فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر آزمودن اثر بخشی الگوی فراشناختی آدرین ولز بر کاهش یکی از ابعاد مهم باور های فراشناختی تحت عنوان درآمیختگی افکار بود.
روش کار: روش تحقیق حاضر، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمام بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری مراجعه کننده به درمانگاه های روان شناختی و مراکز مشاوره ی شهرستان شیراز در زمستان 1387 تشکیل می دادند. از فهرست بیماران، 24 نفر به صورت نمونه گیری هدف مند انتخاب و به صورت گمارش تصادفی 12 نفر درگروه آزمون و12 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند.گروه آزمون به مدت 8 هفته تحت درمان فراشناختی و گروه شاهد نیز در لیست انتظار قرار گرفت. آزمون درآمیختگی افکار (TFI) به عنوان ابزار ارزشیابی در پیش آزمون، پس آزمون و دو ماهه پی گیری استفاده شد. داده های پژوهش با برنامه ی آماریSPSSنسخه ی 16و هم چنین با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون آماری تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج تحلیل مانکوا نشان داد که بیماران گروه آزمون در نمره ی کل درآمیختگی افکار و هم چنین در نمرات درآمیختگی های سه گانه، کاهش معنی داری نسبت به گروه شاهد در پس آزمون و پی گیری نشان دادند(001/0> P).
نتیجه گیری: الگوی فراشناختی ولز در کاهش علایم درآمیختگی افکار موثر می باشد.
درک معنایی طلاق و کشف پیامدهای مثبت آن (مطالعه ای کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در جهت کنکاش بیشتر پیرامون علل پنهانی طلاق و کشف پیامد های مثبت آن صورت گرفته است. هدف اصلی تحقیق جستجو پیرامون عللی است که تا به حال نامکشوف مانده است و یا کم تر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و برخلاف پژوهش های قبلی که عمدتاً در پی تحلیل جنبه های منفی آن بوده اند این تحقیق به دنبال بازیابی لایه های مثبت این موضوع برآمده است. روش: روش تحقیق حاضر از نوع روش کیفی و به شیوه ی Grounded Theory می باشد. نمونه گیری از نوع نمونه گیری نظری است. تعداد نمونه از طریق رسیدن به اشباع نظری انجام گرفته است. یافته ها: نتایج، نشان از وجود 3 دسته عوامل به عنوان مقولات اصلی و در عین حال مرتبط با هم برای به وجود آمدن پدیده ی طلاق می دهند که عبارتند از: ناهمخوانی تبیینی، ناهمخوانی معنایی و ناهمخوانی به روز شدن. نتیجهگیری: مهم ترین جنبه از جنبه های مثبت طلاق بر اساس این پژوهش شامل: بازیابی استقلال، رهایی از قید حیات ناجور و گسترش فردگرایی مثبت در جامعه ی مورد نظر است.
بررسی رابطه کمال گرایی مادران و دختران: پدیده انتقال بین نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه کمال گرایی مادران با کمال گرایی دختران شان است. پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. تعداد 202 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان های تهران بر اساس نمونه گیری خوشه ای انتخاب و با تکمیل مقیاس کمال گرایی فراست (FMPS) به همراه مادران شان در این پژوهش شرکت کردند.
داده های پژوهش توسط تحلیل های همبستگی و رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت.
یافته های پژوهش نشان دادند بین کمال گرایی، ابعاد کمال گرایی (مثبت و منفی)، و خرده-مقیاس های کمال گرایی مادران، به استثنای خرده مقیاس نظم، و دختران آن ها همبستگی مثبت معناداری (01/0p<) وجود دارد. هم چنین مشخص شد که کمال گرایی، ابعاد آن و خرده مقیاس های آن، به جز خرده مقیاس نظم، در مادران میتواند تغییرات مربوط به موارد مشابه را در دختران آن-ها به صورت معنا دار پیش بینی کند (01/0p<). بر اساس یافته های این تحقیق، خصوصیات کمال گرایانه مادران در دختران آن ها منعکس میشوند.
بررسی تشخیص عقب ماندگی ذهنی بر اساس آزمون های پیاژه و مقیاس رفتار سازشی لمبرت
حوزه های تخصصی:
بررسی کارکردهای اجرایی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی کارکردهای اجرایی بیماران دوقطبی و تاثیر زمان در آنها.
