتخاب شدند . ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی(زاده محمدی، 1390 )، پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (تیلور، 1986)، پرسشنامه ادراک سبک والد گری (گرولنیک و همکاران، 1997)، پرسشنامه مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت و همکاران، 1988)، و پرسشنامه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی (حسینی اسفیدواجانی، 1400) بود. تحلیل داده های پژوهش با روش تحلیل مسیر و آزمون اثرهای واسطه ای در مدل پیشنهادی با روش بوت استراپ با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادند الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار است. بین ادراک از سبک والدگری و حمایت اجتماعی ادراک شده با خطرپذیری در دختر و پسر رابطه منفی و معنادار، و بین ناگویی هیجانی با خطرپذیری در دختر و پسر رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (0/01>P). همچنین نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در رابطه بین ادراک سبک والد گری و ناگویی هیجانی با خطرپذیری نوجوانان، مورد تأیید قرار گرفت (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان گفت که متغیرهای حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در رابطه بین خطرپذیری با ادراک سبک والد گری و ناگویی هیجانی در نوجوانان دختر و پسر نقش واسطه ای به عهده دارند.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر خشونت خانوادگی با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
378 - 396
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر خشونت خانوادگی با رویکرد نظریه زمینه ای بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با استفاده از نظریه زمینه ای به مطالعه عوامل و پیامدهای خشونت علیه زنان در خانواده پرداخته است. برای گردآوری اطلاعات و انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده و با پیشرفت مطالعه، نمونه گیری موارد مطلوب صورت گرفت که تا رسیدن به اشباع نظری با 21 نفر از زنان مورد خشونت قرار گرفته که به مرکز اورژانس اجتماعی شهر نهاوند مراجعه کرده اند، مصاحبه نیمه ساختار یافته به عمل آمد. که بعد از تحلیل و بررسی محتوای مصاحبه ها، با کدگذاری باز 202 مفهوم اولیه و در کدگذاری محوری، 20 مقوله عمده و درنهایت یک مقوله مرکزی یا هسته ای استخراج گردید. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که عواملی نظیر اعتیاد شوهر، مشکلات و اختلالات شخصیتی، ازدواج اجباری و زودهنگام، نگرش مردسالاری در خانواده، عدم حمایت خانوادگی، نقص جامعه پذیری و تربیت اجتماعی و شرایط نامناسب اقتصادی از عوامل مؤثر و عمده در افزایش و بروز خشونت علیه زنان در خانواده محسوب می شوند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج و یافته های به دست آمده از این پژوهش کیفی، برگزاری کارگاه ها جلسات مهارت های زندگی و مشاوره های پیش از ازدواج جهت افزایش آگاهی و شناخت زوجین از هم و برخورد با یکدیگر مخصوصاً در اوایل زندگی جهت مقابله و کاهش پدیده خشونت علیه زنان پیشنهاد می شود.
نقش میانجی نیازهای اساسی روانشناختی در تاثیرگذاری رهبری تحول گرا بر رفتار کاری نوآورانه (مورد مطالعه: دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
136 - 149
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی نقش میانجی نیازهای اساسی روانشناختی در تاثیرگذاری رهبری تحول گرا بر رفتار کاری نوآورانه می باشد.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاه اصفهان می باشد. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 291 نفر تعیین شد و نمونه گیری با استفاده از روش در دسترس انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نیازهای اساسی روانشناختی گاردیا، دسی و رایان (2000) با 21 گویه، رهبری تحول گرا باس و آلیو (1997) با 20 گویه و رفتار کاری نوآورانه دیجانگ و دنهارتوگ (2010) با 10 گویه استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و به کارگیری تحلیل های آماری نیز از نرم افزارهایSPSS و SMART PLS3 استفاده شد.
یافته ها: نتایح مدل معادلات ساختاری نشان داد، رهبری تحول گرا بر نیازهای اساسی روانشناختی تاثیر معنی دار دارد. همچنین رهبری تحول گرا بر رفتار کاری نوآورانه تاثیر معنی دار دارد. نتایج نشان داد که نیازهای اساسی روانشناختی در تاثیرگذاری رهبری تحول گرا بر رفتار کاری نوآورانه نقش میانجی دارد، همچنین تاثیر نیازهای اساسی روانشناختی بر رفتارکاری نوآورانه مورد تایید قرار گرفت.
