فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با توجه به اهمیت موضوع فراشناخت (metacognition)، درباره رابطه طرحواره ها و اختلالات هیجانی و نیز نقش فعال شدن طرحواره های بدکنش در پردازش و تفسیر سوگیرانه اطلاعات و نواقص و مشکلات موجود در نظریه طرحواره و شناخت درمانی توضیح داده شده است. سپس با ارایه تعریفی از فرا شناخت، دو جنبه مهم آن، یعنی دانش فراشناختی و پایش یا نظارت (monitoring) فراشناختی و سه نوع فراشناخت که شامل دانش فراشناختی، تجربه های فراشناختی و راهبردهای کنترل فراشناختی می باشند، تشریح شده اند. این موارد برای فهم فرآیندهای اثرگذار در اختلالات هیجانی مهم هستند. در پایان ضمن بیان آثار هیجان ها بر شناخت و پردازش اطلاعات، رابطه هیجان، نظارت فرا شناختی و کنترل مورد بحث قرار گرفته است.
مقایسه هوش هیجانی و سلامت روانی دانشجویان با روابط عاطفی آنان در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه هوش هیجانی و سلامت روانی دانشجویان با روابط عاطفی والدین در دانشجویان دانشگاه تهران می پردازد. بدین منظور از میان کلیه دانشجویان مقطع تحصیلی کارشناسی دانشگاه تهران که مشغول به تحصیل بودند، تعداد 260 نفر به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. جهت جمع آوری داده ها نیز از پرسشنامه 33 ماده ای هوش هیجانی شرینگ، پرسشنامه 28 ماده ای سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر و پرسشنامه محقق ساخته (روابط عاطفی با والدین) استفاده شد. نتایج به دست آمده با استفاده از شاخص آماری تحلیل واریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بیانگر تفاوت معنادار بین هوش هیجانی و روابط عاطفی با والدین، سلامت روان و روابط عاطفی با والدین، هوش هیجانی و گرایش تحصیلی و سلامت روان با گرایش های تحصیلی می باشد.
تبیین رضایت زناشویی و سلامت روانی بر حسب سبک های مقابله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطه سبک های مقابله با رضایت زناشویی و سلامت روانی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین رضایت زناشویی و سلامت روانی بر حسب سبک های مقابله کارآمد (مساله مدار، هیجان مدار مثبت) و ناکارآمد (هیجان مدار منفی) در گروهی از دانشجویان متاهل بود. دویست و هفتاد و شش آزمودنی (138 زوج) ساکن در خوابگاه های متاهلین دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنیها خواسته شد مقیاس سبک های مقابله (کارور، شیر و وینتراب، 1989)، پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک – راست (راست، بنان، کرو و گلومبوک، 1988) و مقیاس سلامت روانی (ویت و ویر، 1983؛ ترجمه بشارت، 1384) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روشهای آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های مقابله کارآمد با رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی همبستگی مثبت معنی دار و با درماندگی روانشناختی همبستگی منفی معنی دار وجود دارد، و بین سبک مقابله ناکارآمد با رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی معنی دار و با درماندگی روانشناختی همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد. سبک های مقابله کارآمد و ناکارآمد می توانند واریانس متغیرهای رضایت زناشویی، بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی را به صورت معنی دار تبیین کنند؛ یعنی سبک های مقابله کارآمد با افزایش رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی و کاهش درماندگی روانشناختی در زوجین مطابقت می کنند و سبک مقابله ناکارآمد، با کاهش رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی و افزایش درماندگی روانشناختی زوجین همراه است.
مقایسه دو رویکرد تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری اکتشافی در ارزیابی ساختار عاملی مقیاس دشواری در تنظیم هیجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (Difficulties in Emotion Regulation Scale یا DERS) ابزار چند بعدی پرکاربردی در مطالعات مرتبط با تنظیم هیجان محسوب می شود. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه دو رویکرد تحلیل عاملی تأییدی (Confirmatory factor analysis یا CFA) و مدل یابی معادلات ساختاری اکتشافی (Exploratory structural equation modeling یا ESEM) در ارزیابی ساختار عاملی DERS بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی و بر اساس داده های مربوط به 250 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز انجام شد که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. نسخه فارسی DERS برای دستیابی به اهداف پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش CFA و ESEM در نرم افزار Mplus تجزیه و تحلیل شد. همچنین، مقایسه روش CFA و ESEM از طریق شاخص ΔCFI صورت پذیرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که برخلاف CFA، ESEM روش مناسبی برای ارزیابی ساختار عاملی DERS بود و دید روشن تری از ساختار نهفته آن ارایه می داد. در نهایت، ساختار 25 سؤالی از مقیاس 4 عاملی که سؤال های دارای نمره گذاری معکوس در آن وجود نداشت، بهترین برازش را کسب نمود. شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (Root mean square error of approximation یا RMSEA)، شاخص برازش تطبیقی (Comparative fit index یا CFI) و شاخص TLI (Tucker-Lewis index)برای این مدل به ترتیب 064/0، 964/0 و 951/0 به دست آمد.
نتیجه گیری: با توجه به ساختار عاملی مناسب مقیاس 25 سؤالی، به نظر می رسد که گویه های معکوس در کاربرد DERS مشکل آفرین باشد. با وجود حذف گویه های معکوس در پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود که این گویه ها در پژوهش های آینده با سؤالات دارای نمره گذاری مستقیم جایگزین شوند و برازش ساختار عاملی آن مورد ارزیابی قرار گیرد.
رابطه سبک های دلبستگی با میزان شادکامی و توافق در مسایل زناشویی در دانشجویان زن متاهل دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین رابطه میان سبک های دلبستگی زنان متاهل با میزان شادکامی و توافق آن ها در مسایل زناشویی است. بدین منظور از میان همه زنان متاهل دانشگاه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس 150 زن متاهل از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد انتخاب شدند. آزمودنی ها پس از تکمیل پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان هازن و شاور و مقیاس سازگاری زناشویی لاک و والاس براساس نمره ها و الگوهای دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا به سه گروه تقسیم شدند. پس از جمع آوری تحلیل داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تعقیبی توکی و مجذور خی در سطح 95 و 99 درصد اطمینان نتیجه گرفته شد که بین سبک دلبستگی زنان ایمن با سطح شادکامی آن ها در مقایسه با زنان با سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) تفاوت معناداری وجود دارد (F=71.91). زنان ایمن نسبت به زنان اجتنابی و دوسوگرا از نظر توافق متقابل با همسر، مشترک بودن در علایق، گذراندن اوقات فراغت، آرزوی ازدواج نکردن و ادامه زندگی با همسر فعلی و اطمینان به همسر تفاوت معنادار داشتند. از نتایج این پژوهش که نشان دهنده اهمیت سبک دلبستگی زنان به عنوان مولفه مهم در زندگی زناشویی است می تـوان در مشاورههای قبل و بعد از ازدواج سود جست.