روش: 99 آزمودنی از طریق نمونه گیری غیرتصادفی در دست رس انتخاب و در سه گروه مزمن دوقطبی (33=n)، دوره نخست دوقطبی (33=n) و گروه شاهد (33=n) قرار داده شدند. عملکرد مداوم، خرده مقیاس فراخنای ارقام، رنگ- واژه استروپ و دسته بندی کارت های ویسکانسین ارزیابی شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که گروه های دوقطبی نسبت به گروه شاهد، به طور قابل ملاحظه ای دچار اختلال هستند، اما بین بیماران مزمن و دوره نخست دوقطبی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر عدم تاثیر زمان در عملکرد اجرایی بیماران دوقطبی است.
آدلر و منظومه خانوادگی
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۶ شماره ۹۱
حوزه های تخصصی:
تاثیر سبکهای هویتی بر افکار خودکشی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور بررسی ارتباط میان سبکهای هویتی ای که افراد در دوره نوجوانی و بلوغ شکل می دهند با افکار مربوط به خودکشی و گرایش به خود کشی انجام پذیرفت، علاوه بر این سعی شده است نقش برخی دیگر از متغیر های تاثیرگذار در افکار مربوط به خودکشی جوانان از جمله جنس و عوامل خانودگی نیز مورد بررسی قرار گیرد.
روش: این پژوهش از نوع مقطعی- توصیفی بود. شرکت کنندگان 330 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بودند که به پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) و پرسشنامه سبکهای هویتی برزونسکی پاسخ دادند. داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان می داد که میان دختران و پسران در افکار مربوط به خود کشی تفاوت معناداری وجود دارد. بعلاوه زمانی که نقش جنس و سبکهای هویتی همراه با تعهد وارد رگرسیون می شوند تنها تعهد پیش بینی کننده منفی افکار مربوط به خودکشی است. همچنین نتایج نشان داد متارکه والدین به صورت مثبت افکار مربوط به خودکشی را پیش بینی می کند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، مشخص می شود که این تعهد است که می تواند پیش بینی کننده قدرتمندی برای افکار مربوط به خودکشی باشد به طوری که حتی اثر آن باعث از بین رفتن تاثیر سایر سبکهای هویتی می شود
بررسی وضعیت مهار فیزیکی و دارویی در بخش های حاد روان پزشکی بیمارستان فارابی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خشونت و آژیتاسیون بیمار در بخش های روان پزشکی و شرایط مهار فیزیکی و دارویی بیمار باید مد نظر قرار گیرد. با وجود این که برخی افراد مهار کردن بیماران را برای کنترل خشونت لازم می دانند، اما بسیاری معتقد هستند که مهار بیماران روانی نوعی تجاوز به حقوق انسان می باشد و در واقع، از عوارض جسمی و روانی آن بیم دارند. بنابراین، با توجه به این که میزان موارد مهار کردن بیماران در واحدهای روا ن پزشکی به عنوان یک شاخص بهداشتی محسوب می شود و همچنین، با در نظر گرفتن آثار منفی این مداخلات، مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت مهار فیزیکی و دارویی در بخش های حاد روان پزشکی بیمارستان فارابی اصفهان انجام شد.
مواد و روش ها: در این پژوهش از یک فرم جمع آوری اطلاعات محقق ساخته شامل خصوصیات دموگرافیک و تشخیص روان پزشکی بیمار و نیز اطلاعاتی در مورد فرایند مهار بیمار استفاده گردید. برای هر یک از موارد مهار در طی انجام مطالعه یک فرم تکمیل شد و سپس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: درطول دوره پژوهش (1 ماه)، 144 بیمار تحت انواع مهار قرار گرفتند و 399 بار مهار فیزیکی یا دارویی بیمار به صورت مجزا یا هم زمان انجام شد. بیشتر موارد مهار فیزیکی در اتاق عمومی بیماران، به روش دو اندام، توسط دو نفر از کارکنان و به مدت 1 تا 8 ساعت صورت گرفت. متداول ترین علت مهار فیزیکی و مهار دارویی به ترتیب خشونت کلامی و بی خوابی بود. طی انجام مطالعه، هیچ عارضه دارویی مشاهده نشد و درد به عنوان بیشترین عارضه در مهار فیزیکی گزارش گردید. متداول ترین داروی مورد استفاده به منظور مهار دارویی، هالوپریدول بود.
نتيجه گيري: دانستن نحوه مهارهای فعلی باعث می شود تا با تغییر فرهنگ و دور شدن از روش های مهار طاقت فرسا و تحمل ناپذیر، راه برای اجرای مهارهای فیزیکی و دارویی مدرن که منجر به عدم محرومیت بیماران و افزایش انگیزه آنان در باقی ماندن در درمان می شود، هموار گردد.