نتیجه گیری: به مدیران دانشگاه پیشنهاد می شود جهت تقویت رفتارهای کاری نوآورانه در دانشگاه با استفاده از ظرفیت غنی موجود یعنی اساتید و پژوهشگران خبره با راه اندازی مراکز و سراهای نوآوری برای کارکنان جهت تقویت رفتارهای کاری نوآورانه اقدام نمایند.
اثربخشی درمان فراشناختی بر درماندگی روان شناختی و انسجام روانی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
81 - 94
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دیابت نوع دو به عنوان یکی از چالش برانگیزترین و پرخطرترین بیماری های مزمن شناخته شده و همه گیری آن در جهان رو به افزایش است در پژوهش حاضر، اثربخشی درمان فراشناختی بر درماندگی روان شناختی و انسجام روانی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بررسی شد.روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح اندازه گیری مکرر، پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود جامعه آماری شامل بیماران دیابتی زن و مرد 45 الی 60 ساله مراجعه کننده به کلینیک دیابت کرج در سال 1401 بود. تعداد 40 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به-صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه مداخله به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان فراشناختی دریافت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های درماندگی روانشناختی و انسجام روانی در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری از دو گروه جمع-آوری شد. برای تحلیل نتایج از نرم افزار SPSS-25 و روش تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد.یافته ها: تفاوت میانگین مؤلفه های درماندگی روان شناختی و انسجام روانی در دو گروه درمان فراشناختی و کنترل به لحاظ آماری معنادار است. به طوری که درمان فراشناختی باعث شده تا میانگین مؤلفه های درماندگی روان شناختی در مراحل پس آزمون و پیگیری در مقایسه با مرحله پیش آزمون کاهش یابد (000/1>P). همچنین درمان فراشناختی منجر به افزایش پایدار میانگین مؤلفه های انسجام روانی شده است (000/1>P).نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، درمان فراشناختی بر کاهش درماندگی روان شناختی و افزایش انسجام روانی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو موثر است.لذا درمان فراشناختی در کاهش مشکلات بیماران مبتلا به دیابت مفید است.
اثربخشی قصه درمانی بر کاهش اضطراب کودکان پایه اول مقطع ابتدایی در دوران کوید 19
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
708 - 714
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی قصه درمانی بر کاهش اضطراب کودکان مقطع ابتدایی در دوران کوید 19 در سال تحصیلی 1402-1401 بود. پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها یک پژوهش نیمه آزمایشی است. طرح نیمه آزمایشی پژوهش حاضر پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل با هدف روش قصه درمانی بر کاهش اضطراب کودکان پایه اول ابتدایی به مرحله اجرا گذاشته شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه اول مقطع ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1402-1401 می باشند. نمونه موردنظر در پژوهش حاضر از نوع تصادفی در دسترس است که از بین دانش آموزان پایه اول مقطع ابتدایی تعداد 30 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند که به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. نتایج نشان داد مقدارF برای متغیر اضطراب 23/76 به دست آمد که در سطح (0/001) معنادار است، و با توجه به اندازه اثر محاسبه شده 0/324 تغییر در متغیر اضطراب ناشی از تأثیر متغیر مستقل (قصه درمانی) بوده است؛ بنابراین نتایج این پژوهش می تواند مورداستفاده مراکز آموزش وپرورش و مؤسسات آموزشی جهت کاهش اضطراب کودکان در دوران کوید 19 قرار گیرد.