عوامل مؤثر در ازدواج موفق (پیش از ازدواج)
حوزه های تخصصی:
اثربخشی آموزش ارزش های زندگی به کودکان پیش دبستانی بر سلامت روان و رشد اجتماعی آنان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین اثربخشی آموزش ارزش های زندگی به کودکان پیش دبستانی بر سلامت روان و رشد اجتماعی آنان بود .این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه کودکان پیش دبستانی که در مهد کودک های تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر شیراز در سال 1389 وجود داشت، بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد351 کودک انتخاب، و پرسشنامه سلامت روان (psc) و رشد اجتماعی واینلند، برای آنان اجرا شد. بعد از تکمیل پرسشنامه ها، تعداد 30 نفر از افرادی را که پایین ترین نمره را در دو پرسشنامه یاد شده کسب کرده بودند، به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 2 ساعته تحت آموزش ارزش های زندگی به شیوه بازی و فعالیت قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss و آزمون آماری کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت در دو گروه آزمایش و کنترل از نظر میزان سلامت روان (0001/0 p≤ )و رشد اجتماعی (002/0p≤ ) به سطح معنادار رسیده است. اندازه اثر آموزش به ترتیب 75 و 30 درصد می باشد. آموزش ارزش های زندگی به کودکان بر سلامت روان و رشد اجتماعی آنها مؤثر است
تحلیل خلاقیت در کودکان معرفی آزمون تفکر خلاق در عمل و حرکت
حوزه های تخصصی:
کودکان خلاق به د نیا می آیند ولی به گفته تورنس (1962) خلاقیت بسیاری از آنان در حدود ده سالگی افت می کند . در ریشه یابی علل د رمحیط های آموزشی غیر رسمی و رسمی بی توجهی به آموزش و پرورش پویا و خلاق بویژه در سنین پیش دبستانی و دبستانی به عنوان عاملی اساسی مطرح ا ست. در ابعاد مختلف برنامه ریزی اهداف محتوا روش ها و نظام ارزشیابی نقش تربیت کننده به عنوان رکن اصلی نظام تربیتی در ارزشیابی و پرورش خلاقیت جایگاه و ارزش ویژه ای دارد نگرش سازی صحیح و ارتقاء دانش و مهارت های مربیان و معلمان جهت ارزیابی درست و به هنگام کودکان خلاق و فراهم آوردن شرایط مناسب برای پرورش استعداد خلاق در دوران کودکی اهمیتی عمده دارد و باید مورد توجه قرار گیرد در این مقاله دو شیوه غیر رسمی و رسمی ارزیابی خلاقیت با هدف ارتقاء دانش و مهارت مربیان در شناسایی دقیق و به هنگام خلاقیت در کودکان مورد بحث قرار گرفته و سرانجام ازمون تفکر خلاق در عمل و حرکت تورنس (1981) به طور کامل معرفی شده است.
بررسی تأثیر هیجان های منفی، بازداری اجتماعی و نقش عامل جنسیت در بروز بیماری کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در زمینه نقش عوامل هیجانی به ویژه هیجان های منفی و نحوه ابراز این هیجان های تجربه شده در بروز بیماری عروق کرونری، تعدادی از مطالعات از وجود ارتباط مثبت میان تجربه هیجانات منفی، بازداری اجتماعی و بیماری عروق کرونری حمایت کرده اند.
در پژوهش حاضر، ارتباط اضطراب، افسردگی، خشم و خصومت، بازداری اجتماعی با بیماری عروق کرونری و تعامل آن با عامل جنسیت، مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور، تعداد 80 نفر از بیماران عروق کرونری (40 نفر مرد و 40 نفر زن) و 80 نفر از افراد سالم (40 نفر مرد و 40 نفر زن) از طریق همتاسازی با گروه بیمار انتخاب شدند. سپس پرسش نامه شخصیتی نئو و پرسش نامه سلامت عمومی درباره ویژگی های جمعیت شناختی بر روی گروه های مورد مطالعه اجرا شد. بررسی نتایج به دست آمده نشان داد که بیماران کرونری قلب از نظر تجربه هیجان های منفی (خشم و خصومت، افسردگی و اضطراب) و بازداری در ابراز این هیجان ها در تعاملات اجتماعی خود، تفاوت معناداری با گروه سالم دارند. علاوه بر این، در پژوهش حاضر یافته هایی در حمایت از نقش خشم و خصومت به عنوان عوامل خطرساز در مردان و زنان ولی به صورت متفاوت پیدا شد. به این صورت که ابراز مستقیم خشم و شدت خشم تجربه شده به عنوان عامل خطرسازی برای مردان و سرکوبی خشم به عنوان عامل خطرساز برای زنان یافته شد. همچنین، مقایسه مردان و زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر نشان داد که بین افسردگی و بروز بیماری عروق کرونر در زنان ارتباط وجود دارد، ولی در ارتباط با اضطراب و بیماری عروق کرونر، جنسیت نقشی ندارد."
ساخت، اعتباریابی و روایی سنجی آزمون آسیب شناسی شغلی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی ساخت، اعتباریابی و روایی سنجی پرسشنامه سنجش آسیب ها و مشکلات شغلی کارمندان شهرداری شهر اصفهان بوده است. بر این اساس، آزمونی ساخته شد که دارای سه طبقه اصلی آسیب های درون فردی، آسیب های بین فردی و آسیب های فرافردی است و این سه طبقه اصلی، خود دارای 18 زیر طبقه می باشد. این مقیاس محقق ساخته بر روی 166 نفر از کارمندان شهرداری شهر اصفهان (95 زن و 71 مرد) اجراء گردید. یافته ها نشان دهنده پایایی بالای (90/0-95/0) سه طبقه اصلی و طبقات هجده گانه است. همبستگی درونی بین طبقات سه گانه ( 78/0-80/0) و معنادار گزارش شده است. محاسبه پایایی آزمون به روش آلفای کرونباخ 96/0 گزارش شد. علاوه بر این جهت تعیین روایی همزمان پرسشنامه آسیب شناسی شغلی، از دو پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش جهت روایی همگرا و رضایت شغلی JDI جهت سنجش روایی واگرا استفاده شد و نتایج نشان داد بین سه طبقه اصلی آسیب های شغلی با قسمت خستگی هیجانی پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. نتایج نشان دهنده این مسئله است که بین طبقات آسیب های درون فردی و بین فردی و فرافردی با نمره کل پرسشنامه رضایت شغلی همبستگی منفی معنادار 39/0—49/0- وجود دارد که نشان دهنده روایی واگرای آزمون آسیب شناسی شغلی اصفهان است.
پیش درآمدی بر خود شیفتگی
حوزه های تخصصی:
مقایسه ی کارکردهای اجرای در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی، ناتوانی در یادگیری و بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: هدف ازاین پژوهش مقایسه ی کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی، ناتوانی در یادگیری و بهنجار بود.روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش علی مقایسه ای، شامل همه دانش آموزان از سوم ابتدایی تا اول راهنمایی بود که در زمستان 1386 در مدارس عادی و مرکز کودکان استثنایی شهر اردبیل تحصیل می کردند. نمونه ی این پژوهش شامل 20 کودک پسر مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی و 20 کودک مبتلا به دچار ناتوانی در یادگیری و 20 کودک عادی بود که به شیوه ی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند. برای جمعآوری دادهها از آزمون ارزیابی هوش ریون، پرسش نامه ی کانرز، آزمون قلب ها و گلها، آزمون سیمون 1 و2 وآزمون جستجوی دیداری استفاده شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی LSD تحلیل گردید.یافته ها: بین سه گروه در زمینه کارکردهای اجرایی تفاوت معنی داری وجود داشت (00/0P<). کودکان دارای اختلال نقص توجه بیش فعالی نسبت به کودکان دچار ناتوانی در یادگیری، نمرات بالاتری را در حافظه فعال کسب کردند(05/0P<) اما از نظر بازداری تفاوت معنی داری نداشتند. کودکان مبتلا به ناتوان در یادگیری نسبت به کودکان بهنجار درزمینه ی بازداری و حافظه ی فعال نمرات پایین تری را کسب کردند (01/0P<).نتیجه گیری: بنا بر این نتیجه می گیریم که کودکان دارای ناتوانی در یادگیری در مقایسه با گروه کودکان بهنجار و کودکان دارای اختلال نقص توجه بیش فعالی در تعداد بیشتری از کارکردهای اجرایی دچار آسیب هستنند.
"
الگوی یونگ (انسان فردیت یافته)
منبع:
آرش اسفند ۱۳۵۹ شماره ۲۱
حوزه های تخصصی:
مواجهه با خشونت در نوجوانان: عوامل شناختی- رفتاری و انعطاف پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مواجهه با خشونت می تواند سبب ایجاد مشکلات متعدد بهداشت روان در کودکان و نوجوانان باشد. تاکنون مطالعات اندکی در این زمینه در جوامع شرقی انجام شده است. هدف از این مطالعه، شناسایی ارتباط میان مواجهه با خشونت و برخی از خصوصیات روان شناختی که نشانگر وجود پدیده انعطاف پذیری در فرد می باشند بوده است.
روش: 500 دانش آموز مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستان شهرستان رودهن در این مطالعه شرکت نمودند. ابزار مورد استفاده در مطالعه پرسشنامه خود- گزارش ارزیابی سلامت روانی و اجتماعی (SAHA) بود که این مقاله بر اساس یافته های بدست آمده از برخی مقیاس های آن که عوامل مرتبط با انعطاف پذیری و عوامل حمایتی بوده اند، نوشته شده است. بر اساس پاسخ های داده شده به سوالات مرتبط با مواجهه با خشونت، دانش آموزان در سه گروه بدون مواجهه، شاهد خشونت و قربانی خشونت از نظر عوامل ذکر شده مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: میزان افسردگی، رفتارهای ضد اجتماعی و مصرف سیگار به تدریج از گروه بدون مواجهه تا گروه قربانی خشونت افزایش و امید به آینده در همین جهت کاهش نشان داد. گروه قربانی خشونت بیشترین گزارش را از جسمی سازی داشتند. شیوع علایم اضطرابی در بین سه گروه تفاوت معنی داری نداشت.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه تاکید بر وجود ارتباط میان مواجهه با خشونت و بروز مشکلات روانی - اجتماعی در نوجوانان دارند. به نظر می رسد شاهد خشونت بودن به تنهایی می تواند خطر بروز برخی اختلالات را افزایش دهد و در پیش بینی قدرت انعطاف پذیری افراد موثر باشد.
مقایسه ویژگی های روان شناختی دانش آموزان نارسانویس و عادی پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه ویژگیهای روان شناختی دانش آموزان نارسانویس و عادی اجرا شد. روش: در این پژوهش 160 دانش آموز پای سوم ابتدایی (40 دانش آموز پسر نارسانویس، 40 دانش آموز دختر نارسانویس، 40 دانش آموز پسر عادی نویس و 40 دانش آموز دختر عادی) از شهرستان های شمال، مرکز و جنوب استان آذربایجان غربی (ماکو، ارومیه و اشنویه) شرکت داشتند. این پژوهش در دو مرحله اجرا شد: در مرحله اول، پس از انتخاب تصادفی شهرستانها و مدارس، دانش آموزان نارسانویس بر اساس نتایج آزمون هوشی اسلوسن، نمرات املا دانش آموزان و و میزان سلامت بینایی و شنوایی شناسایی شدند. در مرحله بعد، آزمونها و پرسشنامه های مرتبط با سنجش ویژگی های روان شناختی از قبیل آزمون تشخیص توای حافظه شنوایی – بینایی، آزمون توالی حافظه بینایی – ترسیمی، آزمون تشخیص شنوایی و پرسشنامه ارزیابی رفتاری راتر بر اساس دستورالعملهای مربوطه بر روی دانش آموزان نارسانویس و عادی اجرا شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمونهای آماری نشان داد که: (1 دانش آموزان گروه های نارسانویس و عادی در ویژگیهای روان شناختی اضطراب – افسردگی، ناسازگاری اجتماعی و کمبود توجه، تفاوت معنی داری دارند، اما در ویژگی هایی نظیر پرخاشگری – بیش فعالی و رفتارهای ضد اجتماعی تفاوت ها معنی دار نبود. (2 تفاوت بین گروه های نارسانویس و عادی در متغیرهای روان شناختی مربوط به حافظه دیداری، شنیداری و همچنین حساسیت شنیداری معنی دار بود. نتیجه گیری: در این مقاله نتایج، محدودیت ها و پیشنهادهایی برای پژوهش های بعدی مورد بحث قرار گرفته است.
مقایسه سلامت روانی افراد شاغل و غیرشاغل (بیکار) 22 تا 40 ساله شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضربه مقایسه ابعاد مختلف سلامت روانی (علائم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کارکردهای اجتماعی و افسردگی) افراد شاغل و غیرشاغل (بیکار) 22 تا 40 ساله شهر تهران پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق کلیه افراد مذکر شاغل و غیرشاغل (بیکار) 22 تا 40 سال شهر تهران میباشد که از این جامعه تعداد 600 نفر (300 نفر شاغل و 300 نفر غیر شاغل) از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیده اند. برای سنجش سلامت روانی از آزمون GHO-28 استفاده شده است. روش آماری این تحقیق آزمون t استودنت برای مقایسه میانگین های مستقل بوده اس. در این تحقیق 5 فرضیه مطرح است که در این فرضیه های ابعاد مختلف سلامت روانی (علائم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کارکردهای اجتماعی، افسردگی و نمونه کل) افراد شاغل و غیرشاغل (بیکار) مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که t محاسبه شده برای مقایسه میانگین های افراد شاغل و غیرشاغل (بیکار) در حوزه علائم جسمانی ( 926/6-)، در حوزه اضطراب و اختلال خواب (706/5-)، در حوزه اختلال در کارکردهای اجتماعی (487/7-)، در حوزه افسردگی (169/7-)، و در حوزه نمره کل (683/13-) میباشد که تماماً از لحاظ آماری در سطح 1% معنادار تشخیص داده شده اند.
بررسی آثار فن آوری ارتباط جدید ( اینترنت ، بازی های رایانه ای و ماهواره ) بر تربیت اجتماعی ، با تاکید بر سازگاری دانش آموزان سال دوم دبیرستانهای تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"تربیت اجتماعی به معنی همسازی و همنوایی (سازگاری) فرد با ارزشها، هنجارها و نگرشهای گروهی و اجتماعی است. به رغم اینکه تربیت اجتماعی افراد در گرو ارتباطات و تعاملات اجتماعی است، فن آوری های نوین اوقات زیادی از فرصت های نوجوانان را پر می کند. برنامه های این رسانه ها حاوی الگوهای فرهنگی ویژه ای است که می تواند بر تربیت اجتماعی نوجوانان مؤثر باشد. هدف از اجرای این پژوهش بررسی آثار این فن آوری ها بر تربیت اجتماعی استفاده کنندگان از آنها است (از آنجا که یکی از مؤلفه تربیت اجتماعی سازگاری است در این پژوهش تاثیر فن آوری ها بر سازگاری سنجیده می شود). به این منظور از بین دبیرستانهای تهران به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 233 نفر از دانش آموزان دختر و پسر سال دوم دبیرستان مناطق 2و 18 تهران انتخاب شدند و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (AISS) و یک پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش اجرا شد. یافته های تحقیق به وسیله آزمون t.test و آزمون پیرسون تجزیه و تحلیل شد، نتایج تحقیق رابطه معناداری را بین استفاده از فن آوری های نوین و سازگاری دانش آموزان آشکار نکرد. اما نشان داد که با افزایش مدت زمان استفاده از اینترنت و بازیهای رایانه ای شاهد بهبود سازگاری خواهیم بود، همچنین با توجه به منفی بودن جهت رابطه متغیرهای میزان تماشای ماهواره و میزان سازگاری می توان نتیجه گرفت که با افزایش مدت زمان تماشای ماهواره شاهد کاهش سازگاری دانش آموزان خواهیم بود.
"
بررسی رابطه سبکهای فرزندپروری و طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی سهم سبک های فرزندپروری در پیش بینی طرحواره های ناسازگار اولیه صورت گرفته است. به این منظور 150 دانشجوی دانشکده ادبیات و علوم انسانی و کشاورزی دانشگاه فردوسی دو پرسشنامه سبکهای فرزند پروری دیانا بامریند و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره (SQ-SF) را پر کردند. متغیرهای مورد نظر پژوهشگر در چارچوب نظریه های سبکهای فرزندپروری دیانا بامریند و طرحواره های ناسازگار اولیه(EMSs) جفری یانگ مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان میدهد سبک فرزند پروری مقتدرانه پیش بینی کننده معناداری برای سطوح پایین تر طرحواره ناسازگار رهاشدگی/ طرد و سبک فرزند پروری سهل گیر پیش بینی کننده سطوح بالاتر طرحواره استحقاق/ بزرگ منشی است.
بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی اعضای هیات علمی در سال تحصیلی 1391-1390 است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی بوده و به شیوه همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز است. که تعداد آن¬ها 350 نفر می¬باشد. از این تعداد 178 نفر با استفاده از جدول مورگان به¬عنوان حجم نمونه انتخاب شده¬اند. در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی شامل فراوانی، درصد، درصد تراکمی، نمودارها، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می¬دهد بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی رابطه معنی¬داری وجود دارد. هم¬چنین نتایج نشان داد که ارتباط معنی¬داری بین هوش فرهنگی با اعتماد سازمانی و بین سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی وجود دارد اما رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و اعتماد سازمانی معنی¬دار نبود. هم¬چنین رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و سازگاری شغلی معنی¬دار نبود. براساس یافته¬های پژوهش تا حدود 26 درصد از روی متغیرهای مستقل هوش فرهنگی و اعتماد می¬توان سازگاری شغلی اعضای هیئت علمی را پیش بینی کرد.
نگرش دانشجویان خوابگاهی دانشگاه علوم پزشکی ایران در مورد رفتارهای انحرافی در خوابگاهها - تهران 1384(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: محیطهای بسته خوابگاهها و مراکز جمعی، محیطهای مناسبی برای بروز رفتارهای انحرافی است. در این تحقیق نگرش دانشجویان در مورد رفتارهای انحرافی در خوابگاههای دانشجویی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: از جمع تعداد 2014 نفر دانشجویان پسر و دختر مقیم در 10 خوابگاه ، تعداد 325 نفر بصورت نمونه گیری تصادفی (138 نفر پسر و 187 نفر دختر) انتخاب و ابتدا با دانشجویان خوابگاهها در محل هر خوابگاه، مصاحبه متمرکز گروهی (F.G.D) با شرکت تعداد حداکثر 15 نفر دانشجو در هر جلسه و بوسیله محققین همکار، انجام و سپس با تهیه پرسشنامه مستند به داوری اهل نظر و نتایج حاصل از مصاحبه ها، اطلاعات از دانشجویان از طریق تکمیل پرسشنامه اخذ گردید. این پژوهش توصیفی است و بدلیل توصیفی بودن فاقد فرضیه است و یافته های پژوهش پاسخ به هفت سوال مطرح شده برای محقق است.
یافته ها: یافته های پژوهش، حاکی بر این است که عواملی از قبیل نحوه توزیع در اتاقها، کاهش شرم حضور ناشی از کمبود فضای تعویض لباس وسوسه های جنسی در رفتار انحرافی درخوابگاه موثر بوده و عامل غیر مذهبی بودن و آشفتگی خانواده را، زمینه ساز رفتار انحرافی در خوابگاه ها دانسته و از نظر جنسیت، دانشجویان پسر، بیش از دانشجویان دختر، خود ارضایی و در مقابل دختران، بیش از پسران، نیازهای جنسی خود را سرکوب نموده اند.
نتیجه گیری: بین شرایط خوابگاهی و شرایط خانوادگی و شرایط جامعه و رفتار انحرافی در خوابگاههای دانشجویی رابطه وجود دارد."