رفتار درمانی شناختی خشم
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه توکل به خدا و سلامت روان دانشجویان دانشگاه پیام نور
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه توکل به خدا و سلامت روان در دانشجویان دانشگاه پیام نور است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. بدین منظور، 177 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور (98 دختر و 79 پسر) به طور تصادفی به پرسشنامه های راهیابی در حوادث و رخدادهای زندگی (توکل به خدا) و سلامت عمومی (GHQ) پاسخ دادند. یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، Z فیشر و تحلیل واریانس چند متغیری(MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین خرده مقیاس توکل پرسشنامه راهیابی در حوادث با خرده مقیاس های اضطراب، علائم جسمانی و افسردگیِ سلامت روان، همبستگی منفی معنی دار وجود دارد؛ ولی همبستگی سایر ابعاد پرسشنامه راهیابی در حوادث با سلامت روان، معنی دار نشده است. بین دختران و پسران در تمام زیرمقیاس های سلامت عمومی تفاوت معنی دار وجود دارد؛ در حالی که بین این دوگروه در ابعاد پرسشنامه راهیابی در حوادث، تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد توکل به خدا می تواند به عنوان یک راهبرد مقابله ای، نقش موثری در افزایش سلامت روان داشته باشد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر علایم بیماران مبتلا به اختلال وسواس- اجبار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اخیراً مداخلات رفتاری و شناختی «موج سوم»، توجه زیادی را بین پژوهشگران به خود اختصاص داده اند. پژوهش حاضر، به منظور بررسی اثربخشی یکی از این درمان ها، یعنی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT یا Acceptance and Commitment Therapy) ، این درمان را با درمان شناختی- رفتاری (CBT یا Cognitive - Behavioral Therapy) در اختلال وسواس- اجبار (OCD یا Obsessive- Compulsive Disorder) مقایسه کرده است.
مواد و روش ها: در این پژوهش از یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون استفاده شد. اجرای این پژوهش از بهمن ماه 1389 تا مهر ماه 1391 در مرکز خدمات روان پزشکی و روان شناسی پارسه بود.گروه های آزمایشی شامل دو گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and Commitment Therapy) (13n=) و درمان شناختی- رفتاری (Cognitive-Behavior Therapy) (13n=) بود. هر دو گروه ده جلسه دو ساعته درمان را یک بار در هفته دریافت کردند. 12 بیمار نیز در گروه کنترل (لیست انتظار) بودند. به منظور سنجش شدت وسواس، انعطاف پذیری روان شناختی و افسردگی از مقیاس وسواس فکری و عملی ییل براون (Yale Brown Obsessive- Compulsive Scale) ، پرسش نامه پذیرش و عمل و پرسشنامه افسردگی بک (BDI یا Beck Depression Inventory) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندگانه در نرم افزار SPSS تحلیل شد.
یافته ها: مقایسه گروه های درمانی حاکی از آن بود که بین گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه لیست انتظار در تمام مقیاس ها در پس آزمون تفاوت معنی داری وجود داشت و این تفاوت در پیگیری هم تداوم داشت (01/0P<). علاوه بر این، مقایسه گروه درمان شناختی- رفتاری با گروه لیست انتظار در پس آزمون نیز حاکی از آن بود که به جز متغیر انعطاف پذیری روان شناختی، بین دو گروه در بقیه مقیاس ها تفاوت معنی داری وجود داشت و این نتایج نیز تا یک ماه پس از درمان تداوم داشت (01/0P<) . دو گروه درمانی در پس آزمون فقط در پرسش نامه پذیرش و عمل تفاوت معنی داری نشان دادند (05/0P<) ، ولی در کاهش علایم وسواسی و نیز افسردگی تفاوت معنی داری نداشتند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش انعطاف پذیری روان شناختی مؤثرتر از درمان شناختی- رفتاری بود و این برتری در پیگیری نیز حفظ شد (01/0 P<).
نتیجه گیری: بر حسب نتایج حاصل از این پژوهش، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری هر دو تغییرات معنی داری در علایم وسواس ایجاد کردند. بنابراین این پژوهش، در مجموع حمایتی تجربی برای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در درمان وسواس فراهم می کند.