الگوی تحلیل راهبردی مبارزه با مواد مخدر بر محور اندیشه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۲۶-۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، ارائه الگوی تحلیل راهبردی مبارزه با مواد مخدر بر محور اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بود. روش: پژوهش حاضر کاربردی و در زمره پژوهش های کیفی بود. روش مطالعه تحلیل گفتمان و تحلیل محتوا بود و روش گردآوری داده ها اسنادی بود. در این پژوهش از مجموعه بیانات و سخنرانی های مقام معظم رهبری (مدظله العالی) با تمرکز بر سخنرانی های موضوعی و ویژه در مناسبات استفاده شد و برای طراحی الگوی تحلیل راهبردی، با نظر خبرگان و صاحب نظران، از روش دلفی استفاده شد. یافته ها: الگوی تحلیل راهبردی مبتنی بر اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در پنج مؤلفه تحلیل واقعیت، اهداف راهبردی، اصول و ارزش ها، سیاست ها و راهبردهای کلی و عمومی و همچنین دو زیرمؤلفه شایستگی های کلیدی و چالش ها ذیل مؤلفه تحلیل واقعیت ارائه شد. همچنین، راهبردهای حوزه مبارزه با مواد مخدر برگرفته از راهبردهای استخراجی از بیانات معظم له را می توان در هفت حوزه فرهنگی-اجتماعی؛ علمی، فناوری و آموزشی؛ اقتصادی؛ سیاسی و سیاست خارجی؛ حقوقی، اداری و قضایی؛ دفاعی-امنیتی و امور زیربنایی دسته بندی نمود. نتیجه گیری: الگوی تحلیل راهبردی ارائه شده می تواند مورداستفاده همه سازمان ها برای طراحی راهبردها برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) قرار گیرد.
بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم هیجان و مهارت های اجتماعی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نقص در روابط بین فردی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال اوتیسم از مهم ترین مشکلات در این افراد است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم هیجان و مهارت های اجتماعی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اوتیسم انجام شد. روش : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی در زمره پژوهش های توسعه ای و از نوع روانسنجی بود. جامعه شامل تمام بیماران مبتلا به اوتیسم شهر تهران در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود، که تعداد ۲۲۲ کودک و نوجوان مبتلا به اختلال اوتیسم به صورت در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تنظیم هیجان و مهارت های اجتماعی (۲۰۱۵)، ارتباط اجتماعی (۲۰۰۳) و مهارت اجتماعی (۱۹۸۳) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار، تحلیل عاملی اکتشافی، تاییدی، روایی همگرا، پایایی و نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۴ و Amos نسخه ۱۹ استفاده شد. یافته ها: نتیجه تحلیل عاملی نشان دهنده تائید تک عاملی بودن پرسشنامه که در مجموع ۰/۵۴ آن را تبیین می کرد. پایایی به روش میزان آلفای کرونباخ برای کل مقیاس ۰/۹۷، اعتبار همگرای فرم والدین این مقیاس با مهارت اجتماعی ۰/۶۳ و ارتباط اجتماعی ۰/۴۹ بدست آمد، که نشان دهنده روایی ملاک و همزمان این پرسشنامه بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان دهنده کفایت ویژگی های روانسنجی پرسشنامه تنظیم هیجان و مهارت های ارتباطی از نظر تشخیص ویژگی های هیجانی و اجتماعی کودکان مبتلا به اوتیسم بود. پژوهش های آینده می توانند از این ابزار برای اهداف تشخیصی و درمانی در بیماران مبتلا به اوتیسم استفاده نمایند.
پیش بینی تاب آوری در پرستاران براساس اضطراب کرونا و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری پرستاران بر اساس اضطراب کرونا و انعطاف پذیری شناختی بود. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و ازلحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان های استان کرمانشاه در سال 1400 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC، 2003)، مقیاس اضطراب کرونا علی پور و همکاران (CDAS، 1398) و مقیاس انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندوروال (CFI، 2010) بود. تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده به کمک آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد بین متغیرهای اضطراب کرونا با تاب آوری (584/0=r، 01/۰P‹) و انعطاف پذیری شناختی با تاب آوری (221/0-=r، 01/ 0‹ P) همبستگی معنادار وجود دارد و خرده مقیاس های نشانه های جسمی اضطراب کرونا (168/0-=B و 003/0=P)، ادراک کنترل (498/0=B و 001/0=P) و ادراک گزینه های مختلف (194/0=B و 001/0=P) توان پیش بینی 5/40 درصد از تغییرات تاب آوری را داشتند؛ بنابراین با ارتقای انعطاف پذیری شناختی و کاهش اضطراب کرونا، می توان در جهت ارتقای تاب آوری قدم برداشت.