فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۶۱ تا ۶٬۷۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۴
حوزه های تخصصی:
پایایی و روایی نسخه فارسی مقیاس استرس مزمن (CSS) در میان بستگان درجه یک بیماران مبتلا به دیابت نوع دو1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی پایایی و روایی نسخه فارسی مقیاس استرس مزمن (CSS) در نمونه ای از بستگان نَسبی درجه یک بیماران دچار دیابت نوع دو بود.[1]
روش: نسخه انگلیسی CSS پس از ترجمه و بازترجمه، به پرسشنامه فارسی تبدیل شد و سپس در میان 199 شرکت کننده ی پژوهش به کار گرفته شد. برای بررسی پایایی بازآزمایی، 30 نفر از شرکت کنندگان 8 تا 11 هفته پس از آزمون اول دوباره به پرسش ها پاسخ گفتند.[2]
یافته ها: همسانی درونی CSS با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، برای کل مقیاس 87/0 به دست آمد. ضریب همبستگی CSS با مقیاس شخصیت نوع D، مؤلفه ی نوروزگراییِ EPQ-RS، مؤلفه ی افسردگی مقیاس های DAS، و مؤلفه ی خشم و خصومت SCL-90-R به ترتیب 36/0، 34/0، 38/0، و30/0 به دست آمد. پایایی بازآزمایی با فاصله 8 تا 11 هفته میان دو بار اجرا 73/0 به دست آمد.
نتیجه گیری:بر اساس نتایج پژوهش حاضر، نسخه فارسی مقیاس CSS شرایط لازم برای کاربرد در پژوهش های روان شناختی روی جمعیت های ایرانی در معرض خطر بیماری های مزمن را دارد.
نقش آموزش مهارت های زندگی بر دانش و نگرش نسبت به مواد مخدر و عزت نفس دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثرات آموزش مهارت های زندگی بر دانش و نگرش نسبت به مواد مخدر و عزت نفس دانش آموزان بود. طرح پژوهش از جمله طرح های آزمایشی و مجموعه طرح های پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. حجم گروه های نمونه 60 پسر دانش آموز(30 نفر گروه آزمایش و 30 نفرگروه کنترل) بود. یافته های پژوهش حاضر عبارتند از:
1. آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان موجب ایجاد تغییرات معنیادار(در سطح 001/0›P) در دانش آموزان نسبت به مواد مخدر شده است.
2. آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان موجب ایجاد تغییرات معنیدار (در سطح 001/0› P) در نگرش آنها نسبت به مواد مخدر شده است.
3. آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان موجب ایجاد تغییرات معنیدار (در سطح 001/0› P) در عزت نفس آنها شده است.
احتکار وسواسی در دانشجویان با صفت اسکیزوتایپی بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: احتکار وسواسی یکی از انواع فرعی اختلال وسواس فکری - عملی است. اسکیزوتایپی با اختلال وسواس فکری - عملی نیز رابطه دارد. هدف پژوهش انجام شده بررسی احتکار وسواسی در افراد با صفات اسکیزوتایپی بالا با توجه به عامل جنسیت بود. مواد و روش ها: این تحقیق از نوع پس رویدادی است. نمونه ای به حجم 454 نفر با مقیاس شخصیت اسکیزوتایپی غربال شده، از بین آنها 31 نفر به عنوان گروه اسکیزوتایپی و 31 نفر هم به عنوان گروه شاهد انتخاب و با پرسشنامه رفتار ذخیره ای مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس دو عاملی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد گروه اسکیزوتایپی در مقایسه با گروه شاهد نمرات بیشتری در مقیاس احتکار وسواسی کسب می کنند. نتایج بیانگر تاثیرگزاری جنسیت در تفاوت مشاهده شده بود و افراد اسکیزوتایپی مونث در مقیاس احتکار وسواسی نمرات بیشتری کسب کردند.
مقایسه سبکهای هویتیابی نوجوانان با یا بدون سوء مصرف مواد
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی نقش سبکهای هویتیابی در رفتار سوء مصرف مواد افراد مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد و مراکز گذری درمان اعتیاد شهر تهران و مقایسه آن با گروه بدون سوء مصرف مواد است. روش: پژوهش حاضر یک طرح علی-مقایسه ای بود و در آن 100 نفر سوء مصرف کننده مواد، با 100 نفر افراد بدون سوء مصرف مواد مقایسه شدند. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بوده و دو گروه به لحاظ سن با یکدیگر همتا شده بودند. پرسشنامه سبکهای هویتیابی برزونسکی در نمونه های انتخابی اجرا شد. یافته ها: یافته ها نشان داد افراد سوء مصرف کننده مواد، نمرات بالاتری در سبک هویتیابی هنجاری و سردرگم/ اجتنابی داشتند، در حالی که افراد بدون سوء مصرف مواد بیشتر دارای سبک هویتیابی اطلاعاتی بودند. نتیجه گیری: با انواع اقدامات مداخله ای ـ آموزشی میتوان والدین و افرادی که در تربیت و شکل گیری هویت فرد تاثیر دارند را برای جلوگیری از شکل گیری سبکهای هویتی که زمینه را برای ابتلاء به سوء مصرف مواد در نوجوانان فراهم میکند، تجهیز کرد.
همه گیرشناسی بی اختیاری ادرار در دانش آموزان 11 - 7 ساله ی شهر سمنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
بررسی ارتباط بین مولفه های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای با مصرف سیگار در دانشجویان مهندسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:مصرف سیگار متاثر از تعامل عوامل زیست شناسی، اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی بوده و میزان بالای همبودی آن با برخی مولفه های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای در سببشناسی، مورد تاکید است. این پژوهش به بررسی مقایسه ای ارتباط بین مصرف سیگار، مولفه های شخصیتی و راهبرد های مقابله ای در دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری دانشکدهی فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه علوم پزشکی اراک پرداخته است.
روشکار: این پژوهش توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی با نمونهگیری تصادفی طبقهای بر روی 716 نفر از دانشجویان زن و مرد مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی (323 نفر) و دانشکدهی فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی (393 نفر) واحد اراک در سال تحصیلی 90-1389 اجرا شده است. ابزارها شامل چکلیست مشخصات جمعیتشناختی محققساخته، پرسشنامهی راهبردهای مقابلهای (لازاروس و فولکمن) و آزمون شخصیتی نئو-فرم کوتاه بودند. اطلاعات با روشهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیره، تحلیل همبستگی و نرمافزار SPSS نسخهی 18 تحلیل شدند.
یافتهها:بین مولفهی روانرنجورخویی (001/0=P، 146/0- =r) و توافق (001/0=Pو159/0=r) با سبک مقابله ای مسئلهمدار و مولفهی برون گرایی (001/0=Pو 127/0- =r) و توافق (001/0=P، 137/0- =r) با سبک مقابله ای عاطفهمدار، تفاوت معنیداری وجود دارد اما بین مصرف سیگار و مولفه های شخصیتی با وجود تفاوت بین میانگین دو گروه، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. علاوه بر این بین میانگین مصرف سیگار و استفاده از راهبرد مقابله ای عاطفه مدار، تفاوت معنیداری مشهود است (01/0P<).
نتیجهگیری:افراد سیگاری از کمبود مهارتهای مقابله ای مناسب در حل مشکلات رنج میبرند. همچنین، سیگاری بودن مردان در بالا بودن میزان عصبیت و اضطراب آنان، نقشی ندارد.
اثربخشی برنامه آموزش روان شناختی خانواده بر ابراز هیجان در خانواده های بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی مداخله آموزش روان شناختی خانواده بر کاهش ابراز هیجان در خانواده های بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی انجام شد. گروه نمونه، شامل خانواده های 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس از دو بیمارستان در شهر تهران انتخاب، و با روش غیرتصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.آزمودنی ها پرسشنامه سؤالات خانواده (FQ) را تکمیل نمودند و سپس مداخله آموزش روان شناختی خانواده در مورد گروه آزمایش به اجرا درآمد، در حالی که گروه کنترل درمان خاصی را دریافت نکرد. نتایج بدست آمده نشان داد در حالی که آموزش روان شناختی خانواده کاهش معناداری را در مؤلفه نظرات انتقادی ایجاد کرده است، اما مؤلفه درگیری عاطفی شدید تغییر معناداری را نشان نداده است. در تبیین نتایج فوق این نکته مورد توجه قرار گرفته است که با توجه به نتایج پژوهش ها و محتوای مؤلفه ها، نظرات انتقادی حساسیت کمتری برای پیش بینی عود دارد. از سوی دیگر با توجه به این که برنامه های آموزشی مداخلات خانواده عموماً با هدف کاهش عود بیماری تدوین شده اند، به طور طبیعی در این گونه مداخلات صرفا مؤلفه های موثر در این زمینه مورد توجه قرار می گیرند. بنابراین مؤلفه درگیری عاطفی شدید شاید نقش پررنگی در این مداخله های آموزشی به خود اختصاص ندهد. علاوه بر این با توجه به ماهیت فرهنگی این مؤلفه، به نظر می رسد تغییر آن مستلزم صرف زمان بیشتر و مداخله های عمیق تری باشد.
نظریه متغیر گزینی فراگیری زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"نظریه متغیر گزینی فراگیری زبان در جهت حل مشکل منطقی فراگیری زبان گام برمیدارد.کودک با اطلاعات زبانی اندکی که از محیط دریافت میکند، زبان مادری خود را در مدت بسیار کوتاهی میآموزد و بالقوه قادر است تعداد بسیار زیادی جمله تولید کند.این پدیده را مسأله منطقی فراگیری زبان میگویند.راه حل مسأله یاد شده در پذیرش وجود یک نظام جهانی در مغز انسان است.نام دیگر این نظام دستور زبان همگانی است. دستور زبان همگانی جزء لاینفک مغز انسان است و مختص اوست.دستور زبان همگانی دارای اصولی است که در تمام زبانهای انسانها مشترکند.اصول جهانی دستور زبان همگانی با متغیرهایی همراه هستند.متغیرها طبق دادههای زبانی محیط کودک تثبیت میشوند و سبب اختلاف ظاهری بین زبانها میگردند.فراگیری یک زبان خاص به معنای تثبیت کلیه متغیرهای اصول دستور زبان همگانی است.
"
بررسی فراوانی الگوی علائم اختلال وسواسی - جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه علایم وسواسی - جبری وابسته به فرهنگ هستند، شناخت و اطلاع از فراوانی و تنوع آنها در جامعه ما می تواند به تشخیص دقیق تر این اختلال کمک کند و اهداف درمانی را مشخص تر سازد.
روش: در قالب یک طرح پژوهشی مقطعی، 61 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی - جبری (23 مرد و 38 زن) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند و تنوع و شدت علایم با مقیاس ییل - براون اندازه گیری شد. این بیماران به طور سرپایی به واحد روانپزشکی مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی توحید و یک مطب خصوصی مراجعه کرده بودند و به وسیله یک روانپزشک )بر مبنای (DSM-IV-TR تشخیص داده شدند.
یافته ها: این بررسی نشان داد که بیشترین وسواس های فکری، آلودگی و پرخاشگری است و تفاوت زنان و مردان در وسواس آلودگی معنادار می باشد. بیشترین وسواس های عملی، وارسی کردن، شست و شو و نظافت و تفاوت دو جنس معنادار بود. بین میزان تحصیل بیماران و علایم وسواسی - جبری در زمینه وسواس های فکری آلودگی و جسمی یک رابطه معنادار به دست آمد و دو گروه مجرد و متاهل فقط در وسواس های آلودگی و شمارش تفاوت معنادار داشتند.
نتیجه گیری: بیماران مبتلا به اختلال وسواسی - جبری خصوصیات علامت شناسی و جمعیت شناختی متمایزی را نشان می دهند که یکی از توجیهات آن می تواند تنوع فرهنگی باشد. این مسئله خود مفاهیم ضمنی مهمی برای تشخیص و درمان این اختلال دارد.
رابطه توانایی حل مسأله خانواده و باورهای غیرمنطقی با مشکلات و ناسازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت زناشویی محور بسیاری از نظریه ها و پژوهش ها بوده است. رابطه بین توانایی حل مسأله و تفکرات منطقی نیز با بهداشت روانی مورد مطالعات زیادی قرار گرفته است. پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه توانایی حل مسأله خانواده و باورهای منطقی با مشکلات و ناسازگاری زناشویی صورت گرفت. نمونه ای از مردان و زنان متأهل (تعداد= 103؛ 50% مرد) که تاکنون به دادگاه خانواده مراجعه نداشتند، به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و چهار پرسشنامه حل مسأله خانواده، تفکرات منطقی، فهرست مشکلات زناشویی و مقیاس سازگاری زن و شوهر را تکمیل کردند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیرهای حل مسأله خانواده باورهای غیرمنطقی با مشکلات زناشویی و ناسازگاری زناشویی روابط معنی داری وجود دارد (001/0p<). نتایج دو رگرسیون سلسله مراتبی نشان دادند که پس از کنترل اثر جنسیت، سن، تحصیلات، نوع ازدواج، طول دوران عقد، طول ازدواج، تعداد فرزندان، افزایش توانایی حل مسأله خانواده و باورهای منطقی با کاهش میزان مشکلات و ناسازگاری زناشویی همراه است. نتایج پیشنهاد می کند که توانایی حل مسأله خانواده و باورهای منطقی در رضایت زناشویی از اهمیت زیادی برخوردار است.