بررسی مشکلات محاسباتی، از نوع جمع، در دانش آموزان دختر و پسر کلاس سوم ابتدایی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"بررسی حساب( جنبه تفکر کمی) و مشکلات دانش آموزان در این درس از جنبه های مورد بحث در آموزش استثنایی و روانشناسی تربیتی می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی مشکلات دانش آموزان دختر و پسر کلاس سوم ابتدایی در محاسبات ریاضی از نوع جمع بود. انواع جمعی که در این پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفت شامل؛ جمع پایه، جمع همراه با انتقال دهگان، جمع همراه با انتقال صدگان، جمع سه عدد و جمع همراه با درک مفهوم صفر بود که عملکرد دانش آموزان کلاس سوم ابتدایی در دو گروه دختران و پسران مورد مقایسه قرار گرفت. نمونه مورد مطالعه مشتمل بر448 (200 پسر 248 دختر) دانش آموز کلاس سوم ابتدایی شهر شیراز بود. اطلاعات از طریق یک آزمون معلم ساخته که 167 سؤال داشت و در سه مرحله اجرا شد، جمع آوری گردید. ضریب تنصیف آزمون 81/0 و آلفای کرنباخ 86/0 محاسبه شد و روایی محتوایی و همگرایی آزمون نیز احراز گردید. داده ها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل واریانس چند متغیری، تی وابسته و اندازه گیری مکرر تک ضربه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج نشان داد که دانش آموزان کلاس سوم ابتدایی بیشترین مشکل را در انجام عمل جمع همراه با انتقال صدگان، وکمترین مشکل را در جمعهای همراه با درک مفهوم صفر داشتند. همچنین در همه انواع جمع میزان اشتباهات پسران بیش از دختران بود. دانش آموزان در انجام جمع به شیوه افقی، نسبت به شیوه عمودی، اشتباهات بیشتری داشتند."
بررسی رابطه بین شادکامی اسلامی و شادکامی روان شناختی در دانشجویان دانشگاه قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون این فرضیه است که آیا می توان بر اساس منابع اسلامی ابزاری ساخت که شادکامی افراد را بسنجد؟ آیا بین آموزه های دینی (اگر به صورت شاخص های قابل اندازه گیری تبدیل شوند) در حوزه شادکامی، با شادکامی روان شناختی رابطه ای وجود دارد؟ این پژوهش به بررسی این رابطه در 143 نفر از دانشجویان مرد و زن مشغول به تحصیل در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه قم پرداخته است. بدین منظور، پرسش نامه ای از مؤلفه های شادکامی در آیات و روایات معصومین(علیهم السلام) تهیه، اعتباریابی و همراه با پرسش نامه شادکامی فوردایس در گروه نمونه اجرا شد. داده ها با استفاده از روش همبستگی گشتاوری پیرسون، آزمون لوین و تی مستقل، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند بین شادکامی اسلامی و شادکامی روان شناختی رابطه معنادار مثبت وجود دارد. بنابراین، این نتایج، می توان بر اساس منابع معتبر اسلامی ابزاری ساخت که شادکامی افراد مذهبی و غیرمذهبی را بسنجد. همچنین می توان مداخله هایی ترتیب داد تا سبک زندگی افراد افسرده به شکلی با تمرین مؤلفه های شادکامی دینی تغییر کند.
اثربخشی درمان راه حل مدار بر کاهش تعارضات والد- فرزندی در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی درمان راه حل به شیوه گروهی بر کاهش تعارضات والد- فرزندی (مادر و دختر) در نوجوانان انجام گرفته است. در این پژوهش، به دنبال این سوال هستیم که آیا درمان راه حل مدار تعارضات والد- فرزندی را در دختران کاهش می دهد؟ رویکرد مورد نظر در این پژوهش که آشکارا زیر چتر پسامدرنیسم قرار می گیرد، درمان راه حل مدار است که توسط استیو دشازر طراحی شده و یکی از دیدگاه های مشاوره کوتاه مدت است که به دلیل دارا بودن دیدگاه خوشبینانه و امیدبخش نسبت به مشکلات می تواند کمک های مفیدی را به مراجعان ارایه دهد. در این روش، درمان از صحبت درباره مشکل به صحبت در خصوص راه حل ها تغییر جهت پیدا می کند و اعتقاد بر این است که زبان آفریننده است. همان طوری که مشکل مراجع از طریق زبان مطرح می گردد، می تواند از همین طریق نیز، درمان شود. رویکرد حاضر با تمرکز بر توانمندی های مراجعان و ضمن تاکید بر زمان حال، به افراد کمک می کند راه حل هایی برای مشکلات خود بیابند. در این دیدگاه بر مسایل قابل تغییر و برداشتن گام های کوچک برای حل مشکل تاکید می شود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان دختر مقطع متوسطه منطقه 13 شهر تهران در سال تحصیلی 1386-1387 بودند. نمونه مورد پژوهش 24 نفر بودند که به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند و اعضای گروه آزمایش در هشت جلسه درمان راه حل مدار به شیوه گروهی شرکت نمودند. در این پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس جهت آزمون اختلاف میانگین های گروه ها استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است که درمان راه حل مدار بر کاهش تعارضات والد- فرزندی در نوجوانان دختر موثر است.
نگرش ، ویژگی ها و اجزای آن
حوزه های تخصصی: